شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

 

 

می شکافم ابرهای تیره را ، سبز خواهم کرد باغ زرد را

در دل دنیایی از نامردمی ، زنده خواهم کرد نام ( مرد) را

 

در دل تنهاییم گم می شوم ... زندگی اینجا کمی زیباتراست

ثبت خواهم کرد درتاریخ عشق ، قصه ی تنها ترین شبگرد را

 

تا تو خورشید منی تنها چرا ؟ نور یعنی انعکاس یاد تو

با توحتی می شود زیبا نوشت ،حرف های تلخ وسخت وسرد را

 

دوست دارم قصه هایت رابگو ، هرچه میخواهد دل دریایی ات...

می سرایم من هم اینجا در سکوت ، آنچه دنیا بر سرم آورد را...

 

من؟خدا را شکر ...اینجا راحتم ، زندگی یعنی نگاهی تازه تر

با نگاهم رنگ رویا می دهم ، لحظه های التهاب و درد را

 

اندکی دیگر کنارم باش تا ، بشکفم در واژه های ساده ات

فاش خواهم کرد در آن ثانیه ، نام آنکه در دلم گل کرد را ...

 

 

سرخوش پارسا


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ جمعه 28 مهر 1396 7:18 PM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:87254

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396