شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

می‌نوشمت که تشنگی‌ام بیشتر شود

آب از تماس با عطشم شعله‌ور شود

 

آنگاه بی‌مضایقه‌ تر نعره می‌کشم

تا آسمان ِ کر شده هم با خبر شود

 

آن‌قدرها سکوت تو را گوش می‌دهم

تا گوشم از شنیدن ِ بسیار کر شود

 

تو در منی و شعرم اگر «حافظانه» نیست

«عشقت نه سرسری ست که از سر به در شود»

 

آرامشم همیشه مرا رنج داده‌ است

شور خطر کجاست که رنجم به سر شود؟

 

مرهم به زخم ِ بسته که راهی نمی‌برد

کاشا که عشق مختصری نیشتر شود!

 

محمد علی بهمنی


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 23 اسفند 1396 6:39 AM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:88541

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396