شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

به رسم صبر، باید مرد آهش را نگه دارد

اگر مرد است، بغض گاهگاهش را نگه دارد

ریشان است گیسویی در این باد و پریشان تر

مسلمانی که می خواهد نگاهش را نگه دارد

 

عصای دست من عشق است، عقل سنگدل بگذار

که این دیوانه تنها تکیه گاهش را نگه دارد

 

به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم

خدا دلبستگان روسیاهش را نگه دارد

 

دلم را چشم هایش تیرباران کرد، تسلیمم

بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد !

 

سجاد سامانی


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 24 اسفند 1396 6:37 AM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:470834

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396