• English / العربیة / French  
  •  

     

     

     

     

     

     

     

     

     

       

     


    علت نامگذاری سوره مریم،محتوای سوره مریم و نام های دیگر این سورهرا بیان کنید.
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : علت نامگذاری سوره مریم،محتوای سوره مریم و نام های دیگر این سورهرا بیان کنید.
    پاسخ : از آنجا که د راین سوره داستان زندگی حضرت مریم را بیان میکند لذا این سوره به این نام مشهور استغرض این سوره به طورى كه در آخرش بدان اشاره نموده مى‏فرماید:" فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا ..." بشارت و انذار است، چیزى كه هست همین غرض را در سیاقى بدیع و بسیار جالب ریخته نخست به داستان زكریا و یحیى و قصه مریم و عیسى و سرگذشت ابراهیم و اسحاق و یعقوب و ماجراى موسى و هارون و داستان اسماعیل و حكایت ادریس و سهمى كه به هر یك از ایشان از نعمت ولایت داده- كه یا نبوت بوده و یا صدق و اخلاص- اشاره كرده، آن گاه علت این عنایت را چنین بیان فرموده كه این بزرگواران خصلتهاى برجسته‏اى داشته‏اند از آن جمله نسبت به پروردگارشان خاضع و خاشع بودند، و لیكن اخلاف ایشان از یاد خدا اعراض نموده به مساله توجه به پروردگار به كلى بى‏اعتناء شدند، و به جاى آن دنبال شهوت را گرفتند به همین جهت به زودى حالت" غى" را كه همان از دست دادن رشد است دیدار مى‏كنند، مگر آنكه كسى از ایشان توبه كند و به پروردگار خود بازگشت نماید كه او سرانجام به اهل نعمت مى‏پیوندد.سپس نمونه‏هایى از لغزشهاى اهل غى و زورگوییهاى آنان و آراى خارج از منطقشان از قبیل نفى معاد، و به خدا نسبت پسر دارى دادن، و بت پرستیدن و آنچه كه از لوازم این لغزشها است از نكبت و عذاب را خاطر نشان مى‏سازد.بنا بر این، مى‏توان گفت بیان این سوره شبیه به بیان مدعیى است كه براى اثبات دعوى خود مثال‏هایى مى‏آورد. كانه گفته شده فلانى را و فلانى و فلانى كه از اهل رشد و داراى موهبتى الهى بودند در زندگى این روش را داشتند كه دل از شهوات نفس كنده و به سوى پروردگار خود متوجه شدند، و طریقه خضوع و خشوع را پیش گرفتند كه هر وقت آیات پروردگارشان را متذكر مى‏شدند از صمیم دل خاضع مى‏گشتند. و طریقه آدمى به سوى رشد و موهبت همین است، لیكن اخلاف همین نامبردگان این طریقه را كنار گذاشتند، یعنى از عمل اعراض و به شهوات مذموم رو آوردند، و این رویه، ایشان را جز به سوى" غى" (انحراف)كه خلاف رشد است نكشانیده، جز بر باطل استوارترشان نمى‏كند، و سرانجامشان این مى‏شود كه رجوع به خدا را انكار، و شركایى براى خدا اثبات نموده، سد راه دعوت هم مى‏شوند و این جز به سوى نكبت و عذاب رهنمونشان نمى‏كند.پس این سوره- همانطور كه ملاحظه مى‏فرمایید- با ذكر چند مثال آغاز و با گرفتن نتیجه‏اى كلى از آن مثلها، كه مورد نظر بوده، خاتمه یافته است. و این نتیجه‏گیرى از جمله" أُولئِكَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ" «1» شروع شده و تا چند آیه بعد ادامه مى‏یابد.پس این سوره مردم را به سه طائفه تقسیم مى‏كند: 1- آنهایى كه خدا انعامشان كرد كه یا انبیاء بودند و یا اهل اجتباء و هدایت 2- اهل غى، یعنى آنهایى كه مایه و استعداد رشد خود را از دست دادند 3- آن كسانى كه توبه نموده ایمان آوردند، و عمل صالح كردند كه به زودى به اهل نعمت و رشد مى‏پیوندند. و آن گاه ثواب توبه تائبین و مسترشدین و عذاب غاویان‏كه همنشینان شیطان و از اولیاى اویند- را تذكر مى‏دهد.موفق باشید
     


     


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |