تلاطم نظام هستی در شهادت امام حسین علیه‌السلام
تلاطم نظام هستی در شهادت امام حسین علیه‌السلام

 

نويسنده:محمّدرضا جبّاری

پیش درآمد

حادثه عاشورا را با توجه به ماهیت و اهداف و پیامدهایش، می‌توان عظیم‌ترین واقعه در نظام هستی برآورد کرد، این بدان روست که قهرمان و شخصیت حادثه، شخصیتی همچون حسین بن علی علیه‌السلام ؛ برترین هدف آن، حفظ اصالت برترین ادیان، و مهم‌ترین پیامد آن بقای اسلام است. چنین حادثه‌ای با این ویژگی‌ها از عصر آدم علیه‌السلام تا بعثت حضرت خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله سابقه نداشته است؛ اسلام که با بعثت نبی گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در عرصه هستی رخ نمود، در بقایش ریزه‌خوار خوان قیام حسینی است.
برای بررسی ابعاد عظمت این قیام، مسیرهای متفاوتی را می‌توان پیمود. اما آنچه اکنون در صدد آنیم، نگاهی است به گزارش‌های مربوط به گریه نظام هستی بر شهادت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام ، به ویژه گریه آسمان. این گزارش‌ها، گوشه‌ای از گزارش‌هایی هستند که بر مجموعه‌ای از تحوّلات و رخدادهای عجیب پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام دلالت دارند.
این روایات را هم در منابع روایی و تاریخی شیعه و هم اهل سنّت می‌توان یافت. تعدادی از این خوارق عادات و امور شگفت توسط برخی از امامان شیعه علیهم‌السلام ، همچون امیرالمؤمنین علیه‌السلام ، امام حسن مجتبی علیه‌السلام ، امام سجّاد علیه‌السلام ، امام باقر علیه‌السلام ، امام صادق علیه‌السلام ، امام رضا علیه‌السلام ، امام جواد علیه‌السلام و امام عصر علیه‌السلام نقل شده، و تعدادی نیز از سوی برخی از اصحاب آنان همچون ابوذر، میثم تمّار، ابن عباس و ام سلمه گزارش شده‌اند.
در روایات اهل سنّت نیز تعداد زیادی روایت به چشم می‌خورند که به رجال ناقل حدیث منتهی می‌شوند و بعضی از این روایات نیز منقول از سوی برخی بزرگان و ائمّه اهل‌سنّت هستند. روایاتی نیز به صورت مرسل نقل شده و برخی از مؤلّفان اهل سنّت نیز بدون اشاره به سند، به نفس حوادث اشاره کرده‌اند. جالب آن‌که گاه بعضی از خوارق عادات، منقول از برخی سران حکومتی یا وابستگان و مأموران آن‌هاست.
یکی از مسائل مهم در این مبحث، بررسی انگیزه راویان و مؤلّفان اهل سنّت در پرداختن تفصیلی به خوارق عادات مترتّب بر شهادت امام حسین علیه‌السلام است. به راستی، چه محملی برای این توجه خاص نسبت به این بعد از قیام امام حسین علیه‌السلام در منابع سنّی می‌توان یافت؟
برخی از محققان معاصر معتقدند: این‌که منابع سنّی در زمینه ماهیت و انگیزه و فلسفه قیام، توجه لازم را مبذول نداشته‌اند، اما به طور افراطی به ذکر حوادث خارق عادات در این حادثه پرداخته‌اند، نشانگر نوعی حرکت مرموزانه و پنهان برای ایجاد غفلت نسبت به اصل قیام و اهداف آن، و توجه دادن اذهان به امور و قصه‌های عجیبی است که بعضا ریشه در اخلاق و عادات عصر جاهلی دارند. که بر فقدان افراد مهم قبیله، حوادث عجیب را مترتّب می‌کرده‌اند. در این تحلیل، این‌گونه خوارق عادات به هیچ روی، با عقل و استدلال و سند قابل اثبات نیستند و منابع شیعی بدان‌ها نپرداخته‌اند، و نقل این‌ها برای مشغول کردن اعراب و عوام النّاس به این مسائل، به جای آگاه ساختن و پرداختن به فلسفه عاشورا و تبیین نهضت امام حسین علیه‌السلام و انگیزه این قیام الهی، بوده است. و این همان چیزی بود که حکّام اموی و عبّاسی و مورّخان وابسته به آنان به طور مرموزانه‌ای دنبال می‌کردند. این احتمال آن گاه بیش‌تر تقویت می‌شود که به این نکته توجه کنیم که این دسته از مورّخان و راویان چندان هم قایل به مقام و قداست ویژه و فوق‌العاده برای امام حسین علیه‌السلام نبوده‌اند!(1)
این‌که تحلیل یادشده تا چه حد با مستندات تاریخی قابل انطباق است و این‌که آیا محمل دیگری برای توجه خاص منابع سنّی به خوارق عادات مترتب بر شهادت امام حسین علیه‌السلام می‌توان یافت یا خیر؛ نکته‌ای است که در خلال مباحث بدان پرداخته خواهد شد.
از سوی دیگر ـ آن‌سان که گذشت ـ روایات شیعه نیز، اعم از روایات رسیده از امامان شیعه علیهم‌السلام و یا روایات منقول از برخی از اصحاب برجسته آنان، حوادث عجیب و خوارق عادات رخ داده پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام را نقل کرده‌اند و طبیعی است که این روایات محک خوبی برای سنجش و بررسی میزان درستی و اتقان روایات سنّی است. در بررسی هر دو دسته روایات شیعی و سنّی، می‌بایست هم جنبه سندی و هم جنبه دلالی را مورد مداقّه قرار داد.
نکته دیگر آن‌که با توجه به خارق عادت بودن این حوادث (در صورت قبول)، طبعا باید توجیه معقولی نسبت به حادثه ارائه داد. مراد از «توجیه معقول»، نظام‌مند کردن معجزات و تطبیق آن‌ها با اصل علیّت و اصل سنخیّت و نیز قوانین قطعی حاکم بر نظام طبیعی است.
و در نهایت باید نگاهی به این سؤال افکند که راز این رخدادهای عجیب پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام چه بوده است؟ و آیا در حوادث دیگر نیز مثل و مانندی دارد؟
مجموع روایات شیعی و سنی را درباره رخدادهای عجیب پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام می‌توان در چهارده عنوان دسته‌بندی کرد:
1. گریه اجزای تکوینی نظام هستی؛
2. امور خارق عادات در نظام هستی؛
3. پیدایش خون در نقاط گوناگون؛
4. گریه و نوحه جن و مَلَک و حیوانات؛
5. ندای هاتفی از غیب؛
6. حرکت و تموّج قبر پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ؛
7. ظهور کفّ خونین و قلم آهنین و نوشتن اشعاری در رثای امام حسین علیه‌السلام ؛
8. رخدادهای عجیب مربوط به رأس‌الحسین علیه‌السلام و اجساد شهدا؛
9. رخدادهای عجیب مربوط به تربت و قبر امام حسین علیه‌السلام ؛
10. رخدادهای عجیب مربوط به برخی حیوانات؛
11. تبدّل ماهیت اشیای به غارت رفته از حرم امام حسین علیه‌السلام ؛
12. مجازات‌های عجیب دنیوی برای قاتلان یا شاهدان قتل حسین علیه‌السلام ؛
13. محرومیت مخالفان شیعه از درک عید فطر أضحی؛
14. لعن و نفرین بر قاتلان امام حسین علیه‌السلام توسط اجزای نظام هستی.
آنچه اکنون بدان پرداخته می‌شود تنها اولین عنوان ـ یعنی گریه اجزای تکوینی نظام هستی ـ است.
ابتدا نمونه‌هایی از روایات مربوط عرضه می‌گردند، سپس به نقد و بررسی هریک خواهیم پرداخت.

روایات امامان شیعه علیهم‌السلام

بیش‌ترین روایات در محورهای یادشده، مربوط به گریه اجزای نظام هستی پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام است. در این روایات، گاه از گریه زمین و آسمان، و گاه از گریه آنچه در هستی است و یا گریه آنچه ما بین زمین و آسمان و آنچه در آن‌هاست، و یا گریه خورشید و ماه، و یا گریه بهشت و دوزخ سخن به میان آمده است.
بسیاری از روایات رسیده از معصومان علیهم‌السلام متضمّن گریه آسمان و زمین و دیگر اجزای هستی بر امام حسین علیه‌السلام است. در این روایات، معمولاً به آیه شریفه 29 سوره مبارکه «دخان» اشاره شده که فرموده: «فما بَکَتْ علیهم السّماء و الارضُ و ما کانوا مُنظرین» که ناظر به هلاکت فرعون و قوم اوست و این‌که نه آسمان و نه زمین بر آنان نگریستند و آنان از مهلت یافتگان نبودند؛ این روایات پس از اشاره به آیه یادشده، تنها دو تن را در طول تاریخ مصداق کسانی معرفی کرده‌اند که آسمان و زمین بر آنان گریسته‌اند و آن دو تن عبارتند از: حضرت یحیی علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام . اکنون برخی از روایات ذکر می‌شوند:
ـ امیرالمؤمنین علیه‌السلام آن‌گاه که یکی از دشمنان خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در حال عبور بود، این آیه را تلاوت فرمود: «فما بَکَتْ علیهم السَّماءُ و الارضُ و ما کانوا مُنظرین»، و هنگامی که امام حسین علیه‌السلام در حال عبور بود، فرمود: «اما زمین و آسمان بر این (اشاره به حسین علیه‌السلام ) خواهند گریست، و زمین و آسمان جز بر یحیی بن زکریا و حسین بن علی علیهماالسلام نگریسته است و نخواهد گریست.»(2)
ـ روایت دیگر، بنا به نقل ابن قولویه از ابراهیم نخعی، چنین است: «روزی امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد مسجد شده و اصحابش نیز گرد حضرت نشستند. در این هنگام، امام حسین علیه‌السلام وارد شده و در برابر امیرالمؤمنین علیه‌السلام ایستاد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حالی که دست مبارک خویش را بر سر امام حسین علیه‌السلام نهاده بود، فرمود: «فرزندم، خداوند اقوامی را در قرآن کریم مورد سرزنش قرار داده و فرموده است: "فما بکَتْ علیهم السَّماءُ و الارضُ و ما کانوا منظرین"؛ قسم به خدا، که تو را خواهند کشت، سپس آسمان و زمین بر تو خواهند گریست.»(3)
ـ امام سجّاد علیه‌السلام پس از بازگشت از کربلا و ورود به مدینه، ضمن خطبه‌ای چنین فرمود: «ای مردم، پس از این مصیبت بی‌مانند، کدام‌یک از مردانتان تواند شاد بود؟ یا کدامین قلب به خاطر آن محزون نتواند بود؟ یا کدامین چشم تواند که اشکش را حبس کند؟ و یا نسبت به بارش سیل‌آسای اشک بخل ورزد؟ همانا آسمان‌های هفتگانه بر قتل او گریستند، و دریاها با امواجشان و آسمان‌ها با ارکانشان و زمین با پهنه وسیعش، و درختان با شاخه‌هاشان، و ماهیان اعماق دریاها و ملائکه مقرّب و اهل آسمان‌ها همگی بر قتل او گریستند.»(4)
ـ آن حضرت در روایتی دیگر به پدر عمرو بن بثیت فرمودند: «آسمان از بدو خلقت جز بر دو تن، یعنی یحیی بن زکریا و حسین بن علی علیهماالسلام نگرییده، و گریه‌اش بدین صورت است که هنگام قرار گرفتن زیر آسمان، بر روی لباس چیزی شبیه اثر کَکْ به رنگ خون مشاهده می‌شود.»(5)
ـ امام باقر علیه‌السلام نیز ضمن روایتی، با اشاره به بدکاره بودن مادران قاتلان انبیا و اوصیا، به گریه آسمان بر شهادت امام حسین علیه‌السلام به مدت چهل روز اشاره کرده و آن را از ویژگی‌های حضرت یحیی و امام حسین علیهماالسلام دانسته، و در ادامه بر گریه خورشید و ملائکه اشاره کرده است.(6)
در میان امامان شیعه علیهم‌السلام شاید بیش‌ترین روایات در زمینه گریه نظام هستی بر شهادت امام حسین علیه‌السلام ، از امام صادق علیه‌السلام به‌دست‌مارسیده‌است.برخی‌ازاین‌روایات‌چنین است:
ـ امام صادق علیه‌السلام به حنّان فرمود: «حسین علیه‌السلام را زیارت کنید و بر او جفا مورزید؛ چرا که او سیّد جوانان شهید ـ یا سیّد جوانان اهل بهشت ـ است و شبیه یحیی بن زکریا علیه‌السلام است، و آسمان و زمین تنها بر آن دو گریسته‌اند.»(7)
ـ آن حضرت در جمع برخی از اصحابشان، همچون حسین بن ابی فاخته و ابوسلمه سرّاج و یونس بن یعقوب و فضیل بن یسار، فرمود: «همانا اباعبدالله الحسین علیه‌السلام هنگامی که به شهادت رسید، آسمان‌ها و زمین‌های هفتگانه بر او گریستند، و آنچه در آسمان‌ها و زمین‌ها و در بین آن‌هاست، و آنچه در بهشت و دوزخ است و آنچه دیده می‌شود و دیده نمی‌شود، همگی بر حسین علیه‌السلام گریستند، بجز سه چیز که بر حسین علیه‌السلام نگریستند و آنان، بصره و دمشق و آل حکم بن ابی العاص بودند!»(8)
ـ در روایت دیگری، امام صادق علیه‌السلام به صحابی گران‌قدرش، زراره فرمود: «ای زراره، همانا آسمان، چهل روز بر حسین علیه‌السلام خون گریست، و زمین چهل روز با سیاهی بر حسین علیه‌السلام گریست، و خورشید چهل روز با سرخی و کسوف بر حسین علیه‌السلام گریست، و کوه‌ها از هم پاشیدند و دریاها متلاطم شدند، و ملائکه چهل روز بر حسین علیه‌السلام گریستند...»(9)
ـ آن حضرت به داود بن فرقد نیز فرمودند: «آسمان و زمین یک سال بر حسین و یحیی علیهماالسلام گریستند، و گریه آسمان همان سرخی آن است.»(10)
ـ در روایتی دیگر، امام صادق علیه‌السلام فرمود: «حسین و یحیی علیهماالسلام پیش از خود همنامی نداشتند (لم نجعل له من قبل سمیّا) و آسمان تنها برای آن دو، چهل روز گریست، و گریه آن به این صورت بود که به هنگام طلوع و غروب سرخ رنگ بود.»(11)
ـ آن حضرت به عبدالله بن هلال نیز فرمود: «تا چهل روز خورشید با سرخی طلوع و غروب می‌کرد، و این گریه او بود.»(12)
ـ در روایت معروف ابن شبیب از امام رضا علیه‌السلام نیز، آن حضرت به گریه آسمان‌های هفتگانه و زمین اشاره کرده‌اند.(13)
ـ امام جواد علیه‌السلام نیز در روایتی، ضمن اشاره به آیه شریفه «لم نَجعل لَه من قبلُ سمیّا» و این‌که حضرت یحیی و امام حسین علیهماالسلام پیش از خود همنامی نداشته‌اند، فرمود: «... و آسمان و خورشید بر آن دو، چهل روز گریستند، و گریه آن‌ها به این صورت بود که خورشید به هنگام طلوع و غروب سرخ رنگ بود.»(14)
ـ در زیارت «ناحیه مقدسه» نیز (بنا بر صحّت سند آن) چنین جمله‌ای را خطاب به اباعبدالله الحسین علیه‌السلام می‌بینیم: «[با شهادت تو] آسمان و ساکنانش، بهشت‌ها و نگهبانانش، کوه‌ها و کوه‌پایه‌ها، دریاها و ماهیانش، شهر مکّه و پایه‌هایش، بهشت‌ها و جوانانش، خانه کعبه و مقام ابراهیم، و مشعرالحرام و حلّ و حرم، جملگی بر تو گریستند.»