امام(ع) تحت مراقبت شدید
افتراها و خبر چینىها با شكست روبرو گردید
نقش امام(ع) و موضع وى در حوادث
موضع عباسیان در برنامه ریزى امام(ع)
قیام هاى علویان و دعوت براى رضا از آل محمد (ص)
امام هادى علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوار خود، در محیطى بسیار سخت
و در وضع بسیار دشوار مىزیست و هم عصر حكومت «متوكل» بود كه به
دشمنى با امام (ع) و تعقیب یاران وى و در هم شكستن پایگاه هاى او زبانزد
بود و هر روز در اینگونه اعمال پیشتر مىرفت و در دستگاه حاكم نیز این بد
رفتاری ها گسترش مىیافت تا آنجا كه متوكل خطر بحران حكومت خویش را احساس
كرد و بر آن شد تا با دو روش توأمان در یك اقدام،از بحرانى تر شدن وضع
جلوگیرى كند.
1- حمله بردن به یاران امام(ع) و پایگاه هاى او و
آزردن آنان و از میان برداشتن آثار شیعیان، تا بیش از پیش دچار وحشت گردند
و آنان را خوار گرداند. او به این اعمال دست زد و به اندازهاى پیش رفت
كه قبر امام حسین(ع) را ویران ساخت و آثار آن را از میان برد. (1)
2-
امام (ع) را از پایگاه هاى او دور ساخت تا مقدمه آواره ساختن و پراكندن
پایگاه هاى ایشان باشد، و سازماندهی آن را از بین ببرد و آنان را از
پیروزى نا امید گرداند. متوكل دریافت كه اگر امام هادى(ع) از مراقبت او
دور باشد یعنى در مدینه بماند، برای دولت او خطر بسیاری خواهد داشت. پس
دستور داد تا آن بزرگوار را به سامره آورند تا حركات و سكنات ایشان را
تحت نظارت داشته باشند.
متوكل به امام(ع) نامهاى نوشت و او را
دعوت كرد كه با هر كس از خانواده و دوستان خود كه بخواهد به سامره آید.
متوكل به نحوى به این اقدام دست زد كه امت بر علیه او شورش نکند. این روش
همان بود كه خلیفه های پیش از او نیز عمل كردند. مامون با حضرت رضا(ع)
همچنین كرد و با حضرت جواد(ع) نیز به این روش اقدام نمود و كوشیده بود كه
آنان در محیط دستگاه دولت به سر برند تا زیر نظر نگاهبانان قصر باشند.
متوكل
به وسیله یحیى بن هرثمه، یكى از فرماندهان ارتش خود، نامهاى به امام
فرستاد و گروهى سپاهى با یحیى همراه كرد تا به مدینه روند و فرمان داد تا
خانه امام را بازرسى كنند و در پى مدركى باشند كه امام را محكوم به توطئه
و اقدام علیه دولت او كند، سپس او را به سامره آوردند.
وقتى مردم
مدینه از موضوع آگاه شدند، سر و صدا راه افتاد و عمل «ابن هرثمه» را
محكوم کردند تا جائی كه ابن هرثمه كوشید آنان را خاموش سازد و نزد آنان
سوگند یاد كرد كه دستورى كه متضمن آسیب رسانیدن به امام(ع) باشد، ندهد.
(2)
این امر دلیل آگاهى مردم مدینه از سوء نیت حكمرانان نسبت به امام بود.
«ابن هرثمه» گوید:« سپس سراى او را بازرسى كردم......