به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

خلاصه پرسش

نظر امام علی(ع) درباره نسبت بین عقل زنان و مردان چیست؟

پرسش

منظور حضرت علی(ع) از این‌که در نهج البلاغه می‌فرمایند: «مردان، هم از نظر عقلی و هم از نظر احساسی بالاتر از زنان هستند»، چیست؟

پاسخ اجمالی

حضرت علی(ع)، چنین چیزی را نگفته است که مردان هم از نظر عقل و هم از نظر احساس از زنان بالاتر و برترند.

 

آنچه از امام علی(ع)، درباره نقصان عقل زنان، در نهج البلاغه آمده است، بر فرض صحت انتساب به آن حضرت، در ارتباط با یک حادثه­ی خاص (جنگ جمل) است و یک حکم کلی در مورد تمام زنان نیست. چنانکه در بعضی از موارد گروهی از مردان نیز مورد نکوهش قرار گرفته اند. وجود زنانی که از نوابغ روزگار خود و یا عاقل تر از مردان عصر خود بوده اند، مانند حضرت خدیجه کبری (س)، حضرت فاطمه (س) و ...، می تواند شاهد خوبی برای مدعای ما باشند.

 

البته احتمالات دیگری هم در باره ی این جمله حضرت داده شده است مثلا؛ منظور حضرت علی (ع) در این جا، عقل حسابگر یا عقل اجتماعی است، نه عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا و کسب مقامات معنوی می شود، و در این عقل هیچ تفاوتی بین مردان و زنان نیست. و یا حضرت خواسته است بفرماید از نظر ویژگیهای روانی، احساسات زن بر عقل او غلبه دارد که اگر این نبود زن نمی توانست به وظایف مادری خود عمل کند و از این جهت مرد در نقطه ی مقابل زن است یعنی عقل مرد بر احساس او غلبه دارد و این تفاوتها در نظام خلقت بر طبق حکمت الهی است و وجود این تفاوتها هم ضروری است، پس حضرت نخواسته است در مقام ارزش گذاری یکی را بر دیگری ترجیح دهد بلکه در صدد گزارش از یک واقعیت تکوینی است.

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:21 PM

خلاصه پرسش

وظیفه ی مأمومین، زمانی که امام جماعت در نماز اشتباه کند، چیست؟

پرسش

اگر امام نماز جماعت فراموش کند که رکعت چندم را دارد می خواند، تکلیف چیست ؟ چند روز پیش در نماز عشاء در رکعت سوّم امام شروع به خواندن تشهّد کرد. بعضی از نمازگزاران با صدای بلند «سبحان الله» گفتند تا امام متوجه بشود که یک رکعت هنوز مانده. امام جماعت متوجه نشده بود و بالاخره یکی از نمازگزاران در حال نماز داد می زند که این رکعت سوّم است»، و علاوه بر این، امام رویش را برمی گرداند و می گوید «جدّی می گویی»؟ و سپس بلند می شود و نمازش را با خواندن رکعت چهارم، تمام می کند. در این مورد حکم چیست و باید چه کار کرد؟
خلاصه وظیفه ی مأمومین، زمانی که امام جماعت در تعداد رکعت های نماز اشتباه کند، چیست؟

پاسخ اجمالی

اگر امام جماعت در شماره­ی­ رکعت های نماز شک کند یا نماز را اشتباه بخواند و مأموم به شماره­ی رکعت نماز یقین داشته باشد می تواند به امام جماعت بفهماند و او را از شماره­ی ­رکعت ها و وظیفه اش آگاه نماید.[1] ولی  باید این آگاه کردن به نحوی باشد که باعث باطل شدن نماز نشود، مثل اینکه با اشاره­ی دست یا با گفتن ذکر «الله اکبر» یا ذکری دیگری باشد. ولی اگر برای آگاه کردن امام جماعت حرف بزند، نماز خودش را باطل کرده است. هم چنین اگر امام جماعت حرف بزند یا روی خود را از قبله برگرداند، نمازش باطل می شود. امام جماعت اگر با اشاره یا ذکر گفتن مأموم، متوجه اشتباه خود شد باید اشتباه خود را اصلاح کند و نماز را ادامه بدهد که در این صورت، نمازش صحیح است و نیازی به اعاده یا خواندن نماز احتیاط نیست.[2] اما اگر متوجّه نشود، دیگر مأموم وظیفه ای ندارد و اگر می بیند که نماز  امام جماعت باطل است، نماز خود را به نیت نماز فرادی ادامه می دهد.

 

به هر حال، مأموم حتی اگر متوجه اشتباه و باطل بودن نماز امام بشود نباید نماز خود را باطل نماید، هم چنین دیگر نماز گزاران هم نباید کاری کنند که نمازشان باطل شود.

 

در ذیل به پاسخ کتبی دفاتر مراجع  توجه فرمائید:

 

پاسخ دفتر آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):

 

اگر چنین چیزى اتفاق افتاده باشد، وظیفه کسى که سهواً حرف زده ـ در صورتى که جاهل قاصر بوده ـ این است که براى کلام بى‌جا دو سجده سهو بجا آورد و امام جماعت اگر پشت به قبله کرده، نمازش باطل و دیگران باید همان موقع قصد فرادا کنند.

 

پاسخ دفتر آیت الله العظمی بهجت (مدظله العالی):

 

امام برای رفع شک به مأموم رجوع می کند و مأموم به انجام ذکر بحول الله در مثال مذکور با صدای بلند امام را مطلع می کند.

 

پاسخ دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

 

در صورتی که واقعاً آنها سخنی گفته باشند نمازشان باطل شده و باید از سر گیرند.

 

پاسخ دفتر آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

 

در نماز جماعت اگر امام یا مأموم شک کند در صورتی که دیگری می داند و به نحوی می تواند امام را مطلع کند امام طبق علم مأموم عمل می کند و صحیح است. ولی در فرض سؤال نماز مأمومی که گفته رکعت سوم است و نماز امام جماعت باطل شده است. ولی نماز سایر مأمومین صحیح است.

 

 


[1]  توضیح المسائل مراجع، مسئله­ی 1192.

[2] همان.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:21 PM

طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟

پرسش

طبق فتوای رهبر، نماز مغرب چه زمانی قضا می شود؟ با توجه به اینکه برخی از مراجع، زمان قضای نماز عشا را نیمه ی شب و برخی دیگر، اذان صبح می دانند، طبق فتوای ایشان، نماز عشا چه زمانی قضا می شود؟

پاسخ اجمالی

پاسخ دفتر مقام معظم رهبری:

 

آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود[2]. در واقع نظر ایشان در مساله­ی ادای نماز بعد از نیمه شب یا نیمه شب شرعی، با امام راحل (ره) یکی است.

 

در تحریر الوسیله ی امام خمینی (ره) آمده است: وقت نماز مغرب و عشا از مغرب (موقعی که قرمزی سمت مشرق در آسمان از بین برود) تا نیمه شب می باشد. از این زمان، به اندازه ی سه رکعت اول آن، به نماز مغرب اختصاص دارد که به جا آوردن نماز عشا در این وقت جایز نیست. همچنین به اندازه ی چهار رکعت، برای کسی که در وطن خود می باشد (حاضر)، و به اندازه ی دو رکعت، برای کسی که مسافر است، از آخر این وقت، به نماز عشا اختصاص دارد و نمی توان در آن، نماز مغرب را به جا آورد.

 

بنابراین، نماز مغرب وقتی قضا می شود که به اندازه چهار رکعت (برای حاضر) یا به اندازه دو رکعت (برای مسافر) به نیمه شب وقت باقی مانده باشد و پایان وقت نماز عشا نیمه شب است و اگر کسی نماز مغرب و عشا ی خود را از نیمه شب به تأخیر انداخت (چه اضطرارا باشد و چه عمدا) و خواست بعد از نیمه شب تا اذان صبح، آن را به جا آورد، احتیاطا نه به نیت ادا و نه به نیت قضا، بلکه به نیت مافی الذمّه به جا آورد.[3]

 

اما پاسخ دفاتر سایر مراجع:

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی «مدظله العالی»:

 

تا اذان صبح بدون نیت ادا و قضا بخواند و اگر بعد از اذان صبح می خواند نیت قضا کند.

 

 


[1] آنچه بر عهده من است.

[2] از دفتر مذکور استفتا شده است.

[3] تحریر الوسیلة، ج 1، ص 112؛ فصل فی مقدمات الصلاة، مسأله­ی 6.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:20 PM

سرنوشت آغازگر ظلم درکلام امام علی (ع)

امام علی(عليه السلام) فرمودند:آن ستمگر كه ابتداى به ظلم مى كند فرداى قيامت دست خود را از پشيمانى (به دندان) مى گزد.

سرنوشت ظالم آغازگر درکلام امام علی (ع)به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام علی(عليه السلام) فرمودند:لِلظَّالِمِ الْبَادِي غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ.
آن ستمگر كه ابتداى به ظلم مى كند فرداى قيامت دست خود را از پشيمانى (به دندان) مى گزد.


شرح و تفسير حکمت 186 نهج البلاغه

امام علی(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود هشدار شديدى به ظالمان و ستمگران مى دهد و مى فرمايد: «آن ستمگر كه ابتداى به ظلم مى كند فرداى قيامت دست خود را از پشيمانى (به دندان) مى گزد»، (لِلظَّالِمِ الْبَادِي غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ). امام(عليه السلام) اين سخن را از آيه 27 سوره فرقان برگرفته است آنجا كه مى فرمايد: «(وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا)، و (همان) روزى كه ستمكار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول (خدا) راهى بر گزيده بودم».

نكته شايان توجه اين است كه امام(عليه السلام) در اينجا ظالم را مقدم به «بادى» كرده يعنى آن كسى كه ابتداى به ظلم مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر مقابله به مثل كند ظلم نيست بلكه احقاق حقى است و اگر بيش از مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه ابتدا به ظلم كرده نيست و تعبير به «عَضَّة» (به دندان گزيدن) كنايه از شدت ناراحتى است، زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، ناراحتى هايى كه از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد، گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد و همه اينها نشانه ناراحتى شديد از كار خويشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود است.

در حديثى از امام موسى بن جعفر(عليه السلام)مى خوانيم: «فى رَجُلَيْنِ يَتَسابّانِ فَقالَ: الْبادي مِنْهُما أَظْلَمُ وَوِزْرُهُ وَوِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ، امام(عليه السلام) در مورد دو نفر كه به هم دشنام مى دادند فرمود: آن كس كه ابتدا كرده ظالم تر است و گناه او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه مظلوم از حد تعدى نكند». جمله اخير (ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ) ممكن است اشاره به آن قسم از سب باشد كه مظلوم در انجام آن مجاز است مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله» ولى در همان كتاب اصول كافى و بعضى كتب ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است اشاره به اين كه اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد گناه او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد، زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناه كار است خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود.

درباره ندامت ظالم و عاقبت كار او احاديث ديگرى نيز از معصومان(عليهم السلام) نقل شده از جمله در حديثى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ، ستمگرى پشيمانى است». با اين كه مى دانيم ظلم سبب پشيمانى است ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين پشيمانى است. در حكمت 341 خواهد آمد كه امام على بن ابى طالب(عليه السلام) فرموده است: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم» و شبيه همين تعبير در حكمت 241 آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ» و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه خداوند از ظالم انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى كه ظالم به مظلوم ستم مى كند. در مورد تجسم اعمال در روز قيامت از بعضى روايات استفاده مى شود كه ظلم به صورت ظلمت و تاريكى مجسم مى شود همان گونه كه در حديثى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه فرمود: «اتَّقُوا الظُّلْمَ فَاِنَّهُ ظُلُماتٌ يَوْمَ الْقِيامَةِ، از ظلم بپرهيزيد كه در روز قيامت ظلمت و تاريكى است».

نيز از روايات استفاده مى شود از جمله گناهانى كه كيفر و عقوبت آن در اين دنيا دامان انسان را مى گيرد ظلم است، همان گونه كه از امام باقر(عليه السلام)نقل شده كه فرمود: «ما مِنْ أَحَد يَظْلِمُ بِمَظْلَمَة إلاّ أَخَذَهُ اللهُ بِها في نَفْسِهِ وَمالِهِ، هيچ كس به ديگرى ستم نمى كند مگر اين كه خداوند انتقام او را در جان يا مال او خواهد گرفت». اين سخن را با حديثى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) پايان مى دهيم كه فرمود: «إنَّ أسْرَعَ الْخَيْرِ ثَواباً الْبِرُّ وَإنَّ أسْرَعَ الشَّرِ عِقاباً الْبَغْىُ، چيزى كه ثواب آن بسيار زود به انسان مى رسد نيكوكارى است و چيزى كه مجازات آن زود دامن انسان را مى گيرد ظلم و ستم است».

انتهای پیام/

شرح حکمت 186 نهج البلاغه

ادامه مطلب
چهارشنبه 3 آبان 1396  - 6:46 PM

چگونگی شهادت حضرت رقیه (س)/ سنگ نوشته مرقد حضرت رقیه (س)

دختر 3 ساله امام حسین (ع)، حضرت رقیه (س)، پس از تحمل سختی‌های اسارت، در آغازین روزهای ماه صفر به شهادت رسیدند.

اثبات وجود حضرت رقیه (س)/ چگونگی شهادت حضرت رقیه (س)/ سنگ نوشته مرقد حضرت رقیه (س)به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛حضرت رقیه (س)، دختر امام حسین (ع)، در واقعه عاشورا حضور داشتند که پس از روز دهم محرم، همراه با دیگر اسیران کربلا، توسط سپاه یزید به شام برده شدند و پس تحمل سختی های فراوان، در آغازین روزهای ماه صفر به شهادت رسیدند.

مادر حضرت رقیه (س)

مادر حضرت رقیه (س) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می‌آید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است. بر اساس نوشته‏‌های بعضی کتاب‏‌های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (س)، امّ اسحاق است که پیش‏تر همسر امام حسن مجتبی (ع) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (ع) به عقد امام حسین (ع) درآمده است. در رابطه با تاریخ ولادت ایشان در منابع مختلف، سخنی به میان نیامده است. نام مادر حضرت رقیه (س) در بعضی کتاب‌ها، ام جعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در این‌باره وجود ندارد. هم چنین در کتاب معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (س)، دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی معرفی شده است که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود و به ازدواج امام حسین (س) درآمد.

اثبات وجود حضرت رقیه (س)

بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه(س) سعی در شبهه پراکنی دارند، اما نام حضرت رقیه (س) در میان فرزندان امام حسین (ع) در کتاب ها و متون قدیمی آورده شده که در یکی از منابع، سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی در کتاب خود به نام ینابیع الموّده، این‌چنین می‌گوید: «و من کلام له عند وداعه مع اهله:اللهم انک شاهد علی هولاء القوم الملاعین انهم عمدوا ان لا یبقون من ذریه رسولک ثم نادی: یا ام کلثوم سلام الله علیها !ویا سکینه سلام الله علیها! ویارقیه سلام الله علیها! ویا زینب سلام الله علیها!یا اهل بیتی علیکن منی السلام»، این چنین متونی در منابع بسیار به چشم می‌خورد که در آن نام حضرت رقیه (س) وجود دارد و علاوه بر این، معجزات و کرامات فراوان این دختر 3 ساله امام حسین (ع)، دلیلی محکم بر اثبات وجود ایشان است که در پایان این مطلب، نمونه ای از این کرامات را بخوانید.

اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین (ع) در منابع شیعی آمده است که در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آورده شده است. در آن عصر به دلیل اندک بودن امکان نگارش و تعدد فرزندان امامان، و هم‌چنین اختناق حکومت بنی‌امیه که سیره نویسان را در کنترل خود داشته اند، موجب شده که بسیاری از ماجراهای زندگی امامان در پشت پرده باقی بماند. گاهی نیز بر اثر هم نام بودن چند شخص در یک خاندان، موجبات اشتباه در تاریخ فراهم شده و همین مطلب امر را بر تاریخ نویسان اندک آن عصر، با امکانات محدودی که داشتند مشکل کرده است. گاهی بعضی دختران دو نام داشته‌اند و به همین احتمال حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری (س) می‌خواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام رقیه (س) شده باشد و ممکن است فاطمه (س) اسم اصلی و رقیه (س) لقب باشد.

نام حضرت رقیه (س)

رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است. گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین (ع) کمتر به چشم می‌خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (س) باشد، وجود دارد. در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (ع) دو اسم داشته اند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد. دو خطاب از امام حسین (ع) در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه (ع) اینگونه صدا زده است: «یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب» و در خطاب دوم آمده است: « یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام». اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کرده‌اند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمرده‌اند.

اسارت حضرت رقیه (س)

حضرت رقیه در واقعه عاشورا حدود سه یا چهار سال سن داشت که بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش در عصر عاشورا به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفت. ایشان همراه با کاروان اسرا، ابتدا به کوفه برده شدند و پس از آن به سمت شام حرکت نمودند و معروف است که ایشان همراه با دیگر اسرا، اسارت را در خرابه های شام سپری می‌کردند.

چگونگی شهادت حضرت رقیه (س)/ سنگ نوشته مرقد حضرت رقیه (س)

شهادت حضرت رقیه (س)

شهادت حضرت رقیه (س) در منابع اینگونه شرح داده شده:

عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: «عمه جان! اینان کجا می روند؟» حضرت زینب(س)فرمود: «عزیزم این ها به خانه هایشان می روند.» پرسید: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟» فرمودند: «چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است» تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد و  بلافاصله پرسید: «عمه! پدرم کجاست؟» فرمود: «به سفر رفته.» طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: «پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.» 

دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.

همچنین در منابع گزارش‌هایی از چگونگی وفات دختری منسوب به امام حسین(ع) در شام وجود دارد، که برخی از آنان به این شرح اند:

1- نخستین منبعی که ماجرای شهادت دختر خردسالی از امام حسین را در شام مطرح کرده است. کامل بهایی نوشته عمادالدین طبری (۷۰۰ق) است. او نام دختر را ذکر نکرده است. سن او را چهار سال و وفات او را چند روز پس از دیدن سر پدر در خانه یزید گزارش کرده است.

2- ملّا حسین واعظ کاشفی سبزواری (متوفی ۹۱۰ق) محل حادثه را کوشْک (کاخ) یزید و زمان آن را روز دیدن سر بریده ذکر کرده است.

3- فخرالدین طُریحی (م ۱۰۸۵ ق)؛ نخستین کسی است که کودک را سه ساله و سخنانی از او خطاب به پدر گزارش کرده است.

4- محمدحسین ارجستانی در اواخر قرن سیزدهم، نام کودک را زُبیده، سن او را سه سال، محلّ حادثه را خرابه شام گزارش کرده است. ارجستانی پیش از ذکر این حادثه، به حضور دختری از امام حسین به نام رقیه در شام یاد کرده است.

5- شیخ محمدجواد یزدی در اوایل قرن چهاردهم محل حادثه را خرابه شام دانسته است و گفته نام او زُبَیده یا رُقَیه یا زینب یا سَکینه و یا فاطمه بوده است.

چگونگی شهادت حضرت رقیه (س)/ سنگ نوشته مرقد حضرت رقیه (س)

سنگ نوشته مرقد حضرت رقیه (س)

عبد الوهاب بن احمد شافعی مصری معروف به شعرانی متوفای 973 ه.ق در کتاب المنن باب دهم نقل می کند: «نزدیک مسجد جامع دمشق بقعه و مرقدیوجود دارد که به مرقد حضرت رقیه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام  معروف است. بر روی سنگ واقع در درگاه این مرقد این چنین نوشته است:هذَا البَیتُ بُقعَه شُرِّفَت بِالِ النَّبِی صلی الله علیه و آله و بِنتُ الحُسَینِ الشَّهید علیه السلام رُقَیَّه سلام الله علیها. این خانه مکانی است که به ورود آل پیامبر علیهم السلام و دختر امام حسین علیه السلام حضرت رقیه سلام الله علیها شرافت یافته است.»

 

غسل حضرت رقیه (س) 

هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه (س) را غسل می‌داد، ناگاه دست از غسل  کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟» حضرت زینب سلام الله علیهافرمود: «چه می خواهی؟» غساله گفت: «این دختربه چه بیماری مبتلا بوده که  بدنش کبود است؟» حضرت زینب سلام الله علیها در پاسخ فرمود: «ای زن! او بیمار نبوده است؛ این کبودی‌ها آثار تازیانه‌ها و ضربه‌های دشمنان است. و درروایت دیگر است که آن زن دست از غسل کشید و دست‌هایش را بر سرش زد و  گریست.» گفتند: «چرا بر سر می زنی؟» گفت: «مادر این دختر کجاست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟» گفتند: «این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمن است.»

 

دو داستان از کرامات حضرت رقیه (س)

آب گرفتگی قبر مطهر

مرحوم آیت الله حاج میرزا هاشم خراسانی، در کتاب منتخب التواریخ می‌نویسد: سیّد ابراهیم دمشقی، سه دختر داشت و اولاد ذکور نداشتند. شبی دختر بزرگ ایشان، جناب رقیه بنت الحسین (ع) را در خواب دید که فرمود: «به پدرت بگو به والی بگوید میان قبر و لحد من آب افتاده و بدن من در اذیّت است، بیایید و قبر و لحد من را تعمیر کنید.» دخترش به عرض سیّد رساند و سیّد از ترس حضرات اهل تسنن به خواب ترتیب اثر نداد. شب دوم دختر دوم و شب سوم دختر سوم،  بدون ترتیب اثر تا شب چهارم خود سیّد این ماجرا را در خواب دید. بنا‌بر‌این صبح روز بعد، سیّد نزد والی شام رفت، والی با علما و صلحای شام پس از غسل و پوشیدن لباس‌های نظیف و پس از نبش قبر توسط همین سیّد سه روز مشغول به تعمیر قبر شدند.

 

چگونگی شهادت حضرت رقیه (س)/ سنگ نوشته مرقد حضرت رقیه (س)


سیّد در طول این سه روز فقط در اوقات نماز این بدن مطهره را که کفن آن سالم بود در مکان نظیفی می‌گذاشت و پس از نماز دوباره او را در بغل می‌گرفت و گریه می‌کرد و از کرامت حضرت رقیه (س) این بود که سید ابراهیم در این سه روز نه احتیاج به آب و غذا پیدا کرد و نه محتاج به تجدید وضو شد، و مدتی بعد صاحب فرزند پسری شد.

شفای مار گزیدگی

مرحوم آیت الله سیّد هادی خراسانی، نیز در کتاب معجزات و کرامات می‌نویسد: روی پشت بام خوابیده بودیم که مار دست یکی از خویشاوندان ما را گزید. وی مدتی مداوا کرد ولی سودی نداشت. در آخر، جوانی به نام سیّد عبد الحسین نزد ما آمد و گفت: «کجای دست او را مار گزیده است؟»، هنگامی محل مارگزیدگی را به او نشان داد بلافاصله دستی به آن موضع زد و بکلی محل درد خوب شد سپس گفت: «من نه دعایی دارم و نه دوای، فقط کرامتی است که از اجداد ما رسیده است، هر سمی که از زنبور یا عقرب یا مار باشد آگر آب دهان یا انگشت به آن بگذاریم خوب می شود.و دلیل این امر، این است که جد ما در شام موقعی که قبر شریف حضرت رقیه سلام الله علیها را تعمیر می‌کردند جد من بدن مطهره حضرت رقیه (س) را سه روز روی دست گرفت تا قبر شریف را تعمیر کردند و از آنجا این اثر در خود و اولادش نسل بعد از نسل مانده است.

 

 منابع:

1- معالی السبطین

2- لسان العرب

3- لهوف

4- مقتل ابن مخنف

5- نفس المهموم

6- کامل بهائی

7- المنتخب فی جمع المراثی و الخطب

8- انوار المجالس

9- منتخب التواریخ

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
چهارشنبه 3 آبان 1396  - 6:45 PM

خلاصه پرسش

آیا طبق نظر آیت الله خامنه ای، حضور زن آرایش کرده (چیدن ابرو، سرمه کشیدن و استفاده از کحل) در اجتماع و معرض دید نامحرم، جایز است؟ اگر آرایش کم باشد، چه حکمی دارد؟

پرسش

آیا طبق نظر آیت الله العظمی خامنه ای:
1- زن می تواند با آرایش هایی همچون چیدن ابرو، تراشیدن موهای بالای لب و استفاده از سرمه های آرایشی در اجتماع حضور پیدا کرده و خود را در معرض دید نامحرمان قراردهد؟
2- در صورت وجود اشکال، آیا این حکم شامل کحل هم می شود؟
3- آیا اگر آرایش، خیلی کم بوده و قابل توجه نباشد، جایز است؟

پاسخ اجمالی

1 و 2: جایز نیست و تفاوتی میان انواع وسیله­ی زینت نیست.

 

3: اگر عرفاً زینت محسوب می­شود، جایز نیست. [1]

 

 


[1] ـ استفتا از دفتر آیت­الله­ العظمی  خامنه­ای مد ظله العالی.



ادامه مطلب
سه شنبه 2 آبان 1396  - 12:23 PM

خلاصه پرسش

چه دلایل عقلی بر زنده بودن امام زمان(عج) وجود دارد؟

پرسش

چه دلایل عقلی منوط بر زنده بودن امام زمان (عج) در آخرالزمان وجود دارد؟

پاسخ اجمالی

وجود امام زمان(ع) و امامت آن حضرت از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت، بلکه با استخدام دلیل عقلی در امامت عامه و ضرورت وجود امام در همه زمان ها و استناد به روایات و نقل های تاریخی که در این زمان، امام را منحصر در وجود حضرت مهدی(عج) می کند، می توان به مقصود نائل آمد.

 

ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی در همه زمانها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است مثلا نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است و بر اساس قاعده لطف باید چنین لطفی همیشگی باشد.

 

روایاتی هم که دلالت می کنند آن انسان معصوم و کامل در وجود امام زمان (عج) منحصر گشته است به حدی زیاد است که قابل انکار نیست تا جایی که بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته و در کتاب هایشان متذکر شده اند که: مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(ع) است و در سامراء در سال 255 هجری متولد شده است و در پس پرده غیبت زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد.

 

پذیرش طول عمر حضرت مهدی(عج) نیز هیچ گونه استبعادی ندارد. زیرا آن حضرت با دانش خدادادی و با استفاده از روش‏های طبیعی و علمی می‏تواند برای مدتی بسیار طولانی و بدون اینکه آثار فرسودگی و پیری در او پدیدار گردد، در این دنیا زندگی کند. علاوه بر اینکه استبعادی ندارد که در عالم انسانی خداوند حجت خود را به عنوان ذخیره و پشتوانه اجرای عدالت و نفی و طرد ظلم و ظالمان، به صورت استثناء و فراتر از عوامل طبیعی و ظاهری قرار دهد .

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب
سه شنبه 2 آبان 1396  - 12:17 PM

خلاصه پرسش

آیا برای یک مسلمان، درخواست حکم قضایی از دادگستری آمریکا جایز است؟

پرسش

آیا جایز است که یک زن مسلمان، قضاوت های قانونی، از قبیل پشتیبانی مالی از سوی شوهرش را از دادگستری آمریکا درخواست کند؟ (با توجه به این که طلب کمک از حکومت ظالم از نظر اسلام مردود است.)

پاسخ اجمالی

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه­ای (مدظله العالی):

اگر استیفاى حق زن موکول به رجوع به محاکم غیر شرعى باشد، مانع ندارد خصوصاً اگر ترک رجوع موجب عسر و حرج براى زن باشد.

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

ج 5 : در صورتی که راه دیگری برای احقاق حقوقش نباشد و مجبور به مراجعه به آنها باشد اشکالی ندارد.

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی بهجت (مدظله العالی):

اگر حق شرعی دارد و راه استفاده ی حق منحصر در آنست، مانعی ندارد.

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

جایز نیست، مگر اینکه احقاق حق بدون آن ممکن نباشد.

پس رجوع به محاکم قضایی در حکومت­های غیر اسلامی و ظالم و درخواست کمک از آنها جایز نیست، مگر اینکه استیفا و گرفتن حق، منوط به آن باشد و هیچ راه دیگری وجود نداشته باشد. و روشن است، گرفتن چیزی که حق فرد نیست و استحقاق آن را ندارد، حتی از طریق حکومت اسلامی و عادل، صحیح نبوده و جایز نمی­باشد.



ادامه مطلب
سه شنبه 2 آبان 1396  - 12:16 PM

 خلاصه پرسش

آیا نمازهای کسی که به جهت ندانستن مسئله، پس از استمنا غسل نمی کرده، صحیح است؟

پرسش

آیا نمازهای کسی که به جهت ندانستن مسئله، پس از استمنا غسل نمی کرده، صحیح است؟

پاسخ اجمالی

خیر، نمازهای او باطل است و باید نمازهایی را که با حالت جنابت به جا آورده است، قضا نماید. زیرا طهارت از حدث[1]، شرط صحت نماز است و اگر کسی این شرط را ترک کند، نمازش باطل است و فرقی نمی­کند آن را عمداً ترک کرده باشد یا سهواً و به آن عالم باشد یا جاهل.[2]

 

پاسخ دفاتر مراجع:

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای «مدظله العالی»:

صحیح نیست.

دفتر حضرت آیت الله العظمی بجهت (مدظله العالی(:

نمازهایی را که بدون غسل خوانده باطل است .

دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

نمازهایی را که بدون غسل خوانده باطل است.

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

باید نمازهایی که بدون غسل واجب و یا مستحب معتبری خوانده قضا کند.

 


 

[1]  منظور از حدث چیزی است که وضو یا غسل را باطل می کند، مثل خواب و جنابت و.... 

 [2]تحریر الوسیلة، ج 1، ص 154: القول فی خلل الواقع فی الصلاة، مسئله­ی 1؛ عروة الوثقی، ج1، فصل فی الخلل الواقع فی الصلاة ،مسئله­ی ­5. 



ادامه مطلب
سه شنبه 2 آبان 1396  - 12:16 PM

خلاصه پرسش

آیا طلاقی که از طریق SMS انجام شود، صحیح است؟

پرسش

آیا طلاقی که از طریق SMS (پیام کوتاه تلفن همراه) انجام شود، صحیح است؟

پاسخ اجمالی

طلاق از نظر اسلام دارای شرایطی است:

 

شرایطی برای مرد که طلاق دهنده است[1]، مثل اینکه باید:

 

1 ـ عاقل باشد (دیوانه نباشد)

 

2 ـ بالغ باشد (بچه و کودک نباشد)

 

3 ـ با قصد و اختیار همسرش را طلاق بدهد. (از روی شوخی و اکراه و اجبار نباشد)

 

و همچنین شرایطی برای زن، از جمله:

 

1 ـ همسردائمی باشد (همسر موقت نباشد)

 

2 ـ از خون حیض و نفاس پاک باشد و اگر زن پاک نباشد، طلاق او صحیح نیست.

 

همچنین صیغه ی طلاق هم دارای شرایط زیر می­باشد:

 

1 ـ باید صیغه ی خاص شرعی آن باشد.

 

2- باید به صورت گفتاری با لفظ و کلمات باشد و با نوشتن و یا اشاره کردن، طلاق واقع نمی­شود مگر اینکه فرد گنگ و لال باشد[2].

 

3ـ باید در حضور دو شاهد عادل (دو مرد) بیان شود.

 

لذا طلاقی که با تلفن همراه و از طریق SMS صورت می­گیرد، حتی اگر از  جانب شوهر باشد، فایده­ای ندارد چرا که طلاق باید با الفاظ، به صورت گفتار، و در حضور دو شاهد عادل باشد. ضمنا حضور زن شرط نیست، زیرا طلاق از ایقاعات است؛ یعنی انشای یک طرفه[3] است که فقط توسط شوهر یا وکیل او انشا می­شود.[4]

 

البته بعد از اینکه طلاق با همه ی شرایط انجام شد، شوهر یا فرد دیگر می تواند آن را با هر وسیله ای ( از جمله SMS) به اطلاع زن برساند.

 

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

 

کفایت نمی کند.

 

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

 

خیر طلاق باید با شرایط خود انجام شود. بلی می توان به این وسیله خبر وقوع طلاق را به کسی داد.

 

پاسخ دفتر حضرت آیت الله العظمی بجهت (مدظله العالی):

 

طلاق باید در حضور دو شاهد عادل با دیگر شرایط انجام شود.

 

 


[1]  از نظر اسلام، اختیار طلاق به دست مرد (شوهر) می­باشد.

[2] تحریر الوسیله، کتاب الطلاق، القول فی الصیغه، مسئله ی 3، ص765، و توضیح المسائل مراجع، ج2، ص 522، مسئله ی 25088.

[3]  بعبارت دیگر، طلاق از یک طرف ایجاد و محقق می شود.

[4]  تحریرالوسیله، کتاب الطلاق، القول فی شروطه، صص 762- 767.



ادامه مطلب
سه شنبه 2 آبان 1396  - 12:16 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 22

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 54263
تعداد کل پست ها : 341
تعداد کل نظرات : 0
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396 
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 8 خرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی