نامه حضرت محمد (ص) که به نجرانی ها تحویل داده شد، اثر ها و پی آمد های ضد و نقیضی در پی داشت.
1) نفرت شدید و بدگویی آنها پشت سر حضرت محمد (ص) توأم با کینه و غضب.
2) ترس شدید اسقف اعظم نجرانیها و استمداد از آراء و نظرات بزرگان دیگر.
فلما قرء الاسقف الکتاب قطع به و ذعر ذعرا شدیدا.
هنگامی که اسقف نامه را خواند، دلش فرو ریخت و از شدت ترس به خود لرزید و وحشت او را فراگرفت. فورا یکی از صاحبان درایت و عقل و نجران که او را شرحبل بن وداعه می گفتند، به حضور طلبید؛ نامه را به دست او داد و گفت نظرت چیست؟!
شرحبل گفت: تو که می دانی خداوند به ابراهیم درباره نبوت ذریه اسماعیل چه وعده هایی داده است از کجا معلوم که این مرد همان پیغمبر موعود نباشد؟
به علاوه، من درباره نبوت رأیی ندارم اگر کاری مربوط به دنیا بود کمکت می کردم.اسقف هر یک از بزرگان نجران را خواست اما همان پاسخ را شنید.
3) بزرگان نجران تصمیم گرفتند در معبد بزرگ خود گرد آمده و در این باره به رایزنی بپردازند، روی این اصل دستور داد که کلیسای بزرگ را با فرش های گرانبها مفروش کردند و زینت های حریر و دیبا بر دیوار هایش نصب کردند، صلیب اعظم را که از طلا ساخته شده و مرصع به جواهرات بود و قیصر روم آن را به کلیسای روم اهدا کرده بود، بر پاداشته و دور هم جمع شدند. مشاوره و رایزنی ها شروع شد که پنج روز تمام و متوالی، درباره حقانیت رسول خدا (ص) بحث و گفت و شنود کردند.
4) دو تیرگی عجیبی در میان بزرگان نجران در گرفت به گونه ای که به بدگویی و پرخاش به همدیگر منتهی شد.
یک دسته بر طبق کتاب های پیامبران پیشین، از حقانیت آن حضرت دفاع می کردند و دسته دیگر با این که اذعان بر حقیت رسول خدا (ص) کرده بودند، باز عناد ورزیده و لجاجت می نمودند.
5) پس از مشاجرات و مباحثات زیاد و طولانی رأی آنها بر این اصل قرار گرفت که یک (وفد) کاروان به عنوان نمایندگان آنها به سوی مدینه گسیل دارند تا درباره حضرت، تحقیق و بررسی کرده و نتیجه را سریعا اعلام نمایند.