مهدی کیست؟

 
 

مهدی دین تازه ای نخواهد آورداجرا کننده خاتم ادیان است که به وسیله خاتم النبین بر جهان بشریت عرضه گردیده است.
مهدی از دودمان رسول خدا (ص) است،پسر فاطمه (ع) است وفرزندعلی (ع)از نژادحسین (ع)است،نواده امام صادق(ع)است ، پدرش امام حسن عسکری (ع)است،یازدهمین خلیفه وجانشین پیامبر بزرگ اسلام ..

خود دوازدهمین آنها است که از سوی خدا، برای خلق تعیین شده است نامش نام رسول خدا ، کنیه اش کنیه رسول خدا(ص)،خلقش خلق رسول ،خویش وخوی رسول ،دانش وعصمتش دانش وعصمت رسول ،خونش خون رسول .

مفهوم وابستگی جهان به وجود امام (ع)

قال الامام ابو جعفر علیه السلام :

لوان الامام من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله.

ترجمه بمضمون:اگر زمین ساعتی خالی از امام بماند اهل خود را فرو خواهد بردوچون دریایی که بموحش اهلش را مضطرب وبی قرار سازد در موج واضطراب افتد.

بر حسب روایاتی که در تفسیر بعضی از آیات قرآن مجید وارد شده وهمچنین روایاتی که مستقلا " روایت شده وابستگی جهان به وجود امام علیه السلام ثابت است ناگفته نماند که از طریق اهل سنت نیز احادیثی که فی الجمله دلالت بر این موضوع دارد روایت شده است .مثل روایتی که عبدالله بن امیه مولی مجاشع از یزید رقاشی از انس بن مالک باین لفظ روایت کرده است.

قال قال رسول الله صلی اله علیه وآله :

{لایزال هذا الدین قائماالی اثنی عشرفاذامضواساحت الارض باهلهاوفی نسخه ماجت}

ترجمه : انس گفت : رسول خدا صلی اله علیه وآله فرمود : همواره این دین برپا خواهد بود تا دوازده نفر پس وقتی که آن دوازده نفر درگذشتند زمین اهل خود را فرو خواهد برد (وچنانچه در نسخه دیگر است )زمین اهل خود را در اضطراب خواهد انداخت .

 

قال علی (ع):

اناواهل بیتی امان لاهل الارض کماان النجوم امان لاهل السماء

من وخاندانم امان مردم روی زمین باشیم چنان که ستارگان امان اهل آسمان باشند. صفحه304کتاب غررالحکم

        
          وما توفیقی الابالله علیه توکلت والیه انیب
        
      
        
          توجیه وتفسیر اول : 
        
      
        
          عالم انسان که آن را عالم صغیر میگویند نمونه کل جهان ومجموع عالم است که آنرا عالم کبیر وعالم اکبر میخوانند چنانکه در شعر منسوبه به حضرت امیر المومنین علیه السلام آمده است . 
        
      
        
          ( اتزعم انک جرم صغیر  وفیک انطوی العالم الاکبر )
        
      
        
          بلکه همه علمها از عالم اتمها تا عالم منظومه ها وکهکشانها همه وهمه نمونه مجموع عالم هستند وچنانکه همه دارای یک نقطه مرکزی هستند که وجودشان به آن نقطه مرتبط است مجموع عالم وکل جهان نیز دارای چنین نقطه مرکزی است این نقطه مرکزی در ظاهر هرچه باشد در باطن وجود ولی عصر وقطب هر زمان است چنانکه نقطه مرکزی هر انسان در ظاهر مغز است اما در باطن روح انسان یا به تعبیر دیگر قلب او میباشد .انسان ظاهر بین گمان میکند که ارتباطات منحصر در آن چیزهایی است که باحواس ظاهر یا با تجربه دریافت میشود واز ارتباط عالم ظاهر ویا باطن وعالم شهادت وحضور با عالم غیب وماوراء ستور ومحسوس با معقول وآنچه از دسترس تجربه خارج است غافل است وارتباطات ظاهری ومحسوس را فقط بر اساس تاثیر وتاثر ذاتی اشیاء می پندارد خصوصا که نظام اتم وکهکشانهارا به یک نوع می بیند وتحت یک برنامه وجریان متحد الشکل مشاهده میکند پس گمان میکند که یک جزء بالذات مرکز وثابت است وجزءیا اجزاء دیگر بالذات یا به تاثیر دیگر سیارومتحرک است واز تاثیر عالم غیب در آن غافل است ونمیداند که
        
      
        
           (ذلک تقدیر العزیزالعلیم
        
      
        
          
             
          
        
      
        
          دل هر ذره را که بشکافی آفتابش در میان بینی
        
        
          
        
      

   

 

       

         
      

 .



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ دوشنبه 27 مهر 1388  ساعت 11:42 PM | نظرات (1)