☆◇☆ باران بهار در كویر است علی ... ☆◇☆
غدیر صفحه تاریخ "والا من والاه"
غدیر آیه توبیخ "عاد من عادا" ست
هنوز از دل تفتیده غدیر بلند
صداى مدح على با نواى روح فزاست
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی
به کائنات ندا شد به صوت جلی
که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر
امام و سرور و مولا علیست علی
خورشید شكفته در غدیر است علی
باران بهار در كویر است علی
بر مسند عاشقی شهی بی همتاست
بر ملك محمدی امیر است علی
ادامه مطلب
☆◇☆ امروز، روز شکوفایی ولایت در قاموس خلقت است ... ☆◇☆
چیست این بهار خجسته؟
چیست این لحظه شگفت زیبا، زیبای شگفت؟
انگار این شگفتی تنها در آسمان نیست؛
گویی کره زمین را هاله ای از انوار سبز، احاطه کرده است!
گویی تکامل واپسین زمین، در حال شکل گیری است!
این تنها معجزه نوروز نیست. این تنها شکوه آغازین بهار نیست.
این نور، برای آسمانیان، آشناتر از زمینیان است.
امروز، روز تمام زیبایی هاست؛ روز تبلور عشق در تمام آینه هاست؛
روز زیبای «ولایت» است؛ روز تکامل مادی و معنوی آفرینش.
امروز، روز شکوفایی ولایت در قاموس خلقت است ...
ادامه مطلب
☆◇☆ قامت دین، در آینه غدیر تماشایی شد ... ☆◇☆
لحظه های معصوم عشق، بر شنزارهای تشنه حجاز باریده است.
صحرای سوزان شوق است و بر مأذنه های امروز، پیغام تازه نور روییده است.
همراه با کاروان سرنوشت، حادثه ای سپید، زیر آفتاب می ایستد.
ازدحام قافله نیاز را غزلستانِ «حجة الوداع» به خوبی سروده است:
ناگاه دست های غدیر، به تکبیر بالا رفت و دل ها به بشارتی بارانی فراخوانده شدند.
گویا همه ملکوت، تذهیبی بوده است برای نگارش خطِ نورانیِ «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ... .»
زمان، دوست داشتنی تر پیش رفت و برکه آن حوالی کوچک شد در برابر
حریقی از محبت که در دل عشاق افتاد.
شادی جهان به تکثیر رسید و تجلی رشیدترین
قامت دین، در آینه غدیر تماشایی شد.
ادامه مطلب
☆◇☆ غدیر، در امتداد مدینه است ... ☆◇☆
کتاب خدا و اهل بیتم را به یادگار گذاشته ام تا در کوره
راه های زندگی، گمراه نشوید.
درس مساوات و برادری را میان شما به یادگار گذاشته ام.
شما با هم برادرید؛ خدایتان یکی و پدرتان یکی است؛
همه شما از آدمید و آدم از خاک است.
عرب و عجم بر یکدیگر برتری ندارند؛
بهترین شما باتقواترین شماست».
«رسوم جاهلیت، باطل است دیگر. شیطان از این آب
و خاک ناامید شده است.» در عطش زارِ دوردست، در آتشْ باران،
وصیت پیامبر نوشته می شود؛ اما کجایند کسانی که گردن نهند به پذیرش آن!
غدیر، بارها اتفاق افتاده بود
غدیر، در امتداد مدینه است.
غدیر، نه تنها در حجة الوداع پیامبر، که بارها رخ داده بود؛
در دعوت «عشیرة الاقربین»، در «لیلة المبیت»، در غزوه خندق.
غدیر، نه تنها در حجة الوداع پیامبر، که بارها شنیده شده بود؛
در «حدیث منزلت»، در حدیث «شهر علم»، در آیه های ولایت.
غدیر، روزِ بعد از روز بعثت نیست؛ غدیر روز اسلام است؛
از صبح تا شب؛ تمام دقیقه هایش، منطبق اند بر دقیقه های روز بعثت.
غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخی سرخ که اولش مدینه است
وسطش کربلا و آخرش ظهور.
ادامه مطلب
☆◇☆ جلوه گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر ...☆◇☆
جلوه گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر
رودها با یکدگر پیوست کم کم سیل شد
موج می زد سیل مردم مثل دریا در غدیر
هدیه جبریل بود «الیوم اکملت لکم»
وحی آمد در مبارک باد مولی در غدیر
با وجود فیض «اتممت علیکم نعمتی»
از نزول وحی غوغا بود، غوغا در غدیر
بر سر دست نبی هر کس علی را دید گفت
آفتاب و ماه، زیبا بود، زیبا در غدیر
بر لبش گلواژه «من کنت مولاه» تا نشست
گلبن پاک ولایت شد شکوفا در غدیر
«برکه خورشید» در تاریخ نامی آشناست
شیعه جوشیده است از آن تاریخ، آنجا در غدیر
گرچه در آن لحظه شیرین کسی باور نداشت
می توان انکار دریا کرد حتی در غدیر
باغبان وحی می دانست از روز نخست
عمر کوتاهی است در لبخند گل ها در غدیر
دیده ها در حسرت یک قطره از آن چشمه ماند
این زلال معرفت خشکید آیا در غدیر؟
دل درون سینه ها در تاب و تب بود ای دریغ!
کس نمی داند چه حالی داشت زهرا در غدیر
☆ محمد جواد غفورزاده ☆
ادامه مطلب