دوكوهه در نگاه شهيد آويني
يك بار ديگر ، سلام دوكوهه . دوكوهه ، تويك پادگان نيستي ، توقطعه اي از خاك كربلايي ، چرا كه ياران عاشورايي سيدالشهدا را به قافله او رسانده اي . دوكوهه در باطن تو هنوز راز اين روزهاي سپري شده باقي است ، مي دانم؛ اما ديگر خاك توقدمگاه اين كربلاييان آخرالزمان نيست . بعضي ها ما را سرزنش مي كنند كه چرا دم از كربلا مي زنيد و از عاشورا. آنها نمي دانند كه براي ما كربلا بيش از آن كه يك شهر باشد ، يك افق است ،يك منظر معنوي است كه آن را به تعداد شهدايمان فتح كرده ايم ؛ نه يك با ر و نه دو بار ، به تعداد شهدايمان . دوكوهه توخوب مي فهمي كه من چه مي گويم . تو با حاج همت ، با حاج عباس كريمي ، با چراغي ، با دستواره ، با اسكندري، عليرضا نوري ، وزوايي، وراميني ، رستگار ، موحد ، حاج مجيد رمضان ، صالحي ، حاجي پور و صدها شهيد ديگر انس داشته اي . تو كه بوسه بر پاي بسيجي ها زده اي ، تو كه با زمزمه شبانه آنها آشنا بوده اي ، تو كه نجواهاي عاشقانه آنها را شنيده اي تو كه معناي انسان را دريافته اي ، توخوب مي داني كه ما چه مي گوييم . آري تو ديگر در جست وجوي
انسان نيستي ؛ تو يافتي آنچه را كه يافت نمي شود . روز اول سال 68 ، پادگان دوكوهه كمي تسكين يافته است . عده اي از دوستانش آمده اند تا گمشده خويش را در آنجا بجويند . در و ديوار ، ساختمان ها و راهروها بر سرجاي خويش باقي است واگر كسي نداند ، مي پندارد كه دوكوهه همه چيز را از ياد برده است . درها قفل است وآنها مي كوشند تا از هر راه كه هست ، يك با ر ديگرخود را به فضاي مالوف خويش برسانند . اما گم گشته در آنجا هم نيست . عالم محضر شهداست ، اما كو محرمي كه اين حضور را دريابد و در برابر اين خلا ظاهري خود را نبازد ؟ زمان مي گذرد و مكان ها فرو مي شكند ، اما حقايق باقي هستند . شهيد حاجي پور زنده است ، من و تو مرده ايم . شهدا صدق و استقامت خويش را در آن عهد ازلي كه با خدا بسته بودند اثبات كردند . كاش ما در خيل منتظران شهادت باشيم . يادآوران در جست وجوي گمگشته خويش به اردوگاه كرخه مي روند . شعرشان اگر چه بس مغموم مي نمايد ، اما شعر مستي است . آنان را كه مي خواهند با نظر روانكاوانه در اين سرمستان ميكده عشق بنگرند هشدار باد كه مبادا نشاني از يأس در آنان بجويند . يأس از جنود شيطان است واينان وارسته اند از آن جهاني كه در سيطره شياطين است . كرخه خرابات است واينان خراباتيانند و گريه ، آبي است بر دل هاي سوخته شان . گريه اوج سرمستي است و اگر امروز روزگار فاش گفتن اسرار است ، بگذار اينان نيز فاش بگريند . امام كو كه به تماشاي رهروان خويش بنشيند ؟ آري ، ما از اين موهبت برخوردار بوديم كه انسان ديديم . ما يافتيم آنچه را كه ديگران نيافتند . ما همه افق هاي معنوي انسانيت را در شهدا تجربه كرديم . ما ايثار را ديديم كه چگونه تمثل مي يابد. عشق را هم، اميد را هم، زهد را هم، شجاعت را هم، كرامت را هم، عزت را هم، شوق را هم و همه آنچه را كه ديگران جز در مقام لفظ نشنيده اند، ما به چشم ديده ايم. ما ديديم كه چگونه كرامات انساني در عرصه مبارزه به فعليت مي رسند . ما معناي جهاد اصغر و اكبر را درك كرديم . آنچه را كه عرفاي دلسوخته حتي بر سردار نيافتند ، ما در شب هاي عمليات آزموديم . ما فرشتگان را ديديم كه چه سان عروج و نزول دارند . ما عرش را ديديم . ما زمزمه جويبارهاي بهشت را شنيديم . از مائده هاي بهشتي تناول كرديم و بر سرسفره حضرت ابراهيم نشستيم . ما در ركاب امام حسين ( ع ) جنگيديم . ما بي وفايي كوفيان را جبران كرديم ... و پادگان دوكوهه بر اين همه شهادت خواهد داد . پادگان دوكوهه آخرين بار در عمليات مرصاد بود كه به پيمان خويش وفا كرد . يك با ر ديگر دوكوهه همه چهره هاي آشنا را ديد و همه عطرهاي آشنا را شنيد و با همه آنچه دوست مي داشت وداع كرد . دوكوهه ، با تو هستم : آيا مي دانستي كه اين آخرين وداع است ؟ منافقين مي پنداشتند كه آن عهد را كه تو بر آن شاهد بوده اي فراموش كرده ايم ، اما تو مي داني كه اين چنين نبود . همه دانستند . دوكوهه ، آيا بر قدم همه عزيزانت بوسه زدي ؟ آيا سعي كردي كه همه آن لحظات را به ياد بسپاري ؟ سعيد را به خاطر داري كه چه مي خواند ؟ براي امام مي خواند ، براي آن كه عاشقانه زيستن را به ما آموخت ، براي آن كه به ما آموخت حقيقت عرفان را كه مبارزه است ، براي آن كسي كه ما همه تاريخ انبيا را در وجود او تجربه كرديم . خداحافظ دوكوهه . ما مي دانيم كه تو از گواهان روز حشري و بر آنچه ما بوده ايم شهادت خواهي داد . تو ما را مي شناخته اي و رازدار خلوت ما بوده اي ؛ روزها و شب ها ، در حسينه ، در اتاق ها ، در راهروها و در زمين صبحگاهت . اين همه مغموم نباش دوكوهه . امام رفت ، اما راه او باقي است . دير نيست آن روز كه روح تو عالم را تسخير كند ونام تو و خاك تو و پرچم هايت مظهر عدالت خواهي شوند . دوكوهه ، آيا دوست داري كه پادگان ياران امام مهدي نيز باشي ؟ پس منتظر باش...