من چه می شناسم تو را

 و عجیب است این شیفتگی ،

 این اشتیاق ،

 این سرگردانی

 که تو را ندیده این چنین پریشانم

 و دفتر معرفتت را ورقی نخوانده ،

 واله و شیدا شده ام

 من چه می شناسم تو را

 که خدایت در پرده پوشید

 و دست رد بر سینه نامحرم زد

خداکند که بیایی...



 نگاشته شده توسط مصطفی سلمانی در جمعه 15 آبان 1388  ساعت 4:27 AM
نظرات 1 | لینک مطلب





POWERED BY RASEKHOON.NET