وداع شاهزاده علی اکبر(ع)

Image result for ‫امام حسين عاشورا‬‎

مادر خون جگرم

خاک غم شد به سرم

قامتم گشته کمان

خیز و بنگر پسرم

مادرم من مادرم

ای علی اکبرم

دیده بگشا و ببین

گشته‌ام زار و غمین

می‌زند بر سر خود

مادر زار و حزین

مادرم من مادرم

ای علی اکبرم

لاله‌ی این چمنی

ز چه گلگون کفنی

لب گشا گو سخنی

به خدا جان منی

مادرم من مادرم

ای علی اکبرم

ازغم دوری تو

پسر با ادبم

روز من گشته سیاه

جان رسیده به لبم

مادرم من مادرم

ای علی اکبرم

ای مه برج وفا

گشته‌ام غرق عزا

رفتی و از کف من

دگر افتاده عصا

مادرم من مادرم

ای علی اکبرم

تا که دیدم رخ تو

طاقتم رفته ز دست

مردم و زنده شدم

پشتم از غصه شکست

مادرم من مادرم

ای علی اکبرم

ای گل پرپر من

نوجوان اکبر من

مادر دیده ترم

رفته‌ای از بر من

مادرم من مادرم

ای علی اکبرم

فرهاد فکری





دومين سوگواره عاشورايي راسخون

[ پنج شنبه 11 آذر 1395  ] [ 11:24 PM ] [ مهدی زارع ]
[ نظرات (0) ]

برا ی حضرت علی اکبر(ع)

Image result for ‫حسين علي اكبر‬‎
کسی که عاشق چشمان مست دریا شد
پرید سمت خدا سمت عشق زیبا شد
چه سرنوشت غریبی /طلوع کن خورشید
خدا نوشته تورا تا که آب رسوا شد
شبیه حضرت خورشید آسمانی بود
که رود تشنه شد و غرق در معما شد
غروب تلخ علی اکبر (ع)آسمان پژمرد
شکست پشت پدر درد عشق معنا شد
پرید روح پیمبر زمین ترک برداشت
دوباره مثل خدا کربلا چه تنها شد.

"زهرا رفیعی"





دومين سوگواره عاشورايي راسخون

[ شنبه 8 آبان 1395  ] [ 10:27 PM ] [ مهدی زارع ]
[ نظرات (0) ]

ای تجلی صفات همه‌ی برترها

Image result for ‫حضرت علي اكبر‬‎

علی ِ اکبرها

ای تجلی صفات همه‌ی برترها
چه‌قدر سخت بود رفتن پیغمبرها

قد من خم شده تا خوش قد و بالا شده‌ای
چون که عشق پدران نیست کم از مادرها

پسرم! می‌روی اما پدری هم داری
نظری گاه بیندار به پشت سرها

سر راهت پسرم تا در آن خیمه برو
شاید آرام بگیرند کمی خواهرها

بهتر این است که بالای سر اسماعیل
همه باشند و نباشند فقط هاجرها

مادرت نیست اگر، مادر سقا هم نیست
عمه‌ات هست به جای همه‌ی مادرها

حال که آب ندارند برای لب تو
بهتر این است که غارت شود انگشترها

زودتر از همه‌ آماده شدی، یعنی که:
«آن‌چنان خسته نگشته است تن لشگرها

آن‌چنان کهنه نگشته است سم مرکب‌ها
آنچنان کند نگشته است لب خنجرها»

چه کنم با تو و این ریخت و پاشی که شده
چه کنم با تو و با بردن این پیکرها

آیه‌ات بخش شده، آینه‌ات پخش شده
علیِ اکبر من شد علیِ اکبرها

گیرم از یک طرفی نیز بلندت کردم
بر زمین باز بماند طرف دیگرها

با عبای نبوی کار کمی راحت شد
ورنه سخت است تکان دادن پیغمبرها

لطیفیان





دومين سوگواره عاشورايي راسخون

[ جمعه 30 مهر 1395  ] [ 1:32 PM ] [ مهدی زارع ]
[ نظرات (0) ]