احادیث قدسی
اي عيسي! آن كه بر من شوريده و گناه ميكند تو را نفريبد. روزي مرا ميخورد و ديگري را بندگي ميكند...آنچنان او را به بند ميكشم كه راه گريزي نداشته باشد.
با مستحبات به من نزديك شو.
زبان را در پس انديشه قرار ده تا در امان باشي.
آنگاه كه مرا ياد ميكني، فروتن باش.
ياد من، هر جايي زيباست.
مال بسيار، گناهان را از ياد ميبرد.
هركه مرا ياد كند همدمش ميشوم.
هرگونه ميخواهي باش كه با هر دست كه دهي از همان دست ميگيري.
ای مردم صفهای (نماز جماعت )رامنظم و مساوی کنید و دوش به دوش بایستید تا فاصله و جدایی میان شمانیفتد ونامرتب نباشید که خداوند دلهای شما را از یکدیگر دور گرداند وبدانید که من شمارا از پشت سر می بینم که چگونه نظم را در صفهای جماعت برقرار می کنید.
اي فرزند آدم! خودت را محو بندگي من كن تا دلت را پر از بينيازي كنم.
نيكي ده برابر پاداش دارد و يك گناه نابودكننده است.
اي موسي! هركه از گناهكاران نزد تو آمد و به تو پناه برد، بگو خوش آمدي و آسوده شدي، چه جايگاه بزرگي است پيشگاه خداوند جهان. و بر ايشان آمرزش بخواه و بر ايشان مانند يكي از خودشان باش.
آنگاه كه در برابر من به نماز ميايستي، شتاب نكن.
اي موسي! توبه را زود انجام بده و گناه را براي بعد بگذار.
اي موسي! مرا در هيچ حالتي فراموش نكن و از بسياري مال سرمست نشو.
اي موسي! نزد من از بسياري گناه فرياد برآور، همانند گناهكاري كه از دشمنش ميگريزد.
خداوند عزّوجلّ فرمود:
اي موسي! آرزوهاي بسياري براي دنيا نداشته باش، زيرا دلت را سخت ميكند و كسي كه دلش سخت باشد از من دور ميشود.
ادامه مطلب
ذكر مساجد معظّمه در مدينه منوّره
ذكر مساجد معظّمه در مدينه منوّره
از جمله مسجد قُبا است كه بنا شده بر پرهيزكارى از روز اوّل و روايت شده كه هر كه برود به آن مسجد و دو ركعت نماز در آن گذارد برگردد با ثواب عُمره پس برو به اين مسجد شريف و دو ركعت نماز تحيّت مسجد بجا آور و بخوان تسبيح زهراءعَليهَاالسَّلام را پس بخوان زيارت جامعه را كه اوّلش اَلسَّلامُ عَلى اَوْلِيآءِ اللّهِ است و ما آن را زيارت اوّل جامعه قرار مى دهيم و بيايد در اواخر باب انشاءاللّه پس بخوان خدا را و بگو يا كائِناً قَبْلَ كُلِّ شَىْءٍ و اين دعائيست طولانى نقلش منافى با اختصار است هر كه خواهد به مزار بحار رجوع كند و نماز مى گذارى در مشربه امّ ابراهيم يعنى غرفه مادر حضرت ابراهيم بن رسول اللّه صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله كه آن مسكن و محلّ نماز حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله بوده است و درمسجد فضيخ كه درنزديكى مسجد قبا است و آن را مسجد رَدّ شمس نيز مى گويند و در مسجد فتح كه مسجد احزاب نيز مى گويند و چون در مسجد فتح از نماز فارغ شدى بگو:
ياصَريخَ الْمَكْروُبينَ وَيا مُجيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّينَ وَيا
اى فرياد رس گرفتاران و اى اجابت كننده دعاى درماندگان و اى
مُغيثَ الْمَهْموُمينَ اكْشِفْ عَنّى ضُرّى وَهَمّى وَكَرْبى وَغَمّى كَما
دادرس غمزدگان بگشا از من سختى و اندوه و گرفتارى و غمم را چنانچه
كَشَفْتَ عَنْ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ هَمَّهُ وَكَفَيْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ
گشودى از پيامبرت صلى اللّه عليه و آله اندوهش را و هراس دشمن را از او كفايت كردى
وَاكْفِنى ما اَهَمَّنى مِنْ اَمْرِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
و از من هم كفايت كند آنچه فكر مرا به خود مشغول داشته از كار دنيا و آخرتم اى مهربانترين مهربانان
ونمازمى گذارى در خانه حضرت امام زين العابدين و خانه امام جعفر صادق عَليهِماالسَّلام و مسجد سلمان و مسجد اميرالمؤ منين عليه السلام كه مُحاذى قبر حمزه است و مسجد مباهله آنقدر كه بتوانى و دعا مى كنى به آنچه خواهى انشاءاللّه تعالى .
ادامه مطلب
خلاصه ای از زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)
خلاصه ای از زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)
خاندان حضرت عباس (ع):
در سال 26 هجري قمري، حضرت عباس (ع) پايه عرصه گيتي نهاد. مادر گراميش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربيعه بن عامر كلبي و كنيه اش (ام البنين) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، كه اميرالمومنين از برادرش عقيل، كه به اصل و نسب قبايل آگاه بود، درخواست كرد زني را از دودماني شجاع براي او خواستگاري كند و عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را براي آن حضرت خواستگاري كرد و ازدواج صورت گرفت.
اميرالمومنين (ع) از اين بانوي گرامي، صاحب چهار پسر به نامهاي عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران ديگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خويش، حسين (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند.
ارادت قلبي ام البنين (س) به خاندان پيامبر (ص) آنقدر بود كه امام حسين (ع) را از فرزندان خود بيشتر دوست مي داشت؛ بطوري كه وقتي به اين بانوي گرامي خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسين (ع) باخبر سازيد و چون خبر شهادت امام حسين (ع) به او داده شد، فرمود رگهاي قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زير اين آسمان كبود است، فداي امام حسين (ع).
دوران كودكي حضرت ابوالفضل العباس (ع):
در روزهاى كودكى عباس، پدر گرانقدرش چون آيينه معرفت، ايمان، دانايى و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانىاش بر وى تاثير مىنهاد. او از دانش و بينش على(ع) بهره مىبرد. حضرت در باره تكامل و پويايى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در كودكى علم آموخت و به سان نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مىگيرد، از من معارف فرا گرفت.
در آغازين روزهايى كه الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو يك. عباس گفت: يك حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت: شرم مىكنم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ام، دو بگويم.
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده اى پاك و مبارك براى ايام نوجوانى و جوانى عباس فراهم كرد تا در آينده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه كه على(ع) با نگاه بصيرت آميز خود آينده عباس را نظاره مىكرد، با لبختدى رضايت آميز، سرشك غم از ديدگان جارى مىكرد و چون همسر مهربانش از علت گريه مىپرسيد، مىفرمود: دستان عباس در راه يارى حسين(ع) قطع خواهد شد.
آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنين خبر مىداد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمويش جعفر بن ابىطالب در بهشت پرواز كند. محبت پدرى گاه على(ع) را بر آن مىداشت تا پاره پيكرش را ببوسد ، ببويد و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اينرو لحظهاى عباس را از خود دور نمىساخت. فرزند پاكدل على(ع) در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، كه با پدر زيست، هميشه در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار او حضور داشت.
در ايام دشوار خلافت، لحظه اى از وى جدا نشد و آنگاه كه در سال37 هجرى قمرى جنگ صفين پيش آمد، با آن كه حدود دوازده سال داشت، حماسهاى جاويد آفريد.
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب بروید....
ادامه مطلب
همسر حضرت عباس (ع) که بود و آیا ایشان فرزند هم داشتند و آنها در کربلا بودند؟ چگونه از دنیا رفتند؟
حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام و روحی فداه، با دختری به نام «لبابه» ازدواج نمود.
لبابه، دختر «عبیدالله بن عباس»، پسر عموی پیامبر اعظم (صلوات الله علیه و آله) بود. مادر لبابه، «ام حکیم جویری» نام داشت که «دختر خالد بن قرظ کنانی» بود.
نه تنها پدر و مادر لبابه هر دو اهل ایمان و فضل بودند، بلکه شخص خانم لبابه نیز از با تربیتی که در خانه والدین و سپس خانهی حضرت عباس (ع) یافته بود، خود از بزرگان اهل فضیلت به شمار میآمد.
ظاهراً آن حضرت در سن بیست سالگی با خانم لبابه ازدواج کردند. حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای «عبیدالله و فضل» بود و البته در برخی تواریخ از دو فرزند دیگر به نامهای «محمد و قاسم» نیز نام بردهاند. و اسنادی دال بر شهادت محمد در کربلا وجود دارد. و برخی اقوال دیگر تأکید دارند که فرزندان ایشان هیچ کدام در کربلا حضور نداشتند. هیچ سندی دال بر این که همسر ایشان در کربلا حضور داشته باشد نیز وجود ندارد، مضافاً بر این که نام ایشان جزء اسرای کربلا نیز ثبت نگردیده است.
بنا بر اسناد تاریخی، لبابه سالها پس از شهادت همسرش، به عقد فرزند امام حسن علیهالسلام به نام «زید» درآمد و از این ازدواج فرزند دختری به نام «نفیسه» به دنیا آمد و برخی اقوال فرزندی به نام «حسن» را حاصل دیگر این ازدواج میدانند و معتقدند «حسن بن زید» فرزند حضرت عباس (ع) نیست، بلکه نوهی امام حسن علیه السلام است.
در هر حال در اقوال مستند تاریخی آمده است: عبید الله فرزند عباس که کنیه اش ابومحمد بود، شخصیتی با کمال ، ورع ، سخی، شجاع و بامروت به حساب می آمد که در سن 55 سالگی درگذشت و فرزندان حضرت عباس نسبشان به او می رسد. و ملاقات ایشان با امام سجاد علیهالسلام نیز دلیل دیگری بر زنده بودن این فرزند پس از واقعهی کربلا دارد.
یکی از فرزندان عبیدالله، ابو محمد حسن اکبر میباشد که از علما و محدثان بزرگ اسلام است. او دارای 8 پسر بود که پراکنده شدن آنها در سرزمین مختلف اسلامی چون: حجاز، مصر، فارس، بغداد، بصره، شام، مغرب، سمرقند و یمن، سبب گردید تا اولاد و نسل آن حضرت در کشورهای مختلف گسترش یابد و بسیاری از آنان نیز از شخصیتهای برجستهی علمی، سیاسی، قضایی و ... بودهاند.
بر اساس اسناد تاریخی، عبیدالله در سن 55 سالگی از دنیا رفت، اما از تاریخ رحلت خانم لبابه، اطلاع دقیقی نداریم.
ادامه مطلب
نماز حضرت صاحب الزَّمان عَجَّل اللّه تَعَالى فَرَجَهُ
نماز حضرت صاحب الزَّمان عَجَّل اللّه تَعَالى فَرَجَهُ
دو ركعت است مى خوانى درهر ركعت سوره حَمْد را تا اِيّاكَ نَعْبُدُ وَاِيّاكَ نَسْتَعينُ و چون به اين آيه رسيدى آن را صد مرتبه مى گوئى و در مرتبه آخر سوره را تمام مى كنى پس قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌرا يكبار مى خوانى و چون از نماز فارغ شدى اين دعا را مى خوانى:
اَللّهُمَّ عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَ بَرِحَ الْخَفاَّءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَ ضاقَتِ الاَرْضُ بِما وَسِعَتِ السَّماَّءُ
خدايا بلاء و گرفتارى بزرگ شد و درد پنهان آشكار گشت و پرده از روى كار برداشته شد و زمين با فراخيش تا آسمان بر ما تنگ شد
وَ اِلَيْكَ يا رَبِّ الْمُشْتَكى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَةِ وَالرَّخاَّءِ
و شكوه ما اى پروردگار بسوى توست و اعتماد در سختى و آسانى بر تو است
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الَّذينَ اَمَرْتَنا بِطاعَتِهِمْ وَ عَجِّلِ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد آنان كه ما را به پيروى ايشان ماءمور كردى و شتاب كن
اَللّهُمَّ فَرَجَهُمْ بِقاَّئِمِهِمْ وَ اَظْهِرْ اِعْزازَهُ يا مُحَمَّدُ يا عَلىُّ يا عَلِىُّ يا
خدايا در فرج ايشان بوسيله قائمشان و عزتش را آشكار كن اى محمد اى على اى على اى
مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِياىَ يا مُحَمَّدُ يا عَلىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
محمد مرا كفايت كنيد كه كفايت كننده ام شمائيد اى محمد و اى على ، اى على و اى محمد
اُنْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِراىَ يا مُحَمَّدُ يا عَلىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
مرا يارى كنيد كه ياور من شمائيد اى محمد و اى على ، اى على و اى محمد
اِحْفَظانى فَاِنَّكُما حافِظاىَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ يا مَوْلاىَ يا
نگهداريم كنيد كه نگهدارم شمائيد اى مولاى من اى صاحب الزمان اى مولاى من اى
صاحِبَ الزَّمانِ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
صاحب زمان اى مولاى من اى صاحب زمان پناه خواهم پناه خواهم پناه خواهم
اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى الاَمانَ الاَمانَ الاَمانَ
دريابم دريابم دريابم امانم ده امانم ده امانم ده
ادامه مطلب
احادیث معصومین درباره صدقه
حدیث (1) پيامبر صل الله عليه وآله :
اَلصَّدَقَةُ تَدفَعُ البَلاءَ وَ هِىَ اَنجَحُ دَواءٍ وَ تَدفَعُ القَضاءَ وَ قَد اُبرِمَ اِبراما وَ لا يَذهَبُ بِالدواءِ اِلاَّ الدُّعاءُ وَ الصَّدَقَةُ؛
صدقه بلا را برطرف مىكند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمىگرداند و درد و بيمارىها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمىبرد.
بحارالأنوار، ج 93، ص 137، ح 71
حدیث (2) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛
صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مىكند.نهج الفصاحه، ح 1869
حدیث (3) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَ القَرضُ بِثَمانِيَةَ عَشرَ وَ صِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرينَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَ عِشرينَ؛
صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دينى]، بيست حسنه و صله رحم، بيست و چهار حسنه دارد.كافى، ج 4، ص 10، ح 3
حدیث (4) امام على عليه السلام :
كَفِّروا ذُنوبَكُم وَتَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُم بِالصَّدَقَةِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ؛
با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد.
غررالحكم، ح 7258
حدیث (5) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اَلضّيافَةُ اَوَّلُ يَومٍ وَ الثانى وَ الثالثُ وَ ما بَعدَ ذلِكَ فَاِنَّها صَدَقَةٌ تُصَدّق بِها عَلَيهِ؛
ميهمانى يك روز و دو روز و سه روز است، بعد از آن هر چه به او دهى صدقه محسوب مىشود.
كافى، ج 6، ص 283، ح 2
حدی ث (6 ) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛
آيا به چيزى با فضيلتتر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه بين مردم ريشهكن كننده دين است.
نهج الفصاحه، ح 458
حدیث (7) امام باقر علیه السلام:
اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ ؛
كار خير و صدقه، فقر را مىبَرند، بر عمر مىافزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مىكنند.
ثواب الاعمال، ص 141
حدیث (8) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اَلبَناتُ هُنَّ المُشفِقاتُ المُجَهِّزاتُ المُبارَكاتُ، مَن كانَت لَهُ ابنَةٌ واحِدَةٌ جَعَلَهَا اللّهُ لَهُ سِترا مِنَ النّارِ، و مَن كانَت عِندَهُ ابنَتانِ اُدخِلَ الجَنَّةَ بِهِما، وَ مَن كانَت عِندَهُ ثَلاثُ بَناتٍ أو مِثلُهُنَّ مِنَ الخَواتِ وُضِعَ عَنهُ الجِهادُ وَ الصَّدَقَةُ ؛
دختران ، دلسوز ، مددكار و بابركتاند . هر كس يك دختر داشته باشد ، خداوند ، او را پوششى از دوزخ قرار مىدهد و هر كس دو دختر داشته باشد ، به خاطر آن وارد بهشت مىشود و هر كس سه دختر يا مانند آن خواهر داشته باشد ، جهاد و صدقه از او برداشته مىشود .
كنز العمّال ، ح 45399
حدیث (9) امام صادق عليهالسلام :
صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّهُ: إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛
صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطهشان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.كافى، ج2، ص209، ح1
حدیث (10) امام صادق عليهالسلام :
ثَلاثَةٌ اُقسِمُ بِاللّهِ أَنَّهَا الحَقُّ ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ وَلازَكاةٍ وَلاظُلِمَ أَحَدٌ بِظَلامَةٍ فَقَدَرَ أَن يُكافِئَ بِها فَكَظَمَها إِلاّ أَبدَ لَهُ اللّهُ مَكانَها عِزّا وَلا فَتَحَ عَبدٌ عَلى نَفسِهِ بابَ مَسأَلَةٍ إِلاّ فُتِحَ عَلَيهِ بابُ فَقرٍ؛
به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستمى نشد كه بتواند تلافى كند، اما خويشتندارى نمود مگر اين كه خداوند بجاى آن به او عزت بخشيد و هيچ بندهاى درِ خواهشى را به روى خود نگشود مگر اين كه درى از فقر به رويش باز شد.بحارالأنوار، ج78، ص209، ح79
حدیث (11) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
إنَّ الصَّدَقَة َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛
صدقه، خشم پروردگار را فرو مینشاند.
کنزالعمال، ح161143
حدیث (12) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَيْتُ عَلى بابِها: اَلصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَالْقَرْضُ بِثَمانيَةَ عَشَرَ فَقُلْتُ يا جَبْرَئيلُ كَيْفَ صارَتِ الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَالْقَرْضُ بِثَمانيَةَ عَشَرَ؟ قالَ: لأَِنَّ الصَّدَقَةَ تَقَعُ عَلى يَدِ الْغَنىِّ وَالْفَقيرِ وَالْقَرْضُ لايَقَعُ إِلاّ فى يَدِ مَنْ يَحْتاجُ إِلَيْهِ؛
وارد بهشت شدم، ديدم بر در آن نوشته است (ثواب) صدقه ده برابر است و قرض هجده برابر. گفتم: اى جبرئيل چرا صدقه ده برابر و قرض هجده برابر است؟ گفت: زيرا صدقه به دست نيازمند و بىنياز مىرسد اما قرض جز به دست كسى كه به آن نياز دارد، نمىرسد.
كنزالعمال، ج 6، ص 210، ح 15373
حدیث (13) امام صادق عليهالسلام :
مَنْ تَصَدَّقَ فى يَوْمٍ اَو لَيْلَةٍ اِنْ كَانَ يَوْمٌ فَيَوْمٌ وَ اِنْ كانَ لَيْلَةٌ فَلَيْلٌ دَفَعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ الْهَمَّ وَ السَّبُعَ وَ ميتَةَ السُّوءِ؛
هر كس در روز و يا شب صدقه بدهد ـ اگر روز است روز و اگر شب است، شب ـ خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مىكند.
ثواب الأعمال، ص 140
حدیث (14) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنياءِكُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِكُم؛
من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.
مستدرك الوسائل، ج 7، ص 105
حدیث (15) پيامبر صلىلله عليه و آله :
اَلا اُخْبِرُكُمْ بِشَىْءٍ اِنْ اَنـْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّيْطانُ مِنْـكُمْ كَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَـكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِى اللّهِ وَ الْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ يَقْطَعانِ دابِرَهُ وَ الاِْسْتِغْفارُ يَقْطَعُ وَ تينَهُ ؛
آيا شما را از چيزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنيد، شيطان از شما دور شود، چندان كه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: چرا. فرمودند: روزه روى شيطان را سياه مىكند، صدقه پشت او را مىشكند، دوست داشتن براى خدا و هميارى در كار نيك، ريشه او را مىكند و استغفار شاهرگش را مىزند.
ميراث حديث شيعه ، ج 2، ص 20، ح 18
ادامه مطلب
مجموعه حدیث درباره اسراف
حدیث (1) امام صادق عليهالسلام :
إِنَّ السَّرَفَ يورِثُ الفَقرَ وَإِنَّ القَصدَ يورِثُ الغِنى؛
اسراف باعث فقر و ميانه روى موجب بى نيازى مى شود.
وسائل الشيعه، ج15، ص258، ح8
حدیث (2) امام باقر عليهالسلام :
يا بُنَىَّ عَلَيكَ بِالحَسَنَةِ بَينَ السَّيِّئَتَينِ تَمحو هُما قالَ: وَكَيفَ ذلِكَ يا أَبَةِ؟ قالَ: مِثلُ قَولِهِ، «وَالَّذينَ إِذا أَنفَقوا لَم يُسرِفوا وَلَم يَقتُروا»؛
امام باقر عليهالسلام به فرزندش امام صادق عليهالسلام فرمودند: تو را سفارش مىكنم به انجام كار خير وسط دو كار بد تا آن دو را محو كند، امام صادق عليهالسلام سئوال كردند چگونه چنين چيزى ممكن است؟ امام فرمودند: همانطور كه قرآن مىگويد مؤمنين كسانى هستند كه وقتى خرج مىكنند اسراف و يا سختگيرى نمىكنند (اسراف و سختگيرى هر دو بدند و ميانه روى وسط آنها خوب است)
تفسير نورالثقلين، ج4، ص27، ح98
حدیث (3) امام صادق عليهالسلام :
لَيسَ فيما أَصلَحَ البَدَنَ إِسرافٌ... إِنَّما السرافُ فيما أَتلَفَ المالَ وَأَضَرَّ بِالبَدَنِ؛
در آنچه بدن را سالم نگه مىدارد اسراف نيست بلكه اسراف در چيزهايى است كه مال را از بين ببرد و به بدن صدمه بزند.
بحارالأنوار، ج75، ص303، ح6
حدیث (4) امام صادق عليهالسلام :
لِلمُسرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَشتَرى مالَيسَ لَهُ وَيَلبِسُ ما لَيسَ لَهُ وَيَكُلُ ما لَيسَ لَهُ؛
اسراف كننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نيست خريدارى مىكند، آنچه در شأنش نيست مىپوشد و آنچه در شأنش نيست مىخورد.
تفسير نورالثقلين، ج1، ص772، ح313
حدیث (5) امام صادق عليهالسلام :
رُوىَ أَنَّهُ نَظَرَ الصّادِقُ إِلى فاكِهَةٍ قَد رُميَت مِن دارِهِ لَم يُستَقصَ أَكلُها فَغَضِبَ وَقالَ: ما هَذا إِن كُنتُم شَبِعتُم فَإِنَّ كَثيرا مِنَ النّاسِ لَم يَشبَعوا فَأَطعِموهُ مَن يَحتاجُ اِلَيهِ؛
نقل شده است كه امام صادق عليهالسلام مشاهده كردند كه سيبى را نيمخورده از خانه بيرون انداخته اند، خشمگين شدند و فرمودند: اگر شما سير هستيد، خيلى از مردم گرسنهاند خوب بود آن را به نيازمندش مىداديد.
بحارالأنوار، ج66، ص432، ح16
حدیث (6) امام على عليهالسلام :
فَدَعِ السرافَ مُقتَصِدا وَاذكُر فِى اليَومِ غَدا وَأَمسِك مِنَ المالِ بِقَدرِ ضَرورَتِكَ وَقَدِّمِ الفَضلَ لِيَومِ حاجَتِكَ؛
اسراف را رها كن و ميانهروى در پيشگير و امروز به ياد فردا باش و از مال به اندازه ضرورتت نگهدار و اضافى آن را براى روز نيازمنديت (قيامت) پيش فرست.
نهج البلاغه، نامه21
حدیث (7) امام صادق عليهالسلام :
لَمّا سُئِلَ عَن أَدنَى السرافِ ـ : إِبذالُكَ ثَوبَ صَونِكَ وَإِهراقُكَ فَضلَ إِنائِكَ... ؛
در پاسخ به سئوال از كمترين حدّ اسراف فرمودند: كمترين اندازه آن اين است كه لباس بيرونت را لباس خانه دم دستى قرار دهى و ته مانده ظرفت را دور بريزى.
كافى، ج4، ص56، ح10
حدیث (8) امام على عليه السلام :
اَلسرافُ مَذمومٌ فى كُلِّ شَىْءٍ إِلاّ فى أَفعالِ البِرِّ؛
اسراف در هر چيزى ناپسند است، مگر در كارهاى خير.
غررالحكم، ج2، ص86، ح 1938
حدیث (9) ديلمى :
كانَ النَّبىُّ صلىاللهعليهوآله ... يُسَلِّمُ عَلى مَنِ اسْتَقْبَلَهُ مِنْ كَبيرٍ وَ صَغيرٍ وَ غَنىٍّ وَ فَقيرٍ و لا يُحَقِّرُ ما دُعِىَ اِلَيهِ و لو اِلى خَشفِ التَّمْرِ وَ كانَ خَفيفَ المَؤونَةِ كَريمَ الطَّبيعَةِ، جَميلَ المُعاشَرَةِ، طَلِقَ الوَجهِ، بَشّاشا من غَيرِ ضِحكٍ، مَحْزونا مِن غَيرِ عَبوسٍ، مُتَواضِعا مِنْ غَيْرِ مَذَلَّةٍ، جَوادا مِن غَيْرِ سَرَفٍ، رَقيقَ القَلبِ، رَحيما بِكُلِّ مُسْلِمٍ... ؛
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله به هر كس برخورد مىنمودند، از بزرگ و كوچك، ثروتمند و فقير، سلام مىكردند و اگر به جايى حتى براى خوردن خرمايى خشك دعوت مىشدند، آن را كوچك نمىشمردند. زندگيشان كم هزينه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشاده رو بودند، بى آنكه بخندند، هميشه متبسم بودند، بىآنكه اخمو باشند، محزون بودند، بىآنكه از خود ذلّتى نشان دهند، متواضع بودند، مىبخشيدند ولى اسراف نمىنمودند، دل نازك و نسبت به تمام مسلمانان مهربان بودند.
ارشاد القلوب، ج 1، ص
ادامه مطلب
*نمایی از نجف حرم امام علی (ع)*
ادامه مطلب
حرز امام سجاد عليه السلام
ششم سيّد بن طاوُس در دو موضع از مُهَج اين حرز شريف را از حضرت امام زين العابدين عليه السلام نقل كرده :
بنام خداى بخشاينده مهربان
يا اَسْمَعَ السّامِعينَ يا اَبْصَرَ النّاظِرينَ يا اَسْرَعَ الحاسِبينَ يا اَحْكَمَ
اى شنواترين شنوايان اى بيناترين بينايان اى سريعترين حسابگران اى داورترين
الْحاكِمينَ يا خالِقَ الْمَخْلُوقينَ يا رازِقَ الْمَرْزُوقينَ يا ناصِرَ
داوران اى آفريننده آفريدگان اى روزى ده روزى خواران اى يارى ده
المَنْصُورينَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ يا دَليلَ الْمُتَحَيِّرينَ يا غِياثَ
يارى شدگان اى مهربانترين مهربانان اى راهنماى گمگشتگان اى فريادرس
الْمُسْتَغيثينَ اَغِثْنى يا مالِكَ يَوْمِ الدّينِ اِيّاكَ نَعْبُدُ وَاِيّاكَ نَسْتَعينُ يا
فريادخواهان فريادم رس اى مالك روز جزا تو را پرستش كنم و از تو كمك خواهم اى
صَريخَ الْمَكْرُوبينَ يا مُجيبَ دَعْوَةِ المُضْطَرينَ اَنْتَ اللّهُ رَبُّ
دادرس گرفتاران اى اجابت كننده دعاى درماندگان تويى خدا پروردگار
الْعالَمينَ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبينُ الْكِبْرِياَّءُ
جهانيان تويى خدايى كه معبودى جز تو نيست فرمانرواى برحق آشكار بزرگوارى
رِداَّءُكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفى وَعَلى عَلِي الْمُرْتَضى
جامه تو است خدايا درود فرست بر محمد مصطفى و بر على مرتضى
وَفاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ وَخَدِيجَةَ الْكُبْرى وَالْحَسَنِ الْمُجْتَبى وَالْحُسَيْنِ
فاطمه زهرا و خديجه كبرى و حسن مجتبى و حسين
الشَّهِيدِ بِكَرْبَلاَّءَ وَعَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعابِدينَ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلي
شهيد در كربلا و على بن الحسين زين العابدين و محمد بن على
الْباقِرِ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمِّدٍ الصّادِقِ وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْكاظِمِ وَعَلىِّ
باقر و جعفر بن محمد صادق و موسى بن جعفر كاظم و على
بِْن مُوسَى الرِّضا وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلي التَّقِىِّ وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّقِىِّ
بن موسى الرضا و محمد بن على تقى و على بن محمد نقى
وَالْحَسَنِ [بْنِ عَلي ] الْعَسْكَرِىِّ وَالْحُجَّةِ الْقاَّئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ
و حسن عسكرى و حجت قائم مهدى آن امام
المُنْتَظَرِ صَلَوتُ اللّهِ عَلَيْهِمْ اَجَمَعينَ اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُمْ وَعادِ
منتظر صلوات الله عليهم اجمعين خدايا دوست دار هر كه ايشان را دوست دارد و دشمن دار
مَنْ عاداهُمْ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُمْ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُمْ وَالْعَنْ مَنْ
هركه دشمنشان دارد و يارى كن آنكه ياريشان كند و خوار كن هركس خوارشان كند و لعنت كن هركس
ظَلَمَهُمْ وَعَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاْنصُرْ شيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنى
بر ايشان ستم كند و در فرج آل محمد شتاب كن و پيروان آل محمد را يارى كن و ديدن
رُؤْيَةَ قاَّئِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنى مِنْ اَتْباعِهِ وَاَشْياعِهِ وَالرّاضينَ
روى قائم آل محمد را روزى من كن و مرا از زمره پيروان و شيعيان و كسانى كه به كار او راضى هستند قرارم ده
بِفِعْلِهِ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
به رحمتت اى مهربانترين مهربانان
ادامه مطلب
جهت خواب ديدن پيامبران يا امامان عليهم السلام يا والدين و يا يكى از مردگان
جهت خواب ديدن پيامبران يا امامان عليهم السلام يا والدين و يا يكى از مردگان
شانزدهم شيخ كفعمى در مصباح و محدّث فيض در خلاصة الا ذكار فرموده كه ديدم در بعض كتب اصحاب اماميّه كه هر كس خواسته باشد در خواب ببيند يكى از پيغمبران و امامان عليهم السلام را يا يكى از مردمان يا والدين خود را بخواند سوره شمس و لَيْل و قَدْر و قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرونَ و سوره اخلاص و مُعوّذتين را پس بخواند صد مرتبه سوره اخلاص و صلوات بفرستد بر پيغمبر و آل او صد مرتبه و بخوابد با وضو به جانب راست خواهد ديد هر كه را اراده كرده انشاءاللَّه و تكلّم خواهد كرد با او انشاءاللَّه هر چه بخواهد و در نسخه ديگر ديدم كه اين عمل را بجا آورد در هفت شب بعد از آنكه اين دعا را بخواند:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الَّذى لايُوصَفُ وَالاْيمانُ
خدايا تويى زنده كه وصفت نشود و ايمان از او
يُعْرَفُ مِنْهُ مِنْكَ بَدَتِ الاَْشْياءُ وَ اِلَيْكَ تَعُودُ فَما اَقْبَلَ مِنْها كُنْتَ مَلْجَاَهُ وَ
شناخته شود از تو شروع شود چيزها و بسوى تو بازگردد پس هريك به تو رو كنند تويى ملجاء و
مَنْجاهُ وَ ما اَدْبَرَ مِنْها لَمْ يَكُنْ لَهُ مَلْجَاءٌ وَلامَنْجامِنْكَ اِلاّ اِلَيْكَ فَاَسْئَلُكَ بِلا اِلهَ
پناهگاهش و هركدام پشت كنند ملجاء و پناهى از تو نيست جز بسوى خودت پس از تو خواهم به كلمه ((لااله
اِلاّ اَنْتَ وَ اَسْئَلُكَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وَ بِحَقِّ حبيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ
الاّ انت )) و از تو خواهم به ((بسم اللَّه الرحمن الرحيم )) و به حق حبيب تو محمّد صلى اللَّه
عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَيِّدِ النَّبِيّينَ وَ بِحَقِّ عَلىٍّ خَيْرِ الْوَصِيّينَ وَ بِحَقِّ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ
عليه و آله آقاى پيمبران و به حق على بهترين اوصياء و به حق فاطمة بانوى
نِسآءِ الْعالَمينَ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ اللَّذَيْنِ جَعَلْتَهُما سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ
زنان جهانيان و به حق حسن و حسين كه قرارشان دادى آقاى جوانان اهل
الْجَنَّةِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ السَّلامُ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُرِيَنى
بهشت بر همه شان سلام باد كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و سپس
مَيِّتى فِى الْحالِ الَّتى هُوَ فيها
مرده ام را در همان حالى كه دارد به من نشان دهى
ادامه مطلب