آیا ائمه اطهار علیهم السلام از مهدی موعود علیه السلام خبر داده اند؟

 
 
پاسخ : 
بايد گفت که از ناحيه مقدسه پيامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)، روايات بسياري با سندهاي معتبر راجع به وجود حضرت مهدي (عج)، و ظهور آن موعود جهاني وارده شده است که جاي هيچ گونه شک و ترديد را براي طالبان حقيقت باقي نمي گذارد، و ما در اين جا نمونه هايي را از آن بزرگواران نقل مي کنيم:

- رسول اکرم (ص) فرموده است: «مهدي از فرزندان من است، اسم او، اسم من (محمد) و کنيه اش کنيه من (ابو القاسم) است، از نظر اخلاق و خلقت، شبيه ترين مردم به من است؛ براي او غيبت و حيرتي است که در آن مردم بسياري گمراه مي شوند، آنگاه مثل «شهاب ثاقب» مي آيد و زمين را پر از عدل و داد خواهد کرد همچنان که پر از ظلم و ستم شده بود.» (1).

- امير المؤمنين (ع) فرموده است: «قائم ما غيبتي طولاني خواهد داشت، شيعيان را چنان مي بينم که براي پيدا کردن او دشت و دمن را زير پا گذارده ولي او را پيدا نکنند؛ بدانيد آن‌ها که در غيبت وي در دين خويش ثابت بمانند و در طول مدت غيبتش منکر وي نشوند، روز قيامت با من خواهند بود. آن گاه فرمود: چون قائم ما ظهور کند، بيعت هيچ کس در گردن وي نمي باشد. از اين رو ولادتش پوشيده خواهد ماند و خودش از نظرها پنهان مي شود.» (2).

- جابر بن عبدالله خدمت حضرت فاطمه زهرا (س) شرفياب شد، در حالي که در مقابل حضرت لوحي بود که در آن لوح اسامي اوصيا نوشته شده بود. من شمردم، دوازده نام ديدم که آخر آن اسم‌ها «قائم» بود و سه نام محمد و چهار نام آنها علي بود. (3).

- امام حسن (ع) مي فرمايد: «مگر نمي دانيد که هيچ يک از ما ائمه نيست جز اين که بيعت با سلطان و گردنکش زمانش را به گردن دارد (يعني حقشان که امامت و خلافت باشد، ظالمانه و غاصبانه پايمال مي شود)، جز آن قائمي که عيسي بن مريم پشت سرش به نماز مي ايستد و خداوند متعال تولدش را مخفي و وجودش را غايب فرمايد، تا هنگام خروج، بيعت هيچ کس در گردنش نباشد؛ و او نهمين فرزند برادرم حسين (ع) فرزند مهتر زنان است، خداوند عمرش را در غيبتش طولاني کند، سپس او را به قدرت خود در صورت جواني کمتر از چهل سال ظاهر کند تا بدانند خدا بر هر چيز قادر و تواناست.» (4).

- امام حسين (ع) فرموده است: «در نهمين فرزند من، سنتي از يوسف (ع) و سنتي از موسي (ع) است، و او قائم ما اهل بيت است که خداوند امر او را در يک شب اصلاح مي فرمايد.» (5).

- امام سجاد (ع) فرموده است: «در قائم ما چند سنت از سنت هاي انبيا هست؛ از آدم، نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، ايوب و محمد (ص). اما از آدم و نوح، طول عمر است؛ و اما از ابراهيم، ولادت پنهاني است؛ و اما از موسي، ترس و غيبت است؛ و اما از عيسي، اختلاف آراي مردم پس از اوست. (چنان که پس از بالا رفتن آن حضرت، بعضي گفتند مرد و بعضي گفتند به دار آويخته شد و...) و اما از ايوب، گشايش و فرج بعد از امتحان است، و اما از محمد (ص)، خروج با شمشير است.» (6).

- امام باقر (ع) فرموده است: «هنگامي که اوضاع روزگار دگرگون شود و مردم گويند: قائم مرده يا هلاک شده، يا بگويند: به کدام بيابان رفته است؛ و آن‌ها که خواستار نابودي او مي باشند بگويند: کسي که استخوان‌هايش پوسيده شده چگونه ظهور مي کند؟! شما به ظهور او اميد وار باشيد؛ و چون بشنويد که ظهور نموده است، به سوي او بشتابيد ولو با خزيدن از روي برف باشد.« (7).

- امام صادق (ع) فرموده است: «روش غيبتي که در پيغمبران بود، طاق النعل بالنعل (با همه خصوصياتش) درباره قائم ما اهل بيت جاري شود... و او همچنين فرزند پسرم موسي است، او پسر خاتون کنيزان است، غيبتي کند که اهل باطل در آن به شک افتند، سپس خداوند او را ظاهر نمايد، و شرق و غرب زمين را به دست وي فتح کند. عيسي بن مريم فرود آيد و پشت سر او نماز گذارد، و زمين به نور صاحبش روشن و منور گردد، و در همه روي زمين جايي نماند که عبادت غير خدا مي شده جز اين که در آنجا پرستش خدا شود، و دين همه خاص خدا شود، گرچه مشرکان نپسندند.» (8).

- امام کاظم (ع) فرموده است: «آن قائمي که زمين را از دشمنان خدا پاک، و از عدل و داد پر نمايد، چنان که از ظلم پر شده بود، او پنجمين فرزند من است، او را غيبتي طولاني است، چون بر جان خود خائف است. و در آن (عصر غيبت) گروه‌هايي از دين برگردند و جمعي پايدار مانند، خوشا به حال شيعيان ما که در غيبت قائم، به ولايت ما چنگ زنند و به دوستي ما و بيزاري از دشمنانمان ثابت بمانند، آنان از مايند و ما نيز از آنهایيم، ايشان به امامت ما راضي اند و ما به تشيع آن‌ها؛ پس خوشا به حال آن‌ها، به خدا سوگند که آنان در روز قيامت در درجه ما با ما هستند.» (9).

- امام رضا (ع) فرموده است: «قائم ما کسي است که چون خروج کند، در سن پيران و سيماي جوانان است. و به قدري نيرومند است که اگر به بزرگ‌ترين درخت روي زمين دست دراز کند آن را از بيخ برکند، و اگر ميان کوه‌ها فرياد زند، سنگ‌ها پاشيده شوند، عصاي موسي و انگشتر سليمان را به همراه دارد. او چهارمين فرزند من است، خداوند هر چه خواهد، او را در حجاب و پرده خود غايب کند، سپس ظاهرش نمايد و زمين را به دست او از عدل و داد پر کند چنانکه از ظلم و ستم پر شده است.« (10).

- امام جواد (ع) فرموده است: «قائم ما همان مهدي (عج) است. او کسي است که در زمان غيبتش واجب است انتظار کشيده شود، و هنگامي که ظهور کرد اطاعتش کنند؛ و او سومين نفر از فرزندان من است. قسم به آن خدايي که محمد (ص) را مبعوث به نبوت فرمود و ما را به امامت انتخاب نمود، اگر از عمر دنيا فقط يک روز باقي مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولاني گرداند تا اين که قائم ما در آن روز خارج شده و ظهور نمايد. پس با ظهورش زمين را از عدل و داد پر کند، چنان که تا آن زمان پر از ظلم و ستم بود.» (11).

- عبد العظيم حسني به امام هادي (ع) عرض کرد: پس از شما چه کسي مولاي من است؟ حضرت فرمود: «پس از من فرزندم حسن؛ و مردم نسبت به جانشين پس از او چگونه اند؟ عرض کرد: براي چه؟ اي مولاي من. فرمود: براي اين که شخص وي ديده نشود. و حرام است که او را به اسمش ياد کنند، تا اين که خروج کرده و زمين را پر از عدل و داد نمايد، چنان که پر از ظلم و ستم شده است.» (12).

- امام حسن عسکري (ع) فرموده است: «شما مردم را چنان مي بينم که بعد از من درباره جانشينم اختلاف پيدا مي کنيد. آگاه باشيد! کسي که معتقد به امامت امامان بعد از پيغمبر باشد، ولي فرزند مرا انکار کند، مانند آن است که تمام پيغمبران را باور دارد، ولي نبوت پيغمبر خاتم (ص) را منکر شود. در صورتي که هر کس منکر رسول خدا (ص) باشد، در واقع، همه پيغمبران را انکار نموده است. زيرا اطاعت آخرين نفر ما، مانند اطاعت اولين آنها است، و هر کس که منکر اولين معصوم ما شود، آخرين نفر ما را انکار نموده است.« (13).

پی نوشتها:
(1). کمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، ص 287.
(2). همان ماخذ، ص 303.
(3). کمال الدين و تمام النعمة، ص 307.
(4). اثبات الهداه، شيخ حر عاملي، ج 5، ص 155.
(5). کمال الدين و تمام النعمه، ص 317.
(6). همان ماخذ، ص 322.
(7). کمال الدين و تمام النعمه، ص 326.
(8). همان ماخذ، ص 345.
(9). همان ماخذ، ص 361.
(10). کمال الدين و تمام النعمه ص 376.
(11). همان ماخذ، ص 337.
(12). همان ماخذ، ص 380.
(13). مهدي موعود، ترجمه و نگارش علي دواني، ص 391.

منبع: کتاب یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (علیه السلام)، علیرضا رجالی

ادامه مطلب


[ شنبه 10 مرداد 1394  ] [ 12:25 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آيات المهدی در قرآن كدامند؟

 
 
پاسخ : 
در قرآن، آيات متعددي وجود دارد كه به حضرت ولي عصر (عج) مربوط مي شود. اين آيات، به صورت تفسير، تأويل و تعيين مصداق، بر آن حضرت و حكومت جهاني ايشان، قابل تطبيق است. در كتاب "معجم الاحاديث الامام المهدي (عج)" [1] بيش از 260 آيه در اين مورد ذكر شده است. كه در ذيل تنها به بررسي برخي از آن آيات مي پردازيم: 

1. " هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ"[2] 
اوست خدايي كه رسول خود را با دين حق، به هدايت خلق فرستاد تا بر همة اديان عالم، او را تسلط و برتري دهد؛ هر چند مشركان نخواهند. 
آيه فوق با تفاوت مختصري در سوره مباركه فتح تكرار شده، كه يقيقناً خبر از واقعه مهمي مي دهد كه اهميتش موجب اين تكرار شده است؛ خبر از جهاني شدن اسلام و عالم گير شدن اين آيين. 
با توجه به اين كه در آيه، هيچ گونه قيد و شرطي نيست و از هر نظر مطلق است، دليلي ندارد كه معناي آيه را محدود بر زمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بدانيم، مفهوم آيه مباركه، پيروزي همه جانبه اسلام است بر همه اديان و اين كه سرانجام، اسلام و اسلاميان، همه جهان را مسخر خواهند نمود. 
طبق دلالت نصوص و روايات مختلف، غلبه بر همه اديان زماني خواهد بود كه منجي بشريت، حضرت مهدی (عج) ظهور نمايد و به برنامه جهاني شدن اسلام تحقق بخشد. 
مطابق قاعده اين است كه پيروزي و غلبه مورد اشاره قرآن را غلبه همه جانبه بدانيم؛ زيرا با مفهوم آيه كه از هر نظر مطلق است نيز سازگارتر مي باشد. 
با توجه به مطالب فوق، مي توان آيه را چنين تفسير و معنا كرد: 
روزي فرا مي رسد كه اسلام، هم از جهت منطق و استدلال و هم از جهت نفوذ ظاهري و حكومت، بر تمام اديان جهان پيروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خويش قرار خواهد داد. 

2. "وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ" 
ما در زبور داوود نوشتيم (و در كتب انبياء سلف وعده داديم) كه البته بندگان نيكوكار من، ملک زمين را وارث و متصرف خواهند شد. 
موضوع مورد بحث در آيه شريفه، فراز آخر آيه شريفه است كه خداوند مي فرمايد: 
"أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ" 
مرحوم علامه طباطبايي (ره) صاحب تفسير الميزان مي فرمايد: مراد از وراثت زمين، انتقال منافع آن و استقرار بركات زمين براي صالحان است و اين بركات پايان ناپذير، شامل بركات مادي و معنوي مي شود.[3] 
با توجه به مطالب فوق، معناي آيه شريفه اين است: كه به زودي، زمين از لوث شرک و گناه پاک گشته و افراد و جامعه اي كه خداي را بندگي كنند و به وي، شرک نورزند، در آن زندگي مي كنند. 
براي اداره چنين حكومتي كه بر پايه عدل استقرار دارد و خواسته هر انسان عاقل و شريفي است، وجود يک رهبر عالي مقام روحاني لازم است؛ رهبري پاك و منزه از احساسات حيواني مانند خشم، شهوت، كبر، غرور و خودخواهي. رهبري كه فقط وابسته به خدا باشد و به همة ملت ها و جمعيت ها و نژادها با چشم مهرباني و تساوي و برابري كامل نگاه كند. 
عده اي از مفسرين، در مورد تفسير آيه ذكر شده، قائلند اين وراثت كه آيه مي فرمايد، اختصاص به دوره ظهور و حكومت ولي عصر (عج) كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ، در اخبار متواتره از آن خبر داده و شيعه و سني، آن خبرها را نقل نموده اند، مي باشد.

3. "وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً"[4] 
بگو: حق آمد و باطل، از ميان رفت؛ به درستي كه باطل رفتني است. 
در آيه مذكور، به يك اصل كلي و اساسي ديگر و يک سنت جاودان الهي، برخورد مي كنيم كه مايه دلگرمي همه پيروان حق است و آن اين كه سرانجام، حق پيروز و باطل، به طور قطع نابود شدني است. باطل صولت و دولتي ندارد، عمرش كوتاه است و سرانجام به درة نيستي سقوط مي كند. 
دليل اين موضوع، در باطن كلمه باطل، نهفته شده؛ زيرا باطل چيزي است كه با قوانين عالم آفرينش هماهنگ نيست و سهمي از واقعيت و حقيقت ندارد و مسلماً چيزي كه هماهنگ با قوانين آفرينش نباشد، نمي تواند براي مدتي طولاني باقي بماند اما حق، عين واقعيت است توأم با درستي و راستي و داراي عمق و ريشه و هماهنگ با قوانين خلقت است و چنين چيزي بايد باقي بماند. 
آنان كه پيرو حق اند به سلاح ايمان و عمل صالح و منطق و صدق و فداكاري، مسلح و آماده براي جانبازي و ايثار تا سرحد شهادتند و به غير خدا نيز، به احدي متكي نيستند و همين اوصاف است رمز پيروزي آنها بر باطل. امام باقر عليه السّلام مي فرمايند: "اذاقام القائم ذهبت دولة الباطل."[5] 
هنگامي كه امام قائم (عج) قيام كند، دولت باطل برچيده مي شود. 
در روايات ديگري آمده است: هنگامي كه حضرت مهدي (عج) متولد شد. بر بازوي مباركش، اين جمله نقش بسته بود: جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً[6]

4. "وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ"[7] 
ما اراده كرده ايم كه بر مستضعفين، منت نهاده و آنها را پيشوايان خلق قرار داده و وارث ملک و جاه فرعونيان گردانيم. 
آيه فوق، اميد دهنده به همه انسان هاي آزاده عالم است؛ چون وعده خداوند و اراده حضرت حق، به صورت يک قانون كلي و در شكل فعل مضارع و مستمر، بيان شده است تا اين كه كسي تصور نكند اين وعده، اختصاص به مستضعفان زمان هاي گذشته، از جمله بني اسرائيل داشته. 
در تفسير نمونه، ذيل آيه مورد نظر آمده است: در اين آيه، خداوند پرده از روي اراده و مشيت خود، در مورد مستضعفان برداشته و چند امر را در اين زمينه بيان مي كند كه با هم، پيوند و ارتباط نزديک دارند (كه به چهار امر آن اشاره مي شود): 
1. اين كه ما مي خواهيم آنها را مشمول نعمت هاي خود كنيم. 
2. اين كه ما مي خواهيم آنها را پيشوايان خلق قرار دهيم. 
3. اين كه ما حكومت قوي و پا بر جا به آنها مي دهيم. 
4. اين كه ما مي خواهيم آنها را وارثان حكومت جباران قرار دهيم. 

با تصور موضوعات ذكر شده مي توان نمونه گسترده و بارز اراده حضرت حق تعالي را ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين، به وسيله حضرت مهدي (عج) دانست. 
در حديثي از امام علي عليه السّلام نقل شده است كه در تفسير آيه فوق فرمودند: 
"هُم آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ يبعث الله مهديَّهُم بَعد جهادهم فَيُعِزُّهم و يُذِلُّ عَدوَّهُم" [8] 
اين گروه، آل محمد صلّي الله عليه و آله هستند خداوند مهدي آنها را بعد از زحمت و فشاري كه بر آنان وارد مي شود، برمی‌انگيزد و به آنها، عزت می‌دهد و دشمنانشان را ذليل و خوار می‌كند. 
در ميان عده اي از علما و دانشمندان و روايات زيادي مشهور است كه ولي عصر (عج) در بدو تولد، آيه شريفه مورد بحث را تلاوت فرموده اند. 
از جمله اين اخبار، روايتي است كه فاضل قندوزي[9] از علماي اهل سنت و مرحوم شيخ صدوق[10]، نقل نموده اند. 

5. "وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ ـ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ـ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ"[11] 
وعده قطعي ما براي بندگان مرسل ما، از قبل مسلم شده كه آنها ياري مي شوند و لشكر ما (در تمام صحنه ها) پيروزند. 
پيروزي لشكر حق بر باطل و غلبه جندالله و ياري خداوند نسبت به بندگان مرسل و مخلص، از وعده هاي مسلم او و از سنت هاي قطعي است كه در آيات فوق، به عنوان يک وعده و سنت بيان شده است. 
نكته اي كه قابل تأمل است، همان طور كه در آيات قبل هم بيان شد، خداوند وعده داده است پيامبران و صالحين را بر مشركين غالب سازد و آنها را ياري رساند. معلوم است كه اين نصرت و غلبه، فقط نصرت در عالم آخرت نيست؛ زيرا خداوند در قرآن مي فرمايد: "فِي الْحَياةِ الدُّنْيا"[12] اين نصرت و غلبه در دنيا مي باشد. 
منظور، نصرت و پيروزي انبيا عليهم السّلام بر مشركين در زمان خود انبيا هم يقيناً نمي باشد؛ زيرا دعوت بسياري از انبيا عليهم السّلام در قومشان اثر نبخشيد و بلكه بسياري از آنها در اين راه، به شهادت رسيدند، تحقيقاً اين پيروزي و غلبه وعده داده شده، همان پيروزي مقصد و هدف انبيای الهي است كه جهت آن، مبعوث شده اند. 
اخبار متواتره و اجماع علما نشان مي دهد نصرت و غلبه زماني محقق خواهد شد كه ولی عصر (عج) قيام كند و اهداف انبياء را جامة عمل بپوشاند.[13]

پی نوشتها:
[1]. معجم هيأت علمي مؤسسه معارف اسلامي، معجم احاديث الامام المهدي (عج) مؤسسه معارف اسلامي، قم، 1411 ق، ج 5. 
[2]. صف / 9؛ توبه / 33. 
[3]. سيد محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج 14، ص 330. 
[4]. سوره اسراء، آيه 80. 
[5]. حويزي، تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 212. 
[6]. حويزي، تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 213. 
[7]. سوره قصص، آيه 5. 
[8]. شيخ طوسي، الغيبة، ص 110. 
[9]. قندوزي حنفي، ينابيع المودّة، ص 449. 
[10]. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ص 425. 
[11]. سوره صافات، آيات 171 - 173. 
[12]. سوره غافر، آيه 51. 
[13]. مطالب فوق، برگرفته از كتاب زير است: 
عباس كمساري، سيماي نوراني امام زمان (عج) در قرآن و نهج البلاغه، موسسه فرهنگي سماء، قم، چاپ اول، 1381، صص 22 - 44. 
منبع: اندیشه قم

ادامه مطلب


[ شنبه 10 مرداد 1394  ] [ 12:24 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

بحث از موعود در قرآن کریم چه پیشینه ای دارد؟

 

پاسخ :
محدثان و مفسران گرانقدر شیعه از دیرباز به موضوع موعود در قرآن توجه کرده و در کتاب های خود به جمع آوری و تبویب آیاتی پرداخته اند که در کلمات معصومان علیهم السلام به این موضوع تفسیر یا تأویل شده اند.
علامه سیّد هاشم حسینی بحرانی (م 1107 ه . ق) در کتاب المحجّة فی ما نزل فی القائم الحجّة علیه السلام که با نام سیمای حضرت مهدی علیه السلام در قرآن به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است، با بهره گیری از روایات، 120 آیه مرتبط با این موضوع را بررسی می کند.
ناگفته نماند که در مستدرک المحجّة، که در انتهای کتاب یاد شده آمده است، چهارده آیه دیگر به این مجموعه افزوده شده است.
علامه مجلسی رحمة الله علیه (1027 ـ 1111 ه . ق) در بحار الأنوار با استفاده از تفاسیری مانند تفسیر القمی، تفسیر فرات الکوفی، تفسیر العیاشی، تفسیر کنز الفوائد و کتاب هایی چون الکافی ثقه الاسلام کلینی، کمال الدّین و تمام النعمة شیخ صدوق، الإرشاد شیخ مفید، کتاب الغیبة شیخ طوسی، کتاب الغیبة نعمانی و...، بیش از شصت آیه را که به قیام قائم علیه السلام تأویل شده اند، جمع آوری کرده است.1
در جلد پنجم از کتاب معجم أحادیث الامام المهدی علیه السلام که به همت هیئت علمی مؤسسه معارف اسلامی و با اشراف حجت الاسلام و المسلمین علی کورانی منتشر شده است، بیش از 300 آیه قرآن کریم که به گونه ای با شخصیت امام مهدی علیه السلام، ظهور آن حضرت و موضوعاتی چون رجعت ارتباط دارند، جمع آوری و روایات ذیل آنها بررسی شده است.2
در کتاب الآیات الباهرة فی بقیة العترة الطاهرة (تفیسر آیات القرآن فی المهدی صاحب الزمان)، اثر آقای سید داود میرصابری که به باورنویسنده آن، کامل کننده کتاب هایی است که پیش از این کتاب این زمینه نوشته شده، با استفاده از روایات معصومان علیهم السلام حدود 240 آیه مرتبط با موضوع مهدویت بررسی شده است.3
سعید ابومعاش نیز در کتاب الإمام المهدی علیه السلام فی القرآن و السنّة حدود 500 آیه را که به نوعی با وجود مقدس امام عصر علیه السلام و ظهور ایشان ارتباط دارند، گردآورده و با بهره گیری از روایات به بررسی و شرح آنها پرداخته است.4
گفتنی است برخی مفسران شیعه در کتاب های خود مجموعه آیاتی را که در شأن اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تأویل شده اند، گرد آورده اند که به طور طبیعی بخش قابل توجهی از این کتاب ها نیز به آیات تأویل شده در شأن امام مهدی علیه السلام اختصاص دارد. از آن جمله می توان به کتاب تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة اثر سید شرف الدین علی الحسینی الاسترآبادی (از علمای نیمه دوم قرن دهم هجری) اشاره کرد.5

پی نوشتها:
1. ر.ک: بحار الأنوار، ج 51، صص 44 ـ 64.
2. معجم احادیث الإمام المهدى علیه السلام، ج 5.
3. ر.ک: سید داود میرصابرى، الآیات الباهرة فی بقیة العترة الطاهرة، چاپ اول: تهران، قسم الدراسات الإسلامیة مؤسسة البعثة، 1402 ه .ق.
4. ر.ک: سعید ابومعاش، الإمام المهدى فی القرآن والسنة، چاپ دوم: مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، 1425ه . ق.
5. ر.ک: سید شرف الدین على الحسین استرابادى، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، چاپ اول: قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 1409 ه .ق.
منبع: www.irc.ir

ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:17 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

در تفاسیر اهل سنت چه آیاتی بر امام زمان علیه السلام تفسیر شده است؟

 

پاسخ :
پیروان ادیان سه گانه ی آسمانی (مسلمانان،‌ مسیحیان، یهودیان) باور دارند آینده ی نهایی مسیر زندگی خاکی، پیروزی ایمان بر کفر، حاکمیت حق و علم و عدالت اجتماعی رسیدن وراثت زمین به صالحان، پایان خرافات و گمراهی و ستم و تمامی گونه های انحرافات است. نیز اتفاق نظر دارند شخصی که خداوند عهد و پیمانش را به دست او تحقق می بخشد، از فرزندان ابراهیم بوده است، و شریعتی که بدان حکومت می کند آیین موسی علیه السّلام نیست، بلکه دین پیامبری است که خداوند در آخر زمان، وی را مبعوث می کند....»[1]
آیاتی از قرآن کریم درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف است و روایات فراوانی نیز عهده دار تفسیر آن آیاتند و اکنون برخی از آن آیات از منظر مفسران اهل سنت به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف اختصاص دارند تقدیمتان می کنیم.

1. «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»[2]
«او کسی است که پیامبر خود را برای مردم فرستاد، با دینی درست و بر حق، تا او را بر همه دین ها پیروز گرداند، هر چند مشرکان را خوش نیاید.»
در تفسیر قرطبی آمده است:«پیروزی اسلام بر دیگر ادیان، هنگام قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف است در آن زمان، مردمان یا باید مسلمان شوند و یا جزیه دهند. و این که گفته شده است مهدی همان عیسی است نادرست است زیرا اخبار صحیح به گونه ای متواتر وارد شده که مهدی از خاندان پیامبر صلّی الله علیه و آله است .....»[3]
و در کتاب البیان در تفسیر این آیه آمده است:«کسی که خدا او را بر همه ادیان چیره می گرداند، مهدی از فرزندان فاطمه است.[4] و در تفسیر کشف الاسرار که از تفاسیر معتبر اهل سنت است در شرح این آیه می گوید:«رسول در این آیه محمد صلّی الله علیه و آله است و هدی و هدایت قرآن و ایمان است و دین حق، اسلام است و خدا این دین را بر دیگر دیان برتری می دهد، چنان که دینی نماند مگر این که اسلام بر آن غالب آید. و این امر بعد از این خواهد شد و هنوز نشده است.»[5]

2. «بَقِیَّه اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛[6] اگر با ایمان باشید«بقیه الله برای شما خیر است.» در نور الابصار آمده اس:«چون (مهدی) ظهور کند، کعبه را پایگاه خویش قرار می دهد و 313 نفر از یارانش به او می پیوندند،‌آنگاه در نخستین سخن این آیه را تلاوت می کند«بقیه الله بهتر است برای شما اگر ایمان بیاورید، پس می گوید: منم بقیه الله و خلیفه خدا و حجت او بر شما.»[7]

3. «..... لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْ‌آخِرَه عَذابٌ عَظِیمٌ»[8]؛ ..... آنان در مسجدها جز بیمناک و ترسان داخل نخواهند شد و نصیبشان در دنیا خواری و در آخرت عذابی بزرگ است.»
سیوطی می نویسد:«خواری و ذلّت در دنیا زمانی فرا می رسد که مهدی به پا خیزد و قسطنطنیه را فتح کند و آنان را بکشد.»[9]و در تفسیر طبری و تفسیر کشف الاسرار[10] نیز همین مطلب که سیوطی نوشته است تصریح شده است.

4. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[11]؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، صبر کنید و مقاومت ورزید و مرابطه کنید و از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید.»
حافظ قندوزی از (امام) محمد باقر علیه السّلام درباره این آیه روایت کرده است که فرمودند: شکیبا باشید بر ادای فرائض و واجبات، و در برابر آزار دشمنان استقامت ورزید و با امامتان مهدی مرابطه نمائید.[12]

5. «.... یسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَه أَیَّانَ مُرْساها»[13]؛ از تو درباره ساعت می پرسند که زمان وقوع آن کی است .... حافظ قندوزی از مفضل بن عمر از (امام جعفر) صادق علیه السّلام ، روایت کرده است که فرمودند: «ساعت قیام قائم است.»[14]

6. «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»[15]؛ بدانید که خدا زمین را پس از مرگش احیاء می کند. حافظ قندوزی می نویسد:«خداوند آنرا توسط«قائم» زنده می سازد، پس در آن عدالت کند و زمین را توسط عدل، پس از مردنش به واسطه ظلم، زنده سازد.»[16]

7. «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»[17]؛ پس ایمان آرید به خدا و رسول و نوری که فرود آوردیم، و خداوند بدانچه کنید آگاه است.
علاّمه قبیسی می نویسد حافظ ابوجعفر محمد بن جریر طبری ..... گفت .... در حجه الوداع پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند: ای مردم،«آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا» سپس فرمودند: نور در من است، سپس در ـ علی است، و بعد در نسل وی باشد تا قائم مهدی.[18]

8. «حَتَّی إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً»[19]؛‌ تا وقتی که ببیند آنچه را وعده داده می شوند، پس به زودی بدانند که چه کسی از حیث یار ناتوان تر و از حیث عدد کمتر است.
حافظ قندوزی از امام سجاد علیه السّلام در تفسیر این آیه نقل می کند که«ما یوعدون» (آنچه وعده داده می شوند) در این آیه «قائم» مهدی و اصحاب و یاران اویند. و هنگامی که «قائم» ظهور کند دشمنان او ضعیف تر و عددشان کمتر است.[20]
گفتنی است که از منظر اهل سنت آیات فراوان دیگری درباره حضرت مهدی وجود دارد[21] که ذکر همه آنها در این پاسخنامه نمی گنجد. برای اطلاع بیشتر به کتاب موعود قرآن، صادق حسینی شیرازی مراجعه فرمائید.

پی نوشتها:
[1]. فصلنامه تخصصی انتظار، سال اوّل، شماره اول، پاییز 1380، صاحب امتیاز بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، ص 171، مقاله سامی بدری.
[2]. سوره توبه، آیه 33.
[3]. ابو عبدالله محمد بن احمد انصاری قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، ج 8، (تحقیق عبدالرزاق المهدی)، چاپ دارالکتاب العربی، سال 1418 هـ، ص 111.
[4]. سید مؤمن بن حسن الشبلنجی: نورالابصار، چاپ دارالجیل، ص 343.
[5]. رشید الدین، امام احمد میبدی، (از عالمان قرن پنجم)، کشف الاسرار، ج 4، ص 119 ـ 120.
[6]. سوره هود، آیه 86.
[7]. مؤمن بن حسن مؤمن الشبلنجی: نورالابصار، چاپ دارالجیل، بیروت، 1409 هـ، ص 349.
[8]. سوره بقره، آیه 114.
[9]. جلال الدین سیوطی، الدّر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج 1، چاپ دوم،‌ دارالفکر، ص 264.
[10]. تفسیر کسف الاسرار، ج 1، ص 325.
[11]. آل عمران، آیه 200.
[12]. صادق حسینی شیرازی، موعودِ قرآن، ترجمه مؤسسه الامام المهدی، سال طبع 1360، ص 22، به نقل از ینابیع الموده، ص 506.
[13]. سوره اعراف، آیه 187.
[14]. صادق حسینی شیرازی، موعودِ قرآن، ص 44، به نقل از ینابیع الموده، ص 429.
[15]. حدید، آیه 17.
[16]. صادق حسینی شیرازی، موعودِ قرآن، ص 139، به نقل از ینابیع الموده، ص 514.
[17]. سوره تغابن، آیه 8.
[18]. همان، (موعودِ قرآن، ص 146)، به نقل از، ماذا فی التاریخ، ج 3، ص 147 ـ 145.
[19]. سوره جن، آیه 24.
[20]. موعود قرآن، به نقل از ینابیع الموده، ص 515.
[21]. چون آیه 5 سوره قصص، آیه 105 سوره انبیاء، آیه 59 سوره نساء و ......
منبع: اندیشه قم

ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:14 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آیا در قرآن کریم ویژگی های یک منتظر واقعی بیان شده است؟

 

پاسخ :
شرح پرسش:
آیا در قرآن کریم نامی از حضرت مهدی برده شده است و آیا در قرآن کریم حرفی از انتظار و این که منتظر واقعی کیست و باید دارای چه ویژگی هایی باشد، به میان آمده است؟

پاسخ:
ابتدا با ذکر یک مقدمه به فراز اول از سوال می پردازیم.
مقدمه:
قرآن کریم برای معرفی شخصیت ها به مقتضای حکمت و بلاغت از سه روش استفاده نموده است که ذیلا بیان می شود.
1. معرفی با اسم:
اولین راه این است که شخصیت مورد نظر را با اسم معرفی می نماید، به طور مثال «و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل»؛[1] محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ نیست جز پیامبری که قبل از او نیز پیامبرانی بوده اند.
2. معرفی با عدد:
در این مورد به عنوان نمونه قرآن نقبای بنی اسرائیل را این گونه معرفی نموده است. مانند: «و بعثنا منهم اثنی عشر نقیباً»؛[2] و از ایشان دوازده پیشوا برانگیختیم.
3. معرفی با صفت و ویژگی:
قرآن پیامبر را با این شیوه نیز معرفی نموده است، مانند آیه «الذین یتبعون الرسول النبی الامّی»[3]؛ همانان که از این فرستاد پیامبری که درس نخوانده پیروی می کنند و حضرت علی علیه السّلام را هم با صفاتش معرفی شده است، مانند آیه «انما ولیکم الله ورسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون»؛[4] ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند، همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.
این قسم اخیرکه معرفی با صفات است شاید بهترین راه معرفی باشد، زیرا این نوع معرفی راه را بر سود جویان می بندد چون نام قلابی می توان درست کرد، اما تخلق به صفات، عملاً کار آسانی نیست و قابل جعل نمی باشد. لذا در سوره بقره می بینیم که خداوند متعال بعد از آن که طالوت را به اسم معرفی می کند بلافاصله وی را با صفات و نشانه نیز معرفی می نماید تا جلوی هرگونه اشتباه احتمالی گرفته شود. در آنجا که می فرماید: «انّ الله قد بعث لکم طالوت ملکا»؛[5] در حقیقت خداوند طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است. بعد می فرماید: «و قال لهم نبیهم ان آیه ملکه...»؛[6] و پیامبرشان به ایشان گفت در حقیقت نشانه پادشاهی او این است که ..
قرآن کریم در معرفی اشخاص از سه روش استفاده نموده است و بهترین روش معرفی اشخاص با صفات و ویژگی ها است. حال سوال این است که قرآن کریم حضرت مهدی علیه السلام را چگونه معرفی می کند.
با مراجعه به قرآن مجید در می یابیم که نامی از حضرت مهدی علیه السلام در این کتاب آسمانی به صراحت بیان نشده است. همان گونه که از حضرت علی علیه السّلام و سایر ائمه معصومین علیهم السلام نامی به میان نیامده است و عدم تصریح به اسم براساس مصالحی است که خداوند علیم و حکیم بر آن آگاه است و اما باید اذعان داشت که تصریح به اسم تنها راه معرفی اشخاص نیست، بلکه از راه های دیگری مانند معرفی به صفات هم می توان بهره برد. حضرت ولی عصر علیه السلام هم با برخی صفات و ویژگی ها و کارها شناسانده شده است. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»؛[7] و همانا نوشته ایم در زبور پس از ذکر که زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.
حافظ قندوزی سلیمان حنفی به اسناد خویش از امام محمد باقر و امام صادق علیهما السّلام درباره این آیه می گوید: عباد صالح که در این آیه آمده است حضرت مهدی علیه السلام و اصحاب او می باشند.[8]
به طور کلی اندیشه مهدویت ریشه در کلام الهی دارد که همان حقیقت رسیدن نهایی جامعه بشری به عدالت در تمامی ابعاد است. به گفته محققان و پژوهشگران این عرصه بیش از دویست و پنجاه آیه درباره حضرت مهدی علیه السّلام و بیش از پانصد روایت از پیامبرگرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السّلام در تأویل و تفسیر این قسم از آیات بیان شده است.[9]
که تفصیل آنها در این مختصر نمی گنجد، جهت اطلاع بیشتر به منابعی که در پایان معرفی می گردد رجوع فرمایید.

و اما راجع به فراز دوم سوال که آیا در قرآن کریم از انتظار و صفات منتظران سخنی به میان آمده است یا خیر.
در پاسخ به این نکته باید توجه داشت که انتظار فرج و وظایف منتظران نیز ریشه قرآنی دارد و اندیشه ای است مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و اندیشه پیروزی نهایی حق بر باطل و غلبه قطعی صالحان و پرهیزگاران و کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران که در اینجا به یک مورد از آن آیات اشاره می کنیم.
1. فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین؛[10] پس بگو جز این نیست که غیب خدا را است پس منتظر باشید همانا من نیز با شما از منتظران می باشم.
حافظ قندوزی حنفی به اسناد خویش از امام صادق علیه السّلام درباره این آیه می گوید غیب حجت قائم علیه السلام در این آیه می باشد.[11]

و اما منتظر واقعی کیست و دارای چه ویژگی هایی می باشد؟
شاید از بعضی آیات بتوانیم پاسخ این سوال را بدهیم که قرآن کریم نیز درباره منتظران و ویژگی های آن سخنی به میان آورده است، به طور نمونه به یک آیه اشاره می کنیم: «یا ایها الذین آمنوا اصبرو و صابروا و رابطو و اتقّوا الله لعلکم تفلحون»؛[12] ای کسانی که ایمان آورده اید شکیبایی کنید و پایداری ورزید و مرزبانی کنید و خداترس باشید. امام باقر علیه السلام در همین راستا می فرمایند: در انجام واجبات الهی و دستورات دینی شکیبا باشید و در مقابل دشمنان ثابت قدم و استوار ایستادگی کنید و همواره مرزبان پیشوای موعودتان حضرت مهدی علیه السلام باشید.[13] گفتنی است تفصیل خصوصیات را باید از سنت توقع داشت و لزوم امامت به همین جهت است. امام سجاد علیه السّلام نیز می فرمایند: انتظار الفرج من اعظم الفرج؛[14] انتظار فرج خود از بزرگترین گشایشها است.

منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عابدین زاده محمد، مهدی در قرآن، ناشر: لاهیجی، چ 1380.
2. فروز رضا، مهدی در قرآن، ناشر رایحه، چ 1376.
3. حسینی شیرازی، موعود قرآن، ناشر موسسه امام مهدی.
4. حسینعلی سعدی، فصلنامه تخصصی انتظار، شماره 6، نام مقاله: شناخت وصایای خورشید پنهان، ص 299.
5. گوردی یزدی، انتظار، ناشر سیمای ولایت، چ 1380.
6. تلافی علی اکبر، آیین انتظار، ناشر موسسه فرهنگی نبا، چ 1378
7. مغیثی پور علی اکبر، انتظار فرج، نشر ایستا، چ 1380.
8. تحقیقات جمران، وظایف منتظران، نشر مسجد جمکران، چ 1379.
9. مولوی نیا، محمد جواد. سیمای مهدویت در قرآن، ناشر: امام عصر، چ 1381.

پی نوشتها:
[1]. آل عمران، 144.
[2]. مائده، 12.
[3]. اعراف، 157.
[4]. مائده، 55.
[5]. بقره، 247.
[6]. بقره، 248.
[7]. انبیاء، 105.
[8]. موعود قرآن، حسینی شیرازی، ترجمه موسسه امام مهدی، چ 1360، ص 75، به نقل از عقد الدرر مقدس شافعی، باب 7، ص 217.
[9]. معجم احادیث المهدی، شیخ علی کورانی، موسسه معارف اسلامی، چ بهمن 1375، ص 150.
[10]. یونس، 20.
[11]. حسینی شیرازی، موعود قرآن، ترجمه مؤسسه امام مهدی، ص 54، به نقل از ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ص 508.
[12]. آل عمران، 200.
[13]. تفسیر برهان، ج 1، ص 334.
[14]. شیخ صدق، کمال الدین، باب 31، حدیث دوم.
منبع: اندیشه قم

ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:13 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آیا در خطبه شریف غدیر به امام زمان علیه السلام هم اشاره شده است؟

 

پاسخ :
در خطبه شریف غدیر به امام زمان علیه السلام توجه خاصی شده است. و در سه فراز خطابه، پیامبر اکرم صلی الله علیه آله اشاره به وجود مبارک آن حضرت فرموده اند. در فراز اول می فرمایند:
« مَعَاشِرَ النَّاسِ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى‌ أَدْبارِها... مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‌اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ، الَّذِی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا »
ملاحظه شود که پیامبر به صراحت جریان نور را علاوه بر خود در امیر المومنین و امامان علیهم السلام از نسل ایشان تا مهدی موعود جاری و ساری می دانند؛ و بر روی دو نکته تاکید می کنند: اول این که امامت در خاندان امیر المومنین علی علیه السلام جاری است، به طوری که این رشته الهی در آغاز به دست مبارک امیر المومنین علیه السلام و در نهایت به وجود مبارک مهدی فاطمه سپرده شده است؛ و دوم آن حضرت حق خدا و حق تمامی اهل بیت علیهم السلام را از غاصبانشان خواهند گرفت ان شاءالله. فراز دوم از گفتار پیامبر اکرم به صورت مسقل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه اختصاص دارد. حساسیت این قسمت از سخن را، از آنجا می توان دریافت که حضرتش هیجده بار مردم را با تکرار یک لفظ هشدار دهنده، "الا" به معنی "هان"! "آگاه باشید" به دقت در کلام خود فرا می خوانند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آغاز این بخش، بار دیگر روند پیوسته نبوت و امامت را مطرح نموده و یاد آور می شوند که سررشته این نظم، در دست علی علیه السلام است و پایان بخش این روند، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می باشند، بدین صورت که: مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى،... أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِى پس آن گاه بیست و یک ویژگی اساسی و مهم از مختصات عمده آن امام را ترسیم می نمایند، پیامبر صلی الله علیه آله فرمودند:
آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.هشدار! اوست انتقام گیرنده ی از ستمکاران. هشدار! اوست فتح کننده ی دژها و منهدم کننده ی آن ها !هشدار ! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و رهنمای آنان. هشدار! اوست خون خواه تمامی اولیای خدا. هان! همانا او یاور دین خداست. هان! او از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.هشدار! او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند. هان ! او نیکو و برگزیده ی خداست. هشدار! اوست میراث دار دانش ها و احاطه دار بر ادراک ها. هان ! او از پروردگارش خبر دهد و نشانه های او را برپا کند و استحکام بخشد . هشدار! اوست بالیده و استوار. آگاه باشید! هم اوست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده است. هان! پیشینیان از قرن ها ظهور او را پیشگویی کرده اند. هشدار! اوست حجت پایدار و پس از او حجتی نخواهد بود. (این تعبیر به عنوان حجت، امامت و مسئولیت است و نظری به رجعت دیگر امامان ندارد. زیرا آنان حجت های پیشین اند که دوباره رجعت خواهند کرد.) راستی و درستی و روشنایی جز با او نیست. هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت. هشدار! او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانت دار امور آشکار و نهان است.
آن گاه چنین می فرمایند:
از این روی مامورم که از شما پیمان بگیرم که دست در دست من نهید در پذیرش آن چه از سوی خداوند درباره علی امیرمومنان علیه السلام آورده ام و درباره اوصیای پس از او که از من و اویند. این امامت در میان آنان پایدار است و فرجام آنان مهدی عجل الله تعالی فرجه است و استواری پیشوایی تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند (قیامت) .... و این گونه پیامبر صلی الله علیه و آله در سومین فراز از کلام خود، یاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه را زنده می دارد.
بار دیگر به دقت بر این توصیف ها بنگریم، و دریابیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سالیانی دراز قبل از تولد، و قرن ها پیش از ظهور آن حضرت با چه انگیزه ای چنین شخصیتی از ایشان ارائه نموده اند؟ و این گونه خطوط اصلی نظام الهی به رهبری حضرتش را ترسیم می نماید؟ آیا می توان هدفی جز دمیدن روح امید و انتظار را نشان داد؟ اگر این راستا را صحیح ندانیم، آیا پسندیده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شرایطی که تنها سه تن از امامان (امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام) در دوران حیات ظاهری خویش بودند، سخن از نظام آینده جهان و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه آن هم به این گستردگی و تفصیل در میان آورند؟
اینک با وارث غدیر هم آواز می شویم، و موعود غدیر را خطاب نموده و عرضه می داریم: متی ترانا و نراک؟، و دل خوش می داریم که او در ادامه سخن ما را با این کلام امید بخشیده که: ابشر بنصر قریب من رب رحیم . و اکنون در زمان غیبت حرمانمان از دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بایسته است که فرمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله را گردن نهاده که فرمود:
فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ؛ پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و فرزندداران به فرزندان تا برپایى رستاخیز ابلاغ کنند.
ما باید جهانیان را با خطابه غدیر و سند حقانیت امیر مومنان علیه السلام و دکترین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آشنا کنیم تا رویکرد کامل اسلام شناسی را در سه مرتبه اعتقادات، اخلاق و فقه عرضه کنیم و به این وسیله برخی از مقامات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را شناسایی کنیم.

ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:12 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آیا آیاتی در قرآن هست که اشاره مستقیم به امام زمان علیه السلام دارد؟

 

پاسخ :
برای مشخص شدن پاسخ، نیاز به بیان مقدمه ای است:
از دو دسته آیات قرآن، می توان برای وجود حضرت ولی عصر (عج) و ظهور آن حضرت استفاده نمود: البته باید دانست که قرآن به صورت کلی سخن می گوید و برای تشریح و تفسیر آن باید به سراغ آگاهان از حقایق قرآنی ـ معصومین (ع) ـ رفت که «الراسخون فی العلم» (آل عمران7) هستند. به عبارت دیگر، وظیفه و مسئولیت روشنگری و بیان مقصود آیات قرآن به حجت های الهی واگذار شده است. (حدیث ثقلین، مستدرک حاکم، ج 3 ، ص 148، طبع دارالمعرفه، بیروت)
از دو دسته آیات قرآن، می توان برای وجود حضرت ولی عصر (عج) و ظهور آن حضرت استفاده نمود:
1 ـ آیاتی که ضرورت وجود حجت الهی را در زمین بیان می کنند:
از نظر قرآن کریم، در طول تاریخ زندگی بشر، هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نبوده و خداوند برای هر امتی فردی مناسب را برگزیده تا انسان ها را در راه رسیدن به کمال مطلوب رهنمون باشند؛ چنان که خداوند سبحان فرمود: «إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ ۖ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» (به درستی که تو بیم دهنده ای و برای هر جامعه راهنمایی هست. رعد/7)
پس همواره یک بیم دهنده و هدایتگر در جوامع انسانی حضور دارد که از جانب خدا برگزیده شده است. امام صادق(ع) در تفسیر آیه یاد شده فرمود: «در هر زمانی امامی از خاندان ما وجود دارد که مردم را به آنچه رسول الله آورده (دین اسلام) هدایت می کند». («و فی کل زمان امام منا یهدیهم الی ما جاء به رسول الله (ص) » (مجلسی، بحارالانوار، ج 23 ، ص 5)
از مجموع این آیه و روایت، ضرورت وجود حجت الهی به عنوان هدایت گر در هر عصر، به خوبی فهمیده می شود.
دلیل دیگر بر ضرورت وجود امام معصوم در جامعه این است که قرآن مبین و مفسر لازم دارد و به جز امام معصوم کسی به تمام معانی و خصوصیات آیات قرآن از محکمات و متشابهات آگاه نیست. پس به حکم عقل قطعی پس از رسول، امام معصوم لازم است. (بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین ، مخزن العرفان در تفسیرقران، ج 3، ص 39، توضیح آیه ی 44 ،نحل)
امامان معصوم (ع) مایه آرامش و امنیت هستی و واسطه فیض الهی اند و نعمات و برکات خداوند متعال به واسطه آنها و به یمن حضورشان به انسان ها داده می شود، که اگر لحظه ای برکت وجودشان نباشد، زمین اهلش را فرو می برد. ( در بحارالانوار، به مقوله ای لزوم وجود همیشگی رهبر آسمانی بر می خوریم. (مجلسی بحارالانوار، ج 23 ، ص 56)
اما این که مصداق این امام معصوم کیست و چه هویتی دارد،‌روایات فراوانی وارد شده که بیان می دارند این فرد امام مهدی (ع) فرزند امام حسن عسکری (ع) است و ... . ( ر.ک: صافی، لطف الله، منتخب الاثر؛ طبرسی نوری، میرزا حسین، النجم الثاقب؛ مجلسی بحارالانوار)
2 ـ آیاتی که بشارت به حکومت صالحان و مومنان بر روی زمین می دهد:
بر اساس ده ها آیه از قرآن کریم موضوع ظهور حضرت مهدی (عج) قابل استناد است. تمرکز غالب این آیات بر بشارت به بندگان صالح و مستضعف برای بازستادن حق خود و رسیدن به قدرت و ایجاد یک حکومت واحد جهانی مبتنی بر حق و عدل و غلبه اسلام بر تمامی مکاتب و ادیان است. قرآن کریم از یک سو بیان می کند این بشارت در بعضی کتب آسمانی دیگر هم آمده است: «و همانا در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد». («وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» ، انبیاء /150)
از سوی دیگر این بشارت را به اراده خداوند استناد می دهد: «و خواستیم بر مستضعفان روی زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم»(قصص/5) این آیات بشارت به ظهور می دهند که در تفسیر آنها روایات زیادی وجود دارد.
در آیه ای دیگر خداوند حکومت و جانشینی مومنان و صالحان را به عنوان «وعده ی الهی» بر بندگان با ایمان خود بیان می کند و امنیت و آرامش را مژده می دهد: «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این زمین جانشین (خود) قرار دهد و آن دینی را که بر ایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیم شان را به امنیت مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و ... ». (نور 55)
روایات معصومان (ع) این آیه را بر حضرت حجت ولی عصر‌ (عج) و اصحاب او منطبق نموده اند. (رک: فرزی، محمدعلی، امید سبز، ص 34)
آیات متعددی در شان امام مهدی (عج) هست که امامان معصوم (ع) تفسیر، تاویل و تطبیق این آیات را بر وجود مقدس امام زمان (عج) و حکومت جهانی ان عدالت گستر بیان نموده اند . در زمینه ظهور و قیام آن حضرت و جامعه آرمانى مهدوى، مى ‌توان توصیفات و اشارات زیر را از قرآن به دست آورد :
1. غلبه نهایى حقّ بر باطل و شکست جبهه کفر و فساد و نفاق(1) ؛
2. جانشینى و خلافت مستضعفان بر روى زمین و حاکمیت صالحان و نیکان(2) ؛
3. گسترش و فراگیرى دین حقّ در برهه ‌اى خاص از زمان(3) ؛
4. از آن روز موعود، تحت عناوین ایام اللّه(15)، وقت معلوم(4)، روز نصرت و پیروزى(5) و طلوع فجر و سلامتى(6) و... یاد شده است ؛
5. در آیاتى از آن حضرت با نام‌ هاى نعمت باطنى(7)، بقیة اللّه(8)، کلمه باقیه(9)، اولى الامر(10) ؛ مهتدون(11) (مهدى) ؛ اقامه کننده نماز(12)، مضطرّ(13)، جنب اللَّه(14)، حزب اللَّه(15)، فجر(16)، «نهار اذا تجلى»(17) و... نام برده است.
6. خداوند، [با مهدى موعود]، نور خود را کامل مى‌ کند(18) ؛
7. در آن عصر، زمین بعد از مرگش، زنده مى‌ شود(19) ؛
8. او منصور از جانب خدا و انتقام گیرنده از دشمنان است(20) ؛
9. زمین، به نور پروردگار، روشن خواهد شد(21) ؛
10. در روز پیروزى، ایمان آوردن کافران، سودى به حالشان نخواهد داشت(22) ؛
11. هر چه در روى زمین است، تسلیم و مطاع او خواهند شد(23) ؛
12. حضرت مهدى «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» است(24) ؛
13. او تأمین کننده امنیت و آرامش در روى زمین است(25).

برای توضیح بیشتر به چند آیه به طور خلاصه اشاره می شود:
خداوند در سوره نور می فرماید:
«وَعَدَاللهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّنَّهُمْ فی الاَرْضِ کَما اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الِّذی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَاٌولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛(26)«[خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‌اند وعده داده که آنها را به یقین خلیفه روی زمین کند، آن گونه که پیشینیان آنها را خلافت (روی زمین) بخشید، و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده است پا برجا و ریشه دار سازد ، و بیم و ترس آنها را به آرامش و امنّیت مبدّل کند، آن چنان می‌ شود که تنها مرا می‌پرستند ، و چیزی را شریک من نخواهند کرد، و کسانی که بعد از آن کافر شوند آنها فاسقند]». در این آیه با صراحت به مؤمنان صالح بشارت داده شده است که سرانجام حکومت روی زمین را در دست خواهند گرفت ، و دین اسلام فراگیر خواهد شد، و ناامنی ها و وحشت ها به آرامش و امنّیت مبدّل می ‌گردد، شرک از سراسر جهان برچیده می ‌شود ، و بندگان خدا با آزادی به پرستش خدای یگانه ادامه می‌ دهند ، و نسبت به همگان اتمام حجت می ‌شود، به گونه‌ ای که اگر کسی بعد از آن بخواهد راه کفر را بپوید، مقصر و فاسق خواهد بود. (مخصوصاً در بخش آخر آیه دقت کنید). گرچه این امور مهم که مورد وعده الهی بوده است در عصر پیامبر اکرم (ص) و زمان های بعد از آن در مقیاس نسبتاً وسیعی برای مسلمین جهان تحقق یافت و اسلام که روزی در چنگال دشمنان چنان گرفتار بود که مجال کمترین ظهور و بروزی به آن نمی‌ دادند، و مسلمانان دائماً در ترس و وحشت به سر می‌ بردند، سرانجام نه فقط شبه جزیره عرب، بلکه بخش های عظیمی از جهان را فرا گرفت و دشمنان در تمام جبهه‌ ها شکست خوردند؛ ولی با این حال حکومت جهانی اسلام که سراسر دنیا را فرا گیرد و شرک و بت‌پرستی را به کلی ریشه کن سازد، و امنیّت و آرامش و آزادی و توحید خالص را همه جا گسترش دهد، هنوز تحقق نیافته است. پس باید در انتظار تحقق آن بود. این امر مطابق روایت متواتره در عصر قیام مهدی(ع) تحقق خواهد یافت، بنابراین یکی از مصادیق این آیه در عصر پیامبر اکرم (ص) و اعصار مقارن آن حاصل شد و شکل وسیع ترش در عصر قیام مهدی (ع) خواهد بود و این دو با هم منافاتی ندارد، و این وعده در هر دو مرحله باید تحقق یابد ( پیام قرآن ج 9، حضرت آیت الله مکارم شیرازی).

همچنین در قرآن می ‌فرماید: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّّّ الارْضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالِحُونَ»(27) که مفاد ظاهر آن این است که: «و هر آینه ما در زبور بعد از ذکر نوشتیم که البته بندگان صالح من وارث زمین می‌ گردند». این آیه از بشارت حتمی الهی خبر می‌ دهد که شایستگان و صلحاء، وارث زمین و صاحب آن می ‌شوند و چون در آیات قبل از این آیه از زمین خاصی سخنی به میان نیامده است لذا الف و لام «الأرض»، الف و لام عهد نخواهد بود چون ظاهر این است که مراد تمام زمین است. بنابر این، آیه خبر از روزگاری می‌ دهد که زمین و اداره آن در همة قاره‌ ها و همة مناطق و معادن آن در اختیار بندگان شایسته خدا در آید، چنان که در آیات دیگر نیز همین وعده را فرموده است. مانند آیه: «وَ نُریدَ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتَضْفِوُا فِی الْأَرْضِ وَ َنْجَعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛(قصص/5) و اراده کرده ‌ایم که بر کسانی که در زمین ضعیف و ذلیل نگه داشته شده ‌اند منت گذارده و آنان را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم»و... .

برای مطالعه بیشتر ر.ک:
مهدویت(پیش از ظهور)، رحیم کارگر (نشر معارف).

پی نوشتها:
1) ر.ک: اسراء (17)، آیه 81.
2) قصص (28)، آیه 5، انبیاء (21)، آیه 105.
3) توبه (9)، آیه 23.
4) ر.ک: جاثیه (45)، آیه 14، ابراهیم (14)، آیه 5.
5) ر.ک: حجر (15)، آیات 36-38.
6) عنکبوت (29)، آیه 10.
7) قدر (97)، آیه 50.
8) لقمان (31)، آیه 20.
9) هود (11)، آیه 86.
10) زخرف (43)، آیه 28.
11) نساء (4)، آیه 59.
12) بقره (2)، آیه 9.
13) حج (22)، آیه 41.
14) نمل (27)، آیه 62.
15) زمر (39)، آیه 56.
16) مجادله (58)، آیه 22.
17) فجر (89)، آیه 1.
18) لیل (92)، آیه 2.
19) صف (61)، آیه 8.
20) حدید (57)، آیه 17.
21) شورى (42)، آیه 41.
22) زمر (39)، آیه 69.
23) سجده (32)، آیه 29.
24) آل عمران (3)، آیه 8.
25) نور (24)، آیه 35.
26) همان، آیه 55.
27) انبیاء (21)، آیه 105.

ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:11 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

حضرت علی (ع) درباره تداوم امامت تا ظهور حضرت مهدی (عج) چه فرمودند؟

 

پاسخ :
از مسائلی که امیرمؤمنان(ع) به آن توجه نموده ادامه و استمرار امامت است در طول زمان تا دوران ظهور مهدی موعود(عج) و این که هیچ زمانی خالی از حجّت و امامی نیست. این همان سخن و مطلب است که در منابع شیعه و سنی آمده است که خلفا و جانشینان پیامبر اکرم(ص) دوازده نفرند و همه از بنی هاشم(1) می باشند و به قول شیخ سلیمان قندوزی مقصود از دوازده خلیفه همان امامان دوازده گانه شیعه است، زیرا نمی توان احادیث را بر خلفای راشدین تطبیق کرد، چون تعداد آنان کمتر از دوازده است و نمی توان بر حاکمان اموی منطبق نمود چون بیش از دوازده نفر بودند، و غالب آنها عناصری ظالم و ستمگر بوده اند گذشته از این آنها از دودمان هاشم نبودند بلکه از تیره امیّه بوده اند، و همین طور به خلفای عباسی نمی توان تفسیر کرد چون تعداد آنها نیز بیش از دوازده نفر است و افزون بر آن پیوسته با نزدیکان پیامبر در جنگ و ستیز بوده اند، لذا راهی جز این نیست که بگوییم که همان امامان دوازده گانه شیعه مقصود است و لاغیر.(2)

کلام امیر مؤمنان در این زمینه چنین است:«اَلا اِنَّ مَثَل َآل مُحَمَدٍ(ص) کَمَثَلِ نُجُومِ السَّماءِ اِذاخَوی نَجمٌ طَلَع نَجمٌ فَکَاَنَّکم قَد تَکامَلَت مِنَ اللّهِ فیکُمُ الصنائِع وَ اَراکم ماکُنتُم تَامَلُون ؛بیدار باشید مثل آل محمد(ص) چونان ستارگان آسمان است اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد(این امر تا ظهور امام زمان ادامه دارد و در دوران اوست که) گویا می بینم(در پرتو خاندان پیامبر) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید.»(3)

در جای دیگر صریحاً فرمود: «انّ الائمّة من قریشٍ غرسوا فی هذا البطن من هاشمٍ؛ لاتصلح علی سواهم، و لا تصلح الولاة من غیرهم ؛ همانا امامان (دوازده گانه) همه از قریش می باشند که (درخت) آنها را در خاندان بنی هاشم کاشته اند مقام ولایت و امامت در خور دیگران نیست و دیگر مدعیان (زمامداری) شایستگی آن را ندارند.»(4)

پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک: صحیح مسلم، ج 6، ص 3 ؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج 6، صص 58 ـ 61.
2. شیخ سلیمان قندوزی، ینابیع المودة، چاپ استانبول سال 1301، ص 446، با تلخیص.
3. نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، خطبه 100، ص 186.
4. همان، خطبه 144، ص 264.

ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:07 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آیه 5 سوره قصص چه ارتباطى به قیام حضرت مهدى (عج) دارد؟

 

پاسخ :
شرح پرسش:
عده‌ای این سوال را مطرح می‌کنند که آیه «و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فى الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوارثین»(1) چه ارتباطى به قیام حضرت مهدى (علیه السلام) دارد؟

پاسخ آیت الله العظمی سبحانی:
1. آیه «و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فى الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوارثین؛ اراده ما بر این است که بر ستمدیدگان نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم.»
بررسى آیه با ملاحظه ماقبل و مابعد آن، این مسأله را قطعى مى‌سازد که قرآن هرگز از یک برنامه موضعى و خصوصى، مربوط به بنى اسرائیل سخن نمى‌گوید، بلکه بیانگر یک قانون کلى براى همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعیت هاست و مى‌فرماید: ما اراده کرده‌ایم که بر مستضعفان منت بگذاریم و آنان را وارثان حکومت روى زمین قرار دهیم. این بشارتى است براى همه انسان‌هاى آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و برچیده شدن بساط ظلم و جور. شاهد این مطلب آیه دیگر است: «و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر انّ الأرض یرثها عبادى الصالحون(2)؛ در "زبور"، پس از "تورات" نوشتیم که زمین در آینده از آن بندگان صالح است.»
یکى از این نمونه ها حکومت بنى اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود.
نمونه کامل‌ترش حکومت پیامبر اسلام و یارانش بعد از ظهور اسلام بود که سرانجام خدا به دست همین گروه دروازه قصرهاى کسرى‌ها و قیصرها را گشود، و آنان را از تخت قدرت به زیر آورد، و بینى مستکبران را به خاک مالید.
و نمونه گسترده‌تر، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین به وسیله مهدى ارواحنا له الفداء است. بنابراین، اگر با این آیه بر ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) استدلال مى‌کنند در حقیقت نوعى استدلال با ضابطه کلى بر مصداق و مورد است.
مفسران معتقدند که آیات قرآن اگر در موردى نازل شد، اختصاص به آن مورد ندارد بلکه در طول زمان، براى خود مصداق پیدا مى کند.
و لذا از امیرمۆمنان (علیه السلام) روایت شده است که در تفسیر آیه فرمود:
«هم آل محمد یبعث الله مهدیّهم بعد جهدهم فیعزّهم ویذلّ عدوهم(3)؛ این گروه آل محمد هستند. خداوند مهدى آن‌ها را پس از زحمت و فشارى که بر آنها وارد مى‌شود، برمى‌انگیزد و به آنها عزّت مى‌بخشد. دشمنانشان را ذلیل و خوار مى‌سازد.»
در حدیثى از امام چهارم، چنین وارد شده است: «والذى بعث محمداً بالحقّ بشیراً ونذیراً إنّ الأبرار منّا أهل البیت و شیعتهم بمنزلة موسى وشیعته، وإن عدوّنا وأشیاعهم بمنزلة فرعون وأشیاعه(4)؛ سوگند به کسى که محمد را به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد که نیکان ما اهل بیت و پیروان ما، به منزله موسى و پیروان او هستند و دشمنان ما و پیروان آن‌ها به منزله فرعون و پیروان اویند(سرانجام ما پیروز مى‌شویم و آنها نابود مى‌شوند و حکومت حق و عدالت، از آنِ ما خواهد بود.»

2. آیه «بقیة الله خیر لکم إن کنتم مۆمنین و ما أنا علیکم بحفیظ»(5)؛ آنچه خدا براى شما بر جاى نهاده، براى شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید و من پاسدار شما و اجبار کننده شما نیستم.»
حضرت شعیب در این آیه گوشزد مى‌کند که کم‌فروشى نکنند و در معاملات به مردم ظلم و ستم روا ندارند. سرانجام یادآور مى‌شود «بقیة الله» یعنى سود حلال و اندک که برابر با شرع الهى است براى شما بهتر است.
و در آیه دیگر مى‌فرماید: «و الباقیات الصالحات خیر عند ربّک ثواباً و خیر أملاً (6)؛ چیزهاى خوب و ماندگار در نزد خدا از نظر پاداش و آرزو بهتر است.»
آیه یک ضابطه کلى را بیان مى‌کند که یکى از مصادیق آن، همان است که در مورد قوم شعیب آمده(سود اندک و معامله پاک)
این ضابطه در طول تاریخ، مصادیقى دارد. انبیا و اولیا از مصادیق بقیة الله هستند و یکى از مصادیق آن حضرت مهدى (علیه السلام) است که امام باقر (علیه السلام) در مورد او مى‌فرماید: «أوّل ما ینطق القائم (علیه السلام) حین یخرج هذه الآیة:(بقیة الله خیر لکم إن کنتم مۆمنین)، ثم یقول: أنا بقیة الله و حجته و خلیفته علیکم فلا یسلم علیه مسلم إلاّ قال: السلام علیک یا بقیة الله فى أرضه؛ نخستین سخنى که امام مهدى (علیه السلام) پس از قیام خود مى گوید این آیه است:(بقیة الله خیر لکم إن کنتم مۆمنین)، سپس مى‌گوید: منم بقیة الله و حجت و خلیفه او در میان شما، سپس هیچ کس بر او سلام نمى‌کند، مگر این که مى‌گوید: السلام علیک یا بقیة الله فى أرضه»(7)
درست است که در آیه مورد بحث، منظور از «بقیة الله» سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهى است ولى هر موجود نافع که از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد «بقیة الله» حساب مى‌شود. تمام پیامبران الهى و پیشوایان بزرگ «بقیة الله» هستند. تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سرسخت براى یک قوم و ملت، باقى مى‌مانند از این نظر، بقیة الله هستند.
همچنین سربازان مبارزى که پس از پیروزى از میدان جنگ، باز مى‌گردند، آن‌ها نیز بقیة الله هستند. از آنجا که مهدى موعود (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) آخرین پیشوا و بزرگ‌ترین رهبر انقلابى پس از قیام پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) است، یکى از روشن ‌رین مصادیق «بقیة الله» مى‌باشد و از همه به این لقب شایسته‌تر است. به ویژه که تنها باقى مانده پس از پیامبران و امامان است.

پی‌نوشت‌ها:
1. سوره قصص، آیه 5.
2. سوره انبیاء، آیه 105.
3. غیبت شیخ طوسى، به نقل از نورالثقلین، ج4، ص 11.
4. مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث.
5. سوره هود، آیه 86.
6. سوره کهف، آیه 46.
7. به نقل از تفسیر صافى، ذیل آیه فوق.

ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:07 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آیا امام علی (ع) خبر از غیبت امام زمان (عج) داده‌اند؟

 پاسخ :
سالها قبل از تولد آن حضرت، امیر بیان خبر از غیبت یوسف زهرا می دهد و این خبر تلخ را برای همراهان و آیندگان بیان می کند که:
«اَلا وَ اِنَّ مَن اَدرَکَها مِنّا یَسری فِیها بسِرِاجٍ مُنیرٍ و یَحذُو فیها عَلی مِثالِ الصّالِحین لیَحلَّ فیها رِبقاً وَ یُعتِقَ فیها رقّا وَ یَصدَعُ شَعباً، وَ یَشعَبَ صَدعاً، فی سُترَةٍ عَنِ النّاسِ لایُبصِرُ القائِفُ اَثَرَهُ وَلَو تابَعَ نَظَرهُ(1)؛
بیدار باشید و براستی آن کس از ما(یعنی حضرت مهدی(ع)) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و برهمان روش صالحان (پیامبر اکرم(ص) و امامان گذشته) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان (و ملّت های اسیر) را آزاد سازد، و جمعیّت گمراه (و ستمگر را) پراکنده، و حق جریان پراکنده را جمع آوری کند (حضرت مهدی(ع) سالهای طولانی) در پنهانی از مردم به سر می برد آن چنان که اثر شناس اثر قدمش را نمی یابد گرچه در یافتن اثر (و نشانه ها) تلاش فراوان نماید.»

دلا دیدی که دلدارم سفر کرد
سفر کرد و مرا خونین چگر کرد
دلا دیدی که مهدی رفت و امت
غریبانه عجب خاکی به سر کرد
دلا دیدی پدر رفت و یتیمان
به هر کوهی ندای وا پدر کرد

و در بخش دیگر فرمود:
«فَهُوَ مُغتَرِبٌ اِذا اغتَرَبَ الاِسلامُ، وَ ضَرَبَ بِعسببِ ذَنبِهِ وَ الصَقَ الاَرضَ بِجِرانِهِ، بَقیّةٌ مِن بَقایا حُجّتِهِ، خَلیفَةٌ من خَلائِفِ اَنبِیائِهِ(2)؛
در آن هنگام اسلام غروب می کند و چونان شتری(در راه مانده) دم خود را به حرکت در آورده گردن به زمین می چسباند(3) او (حضرت مهدی) پنهان خواهد شد (و غیبت صغری و کبری آغاز خواهد شد) او باقیمانده حجّت های الهی و آخرین جانشین از جانشینان پیامبران است.»

نگاهم باز بر در ماند برگرد
خیالت باز در برماند بر گرد
تمام عمر چشم خسته ما
به یادت همچنان تر ماند برگرد(4)

راستی غیبت و هجران مهدی(عج) روزی است که یاد آن دل هر شیعه را رنجور می کند و بی اختیار اشک و آه فریاد می زند:

دلم آگاهی از جایت ندارد
نشان از رد پاهایت ندارد
در این دنیای ما، می دانم ای دوست
کسی تاب تماشایت ندارد

پی‌نوشت‌ها:
1. نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، خطبه 150، ص 274.
2. همان، خطبه 182، ص 348.
3. ضرب المثلی است برای شتر خسته، که دم خود را به حرکت می آورد، و گردن به زیر می‌چسباند که این حالت نشانه ضعف و درماندگی اوست.
4. غلامرضا کرمی گناوه.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 1:02 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]