کدام یک از ائمّه (ع) دعای فرج را شخصاً می خواندند؟

 
پرسش
کدام یک از ائمه دعای فرج را شخصاً می خواندند؟ لطفا منبع مشخص کنید.
پاسخ اجمالی

واژۀ «فَرَج» (به فتح ف، ر)، در لغت به معنای «رهایی از غم و اندوه و گشایش» است،[1] و در کتاب های حدیثی که دعاها و اعمالی برای حصول فَرَج و گشایش امور ذکر شده، با توجه به همین معنای لغوی آن است.

در این جا، به ذکر چند مورد از دعاهایی که به «دعای فَرَج» و نیز نمازی که به «نماز فَرَج» نام گذاری شده، اکتفا می شود:

یک. دعایی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که به آن «دعای فَرَج» نیز گفته می شود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا مَنْ عَلَا فَقَهَرَ...».[2]

دو. دعایی که به «دعای فرج امام زمان (ع)» شهرت یافته و در آن عبارت «فرجاً عاجلاً»[3] آمده است و با «أللٌهُمَ (إلهِی) عَظُمَ البَلاءُ وَبَرِحَ الخَفَاءُ...» آغاز می شود.[4]

سه. دعایی از امام صادق (ع) نقل شده است با مضامین فرج و گشایش که شیخ طوسی آن را در ضمن یکی از اعمال شبانه روز آورده است.[5] «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ إِنَّ الصَّادِقَ الْأَمِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ إِنَّکَ قُلْتَ مَا تَرَدَّدْتُ فِی شَیْ‏ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَکْرَهُ مَسَاءَتَهُ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‏ لِوَلِیِّکَ‏ الْفَرَجَ‏ وَ الْعَافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ لَا تَسُؤْنِی فِی نَفْسِی‏ وَ لَا فِی أَحَدٍ مِنْ أَحِبَّتِی»؛‏[6]خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست. خدایا، براستى که حضرت صادق (ع) فرمود که تو فرموده ‏اى من در هیچ کارى بسان تردّد و دو دلى ‏اى که در گرفتن روح بنده مؤمن دارم، دو دلى ندارم، او از مرگ بدش مى ‏آید، و من از بدى رساندن به او بدم مى ‏آید. خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و در فرج و تندرستى و پیروزى ولیّت تعجیل فرما، و به من و هیچ کدام از دوستانم بدى مرسان.

چهار. نمازی که از امام علی (ع) نقل شده که «نماز فرج» نام دارد.[7]

امّا دعای «أللٌهُمَ کُن لِوَلِیٌکَ...» با توجه به معنایی که گفته شد، دعای فَرَج نامیده نمی شود، بلکه از دعاهایی است که شیعیان در حق حضرت امام زمان (عج) می نمایند و از اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان محسوب می شود. البته، این دعا را در هر زمانى که یادی از آن حضرت شود، می توان خواند.[8]

گفتنی است که دعاهایی که دارای مضامین بلند عرفانی و اخلاقی هستند و مطابق با روح و تعالیم قرآن و سنت است، نیازی به سند آن چنانی که در مباحث فقهی مطرح است، ندارد. البته دعاهای مزبور دارای سند مورد اعتماد هستند.

 

[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 2، ص 343، واژۀ «الفَرَج»، نشر دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق و مصحح: حسینی، سید احمد، ج 2، ص 322، نشر کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1416ق.

[2]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 90، دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1411ق.

[3]. البته، در جای دیگری این دعا با اندک تفاوتی آمده است که پس از نماز امام زمان (عج) خوانده می شود؛ (ر.ک: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه،ج 8، ص 18، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.).

[4] . عاملى کفعمى، ابراهیم بن على، ‌المصباح - جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة، ‌ص 176، نشر دار الرضی، قم، چاپ دوم، 1405ق.

[5] شیخ طوسی، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‏1، ص 58، موسسه فقه الشیعة، بیروت، چاپ اول، 1411ق.

[6] قطب الدین راوندی، الدعوات، سلوات الحزین، ص 134، مدرسه امام مهدی، قم، چاپ اول، 1407ق.

[7]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق ، ص329، شریف رضی، قم، چاپ چهارم، 1412ق.

[8]. شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، محقق و مصحح: خرسان، حسن الموسوی، ج3، ص103، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق؛ مفاتیح الجنان، اعمال ماه مبارک رمضان، دعای شب بیست و سوم.

 

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:33 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

منظور از جمله «السلام علیک یا حجة الله التی لا تخفی» چیست؟

 
پرسش
منظور از جمله «السلام علیک یا حجة الله التی لا تخفی» چیست؟
پاسخ اجمالی

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ الَّتِی لَا تَخْفَى‏»، فقره ای از یکی از زیارات امام زمان (عج) است که در کتاب های حدیثی و دعا آمده است.[1]

دربارۀ معنای آن دو احتمال داده می شود:

1. امام زمان (عج) حجّت خدا است و حجّت بودن او به ادّلۀ عقلی و نقلی قاطعى ثابت شده است؛[2] لذا امامت او روشن بوده و بر هیچ عقل سلیمی پنهان و پوشیده نیست.

2. امام زمان (عج) که حجّت خدا است، در میان ما وجود دارد و مخفی نیست، ولی ما او را نمی بینیم؛ همانند آفتابی که در زیر ابر غایب باشد.[3]

پس، در دوران غیبت اگرچه جسم ولی عصر (عج) به علت وجود خطرات و یا مصالح دیگری از دیدۀ مردم نهان است، ولی علم به او و امامت او برای مردم پوشیده نیست و همه از آن آگاهی دارند، و در قلب و جان انسان های مؤمن جا داشته و پابرجاست و مردم بر اساس رهنمودها و عنایات غیبی او زندگی می ‏کنند.

[1] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 99، ص 117، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، ص 495،  دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:33 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

نخستین ثمره حکومت صالحان چیست؟

 
پرسش
نخستین ثمره حکومت صالحان چیست؟
پاسخ اجمالی
بر اساس آیه شریفه: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور»،[1] اولین دست آورد حکومت مؤمنان و صالحان در روی زمین برپایی نماز است.
آیه مورد استشهاد، توصیف دیگری از مؤمنان است به دنبال آیات قبلی. در این آیه نیز مقام و اوصاف مؤمنان را بیان می‌کند و می‌‌فرماید از ویژگی‌‌های مؤمنان این است که پس از پیروزی هرگز مانند خودکامگان و جباران به عیش و نوش و لهو و لعب نمی‌‌پردازند و در غرور و مستی فرو نمی‌‌روند، بلکه پیروزی‌ها و موفقیت‌‌ها را نردبانی برای ساختن خویش و جامعه قرار می‌دهند. آنها پس از قدرت یافتن، تبدیل به یک طاغوت جدید نمی‌‌شوند، ارتباط‌شان با خدا محکم و با خلق خدا نیز مستحکم است؛ چرا که نماز سمبل پیوند با خالق است. مؤمنان تنها قبل از پیروزی به در خانه‌ خدا نمی‌‌روند، بلکه بعد از پیروزی هم به مقتضای (الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ...) رابطه‌ خود را با او همچنان محکم می‌‌دارند و پیروزی بر دشمن را وسیله‌‌‌ای برای نشر حق و عدالت و فضیلت قرار می‌دهند.
گفتنی است؛ مراد از مؤمنان، عموم مؤمنان زمان رسول الله(ص) و عموم مسلمانان تا روز قیامت است. عالی‌‌ترین جامعه‌‌‌ای که در تاریخ اسلام تشکیل یافت جامعه‌‌‌ای بود که در عهد رسول خدا شکل گرفت و در آن جامعه نماز برپا شد.[2]
 

[1]. حج، 41. «همان کسانى که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا مى‏دارند، و زکات مى‏دهند، و امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند، و پایان همه کارها از آن خدا است».
[2]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏14، ص 386، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏14، ص 117، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:15 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

چرا مراجع تقلید، با صدور فتوی، مردم را برای دعا کردن برای ظهور به صورت عمومی ترغیب نمی‌کنند؟

 
پرسش
با سلام و احترام؛ در مورد دعا برای ظهور حضرت مهدی(ع) احادیث زیادی وجود دارد و خواسته شده برای ظهور زیاد دعا نماییم، و می‌دانیم با ظهور حضرت تمام مشکلات بشر حل خواهد شد، اما چرا مردم را برای دعا کردن به صورت عمومی ترغیب نمی‌کنیم؟! آیا نمی‌شود مراجع تقلید نسبت به این قضیه فتوا صادر نمایند تا شاید مردم از خواب غفلت بیدار شوند. متأسفانه به موضوع دعا برای حضرت کمتر پرداخته می‌شود. با تشکر
پاسخ اجمالی
اولاً: این‌گونه نیست که مردم رغبت نداشته باشند. ما می‌بینیم که بیشتر مردم پس از نمازها و حتی در قنوت نماز برای سلامتی امام زمان(عج) دعا می‌کنند و همین نشانگر رغبت آنها است. اگر عده کمی، کمتر دعا می‌کنند و یا موفق به دعا نمی‌شوند، شاید به جهت غوطه‌ور شدن آنان در زندگی مادی دنیا است که از امور معنوی و ظهور امام زمان(عج) غافل شدند، و یا این‌که به اهمیت آن آشنا نیستند که در این صورت باید اهمیت دعا برای آن حضرت و آثار مثبت آن‌را برای آنان بیان نمود.
ثانیاً: وظیفه منتظران آن حضرت فقط منحصر به دعا نیست، بلکه هر کدام از منتظران در وهله اول باید تلاش کنند تا به آرمان‌های آن حضرت جامه عمل بپوشند و پیروان و سربازان خوبی برای ایشان باشند، تا جایی که امام زمان (عج) به وجود این سربازان افتخار کند.
ثالثاً: علاوه بر موضوعات اشاره شده، دعا موضوعی باطنی در ارتباط انسان با خدا است و دعا در تمام موارد مشروع، امری پسندیده است به گونه‌ای که خداوند می‌فرماید: بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد».[1] اما این بدان معنا نیست که مردم را در این کار مجبور کنیم؛ زیرا اجبار مردم به دعای جمعی با صدور فتوا، نمی‌تواند دارای پشتوانه شرعی باشد و فقیه نمی‌تواند بدون دلیل فتوا به چیزی دهد.
 

[1] «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»، فرقان، 77.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:14 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

عبارت «و عجّل فرجهم» از چه زمانی به صلوات اضافه شد؟ و دلیل آن چه بود؟

 
پرسش
عبارت «و عجّل فرجهم» از چه زمانی به صلوات اضافه شد؟ و دلیل آن چه بود؟
پاسخ اجمالی
با تحقیق و جستجو در روایات به دست می‌آید؛ اضافه شدن واژه «و عجّل فرجهم» و «عجّل اللهمّ فرجهم» به صلوات در زمان پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بوده است، برای نمونه به چند روایت اشاره می‌شود:
1. در دعایی با نام «دعای حریق»[1] که امام صادق(ع) از امامان پیش از خود نقل می‌کند که جبرئیل بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد و این دعا را به آن حضرت تعلیم داد[2] در فرازی از آن آمده است: «...اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ وَ عَجِّلِ اللَّهُمَّ فَرَجَهُم‏...».[3] 
2. امام حسین(ع) از امام علی(ع) دعایی را نقل می‌کند که در فرازی از آن چنین آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى طَیِّبِ الْمُرْسَلِین ... ‏صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏...».[4]
3. اسحاق ابن عمار می‌گوید به امام صادق(ع) عرض کردم من از عقرب‌ها می‌ترسم، امام(ع) پس از بیان آداب خاص، فرمود، سه مرتبه بگو: «اللَّهُمَّ رَبَّ أَسْلَمَ‏ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ‏...».[5]
4. در روایت دیگری امام صادق می‌فرماید: هرکس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ‏»، نمی‌میرد مگر این‌که قائم از آل محمد را درک کند.[6]
5. عمرو بن ابی مِقدام می‌گوید: امام صادق(ع) دعایی را به من یاد دادند و فرمودند خیر دنیا و آخرت در این دعا جمع شده است، در یک فقره از آن دعا آمده: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ‏ وَ رُوحَهُمْ وَ رَاحَتَهُمْ وَ سُرُورَهُمْ وَ أَذِقْنِی طَعْمَ فَرَجِهِمْ وَ أَهْلِکْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس»‏.[7]
دلیلش هم درخواست رهایی از غم و اندوه و تقاضای گشایش در کارهای اهل بیت(ع) بوده است.
 

[1]. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 72، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق؛ شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 1، ص 220، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، چاپ اول، 1411ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 83، ص 165، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. 
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 83، ص 171 – 172، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. 
[3]. المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 78؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 1، ص 226.  
[4]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 3، ص 83 – 84، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. 
[5]. کلینى، محمد، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 570، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 83، ص 77، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. الکافی، ج ‏2، ص 583.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:13 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

امام عصر(ع) در زمان غیبت، در وقایع و حوادث بزرگ چه نقشی دارد؟

 
پرسش
سلام؛ دلایل شما را بر وجود امام زمان خواندم، امّا سؤال این‌جا است که نقش امام به عنوان خلیفة الله در وقایع بزرگی؛ چون جنگ‌‌های جهانی و کشتار وسیع انسانی و مانند آن چگونه قابل توجیه است؟ از طرفی تمام شواهد نشان از دیدارهای انفرادی با ایشان آن هم اکثراً در ارتباط با مسائل کم اهمیت فردی است که نمی‌تواند شاهد عقلی قابل قبول باشد!
پاسخ اجمالی

با بیان چند نکته امیدواریم بتوانیم پاسخی مناسب برای پرسش مطرح شده بیان کنیم.
1. سه نوع تکلیف برای سه گروه وجود دارد.
الف. تکلیف برای خدا که در علم کلام تعبیر به وجوب لطف بر خداوند می‌کنند، زمانی که خداوند حکیم انسان را آفرید لطفش اقتضا می‌کند که اسباب هدایت او را نیز با وی همراه کند و از جمله آن اسباب ارسال رسولان و هدایت‌گرانی است که باید برایشان بفرستد.
ب. تکلیفی که شامل رسول و هادی است؛ به این معنا که در مقابل مسئولیت و تکلیف نباید شانه خالی کند.
ج. تکلیفی که شامل مردم است که پس از دو مرحله پیشین این مردم هستند که باید آنان را به عنوان هادی و رهبر بپذیرند که در غیر این صورت باید پذیرای آثار و پیامدهای ناشی از آن باشند، همچنان‌که بسیاری از پیامبران و امامان به دلیل کوتاهی مردم خانه نشین شده و این مسئولیت از آنان برداشته شد.
در مورد امام عصر(ع) نیز این مردم هستند که باید آمادگی برای ظهور حضرتشان را پیدا کنند و اگر مردم به دلیل سرگرمی به دنیا و غفلت یا هر دلیل دیگری سرگرم زندگی دنیایشان شدند و از دین و رهبران دینی غافل شدند، مسئولیتش ربطی به رهبر دینی ندارد.   
2. با یک پاسخ نقضی در روشن‌تر شدن موضوع تلاش می‌کنیم، از کسانی اسلام و قرآن را قبول داشته اما با این وجود، دغدغه این پرسش را دارند می­پرسیم: موضع‌گیری حضرت خضر(ع) در مقابل کشتار بنی اسرائیل توسط فرعونیان چه بوده است؛ و چرا ایشان خود را تنها درگیر برخی مسائل جزئی چون خراب کردن یک دیوار و کشتن یک بچه و سوراخ کردن یک کشتی کرده است؟!
3. نتیجه این‌که به یک معنا غیبت امام زمان(ع)، یعنی نقش نداشتن مستقیم و عدم دخالت در امور ظاهری تا این‌که مردم خودشان تصمیم بگیرند و خودشان عمل کنند تا زمانی که خداوند مصلحت ببیند و آن حضرت را از پرده غیبت آشکار کند.


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:06 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

ترجمه و تفسیر دعای «الهی عظم البلاء» چیست؟

 
پرسش
ترجمه و تفسیر دعای «الهی عظم البلاء» چیست؟
پاسخ اجمالی
این دعا از سه بخش تشکیل شده است:
در بخش اول به آزمایش بزرگی که مردم در زمان غیبت به آن مبتلا گشتند اشاره شده است.
در بخش دوم بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، به لزوم فرمان‌برداری مؤمنان از آن بزرگواران به سبب جایگاه والایی که دارند می‌پردازد.
در بخش پایانی دعا چنین سفارش شده است که؛ از خداوند بخواهیم، به سبب حقوق و منزلتی که معصومان(ع) بر ما دارند امور ما را کفایت نموده و ما را یاری نمایند. 
علاوه بر این‌که؛ این دعا در کتاب جمال الأسبوع،[1] المزار (للشهید الأول)،[2] مصباح کفعمی،[3] المزار الکبیر[4] با اندکی تفاوت ذکر شده است، در کتاب «الزام الناصب» چنین نقل شده است: شیخ جلیل امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی مؤلف کتاب تفسیر «مجمع البیان» در کتاب «کنوز النجاح» گفته است: دعایی که حضرت امام مهدی(عج) به أباالحسن محمد بن أحمد بن أبی لیث -رحمت خدای متعال بر او باد- در شهر بغداد در مقابر قریش به او تعلیم داد و أبو الحسن از زندان از ترس کشتن به مقابر قریش پناه برده بود و به برکت این دعا خداوند او را از کشته شدن نجات داد.
أبو الحسن گوید: همانا حضرت مهدی(ع) به من این دعا را آموزش داد و فرمود که چنین بگویم:
«اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ.
 اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلًا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ.
 یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی».
خدایا! بلا و مصایب ما بزرگ شد و بیچارگى ما بسى روشن و پرده از روى کار برداشته شد و امیدم ناامید شد و زمین [با همه پهناورى] بر ما تنگ آمد و آسمان، رحمتش را از ما منع کرد و تنها تویى یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما در هر سختى و آسانى بر لطف توست.
 خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد که صاحب امر الهى [و مقام خلافت] هستند و بر ما اطاعتشان را واجب کردى و به واسطه این مطاع بودن مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق منزلت و قدر آنها که به ما گشایشی نزدیک چون چشم بهم زدن یا زودتر عطا فرما!
 اى محمد و اى على شما مرا کفایت کنید که شما کافى هستید و مرا یارى کنید که شما یاران منید. اى مولاى من! اى صاحب الزمان! فریادرس فریادرس فریادرس، مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب.[5]
راوی گوید: همانا آن ‌حضرت وقتی به این فراز  از دعا «یا صاحب الزمان» که رسید به سینه شریف خود اشاره کرد.
 

[1]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 280- 281، دار الرضی، قم، چاپ اول، بی تا.
[2]. عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الأئمة(ع)،  ص 212، مدرسه امام مهدی(عج)، قم، چاپ اول، 1410ق.
[3]. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 176، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق.
[4]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 591، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق.
[5]. یزدی حایری، علی‏، الزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)‏، محقق و مصحح: عاشور، علی‏، ج 2، ص 43، مؤسسة الأعلمی‏، بیروت، چاپ اول، 1422ق.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:06 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

چرا هنگام سلام به امام مهدی(عج) رو به طرف جنوب غربی می‌‌ایستیم؟

 
پرسش
سلام؛ چرا هنگام سلام به امام زمان(عج) رو به طرف جنوب غربی می‌‌ایستیم؟
پاسخ اجمالی

افرادی که بعد از نمازها به ائمه اطهار(ع) ادای سلام و احترام می‌­کنند، در جهتی می‌­ایستند که صورتشان روبروی مرقد مطهر آن امامان بزرگوار باشد و در مورد حضرت مهدی(عج) نیز رو به کعبه که محل ظهور آن‌حضرت است ادای سلام می‌­کنند.
این جهت در مناطق مختلف جغرافیایی می­‌تواند متفاوت باشد، اما در کشور ایران، همان جهت جنوب غربی است.


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:04 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آیا در نهج البلاغه به ظهور حضرت امام مهدی(عج)، اشاره‌ای شده است؟

 
پرسش
آیا در نهج البلاغه به موضوع ظهور و منجی عالم بشریت، اشاره‌ای شده است؟
پاسخ اجمالی
کتاب نهج البلاغه‌ در برگیرنده سخنان حضرت امام علی(ع) در زمینه‌های مختلف است. مطالب متعددی در نهج ‌البلاغه وجود دارد، که برخی از آنها مربوط به امام مهدی(عج) است:
1. خطبه 182آمده است: «زره حکمت و دانش بر تن دارد، و آن‌را با تمامى آداب، و با توجّه و معرفت کامل، فرا گرفته است. حکمت گمشده او است که همواره در جست‌وجوى آن است و نیاز او است که آن‌را طلب می‌کند. او غریب است در آن زمانى که اسلام چون شترى خسته که دُم بر زمین گذاشته و سینه بر آن نهاده دچار غُربت است. او باقى مانده حجّت‏هاى الهى، و آخرین جانشین از جانشینان پیامبران است»‏.[1]
این جملات اشاره صریحی به موعود آخر الزمان حضرت امام مهدی(عج) دارد.[2] ابن ابی الحدید نیز در شرح آن می‌گوید: شیعیان معتقدند که منظور امام علی(ع) از این سخنان، حضرت مهدی منتظر است... بعید نیست منظور او همان قائم آل محمد باشد که در آخر الزمان قیام می‌کند.[3]
2. خطبه 150: «بدانید آن‌کس از ما (حضرت مهدى «عج») که فتنه‌هاى آینده را دریابد، با چراغى روشن‌گر در آن گام می‌نهد، و بر جاى پاى صالحان گام نهد (بر همان سیره و روش پیامبر(ص) و امامان(ع) رفتار می‌کند) تا گره‌ها را بگشاید، بردگان و ملّت‌هاى اسیر را آزاد سازد، جمعیّت‌هاى گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آورى می‌کند. حضرت مهدى(عج) سال‌هاى طولانى در پنهانى از مردم به سر می‌برد، آن‌چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی‌شناسند، اگر چه در یافتن اثر و نشانه‌ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهى براى درهم کوبیدن فتنه‌ها آماده می‌گردند، و چونان شمشیرها صیقل می‌خورند، دیده‌هاشان با قرآن روشنایى گیرد، و در گوش‌هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، و در صبحگاهان و شامگاهان جام‌هاى حکمت سر می‌کشند».[4]
به نظر می‌رسد که همین دو مورد را می‌توان مخصوص امام مهدی(عج) دانست.
لازم به ذکر است که سخنان دیگر از امام علی(ع) درباره امام زمان نقل شده است که در نهج ‌البلاغه نیامده و باید در کتاب‌های دیگر، به جست‌وجوی آن پرداخت. برای نمونه؛ می‌توان به این جمله اشاره کرد: «بأبی ابن خیرة الإماء...»؛[5] پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزها... .
 

[1]. «قَدْ لَبِسَ لِلْحِکْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِیعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَیْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا فَهِیَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِی یَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِی یَسْأَلُ عَنْهَا فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِیبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِیَّةٌ مِنْ بَقَایَا حُجَّتِهِ خَلِیفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِیَائِهِ‏»؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، ص 263، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[2]. هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجى، ابراهیم‏، ج 10، ص 350، مکتبة الأسلامیة، تهران، چهارم، 1400ق.
[3]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 10، ص 96، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.
[4]. «أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَکَهَا مِنَّا یَسْرِی فِیهَا بِسِرَاجٍ مُنِیرٍ وَ یَحْذُو فِیهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِینَ لِیَحُلَّ فِیهَا رِبْقاً وَ یُعْتِقَ فِیهَا رِقّاً وَ یَصْدَعَ شَعْباً وَ یَشْعَبَ صَدْعاً فِی سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا یُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یُرْمَى بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوح‏»؛ نهج البلاغه، ص 208؛ شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)، ج 9، ص 127.
[5]. شرح نهج البلاغة (ابن أبی الحدید)، ج ‏7، ص 59؛ ثقفی، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات أو الإستنفار و الغارات، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج ‏1، ص 12، انجمن آثار ملی، تهران، چاپ اول، 1395ق؛ ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 228، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، 1397ق.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:04 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

آیا پس از امام زمان(ع)، دوازده مهدی دیگر خواهند آمد؟

 
پرسش
ماجرای دوازده مهدی پس از امام زمان(عج) چیست؟
پاسخ اجمالی
روایاتی در منابع حدیثی نقل شده است که بعد از امام زمان(عج) یازده و یا دوازده مهدی حکومت خواهند کرد:
1. ابو بصیر می‌گوید: به امام صادق(ع) گفتم: اى فرزند رسول خدا! من از پدر شما شنیدم که می‌فرمود: پس از قائم(عج) دوازده مهدى خواهند آمد، امام صادق(ع) فرمود: «دوازده مهدى گفته است نه دوازده امام، آنها گروهی از شیعیان ما هستند که مردم را به دوستی و شناخت حق ما می‌خوانند».[1]
2. ابو حمزه ثمالى روایت می‌کند که حضرت صادق(ع) ضمن حدیثی طولانى فرمود: «اى ابو حمزه ما را بعد از قائم(عج) یازده مهدى خواهد بود که همه از اولاد حسین(ع) هستند».[2]
3. امام صادق(ع) فرمود: «بعد از قائم(عج) دوازده مهدى از فرزندان حسین(ع) حکومت خواهند کرد».[3]
علامه مجلسی در توضیح این دسته از روایات می‌گوید:
اخباری که بیان شد مخالف روایات مشهور شیعه است و راه تأویل و توجیه آن بر دو گونه است:
اول: مقصود از دوازده مهدى؛‏ پیامبر خدا(ص) و  باقی امامان معصوم(ع) غیر از حضرت قائم(عج) است؛ بدین معنا که آنها بعد از قائم(ع) به دنیا رجعت نموده و  به ترتیب به حکومت خواهند رسید و در گذشته نیز از شیخ حسن بن سلیمان روایت کردیم که مهدی را به همه امامان(ع) تأویل کرده بود و هم او گفت: که بعد از رحلت امام مهدی(عج) دوباره به دنیا بر می‌گردند و نیز با این روایت می‌توان بعضى از اخبار مختلف را که درباره مدت حکومت قائم آل محمد رسیده است‏ را با هم جمع کرد.
دوم: مراد از این مهدی‌ها؛ جانشینان حضرت قائم(عج) هستند که همزمان با رجعت امامان معصوم(ع) – که جهت خالی نماندن زمین از حجت انجام می‌پذیرد - مردم را به دین خدا دعوت می‌نمایند.[4]
البته توجیه اول، با آنچه در روایت دوم و سوم وجود دارد که این دوازده مهدی، همگی از نسل امام حسین(ع) می‌باشند و نیز روایت اول که آنها را امام نمی‌داند، منافات دارد.
 

[1]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 358، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق.
[2]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، محقق، مصحح، تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 478، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.
[3]. حلی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر، محقق، مصحح، مظفر، مشتاق، ص 166، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، 1421ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 53، ص 148 – 149، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 2 مرداد 1394  ] [ 7:02 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]