ضیافت خاصان پروردگار
شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است و جا دارد که مَؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هر چه بیشتر از این ماه توصیه کنند. چون ماه ضیافت الهی است، در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منّان و کریم مینشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسانها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهرهمندند؛ این سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.
منبع:
آیة الله خامنهای، خطبههای نماز جمعه تهران 10/01/1369
ادامه مطلب
تلاوت قرآن همراه با تأمل
دوستان سعی کنند در همه اوقات - به خصوص در ماه رمضان - تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگیتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم، با تأمل و تدبر اثر میبخشد. تلاوت عجلهیی که همین طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه این که بی فایده باشد - بالأخره انسان همین که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این طور قرآن خواندن منع کرد. لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما میشود فهمید. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آن چه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا میکند که با بیان دیگری حاصل نمیشود؛ بیشتر با تدبر حاصل میشود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتی مثلاً ده آیه مرتبط به هم را میخواند، یک احساس و یک اشتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه میخواند، انتباه(توجه) دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا میکند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر میفهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیات دولت، 17/07/1384.
ادامه مطلب
افطار با خرما یا كشمش یا شیرینى یا شیر یا آب وِلَرم
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: أفضَلُ ما یَبدَأُ بِهِ الصّائِمُ بِزَبیبٍ أو شَیءٍ حُلوٍ(26) ؛ برترین چیزى كه روزهدار، افطارش را با آن آغاز مىكند، كشمش یا چیزى شیرین است.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: كانَ رَسولُ الله صلىاللهعلیهوآله أوَّلُ ما یُفطِرُ عَلَیهِ فی زَمَنِ الرُّطَبِ الرُّطَبُ، و فی زَمَنِ التَّمرِ التَّمرُ(27) ؛ اوّلین چیزى كه پیامبر خدا روزهاش را با آن افطار مىكرد، در زمانِ رُطَب، رطب بود و در زمانِ خرما، خرما. (رُطَب، خرماى رسیده است و تَمر، خرماى خشك.)
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: مَن أفطَرَ عَلى تَمرٍ حَلالٍ، زیدَ فی صَلاتِهِ أربَعُمِئَةِ صَلاةٍ(28) ؛ هر كس با خرماى حلال افطار كند، به پاداش نمازش به اندازه چهارصد نماز افزوده مىشود.
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: كانَ رَسولُ الله صلىاللهعلیهوآله إذا صامَ فَلَم یَجِدِ الحَلواءَ أفطَرَ عَلَى الماءِ(29) ؛ پیامبر خدا، هر گاه روزه بود و حلوا (شیرینى) نمىیافت، با آب افطار مىكرد.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: كانَ رَسولُ الله صلىاللهعلیهوآله إذا أفطَرَ بَدَأَ بِحَلواءَ یُفطِرُ عَلَیها، فَإِن لَم یَجِد فَسُكَّرَةٍ أو تَمَراتٍ، فَإِذا أعوَزَ ذلِكَ كُلُّهُ فَماءٍ فاتِرٍ، و كانَ یَقولُ: یُنَقِّی المَعِدَةَ وَالكَبِدَ، ...(30) ؛ پیامبر خدا، هر گاه افطار مىكرد، با حلوا (شیرینى) آغاز مىكرد و اگر نمىیافت، با شِكر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند، با آب ولرم افطار مىكرد و مىفرمود: «معده و كبد را تمیز مىكند و بو و دهان را خوشبو مىسازد و دندانها را محكم مىكند و سیاهى چشم را تقویت مىكند و مردمك چشم را پر نور مىسازد و گناهان را كاملاً مىشوید و هیجان و رگها و صفراى غالب را مىنشاند و بلغم را قطع مىكند و حرارت معده را آرام مىكند و سردرد را مىبرد.»
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: إنَّ عَلِیّا علیهالسلام كانَ یَستَحِبُّ أن یُفطِرَ عَلَى اللَّبَنِ(31) ؛ على علیهالسلام خوش مىداشت كه با شیر، افطار كند.
- قال الامام الصادق علیهالسلام: الإِفطارُ عَلَى الماءِ یَغسِلُ الذُّنوبَ مِنَ القَلبِ (32) ؛ افطار با آب، آلودگىها را از دل مىشوید.
ادامه مطلب
خواندن دعای پیش از افطار
- إنَّ النَّبِیَّ صلىاللهعلیهوآله كانَ إذا أفطَرَ قالَ:
بِسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ (17) ؛ پیامبر صلىاللهعلیهوآله، هر گاه افطار مىكرد، مىگفت:
«به نام خدا. خدایا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- عمل الیوم واللیلة عن ابن عبّاس: كانَ رَسولُ اللهِ صلىاللهعلیهوآله إذا أفطَرَ یَقولُ:
اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(18) ؛ به نقل از ابن عبّاس ـ پیامبر خدا، هر گاه افطار مىكرد، مىگفت:
«خدایا! براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار كردیم. پس از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: إذا قُرِّبَ إلى أحَدِكُم طَعامٌ و هُوَ صائِمٌ فَلیَقُل:
بِاسمِ اللهِ وَالحَمدُللهِِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ، سُبحانَكَ و بِحَمدِكَ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(19) ؛ هر گاه نزدیك یكى از شما كه روزه است، غذایى آوردند، بگوید:
«به نام خدا، و حمد از آنِ خداست. خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم. تو منزّهى و تو را مىستایم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- عمل الیوم واللیلة عن معاذ: كانَ رَسولُ اللهِ صلىاللهعلیهوآله إذا أفطَرَ قالَ:
الحَمدُللهِِ الَّذی أعانَنی فَصُمتُ، و رَزَقَنی فَأَفطَرتُ(20) ؛ پیامبر خدا، هر وقت افطار مىكرد، مىگفت: «سپاس، خدایى را كه مرا یارى كرد تا روزه گرفتم و روزىام داد تا افطار كردم.»
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ دَعوَةً: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُكَ بِرَحمَتِكَ الَّتی وَسِعَت كُلَّ شَیءٍ أن تَغفِرَ لی ذُنوبی(21) ؛ روزهدار را هنگام افطارش، دعایى چنین است: «پروردگارا! تو را به آن رحمتت كه هر چیز را فرا گرفته است، مىخوانم كه گناهانم را بیامرزى.»
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: ما مِن عَبدٍ یَصومُ فَیَقولُ عِندَ إفطارِهِ: «یا عَظیمُ یا عَظیمُ؛ أنتَ إلهی لا إلهَ لی غَیرُكَ، اِغفِر لِیَ الذَّنبَ العَظیمَ؛ إنَّهُ لا یَغفِرُ الذَّنبَ العَظیمَ إلاَّ العَظیمُ» إلاّ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(22)؛ هیچ بندهاى نیست كه روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمىآمرزد» ، مگر آن كه از گناهانش بیرون مىآید ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است.
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: جاءَ قَنبَرٌ مَولى عَلِیٍّ علیهالسلام بِفِطرِهِ إلَیهِ ... فَلَمّا أرادَ أن یَشرَبَ قالَ:
بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(23) ؛ قنبر، غلام على علیهالسلام، افطارى را نزد وى آورد... . چون خواست بیاشامد، فرمود: «به نام خدا . خداوندا! براى تو روزه گرفتیم و با روزىِ تو افطار كردیم. پس، از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- قال الإمام الكاظم عن آبائه علیهمالسلام: إذا أمسَیتَ صائِما فَقُل عِندَ إفطارِكَ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ» یُكتَب لَكَ أجرُ مَن صامَ ذلِكَ الیَومَ(24) ؛ امام كاظم علیهالسلام به نقل از پدرانش علیهمالسلام فرمود: چون روزه بودى، هنگام افطار خویش بگو: «خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم» تا برایت پاداش كسى را بنویسند كه آن روز را روزه داشته است.
- قال الإمام الرضا علیهالسلام: مَن قالَ عِندَ إفطارِهِ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمنا بِتَوفیقِكَ و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا بِأَمرِكَ، فَتَقَبَّلهُ مِنّا وَاغفِر لَنا إنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ» غَفَرَ اللهُ ما أدخَلَ عَلى صَومِهِ مِنَ النُّقصانِ بِذُنوبِهِ (25)؛ هر كس هنگام افطارش بگوید: «خداوندا! با توفیق تو، برایت روزه گرفتیم و به فرمان تو با روزىات افطار كردیم. پس، آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز! همانا تو آمرزنده مهربانى»، خداوند، كاستىهایى را كه او با گناهانش بر روزهاش وارد كرده، مىآمرزد.
ادامه مطلب
دعا كردن
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ(12) ؛ براى روزهدار، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب است.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: إنَّ لِكُلِّ صائِمٍ دَعوَةً، فَإِذا هُوَ أرادَ أن یُفطِرَ فَلیَقُل عِندَ أوَّلِ لُقمَةٍ:
یا واسِعَ المَغفِرَةِ اغفِر لی(13)؛ هر روزهدارى، یك دعا (ى مستجاب) دارد. پس هر گاه خواست افطار كند، هنگام اوّلین لقمه بگوید: «اى آن كه آمرزشت گسترده است! مرا بیامرز!»
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: لِكُلِّ عَبدٍ صائِمٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ عِندَ إفطارِهِ، اُعطِیَها فِی الدُّنیا أو ذُخِرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ (14) ؛ هر بنده روزهدارى، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب دارد، كه آن، یا در دنیا به او داده مىشود و یا براى آخرتش ذخیره مىشود.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم: الصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ، وَالإِمامُ العادِلُ، و دَعوَةُ المَظلومِ(15) ؛ سه نفرند كه دعایشان رد نمىشود: روزهدار، تا آن كه افطار كند؛ پیشواى دادگر؛ و نفرین ستمدیده.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّى تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ و تَصیرَ إلَى العَرشِ: ... وَالصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ (16)؛ چهار نفرند كه دعایى از آنان رد نمىشود، تا آن كه درهاى آسمان براى آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: ... (یكی از آنان) روزهدار، تا آن كه افطار كند.
ادامه مطلب
صدقه دادن
- قال الإمام الرضا علیهالسلام: مَن تَصَدَّقَ وَقتَ إفطارِهِ عَلى مِسكینٍ بِرَغیفٍ، غَفَرَ اللهُ لَهُ ذَنبَهُ، و كَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ(9) ؛ هر كس پیش از افطار كردن، گِردهاى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مىآمرزد و براى او ثواب آزاد كردن بندهاى از فرزندان اسماعیل را مىنویسد.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: كانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام إذا كانَ الیَومُ الَّذی یَصومُ فیهِ أمَرَ بِشاةٍ فَتُذبَحُ و تُقطَعُ أعضاءً و تُطبَخُ، فَإِذا كانَ عِندَ المَساءِ أكَبَّ عَلَى القُدورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ المَرَقِ و هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقولُ: «هاتُوا القِصاعَ، اِغرِفوا لاِلِ فُلانٍ وَاغرِفوا لاِلِ فُلانٍ»، ثُمَّ یُؤتى بِخُبزٍ و تَمرٍ فَیَكونُ ذلِكَ عَشاءَهُ، صَلَّى اللهُ عَلَیهِ و عَلى آبائِهِ(10)؛ امام صادق علیهالسلام فرمود كه امام سجّاد علیهالسلام هر روز كه روزه مىگرفت، دستور مىداد كه گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر كه مىشد، بر روى دیگها خم مىشد تا بوى آب گوشت را در حال روزه احساس كند. سپس مىفرمود: «ظرفها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. براى فلان خانواده بریزید... .» سپس نان و خرماى خشك مىآوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!
ادامه مطلب
به تاخیر نیانداختن افطار
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما عَجَّلُوا الفِطرَ (1) ؛
مردم، تا وقتى كه زود افطار مىكنند، در نیكىاند.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: عَجِّلُوا الإِفطارَ و أخِّرُوا السَّحورَ .(2) ؛
افطارى را زود بخورید و سحرى را به تأخیر اندازید.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ فی دینِهِ تَعجیلُ فِطرِهِ و تَأخیرُ سَحورِهِ(3) ؛
از دین شناسى مرد(فرد)، زود افطارى خوردن و تأخیر در سحرى خوردن است.
ادامه مطلب
داستان دو زن روزه دار که غیبت مردم میکردند
روایتشده دو زن در عهد پیامبر (صلی الله علیه و آله) روزهدار بودند، در آخر روز حالشان از شدت گرسنگی و تشنگی وخیم شد و نزدیک بود که تلف گردند، پس فرستادند کسی را پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که تا از آن حضرت اذن افطار بگیرند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) ظرفی را فرستاد برای آن زنان، فرمود: به ایشان بگو که در داخل این ظرف قی کنید آنچه که خوردید، پس یکی از آندو قی کرد نیمی از آن ظرف را از لختههای خون و گوشتخالص پر کرد، و آن دیگری نیز با قی و استفراق خویش بقیه ظرف را پر نمود، مردم از این ماجرا به شگفت درآمدند و تعجب کردند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: این دو زن از آنچه که بر آنها حلال بود امساک نمودند، و بر آنچه که بر آنان حرام بود روزه خویش را باطل نمودند، به این صورت که نشستند در کنار هم دیگر، از مردم غیبت کردند، و این است آنچه که پشتسر مردم گفتند که در این ظرف است، از گوشتهای آنان.
سوم- نگهداری گوش از شنیدن هر مکروهی، زیرا هر چیزی گفتنش حرام است، شنیدن و گوش فرا دادن به او نیز حرام است، و لذا به پیشگاه خداوند گناه شنونده دروغ و خورنده حرام یکسان است، که خداوند در قرآن میفرماید:
سماعون للکذب اکالون للسحت (11)
چهارم- نگهداشتن بقیه اعضاء و جوارح بدن است از قبیل دست و پا از مکاره و نگهداری شکم از شبهات و غذاهائی که مشتبه است در وقت افطار، پس معنی ندارد که صائم از غذای حلال پرهیز کند، سپس با فعل حرام افطار نماید روزه خویش را (با دروغ و نمامی و غیبت) پس مثال این صائم همانند کسی است که در یک شهر قصری بسازد و آنگاه شهر را خراب کند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چه بسا روزهداری است که از روزهاش جز گرسنگی و تشنگی چیزی عایدش نمیگردد.
پنجم- از غذای حلال وقت افطار آن قدر نخورد که معده پر شود که هیچ ظرفی مبغوضتر به پیشگاه خداوند از شکم پری نیست که از غذای حلال پر شده باشد، که در نتیجه قدرت هیچ گونه عبادتی و بهره برداری از شبهای پر فیض ماه رمضان نداشته باشد، و ثانیا این عمل با روزهداری و دستورات روحانی و معنوی روزه و اثرات آن منافات دارد.
ششم- اینکه قلبش بعد از افطار مضطرب و معلق بین خوف و رجا باشد، زیرا نمیداند که آیا روزهاش مقبول حضرت حق قرار گرفته یا خیر، آیا با قبولی روزهاش جزء مقربین استیا با عدم قبولی روزه جزء آنهائی که مشمول خشم خداوند هستند میباشد، پس این است معنی واقعی و باطنی روزه، که این نوع روزه در رتبه انبیاء و اولیاء گرامی خدا خواهد بود. (12)
ادامه مطلب
شرائط روزه دار از زبان امام صادق (ع)
اول بستن چشم و حفظ کردن آن از نگریستن طولانی به سوی هر چیزی که نهی یا مکروه شده.
امام صادق ( علیهالسلام) فرمود: وقتی که روزه هستی باید گوش و چشم و مو و پوست و دیگر اعضای بدنت روزه باشند، یعنی از گناهانی که بر آن اعضاء حرام شده اجتناب نمایند و حتی چیزی که قلب را به خود مشغول مینماید و از ذکر خدا غافل میسازد، باید پرهیز کرد.
و یا در حدیث دیگر امام میفرماید: نباید روز روزهداریتبا روز فطرت مساوی و برابر باشد، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: نگاه تیر مسمومی از تیرهای ابلیس است، پس کسی که از لذت آن نگاه بگذرد، برای ترس از خدا، خداوند ایمانی به او مرحمتخواهد فرمود، که حلاوتش را در قلب خویش احساس نماید.
دوم حفظ زبان از هذیان، دروغ، و غیره است. مراء و جدال را رها کن، و خادم خویش را رنج نده و در حال روزه، با وقار و حلیم باش، که هرزگی و هرزه گوئی تو را در حال روزه به جهال و یاوه گویان ملحق نسازد، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنید از زنی که بجاریه خویش فحش و ناسزا میگفت، در حالی که روزهدار هم بود، حضرت برای او دستور فرمود طعامی بیاورند، فرمود به آن زن که بخور، عرض کرد یا رسول الله من روزه دارم حضرت فرمود چگونه روزهداری و حال آنکه به جاریهات نسبت ناسزا میدهی و فحاشی میکنی، و به راستی روزه فقط امساک از طعام و شراب نیست.
ادامه مطلب
روزه داران به سه درجه تقسیم میگردند
در آداب و شرائط روزه و صائمین و نحوه روزهداری مرحوم فیض کاشانی رحمة الله علیه در کتاب محجة البیضاء خویش تقسیماتی قائل است و روزه آنان را به سه درجه تقسیم نموده است.
1- صوم العموم
2- صوم الخصوص
3- صوم خصوص الخصوص
اما صوم العموم، و آن نگهداشتن شکم و فرج از حرام و شهوات نامشروع میباشد که آن امساک از تمامی خوردنیها و آشامیدنیها و مفطرات دیگر است که از اذان صبح تا اذان مغرب کل چیزهائی که روزه را باطل مینماید اجتناب نموده، و روزه خویش را باطل نمیگرداند.
و اما صوم الخصوص، و آن نگهداشتن گوش و چشم و زبان و دست و پا و سایر جوارح از کل معاصی و گناهان است، در اینجا مرحوم فیض تکیه به روایاتی میفرمایند که ما در بخشهای خود آوردهایم و به طور اشاره متذکر میگردیم:
ادامه مطلب