شهيد داريوش ساکي

برادران همرزم در سنگر دانشگاه! خدا را فراموش نكنيد.حرمت خون آنها را حفظ كنيد و آن را پايمال نكنيد! شهيد داريوش ساکي

 وقتي جنگ شروع شد به فکر افتاد برود جبهه . نه توي مجلس بند مي شد نه وزارت خانه . رفت پيش امام . گفت « بايد نامنظم با دشمن بجنگيم تا هم نيروها خودشان را آماده کنند، هم دشمن نتواند پيش بيايد. » برگشت و همه را جمع کرد. گفت « آماده شويد همين روزها راه مي افتيم » . پرسيديم «امام؟» گفت «دعامان کردند.»
خاطره اي از زندگي شهيد مصطفي چمران

 





[ یک شنبه 13 مرداد 1392  ] [ 2:44 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]