تولد حضرت عيسي(ع)
هدف اصلی در تولد حضرت عیسی –ع- به این صورت خرق العاده و بی سابقه نشان دادن اعجاز الهی و بیان قدرت بیکران خداوند است و این هدف با همسر داشتن حضرت مریم –ع- و تولد یافتن حضرت عیسی –ع-به طور معمول و طبیعی حاصل نمی شد . برای آگاهی بیشتر شما از این حادثه عجیب توجه شما را به توضیح و تفسیر این آیات جلب می نماییم :
قرآن كريم درباره حامله شدن حضرت مريم چنين مي گويد:
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا (مریم - 16) فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا (17) قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا (18) قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا (19) قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا (20)
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا (21)
16- در اين كتاب (آسمانى قرآن) از مريم ياد آر، آن هنگام كه از خانوادهاش جدا شد و در ناحيه شرقى قرار گرفت.
17- و حجابى ميان خود و آنها افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد) در اين هنگام ما روح خود را به سوى او فرستاديم و او در شكل انسانى بىعيب و نقص بر مريم ظاهر شد.
18- او (سخت ترسيد و) گفت من به خداى رحمن از تو پناه مىبرم اگر پرهيزگار هستى.
19- گفت من فرستاده پروردگار توام (آمدهام) تا پسر پاكيزهاى به تو ببخشم!
20- گفت چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد در حالى كه تا كنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلودهاى هم نبودهام؟!
21- گفت مطلب همين است كه پروردگارت فرموده، اين كار بر من سهل و آسان است، ما مىخواهيم او را نشانهاى براى مردم قرار دهيم و رحمتى از سوى ما باشد، و اين امرى است پايان يافته (و جاى گفتگو ندارد) .
قرآن کریم پس از بيان سرگذشت يحيى- ع- رشته سخن را به داستان تولد عيسى - ع-و سرگذشت مادرش مريم مىكشاند، چرا كه پيوند بسيار نزديكى در ميان اين دو ماجرا است.
اگر تولد يحيى از پدرى پير و فرتوت و مادرى نازا عجيب بود، تولد عيسى از مادر بدون پدر عجيبتر است.
اگر رسيدن به مقام عقل و نبوت در كودكى، شگفتانگيز است، سخن گفتن در گهواره آنهم از كتاب و نبوت، شگفتانگيزتر است.
و به هر حال هر دو آيتى است از قدرت خداوند بزرگ، يكى از ديگرى بزرگتر، و اتفاقا هر دو مربوط به كسانى است كه با هم قرابت بسيار نزديك از جهت نسب داشتند چرا كه مادر يحيى خواهر مادر مريم بود، و هر دو زنانى نازا و عقيم بودند و در آرزوى فرزندى صالح به سر مىبردند.
نخستين آيه مورد بحث مىگويد، در كتاب آسمانى قرآن از مريم سخن بگو آن گاه كه از خانواده خود، جدا شده و در يك منطقه شرقى قرار گرفت (وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا
).
او در حقيقت مىخواست مكانى خالى و فارغ از هر گونه دغدغه پيدا كند كه به راز و نياز با خداى خود بپردازد و چيزى او را از ياد محبوب غافل نكند به همين جهت طرف شرق بيت المقدس (آن معبد بزرگ) را كه شايد محلى آرامتر و يا از نظر تابش آفتاب پاكتر و مناسبتر بود برگزيد.
كلمه انتبذت از ماده نبذ به گفته راغب به معنى دور انداختن اشيا ء غير قابل ملاحظه است، و اين تعبير در آيه فوق شايد اشاره به آن باشد كه مريم به صورت متواضعانه و گمنام و خالى از هر گونه كارى كه جلب توجه كند، از جمع، كنارهگيرى كرد، و آن مكان از خانه خدا را براى عبادت انتخاب نمود.
در اين هنگام، مريم حجابى ميان خود و ديگران افكند تا خلوتگاه او از هر نظر كامل شود (فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً
(در اين جمله، تصريح نشده است كه اين حجاب براى چه منظور بوده، آيا براى آن بوده كه آزادتر و خالى از دغدغه و اشتغال حواس بتواند به عبادت پروردگار و راز و نياز با او پردازد يا براى اين بوده است كه مىخواسته شستشو و غسل كند؟ آيه از اين نظر ساكت است.
به هر حال در اين هنگام ما روح خود (يكى از فرشتگان بزرگ) را به سوى او فرستاديم و او در شكل انسان كامل بىعيب و نقص و خوش قيافهاى بر مريم ظاهر شد (فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا
).
پيدا است كه در اين موقع چه حالتى به مريم دست مىدهد، مريمى كه همواره پاكدامن زيسته، در دامان پاكان پرورش يافته، و در ميان جمعيت مردم ضرب المثل عفت و تقوا است، از ديدن چنين منظرهاى كه مرد بيگانه زيبايى به خلوتگاه او راه يافته چه ترس و وحشتى به او دست مىدهد؟ لذا بلافاصله صدا زد: من به خداى رحمان از تو پناه مىبرم اگر پرهيزكار هستى (قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا
).
و اين نخستين لرزهاى بود كه سراسر وجود مريم را فرا گرفت.
بردن نام خداى رحمان، و توصيف او به رحمت عامهاش از يك سو، و تشويق او به تقوى و پرهيزكارى از سوى ديگر، همه براى آن بود كه اگر آن شخص ناشناس قصد سويى دارد او را كنترل كند، و از همه بالاتر پناه بردن به خدا، خدايى كه در سختترين حالات تكيهگاه انسان است و هيچ قدرتى در مقابل قدرت او عرض اندام نمىكند مشكلات را حل خواهد كرد.
مريم با گفتن اين سخن در انتظار عكس العمل آن مرد ناشناس بود، انتظارى آميخته با وحشت و نگرانى بسيار، اما اين حالت ديرى نپائيد ناشناس زبان به سخن گشود و ماموريت و رسالت عظيم خويش را چنين بيان كرد و گفت من فرستاده پروردگار توام! (قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ
).
اين جمله همچون آبى كه بر آتش بريزد، به قلب پاك مريم آرامش بخشيد.
ولى اين آرامش نيز چندان طولانى نشد، چرا كه بلافاصله افزود من آمدهام تا پسر پاكيزهاى از نظر خلق و خوى و جسم و جان به تو ببخشم! (لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا
).
از شنيدن اين سخن لرزش شديدى وجود مريم را فرا گرفت و بار ديگر او در نگرانى عميقى فرو رفت و گفت: چگونه ممكن است من صاحب پسرى شوم، در حالى كه تا كنون انسانى با من تماس نداشته و هرگز زن آلودهاى نبودهام؟! (قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا).
او در اين حال تنها به اسباب عادى مىانديشيد و فكر مىكرد براى اينكه زنى صاحب فرزند شود دو راه بيشتر ندارد، يا ازدواج و انتخاب همسر و يا آلودگى و انحراف، من كه خود را بهتر از هر كس مىشناسم نه تا كنون همسرى انتخاب كردهام و نه هرگز زن منحرفى بودهام، تا كنون هرگز شنيده نشده است كسى بدون اين دو صاحب فرزندى شود.!
اما به زودى طوفان اين نگرانى مجدد با شنيدن سخن ديگرى از پيك پروردگار فرو نشست او با صراحت به مريم گفت: مطلب همين است كه پروردگارت فرموده، اين كار بر من سهل و آسان است (قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ).
تو كه خوب از قدرت من آگاهى، تو كه ميوههاى بهشتى را در فصلى كه در دنيا شبيه آن وجود نداشت در كنار محراب عبادت خويش ديدهاى، تو كه آواى فرشتگان را كه شهادت به پاكيت مىدادند شنيدهاى، تو كه ميدانى جدت آدم از خاك آفريده شد، اين چه تعجب است كه از اين خبر دارى؟! سپس افزود: ما مىخواهيم او را آيه و اعجازى براى مردم قرار دهيم (وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ).
و ما مىخواهيم او را رحمتى از سوى خود براى بندگان بنمائيم (وَ رَحْمَةً مِنَّا).
و به هر حال اين امرى است پايان يافته و جاى گفتگو ندارد (وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا).
اين آيات مي گويند باردار شدن مريم با قدرت خداوندي بوده نه غير آن و اين كار براي خداوند آسان است چرا كه خداوند اراده اش از مرادش تخلف نمي كند تا به چيزي امر كند كه موجود باش، موجود مي شود. يا درآیه 40 از سوره آل عمران مي فرمايد: «خدا انجام مي دهد آن چه را بخواهد» . خدا حضرت آدم(ع) را بدون پدر و مادر آفريد، و حضرت يحيي را در دوران پيري به زكريا داد اين هم بعدي ندارد كه با اراده خويش مريم را باردار نمايد. در اين كه چگونه اين فرزند به وجود آمد آيا جبرئيل در پيراهن او دميد ... در قرآن سخني به ميان نيامده است ، ولي در برخي روايات اين مسأله تبيين شده است. در روايتي از امام باقر(ع) آمده است كه جبرئيل در ذيل دامن او [به امر خداوند] دميد در همان لحظه بچه در رحم مريم به وجود آمد و كامل شد و به اندازه اي كه در رحم زن نه ماه مي ماند ... . در نتيجه مي توان گفت باردار شدن مريم به امر خداوند و با دميدن جبرئيل بوده است. فلسفه آن نيز چنان كه از آيه شريفه بر مي آيد ارائه قدرت الهي و اعجاز بوده است، نه فقدان مردي شايسته همسري حضرت مريم و نه قدرت نداشتن خداوند بر قرار دادن همسری مناسب برای او .
ر. ک : تفسیر نمونه ج 13 ص 23 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 1/100113120)