دست امیرالمومنین علیه السلام و دست خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم در عدل و داد برابر است.
دست امیرالمومنین علیه السلام و دست خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم در عدل و داد برابر است.
قال ابوبكر: ... قال لی رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - لیله الهجره، و نحن خارجان من الغار نرید المدینه:
كفی و كف علی فی العدل سواء.
ابو بكر گفت: خدا و رسولش راست گفتند، رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - در شب هجرت در حالی كه بیرون از غار بودیم و اراده (رفتن) به مدینه را داشتیم به من فرمود:
دست من و دست علی در عدل و داد برابر است.
ابن مغازلی در مناقب، حدیث 170، ص. 129 - و ابن عساكر در شرح حال امام علی علیه السلام از تاریخ دمشق، ج 2، ص 438، اواخر حدیث. 953 (شرح محمودی). - شیخ سلیمان قندوزی حنفی در ینابیع الموده، باب مناقب السبعون، ص 277، حدیث 17 و ص. 300 - متقی هندی در كنز العمال، ج 11، ص 604 (مؤسسه الرساله بیروت، چاپ پنجم)، و دیگران.
این روایت دلالت صریح می کند بر اینکه امیرالمومنین علیه السلام باید جانشین بلافصل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم باشد. بدین تقریب:
اولا: هدف از ارسال رسل و فرستادن پیامبران، این بوده است که اقامه عدل و قسط شود:
«لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط»( حديد/25 )
ما پيامبران خويش را با دلايل روشن فرستاديم و با آنها کتاب و معيار فرود آورديم تا مردم عدل و قسط را به پا دارند...
(قسط) به معنای تقسیم و تقسیط و پخش می باشد؛ یعنی هرچیزی را در جای خود به کار بردن و هر شیء را در محل شایسته خود قرار دادن، چنان که از مدت ها پیش عدل را نیز به همین معنا تفسیر کرده اند و گفته اند: «العدل یضع الأشیاء موضعها؛ عدالت این است که هر چیزی در جای خود قرار بگیرد و نظمی که شایسته هر موجودی است به وجود آید»
اين آيه صريحا به پاداشتن عدل و قسط را هدف رسالت و بعثت پيامبران معرفى کرده است. قرآن مأموريت و رسالت انبياء را برقرارى عدل در ميان بشر بيان مىکند. در اين آيه مىفرمايد ما فرستادگان خودمان را با دلائل روشن فرستاديم و همراه آنها کتاب و دستور و نوشته فرستاديم با ميزان، يعنى قوانين و مقررات عادلانه، براى چه؟ « ليقوم الناس بالقسط ». براى اينکه همه افراد بشر به عدالت رفتار کنند و اصل عدالت در ميان افراد بشر بر قرار گردد. بنابراين ، مسئله بر قرارى عدالت، آن هم با مقياس بشريت، هدف اصلى و عمومى همه انبياء بوده است، يعنى انبياء که آمدهاند، يک کار، يک وظيفه، يک مأموريت و يک رسالتى که داشتهاند، به نص قرآن مجيد عدالت بوده است.
ثانیا به طریق اولی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم چون از طرفی چون اشرف انبیاء بوده اند در این رسالت عظیم یعنی برقراری عدل، اولی تر بوده اند و وظیفه شان به مراتب سنگین تر و از طرفی چون خاتم الانبیا هستند برقراری عدالت کلیه در گرو برقراری عدالت توسط ایشان بوده است. یعنی اگر ایشان و خلفای ایشان عدالت را برقرار نمی کردند، سعی و کوشش و هدف کل انبیاء ضایع می شود.
ثالثا طبق حدیث فوق، خود ابی بکر اعتراف کرده است که پیامبر فرموده اند دست من و امیرالمومنین علیه السلام در عدل یکی است.
پس:
تنها کسی می تواند عدالت کلیه را اجرا کند، تنها کسی می تواند هدف کل انبیاء را محقق سازد، که دست او با دست پیامبر در عدالت یکی باشد و آن کسی نیست الا امیرالمومنین علیه السلام. لذا فقط امیرالمومنین می توانند جانشین خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم باشند. و نه احدی دیگر.
از طرفی از همین روایت کفر ابی بکر و عمر و عثمان ثابت می شود زیرا فردی که مانع از محقق شدن اهداف کل انیباء گردد، و آن هم عالما و عامدا چنانکه خود ابی بکر اعتراف بدان داشته چنین شخصی از هر زندیق و کافری بدتر و پست تر است.