روایتی از امام علی(ع)

حارث بن ثعلبة گوید : سعد را گفتم از امتیازاتی که نصیب علی (ع)  گشت چیزی را شاهد بودی ( و به چشم خود دیدی ) ؟ گفت آری چهار منقبت او را شاهد بودم و پنجمی را نیز شاهد بودم که اگر یکی از آن امتیازات مرا بود دوست تر داشتم از شتران سرخ موی. 1- رسول خدا (ص) ابوبکر را مامور ابلاغ سوره برائت فرمود سپس علی را فرستاد و علی آیات را از ابی بکر گرفت وی بازگشت و عرض کرد یا رسول الله (ص) مگر درباره من چیزی از عالم بالا نازل شد ؟ فرمود : نه جز اینکه این آیات را بایستی کسی ابلاغ کند که از خود من باشد. 2- رسول خدا در خانه ها را که به مسجد باز میشد همه را بست و در خانه علی  (ع) را هم چنان باقی گذاشت عرض کردند همه درها را بستی و در خانه علی را به حال خود گذاشتی ؟ فرمود : نه بستن آن درها از ناحیه من بود و نه باز گذاشتن این ( بلکه هر دو به دستور خدا بود ) 3- رسول خدا عمر را با یک مرد برای گشودن خیبر فرستاد و هر دو شکست خوردند باز گشتند پیغمبر (ص) فرمود فردا پرچم را باید به دست کسی بدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند و ستایش فراوانی فرمود گوید چندین نفر خود را برای پرچمداری کاندید کردند ولی پیغمبر علی را خواست و پرچم را بدو سپرد و علی از میدان بازنگشت تا خداوند فتح و پیروزی را نصیبش فرمود. 4- چهارمین امتیاز در روز عید غدیر بود که رسول خدا دست علی (ع) را گرفت و آنقدر بلند کرد که سفیدی زیر بغل های هر دو نمایان گردید و پیغمبر فرمود آیا من به شما از خود شما حکم فرماتر نیستم ؟ گفتند چرا یا رسول الله فرمود بنابراین به هرکه مولا منم علی است مولای او. 5 - رسول خدا علی (ع) را برای خانواده خود جانشین کرد سپس علی (ع) به آنحضرت پیوست پیغمبرش فرمود نسبت تو به من نسبت هارون است به موسی جز اینکه پس از من پیغمبری مبعوث نخواهد شد.   خصال شیخ صدوق جلد 1 صفحه 345





[ یک شنبه 12 بهمن 1393  ] [ 2:41 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]