مالك اشتر نخعى:
تعريف و توصيف مالك خارج از آنست كه در اين چند سطر نوشته است اشاره مينمائيم.ميفرمايد يكى از بندگان خدا را بسوى شما (براى حكومت) روانه كردم كه در روزهاى خوفناك نميخوابد و در ساعات وحشت و اضطراب از برابر دشمن بر نميگردد و بيمناك نشود و بر بدكاران از سوزاندن آتش سختتر است و او مالك بن حارث از قبيله مذحج است پس سخنش را بشنويد و فرمانش را در آنچه با حق مطابقت دارد اطاعت كنيد فانه سيف من سيوف الله زيرا او شمشيرى از شمشيرهاى خدا است كه تيزى آن كند نشود و ضربتش بى اثر نباشد (1) .
آرى مالك سيف الله المسلول بود كه با شمشير آتشبار خود خرمن هستى منافقين را خاكستر مينمود و مقام شامخى داشت كه على عليه السلام دربارهاش فرمود:لقد كان لى كما كنت لرسول الله يعنى مالك براى من چنان بود كه من نسبت برسول خدا بودم اگر باين كلام امام توجه دقيق شود آنوقت ميزان عظمت و علو منزلتمالك روشن ميگردد.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه ميگويد اگر كسى سوگند ياد كند كه خداى تعالى در ميان عرب و عجم كسى را مانند مالك خلق نكرده است مگر استادش على بن ابيطالب را گمان نميكنم كه در سوگند خود گناهى كرده باشد زندگى مالك اهل شام و مرگ وى اهل عراق را پريشان نمود .
رشادتهاى مالك در جنگ صفين غير قابل توصيف است و معاويه او را دست راست على ميناميد،پس از مراجعت از صفين على عليه السلام او را بفرماندارى مصر اعزام نمود و بطوريكه قبلا شرح داده شد در قلزم بوسيله نافع مسموم گرديد.
خبر شهادت وى على عليه السلام را بياندازه متأثر نمود و براى آن شجاع بى نظير بسيار گريه نمود و فرمود خدا رحمت كند مالك را و سپس فرمود مالك اگر كوه بود كوهى عظيم بود و اگر سنگ بود سنگى صلب و سخت بود مرگ او اهل شام را عزيز و اهل عراق را ذليل نمود پس از اين ديگر مثل مالك را نخواهم ديد.
درباره وبلاگ

آرشیو ماهانه
آرشیو موضوعی
آمار وبلاگ
دیگر امکانات

