صبر
یكى از بارزترین اوصاف انسانهاى كامل، صبر و بردبارى در فراز و نشیبهاى روزگار و تلخىهاى دوران است. قرآن كریم در آیات متعددى به صابران بشارت داده (23) و پاداشهاى فراوان آنها را یادآورى نموده است. زینب علیهاالسلام از این جهت در اوج كمال قرار دارد. در زیارتنامه آن حضرت مىخوانیم:« لقد عجبت من صبرك ملائكه السماء؛ ملائكه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند.» مخصوصا در ماجراى كربلا آن چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، كه صبر از روى او خجل است.
خــدا در مكتـب صبـر على پرداخت زینب را |
بــــــراى كربـــــــلا با شیــــــر زهرا ســــاخت زینب را |
|
|
بســان لیله القدرى كه مخفى ماند قدر او |
كسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را ... |
|
|
سلام بر تو اى كسى كه صبر شد حقیر تو |
نــــدیـــده بـــعـــد فاطــمــه جـــهـــان زنــى نـظیر تو |
در مجلس ابن زیاد؛ آن گاه كه آن ملعون با نیش زبانش نمك به زخم زینب مىپاشد و براى آزردن او مىگوید:«كیف رایت صنع الله باخیك واهل بیتك(24)؛ كار خدا را با برادر و خانوادهات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض مىخواهد بگوید كه دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟ زینب علیهاالسلام در پاسخ درنگ نمىكند، با آرامشى كه از صبر و رضاى قلبى او حكایت داشت فرمود:« ما رایت الا جمیلا(25) جز زیبایى ندیدم.» ابن زیاد از پاسخ یك زن اسیر در شگفت مىماند، و ا ز این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبتها متعجب مىشود و قدرت محاجه را از دست مىدهد.
اى زینبى كه محنت عالم كشیـدهاى |
غیر از بلا و درد به عالم چه دیدهاى؟ |
|
|
یارب زنى و این همه استوارى و علو |