عذرا عزیزآبادی فراهانی
![]() |
زندگینامه |
عذرا عزیزآبادی فراهانی
نام پدر: تقی | تاریخ تولد: 1331/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1366/12/14 |
محل شهادت: وحیدیه_تهران | طول مدت حیات: 35 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
عذرا فرزند تقی در سال 1331 در تهران دیده به جهان گشود. با رسیدن به ایام جوانی خانواده ای گرم بنا نهاد و مادر سه فرزند شد. اما گذر ایام باد خزان را به کاشانه او کشاند و در چهاردهمین روز از اسفندماه سال 1366 در پی حمله هوایی دشمن بعثی به مناطق مسکونی خیابان وحیدیه شهر تهران عذرا عزیزآبادی فراهانی در سن 35 سالگی به همراه همسر خود(علی غلام علی مجدآبادی) و فرزندانش (کبری، مهدیه و هادی) به عرش بال گشودند و میهمان خوان الهی شدند. روحشان شاد
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:125، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
خاطره عزتی
![]() |
زندگینامه |
خاطره عزتی
نام پدر: حسین | تاریخ تولد: 1365/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1366/12/25 |
محل شهادت: بیمارستان_تهران | طول مدت حیات: 1 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
خاطره در سال 1365 در تهران دیده به جهان گشود. یکسال بعد خانواده او انتظار بهاری نو را می کشیدند تا یاد شکفتن او را زنده کنند اما شکوفه خاطره نشکفته در خون سرخ خود غلطید و در پی حمله موشکی رژیم بعثی در پانزدهمین روز از اسفندماه سال 1366 بواسطه اصابت ترکش از ناحیه سر مجروح شده و به بیمارستان انتقال یافت و ده روز بعد بيست و پنجم اسفند ماه 1366 او که هنوز گام برداشتن بر زمین را به خوبی نیاموخته بود بال در بال ملائک در آسمان پرواز درآمد.
خاطره در يک سالگي بر اثر حمله موشکي دشمن به شهر تهران به شهادت رسيد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:122، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
مرضیه عذباشی
![]() |
زندگینامه |
مرضیه عذباشی
نام پدر: رضا | تاریخ تولد: 1338/06/05 |
محل تولد: ایران - سیستان و بلوچستان - زابل | تاریخ شهادت: 1369/07/25 |
محل شهادت: زابل | طول مدت حیات: 31 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای زابل-سیستان وبلوچستان |
زندگینامه
مرضیه عذباشی فرزند رضا در روز 5 شهریورماه سال 1338 در زابل تولد یافت. و خانواده وی از لحاظ اقتصادی در سطح متوسط و از نظر اعتقادی در سطح بالا و از دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت بودند.
او به پدر و مادرش افتخار می کرد و از اینکه در دامان چنین والدینی رشد و نمو کرده بود به خود می بالید. پس از طی سنین پا به پای کودکان، نوجوانان، جوانان و همسایگان در سایه عفت و تقوی درس می خواند و پس از پایان تحصیلات به کسوت معلمی درآمد.
مرضیه دارای 3 فرزند دختر به نام های نسیبه، ندا و نسرین بود که نسیبه در شباب جوانی و هنگامی که وارد دانشگاه آزاد زاهدان شد بر اثر سانحه تصادف دار فانی را وداع گفت و جسم پاکش در کنار پدر و مادر برای همیشه آرام گرفت.
سرانجام او و همسرش که بخشدار منطقه شیب آب زابل که عمری با صداقت و کفایت به هموطنان خویش خدمت کرده بود درتاریخ 25 مهرماه سال 1369 اشرار مسلح در شبانگاهی تیره و تاریک به منزلش هجوم آورده و در مقابل دیدگان فرزندان معصومش زن و شوهر را به طرز فجیعی به شهادت می رسانند و به تاسی از نامی که سالها سنگینی دین و تکلیفش را به دوش کشیده بود چادر سیاهش به خاک و خون آغشته شد تا همواره ننگ این گونه حرکات چهره بدخواهان نظام و انقلاب را مخدوش کند.
پیکر مطهر بانوی 31 ساله در گلزار شهدای زابل برای همیشه به خاک سپرده شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
خاتون عبیری
![]() |
زندگینامه |
خاتون عبیری
نام پدر: غلام | تاریخ تولد: 1304/00/00 |
محل تولد: ایران - خراسان - نیشابور | تاریخ شهادت: 1366/05/09 |
محل شهادت: مکه | طول مدت حیات: 62 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای خواجه ربیع-مشهد |
زندگینامه
خاتون عبیری درخانواده روحانی در سال 1304 در شهر نیشابور متولد شد. برای فراگیری مسائل و احکام دینی به مکتب رفت. سختی ها و ناملایمات زندگی او را از کمک به دیگران باز نداشت. بلکه او بانویی صبور بود و دنیا در پیش چشمانش بی اعتبار و بی ارزش بود. عشق و علاقه وافر به ائمه معصومین، بی شک بر اندیشه و خط مشی او تاثیر گذاشته بود. به گونه ای که عروسش می گفت: با گذشت 21 سال از زندگی با ایشان به جرأت می توانم قسم بخورم که یک بار هم از ایشان غیبت نشنیدم حتی مانع از غیبت کردن دیگران می شد. او همچنین تشنه ای به دنبال آب زلال شهادت بود تا روح بی قرارش را اینگونه آرام کند. سال 1366 به سفر حج مشرف گردید.
نگرانی در چهره پسرش هویدا بود، طاقت نیاورد و رو به مادرش کرد و گفت: مادر، چون هوا گرمه و شما هم کهولت سن دارید بهتر است شما در هتل بمانید، ما می رویم. مادر نگرانی اش را درک می کرد اما او تصمیمش را گرفته بود. برای آرام کردن فرزندش به او گفت: من هم می آیم، مگر من چه فرقی با دیگران دارم چرا همه بروند و من نروم. با اصرارهای مادرش، دیگر مجاب شد که نمی تواند او را از تصمیمش منصرف کند. بنابراین همراه او به راه افتاد تا در راهپیمایی برائت از مشرکین مراقبش باشد.
مادر برای آخرین بار به فرزندش نگاه کرد و گفت: پسرم تو برو، نگران نباش، من همراه خانم ها می روم. این را گفت و رفت و پسر ناچار نظاره گر رفتن مادرش شد تا آنجا که مادر در میان انبوه جمیعیت ناپدید شد. راهپیمایی به یکباره شلوغ شد درگیری بالا گرفت. همه اش یاد مادر بود پس از پایان راهپیمایی با اضطراب و به امید دیدن دوباره مادر به هتل برگشت. اما مادر هنوز نیامده بود اسامی شهدای مکه را می خواندند . شهید خاتون عبیری، شهید خاتون عبیری؟ باورش نمی شد اما بعد از ناپدید شدن مادر در راهپیمایی برائت از مشرکین در مکه و بی خبر بودن از وضعیتش، باید حقیقت را می پذیرفت.
خاتون براثر حمله سربازان سعودی در تاریخ نهم مردادماه سال 1366 در سن 62 سالگی به فیض شهادت رسیده بود. پسرش پس از یک ماه ماندن در مکه پیکر مادر را تحویل گرفت و او را به مشهد آورد و پس از تشییع، او را در خواجه ربیع به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
ویسیه عبدود
![]() |
زندگینامه |
ویسیه عبدود
نام پدر: عبدالواحد | تاریخ تولد: 1336/00/00 |
محل تولد: ایران - خوزستان - اهواز | تاریخ شهادت: 1359/07/18 |
محل شهادت: ایستگاه راه آهن اهواز | طول مدت حیات: 23 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
ویسیه فرزند عبدالواحد در سال 1336 در شهر اهواز زیستن را تجربه نمود. مردم گرم و با صفای اهواز شور و نشاطی خاص به او بخشیدند. ویسیه همچون کودکان همسال خود به مدرسه رفت و تا اخذ مدرک ابتدایی تحصیل نمود. سال 1353 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. روز هجدهم مهرماه سال 1359 روز وصال بود؛ پرواز به سوی ابدیت و پیوستن به حق. ویسیه در ایستگاه راه آهن اهواز بر اثر بمباران هوایی دشمن در سن 23 سالگی به آسمان بیکران عشق الهی پرواز کرد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد2، صفحه:78، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
آمنه عبدالهی
![]() |
زندگینامه |
آمنه عبدالهی
نام پدر: خضر | تاریخ تولد: 1322/04/01 |
محل تولد: ایران - آذربایجان غربی - پیرانشهر - گنه مشکه | تاریخ شهادت: 1359/07/08 |
محل شهادت: پیرانشهر | طول مدت حیات: 37 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای روستای بیکوس-آذربایجان غربی |
زندگینامه
آمنه از اهالی روستای «گنه مشکه» پیرانشهر، در اولین روز از تیر ماه سال 1322 متولد شد. از کودکی سعی بر آموختن آداب مادران ایل منگور را داشت. او سواد زندگی و تحمل مشقات را در مدرسه عاطفه فراگرفت. در 17 سالگی ازدواج نمود و دارای فرزند شد. دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت که صدام، جنگ را یک طرفه آغاز نمود و با بمباران روستای بی دفاع در تاریخ 8 مهر 1359 موجب شهادت عشایر سخت کوش پیرانشهر گردید، که آمنه نیز با شهادتش، در سن 37 سالگی آه فرزند و همه زنان مظلوم را به نمایش گذارد.
مزار پاک و مطهرش در روستای بیکوس واقع می باشد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
کتاب یادنامه زنان شهید استان آذربایجان غربی، صفحه:72، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
منیر عبدالمنعم پورمند
![]() |
زندگینامه |
منیر عبدالمنعم پورمند
نام پدر: عبدالمنعم | تاریخ تولد: 1337/01/01 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1359/09/09 |
محل شهادت: قلعه سکر | طول مدت حیات: 22 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای امامزاده محمد-کرج-البرز |
زندگینامه
منیر در روز اول بهار سال 1337 به دنیا آمد. کودکی اش در شهر یزد سپری شد. اما به دلایلی نتوانست به مدرسه برود و توشه ای از علم روز به همراه داشته باشد.
منیر سال ها بعد در جریان جنگ تحمیلی در تاریخ 9 آذر ماه سال 1359 در سن 222 سالگی در قلعه سکر شهد شیرین شهادت نوشید.
مزارش در گلزار شهدای امام زاده محمد کرج قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
زینب عبداللهی
![]() |
زندگینامه |
زینب عبداللهی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1352/00/00 |
محل تولد: ایران - ایلام - مهران | تاریخ شهادت: 1362/11/25 |
محل شهادت: ایلام | طول مدت حیات: 10 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
زینب در سال 1352 به دنیا آمد، خانواده اش در مهران زندگی می کردند و او در سایه مهربانی و زحمات پدر و مادری زحمتکش بزرگ شد.
زینب هنوز کودکی بیش نبود، که هواپیماهای بعثی به ایران حمله کردند و ایلام را بمباران نمودند.
زینب در سن 10 سالگی در روز بیست و پنجم بهمن ماه سال 1362 به بیکران آسمان بال گشود.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب لاله های افروختنی، صفحه:181، تاریخ: |
ادامه مطلب
زهرا عبداللهی
![]() |
زندگینامه |
زهرا عبداللهی
نام پدر: علی محمد | تاریخ تولد: 1340/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1367/01/29 |
محل شهادت: نازي آباد_تهران | طول مدت حیات: 27 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
زهرا در سال 1340 در تهران متولد شد، پدرش علی محمد تلاش زیادی برای تربیت اسلامی او داشت و او در سایه زحمات بی دریغ خانواده ای مؤمنه پرورش یافت. زهرا در سال های جوانی ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. زهرای معصوم و جوان در تاریخ بيست و نهم فروردين ماه 1367 در سن 27 سالگی در پی حمله موشکی عراق در نازی آباد تهران گل تازه عمرش در بهاران عالم شکفت و با ردای شهادت به زیارت الله مشرف گشت.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:132، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
اعظم عبدالحسینی
![]() |
زندگینامه |
![]() |
دفتر یاد او |
اعظم عبدالحسینی
نام پدر: نعمت | تاریخ تولد: 1354/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1366/12/23 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 12 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
اعظم در سال 1354 در شهر تهران پا به عرصه هستی نهاد. پدرش نعمت، برای تربیت اسلامی او همت گماشت. 12 ساله بود که با همفکری اولیای مدرسه به منظور کمک به جبهه های حق علیه باطل تلاش نمود.
سرانجام اعظم در تاریخ بيست وسوم اسفند ماه 1366 در سن 12 سالگی بر اثر حمله موشکي در شهر تهران به همراه مادر(خاتمه عباس زاده) و خواهر زاده اش (مهدیه همتی) به شهادت رسید .
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد2، صفحه:91، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب