مرتبه
تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 

 وفاادریس

 
زندگینامه
 
شهادت

وفاادریس

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 0000/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1379/11/09
محل شهادت: قدس طول مدت حیات: -
مزار شهید: -


 

زندگینامه

وفا ادريس زني از ساکنان اردوگاه «امعري» در «رام‌الله» در مرکز باختري رود اردن بود. با اراده‌اي پولادين دين و اعتقادي راسخ چون کوه و آن هنگام که به دليل مراقبت‌هاي بسيار ارتش صهيونيستي راه انجام هر گونه عمليات ضداشغالگران بر دلاورمردان فلسطيني بسته شد. وفا مردانه برپا خواست و انجام عمليات استشهادي در قدس اولين زن شهيد، شهادت طلب فلسطيني شد و در تاريخ 28 ژانويه 2001 مصادف با 9 بهمن ماه سال 1379 به شهادت رسيد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

ماهنامه طراوت جهاد (ويژه نامه کنگره زنان شهيد ايثارگران)، تاریخ: - /04/1391


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 

 صغری وطن دوست سرمزده

 
زندگینامه

صغری وطن دوست سرمزده

 

نام پدر: محمدصادق تاریخ تولد: 1321/02/05
محل تولد: ایران - خراسان - خليل آباد تاریخ شهادت: 1366/05/09
محل شهادت: مکه طول مدت حیات: 45 سال
مزار شهید: گلزارشهدای شهیدمدرس-کاشمر-خراسان


 

زندگینامه

صغری در روز پنجم اردیبهشت ماه سال 1321 در شهر خلیل آباد به دنیا آمد.
مدت زیادی از شهادت پدر درجبهه نمی گذشت که پسر 13 ساله اش بی تاب رفتن بود. خودش را به هر دری می زد تا به مناطق برود و جای خالی پدرش را پر کند اما همیشه به خاطر سن کم اعزامش نمی کردند. 
مادر ماجرا را فهمید دست پسرش را گرفت و به محل اعزام رزمنده ها در شهرستان کاشمر رفتند آنجا مادر رضایتنامه امضا کرد تا حمید نوجوان را با رضایت خودش آماده اعزام به جبهه کند تا جای خالی پدر شهیدش را پرکند. 
ماه مبارک رمضان بود مادر حمید به همراه خواهرش از روستا به محل اعزام رزمنده ها آمده بودند تا رزمنده نوجوانشان را بدرقه کنند پس از اعزام به خانه برگشتند. هنوز ساعتی از رسیدنشان به خانه نگذشته بود که در خانه را زدند. 
موتورسواری حمید را برگردانده بود و می گفت حمید شما نمی تواند به جبهه برود. وقتی مادر با این مساله مواجه شد دوباره از روستایشان سرمزد به کاشمر بازگشت و رو به مسئولین گفت:"چه کسی می تواند فرزند شهید را به جبهه نبرد؟" من خودم او را لباس پوشاندم و برگه اش را امضا کرده ام من جلو ماشین می ایستم یا فرزندم را که بنا به فرموده امام خمینی (ره) چشم و چراغ ملتند به جبهه اعزام کنید یا از روی جنازه من باید عبور کنید. 
این گونه شد که با جانفشانی مادر، حمید نوجوان به جبهه رفت. 
آری روزی مادر وظیفه اش را پس از شهادت همسرش فرستادن پسر نوجوانش به جبهه می دانست و زمانی هم که مشرف به سفر حج شده بود وظیفه اش را به امر ولی فقیه خود شرکت در راهپیمایی برائت از مشرکین دانست و حج ابراهیمی خود رابا شهادتش در راه خدا به اتمام رساند. 
مادر به دیدار عشق از جوار حرم یارشتافت و آنچه که برای اطرافیان به یادگار گذاشت نام نیک مهربانی و...بود و فرزندان خصلت دائم الوضو بودن مادر را از یاد نخواهند برد. 
او در تاریخ 9 مردادماه سال 1366 در سن 45 سالگی به شهادت رسید و در گلزار شهدای شهید مدرس آرام گرفت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 

 فاطمه ورشابی

 
زندگینامه

فاطمه ورشابی

 

نام پدر: مهدی تاریخ تولد: 1306/10/06
محل تولد: ایران - اصفهان - اصفهان تاریخ شهادت: 1366/05/09
محل شهادت: مکه طول مدت حیات: 60 سال
مزار شهید: گلستان شهدای اصفهان


 

زندگینامه

فاطمه در روز ششم دی ماه سال 1306 در اصفهان به دنیا آمد. سال ها بعد به زیارت بیت الله الحرام شتافت و در مراسم برائت از مشرکین در مکه مکرمه مورخ نهم مرداد ماه سال 1366 در 60 سالگی شهد شیرین شهادت نوشید و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
کتاب همسفران عشق، صفحه:175، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 

کبری وحیدی قزوینی

 
زندگینامه

کبری وحیدی قزوینی

 

نام پدر: کاظم تاریخ تولد: 1329/04/30
محل تولد: ایران - قزوین تاریخ شهادت: 1357/10/11
محل شهادت: قزوین طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: امامزاده حسین(ع)-قزوین


 

زندگینامه

کبری وحیدی قزوینی یکی از شهیدان استان قزوین است که در سی ام تیرماه سال 1329 در یک خانواده مذهبی و اصیل چشم گشود. او با زیباترین اخلاقی که می توانست برازنده دختری از خانواده مسلمان ایرانی باشد رشد کرد و با بزرگ شدنش، نه تنها جسم بلکه روح متعالی خود را از ناپاکی ها و آلودگی های دنیوی حفظ می کرد. او براستی چشم و چراغ پدر خانواده -کاظم وحیدی قزوینی- بود و امید مادر، با وارد شدن به سن هفت سالگی مثل سایر کودکان به مدرسه رفت و تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان"هفده دی" قزوین با بهترین نمرات به پایان رساند. و برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه رشته"خانه داری" را انتخاب کرد. و توانست مدرک دیپلم خود را از دبیرستان"هجرت" اخذ کند. پس از امام تحصیلات متوسطه به خاطر علاقه ای که به تدریس و تربیت نسل های آینده ساز کشور داشت به استخدام آمورزش و پرورش درآمد و شغل مقدس آموزگاری را برگزید.
از ویژگی های کبری وحیدی علاقه او به هنر بود. او معلمی را هنر می دانست و به راستی در این زمینه هنرمندی واقعی بود. اما در کنار پرورش فکر و روح خود، عشق به مطالعه در ساعات فراغت را فراموش نمی کرد. دستانش هم هنرنمایی می کردند و نقش زیبای احساسات لطیف زنانه را در قالب کارهای هنری از قبیل خیاطی، گلدوزی، بافتنی به یادگار گذاشتند.
او در حفظ حجاب و انجام تکالیف دینی بسیار کوشا بود و دیگران را هم به این موضوع توجه می داد. خانم معلم وحیدی با شروع انقلاب اسلامی همگام با مردم در اعتصابات،تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد. و بدین گونه اعتراض خود را نسبت به ظلم و بیدادگری و خفقان حاکم بر جامعه و سلب آزادی از مردم نشان می داد. 
البته این حرکات هم در مسلک تعلیم و تربیت خود نوعی آموزش به دانش آموزانی بود که بعدازظهر ها او را در کنار مادران و پدران خود در صف فشره ملت ایران می دیدند و یاد می گرفتند که برای پاره کردن زنجیر طاغوت و به بند کشیدن سگ بیمار استعمار و استکبار باید با مشت گره کرده وارد عمل شد با فریادهای بلند؛ رویای صاحبان کاخ های سفید و گلستان را پاره کرد.
وحیدی با سخنانی که سر کلاس برای دانش آموزانش می گفت. سخنانی که اگر چه نشنیده ایم و هر چه گشتیم کسی را نیافتیم که برایمان بازگو کند اما می دانیم حرف عزت و شرف و آزادگی ملت و زن مسلمان ایرانی بوده است، دانش آموزانش را تربیت کرد و خود با اعتقاد وعمل به آن فرشی نشینی عرشی صفت شد. 
او در یازدهمین روز از دیماه سال 1357 در سن 28 سالگی در آخرین راهپیمایی خود در قزوین در حالی که مشت گره کرده اش رو به خاندان پهلوی داشت با سفیر یک تیری رها شده از دژخیم پهلوی که بر قلبش،خانه معبودش نشست ،به گلستان لاله های انقلاب اسلامی پیوست. 
پیکر پاکش را در امامزاده حسین(ع) قزوین به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 

طیبه واعظی دهنوی

 
زندگینامه
 
شهادت

طیبه واعظی دهنوی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1336/00/00
محل تولد: ایران - قم - قم تاریخ شهادت: 1356/03/03
محل شهادت: زندان طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: بهشت زهرا (س) تهران قطعه 39


 

زندگینامه

طیبه در سال 1336 در خانواده ای روحانی و متدین به دنیا آمد. روزهای کودکی اش در شهر قم سپری شد و از 6 سالگی عشق امام (ره) در دلش ریشه دواند. با دستگیری امام (ره) نیت کرد 8 روز روزه بگیرد. برای سلامتی ایشان ؛ بارها روزه گرفت به نیت سلامتی امام ...
هفت ساله که شد نتوانست به خاطر موقعیت مدارس دوره شاهنشاهی از امکانات مدرسه استفاده کند . لذا در مکتب خانه قرائت قرآن و دعا را فرا گرفت . کمی که بزرگتر شد قالی بافی یاد گرفت. درآمد کار روزانه اش را برای خرید جهیزیه کنار گذاشت و درآمد کار شبانه اش را که چهار تومان بود، برای امام (ره) نگه داشت. 
طیبه در سن 14 سالگی (سال 1350) با پسرخاله اش ابراهیم ازدواج کرد . ابراهیم معلم بود و مبارز، به همین علت طیبه نیز همراه و همقدم او شد. آنها ابتدا عضو گروه مجاهدین خلق بودند اما بعد از کمونیست شدن این گروه از آنها جدا شده و گروه مهدیون که خط مشی اسلامی داشت را بنیان نهادند . 
طیبه قرآن نیز تدریس می کرد. مدتی بعد از ازدواجشان خداوند مهدی را به آنها هدیه داد. برادرش مرتضی نیز با خواهر ابراهیم ازدواج کرد و هرچهار نفر علیه استبداد پهلوی به مبارزه برخاستند و مخفیانه با نامهای مستعار زندگی می کردند . 
واعظی و همسرش به علت تعقیب و گریزهای ساواک در تبریز ساکن شدند و در تاریخ 26 اسفند ماه 1355 خانه ای را در این شهر اجاره کردند. اما روز سی ام فروردين ماه سال 1356 در پی دستگیری یکی از اعضای گروه، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شد و او را دستگیر کردند. به دنبال آن طیبه دستگیر شد و مرتضی برادرش و همسرش فاطمه نیز در درگیری به شهادت رسیدند . طیبه و ابراهیم به ساواک تهران منتقل شدند. مهدی را با نام دیگر به پرورشگاه انتقال دادند ، اما طیبه و ابراهیم بر اثر شکنجه های مأمورین رژیم پهلوی جان به جان آفرین تسلیم کردند.
طیبه در سن 20 سالگی پس از تحمل مصائب بسیار در روز سوم خرداد سال 1356 مهمان ضیافت الهی گشت. مزار پاکش در قطعه 39 بهشت زهرا (س) قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب کفش های جامانده در ساحل، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 

سیده فاطمه هوشیاری

 
زندگینامه

سیده فاطمه هوشیاری

 

نام پدر: سيدطاهر تاریخ تولد: 1354/01/01
محل تولد: ایران - کردستان - مریوان - ميرآباد تاریخ شهادت: 1362/06/11
محل شهادت: روستای میرآباد مریوان طول مدت حیات: 8 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

سيده فاطمه هوشياري اول فروردين 1354 در روستاي ميرآباد مريوان چشم به دنيا گشود. پدرش سيدطاهر و مادرش سميه نام داشت. فاطمه در کانون گرم خانواده تحت ولايت پدري مهربان و مادري دلسوز رشد و نمو يافت. هشت بهار بيشتر از عمر کوتاهش نگذشته بود که مظلومانه و در کمال معصوميت آماج گلوله هاي توپخانه ر‍‍ژيم بعث قرار گرفت و در زادگاهش در تاريخ يازدهم شهريور 1362 به شهادت رسيد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب شجره طیبه (شهدای استان کردستان)، صفحه:281، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 

عصمت هوشیارکوشکویی

 
زندگینامه

عصمت هوشیارکوشکویی

 

نام پدر: محمدعلی تاریخ تولد: 1319/10/01
محل تولد: ایران - یزد - یزد تاریخ شهادت: 1361/04/11
محل شهادت: یزد طول مدت حیات: 41 سال
مزار شهید: گلزارشهدای خلدبرین-یزد


 

زندگینامه

عصمت در روز اول دی ماه سال 1319 در کوشک نو یکی از محله های قدیمی شهر یزد پا به دنیا گذاشت. دوره کودکی خویش را در خانواده مذهبی سپری کرد و به علت وجود مشکلات اقتصادی نتوانست وارد دبستان شود. علاوه بر این وضعیت فرهنگی – مذهبی دبستان ها در آن زمان نیز این اجازه را به او نمی داد. بنابراین در محیط خانه به کارهای هنری مشغول شد و از این طریق به چرخه ی اقتصادی خانواده کمک کرد. 13 سال داشت که ازدواج نمود و صاحب پنج فرزند شد. اما بعد از پانزده سال زندگی همسرش به بیماری سرطان مبتلا شد و دارفانی را وداع گفت. لذا به سختی و با وجود مشکلات بسیار فرزندانش را تربیت نمود. با آغاز جنگ تحمیلی با اهدای خون خود به رزمندگان اسلام کمک نمود و با وجود درد شدید پا در تمام راهپیمایی ها حاضر شده و از انقلاب حمایت نمود. روز یازدهم تیر ماه سال 1361 در مراسم نمازجمعه بر اثر انفجار بمب امام جماعت آیت الله صدوقی به شهادت رسید. عصمت بعد از اتمام نماز دوباره قامت بست تا نماز مستحبی بخواند. زمانی که سر بر سجده گذاشت بسیاری از مردم در حال فرار بودند اما عصمت از جای خود بلند نشد و سرانجام نیز بر اثر فشار جمعیت با زبان روزه و در حال سجده در سن 42 سالگی به شهادت رسید. پیکر پاکش بر روی دستان مردم تا خلد برین تشیع و به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
کتاب فرهنگ اعلام شهدای استان یزد، صفحه:444، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 

 زینب هوشمند

 
زندگینامه

زینب هوشمند

 

نام پدر: حسن تاریخ تولد: 1343/00/00
محل تولد: ایران - مرکزی - ساوه تاریخ شهادت: 1364/01/12
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

زینب در سال 1343 در ساوه متولد شد، کودکی را در سایه سار نگاه مهربان پدرش حسن سپری کرد؛ سالها گذشت و او با او داوود حماسی ازدواج کرد و در تهران زندگی خویش را آغاز نمود. زیبنب با شوقی خاص به تربیت دو فرزندش سمیه و سهیلا همت گماشت. اما دریغ و افسوس که موشک رژیم بعثی در تاریخ 12 فروردین ماه سال 1364 او، همسر و فرزندش را پرپر ساخت و زینب در سن 21 سالگی به دیدار حق شتافت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:152، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 

  ناهید هوشمند

 
زندگینامه

ناهید هوشمند

 

نام پدر: منوچهر تاریخ تولد: 1338/00/00
محل تولد: ایران - خوزستان - آبادان تاریخ شهادت: 1359/07/05
محل شهادت: آبادان طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

منوچهر و نرگس شاد و مسرور در انتظار تولد فرزند بودند، تا اینکه سرزمین آفتابی آبادان در سال 1338 میزبان قدوم این کودک گشت. پدر نامش را ناهید نهاد تا ستاره ی زندگیشان باشد. سالها گذشت و ناهید در سایه ی پر مهر خانواده بزرگ شد. تحصیلاتش را تا اخذ مدرک دیپلم ادامه داد. سپس بنا بر سنت نبوی ازدواج کرد. همسرش نظامی بود و به همین علت بیشتر اوقات ناهید در خانه تنها می ماند. آن در انتظار تولد فرزندشان بودند و کمتر از 4 ماه دیگر این کودک شادی زندگی شان آنان را دو برابر می ساخت؛ اما آن روز سایه ی شوم مرگ بر خانه ی آنها سایه افکند. ناهید مثل همیشه تنها و نگران همسرش بود، پنجم مهرماه سال 1359 موشک به خانه آنها در آبادان اصابت نمود و خانه به ویرانه‌ای تبدیل گردید. ناهید 21 ساله به همراه جنین 5 ماهه ی خود به آسمان پر کشید. یک سال بعد همسرش نیز بار سفر بست و در دیار عقبی هم خانه او گردید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:185، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 

 هنادی تیسیرجرادات

 
زندگینامه
 
پرواز برادر
 
وصیت نامه

هنادی تیسیرجرادات

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 0000/00/00
محل تولد: حنین-فلسطین تاریخ شهادت: 0000/00/00
محل شهادت: شهر حیفا طول مدت حیات: -
مزار شهید: -


 

زندگینامه

هنادی جرادات از اهالی شهر جنین فلسطین بود؛ او تحصیلاتش را در رشته ی حقوق در کشور اردن به پایان رساند و پس از 5 سال آموزش در این رشته جهت دوره ی کارآموزی و دریافت پروانه ی وکالت به کشورش بازگشت. همه ی اعضای خانواده منتظر بودند، یک هفته ی دیگر این دوره به پایان برسد اما هنادی که هنوز داغ شهادت برادر (فادی) و پسر عمویش (صالح) را در دل داشت، تصمیم گرفت انتقام این عزیزان را از آن ها بگیرد و سرانجام در روز شنبه دوازدهم مهرماه جنین را به مقصد رستورانی در حیفا ترک کرد. آن روز یکی از اعیاد مهم یهودیان به نام "یوم کیپور" بود و آنان در جشن و شادی بودند. هنادی با وجود اقدامات شدید امنیتی وارد رستوران شد. بمب همراه خود را منفجر کرد و به یاری حق کل ساختمان رستوران به ویرانه ای تبدیل شد و 20 اسرائیلی در همان لحظه به هلاکت رسیده و بیش از 55 نفر مجروح شدند. 
بعد از این واقعه گروه "شهدای الاقصی" شاخه ی نظامی جهاد اسلامی مسئولیت این عملیات شهادت طلبانه را بر عهده گرفت و اضافه کرد هنادی دختر 27 ساله فلسطینی، پنجمین زنی بود که از زمان آغاز انتفاضه دست به حمله ی شهادت طلبانه زد. غروب روز شنبه بولدوزرهای صهیونیست ها خانه ی مسکونی هنادی و والدینش را با خاک یکسان کردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی فلسطین، تاریخ: - / -
روزنامه کیهان، تاریخ:1382/7/13
ماهنامه طراوت، شماره مجله:11، تاریخ:


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
(تعداد کل صفحات:29)      [<>   [20]   [21]   [22]   [23]   [24]   [25]   [26]   [27]   [28]   [29]  

آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ