مرتبه
تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 

کبری وحیدی قزوینی

 
زندگینامه

کبری وحیدی قزوینی

 

نام پدر: کاظم تاریخ تولد: 1329/04/30
محل تولد: ایران - قزوین تاریخ شهادت: 1357/10/11
محل شهادت: قزوین طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: امامزاده حسین(ع)-قزوین


 

زندگینامه

کبری وحیدی قزوینی یکی از شهیدان استان قزوین است که در سی ام تیرماه سال 1329 در یک خانواده مذهبی و اصیل چشم گشود. او با زیباترین اخلاقی که می توانست برازنده دختری از خانواده مسلمان ایرانی باشد رشد کرد و با بزرگ شدنش، نه تنها جسم بلکه روح متعالی خود را از ناپاکی ها و آلودگی های دنیوی حفظ می کرد. او براستی چشم و چراغ پدر خانواده -کاظم وحیدی قزوینی- بود و امید مادر، با وارد شدن به سن هفت سالگی مثل سایر کودکان به مدرسه رفت و تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان"هفده دی" قزوین با بهترین نمرات به پایان رساند. و برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه رشته"خانه داری" را انتخاب کرد. و توانست مدرک دیپلم خود را از دبیرستان"هجرت" اخذ کند. پس از امام تحصیلات متوسطه به خاطر علاقه ای که به تدریس و تربیت نسل های آینده ساز کشور داشت به استخدام آمورزش و پرورش درآمد و شغل مقدس آموزگاری را برگزید.
از ویژگی های کبری وحیدی علاقه او به هنر بود. او معلمی را هنر می دانست و به راستی در این زمینه هنرمندی واقعی بود. اما در کنار پرورش فکر و روح خود، عشق به مطالعه در ساعات فراغت را فراموش نمی کرد. دستانش هم هنرنمایی می کردند و نقش زیبای احساسات لطیف زنانه را در قالب کارهای هنری از قبیل خیاطی، گلدوزی، بافتنی به یادگار گذاشتند.
او در حفظ حجاب و انجام تکالیف دینی بسیار کوشا بود و دیگران را هم به این موضوع توجه می داد. خانم معلم وحیدی با شروع انقلاب اسلامی همگام با مردم در اعتصابات،تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد. و بدین گونه اعتراض خود را نسبت به ظلم و بیدادگری و خفقان حاکم بر جامعه و سلب آزادی از مردم نشان می داد. 
البته این حرکات هم در مسلک تعلیم و تربیت خود نوعی آموزش به دانش آموزانی بود که بعدازظهر ها او را در کنار مادران و پدران خود در صف فشره ملت ایران می دیدند و یاد می گرفتند که برای پاره کردن زنجیر طاغوت و به بند کشیدن سگ بیمار استعمار و استکبار باید با مشت گره کرده وارد عمل شد با فریادهای بلند؛ رویای صاحبان کاخ های سفید و گلستان را پاره کرد.
وحیدی با سخنانی که سر کلاس برای دانش آموزانش می گفت. سخنانی که اگر چه نشنیده ایم و هر چه گشتیم کسی را نیافتیم که برایمان بازگو کند اما می دانیم حرف عزت و شرف و آزادگی ملت و زن مسلمان ایرانی بوده است، دانش آموزانش را تربیت کرد و خود با اعتقاد وعمل به آن فرشی نشینی عرشی صفت شد. 
او در یازدهمین روز از دیماه سال 1357 در سن 28 سالگی در آخرین راهپیمایی خود در قزوین در حالی که مشت گره کرده اش رو به خاندان پهلوی داشت با سفیر یک تیری رها شده از دژخیم پهلوی که بر قلبش،خانه معبودش نشست ،به گلستان لاله های انقلاب اسلامی پیوست. 
پیکر پاکش را در امامزاده حسین(ع) قزوین به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / -



 

ارسال توسط مهدی گلشنی
آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ