مرتبه
تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 

هادی امینی

هادی امینی

 

نام پدر: حسین تاریخ تولد: 1332/01/00
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1360/04/07
محل شهادت: حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

هادی در فروردین ماه سال 1332 در جمع گرم خانواده ای مذهبی و متوسط در شهر تهران متولد شد.تحصیلات خود را از دبستان قنات آباد آغاز کرد و پس از اخذ مدرک دیپلم برای ادامه تحصیل به تکنیکوم نفیسی تهران رفت و دو سال بعد در سال 53 13در رشته مهندسی مکانیک ادامه تحصیل داد و در تأسیسات تخصص گرفت .هادی از سالها قبل از اوج گیری انقلاب اسلامی فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و با اوج گیری نهضت اسلامی به مبارزات حق طلبانه خود وسعت بخشید و با مال و جان در صحنه های انقلاب حضور یافت .در تاسوعای حسینی سال 1357 با عزمی راسخ و اراده ای استوار به همراه گروهی از خبرنگاران خارجی جهت انعکاس اخبار واقعی انقلاب به میان مردم رفت تا رژیم نتواند اخبار کاذب نشر دهد و در جریان حادثه خونبار 13 آبان و کشتار دانشجویان نقش مؤثری در حمل و انتقال مجروحین و تهیه امکانات مورد نیاز داشت.
روز دوازدهم بهمن و روز به واقعیت پیوستن آرزوها عضو کمیته استقبال از حضرت امام (ره) بود و در گلدسته های بهشت زهرا (س)پاسداری می داد و سرانجام پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی عاشقانه به عضویت حزب جمهوری اسلامی در آمد، و در واحدمهندسین حزب به خدمت پرداخت .چندی بعد با تشکیل بنیاد مستضعفان برای یاری رساندن به مردم محروم با حداقل حقوق و گاهی کاملاً رایگان به خدمت در این بنیاد مشغول شد .مهندس امینی شخصیتی قوی و نیرویی انقلابی بود که هرگاه احساس می کرد می تواند در جای دیگری خدمت مؤثری انجام دهد با جان و دل قدم به میدان می گذاشت .مدتی در استانداری تهران فعالیت کرد و بعد از آن به طور تمام وقت در واحد مهندسی فعالیت نمود و یکی دو ماه قبل از شهادت نیز برای رایزنی وزارت امور خارجه دوره دید. مهندس امینی با نگاهی روشن به واقعیات جامعه می نگریست او از همان ابتدا به ماهیت واقعی بنی صدر خائن پی برده بود و همواره در افشای نقشه های شوم او تلاش می کرد. چهره واقعی منافقین را درک کرده بود و از هر فرصتی برای دفاع از شخصیت ها (جلوگیری از ترور) استفاده می کرد به همین سبب یکبار مورد سوء قصد منافقین در میدان فردوسی تهران قرار گرفت امااو تقدیرش شهادت در کنار شهید بهشتی ویاران امام بود .
سرانجام روز هفتم تیرماه سال 1360 فرا رسید و هادی 28 ساله به همراه 72 کبوتر خونین بال کربلای ایران به یاران حسین فاطمه (س) در بهشت برین پیوست.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 

مهدی امین زاده

مهدی امین زاده

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1328/00/00
محل تولد: ایران - خراسان - قائن تاریخ شهادت: 1360/04/07
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 32 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

مهدی امین زاده در سال 1328 در شهرستان قاین از توابع استان خراسان در خانواده ای متدین و مذهبی پا به عرصه هستی نهاد با فرا رسیدن بهار علم و دانش جهت آموختن راهی مدرسه گشت و تحصیلات خود را با موفقیت تا اخذ مدرک سیکل در زادگاهش ادامه داد و جهت ادامه تحصیل در دبیرستان فردوسی مشهد مشغول به تحصیل شد.و در سال 1347 موفق به اخذ دیپلم تجربی گردید، او از هوش سرشاری برخوردار بود و روح تشنه اش طالب علم و آموختن بود .به همین جهت در همان سال در دانشگاه ملی در رشته اقتصاد پذیرفته شد و پس از اخذ مدرک کارشناسی تحصیلات خود را در آمریکا ادامه داد و در رشته اقتصاد مدرک کارشناسی ارشد را گرفت سپس تحصیلات خود را در رشته دکتری برنامه ریزی اقتصاد دنبال کرد و همزمان با تحصیل از فعالیت ها و جنبش های انقلابی در بسیاری از سخنرانیها و مجالس مذهبی حاضر شد و در کلیه برنامه هایی که توسط انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا برگزار می شد فعالانه شرکت نمود و با همکاری دوستانش در دانشگاه واشنگتن توانست کتابخانه ملی اسلامی تاسیس کند. در دوران تبعید امام (ره)در پاریس به دیدار ایشان رفته و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت. پس از پیروزی انقلاب مدتی در کمیته های مشهد مخلصانه فعالیت کرد و در مهرماه سال 1358 به سمت عضو هیات مدیر شرکت گسترش خدمات منصوب شد و در بهمن ماه سال 1359 نیز معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی را بر عهده گرفت. سرانجام این سرباز خستگی ناپذیر بر اثر انفجار بمب در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تاریخ 7 تیرماه 1360 در سن 32 سالگی به لقاء الله پیوست.از او یک فرزند به یادگار ماند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

روزنامه جمهوری اسلامی، تاریخ:
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، صفحه:171، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1396 

سیدمجتبی افضلی موسوی

سیدمجتبی افضلی موسوی

 

نام پدر: سیدمحمد تاریخ تولد: 1323/01/00
محل تولد: ایران - قزوین - بوئین زهرا تاریخ شهادت: 1360/12/27
محل شهادت: - طول مدت حیات: 37 سال
مزار شهید: گلزار شهدای بوئین زهرا(س)_ قزوین


 

زندگینامه

سیدمجتبی افضلی موسوی فرزند سیدمحمد، در اوایل فروردین ماه سال 1323 در قریه ی بوئین زهرای قزوین در خانواده ای مومن متولّد شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به سبب عشق و علاقه به اسلام و فراگیری علوم حوزوی، به حوزه ی علمیه ی قزوین روی آورد و از محضر اساتید آن حوزه بهره گرفت. بعد از مدتی به قم مشرف شد و در حوزه ی علمیه ی قم در محضر درس اساتید حاضر شد و روح تشنه اش را از تعالیم اسلامی سیراب کرد. 
موسوی به حکم وظیفه ی دینی و به منظور گسترش فعالیت های اجتماعی به تهران عزیمت کرد و بر مبارزات سیاسی، مذهبی اش افزود. دامنه ی این فعالیت ها بدان حد بود که دو بار توسط ساواک دستگیر و روانه ی زندان شد و هر بار شکنجه های فراوانی را تحمل کرد. پس از آزادی از زندان مبارزات و خدمات اجتماعی اش را از سر گرفت و در ساختن مسجد، حمام و یاری رساندن به مومنان پیش قدم بود. 
در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی، با سخنرانی های جامع و افشاگری رژیم شاهنشاهی، پیشاپیش صفوف راهپیمایان مردم را به مبارزه علیه رژیم جبار و وابسته ی پهلوی تشویق می کرد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، خدمات اجتماعی اش را شدت بخشید و در منطقه ی غرب تهران و شهرستان کرج، منشأ خدمات چشمگیری شد. قلب و روحش مالامال از عشق به اسلام و قرآن بود و در کسوت مقدس روحانی پوینده ی راه انبیا و ائمه اطهار (ع) و میراث دار امین پیام آن ها بود. بارها از سوی منافقین کوردل تهدید شد؛ اما لحظه ای از نشر فرهنگ شریعت و تشیع در میان جوانان باز نایستاد. 
وی در 27 اسفندماه سال 1360 در حالی که قصد عزیمت به کرج را داشت، توسط منافقین تروریست با شلیک گلوله هدف قرار گرفت و در سنّ 37 سالگی روح مطهرش به سوی بارگاه الهی رجعت کرد و به فیض عظمای شهادت نایل آمد. پیکر مطهر این شهید عزیز در گلزار شهدای بوئین زهرا و در کنار دیگر شهدا آرام گرفت. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب پیشگامان دین و شهادت، صفحه:69، تاریخ:1385




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1396 

حبیب الله افضلی بغدادآبادی

حبیب الله افضلی بغدادآبادی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1323/00/00
محل تولد: ایران - خراسان - مشهد تاریخ شهادت: 1360/05/28
محل شهادت: میدان فردوسی-تهران طول مدت حیات: 37 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

حبیب الله در سال 1323 در خانواده ای مذهبي در شهر مقدس مشهد چشم به جهان گشود. پدرش شخصي متدين و درستکار بود که در آن موقع به شغل بافندگي اشتغال داشت. او دوران ابتدايي و راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند. سال اول دبیرستان بود که جهت کمک به پدر در تأمین معاش خانواده و کار زیاد در شغل بافندگی مجبور به ترک تحصیل گردید. 
قبل از پيروزی انقلاب در کليه تظاهرات و مجالسي که بر ضد رژيم گذشته - در حوزه بازار -ترتيب مي يافت با علاقه خاصي شرکت مي کرد. بعد از پيروزی انقلاب اسلامی فعاليت گسترده ای در انجمن اسلامي و محافل صنفي داشت. تا اينکه سرانجام زماني که به همراه پسر بزرگ خود(شهيد محمدعلي افضلي بغدادآبادی) به تهران رفته بود، هنگام عبور از ميدان فردوسي و در تاريخ 28 مرداد ماه 1360 به علت انفجار بمب کار گذاشته شده توسط منافقين در سن 37 سالگی به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1396 

هوشنگ افشار

هوشنگ افشار

 

نام پدر: احمد تاریخ تولد: 1315/11/15
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1360/06/13
محل شهادت: - طول مدت حیات: 45 سال
مزار شهید: گلزارشهدای ملامجدالدین1-2-مازندران


 

زندگینامه

افشار در پانزدهمین روز از بهمن ماه سال ۱۳۱۵ به دنیا آمد. 
وی از جمله افراد مومن و مذهبی و پیرو عملی انقلاب اسلامی بود که از همان ابتدا با حضور در مراسم مکتبی و مذهبی، میل وافری به شناخت ابعاد اساسی انقلاب اسلامی داشت. 
وی راننده کامیون بود، اما فعالیت در این شغل هیچگاه سبب نگردید از پیگیری اخبار و وقایع پس از پیروزی انقلاب اسلامی غافل بماند. 
سرانجام در تاریخ ۱۳ شهریور ماه سال 1360 بر اثر اصابت نارنجک پرتاب شده توسط منافقین در سن 45 سالگی به شهادت رسید. 
مزار پاک و مطهرش در گلزار شهدای ملامجدالدین1-2 مازندران واقع می باشد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1396 

سیدمحمود افتخاری سلیمانی

سیدمحمود افتخاری سلیمانی

 

نام پدر: سیدجواد تاریخ تولد: 1310/04/04
محل تولد: ایران - مرکزی - اراک تاریخ شهادت: 1361/07/25
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 51 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف94-شماره8-تهران


 

زندگینامه

در روز چهارم تير ماه سال 1310 در شهرستان اراک ديده به جهان گشود. چهار ساله بود که پدرش را از دست داد. در سيزده سالگي براي کمک به خانواده مشغول کار شد. پس از مدتي به اتفاق خانواده به تهران عزيمت کرد. بيست ساله بود که وارد ارتش شد و 9 سال در آن‌جا بود. ليکن به علت اعتقادات مذهبي ارتش را ترک کرد. پس از ترک ارتش به استخدام شرکت هواپيمايي "هما" درآمد و به عنوان تکنسين تلفن‌هاي خودکار و بي‌سيم به کار پرداخت ليکن آن‌جا را بهتر از ارتش نديد. عاقبت زير اين فشار عصبي بيمار و مدتي در بيمارستان بستري شد. بعد از بهبود خود را بازخريد کرد و در يکي از اتاق‌هاي منزلش مغازه الکتريکي کوچکي را دائر کرد. 
صبح روز يک‌شنبه 25 مهر ماه سال 1361 دو نفر از تروريست‌هاي منافق به محل کار او مراجعه مي‌کنند و با شليک گلوله او را در سن 51 سالگي به شهادت مي‌رسانند. 
پيکر پاکش را در بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1396 

حسین افتخاری



حسین افتخاری

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1340/11/11
محل تولد: ایران - گیلان - رشت - خمیران شریفیه تاریخ شهادت: 1360/05/25
محل شهادت: خیابان امام خمینی (ره) رشت طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

احساس می کنم غم غربت تمام وجودم را فرا گرفته است. احساس می کنم هزار سال است که ندیده امت. راستی چه شد که من از تو دور شدم و تو رفتی و به ملکوت رسیدی؟ چه شد که من در تارهای پوسیده ی دنیا جا ماندم و تو تا عرش پرواز کردی؟ 
مگر نه این که تو 11 بهمن ماه 1340 متولّد شده بودی؛ پدرت کتاب فروشی مذهبی داشت. هر دویمان در « خمیران شریفیه ی رشت » زندگی می کردیم اما تو برگزیده شدی تا در 20 سالگی با خدا ملاقات کنی. اولین جرقه های انقلاب که افروخته شد، تو هم فعالیتت را آغاز کردی. 
در تظاهرات شرکت می کردی؛ اعلامیه می چسباندی. پوستر پخش می کردی. وقتی نیروهای شهربانی دستگیرت کردند، آن قدر اعتراض کردیم که باید حسین را آزاد کنید تا بالاخره نیمه شب از زندان شهربانی آزادتان کردند. 
انقلاب که پیروز شد، به عضویت کمیته ی انقلاب اسلامی رشت درآمدی و فعالیت شبانه روزی ات را در آن جا آغاز کردی. آن قدر فعال بودی که نگذاشتی کمی از تأسیس سپاه پاسداران بگذرد و در دومین روز تأسیس این نهاد به جمع سبزپوشان اش پیوستی و پس از مدتی برای یک دوره ی 3 ماهه ی آموزشی به تهران عزیمت کردی. وقتی از تهران بازگشتی، در دومین روز از فروردین ماه به کردستان رفتی و یک ماه در پاوه ماندی. پاوه برای همه مان یادآور آن حادثه ی تلخ بود؛ ماشین با مین برخورد کرد و تو دچار ضربه ی مغزی، شکستگی فک و خرد شدن استخوان کف پا شدی. 
20 روز در کما بودن تو برایمان کافی بود تا مرگ را تجربه کنیم. چه کسی باور می کرد خوب شوی؟ از بیمارستان که مرخص شدی، دیگر آرام و قرار نداشتی؛ می رفتی سپاه، می آمدی پیش بچه ها؛ آرامش نداشتی، بی قرار بودی که بروی و چه زود خدا صدایت کرد. 
25/5/1360 در خیابان امام خمینی (ره) رشت، وقتی که فقط 20 سال داشتی، به دست منافقین آمریکایی به دیدار خدا نایل شدی. یکی از بچه ها می گفت شب قبل از شهادتت گفته ای که فردا با هم به عیادت دو پیرزن بیمار و محتاج برویم و من هنوز در حسرتم که چرا مثل تو نشدم؟

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

ماهنامه ستارگان درخشان، شماره مجله:36، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 23 مهر 1396 

قربان اطاعتی

قربان اطاعتی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1321/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1361/02/08
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 40 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

قربان در سال 1321 در میان خانواده ای مؤمن و معتقد متولد شد، و از همان کودکی به علت تربیت مذهبی خانواده با سیره اهل بیت (ع) آشنا شد، او قبل از رسیدن به سن تکلیف انجام واجبات دین مبین اسلام را آغاز کرد. زمانیکه به مدرسه راه یافت، تمام تلاش خود را برای یاری دوستان خود انجام داد، اما به علت مشکلات متعدد نتوانست تحصیلاتش را ادامه دهد. تلاوت قرآن و مطالعه نهج البلاغه از جمله فعالیت های او بود. اطاعتی اغلب با رفتاری نیکو و دلسوز با خانواده و دوستان برخورد می کرد تا اینکه انقلاب اسلامی به اوج خود رسید و او به رهبری امام (ره) مبارزه با شاه را آغاز کرد. قربان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج مسجد درآمد. او با سمت متصدی خدمات عمومی دبیرستان مقداد (منطقه 7 تهران) در آموزش و پرورش به کار پرداخت، و در روز هشتم اردیبهشت ماه سال 1361 در حالیکه به همراه یکی از روحانیون مبارز به فرودگاه می رفت توسط منافقین کوردل به شهادت رسید، رگبار گلوله قربان و حجة الاسلام سمرقندی را بر خاک انداخت و آنان را شاهد بزمگاه الهی ساخت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب یاد یادآوران، صفحه:127، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 23 مهر 1396 

 علی اصلی پورفرقانی

علی اصلی پورفرقانی

 

نام پدر: محمد تاریخ تولد: 1343/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1360/06/29
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 17 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

علی اصلی پورفرقانی در سال 1343 بدنیا آمد و در کودکی با فوت پدر و مادرش از دامن پرمهر مادر و سایه آرامش بخش پدر محروم شد و سرپرستی او را خواهرش به عهده گرفت. 
تحصیلات خود را پس از دوره ابتدایی و راهنمایی در هنرستان صنعتی سیدجمال الدین اسدآبادی در رشته برق ادامه داد. با تعهّد به مکتب رهایی بخش اسلام در جریان پیروزی انقلاب و پس از آن فعّالانه در انجمن اسلامی هنرستان به خدمت مشغول شد و به بسیج مدرسه طلاچیان پیوست و در رشد و گسترش آن نقشی مؤثر ایفا نمود با شور و اشتیاق، آموزش های نظامی را فراگرفت و با شروع جنگ تحمیلی به طور شبانه روزی در بسیج به فعالیت و حراست از انقلاب پرداخت. با علاقه و استعداد فراوانی که داشت، در مدت کوتاهی توانست چند قطعه بمب و نارنجک الکترونیکی و دستی بسازد و در اختیار بسیج قرار دهد تا در جبهه های جنگ مورد استفاده قرار گیرند. او آنقدر فعّال و با شهامت بود که روزها در محل مأموریتش تا 15 ساعت مداوم به پاسداری می پرداخت و در حراست از اسلام از جان مایه می گذاشت. از دشمنان انقلاب بیزار بود. بارها توسط ایادی آمریکا مورد ضرب و جرح قرار گرفته و چندی در بیمارستان بستری شد.
در روز 29 شهریور سال 60 در حالی که با چند تن از یارانش به حفاظت از نمایشگاه جنگ در خ استاد مطهری مشغول بود، مورد یورش ناجوانمردانه سه تن از تروریست های منافق قرار گرفته و زخمی شد؛ با این حال به تعقیب منافقین پرداخته و یکی از آنان را با تیر زد. اما ماشین دیگر منافقین از پشت، او را به رگبار بست و یک تیر به قلبش خورد و در سن 17 سالگی به درجه شهادت نایل گشت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

یادنامه5600 شهید دانش آموز و شهید فهمیده، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 23 مهر 1396 

حسین اصغری سندی

حسین اصغری سندی

 

نام پدر: علی تاریخ تولد: 1337/06/06
محل تولد: ایران - گیلان - فومن - سند تاریخ شهادت: 1360/09/28
محل شهادت: ماسال طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: گلزارشهدای روستای سندبالا-فومن-گیلان


 

زندگینامه

حسین در روز ششم شهریور ماه سال 1337 در روستای سند چشم به عالم هستی گشود. 
تحت سرپرستی پدری زحمت کش و مادری پاک دامن رشد کرد. پس در همان روستا به مدرسه رفت و پس از اتمام مقطع ابتدایی با نمرات عالی به علت عشق و علاقه ای که به علوم دینی داشت در حوزه عملیه قائمیه شهرستان فومن مشغول تحصیل دروس حوزوی شد. 
پس از دو سال به شهرستان رشت آمد و در مدرسه علمیه صالح آباد ادامه تحصیل داد. مطالعه وسیع او در زمینه های گوناگون و احاطه اش به مباحث مذهبی چهره ی محبوب از وی ساخت. 
پس از سال ها کسب علم و معرفت در نزد اساتید و علمای دینی در قم با شخصیت سیاسی و علمی امام خمینی آشنا شد. 
سال 1354 ازدواج نمود. در بازگشت به زادگاهش دست از تلاش و مبارزه بر نداشت و با پیروزی انقلاب سرپرستی جهاد سازندگی ماسال را برعهده گرفت. 
سخنرانی های هدایتگر او در مساجد و رد عقاید پوچ گروه های الحادی و التقاطی و پیروی از ولایت فقیه و خط امام زمینه تهدیدهای مداوم از طرف منافقین و ضدانقلاب را فراهم نمود. 
حسین در تاریخ 28 آذرماه سال 1360 در سن 23 سالگی هنگام بازگشت از مسجد در شهر ماسال توسط عناصر خود فروخته استکباری به شهادت رسید. 
مزارش در گلزار شهدای روستای سندبالا قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب سنگری از جنس عشق، صفحه:40، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
(تعداد کل صفحات:16)      [1]   [2]   [3]   [4]   [5]   [6]   [7]   [8]   [9]   [10]   [>]  

آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ