خاطره جوانمرد

	زندگینامه

خاطره جوانمرد

زندگینامه

خاطره در روز بیست و دوم خرداد ماه سال 1354 در خرم آباد بدنیا آمد.
بغض گلوی مادر را چون پنجه مرگ می فشرد. او می گفت خاطره ام سر به بدن نداشت. تنها هفت سال داشت که پدرش شهد شیرین شهادت را نوشید و او دوشادوش مادر هجرت آغاز کرد و از خرم آباد به بروجرد رفت ولی این رفتن به معنای فراموش کردن پدر نبود بلکه آغاز تفکری آسمانی برای آغاز هستی بود، کودکانه با چشمهای بلوری خویش آلبوم را ورق می زد تا شاید مفهوم شهادت را از نگاه بی ریای پدر دریابد. نگاه در نگاه پدر می دوخت و کسی راز این نگاهها را نمی دانست. در جاری اشکها با خود می خواند "فقط آرزو دارم که شهید شوم و پیش پدر بروم" همه فکر می کردند که این فقط آرزویی کودکانه است، غافل از اینکه روح بزرگ خاطره در کالبد جسم کوچکش نمی گنجد. چشمان آرام و ساکتش رنگ آبی آسمان را دوست می داشت و آغوش مادر گره گشای بغضهایش بود، با همه کودکی اش می دانست باید ساده بپوشد، نکند تعلقی بر پای روحش زنجیر زند. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.سرانجام در سن 12 سالگی جامه تن درید و سبکبال به رسم عشق به اباعبدالله در حالیکه سر به تن نداشت، در تاریخ 30 اسفند 1366 در بروجرد مرزهای آسمان را در نوردید تا در محضر دوست معصومانه حاضر شود.
مزارش در بهشت شهدای بروجرد قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

زهرا جوادی

	زندگینامه

زهرا جوادی

زندگینامه

زهرا در سال 1313 در شهرستان قندهار کشور افغانستان دیده به جهان گشود. معارف الهی و موازین دین اسلام را از مادر فرا گرفت و چندی بعد به تهران مهاجرت نمود. او به نظام جمهوری اسلامی معتقد و وفادار بود. روز پنج شنبه پنجم شهریورماه سال 1371 همای سعادت بر شانه اش نشست و در ضلع شرقی بهشت زهرا (س) در پی انفجار بمب در سن 58 سالگی به شهادت رسید. نوه ی عزیزش نیز در این حادثه دچار نقص عضو شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از

فاطمه جهان دیده

	زندگینامه

فاطمه جهان دیده

زندگینامه

در سال 1312 شهرستان ملایر شاهد تولد کودکی بود که مادرش او را فاطمه نام نهاد. فاطمه دوران کودکی اش را با آرامش و سادگی خاصی طی کرد و در اوایل دوران نوجوانی ازدواج کرد. این زن پاکدامن تنها وظیفه ی خود را تربیت فرزندانی از سلاله ی انقلاب می دانست و هدفش این بود که با قرآن زندگی کند و با قرآن بمیرد.
میوه ی زندگی مشترک فاطمه سه پسر و سه دختر بود. او با تجارب و آگاهی هایش کودکانی نیکو و آشنا با مسائل دینی تربیت کرد. با تقوا و رستگاری جوانی اش را پشت سر گذاشت و در دوران کهنسالی هیچ آرزویی جز دیدار خانه ی خداوند در دل نداشت. در سال 1366 در پنجاه و چهار سالگی به آرزوی دیرین خود رسید و به زیارت خانه ی خدا مشرف شد. کنار مأمن امن الهی در تاریخ 9/5/1366 توسط مأموران سعودی در حالی که به فرمان امام (ره) مشغول شرکت در راهپیمایی برائت از مشرکین بود در زیر پنجه های سیاه استکبار عاشقانه جان باخت و حجش مقبول درگاه باری تعالی گشت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

بیگرد جنگ دوست

	زندگینامه

بیگرد جنگ دوست

زندگینامه

بیگرد در روز 10 خرداد ماه سال 1359 قدم به عرصه هستی نهاد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت.
پس از اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید، جنگ از سوی مزدوران عراقی به میهن عزیزمان تحمیل شد. 
نیروهای بعثی که بر استفاده از عوامل شيميايي در جبهه‌هاي جنگ اكتفا نكردند، در یکی از بعدازظهرهای گرم تابستان مصادف با هفتم تیرماه سال 1366 با فرستادن چند فروند هواپیمای عراقی سکوت شهر کوچک سردشت را شکستند و 7 بمب شیمیایی خردل را در نقاط مختلف شهر انداختند. 
بیگرد که بر اثر استنشاق گاز شیمیایی مسموم شده بود سرانجام در روز 7 تیر ماه سال 1366 ، تسلیم رضای حق گردید و در سن 7 سالگی عروجش جاودانه شد. 
پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای سردشت واقع در آذربایجان غربی به خاک سپرده شد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پری جنگ دوست

	زندگینامه

پری جنگ دوست

زندگینامه

پری در روز اول شهریور ماه سال 1358 قدم به عرصه هستی نهاد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت.
پس از اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید، جنگ از سوی مزدوران عراقی به میهن عزیزمان تحمیل شد. 
نیروهای بعثی که بر استفاده از عوامل شيميايي در جبهه‌هاي جنگ اكتفا نكردند، در یکی از بعدازظهرهای گرم تابستان مصادف با هفتم تیرماه سال 1366 با فرستادن چند فروند هواپیمای عراقی سکوت شهر کوچک سردشت را شکستند و 7 بمب شیمیایی خردل را در نقاط مختلف شهر انداختند. 
پری که بر اثر استنشاق گاز شیمیایی مسموم شده بود سرانجام در روز 10 تیر ماه سال 1366، تسلیم رضای حق گردید و در سن 8 سالگی عروجش جاودانه شد. 
پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای سردشت واقع در آذربایجان غربی به خاک سپرده شد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

زینب جنگ دوست

	زندگینامه

زینب جنگ دوست

زندگینامه

زینب در روز 30 خرداد ماه سال 1356 قدم به عرصه هستی نهاد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت.
پس از اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید، جنگ از سوی مزدوران عراقی به میهن عزیزمان تحمیل شد. 
نیروهای بعثی که بر استفاده از عوامل شيميايي در جبهه‌هاي جنگ اكتفا نكردند، در یکی از بعدازظهرهای گرم تابستان مصادف با هفتم تیرماه سال 1366 با فرستادن چند فروند هواپیمای عراقی سکوت شهر کوچک سردشت را شکستند و 7 بمب شیمیایی خردل را در نقاط مختلف شهر انداختند. 
زینب که بر اثر استنشاق گاز شیمیایی مسموم شده بود سرانجام در روز 10 تیر ماه سال 1366، تسلیم رضای حق گردید و در سن 10 سالگی عروجش جاودانه شد. 
پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای سردشت واقع در آذربایجان غربی به خاک سپرده شد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کلثوم جنگ دوست

	زندگینامه

کلثوم جنگ دوست

زندگینامه

کلثوم در روز 20 تیر ماه سال 1357 قدم به عرصه هستی نهاد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت.
پس از اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید، جنگ از سوی مزدوران عراقی به میهن عزیزمان تحمیل شد. 
نیروهای بعثی که بر استفاده از عوامل شيميايي در جبهه‌هاي جنگ اكتفا نكردند، در یکی از بعدازظهرهای گرم تابستان مصادف با هفتم تیرماه سال 1366 با فرستادن چند فروند هواپیمای عراقی سکوت شهر کوچک سردشت را شکستند و 7 بمب شیمیایی خردل را در نقاط مختلف شهر انداختند. 
کلثوم که بر اثر استنشاق گاز شیمیایی مسموم شده بود سرانجام در روز 10 تیر ماه سال 1366، تسلیم رضای حق گردید و در سن 9 سالگی عروجش جاودانه شد. 
پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای سردشت واقع در آذربایجان غربی به خاک سپرده شد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

رسمیه جنابی ور

	زندگینامه

رسمیه جنابی ور

زندگینامه

رسمیه جنابی ور که در 8 خرداد ماه سال 1335 در خانواده ای مذهبی در ارکواز ملکشاهی متولد شد در جریان شرارت های دشمن متجاوز به تاریخ 17 خرداد 1364 در اثر اصابت ترکش های متعدد بمب در سن 29 سالگی در زادگاهش به فیض شهادت نائل آمد. پیکر پاکش را در گلزار شهدای گنبد پیر محمد به خاک سپردند. از او سه پسر و یک دختر بجای مانده است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کبوتر جمشیدی

	زندگینامه

کبوتر جمشیدی

زندگینامه

کبوتر در روز دوازدهم مرداد ماه سال 1353 در الیگودرز به دنیا آمد. وتا پایان دورۀ ابتدایی درس خواند. همزمان قالی بافی را نیز فراگرفت. کبوتر کوچک و مهربان می رفت تا با دعوت دایی به مهمانی، گرمی و صمیمیت خانواده خود را دو چندان کند چادر کوچکش را بر سر کرد و به سراغ دایی رفت اما مادر مضطرب و نگران است گویی به مادر الهام شده بود که کبوترش میل پرواز به عالم بالا را دارد و می خواهد به جمع شهیدان بپیوندد با دلهره و نگرانی به پدر کبوتر می گوید که چرا دخترم را فرستادی، نکند برایش اتفاقی بیفتد. دلهره و نگرانی او بجا بود چرا که چند لحظه بعد شهر در روز بیست وششم بهمن ماه سال 1365 بوسیله پرندگان آهنین بی رحم، بمباران می شود و کبوتر با دل مجروح و بال خونین راهی بیمارستان می شود بی آنکه پدر و مادر از او خبری داشته باشند. کبوتر بال و پر شکسته را پدر بعد از 18 روز در سردخانه در حالیکه گرمای عشق حق یافته بود شناسایی می کند اما با ناباوری تمام فریاد می زند که این کبوتر من نیست، کبوتر من شهید نشده. مادر جویای پیکر او می شود و می فهمد شهدای شهر را فردا تشییع می کنند و شهادت کبوتر تعبیر رویای همان شبی بود که مادر دو بلبل زیبای آوازه خوان را در کنار حوض خانه اش دیده بود و کبوتر با برادر شهیدش سلیمان، بلبلان مادر بودند که به سوی نور و روشنایی پرواز کردند. پرواز هر کبوتری بازگشتی دارد و کبوتر مادر نیز او را در سفر مشهد مقدس همراهی می کند. کبوتر حرم عشق را مادر، در طول سفر به حرم مقدس حضرت رضا(ع) و در کنارش می بیند و چون از زیارت بر می گردند کبوتر با آنها نیست. واین یک حقیقت است که شهدا نمرده اند بلکه زنده اند و در زندگی ما هستند و شاهد ما و اعمال ما هستند.
مزار این عزیز 12 ساله در گلزارشهدای الیگودرز قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

خدیجه جمشیدی

	زندگینامه

خدیجه جمشیدی

زندگینامه

خدیجه در آغازین روز دی ماه سال 1332 در منطقه اقلید فارس متولد شد، او بانویی مسلمان بود که در راه اعتلای اسلام ناب محمدی هر آنچه داشت، نثار کرد و بالاخره درِ باغ شهادت باز شد و جمشیدی در روز نهم مردادماه سال 1366 در سن 34 سالگی پرِ پرواز یافت و در پی تهاجم مزدوران رژیم سعودی در مراسم برائت از مشرکین در حرم امن الهی به شهادت رسید. هنگام حمله عمال آمریکایی به راهپیمایان، با توجه به وضعیت جسمانی مناسب تا جایی که توان داشت به کمک سایر خواهران شرکت کننده در این مراسم شتافت و آب قمقمه خودش را به همراهان و آسیب دیدگان داد، در همین لحظه گلوله ای به او اصابت کرد و مهمان آسمانیان شد.
مزار پاکش در گلزار شهدای ارمبویه قرار دارد. از او 6 فرزند به یادگار ماند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از