هوشنگ افشار
هوشنگ افشار
نام پدر: احمد | تاریخ تولد: 1315/11/15 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/06/13 |
محل شهادت: - | طول مدت حیات: 45 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای ملامجدالدین1-2-مازندران |
زندگینامه
افشار در پانزدهمین روز از بهمن ماه سال ۱۳۱۵ به دنیا آمد.
وی از جمله افراد مومن و مذهبی و پیرو عملی انقلاب اسلامی بود که از همان ابتدا با حضور در مراسم مکتبی و مذهبی، میل وافری به شناخت ابعاد اساسی انقلاب اسلامی داشت.
وی راننده کامیون بود، اما فعالیت در این شغل هیچگاه سبب نگردید از پیگیری اخبار و وقایع پس از پیروزی انقلاب اسلامی غافل بماند.
سرانجام در تاریخ ۱۳ شهریور ماه سال 1360 بر اثر اصابت نارنجک پرتاب شده توسط منافقین در سن 45 سالگی به شهادت رسید.
مزار پاک و مطهرش در گلزار شهدای ملامجدالدین1-2 مازندران واقع می باشد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیدمحمود افتخاری سلیمانی
سیدمحمود افتخاری سلیمانی
نام پدر: سیدجواد | تاریخ تولد: 1310/04/04 |
محل تولد: ایران - مرکزی - اراک | تاریخ شهادت: 1361/07/25 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 51 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف94-شماره8-تهران |
زندگینامه
در روز چهارم تير ماه سال 1310 در شهرستان اراک ديده به جهان گشود. چهار ساله بود که پدرش را از دست داد. در سيزده سالگي براي کمک به خانواده مشغول کار شد. پس از مدتي به اتفاق خانواده به تهران عزيمت کرد. بيست ساله بود که وارد ارتش شد و 9 سال در آنجا بود. ليکن به علت اعتقادات مذهبي ارتش را ترک کرد. پس از ترک ارتش به استخدام شرکت هواپيمايي "هما" درآمد و به عنوان تکنسين تلفنهاي خودکار و بيسيم به کار پرداخت ليکن آنجا را بهتر از ارتش نديد. عاقبت زير اين فشار عصبي بيمار و مدتي در بيمارستان بستري شد. بعد از بهبود خود را بازخريد کرد و در يکي از اتاقهاي منزلش مغازه الکتريکي کوچکي را دائر کرد.
صبح روز يکشنبه 25 مهر ماه سال 1361 دو نفر از تروريستهاي منافق به محل کار او مراجعه ميکنند و با شليک گلوله او را در سن 51 سالگي به شهادت ميرسانند.
پيکر پاکش را در بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
حسین افتخاری
حسین افتخاری
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1340/11/11 |
محل تولد: ایران - گیلان - رشت - خمیران شریفیه | تاریخ شهادت: 1360/05/25 |
محل شهادت: خیابان امام خمینی (ره) رشت | طول مدت حیات: 20 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
احساس می کنم غم غربت تمام وجودم را فرا گرفته است. احساس می کنم هزار سال است که ندیده امت. راستی چه شد که من از تو دور شدم و تو رفتی و به ملکوت رسیدی؟ چه شد که من در تارهای پوسیده ی دنیا جا ماندم و تو تا عرش پرواز کردی؟
مگر نه این که تو 11 بهمن ماه 1340 متولّد شده بودی؛ پدرت کتاب فروشی مذهبی داشت. هر دویمان در « خمیران شریفیه ی رشت » زندگی می کردیم اما تو برگزیده شدی تا در 20 سالگی با خدا ملاقات کنی. اولین جرقه های انقلاب که افروخته شد، تو هم فعالیتت را آغاز کردی.
در تظاهرات شرکت می کردی؛ اعلامیه می چسباندی. پوستر پخش می کردی. وقتی نیروهای شهربانی دستگیرت کردند، آن قدر اعتراض کردیم که باید حسین را آزاد کنید تا بالاخره نیمه شب از زندان شهربانی آزادتان کردند.
انقلاب که پیروز شد، به عضویت کمیته ی انقلاب اسلامی رشت درآمدی و فعالیت شبانه روزی ات را در آن جا آغاز کردی. آن قدر فعال بودی که نگذاشتی کمی از تأسیس سپاه پاسداران بگذرد و در دومین روز تأسیس این نهاد به جمع سبزپوشان اش پیوستی و پس از مدتی برای یک دوره ی 3 ماهه ی آموزشی به تهران عزیمت کردی. وقتی از تهران بازگشتی، در دومین روز از فروردین ماه به کردستان رفتی و یک ماه در پاوه ماندی. پاوه برای همه مان یادآور آن حادثه ی تلخ بود؛ ماشین با مین برخورد کرد و تو دچار ضربه ی مغزی، شکستگی فک و خرد شدن استخوان کف پا شدی.
20 روز در کما بودن تو برایمان کافی بود تا مرگ را تجربه کنیم. چه کسی باور می کرد خوب شوی؟ از بیمارستان که مرخص شدی، دیگر آرام و قرار نداشتی؛ می رفتی سپاه، می آمدی پیش بچه ها؛ آرامش نداشتی، بی قرار بودی که بروی و چه زود خدا صدایت کرد.
25/5/1360 در خیابان امام خمینی (ره) رشت، وقتی که فقط 20 سال داشتی، به دست منافقین آمریکایی به دیدار خدا نایل شدی. یکی از بچه ها می گفت شب قبل از شهادتت گفته ای که فردا با هم به عیادت دو پیرزن بیمار و محتاج برویم و من هنوز در حسرتم که چرا مثل تو نشدم؟
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
ماهنامه ستارگان درخشان، شماره مجله:36، تاریخ: |
ادامه مطلب
قربان اطاعتی
قربان اطاعتی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1321/00/00 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1361/02/08 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 40 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
قربان در سال 1321 در میان خانواده ای مؤمن و معتقد متولد شد، و از همان کودکی به علت تربیت مذهبی خانواده با سیره اهل بیت (ع) آشنا شد، او قبل از رسیدن به سن تکلیف انجام واجبات دین مبین اسلام را آغاز کرد. زمانیکه به مدرسه راه یافت، تمام تلاش خود را برای یاری دوستان خود انجام داد، اما به علت مشکلات متعدد نتوانست تحصیلاتش را ادامه دهد. تلاوت قرآن و مطالعه نهج البلاغه از جمله فعالیت های او بود. اطاعتی اغلب با رفتاری نیکو و دلسوز با خانواده و دوستان برخورد می کرد تا اینکه انقلاب اسلامی به اوج خود رسید و او به رهبری امام (ره) مبارزه با شاه را آغاز کرد. قربان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج مسجد درآمد. او با سمت متصدی خدمات عمومی دبیرستان مقداد (منطقه 7 تهران) در آموزش و پرورش به کار پرداخت، و در روز هشتم اردیبهشت ماه سال 1361 در حالیکه به همراه یکی از روحانیون مبارز به فرودگاه می رفت توسط منافقین کوردل به شهادت رسید، رگبار گلوله قربان و حجة الاسلام سمرقندی را بر خاک انداخت و آنان را شاهد بزمگاه الهی ساخت.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب یاد یادآوران، صفحه:127، تاریخ: |
ادامه مطلب
علی اصلی پورفرقانی
علی اصلی پورفرقانی
نام پدر: محمد | تاریخ تولد: 1343/00/00 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/06/29 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 17 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
علی اصلی پورفرقانی در سال 1343 بدنیا آمد و در کودکی با فوت پدر و مادرش از دامن پرمهر مادر و سایه آرامش بخش پدر محروم شد و سرپرستی او را خواهرش به عهده گرفت.
تحصیلات خود را پس از دوره ابتدایی و راهنمایی در هنرستان صنعتی سیدجمال الدین اسدآبادی در رشته برق ادامه داد. با تعهّد به مکتب رهایی بخش اسلام در جریان پیروزی انقلاب و پس از آن فعّالانه در انجمن اسلامی هنرستان به خدمت مشغول شد و به بسیج مدرسه طلاچیان پیوست و در رشد و گسترش آن نقشی مؤثر ایفا نمود با شور و اشتیاق، آموزش های نظامی را فراگرفت و با شروع جنگ تحمیلی به طور شبانه روزی در بسیج به فعالیت و حراست از انقلاب پرداخت. با علاقه و استعداد فراوانی که داشت، در مدت کوتاهی توانست چند قطعه بمب و نارنجک الکترونیکی و دستی بسازد و در اختیار بسیج قرار دهد تا در جبهه های جنگ مورد استفاده قرار گیرند. او آنقدر فعّال و با شهامت بود که روزها در محل مأموریتش تا 15 ساعت مداوم به پاسداری می پرداخت و در حراست از اسلام از جان مایه می گذاشت. از دشمنان انقلاب بیزار بود. بارها توسط ایادی آمریکا مورد ضرب و جرح قرار گرفته و چندی در بیمارستان بستری شد.
در روز 29 شهریور سال 60 در حالی که با چند تن از یارانش به حفاظت از نمایشگاه جنگ در خ استاد مطهری مشغول بود، مورد یورش ناجوانمردانه سه تن از تروریست های منافق قرار گرفته و زخمی شد؛ با این حال به تعقیب منافقین پرداخته و یکی از آنان را با تیر زد. اما ماشین دیگر منافقین از پشت، او را به رگبار بست و یک تیر به قلبش خورد و در سن 17 سالگی به درجه شهادت نایل گشت.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
یادنامه5600 شهید دانش آموز و شهید فهمیده، تاریخ: |
ادامه مطلب
حسین اصغری سندی
حسین اصغری سندی
نام پدر: علی | تاریخ تولد: 1337/06/06 |
محل تولد: ایران - گیلان - فومن - سند | تاریخ شهادت: 1360/09/28 |
محل شهادت: ماسال | طول مدت حیات: 23 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای روستای سندبالا-فومن-گیلان |
زندگینامه
حسین در روز ششم شهریور ماه سال 1337 در روستای سند چشم به عالم هستی گشود.
تحت سرپرستی پدری زحمت کش و مادری پاک دامن رشد کرد. پس در همان روستا به مدرسه رفت و پس از اتمام مقطع ابتدایی با نمرات عالی به علت عشق و علاقه ای که به علوم دینی داشت در حوزه عملیه قائمیه شهرستان فومن مشغول تحصیل دروس حوزوی شد.
پس از دو سال به شهرستان رشت آمد و در مدرسه علمیه صالح آباد ادامه تحصیل داد. مطالعه وسیع او در زمینه های گوناگون و احاطه اش به مباحث مذهبی چهره ی محبوب از وی ساخت.
پس از سال ها کسب علم و معرفت در نزد اساتید و علمای دینی در قم با شخصیت سیاسی و علمی امام خمینی آشنا شد.
سال 1354 ازدواج نمود. در بازگشت به زادگاهش دست از تلاش و مبارزه بر نداشت و با پیروزی انقلاب سرپرستی جهاد سازندگی ماسال را برعهده گرفت.
سخنرانی های هدایتگر او در مساجد و رد عقاید پوچ گروه های الحادی و التقاطی و پیروی از ولایت فقیه و خط امام زمینه تهدیدهای مداوم از طرف منافقین و ضدانقلاب را فراهم نمود.
حسین در تاریخ 28 آذرماه سال 1360 در سن 23 سالگی هنگام بازگشت از مسجد در شهر ماسال توسط عناصر خود فروخته استکباری به شهادت رسید.
مزارش در گلزار شهدای روستای سندبالا قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب سنگری از جنس عشق، صفحه:40، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
حسین اشراقی جزی
حسین اشراقی جزی
نام پدر: حسن علی | تاریخ تولد: 1339/00/00 |
محل تولد: ایران - اصفهان - گزبرخوار | تاریخ شهادت: 1364/08/19 |
محل شهادت: دادسرای مرودشت | طول مدت حیات: 25 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
سال 1339 بود. شهر گزبرخوار از توابع شهر اصفهان میزبان قدوم کودکی مهربان و زیبا به نام حسین بود. پدرش کشاورز بود و با سعی و تلاش به تربیت اسلامی فرزند همّت گماشت. حسین در سال 1346 در دبستان انوری ثبت نام کرد و ضمن تحصیل، پدر را در کار کشاورزی یاری رساند. علاقه به تحصیل و مطالعه ی کتب، موجب شد در کتاب خانه، کلوپ های نشریه نویسی و ... فعالیت نماید و در زمینه ی دروس مدرسه نیز جزو شاگردان اول باشد.
حسین شیفته ی امام (ره) و اندیشه ها و آرمان های آسمانی اش بود؛ تا آن جا که با مطالعه ی اعلامیه ها، حضور در راهپیمایی، پخش اخبار انقلاب و همکاری با یاران امام (ره) در تعطیل نمودن مدرسه سعی کرد تا گامی کوچک در جهت پیش برد این نهضت مردمی بردارد.
شال 1358 مدرک دیپلم خود را در رشته ی فرهنگ و ادب دریافت کرد و در رشتهی حقوق دانشگاه اصفهان به تحصیل پرداخت. چندی بعد به عنوان کارمند در دادسرا در واحد تحقیق و بررسی مشغول به کار شد؛ سپس جهت آموزش دادیاری به تهران اعزام گردید و در تاریخ 2/8/1361 به عنوان دادیار آزمایشی و چندی بعد در تاریخ 20/1/1362 به عنوان دادیار موقت در استان فارس به خدمت مشغول شد.
هنوز مدت کوتاهی نگدشته بود که در تاریخ 22/12/1362 حکم جانشین دادستانیاش را به او تحویل دادند.
سرانجام در هنگامی که با دیگر برادران حفاظت در اتاق آسایشگاه، اوقات فراغت از کار را سپری میکرد، حدود ساعت 8:30 بعدازظهر مصادف با نوزدهم آبان ماه سال 1364 توسط منافقین کوردل به همراه سه تن از محافظانش به شهادت رسید و در سنّ 25 سالگی به عرش اعلی بال گشود.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب از ستاره تا خورشیدجلد2، صفحه:235، تاریخ: |
مطالب ارسالی از دانشگاه تهران، تاریخ: |
ادامه مطلب
عطاء الله اشرفی اصفهانی(آیت الله)
عطاء الله اشرفی اصفهانی(آیت الله)
نام پدر: اسدالله | تاریخ تولد: 1279/00/00 |
محل تولد: ایران - اصفهان - خمینی شهر | تاریخ شهادت: 1360/07/23 |
محل شهادت: مسجد جامع باختران | طول مدت حیات: 81 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
آیت الله اشرفی اصفهانی در سال 1279 ه.ش در خمینی شهر اصفهان در یک خانواده روحانی دیده به جهان گشود. چون او را هدیه خدا می دانستند او را عطا الله نامیدند.
از سن 5 سالگی تحصیل علم را شروع کرد و در 13 سالگی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت. پس از 10 سال تحصیل مداوم در حوزه علمیه اصفهان در سن 22 سالگی به حوزه علمیه قم مراجعت نمود. ایشان نزد اساتیدی چون امام (ره) کسب علم کرد. به دنبال تاسیس حوزه علمیه باختران توسط آیت الله بروجردی در سال 1335 به دستور این مرجع بزرگ به باختران رفت. ایشان از علاقمندان به حضرت امام بودند. وجوهات را جمع آوری می کردند و برای امام به قم می فرستادند.
در سال 1342 به عنوان نماینده امام در باختران منصوب شدند. به خاطر فعالیتهای زیاد، رژیم قصد تبعید ایشان را داشت که علاقمندی شدید مردم باختران به این مرد دانشمند آنان را نا کام گذارد.
بعد از شهادت فرزند برومند امام و اوجگیری نهضت ایشان فعالیت خود را گشترش داد تا جایی که پس از تبعید امام از عراق به پاریس توسط ساواک دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت. در آستانه ورود امام به ایران در اعتراض به بسته شدن فرودگاه جزو متحصنین در دانشگاه تهران بود.
پس از پیروزی انقلاب در سال 1358 طی حکمی امام ایشان را به سمت امام جمعه باختران انتخاب کردند. او در ایام جنگ با لباس رزم در جمع رزمندگان حاضر شده به ایشان روحیه ای تازه می بخشید و بالاخره در تاریخ 23 مهر ماه 1360 در ماه محرم در سن 82 سالگی در محراب عبادت به دست منافقین به شهادت رسید.
او چهارمین شهید محراب بود.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ: |
کتاب عروج به ملکوت در مهر خون، تاریخ: |
ادامه مطلب
ربابه اسماعیلی
ربابه اسماعیلی
نام پدر: اسماعیل | تاریخ تولد: 1345/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1363/06/01 |
محل شهادت: تهران_ میدان راه آهن | طول مدت حیات: 18 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
ربابه در سال 1345 در تهران در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.از همان اوان کودکی به مسائل مذهبی مخصوصا حجاب علاقه ی زیادی نشان داده و بسیار پای بند بود.
به دلیل توجه زیادش به مسائل مذهبی شدیدا مورد توجه پدر قرار گرفت قبل از ورود به مدرسه مطالعات دینی خود را شروع کرد و آن را همراه با تحصیلاتش ادامه داد. در همان دوران تحصیل با بافت کلاه و جوراب به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل کمک می نمود.
بعد از اتمام تحصیلاتش و اخذ مدرک دیپلم در سن هجده سالگی برای تحقق بخشیدن به اهدافش به کلاس های امدادگری رفت تا اینکه در یکی از روزهای شهریورماه سال 1363 که برای شرکت در همین کلاس ها به میدان راه آهن رفته بود، بر اثر انفجار بمب به درجه ی رفیع شهادت نائل شد، یادش گرامی و روحش شاد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:30، تاریخ: |
ادامه مطلب
جواد اسدالله زاده
جواد اسدالله زاده
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1329/00/00 |
محل تولد: ایران - خراسان - مشهد | تاریخ شهادت: 1360/04/07 |
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی | طول مدت حیات: 31 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
جواد اسدالله زاده در سال 1329 در شهر مشهد چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در آغوش پرمهر خانواده سپری کرد و در سن هفت سالگی به عرصه علم و دانش راه یافت. جواد پس از اخذ مدرک دیپلم وارد دانشکده اقتصاد شد زمانیکه دوره کارشناسی ارشد را به پایان رساند به خدمت نظام وظیفه رفت، اما چندی بعد برای ادامه تحصیل عازم آمریکا گشت و طی 5 سال دوره فوق لیسانس و دکترای رشته مدیریت رابه پایان رساند. وی در دوران اقامت خود در آمریکا از فعالترین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا وکانادا بود. به طوریکه در 5 شهر این کشور انجمن اسلامی را پایه گذاری کرد و برای اولین بار به همراه هفتصد نفر ازدانشجویان مسلمان نماز جماعت را اقامه نمود. زمانیکه خمینی کبیر(ره) قصد بازگشت به ایران را داشت، «تز» دکترای خود را ناتمام گذاشت و به پاریس رفت تا در کنار امت مبارزات خود را ادامه دهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی اسدالله زاده به همراه چند تن از دانشجویان و یک روحانی متعهد سفارت ایران را پاکسازی نمود و عکس های امام (ره) را در آنجا نصب کرد با ورود به ایران به عضویت «حزب جمهوری اسلامی» مشهد درآمد و به تدریس اقتصاد اسلامی پرداخت. و انجمن اسلامی دانش آموزان خراسان را بنیان نهاد. مدتی بعد در تهران مدیریت صندوق ضمانت صادرات و تدریس در مدرسه عالی بازرگانی رابرعهده گرفت. با آغاز انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان اولین کاندیدای شهر مشهد معرفی شد. علاقه او به حفظ بیت المال باعث شد تا دو مرکز تابعه وزارت بازرگانی را با یکدیگر ادغام نماید، همزمان مسئولیت سازمان «غله تهران» را بر عهده گرفت. در زمان ریاست جمهوری آقای رجایی به «معاونت بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی» انتخاب شد و لایحه دولتی کردن تجارت خارجی را تهیه و به مجلس شورای اسلامی ارائه نمود. وی همچنین مراکز تهیه و توزیع کالا را به ده مرکز افزایش داد، سرانجام جواد اسدالله زاده پس از سال ها اجرای فرامین رسول الله (ص) در روز هفتم تیر ماه سال 1360 درساختمان حزب جمهوری اسلامی در سن 31 سالگی درآتش کینه منافقین کوردل سوخت و شهد شیرین شهادت را نوشید. ازاو تنها یک دختر به یادگار مانده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ: |
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، صفحه:163، تاریخ: |
ادامه مطلب