حمیده جعفری

	زندگینامه

حمیده جعفری

زندگینامه

گریه ی کودکی که شادتر از خنده بود در خانه به گوش می رسد. حمیده در روز اول بهار سال 1348 به دنیا می آید محمد کریم کشاورز روستای خواجه جمالی کازرون صاحب فرزند می شود حمیده که نخستین دختر خانواده محسوب می شود همانند بسیاری از دختران روستایی از زمان کودکی در خانه ای که هوای آن سادگی و صداقت است یار و یاور مادر می شود. از بچه ها مراقبت می کند ظرفها را شستشو می دهد و در پاکیزگی خانه به مادر کمک می کند او در زمان کودکی از مادر می خواهد تا طعم گوارای نماز و قران را در جام جانش بریزد مادر با او همراه می شود و او سرانجام به خواست خود می رسد و برای نخستین بار در هشت سالگی در پیشگاه خداوند بی نیاز به نماز می ایستد و در رمضان همان سال نیت می کند و امر واجب خدا را به جا می آورد. او در کودکی و در زمانی که تحصیلات دوره ی ابتدایی را در روستای خود آغاز می کند به حجاب و پوشش اسلامی اهمیت می دهد و با عفاف و تقوا درس می خواند و زندگی می کند حمیده که به پیشوایان دینی خود علاقه فراوانی نشان می دهد اصرار می کند که در مراسم سوگواری ها وجشن اعیاد مذهبی شرکت کند حتی اگر مادر موفق نمی شد او را همراهی کند او به تنهایی شرکت می کرد او همزمان با تحصیل در مدرسه و کار در خانه در جمع آوری محصول خرما به پدر و برادران بزرگ تر خود کمک و یاری می رساند و هرگز از سنگینی و زیادی کار گله نمی کرد. پس از پایان دوره تحصیلات ابتدایی به سبب نبودن مدرسه ی راهنمایی در روستا ترجیح می دهد در منزل بیش از پیش مادر را در کارهای خانه یاری رساند او در 14 سالگی با یکی از بستگان دور خود پیمان ازدواج می بندد و زندگی مشترکش را آغاز می کند. به سبب آن که همسرش از طلاب حوزه ی علمیه ی قم بود و در آن شهر سکونت داشت او نیز به آنجا سفر می کند و سکنی می گزیند همسر حمیده که از نظر مالی در سطح پایینی قرار داشت و درآمد او پاسخگوی هزینه ی زندگی اش نبود با متانت و قناعت حمیده کمبودها را جبران می کندو زندگی را سروسامان می بخشد حمیده که از دوران کودکی دوستی اهل بیت (ع) جان و جهانش را تسخیر کرده بود اینک درقم و در محضر حضرت معصومه نیز اشتیاقش را نشان می دهد و در 24 دی ماه سال 1365 برای نوشیدن شهد گوارای فضل و فضیلت بی بی دو عالم حضرت فاطمه (س) به منزل یکی از همسایگان و از آنجا در مراسمی که بمناسبت دهه ی مقدس فاطمیه برگزار شده بود شرکت می کند دشمن بعثی عراق آسمان صاف و پاک قم را مورد حمله قرار می دهد و بر سر ساکنان شهر بمب می ریزد محلی که حمیده در آن لبانش لبالب از ذکر فاطمه است در خاک و خون می نشیند و حمیده و دیگر زنان مؤمنه شهید می شوند. او در سه راه سجادیه در جوار متبرک سیده اش حضرت معصومه(س) در 17 سالگی می آرامد و رحمت بی کران خداوند کریم شاملش می شود.
مزارش در گلزارشهدای خشت شهرستان کازرون واقع شده است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از