مهرافروز زارع
![]() |
زندگینامه |
مهرافروز زارع
نام پدر: اصغر | تاریخ تولد: 1330/08/16 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1366/11/22 |
محل شهادت: شیراز | طول مدت حیات: 36 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای دارالرحمه-قطعه12-ردیف3-شماره19-فارس |
زندگینامه
در طلیعه سپیده دمان بوی شقایق می داد و شرافت زاران داشت؛ آفتاب بر چلچراغ نجابتش گواهی می داد و سپیدترین یاس عالم خلقت، مقتدایش بود.
نسترن های نجیب می شکفتند واز حنجره رود، سرود صداقت بر میخواست و در خانواده ای که خورشید آیین محمدی (ص) و اهل بیت (ع) در آن می درخشید و مهر و مهربانی، چراغی پرفروغ داشت؛ "مهرافروز در 16 آبان ماه سال 1330 بر دنیای خاکی قدم می نهد و ستاره و سپید و صبح، انیس و الفت می گیرد. مادری عفیف و فهیم و پدری شرافتمند بر تربیت و پرورش او، عاشقانه جد و جهد می ورزند و پس از آن مدتی از ایام کودکی اش را در زادگاه خود سپری می کند، در سال 1340 همراه خانواده به شیراز مهاجرت می کند ودر آن شهر ساکن می شود. مهرافروز به عنوان چهارمین و آخرین فرزند خانواده، خیلی زود بوستان وجودش از بوی خداشناسی لبریز می شود و به نماز و روزه دل می بندد؛ آن گاه به مدرسه گام می گذارد و موفق می شود تحصیلات دوره ی متوسطه را به پایان رساند.
سپس او در آزمون ورودی صنایع الکترونیک شیراز شرکت می کند و با پذیرفته شدن به عنوان یکی از کارمندان صدیق و تلاشگر آن مرکز صنعتی، مشغول به کار می شود و به آینده ای روشن و درخشان چشم امید می بندد و چنان در کار تخصصی خود تبحر و تسلط پیدا می کند که بارها مورد تشویق و ترغیب مقام های مسئول صنایع الکترونیک شیراز قرار می گیرد و دقت و درایتش را می ستایند.
او که از کودکی، تلاشگر صادقی برای خانواده اش به شمار می رفت و پیوسته مادر را در انجام کارهای خانه یاری می داد، در زمان حضورش در محل کار، به رفتارهای پسندیده خود ادامه می دهد و محبت و مهربانی اش را به اعضای خانواده ی خود نثار می کند، وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و نورباران شدن آسمان وطن از آفتاب اخلاص و صداقت ملتی آگاه و دانا، با تلاشی تحسین برانگیز، اعتقادش را به نظام جمهوری اسلامی ایران بروز می دهد و موفق می شود به شهر قم سفر کند و به زیارت حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی نایل شود که با شادی و شور آن دیدار خاطره انگیز، ذهن و ضمیر خود را صفا می بخشد.
با آغاز جنگ تحمیلی و درخشش آفتاب استقامت و مقاومت ملتی سلحشور و با صلابت، مهرافروز با آنکه از نعمت مادر محروم شده بود، در پشت جبهه، به فعالیتی صادقانه می پردازد و حتی به خانواده نیز پیشنهاد می دهد که به جبهه رود و چون دیگر شیرزنان سرافراز ایران اسلامی در مراکز پشتیبانی به یاری رزمندگان دلاور خود بشتابد.
وی در انجمن اسلامی صنایع الکترونیک تلاشی ستودنی را آغاز می کند؛ هربار که پیکر مطهر شهیدی والامقام را تشییع می کردند، در آن مراسم روحانی و معنوی شرکت می کرد؛ روزهای جمعه به محل برگزاری نماز جمعه می شتافت و با شرکت در آن مراسم با شکوه، در نظم و ترتیب هر چه بیشتر خواهران نمازگزار نقش موثری را برعهده می گرفت.
هر زمان که سازمان انتقال خون و دیگر نهادها و سازمان های مسئول تقاضای خون می کردند، مهرافروز جزو نخستین کسانی بود که با شوق و رغبت فراوان، خونش را نثار مردم نیازمند می کرد. و از کار پسندیده ی خود احساس آرامش و رضایت می کرد.
وی دوستان و نزدیکانش را برای حضور در مساجد، توصیه و سفارش می کرد و هر زمان که به مناسبتی اعلام برگزاری راه پیمایی می شد، آنان را برای شرکت در راه پیمایی تشویق و ترغیب می کرد.
جنگ تحمیلی ادامه داشت و مهرافروز به عنوان یکی از کارکنان فعال صنایع الکترونیک چون دیگر همکاران تلاشگرش با کوشش و تلاشهایی صادقانه، وظیفه ی ملی و دینی خود را در قبال رزمندگان دلیر اسلام به انجام می رساند، اما از آنجایی که دشمن به فعالیت های ستودنی و تحسین برانگیز چنین مرکز مهم و حساسی آگاه شده بود، روز 22 بهمن ماه سال 1366، که انفجار نور سیاهی ها را زدود و بهار پیروزی را به ارمغان آورد، قصد ویرانی اش می کند.
دقایقی پیش از ظهر روز مذکور، وی در محل کار خود با دستانی توانا و گره گشا تلاش خود را ادامه می دهد؛ آفتاب اخلاص بر روح و روانش تابیدن می گیرد و بوی شقایق های پرپرشده مشام جانش را نوازش می دهد.
هواپیماهای مهاجم و متجاوز دشمن بر فراز صنایع الکترونیک شیراز قرار می گیرند؛ انفجاری هولناک به وقوع می پیوندد و مهرافروز در فروغ کار و تلاش در 36 سالگی، به شهادت می رسد و لاله گون پرپر می شود و خون سرخش قامت مقاومت را سرفرازی می بخشد.
مزارش در گلزار شهدای دارالرحمه قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |