کاظمیه ملک باوه

	زندگینامه

کاظمیه ملک باوه

زندگینامه

کاظمیه در سال 1319 در شهر حی واسط کشور عراق دیده به جهان گشود . پدرش شغل پارچه بافی داشت. چندین بار تصمیم گرفت به ایران باز گردد ولی عشق به عتبات عالیات آنها را از تصمیم خویش منصرف کرد . 14 ساله بود که ازدواج کرد ، چندی بعد برادرش که عضو اخوان المسلمین بود مفقود شد و عمال رژیم خانواده اش را به بهانه های بیهوده بازداشت کردند و به مدت 6 ماه زندانی نمودند . خانواده کاظمیه بعد از رهایی به اجبار راهی ایران شدند و او و همسرش به تنهایی در عراق ماند تا اینکه با آغاز جنگ تحمیلی پسرش ارکان که فارغ التحصیل مهندسی مکانیک بود ، عازم سربازی شد اما به علت نوشتن شعارهایی که از شور و شعور نشات گرفته بود ، روانه زندان گشت ، پس از مدتی نیز اعدام گردید و دولت عراق پیکر پاکش را پس از اینکه از چرخ گوشت گذراندند ، به خانواده اش تحویل دادند . اندک زمانی بعد پسر دیگرش سعد دستگیر شد و به دنبال او تمام اعضای خانواده روانه زندان گردیدند . سال 1362 کاظمیه و دیگر اعضای خانواده به جز سعد به اجبار به ایران فرستاده شدند. شهادت ارکان ، اسارت سعد و مفقود بودن برادرش عبد الکریم کمرش را شکسته بود، اما باز به خدا توکل کرد، در ایران در شهر خرم آباد ساکن شد . اما هنوز رنگ آرامش را ندیده بود، که یکباره هواپیمای رژیم بعثی حمله کردندو او در تاریخ 30/10/1365 در سن 46 سالگی به شهادت رسید و در گلزار شهدای بهشت رضا (ع) خرم آباد به خاک سپرده شد . چهل روز بعد هنگامیکه مردم وسایل باقی مانده خانه را جمع می کردند ، پیکر نوه 2 ماهه اش را یافتند ، خواهرش جاسمیه بر سر مزار کاظمیه به زبان عربی می گفت: همه ما فدای خمینی گردیم. او نائب بر حق امام زمان (عج) است. انشاالله آن امام غائب می آید و انتقام خون همه مظلومان عالم را می گیرد. در این حادثه تنها دو فرزند کاظمیه به نامهای رسول و یقظان زنده ماندند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از