مرتبه
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1396 

صفرعلی شانجانی

صفرعلی شانجانی

 

نام پدر: حسین قلی تاریخ تولد: 1326/02/02
محل تولد: ایران - آذربایجان شرقی - تبریز - شانجان تاریخ شهادت: 1360/05/07
محل شهادت: خیابان هاشمی-بین خوش وقصرالدشت-تهران طول مدت حیات: 34 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف87-شماره13-تهران


 

زندگینامه

صفرعلی شانجانی در روز دوم اردیبهشت ماه سال 1326 در روستای شانجان از توابع تبریز در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و پنج ساله بود که به اتفاق خانواده به تهران عزیمت کرد. پدرش در بازار تهران مغازه دار بود و صفرعلی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ملی اسلامی آغاز کرد. تحصیلات ابتدایی را تا سال ششم ادامه داد و از آنجایی که به کارهای فنی و الکتریکی و تعمیر رادیو تلویزیون علاقه فراوانی داشت ترک تحصیل نمود و به کارآموزی در رشته های فوق پرداخت. 
انسانی خود ساخته و سخت کوش بود و با ایمانی مستحکم تحمل ظلم و ستم را نمی کرد و در طول زندگی هر جا که با حق کشی مواجه می شد اعتراض می نمود. به تعالیم عالیه اسلام ارج می نهاد و آرزوی تحقق آنها را داشت و از همین رو با اولین نشانه های اوج گیری مجدد انقلاب اسلامی به دریای خروشان امت حزب الله پیوست و در راهپیمایی ها و تظاهرات فعالانه شرکت نمود. در روزهای پرشکوه 21 و 22 بهمن در کنار دیگر جان بر کفان اسلام اقدام به تسخیر پادگان ها و مراکز رژیم ستم شاهی نمود و شجاعانه در فروپاشی کاخ های ظلم طاغوت کوشید. 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ضمن ادامه فعالیت در سنگر کار و تولید به همکاری نزدیک با کمیته های انقلاب اسلامی پرداخت و حراست از ثمرات خون پر ارج شهیدان را برعهده گرفت. 
او که خود طعم استضعاف را کشیده بود از هر فرصتی برای کمک به خانواده های نیازمند استفاده می کرد و پنهانی به خانواده های بی بضاعت یاری می کرد و نگران حال آنها بود و از آنها دلجویی می کرد. 27 ساله بود که ازدواج کرد که ثمره آن یک پسر و یک دختر به جا مانده اند تا رهرو راه خون بار پدر باشند. 
کمیته های انقلاب اسلامی، این پاسداران جان بر کف، مال و ناموس مسلمین، همواره هدف حملات کینه توزانه عمال آمریکا و استکبار جهانی قرار داشته اند. 
در روز هفتم مرداد ماه سال 1360، بمنظور حمله به کمیته بوستان سعدی با اتومبیل سرقتی به این محل هجوم می بردند و بزدلانه در حین عبور، محل را هدف گلوله قرار می دهند. مقابله شجاعانه جان بر کفان کمیته آنان را متواری می سازد و این جنایتکاران برای آن که انتقام این شکست را بگیرند و همچنین بتوانند از مهلکه جان سالم به در ببرند تظاهر می کنند که یکی از واحدهای گشت کمیته اند و از مردم کمک می خواهند. 
شانجانی که در اثر شنیدن صدای تیراندازی مغازه را ترک به خیابان هاشمی آمده بود با مشاهده اتومبیل تروریست ها و شنیدن درخواست آنها، سوار می شود و این جنایتکاران فرومایه پس از عبور از یک خیابان با شلیک چند گلوله به سر و بدن برادر شانجانی وی را در کمال ددمنشی در سن 34 سالگی به شهادت می رسانند و پیکر پاکش را از اتومبیل به خارج پرتاب می کنند و می گریزند. 
مزارش در بهشت زهرا(س) قرار دارد. 
از او 2 فرزند به یادگار ماند. 
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:24، تاریخ: - / - / -





 

ارسال توسط مهدی گلشنی
آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ