مرتضی یزدی
مرتضی یزدی
نام پدر: علی اصغر | تاریخ تولد: 1318/09/15 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران - وردآورد | تاریخ شهادت: 1360/12/23 |
محل شهادت: خیابان یوسف آباد-تهران | طول مدت حیات: 42 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
مرتضی یزدی در پانزدهم آذر ماه 1318 در روستای وردآورد در یک خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود و از کودکی با رنج و استضعاف آشنا شد و از همان دوران عشق به اسلام در دلش ریشه دواند و برای فراگرفتن قرآن به مکتب خانه ده می رفت. به تحصیل علاقه ای خاص داشت لیکن به سبب محدودیت های متعدد نتوانست به مدرسه روزانه برود و لذا به صورت متفرقه به تحصیلات خود تا سطح سوم متوسطه ادامه داد و در عین حال جهت تامین مخارج زندگی خانواده کار می کرد.
پس از ازدواج به تهران عزیمت نمود و شغل رانندگی را پیشه خود ساخت و چند سالی در این شهر سکنی گزید، اما بعلت اعزام به سربازی با مشکلات فراوانی مواجه شد و همسر و فرزندانش مجبور شدند خانه مسکونیشان را فروخته به روستای وردآورد بازگردند. از رژیم ستم شاهی نفرتی عمیق داشت و لذا هیچ گاه حاضر نشد شغل دولتی اختیار نماید و مشاغل آزاد را برمی گزید.
از سال های قبل پیرو و مقلد حضرت امام خمینی بود و رساله ایشان را مخفیانه در منزل نگهداری می کرد و بجز تعداد انگشت شماری از نزدیکان کسی از این موضوع اطلاعی نداشت. پس از پایان خدمت سربازی مجددا به تهران بازگشت و با بکارگیری سرمایه ناچیزش یک مغازه تعویض روغنی احداث نمود و با صداقت و شرافت زندگی خود را ادامه داد.
در دوران اوج گیری نهضت اسلامی، همچون عاشقی که به معبود می رسد، با شور و شوق در همه راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت جست و به سهم خود در این نهضت بزرگ فعالیت نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچون پرنده ای که از قفس آزاد می شود پر و بالی دیگر گشود و فعالیت های گسترده ای را در جهت حفظ و تداوم انقلاب آغاز کرد. در هر عرصه ای که نیاز می افتاد حاضر بود. در کمیته محل، در شرکت تعاونی، در شورای مساجد حضوری فعال داشت و خدمتگزاری صادق بود و گاه تا سپیده دم به برطرف کردن نیازمندی های مردم محل مشغول بود و خستگی و یاس را نمی شناخت. با یک قرص نان خشک شب را به صبح می رساند تا دین خود را به اسلام و امت اسلام ادا نماید. او در برابر مشکلات زندگی صبور و بردبار بود و خدمت به همنوع را وظیفه هر مسلمانی می دانست.
صبح روز بیست و سوم اسفند ماه سال 1360، یزدی با زبان روزه همراه با دو تن از یارانش، حجة الاسلام محمد سالم هوسی و جواد برج علی، به منظور خدمت به امت اسلام عازم محل کار بودند. حدود ساعت 9 صبح اتومبیل آنها مورد شناسایی سه نفر از تروریست های منافق که به منظور کشتار امت حزب الله در خیابان ها تردد می کردند قرار می گیرد و این مزدوران که خود را به لباس ماموران انتظامی درآورده بودند، به اتومبیل آنها نزدیک شده و آتش رگبار مسلسل را بروی این عزیزان می گشایند. شهیدان در خون خود درمی غلطند و اتومبیلشان متوقف می شود. تروریست های سنگدل منافق سپس پیکرهای پاک این شهدا را با بمب آتش زا می سوزانند و پس از ارتکاب این جنایت می گریزند.
مرتضی در 42 سالگی آسمانی شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:130، تاریخ: - / - / - |