اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر

صدای زنگ تلفن روی میز منشی مطب هر روز به صدا درمی‌آمد اما در میان این همه بیماری که برای گرفتن وقت با مطب تماس می‌گرفتند زن ناشناسی بود که ادعایی عجیب داشت و می‌گفت از راز پنهانی خبر دارد که افشای آن برای آقای دکتر دردسرساز است. منشی جوان که از تماس‌های زن ناشناس خسته شده و احساس خطر می‌کرد تصمیم گرفت موضوع را با دکتری که پیش وی کار می‌کند در میان بگذارد.



 نگاشته شده توسط حسین ترکی در سه شنبه 10 تیر 1393  ساعت 12:50 PM نظرات 0 | لينک مطلب
 

همه روزه روزه بودن        


         همه شب نماز کردن


همه ساله حج نمودن


            سفر حجاز کردن


ز مدينه تا به کعبه


          سر و پا برهنه رفتن


دو لب از براي لبيک


          به وظيفه باز کردن


به مساجد و معابد


          همه اعتکاف جستن


ز ملاهي و مناهي


           همه احتراز کردن


شب جمعه ها نخفتن


         به خداي راز گفتن


ز وجود بي نيازش


          طلب نياز کردن


به خداي که هيچ کس را


           ثمر آنقدر نباشد


که به روي نا اميدي


         در بسته باز کردن


 


                ( شيخ بهايي )



 نگاشته شده توسط حسین ترکی در دوشنبه 13 اردیبهشت 1389  ساعت 6:31 AM نظرات 0 | لينک مطلب

* مي گفت: بيدي نيستم كه با اين بادها بلرزم
راستي چرا شكست...؟!  

 


 نگاشته شده توسط حسین ترکی در شنبه 14 آذر 1388  ساعت 12:35 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net