هر فردی در زندگی خود پاره ای از کارهایش را ضروری و برخی از فعّالیتها را غیرضروری می داند. برای یک دانش آموز یا کارمند بانک یا مغازه دار ممکن است تماشای فیلم در سینما صرفاً یک تفریح ساده باشد که ضرورت و لزوم بالایی ندارد و بسادگی ممکن است از آن صرفنظر کرد؛ ولی برای دانشجوی فیلمسازی یا منتقد سینمایی تماشای فیلمها در سینما یک ضرورت شغلی است که بسادگی نمی توان آن را نادیده گرفت. به همین ترتیب در یک جامعه نیز ممکن است برای ترویج هر کاری اولویت کمتر یا بیشتری نسبت به دیگر پدیده ها در نظر گرفته شود. پرسش این است که "آموزش تیراندازی" در میان مردم ما در چه سطحی از اولویت باید قرار گیرد؟
بدبختانه شناخت عموم مردم از ورزش تیراندازی ناچیز است و حتی در میان کارشناسان ورزشی نیز این رشته بسیار ناشناخته مانده است؛ در حالی که یک بازی بنام فوتبال (که در یک طبقه بندی دقیق حتّی نمی توان آن را ورزش محسوب کرد) در میان پیرزنان هم تا حدّ نسبتاً بالایی شناخته شده است. در سالهای اخیر رشته های ورزشی یا شبه ورزشی عجیب و غریبی به همّت رسانه های ما و بویژه تلویزیون به مردم نشان داده شده اند در حالی که هنوز ورزش تیراندازی بعنوان یکی از سه رشتهء ورزشی (در کنار شنا و سوارکاری) که با تأکید ویژه در اسلام از آن نام برده شده و یکی از دو رشته ای که اسلام استثنائاً شرط بندی در آن را مجاز دانسته و تنها ورزشی که ایرانیان در آن اسطورهء ویژه (آرش کمانگیر) دارند، در ذهن و تصوّر مردم با کشتار و تروریسم و کانگستربازی تداعی می شود!
شاید نخستین گام در اصلاح این تصوّر نادرست، روشن کردن یک حقیقت ساده است:
"تیراندازی تیرزدن نیست!"
کسی که دستکم یک جلسه آموزش خوب در ورزش تیراندازی گذرانده باشد، درک می کند که میان کار یک سارق مسلّح بانک یا یک شکارچی با کاری که یک ورزشکار رشتهء تیراندازی انجام می دهد تقریباً هیچ شباهتی نیست گرچه ممکن است سلاحهایشان شبیه باشند!
یک ورزشکار رشتهء تیراندازی یاد می گیرد که:
- هر یک تیری که شلیک می کند ارزش و شخصیّت بالایی دارد و برایش سرنوشت ساز است.
- برای یک شلیک خوب، آرامش جسمی و ذهنی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
- باید بتواند در مدّت زمانی نسبتاً طولانی (حدود 2 ساعت) عملکردی یکدست و پایدار داشته باشد.
- صبر، استقامت، تمرکز، توجّه، تسلّط بر خویشتن، تکنیک بسیار ظریف و پرنکته، دانش کافی و تمرین دقیق و مستمرّ نتیجه را تعیین می کنند.
- تقریباً محدودیّت سنّی ندارد.
- یکی از ایمن ترین و کم آسیب ترین ورزشهاست و باید با رعایت کامل فنون ایمنی آن را به همین شکل نگه داشت.
- یکی از معدود رشته های ورزشی است که می توان فارغ از محدودیتهای جنسیتی و حتّی بشکل خانوادگی به آن پرداخت.
- ...
شاید تأکید ویژهء اسلام بر آموزش و پرداختن به تیراندازی بیشتر برای نتایج و آثار کم نظیر آن بر ذهن و روان انسان و تأثیر آن در مقابله با تنشهای زندگی و کمک به رشد روانی و فعّالیت سالم جسمی (با کمترین سطح آسیب) بوده است نه آنگونه که برخی افراد ادّعا می کنند صرفاً برای آمادگی رزمی و پیروزی در جنگ! اگرچه تیراندازی در جنگ هم تعیین کننده است.
کسی که شناخت دقیقی از این رشتهء ورزشی داشته باشد تصدیق خواهد کرد که ورزش تیراندازی نه تنها یک تفریح یا ورزش بلکه یک فعّالیت تفریحی-ورزشی سالم و اثرگذار در زندگی روزمرّه است که تا سنین بالا و با هر شرایط شغلی و تحصیلی و جنسیتی می توان آن را شروع کرد و ادامه داد.
در اینجا بدنبال نقد فوتبال و حواشی آن نیستیم ولی اگر دلسوزانی پیدا می شدند و یک هزارم پول، وقت، انرژی و تبلیغاتی را که به فوتبال اختصاص داده شده برای ورزش تیراندازی هزینه می کردند قطعاً چند اتّفاق می افتاد:
- سلامت روانی جامعه که به مرز بحران رسیده بهبود پیدا می کرد.
- تعداد اوباش کمتر می شد.
- غرور ملّی کمتر در میدانهای ورزشی بین المللی لگدمال می شد و مردم بجای حرص خوردن و اعصاب خراشیدن می توانستند بیشتر لبخند بزنند و سرشان را بالا بگیرند!
- تعداد مدالها (که ظاهراً تنها کمیّت قابل فهم و قابل اندازه گیری و قابل اعلام برای مدیران سطح بالای ورزشی است) بیشتر می شد.
- مردم بیشتر به خدا نزدیک و از شیطان دور می شدند.
- تعدادی از استعدادهایی که به بیراهه می روند یا اصولاً به هیچ راهی نمی روند شکوفا می شدند.
- ...
به امید روزی که دستکم بیست درصد از کارشناسان و کارشناسان ارشد و کارشناسان خیلی ارشد ورزشی فرق تیراندازی و تیر زدن را بفهمند.
(این نوشته پیش از این در وبلاگ تیراندازی منتشر شده است.)
.: Weblog Themes By Pichak :.
