عکس هایی از بازیگران معروف هندی عکس جدید محمدرضا گلزار در کنار بازیگر زن مشهور هندعکس های خــــــــیلی دیدنی – عکسهای پربازدید … زیباترین زن هندوستان باردار شد +(عکس) عکس های دیدنی زیباترین بازیگران زن هندعکس یادگاری محمدرضا گلزار با بازیگر زن سرشناس هند… عکسهای پربازدید زیباترین بازیگر جدید زن هندعکس های جدید دیا میرزا بازیگر زن هندی فیلم سلام … عکس یادگاری محمدرضا گلزار با بازیگر زن سرشناس هند! عکس هایی از آرایش عجیب زنان و مردان هند – کشورمان ناز
تصاویر زیبا از زن های هندی که عروس شدند
برچسبها تصاویر زیبا از زن های هندی که عروس شدندزیباترین دختر جذاب هندی خوشگل تر از آیشواریا + عکسعشق بازیگر زن مشهور هندی به محمدرضا گلزارعکس بازیگر هندیعکس بازیگران مرد هندیعکس بازیگران هندی با همسرانشانعکس دختر هندی زیباعکس زیباترین و جذاب ترین بازیگران زن هندعکس های بازیگران زیبای زن هندی بدون آرایشعکس هایی از بازیگران معروف هندیعکس هندی دخترعکس هندی عاشقانهگالری عکسهای زیباترین بازیگران زن و دختر هندینام بازیگران زن هندی
معرفی کتاب همه نامها نوشته ژوزهساراماگو | رمان | … کتاب همه نام ها:ژوزهساراماگو | شهر کتاب آنلاین دانلود کتاب همهی نامها – fidibo.com همه نامها – ویکیپدیا , دانشنامهٔ آزاد کتاب همه ی نام ها اثر ژوزهساراماگو All The Names … کتاب همه نام ها – karaketab.com كلاسور مشکی – همه نام ها i ketab : Persian book :: آی کتاب :: همه نام ها کافی کتاب – همه نام ها – ژوزهساراماگو دانلود کتابهای ژوزه ساراماگو
ژوزه ساراماگو
همه نامها , نوشتهی ژوزه ساراماگو
لیست کتاب های ژوزه ساراماگو
معرفی کتاب همه نامها نوشته ژوزه ساراماگوReviewed by گروه مترجمین کتابیسم on Dec 22Rating:
دانلود ژوزه ساراماگو
«رمانی خارق العاده» , «تمثیلی عالی و قدرتنمد» , « کتابی با روحی سخاوتمند و جادویی » , این جملات تنها تعداد اندکی از تعریف های بسیاری هستند که در مورد یکی از رمان های مهم ژوزه ساراماگو از سوی روزنامه نگاران و منتقدین ابراز شده است. «همه نامها »شاید بهترین رمان ساراماگو نباشد اما قطعا یکی از بهترین و مهم ترین آثار او به شمار می رود که تنها دو سال بعد از انتشار رمان شناخته شده « کوری » در ۱۹۹۷ به چاپ رسید.
کتاب ژوزه ساراماگو
همه نامها داستان کارمند دون پایه اداره ثبت احوالی را دنبال میکند به نام آقای ژوزه که مردی مجرد و میان سال است و در زندگی هیچ دلبستگی و سرگرمی ندارد به جز گواهیهای تولد و فوت , ازدواج و طلاق. اما یک روز بر حسب اتفاق پرونده زن جوان ناشناسی را به دست میگیرد که او را در خود فرو میبرد. بنابراین تصمیم میگیرد تا سرنخهایی را دنبال کند که ممکن است به این زن برسند اما در عوض باعث شناخت ژوزه از خودش میشود.
در این کتاب تنها یک نفر دارای نام است و آن همین آقای ژوزه است دیگران فقط با ویژگیهایشان توصیف شدهاند. شاید همین پارادوکس به خوبی میتواند تنهایی زندگی این روزهای آدمها را نشان دهد. در اداره ثبت (لوکیشن داستان) که همه با نام شناسایی میشوند , ما تنها یک نفر را به اسم میشناسیم. برگزیده همین اسم هم بسیار جالب است. ژوزه , نامی رایج در میان مردم پرتغالی زبان است و همین طور نام خود نویسنده نیز میباشد. آیا ژوزه ساراماگو دلیلی شخصی برای این برگزیده داشته است؟ این موضوع از او بعید نیست.
همه نامها رمانی در مورد هویت و ارتباط میباشد که زندگی , تنهایی , شانس و کشف عشقی تازه را در بر دارد و توانایی غیر قابل انکار ژوزه ساراماگو را در نوشتن متنی چنین جذاب و البته مشکل حکایت دارد
code = 1215
ژوزه ساراماگو | لیست کتاب های ژوزه ساراماگو | دانلود ژوزه ساراماگو | کتاب ژوزه ساراماگو
برچسبها کتاب همه نامها نوشته ژوزه ساراماگوکتاب همه ی نام ها اثر
بنزوئیل پروکساید بنزوئیل پروکساید موارد مصرف عوارض و هر آنچه که در خصوصعوارض بنزوئیل پروکساید | موارد مصرف بنزوئیل پروکساید باید بدانید به دحالت چکیده در این متن بخوانید.
بنزوئيل پروکسايد شما با استفاده از این کرم به مدت بسیار کم می توانید تمامی جوش های خود را از بین ببرید
بنزوئيل پروکسايد مواردمصرف :
بنزوئيل پروکسايد
درمان آکنه ولگاریس خفیف , متوسط و شدید
کومدون های سر سیاه و سر سفید(جوش های زیر پوستی)(Comedolytic)
درمان نگهدارنده جهت پیشگیری از آکنه مجدد
آنتی باکتریان (Anti Bacterial)
بنزوئيل پروکسايد ویژگیها:
بنزوئيل پروکسايد
*بر طرف كننده كامل جوشهای صورت
بنزوئيل پروکسايد
* از بین برنده كامل جوش و لكهای صورت
برتری های Pangel
دارای تاییدیه GMP از اتحایه اروپا
دارای تاییدیه FAGG (گواهی وزارت بهداشت کشور بلژیک)
دارای تاییدیه FDA برای ماده اولیه (تاییدیه سازمان غذا و داروی آمریکا
دارای گواهی های FSC , CPP و …
مجوز سازمان غذا ودارو کشورمان تحریک پذیری کمتر پوست به واسطه ترکیب ماده اولیه دارویی در پایه آب
مورد تایید پزشکان متخصص پوست در فرانسه , آلمان و سایر کشورهای اتحادیه اروپا (با پیشینه ۳۵سال مصرف)
کمپانی Pannoc تولید کننده انحصاری بنزوئل پروساید برای کمپانی های معتبر اروپایی نظیر:
طریقه استفاده :
بزرگسالان و کودکان بالای ۱۲سال , روزانه ۲-۱ بار از ژل مصرف نمایند.
در پوست های حساس و افراد با پوست روشن بهتر است فرآورده ضعیف تر (pangel 5%) استفاده گردد.
پس از درمان , جهت پیشگیری از عود به صورت هفته ای یک بار مصرف شود.
محصول :
ﻛﺮﻡ pangel احداث بلژیک
ترکیبات :
Pangel 5: بنزوئیل پراکسید ۵ درصد هیدروژل.هیدروکسیدسدیم.پروپیلین گلایکول
حساسیت به مواد تشکیل دهنده فعال و یا یکی از مواد تشکیل دهنده دیگر از آماده سازی.
این کرم حساس بوده و ابتدا مطمئن شوید که روی پوستتان اثر منفی ندارد ( مقدار بسیار کمی را روی قسمتی از پوست خود بمالید و در صورت قرمز نشدن پوست با خیال راحت از این کرم استفاده کنید )
این فرآورده رابیشتراز۶ هفته استفاده نکنید.مگراینکه باپزشک مشورت کرده باشیذ.
نکته :
کرم پانژل فقط روی موضع دارای جوش استفاده گرددوازاستفاده درسایرنقاط پوست بعلت تحریکات پوستی خووداری فرمایید
عوارض جانبی:
قرمزی پوست , سوزش , خشکی پوست , خارش , پوسته پوسته و ترک ممکن است درفرآورده ای ضدجوش مشاهده گردد.
اشکال داروئی :
۶۰ گرم برای درمان مناطق بزرگتر (مانند شانه ها یا پشت) توصیه میگردد
۳۰ گرم برا ی نواحی صورت وگردن
اطلاعات تکمیلی :
چرا جوش می زنیم؟
جوش یک عارضه پوستی میباشد که ناشی از بسته شدن منافذ پوست است. درون منافذ پوست غدد سباسه یا چربی وجود دارد که سبوم یا چربی پوست را تولید می کنند , پدیده ای که بطور مداوم رخ می دهد , سلول های مرده به جای مانده پوست ممکن است با سبوم به هم بچسبند. این توده ممکن است منافذ پوست را بخصوص در هنگام بلوغ که پوست ضخیم تر میگردد , ببندد.
غدد سباسه چربی بیشتری تولید می کنند که پشت مجرای مسدود شده تجمع می یابد و این سبوم یا چربی محل رشد باکتری های گوناگون از جمله باکتری پروپیونوباکتریوم آکنس میگردد که ایجاد آکنه می کنند. جوش ممکن است بصورت برجستگی توپر و با حدود مشخص ظاهر شود که حاوی مایع نیست و اندازه آن از یک سر سوزن تا یک سانتی متر متفاوت است و به آن پاپول می گویند و رنگ آن از قهوه ای , ارغوانی , صورتی تا قرمز متفاوت است. پاپول ها ممکن است با خاراندن عفونی شوند و کبره ببندد.
بیماری های مختلفی از آکنه گرفته تا آبله مرغان می تواند پاپول ایجاد کند. جوش ممکن است چرکی شود که در این حال به آن پاسچول می گویند و به صورت یک برآمدگی پوستی حاوی مواد چرکی معمولاً حاوی سلول های التهابی مرده است. جوش چرکی بزرگ را ندول می گویند.
آکنه از کجا بوجود میآید؟
آکنه یکی از شایع ترین بیماری هایی میباشد که باعث ایجاد جوش های پوستی از انواع مختلف پاپول , پاسچول و ندول میگردد ضایعات پوستی آکنه ناشی از تغییراتی میباشد که در واحد پیلوسباسه , ساختارهای پوستی که شامل فولیکول یا پیاز مو غده سباسه یا چربی همراه آن هستند , رخ می دهد , تغییراتی که نیاز به تحریک هورمون جنسی آندوژن دارند.
آکنه در نتیجه انسداد منافذ پوستی که در فولیکول مو در آنها قرار دارند رخ می دهد. اولین تغییری که در پوست رخ میدهند ایجاد یک پلاک مسدود کننده متشکل از کراتین (باقیمانده سلول های مرده شاخی پوست) و سبوم (چربی پوست) میباشد که به آن میکروکومدون می گویند. بزرگ شدن غدد سباسه و افزایش تولید سبوم که با افزایش تولید هورمونهای آندروژنی (مانند DHEA_S) در اوج گیری فعالیت غدد فوق کلیوی در هنگام بلوغ رخ می دهد. میکروکومدون ها ممکن است بزرگ شوند و به کومدون های باز (سرسیاه) یا کومدون های بسته (سر سیاه) بدل شوند.
سر سفید آن نتیجه اثر مستقیم انسداد مجرای غدد سباسه با سبوم یا چربی طبیعی پوست و سلول های مرده پوستی است. در این حالت باکتری هایی که بطور رایج روی پوست زندگی می کنند , به نام پروپیونوباکتریوم آکنس , می تواند باعث ایجاد التهاب شود و ضایعات پوستی التهابی (پاپول , پاسچول های چرکی و ندول) در لایه میانی پوست در اطراف میکروکومدون یا کومدون ها ایجاد کند , و این امر به قرمزی پوست و در مواردی به جا گذاری روی پوست و ایجاد لکه های تیره پوستی می انجامد.
زیبایی اندام , پرورش اندام , تناسب اندام , کوجک کردن … کفش مناسب اندام من چه پاشنه ای داره؟ بهترین ورزش برای تناسب اندام خانمها؟؟ بحث پرورش اندام به چه قیمتی؟؟؟؟؟ – صفحه ۳ برای اینکه اندامی زیبا و ایده آل داشته باشید باید … این دختر عجیب ترین اندام جهان را دارد+عکس شما جه اندامی دارید + مدل لباس اندام ایده آل زنان از دیدگاه آقایان چه کنیم تا اندامی مناسب داشته باشیم؟ | جستجو در … راز خوش اندامی – صفحه چهار – کیش
چه اندامی متناسب است؟
ترکیب و موقعیت استخوانها , عضلات و بافت چربی عمدهترین مواد مۆثر در شکل گرفتن اندام افراد میباشد.
سالها پیش در کشور آمریکا , کمپانی بیمه عمر به نام متروپولیتن بسیار علاقهمند بود که در مورد طول عمر افراد تحقیق نماید. این کمپانی معتقد بود که صرفه اقتصادی شرکت بیمهایاش در این میباشد که افرادی را بیمه عمر نماید که طول عمر بیشتری دارند (و حق بیمه طولانی مدت پرداخت مینمایند). به همین دلیل از متخصصان سلامت دعوت نمود تا در مورد این سۆال «که چه کسانی طول عمر بیشتری دارند» تحقیق نمایند. بعد از تحقیقات چندین ساله فراوان پاسخ این سۆال چنین بود: افرادی که لاغرتر هستند طول عمر بیشتری دارند. تا آن زمان باور عمومی این بود که افرادی که چاقتر یا فربهتر هستند سالمتر هستند , به همین دلیل نیز فربه بودن یک امتیاز به شمار میرفت. از آن زمان به بعد , افراد تمایل به کاهش وزن داشته و افرادی که لاغرتر هستند سالمتر به شمار میروند.
کدام اندام متناسب است؟
باید توجه داشت که در سلامت بدن موارد بسیار زیادی دخیل است و تنها لاغر بودن ملاک سلامت نمیباشد و موضوع این که چه کسی سالمتر است بسیار پیچیدهتر از آن میباشد که گفته شود تناسب اندام یعنی لاغری. طبیعی میباشد که امروزه افراد به دلایل زیباییشناسی علاقهمند هستند که تا حد امکان در محدوده سالم وزن قرار گیرند , ولی همیشه این سۆال باقی میباشد که چه اندامی متناسب است. باید در نظر گرفت که ترکیب و موقعیت استخوانها , عضلات و بافت چربی عمدهترین مواد مۆثر در شکل گرفتن اندام افراد میباشد.
مهمترین مطلب در مورد چگونگی توزیع چربی در بدن این میباشد که بپذیریم چگونگی این توزیع عمدتاً ارثی است. یعنی این که چربی در شکم , پهلوها , پاها (پایین تنه) , باسن و یا در پشت شانهها تجمع یابد کاملاً ارثی است
نقش استخوانها در این میباشد که جثه را شکل میدهد , طول و پهنای استخوانها بسیار تعیین کننده هستند. بلندی قد و بزرگ بودن استخوانها عمده عوامل تشکیل دهنده یک جثه بزرگ میباشد. در مورد عضلات باید ذکر شود که توزیع و حجم عضلات نیز بسیار مهم است. عضلات باید بسیار سالم و با توزیع حجمی متناسبی در بدن قرار گیرند. برای مثال عضلات پا در صورتی که به خوبی تقویت شده باشند , میتوانند تناسب پاها را شکل دهند و مانند اینها.
توزیع بافت چربی در بدن
بافت چربی متغیرترین مۆلفه مۆثر بر اندام ما است. به طوری که میتوان آن را تغییر داد. در مورد بافت چربی باید توجه نمود که علاوه بر مقدار بافت چربی , توزیع آن در بدن نیز بسیار مهم است. مقدار و اندازه بافت چربی توسط تعادل انرژی بدن قابل تغییر است و همگان در مورد آن اطلاع دارند , ولی در مورد توزیع چربی در بدن لازم میباشد که مواردی چند را ذکر نماییم. مهمترین مطلب در مورد چگونگی توزیع چربی در بدن این میباشد که بپذیریم چگونگی این توزیع عمدتاً ارثی است. یعنی این که چربی در شکم , پهلوها , پاها (پایین تنه) , باسن و یا در پشت شانهها تجمع یابد کاملاً ارثی است. برای مثال بسیاری از افراد در هنگام دریافت انرژی بالا , پایین تنهشان چاقتر میشود , در صورتی که بسیاری چاقی بالاتنه را تجربه مینمایند. اینکه به لحاظ سلامتی کدام نوع از چاقیها مضرتر میباشد به کنار , به لحاظ زیباییشناسی نیز جای بحث دارد.
چاقی یا لاغری موضعی
برخی از افراد زیبایی اندام را لاغری بسیاری از اندامها و فربه بودن برخی دیگر از اندامها میدانند. برای مثال , بیشتر خانمها علاقهمند هستند که پاها و شکم کمچربی داشته باشند , ولی توزیع چربی در صورت و سینههایشان کم نشود. به همین دلیل بسیاری از افراد به بحث لاغریها و یا چاقیهای موضعی روی میآورند که از نظر متخصصان سلامت و زیبایی بسیار بحثبرانگیز است.
هیچ نوع رژیم غذایی قادر نیست چربیها را به صورت موضعی کاهش یا افزایش دهد , بنابراین ممکن نیست که ما رژیم غذایی داشته باشیم که برای مثال شکم
فرد را کوچک نماید , ولی صورت را فربهتر نماید
روشهای متعددی وجود دارد که باعث لاغری برخی از اندامها میشود , در صورتی که بافتهای دیگر را لاغر ننماید. البته باید دقت نمود که تمام تغییرات اتفاق افتاده در اندامها با استفاده از این روشها (مانند ماساژ , ساکشن و مانند اینها) کوتاهمدت بوده و بافت چربی در این اندامها دوباره تشکیل خواهد گردید. (مگر اینکه دریافت چربی و انرژی روزانه محدود شود).
رژیم لاغری یا چاقی موضعی وجود ندارد
مطلب بسیار مهم این که هیچ نوع رژیم غذایی قادر نیست چربیها را به صورت موضعی کاهش یا افزایش دهد , بنابراین ممکن نیست که ما رژیم غذایی داشته باشیم که برای مثال شکم فرد را کوچک نماید , ولی صورت را فربهتر نماید. در صورتی که رژیم کاهش وزن (محدود از نظر انرژی) دریافت شود تمام چربیهای بدن با هماهنگی و به صورت موزون کاهش خواهند یافت. البته کاملاً طبیعی میباشد که بافتهایی که چاقتر هستند و چربی بیشتری دارند , مقدار بیشتری چربی از دست خواهند داد. یکی از اصلیترین راهکارهایی که باعث کم شدن بافت چربی بدن و در عین حال عدم تغییر صورت میشود , پیروی از یک رژیم کاهش وزن به همراه فیبر و آب فراوان میباشد. این رژیم علاوه بر این که بافتهای چاق را لاغر مینماید , باعث احتباس آب در بافتهایی مانند صورت شده و آنها را شادابتر میکند.
برچسبها اندام جذاب زنانهاندام خوب به جه اندامی میگنبا چه اندامی برای مردان جذابترید؟پیش به سوی اندامی متناسبجذابترین اندامهای بدن مردان از دید خانمهاجذابیت پسر برای دخترچرا آقایون خواهان زن لاغر هستند ؟چرا پسران ایرانی باربی ها را نمی پسندندچه اندامی متناسب است؟خصوصیات ظاهری مردان جذابزنان چه اندامی را دوست دارندمرد جذاب از دید زنانمردان جذاب چگونه اندمردان زن چاق دوست دارند یا زن لاغ
مرغشکمپر – خانم کامیارمرغشکمپر – خانم کامیار – tv5.ir سوسیس مرغ –خانم کامیار – tv5.ir تاکو مرغ – خانم کامیار فیلم / مرغشکمپر – film.tebyan.net دانلود آشپزی به خانه بر می گردیم ملاحت کامیار – ۱۰۳۲۰٫ir به خانه بر می گردیم – film.tebyan.net مرغ سوخاری خانم کامیار – iraniann.com مرغ » صفحه ۳ – ۱۰۳۲۰٫ir
طرز تهیه مرغشکمپر
مرغ شکم پر
مرغ شکم پر خانم کامیار
مرغشکمپر مجلسی
مرغ شکم پر کامکار
مواد لازم برای تهیه ی مرغشکمپر مجلسی
طرز پخت مرغ شکم پر
مرغ تمیز شده و پوست کنده ۱ عدد کامل
سبزی مخصوص
پیاز ۳ عدد متوسط
گردو ۸ قاشق غذاخوری سرپر
رب انار ۲ قاشق غذاخوری
رب گوجه ۵ قاشق غذاخوری
نعنا خشک ۱ قاشق غذاخوری
کشمش ۲ تا ۳ قاشق غذاخوری
نمک , فلفل و زردچوبه و آبلیمو به مقدار لازم
زرشک در صورت تمایل ۱ قاشق غذاخوری
مواد لازم برای تهیه ی مرغشکمپر مجلسی
آماده کردن سبزی ها برای تهیه ی مرغشکمپر مجلسی
جعفری ۱ دسته ( بسته بندی هایی که در سبزی فروشی ها موجودن )
شوشاق یا چوچاق ۱ دسته ( در صورتی که این سبزی در دسترس نبود به جاش از ۲ حبه سیر در کنار نعنا استفاده کنید تا در کنار بقیه ی سبزی ها خوش عطر بشه )
نعنا ۱/۲ دسته ( نعنا بیشتر از این حد نشه چون باعث تلخی موادتون میشه )
پونه چند برگ برای عطر بهتر
آماده کردن سبزی برای مرغ شکم پر مجلسی
برای سبزی های این غذا حتما این نسبتایی که میگم رعایت کنید تا غذای خوش طعم تر داشته باشین و مقداری هم که بهتون میگم برای آماده کردن ۱ عدد مرغ کافیه. بعد از اینکه سبزی هارو شستین و خشک شد اونارو با هم مخلوط کنید و ساتوری کنید. اگر به میزان زیاد این سبزی رو تهیه کردین میتونین در فریزر نگهداری کنید.
طرز تهیه ی مرغ شکم پر مجلسی
بعد از آماده کردن سبزی ها , ۳ عدد پیاز رو رنده ی درشت بزنین و به همراه سبزی و ۱٫۵ لیوان آب و کمی نمک بذارین روی حرارت تا بپزه و آبش خشک بشه. کم کم که سبزی و پیاز آماده میشن عطر خوش سبزی هام فضای خونه رو پر میکنه.
غذاهای محلی استان گیلان؛ خیلی هم عالی!
www.bartarinha.ir
در این سری مجموعه مطالب خوشمزه قصد کرده ایم غذاهای محلی و معروف هر استان را به تفکیک به شما معرفی کرده و آموزش دهیم. امروز با غذاهای محلی استان گیلان ما را همراهی …
پخت سبزی و پیاز با آب
تا زمانی که سبزی و پیاز آماده بشه بهتره شما به بقیه ی کارا برسین. اول از همه قابلمه ای رو که میخواین برگزیده کنید و کمی روغن داخلش بریزین و بذارین تا کمی داغ شه. مرغ رو نمک و زردچوبه بزنین و داخل روغن کمی سرخش کنید تا همه طرفش طلایی بشه.
سرخ کردن مرغ
وقتی که سرخ کردن مرغ تموم شد اونو از قابلمه بیرون بیارین و از همون روغ برای تفت دادن ۳ قاشق غذاخوری رب استفاده کنید تا سس مرغ رو آماده کنید. نمک , فلفل و آبلیمو رو هم طبق سلیقه بهش اضافه کنید و ۲ لیوان آب بریزین داخلش و بذارین تا به جوش بیاد و بعد از جوش اومدن حرارت رو کم کنید تا مرغ رو آماده کنید و داخلش بذارین. ( در این مرحله زیاد آب داخل سس نریزین چون مرغ هم در حین پخت آب پس میده )
آماده کردن سس برای مرغ شکم پر
وقتی آب سبزی و پیاز کاملا خشک شد کمی روغن اضافه کنید و اونارو به اندازه ی ۵ دقیقه با حرارت کم تفت بدین و رب انار و ۲ قاشق غذاخوری باقی مانده ی رب گوجه رو به مواد اضافه کنین و قشنگ هم بزنین تا مخلوط شه. اگه رب انارتون شیرین یا ملسه به اندازه ی ۱ قاشق آب نارنج یا آبلیمو اضافه کنید و بچشین تا موادتون کمی ترش مزه شه که این موضوع هم سلیقه ایه.
اضافه کردن رب انار و رب گوجه به مواد
سپس کشمش , گردو و در صورت تمایل زرشک رو اضافه کنید و مواد رو هم بزنید تا کمی تفت بخوره .نمک و فلفل رو هم طبق ذائقه ی خودتون اضافه کنید .مواد مرغ شکم پر آمادست .
code = 5
مرغ شکم پر | مرغ شکم پر خانم کامیار | مرغ شکم پر کامکار | طرز پخت مرغ شکم پر
برچسبها آموزش پخت مرغ شکم پرآموزش مرغ شکم پر در فرفیلم آموزشی مرغ شکم پرمرغ بریان اپاراتمرغ سوخاری خانم گلاورمرغ شکم پر اقای نمازیمرغ شکم پر خانم صرافهامرغ شکم پر خانم گل آورمرغ شکم پر مجلس
ویتاتو ژیلینسکای
دنیای هفتمی ها – ویتاتو ژیلینسکای خلاصه ای از زندگینامه ویتاتو ژیلینسکای – کارگاه … ویتاتو ژیلینسکای :: کتاب فارسی متوسطه اول www.allbiographyir.blogfa.com – خانم ویتاتو ژیلینسکای آدم آهنی و شاپرک ویتاتو ژیلینسکای – پی سی سیتی داستان دانه برفی که آب نشد – کارگاه ادبیات ویتاتو ژیلینسکای – ویکیپدیا , دانشنامهٔ آزاد دنیای دیوانه ی دیوانه – ملخ شجاع داستان صوتی آدم آهنی و شاپرک – درخصوص ی ویتاتو ژیلینسکای دانلود کتابهای ویتاتوژیلینسکای
ویتاتو ژیلینسکای
ویتاتو ژیلینسکای
ویتاتو ژیلینسکای ویتاتو ژیلینسکای (به انگلیسی: Vitatoe Gilinsky) نویسندهٔ روسی میباشد که در سال ۱۹۳۲ میلادی به جهان آمد. او در ویلینوس پایتخت لیتوانی زندگی کردهاست و کتابهای زیادی منتشر کرده که نه تنها در میان مردم لیتوانی که در روسیه و کشورهای دیگر علاقهمندان زیادی پیدا کردهاست. حشرات کوچک , کرمها و پروانهها قهرمانان بسیاری از داستانهای نامبرده است. ژیلینسکای شعر هم سرودهاست و داستانهای فکاهی , رمان و نمایشنامه نیز دارد.آدم آهنی و شاپرک یکی از قصّههای زیبای اوست. این قصه بیش از ۱۴ سال میباشد که در کتاب درسی فارسی دوره راهنمایی وجود دارد. داستان آدم آهنی و شاپرک برگرفته از کتاب ملخ شجاع میباشد که مجموعهٔ ۴ داستان به نامهای ملخ شجاع , دانه برفی که آب نشد , کرم کنجکاو و آدم آهنی و شاپرک است.
رمان ویتاتو ژیلینسکای
ویتاتو ژیلینسکای داستان دانه برفی که آب نشداز ویتاتو ژیلینسکای
داستان های ویتاتو ژیلینسکای
ویتاتو ژیلینسکای
او با صدای سرفه پسرک از خواب بیدار شد. پسرک مدت زیادی بود که بلندبلند سرفه میکرد. آن قدر که مادرش بیدار شد و به اتاق آمد. مادر دستش را روی پیشانی پسرک گذاشت. او نزدیک به ۳۹ درجه تب داشت.
دانلود ویتاتو ژیلینسکای
ویتاتو ژیلینسکای
مادر به سرعت با اورژانس تماس گرفت. چند دقیقه بعد دکتر رسید. دکتر بعد از دیدن پسرک گفت که او سینه پهلو کرده است. مادر با ناراحتی گفت:نمیتوانم بفهمم که چطور سرما خورده است؟! اتاق بسیار گرم بود و غروب که او را در رختخواب گذاشتم حالش خوب بود.
ویتاتو ژیلینسکای
دکتر گفت:حتما باید او را به بیمارستان ببریم.
ویتاتو ژیلینسکای
پسرک را روی تخت مخصوص گذاشتند و به داخل ماشین بردند. تختخوابش خالی ماند. دانه برف از زیر پتو بیرون آمد و از پنجره بیرون رفت. خیلی ناراحت بود. آیا او باعث شده بود که پسرک مریض شود؟
ویتاتو ژیلینسکای
او با صدای سرفه پسرک از خواب بیدار شد. پسرک مدت زیادی بود که بلندبلند سرفه میکرد. آن قدر که مادرش بیدار شد و به اتاق آمد. مادر دستش را روی پیشانی پسرک گذاشت. او نزدیک به ۳۹ درجه تب داشت.
ویتاتو ژیلینسکای
مادر به سرعت با اورژانس تماس گرفت. چند دقیقه بعد دکتر رسید. دکتر بعد از دیدن پسرک گفت که او سینه پهلو کرده است. مادر با ناراحتی گفت:نمیتوانم بفهمم که چطور سرما خورده است؟! اتاق بسیار گرم بود و غروب که او را در رختخواب گذاشتم حالش خوب بود.
ویتاتو ژیلینسکای
دکتر گفت:حتما باید او را به بیمارستان ببریم.
ویتاتو ژیلینسکای
پسرک را روی تخت مخصوص گذاشتند و به داخل ماشین بردند. تختخوابش خالی ماند. دانه برف از زیر پتو بیرون آمد و از پنجره بیرون رفت. خیلی ناراحت بود. آیا او باعث شده بود که پسرک مریض شود؟
ویتاتو ژیلینسکای
شهر هنوز در خواب بود. تنها یک پنجره در پشت نرده یک بالکن روشن بود. چراغی روی یک میز سوسو میزد. دانه برف در پرتو آن نور , مردی را با موهای خاکستری رنگ دید. او روی کتابی خم شده بود. دانه برف از نرده بالا رفت و با نوک پا آهسته داخل اتاق شد. پیرمردی پشت میز نشسته بود و با خودش زمزمه میکرد:احساس میکنم مدت زیادی زنده نخواهم ماند. تا به حال زندگی خوبی داشتم؛ در مورد شگفتیهای جهان کتابهای زیادی نوشتم. در مورد چیزهایی که همیشه در حال تغییر است و هرگز یک جور باقی نمیماند , هر گلی باید پژمرده شود و از بین برود , هر ستاره ای بالاخره میسوزد , بعد از هر شبی صبحی است…
ویتاتو ژیلینسکای
نویسنده پیر چشمش به دانه برف سفید افتاد. خیره خیره به آن نگاه کرد و چشمانش را مالید. بعد عینکش را دوباره روی چشمانش گذاشت و به میز نگاه کرد و گفت:آیا چشمانم اشتباه می کنند؟ نه یک دانه برف بزرگ زمستانی روی یکی از کتابهایش نشسته بود. با انگشتانش او را لمس کرد. سردسرد بود. فریاد زد:چه پدیده عجیب و غیرقابل توصیفی!حتی بیشتر از یک چیز عجیب…نمیفهمم…آیا هوا تغییر کرده و باد سرد شمالی برف را به شهر ما آورده؟
ویتاتو ژیلینسکای
نویسنده پیر به بالکن رفت. با دقت به اطراف نگاه کرد. بیرون , خشک و گرم بود. هیچ اثری از باد شمالی و برف نبود. به طرف کتابهایش رفت. یک دانه برف واقعی و سرد روی میزش , درست زیر چراغ , در حال درخشیدن بود. گیج شده بود. از سر شوق آهی کشید و گفت:باورکردنی نیست! این به معنی این میباشد که دانه برفهایی وجود دارند که حتی در اتاق گرم هم آب نمی شوند و از قوانین طبیعت پیروی نمیکنند و این یعنی تمام کتابهای من اشتباه است و کاری که در زندگی خود کرده ام بیهوده بوده. آیا من با اشتباهی که کرده ام بقیه را نیز به اشتباه انداخته ام و اکنون در این وضعیت میمیرم؟ مرگی بدون آرامش. پیرمرد دستان چروکیده اش را روی میز گذاشت و سر خسته اش را پایین آورد. در صدایش آن قدر ناامیدی و غم و اندوه بود که قلب دانه برف از ناراحتی گرفت. دانه برف در حالی که احساس گناه میکرد , از لب میز پایین آمد و از پنجره کوچک هواکش بیرون رفت. از خود پرسید:من فقط مردم را مریض و ناراحت میکنم؟چرا؟!
ویتاتو ژیلینسکای
دانه برف به زمین رسید و در زیرزمین خانه ای نزدیک همانجا پنهان شد. آنجا سوراخی گود و تاریک بود , با ناراحتی گفت:در همین جا منتظر زمستان می مانم. دیگر نمیخواهم بیش از این باعث اذیت و آزار شوم. من در اینجا هیچ فایده ای ندارم.
ویتاتو ژیلینسکای
داخل سوراخ , تاریک بود و بوی نم و کپک میداد. یک شب , شب پره و شبی دیگر عنکبوت , دائم از این طرف به آن طرف می خزیدند , ولی نفس سرد دانه برف باعث میشد آنها هم سریعتر از آنجا عبور کنند. بعد از مدتی دانه برف مریض و از زندگی در آنجا نیز خسته شد! پس تصمیم گرفت سری به بیرون بزند.
ویتاتو ژیلینسکای
تابستان بود و هوا بسیار گرم. بستنی فروشی در آن نزدیکی با گاری اش ایستاده بود و بلند فریاد میزد:بستنی یخ و خوشمزه با خامه و شکلات!
ویتاتو ژیلینسکای
وقتی بستنی فروش سرگرم کار دیگری بود در عرض چند لحظه دانه برف لیز خورد و به داخل گاری بستنی فروش خزید. داخل گار تکه های بزرگ یخ بود.
ویتاتو ژیلینسکای
دانه برف از دیدن دوستانش خوشحال شد. فریاد زد:خواهرها! چه قدر از دیدنتان خوشحالم!شما هم مثل من آب نشده اید؟شما هم هیچ وقت آب نمی شوید؟ چه خوب شد , پس دیگر تنها نیستم! و بعد به تکه یخ محکم چسبید , درست مثل اینکه خواهرهایش را دیده است. ولی چه بلایی بر سر یخ آمده بود! بوی مخصوصی میداد و هر لحظه کوچک و کوچکتر میشد , بدون اینکه آب شود. دانه برف خیره خیره نگاه کرد. بالاخره متوجه شد که این یخهای عجیب و غریب از نوعی گاز درست شده اند و مثل او نیستند. در حالی که ناامید شده بود از گاری بستنی فروش با سرعت بیرون پرید.
ویتاتو ژیلینسکای
خورشید گرم با درخشندگی بسیار می درخشید. ماشینهای غبارگرفته با سرعت از خیابان عبور میکردند. گنجشکها از شدت گرما شل شده بودند و آب می نوشیدند. مردم با زنبیلهای خرید در خیابانهای دراز به سرعت حرکت میکردند تا سریعتر به مقصد برسند. فقط دانه برف بود که کاری و عجله ای نداشت. او حتی در آن خیابان پر از آفتاب و پر جمعیت هم بیشتر از آن زیرزمین احساس تنهایی میکرد. حالا تازه فهمیده بود چرا خواهران سفیدش زود آب میشدند. آنها هرگز معنی تنهایی را نفهمیده بودند و هیچ کس را هم ناراحت نکرده بودند , او باید اینجا باشد؛ در این آفتاب سوزان , بدون خانه و مکانی.
ویتاتو ژیلینسکای
دانه برف آه سوزناکی کشید و به تیر چراغ برق داخل خیابان تکیه داد. چه بلایی بر سرش آمده بود؟ به آسمان نگاه کرد و فکر خوبی به سرش زد. بالای تیر رفت و بازوان ظریفش را به طرف آسمان بلند کرد. فریاد زد:مادر ابر عزیز!من متوجه اشتباه خودم شدم! من میخواهم آب شوم! ناپدید شوم! لطفا به حرفهایم گوش بده. من از تنهایی خسته شده ام!
ویتاتو ژیلینسکای
ولی ابرهای کوچکی که در آسمان بودند , چیزی درخصوص دانه برف نمی دانستند. دانه برف که با بی اهمیتی آنها روبه رو شد , از آن بالا پایین آمد و با ناراحتی مشغول قدم زدن شد. همین طور که با خود فکر میکرد , به باغ بزرگی رسید و روی زمین , کنار گل مرواریدی که از شدت گرما سست و پژمرده شده بود نشست. دانه برف به ساقه گل مروارید چسبید. بغضش ترکید و زد زیر گریه. اشکها از چشمانش سرازیر شدند و ناگهان احساس کرد که در حال آب شدن است. او به شکل یک قطره بزرگ و شفاف آب درآمد. در همان موقع فهمید چرا ابر مادر به او اخطار کرده بود که نباید گریه کند.
ویتاتو ژیلینسکای
متشکرم! تو مرا نجات دادی , چون داشتم از تشنگی می مردم.
ویتاتو ژیلینسکای
این صدای گل مروارید بود که داشت از دانه برف قدردانی میکرد.
ویتاتو ژیلینسکای
……………………….
ویتاتو ژیلینسکای
ملخ شجاع
ملخ سبز بدشانسی آورده بود؛ بعد از نهار زیر یک گل قاصدک استراحت میکرد و چرت میزد که پسرک آهسته به طرفش آمد و پای بلند عقبی اش را گرفت. در حقیقت هنوز ملخ کاملا از خواب بیدار نشده بود که ضربه محکمی را نوش جان کرد. تلاش نمود خود را خلاص کند , ولی وضع بدتر شد و یکی از پاهایش شکست. تلاش نمود با استفاده از پای دیگرش فرار کند , ولی نتوانست بپرد و اندکی بعد در دستان پسرک اسیر شد و به محل زندگی او برده شد. پسرک , ملخ سبز را در زیر یک لیوان شیشه ای حبس کرد و مقداری علف و خرده نان برایش گذاشت. پسرک , ملخ را کنار پنجره قرار داد , این برای ملخ یک زندگی الکی بود. آن شب ملخ سبز خواب خوبی دید:
ملخ در یک مسابقه پرش که در یک استادیوم برگزار شده بود شرکت کرده بود و خیلی سر حال و خوشحال به نظر می رسید. او نه تنها از روی خط بین دو تیر پرید , بلکه آن قدر بلند پرید که از روی درخت صنوبر هم گذشت و اگر از شدت درد پا بیدار نشده بود , شاید به طرف آُسمان بلند هم می پرید. اما او متوجه نشد که همه آنها را در خواب دیده و هنوز در قفس شیشه ای زندانی است.
صبح شده بود. ملخ با ناامیدی ضربه ای به لیوان زد , ولی بی فایده بود. زخمش دوباره درد گرفته بود. شاید دیگر همه چیز تمام شده بود. ملخ خسته و گیج روی رختخواب علفی خود دراز کشیده و با ناراحتی بوته های گلی را که آن طرف پنجره بودند , تماشا کرد. آنجا زنبورها در حال ویزویز کردن بودند و کرم هم به یک نخ بلند آویزان بود و بازی میکرد. ملخ سبز با خودش گفت:”چقدر آنها خوشبخت اند که این طور آزاد و سالم اند!” و از شدت ناراحتی گریه اش گرفت.
در همان موقع زنبور چاق و چله ای روی سقف زندان شیشه ای نشست و شکم گنده اش را که باد کرده و پر از غذا بود , خاراند. بعد به ملخ نگاهی کرد و با کنجکاوی به او خیره شد. چندین بار دور لیوان چرخید و بعد خندید. از شدت خنده , شکم گنده اش تکان میخورد. رو به بقیه ی زنبورها کرد و فریا زد:”دوستان! ویز… بیایید اینجا…ویز! خیلی جالب است ویزززز…! آنها ویلون زن فین فینی را ویزززز…زیر لیوان زندانی کرده اند ویززز….! از خنده روده بر شدم ویززز….!”
زنبورهای کوچک و بزرگ روی لیوان نشستند و شروع کردند به اذیت کردن ملخ بیچاره:”خوب به تو کمک کردند!ویززز…زندگی برایت خیلی آسان شده! ویزززز…” و بعد دوباره همان زنبور شکم گنده با صدایی شیرین و با مسخره بازی گفت:”این خانه جدید شیشه ای چطور است؟ویززز…آن را دوست داری؟ویززز…”
ملخ با غرور جواب داد:”درجه یکه! من گرم و راحتم و اینجا هم امن و امان است. اینجا نه از برف و باران خبری هست و نه از باد. از اینجا به راحتی می توانم همه را ببینم , چیزهای زیادی هم برای خوردن دارم. تازه یک رختخواب نرم هم برای خوابیدن اینجا هست. اینجا برایم مثل یک قصر است!”
بقیه زنبورها که صدای او را نمی شنیدند , پرسیدند:”چه می گوید؟ ویزز… داستان غم انگیزش را تعریف میکند؟”
زنبور شکم گنده با ناراحتی پرسید:”حتما راضی هستی که پایت هم شکسته , ویززز…”
ملخ با احتیاط آن را تکانی داد و گفت:”او , بله , پایم! من می توانم آن را بچرخانم و تا وقتی که در حال خوب شدن است در این اتاق تمیز و روشن می مانم تا هیچ زنبور بی ادبی نتواند پای زخمی ام را اذیت کند.”
زنبورها که حرفهای ملخ را باور کرده بودند , با ناراحتی فریاد زدند:”گوش کنید! چرا او باید همه چیز داشته باشد و ما هیچ چیز؟ ویززز…یک قصر برای بیماری که خوشحال هم هست! ویززز…و پاهایش در حال خوب شدن است! و او به ما بی ادب هم می گوید! ویززز…چقدر گستاخ و جسور است! ویززز..” زنبورها عصبانی بودند و پرخاش می کردند که ناگهان زنبورهای وحشی پیدایشان شد و همه آنها پا به فرار گذاشتند.
عنکبوت درختی که از صدای ویزویز زنبورها حسابی کنجکاو شده بود , در حالی که بر نخ درازی سوار بود , از سقف پایین آمد. مدت زیادی بی حرکت و بی صدا به ملخ نگاه کرد , ولی نتوانست بفهمد که چرا او زیر لیوان رفته است. در همین موقع ملخ شروع کرد به خواندن آهنگی شاد. عنکبوت پرسید:”این صداهای ویزویز برای چه بود؟ این آهنگی که میخوانی چیست؟ میتوانی بگویی برای چه جشن گرفته ای؟”
ملخ مودبانه گفت:”من مجبورم جشن بگیرم. آخر میدانی , به من عنوان موسیقیدان برجسته داده شده و این سالن کنسرت شیشه ای هم برای این میباشد که تنها من بتوانم از آن استفاده کنم. مسلما این برای من یک فرصت بزرگ است!”
عنکبوت گفت:”امیدوارم این طور باشد , پس چرا پای راستت بی حرکت است؟”
ملخ با لبخند گفت:”میدانی , خیلی از دوستداران موسیقی برای تبریک گفتن و قدردانی کردن یا جایزه دادن پای راست مرا صمیمانه می فشردند؛ به خاطر همین پایم کبود شده و حالا در یک بیمارستان خصوصی مشغول معالجه شدن هستم. بزودی مثل روز اول و شاید هم بهتر از اول پایم سالم میشود.”
در همین موقع عنکبوت بالا آمد. روی پاهای درازش چمباتمه زد و گفت:”واقعا؟ واقعا؟ من هم میتوانم آنقدر پاهایم را تکان دهم که کبود شود؛ حنی دو یا سه پا را. کاش به من هم لقب بافنده بزرگ را می دادند , ولی کسی تا به حال این کار را نکرده. حتی هیچ کس مرا تشویق هم نمیکند!”
عنکبوت از نخی که بر آن آویزان بود , بالا رفت. همین طور که بالا میرفت زیر لب غرعر میکرد. او حسابی ناراحت بود.
هنوز مدت زیادی نبود که ملخ تنها مانده بود که از دور سر و کله پروانه شاخدار پیدا شد و تا ملخ فلج و زندانی را دید , با ناراحتی و بریده بریده گفت:”وای , چه وحشتناک!” پروانه که بالای چشمانش را برای محافظت از نور زیاد با دستمالی پوشانده بود , دوباره گفت:”وحشتناک است! چقدر سنگدل هستند! چقدر سخت است!”
ملخ در حالی که وانمود میکرد تعجب کرده است , پرسید”چرا؟ مگر چه شده؟ چرا این طور ناله و شکایت میکنی؟ مگر مریضی؟…به نظر من حالت خیلی خوب نیست. رنگت زرد شده. شاید ناراحتی کبد داری.”
-چی؟ چی گفتی؟ من زرد هستم؟ واقعا؟ باید زردی یرقان گرفته باشم! وای , وای!
ملخ در حالی که با او همدردی میکرد , گفت:”مریض و ناخوش احوال به نظر میرسی و کمی هم سست و بی رمق.”
حال پروانه شاخدار بد شد. او مضطرب بود. تنها به سلامتی اش فکر میکرد. با ترس و ناراحتی گفت:بی رمق و سست؟ واقعا این طور به نظر میرسم؟ چه وحشتناک! درست است! تازگیها احساس میکنم کمی حالم خوب نیست. شاید به خاطر رژیم غذایی کلم این طوری شدم. اگرچه کلم غذای هر روز من است و نباید مرا دچار ناراحتی کبد بکند , ولی شاید خوردن دائمی آن چندان هم خوب نباشد. بهتر است به خانه بروم و استراحت بکنم. وای! چرا من این قدر بیچاره هستم؟ همیشه هیچ چیز بجز دردسر و مریضی برایم وجود نداشته!”
او دستمالش را دوباره به چشمانش محکم کرد و گفت:”معذرت میخواهم , ولی واقعا نمی توانم بمانم. باید هر چه زودتر یک دکتر پیدا کنم.”
پروانه ناله کنان و با آخ و اوخ پرواز کرد و رفت و ملخ فقط سرش را تکان داد و گفت:”همه این حشرات واقعا نمیدانند که چقدر خوشبخت هستند. آنها آزاد و سلامت اند , اما نمیدانند.” و از داخل لیوان بیرون را تماشا کرد.
گنجشکی در نزدیکی زمین پرواز میکرد. دو بوقلمون نر در حیاط خانه در حال دعوا کردن بودند و پرهای قرمزشان را تکان می دادند و هزارپایی از چارچوب پنجره سر میخورد و بالا میرفت.
پاهای هزارپا آن قدر تند و سریع حرکت میکردند که سر آدم گیج میرفت. او متوجه ملخ چلاق شده , بدون حرکت ایستاد و به ملخ خیره ماند. بعد سرش را تکان داد. ملخ لبخند غمگینی زد و به پاهای فرز و فراوان هزارپا نگاه کرد. ناگهان احساس کرد که بیش از این نمیتواند تظاهر به شاد بودن بکند. اشک از چشمانش سرازیر شد. پیش خودش فکر میکرد که چقدر بی انصافی میباشد که یکی این همه پا دارد , اما یکی دیگر فقط با از دست دادن یک پا کاملا چلاق میگردد
هزارپا با چشمان هوشیارش به ملخ خیره شد. دقیقا میدانست که او در چه فکری است. او از صمیم قلب برای ملخ ناراحت بود , به همین دلیل گفت:”آخر چه فایده که من صدها پا دارم , ولی حتی یک مرغ هم می تواند به راحتی مرا دنبال کند. درست میباشد که همه به یک اندازه پا نداریم , ولی همه ما یک قلب داریم و تو هم ملخ شجاعی هستی. هر چقدر هم پای سالم داشته باشی باز نمیتواند جای شجاعتت را بگیرد.”
ملخ خیلی شاد شد و گفت:”خواهر خوبم از همدردی تو متشکرم. تو با حرفهایت به من توانایی و امید بیشتری دادی.” اشکهایش را پاک کرد و در همان زندان شیشه ای خود شروع به خواندن آوازی شاد کرد:
صندقچه اسرار – جشن الفبا شعر جشن حروف الفبا اول ابتدایی طرح کلاه برای جشن الفبا – bargozideha.com شعر نو برای جشن الفبا – shereno.com ادرس سولاریوم خوب در فردیس جشن تکلیف – beytoote.com شعر نو دکلمه جشن قرآن – shereno.com صندقچه اسرار – جشن تکلیف من یک مربی ام – نمونه متن های مجری دکلمه و متن مجری | مدرسه نیوز – مرجع نمونه سوال مدرسه
مجموعه شعر جشن الفبا برای کودکان اول ابتدایی :
آشنایی مربیان با انواع شعرهای جشن الفبا باعث می گردد مناسب ترین و زیباترین شعر کودکانه جشن الفبا را برگزیده و خواندن آن را به دانش آموزان آموزش دهند. , بر این اساس سعی نمودیم در این مقاله به ارائه شعر کودکانه شاد برای جشن الفبا بپردازیم که هر یک از این شعرهای زیبا می توانند بهترین برگزیده برای کودکان پایه اول ابتدایی باشند. در ادامه این شعرهای زیبا و خواندنی را مشاهده نمایید.
شعر کودکانه جشن الفبا
یه روز تو اول مهر اومدیم به دبستان
جشن شکوفه بودیم خوشحال و شاد و خندان
اسم کتابامون رو حتی نمی دونستیم
تو دستمون مداد بود اما نمی نوشتیم
دفترامون سفید بود کتابامون بی صدا
تا اینکه از راه رسید خانم معلم ما
با صدا ها دوست شدیم با کتابا حرف زدیم
تو دفتر مشقمون شکل شونو کشیدیم
حالا که دفتر ما شده شهر الفبا
کتابمون ساکت نیست شده پر از سر صدا
برای ما میگه از گذشته ها و امروز
تاریکی ذهن ما روشن شده مثل روز
حالا کتاب می خونیم همه چیزو می دونیم
می نویسیم بابا آب قدر اونو می دونیم
مادر در باران آمد خسته نباشی مادر
ممنون کنارم بودی ای خواهر و برادر
بارون دونه دونه رو ابر تو آسمونه
دنیا پر از نعمته خدا چه مهربونه
معلم مدرسه با ناظم مهربان
مدیر ما چه خوبه خدا نگهدارشان
شعر جشن الفبا
امروز چه روزیست جشن الفباست
کلاس اول پرشوروغوغاست
می خوایم بگیم ما که باسوادیم
خدا می دونه که خیلی شادیم
ممنون بابا هم مامانیم ما
خانم معلم شمع راه ما
خانم معلم چه مهربونه
سوادماها به لطف اونه
خالق دانا لطفی بفرما
نور های دانش بتابد بر ما
حتما بخوانید: شعرهای زیبا برای روز جهانی کودک
سرود جشن الفبا
سلام سلام بچه ها خوش آمدید به اینجا
داریم جشن الفبا تو این مکان زیبا
آب آبی دریا آبی ما میخوانیم چه عالی
داستان های قرآنی آن نور آسمانی
علوم , هنر و ورزش دانش های با ارزش
همه با هم آماده که در سال آینده
بریم کلاس دوم با خوش حالی و خنده
دست میبریم پیش خدا ما می کنیم شکر خدا
شعر الفبا برای دانش آموزان
معلّم خوب ما یادم دادی الفبا
گفتی که باش دانا دانا و هم توانا
امروز شاد شادم زیرا که باسوادم
آموخته ام الفبا سی و دو حرف زیبا
امروز می توانم کتاب ها را بخوانم
کودک دانا منم خوب و توانا منم
هوشیار و بینا منم به لطف آموزگارم
روز جشن الفبا مبارک است برما
شعر جشن الفبا برای پایه اول
آ مثل آتش وآب آدم برفی وآفتاب
ب مثل باغ وبابا بهار و بوی گل ها
پ مثل پاییزسرد پروازیک برگ زرد
ت مثل توپ خورشید قرمزو زرد وسپید
ث مثل ثلث آخر با نمره های بهتر
ج مثل جوجه جیک جیک جنگل سبزوتاریک
چ مثل چوب وچِنار چَـکاوک وچمن زار
ح مثل حوله , حُباب حیاط وحوض پرآب
خ مثل خوبی , خدا خندیدن بچّه ها
د مثل دشت ودریا درخت سبزوزیبا
ذ مثل ذرّت شاد بازی کاکل وباد
ر مثل رنگین کمان هفت تاکمان توی آن
ز مثل زنبورو زاغ زَنبَق زیبای باغ
ژ مثل ژاله برگل هدیه ی گل به بلبل
س مثل سایه ی بید ستاره های سپید
ش مثل شش تاشب تاب سه تابیدار سه تاخواب
ص مثل صبح و صدف صد تاصدف توی صف
ض مثل ضَربه ای سخت که زد تبر بردرخت
ط مثل طوق اردک طوطی سبزو کوچک
ع مثل عیـد وعــمو عروسک کوچولو
غ مثل غاز وغنچه هردوتا توی باغچه
ف مثل فَوّاره ها در آفتاب زیبا
ق مثل قمری وقو قاصدک قصّه گو
ک مثل کوه پربرف کاج وکلاغ پرحرف
گ مثل گل یا گلاب گردش گل هادر آب
ل مثل لک لک خواب زیر لَحاف مهتاب
م مثل موج وماهی چه ماهی سیاهی
ن مثل نورو نوروز گل داده نرگس امروز
و مثل وقت ورزش صبح قشنگ ونرمش
ه مثل هوهوی باد هوای پاک وآزاد
ی مثل یاس زیبا درآخر الفبا
امیدواریم مطالعه انواع شعر جشن الفبا که در این مطلب به ارائه آنها پرداختیم برای شما نیز لذت بخش بوده باشد. و شعر دلخواه و ایده آل خود را از بین این شعر های جشن الفبا زیبای و دلچسب برگزیده نموده باشید. از شما مربیان و والدین گرامی دعوت می نماییم با مراجعه به بخش شعر های کودکانه از دیگر شعرهای زیبا و مطالب مرتبط دیدن فرمایید. موفق باشید.
برچسبها بچه هااا كمك كنيد شعر براي جشن الفبا مي خوامتزیینات جشن الفباجملات کوتاه و زیبا در مورد جشن الفبادانلود آهنگ جشن الفبادکلمه جشن الفباسرود جشن الفباسرود و شعر جشن الفبا برای کودکان پایه اول
۴ دلیل درد پایین و راست شکم ۱۳ نوع درد شکم را جدی بگیرید پاسخ پرسش : درد سمت چپ پهلو و ناآرامی در خواب دانــستنیـهای پــزشکی درد کمر یا سمت راست پهلو … درد شکم در سمت راست و بالا درد ناحيه فوقاني راست شكم از علائم بروز سرطان كبد … درد سمت راست پهلو – سلامتیار دکتر غلامرضا رئيسی و دکـتر طناز احدی – بیماریهای … علل و راه درمان درد پهلو هنگام دویدن زنان باردار به پهلوی چپ بخوابند
درد ناحيه فوقاني راست شكم از علائم بروز سرطان كبد است
دكتر محمد فرات يزدي در گفت وگو با ایسنا , با بيان اين كه تومورهاي كبد به دو دسته خوشخيم و بدخيم تقسيم بندي ميشوند , افزود: در تومورهاي خوشخيم , تودههاي عروقي به نام همانشريوم وجود دارند كه اين توده در زنان به دليل مسائل هورموني بيشتر ديده ميشود و معمولاً هيچ مشكلي براي بيمار ايجاد نميكند. اين تودهها معمولا بصورت اتفاقي در سونوگرافي مشاهده ميشوند كه نياز به درمانهاي اختصاصي ندارند.
وي بیان کرد البته تودههاي چربي , مجزا از ديگر تودههاي خوشخيم هستند , به طوري كه معمولاً بدون علامت بوده و گاهي به صورت دردهاي خفيف بروز پيدا ميكنند , لذا به دليل وجود اين علائم و جهت تشخيص قطعي , جراحي و يا نمونهگيري ميشوند.
دكتر فرات تومورهاي بدخيم يا سرطانها را نيز به دو دسته تومورهاي اوليه و تومورهاي ثانويه تقسيم كرد و افزود: تومورهاي بدخيم ثانويه ناشي از گسترش ساير تودهها در بدن به سمت كبد هستند كه به متاستازها معروف بوده و تومورهاي منشاء گرفته از بافت خود كبد , به عنوان تومورهاي اوليه شناخته ميشوند.
وي تصريح كرد: از آنجايي كه كبد از ارگانهاي پرعروق بدن است و خون زيادي وارد كبد ميشود , سلولهاي سرطاني از طريق خون منتقل شده , به همين دليل اولين مكان شايع گسترش تومورهاي كبد هستند.
وي خاطرنشان كرد: در حالي كه تومورهاي ثانويه يا متاستازها , فرم بدخيمتري داشته و مراحل بالاتري از بيماري را نشان ميدهند , تومورهاي اوليه يا سرطان اوليه كبد نسبتاً نادرتر هستند و بيشترين عامل مستعد كننده اين تومورها , بيماريهاي اوليه كبد , هپاتيتهاي ويروس و سيروز است كه شانس سرطان كبد را در اين افراد افزايش ميدهد.
دكتر فرات , ويروسها , مصرف مشروبات الكل و برخي قرصهاي هورموني , تماس با مواد شيميايي , تماس قبلي كبد فرد با اشعه , مصرف غذاهاي پرچرب و استفاده بيش از چربيهاي حيواني را از جمله عوامل مستعد كننده ذكر كرد و گفت: مصرف قرصهاي ضد بارداري در بروز سرطان كبد قطعي نيست و ثبات علمي ندارد.
اين سرطانشناس در ادامه درد ناحيه فوقاني راست شكم , درد مبهم و طولي كشنده , در برخي موارد احساس دردهاي تير كشنده , تهوع , استفراغ , بياشتهايي و كاهش وزن را از علائم بيماري در مراحل اوليه ذكر كرد و افزود: در صورتي كه بيماري مزمن تر و طولانيتر شود , تجمع آب در شكم بيمار رخ داده و بيمار لاغر ميشود.
وي افزود: زرد شدن چهره و چشمها و تجمع آب در شكم , در مراحل پيشرفته بيماري بروز پيدا ميكند.
دكتر فرات با بيان اين كه افراد مبتلا به ويروس هپاتيت B و C و يا داراي سيروز كبدي , بيشتر مستعد اين بيماري هستند؛ توصيه كرد: اين افراد بايد تحت معاينات منظم قرار گيرند.
وي درخصوص روشهاي تشخيص بيماري , گفت: تومورهاي خوشخيم معمولاً بدون علامت بوده , به صورت اتفاقي با انجام سونوگرافي مشخص ميشوند و مشكلي را براي بيمار ايجاد نميكند , در صورتي كه فرد به علائم اوليه باليني مشكوك شود , معمولاً اولين روش تشخيص , انجام سونوگرافي در ناحيه كبد است.همچنين روش سي تي اسكن نيز ميتواند قريب به ۹۰ درصد موارد را كشف و شناسايي كند. درنهايت تشخيص قطعي بيماري با روش نمونه گيري از كبد صورت ميپذيرد كه نمونهگيري آن به روش جراحي و لاپاراسكوپي انجام و سپس غده برداشته ميشود.
دكتر فرات با بيان اين كه درمان بيماري براساس نوع توده بدخيم و خوشخيم تفاوت دارد , افزود: در صورتي كه تودههاي بدخيم اوليه كنترل شده بوده و تنها يك يا دو متاستاز وجود داشته باشند , بهترين روش درمان جراحي است اما چنانچه تودههاي متعددي در كبد وجود داشته باشند , از روشهاي شيمي درماني در داخل كبد و يا از كار انداختن شريانهاي تغذيه كننده تومور از طريق لخته پيوند كبد در تومورهاي اوليه كبد كه شرايط پيوند را داشته باشند , ميتوان به عنوان درمانهاي نوين , استفاده كرد.
سلامت نیوز: درد ناحيه فوقاني راست شكم از علائم بروز سرطان كبد است
برچسبها چرا کلیه ها درد می گیرند؟درد پشت پهلوی راستدرد پهلو سمت چپ نشانه چیستدرد پهلو سمت راستدرد پهلو سمت راست و تخمدان در بارداریدرد پهلو و کمردرد پهلوی راست زیر دندهدرد دو طرف پهدرد شکم در سمت راست و بالادرمان درد پهلوعلت درد پهلو در زنانعلل مختلف درد قفسه سینهنشانه های عفونت کلیه ها چیست؟
تعبیر خواب کربلا تعبیر خواب کربلا دیدن این خواب بسیار نیکو است تعبیر خواب کربلا به شر متن فوق میباشد
تعبیر خواب کربلا
تعبیر خواب زیارت امام حسین (ع) | پندار نو کاملترین و بهترین مرجع "تعبیر خواب سفر" خارج کشور و کربلا … نحوه گرفتن ویزا برای اربعین کربلاتعبیر خواب سفر به کربلا – irancloob.com تعبیر خواب بلیط کربلا | تعبیر خواب بلیط کربلاتعبیر خواب زیارت کربلا – ityrpr.rapin.ir تعبیر خواب زیارت کربلا ابن سیرین تعبير ديدن سفر در خواب – night-skin.com رفتن به زیارت تعبیرش چیه؟ – cloob.com قیمت دقیق ویزای عراق برای اربعین ۹۳
تعبیر خواب کربلا تعبیر دیدن زیارت در خواب چیست؟
تعبیر خواب کربلا
تعبیر خواب کربلا
دیدن جمع زیارت کنندگان در خواب , نشانة آن میباشد که به سفری طولانی خواهید رفت ..
تعبیر خواب کربلا
اگر خواب ببینید خود زائر هسنید و مشغول زیارت , نشانة آن میباشد که با همنشینان ناسازگار کشمکش ها خواهید داشت و از فقر و تهیدستی نیز رنجیده خاطر خواهید شد . ۳ـ اگر دختری خواب ببیند زائری به او نزدیک میگردد , علامت آن میباشد که با حمایت تمام به دام فریب می افتد . اما اگر در خواب مرد زائر او را ترک کند , نشانة آن میباشد که ضعف روحی خود را از بین میبرد و استقلال متمایزی در زندگی به دست می آورد.
تعبیر خواب کربلا ابراهیم کرمانی گوید:
تعبیر خواب کربلا
اگر بیند در حرم پادشاه یا در حرم مردی بزرگوار شد , دلیل که از شر پادشاه ایمن شود و باشد که از پادشاه چیزی بدو رسد و معبران گویند: او را حاجت افتد به اهل آن حرم. اگر بیند پادشاه او را در حرم خویش خواند و آنجا مقیم شد , دلیل که کارهای پادشاه شروع کند و کارها کند که او را بدنامی حاصل شود.
تعبیر خواب کربلا حضرت امام جعفر صادق فرماید:
اگر بیند به حرم پادشاهی عادل رفت , دلیل که موفق به انجام کارهای مفید میگردد .
اگر بیند به حرم پادشاهی ظالم رفت , دلیل که کاری کند که ازآن کاربد نام گردد.
آنلی بیتون میگوید:
۱ـ اگر خواب ببینید از حرمی محافظت می کنید , نشانه آن میباشد که بیشترین نیروی خود را صرف اعمال نادرست می کنید , اگر تمایلات خود را اصلاح کنید , زندگی سعادت حقیقی را به شما اهدا می کند .
۲ـ اگر زنی خواب ببیند ساکن حرم است , نشانه آن میباشد که گرایش به انجام کارهایی غیرقانونی خواهد داشت .
۳ـ اگر زنی خواب ببیند سو گلی حرم است , علامت آن میباشد که دیگران ترجیح میدهند بیشتر با او همنشین باشید تا با دیگران .
برچسبها تعبير خواب زيارتتعبیر خواب رفتن به زیارت امام حسینتعبیر خواب رفتن به زیارت کربلاتعبیر خواب رفتن به زیارت کربلا - دیدن زیارت امام رضا در خوابتعبیر خواب رفتن به مشهدتعبیر خواب سفر زیارتیتعبیر خواب سفر کردنتعبیر خواب قصد سفر به کربلاتعبیر خواب کربلا ابن سیرینتعبیر خواب کربلا رفتن چیستتعبیر خواب گرفتن ویزای کربلاخواب زیارت کربلا را دیدم