تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:56 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
ترومبوز سیاهرگی عمقی
بادکردگی و سرخی در پای راست در اثر ترومبوز سیاهرگی عمقی.
آی‌سی‌دی-۱۰ I80.2
آی‌سی‌دی-۹ 453.40
دادگان بیماری‌ها ۳۴۹۸
مدلاین پلاس 000156
ای‌مدیسین med/۲۷۸۵
پیشنت پلاس ترومبوز سیاهرگی عمقی
سمپ D020246

ترومبوز سیاهرگی عمقی (به انگلیسی: Deep venous thrombosis) به معنای تشکیل لخته خونی در دیواره داخلی یک سیاهرگ عمقی است. این اختلال که به DVT معروف است، بیشتر سیاهرگ‌های اندام تحتانی را درگیر می‌کند. ایجاد لخته‌های خونی در مسیر عروق خونی اندام‌ها، باعث اختلال جریان خون شده و درنتیجه منجربه انسداد نسبی یا کامل عروق خونی می‌گردد. اگرچه ترومبوز سیاهرگی (وریدی) عمقی بیشتر در سیاهرگ‌های اندام تحتانی اتفاق می‌افتد، ولی به علت استفاده از کاتترهای ساب کلاوین، وقوع آن در اندام فوقانی نیز در حال افزایش است.

یکی از مهمترین عوارض احتمالی ترومبوز سیاهرگی عمقی، آمبولی ریوی است که به علت انتقال لخته خونی به دستگاه گردش خون ریوی ایجاد می‌گردد. پیشگیری از آمبولی ریه مهمترین دلیل جهت درمان بیماران مبتلا به ترومبوز سیاهرگی عمقی است، چون ترومبوز در مراحل اولیه ممکن است سست و شکننده بوده و به خوبی به دیواره عروق متصل نباشد.[۱] آمبولی ریوی ممکن است منجربه مرگ بیمار گردد. از علایم آمبولی ریه، کوتاه شدن تنفس و درد قفسه سینه‌است که با تنفس عمیق شدت درد افزایش می‌یابد.

محتویات

علل

سه عامل اصلی در ایجاد ترومبوز در عروق خونی نقش دارند که توسط ویرخوف در سال ۱۸۴۶ مطرح گردید[۲]:

  • رکود جریان خون[۳]
  • افزایش انعقادپذیری[۴]
  • ضایعه دیواره رگ[۵]

عوامل افزایش خطر

مواردی که به عنوان عامل افزایش خطر در ایجاد ترومبوز سیاهرگی عمقی محسوب می‌شوند عبارتنداز:

علایم و نشانه ها

بسیاری افراد با وجود داشتن ترومبوز سیاهرگی عمقی، هیچگونه علامتی ندارند، اما سایرین ممکن است علایم و نشانه‌های زیر را بروز دهند:

  • تغییر دما به صورت گرمی و تغییر رنگ پوست به صورت قرمزی در ناحیه
  • احتمال ادم محیطی
  • درد اندام درگیر که ممکن است مبهم یا شدید باشد
  • حساسیت در مسیر سیاهرگ درگیر به هنگام لمس عمیق
  • احتمال سیانوز که کمتر دیده می‌شود
  • اتساع سیاهرگی سطحی که نادر است
  • احتمال داشتن علایم مربوط به آمبولی ریه
  • خستگی و احساس ناخوشی
  • تب خفیف

تشخیص

روش‌های متفاوتی جهت تشخیص ترومبوز سیاهرگی عمقی وجود دارد:

  • اولتراسونوگرافی وریدی دوگانه
  • اسکن فیبرینوژن ۱۲۵I. اسکن فیبرینوژن بیش از ۹۰ درصد از ترومبوزهای سیاهرگی ماهیچه ساق را شناسایی می‌کند، ولی برای تشخیص ترومبوزهای سیاهرگی فوقانی (پروگزیمال) کمتر اختصاصی است[۶].
  • ازطریق حجم سنجی که به دو روش پلتیسموگرافی و فلبورئوگرافی (PRG) انجام می‌شود. در روش اول از الکترودهای پوستی و در روش دوم (PRG) از کاف استفاده می‌گردد.
  • ونوگرافی که ازطریق تزریق یک ماده حاجب به داخل سیاهرگ سطحی انجام می‌گیرد.
  • آزمون هومن (Homan's sign) که قابل اطمینان نیست. در این آزمون، زانوی بیمار صاف بوده و پایش به دورسی فلکشن برده می‌شود که طی این عمل ممکن است حساسیت و درد در قسمت پشت ساق پا ایجاد گردد. البته گاهی لمس عمقی ساق پا نیز ایجاد حساسیت و درد می‌کند که ممکن است دلیلی بر ترومبوز سیاهرگی عمقی باشد.

درمان

درمان ترومبوز سیاهرگی عمقی عبارتنداز:

  • استراحت مطلق و عدم تمرین درمانی در این دوره که مدت زمان آن به نظر پزشک متخصص بستگی دارد.
  • تجویز داروهای ضد انعقادی (مثلاً هپارین یا وارفارین) برطبق نظر پزشک معالج.
  • اندام مبتلا باید بالاتر از سطح قلب قرار گیرد.
  • استفاده از جوراب‌های الاستیک
  • راه اندازی تدریجی بیمار با توجه به علایم و نشانه‌ها
  • رعایت برنامه‌هایی که باعث پیشگیری از بروز مجدد ترومبوز وریدی عمقی می‌گردد.
  • تنظیم یک برنامه دارو درمانی جهت تعیین میزان و مدت زمان مصرف دارو پس از دوره حاد
  • درمان جراحی. عمل جراحی ممکن است در بیمارانی که تجویز داروهای ضد انعقادی احتمال خونریزی را افزایش می‌دهد و یا موارد خاصی از بیماری‌ها صورت گیرد.
  • برنامه تغذیه‌ای مناسب

اصول پیشگیری

پیشگیری از بروز ترومبوز سیاهرگی عمقی مهمتر از درمان پس از ایجاد آن است. مواردی که باید جهت پیشگیری از ایجاد ترومبوز وریدی عمقی درنظر داشت عبارتنداز:

  • استفاده از داروهای ضد انعقادی قبل از عمل جراحی (به خصوص در موارد شکستگی‌های اندام تحتانی) و موارد بستری خاص طبق نظر متخصص مربوطه.
  • باید بیمار را در اولین فرصت ممکن با توجه به مشکلاتش راه اندازی کرد.
  • استفاده از جوراب‌های الاستیک جهت جلوگیری و کاهش ادم.
  • حرکات فعال مچ پا و انگشتان
  • بالاتر قراردادن اندام‌ها جهت جلوگیری و کاهش تورم
  • پرهیز از بی حرکتی و نشستن‌های طولانی مدت

پانویس

  1.  
  • ناصری، مهران. نصیری، امیرحسن و همکاران. ص ۴۸۱
  •  
  • Carol Mattson Porth. Page ۲۸۲
  •  
  • Stasis of blood
  •  
  • Increased blood coagulability
  •  
  • Vessel-wall injury
  •  
  1. ناصری، مهران. نصیری، امیرحسن و همکاران. ص ۴۸۳

جستارهای وابسته

منابع

  • دلاورخان، مرتضی. ترجمه: تشخیص و درمان بیماری‌های قلب و عروق سری منوال دکتر Joseph S. Alpert و James M. Rippe. انتشارات شرکت سهامی چهر. چاپ دیبا.
  • مرادی بوساری، آیدا، محسنی فر، هلاکو و همکاران. فیزیوتراپی در بیماری‌های عروقی اندام‌ها. انتشارات قلم علم. شابک: ۴-۱۱-۵۸۷۰-۶۰۰-۹۷۸
  • ناصری، مهران. نصیری، امیرحسن و همکاران. ترجمه:اصول طب داخلی هاریسون. بخش بیماری‌های قلب و عروق. چاپ گلشن. مرکز نشر اشارت.
  • Carol Mattson Porth. Pathophysiology:concepts of altered health states. Publisher:Lippincott. Third Edition. ISBN ۰-۳۹۷-۵۴۷۲۳-۴

 


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:55 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
بازارهراسی
آی‌سی‌دی-۱۰ F40
F40.00 Without panic disorder, F40.01 With panic disorder
آی‌سی‌دی-۹ 300.22 Without panic disorder, 300.21 With panic disorder
پیشنت پلاس هراس از مکان‌های باز
سمپ D000379

آگورافوبیا (بازار هراسی یا گذرهراسی یا هراس از مکانهای باز) (به انگلیسی: Agoraphobia) از زیرمجموعه اختلال اضطراب است که به هراس و ترس مرضی از حضور در مکانهایی باز و شلوغ مثل سینما، مراکز خرید، پایانه‌های حمل و نقل عمومی و فرودگاه‌ها و پل و... که امکان خروج فوری و آسان آنها وجود ندارد، گفته می‌شود، اغلب به علت باز بودن و یا ازدحام زیاد محیط است. این نوع ترس معمولاً با افکار اضطرابی دربارهٔ غش کردن یا از دست دادن کنترل در حضور جمع همراه است و عمدتاً منجر به اجتناب از این محلها می‌شود. گذرهراسی در TR DSM-IV به عنوان یک زیر مجموعه از اختلال وحشت‌زدگی تعریف شده است، با این حال، گذرهراسی جدا از اختلال وحشتزدگی طبقه‌بندی شده است.

محتویات

اختلالات روانپزشکی همراه

این اختلال با حملات پانیک و اختلال پانیک بیشترین همزمانی را دارد.

اپیدمیولوژی (همه‌گیرشناسی)

شیوع یک سالهٔ این بیماری ۳۰ در ۱۰۰۰ می‌باشد. در زنان دو برابر مردان مشاهده می‌شود و شروع آن در ابتدا یا اوایل دههٔ بیست زندگی است. بر خلاف زمان شروع فوبی ساده که در کودکی است.

نکات مهم درمانی

باید دانست که نخستین قدم در برخورد با آگورافوبیا، رد اختلال افسردگی است. ضمناً از آنجا که مهمترین فاکتور ابقاء کنندهٔ این بیماری اجتناب (avoidance)می‌باشد پس به همین دلیل باید بیماران را با موقعیتی که از آن اجتناب می‌کنند، رویارو کرد. (رویارویی یا exposure) و بیمار نباید تا زمان فرونشستن اضطراب آن موقعیت را ترک کند. گفتنی است که در کتاب oxford داروی توصیه شده برای درمان آگورافوبیا در صورت شکست درمان شناختی رفتاری، داروی ایمی پرامین می‌باشد.

منابع

  • روانپزشکی کاپلان سادوک

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:55 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
هراس‌های ویژه
آی‌سی‌دی-۱۰ F40.2
آی‌سی‌دی-۹ 300.29

هراس‌های ویژه یا فوبیاهای خاص شامل ترس غیرمنطقی و نامعقول از یک موضوع یا موقعیت خاص است که اصولاً پنج نوع هراس ویژه وجود دارد.

۱) هراس از حیوانات؛ ترس شدیدی که دلیلش یک حیوان یا حشره باشد مانند ترس از مار، عنکبوت‌هراسی، ترس از جوندگان، ترس از سگ و...

۲) هراس از عوامل طبیعی؛ ترسی که دلیلش عاملی در طبیعت باشد همچون ترس از توفان، ترس از آب، ترس از تاریکی، ترس از بلندی.

۳) هراس شدید از زخم، تزریق، خون.

۴) هراس موقعیتی؛ ترس شدیدی که با قرار گرفتن در یک موقعیت خاص ایجاد می‌شود مانند تنگناهراسی، هراس از آسانسور، پرواز، دندان‌پزشکی، تونل، پل‌ها و...

۵) هراس‌های دیگر؛ شامل هراس‌هایی است که در چهار گروه فوق نباشند مانند ترس از مرگ، خفگی، بیماری و...

هراس‌های ویژه شایع هستند و معمولاً از دوران کودکی یا نوجوانی آغاز می‌شوند و حدود ۵۰ ٪ آنها هم ظرف مدت پنج سال خود به خود برطرف می‌شوند. مواردی نظیر ترس از هواپیما، مکان‌های بسته، یا ارتفاع ممکن است در اوایل بزرگسالی نیز ایجاد شوند.

درمان مانند درمان سایر انواع هراس است.

جستارهای وابسته

هراس

منابع

  • ویکی‌پدیای انگلیسی

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:54 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
اضطراب اجتماعی
آی‌سی‌دی-۱۰ F40.1, F93.2
آی‌سی‌دی-۹ 300.23
پیشنت پلاس اختلال اضطراب اجتماعی
سمپ D010698

اضطراب اجتماعی (به انگلیسی: social anxiety disorder) یا هراس اجتماعی نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی شناخته می‌شود و حداقل بخشی از فعالیتهای روزمره شخص را مختل می‌کند.[۱] اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوان کننده‌است که می‌تواند بسیاری از جنبه‌های زندگی فرد را مختل کند. در موارد شدید اضطراب اجتماعی می‌تواند کیفیت زندگی فرد را تا حد نازلی کاهش دهد. بعضی از مبتلایان ممکن است هفته‌ها از خانه خارج نشوند یا از بسیاری موقعیتهای اجتماعی مانند موقعیتهای شغلی و تحصیلی خود صرفنظر کنند.
اضطراب اجتماعی می‌تواند از نوع خاص یا specific (زمانی که فقط برخی موقعیتهای اجتماعی خاص موجب اضطراب می‌شود. مثل سخنرانی در حضور جمع) یا از نوع فراگیر(Generalized) باشد. اضطراب اجتماعی فراگیر عموماً شامل نوعی نگرانی شدید، مزمن و پایدار می‌شود که فرد از قضاوت دیگران در مورد ظاهر یا رفتارش و یا خجالت کشیدن و تحقیر شدن در حضور دیگران دارد. در حالی که شخص مبتلا معمولاً متوجه غیرمنطقی بودن یا زیاده روی در این احساس ترس و نگرانی می‌شود ولی غلبه کردن بر این ترس برایش بسیار سخت است. حداکثر حدود ۱۳٫۳ درصد مردم در مقطعی از زندگی خود معیارهای هراس اجتماعی را دارا هستند که نسبت مردان به زنان مبتلا ۲ به ۳ است.[۲]
علائم جسمی که معمولاً همراه اضطراب اجتماعی هستند شامل سرخ شدن، تعریق زیاد، لرزش، تپش قلب، احساس دل آشوب و لکنت زبان می‌شود. در موارد نگرانی و ترس شدید حملات اضطرابی(panic attack) نیز ممکن است اتفاق بیافتد. تشخیص و دخالت زودهنگام در این اختلال می‌تواند به حداقل شدن علائم و کند شدن پیشرفت آن کمک قابل توجهی کند و از بروز عوارض بعدی نظیر افسردگی شدید جلوگیری نماید. بعضی از مبتلایان از الکل یا مواد مخدر و روانگردان برای کاهش ترس، افزایش اعتماد به نفس و عملکرد اجتماعی بهتر استفاده می‌کنند.
با توجه به اینکه این اختلال در بسیاری از نقاط جهان چندان شناخته شده نیست و ناشی از اختلالات شخصیتی فرض می‌شود مبتلایان به هراس اجتماعی معمولاً به خود درمانی روی می‌آورند. عامل دیگری که در این مسئله مؤثر است پرهیز مبتلایان از مراجعه به پزشک به علت خود اختلال است. این مسایل احتمال اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و تداخلات خطرناک دارویی را افزایش می‌دهد. فرد مبتلا را می‌توان به روشهای دارویی یا روان درمانی یا هر دو درمان کرد. تحقیقات نشان داده رفتار درمانیِ شناختی (cognitive behavior therapy) بصورت فردی یا گروهی در درمان اضطراب اجتماعی مؤثر است. هدف این روش تغییر الگوهای فکری و واکنشهای فیزیکی فرد در موقعیتهای اضطراب زای اجتماعی است. با وجود اینکه این روشها امروزه به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد بسیاری از مبتلایان به اضطراب شدید اجتماعی معتقدند این روشها در موارد شدیدتر به تنهایی تأثیرگذار نیست و درمانهای دارویی معمولاً نتایج بهتری به دنبال دارد.
از سال ۱۹۹۹ پس از آنکه برخی داروها برای درمان اضطراب اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت و به بازار عرضه شد توجه به این اختلال در ایالات متحده آمریکا به طور گسترده‌ای افزایش یافته‌است. بخشی از داروهای تجویزی را داروهای ضد افسردگی(antidepressants)شامل مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (selective serotonin reuptake inhibitors یاSSRIs) مانند فلوکستین، پاروکستین (در ایران موجود نیست)، سرترالین و سیتالوپرام، مهارکننده‌های بازجذب سروتونین و نوراپینفرین (serotonin-norepinephrine reuptake inhibitors یا SNRIs) و مهار کننده‌های مونوآمینو اکسیداز(monoamine oxidase inhibitors یا MAOIs) تشکیل می‌دهند.
داروهای دیگری که معمولاً بدین منظور تجویز می‌شوند شامل بتا بلاکرها(beta-blockers) و بنزودیازپینها(benzodiazepines) و برخی ضدافسردگیهای جدیدتر هستند. علیرغم اینکه SSRIها عوارض بسیار کمی دارند و بسیار امن هستند و به عنوان رده اول درمانی در اضطراب اجتماعی شناخته می‌شوند شواهد بسیاری نشان دهنده مؤثر نبودن این گروه از داروها در موارد شدید دارد. اخیراً شواهدی مبنی بر اختلال در سیستم دوپامینرژیک مبتلایان به اضطراب اجتماعی یافت شده‌است. بسیاری از مبتلایان به اضطراب اجتماعی نیز داروهای دوپامینرژیک مانند آمفتامینها را موثرترین داروها در برخورد کوتاه مدت با این اختلال می‌دانند. بنزودیازپینها و مهار کننده‌های مونوآمینواکسیداز نیز بسیار مؤثر گزارش شده‌اند. با این وجود خطرات احتمالی مهارکننده‌های مونوآمینو اکسیداز این داروها را به عنوان آخرین گزینه در درمان قرار می‌دهد.
درمانهای گیاهی بسیاری نیز در اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته‌است. برای مثال گیاهی به نام کاوا(kava) به عنوان درمان گیاهی اضطراب اجتماعی توجه‌های بسیاری را به خود جلب کرده‌است هر چند نگرانیهایی هم در مورد آثار جانبی درمان با این گیاه وجود دارد.[۳][۴]

محتویات

علائم

جنبه‌های ادراکی

فردی که دچار اضطراب اجتماعی است هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می‌ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت‌های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت، ظاهر یا توانایی‌های او مورد سنجش و ارزشیابی ضعیف دیگران قرار گیرد، می‌تواند واقعی یا خیالی باشد. مبتلایان به اضطراب اجتماعی از اینکه چگونه در نظر دیگران به نظر می‌رسند احساس نگرانی می‌کنند. آنها معمولاً در جمع متوجه به ظاهر و رفتار خود هستند و معیارهای بالایی برای رفتار و عملکرد خود در نظر دارند. شخص مبتلا تلاش می‌کند تا تأثیر مثبتی بر دیگران بگذارد و جلوه عادی از خود ارائه دهد اما در عین حال معتقد است که قادر به این کار نیست. این افراد پیش از روبرو شدن با موقعیت اجتماعی اضطراب زا بارها و بارها شرایط را بصورت ذهنی تصور می‌کنند و مسائل و موقعیتهای اضطراب زای بالقوه و طریقه برخورد با آن را مرور می‌کنند. آنها اتفاقاتی که ممکن است برایشان خجالت آور باشد را بررسی می‌کنند و حتی رشته تفکراتشان پس از رویارویی با آن موقعیت خاتمه نمی‌یابد بلکه تا روزها بعد رفتار خود را بررسی می‌کنند و معمولاً خود را به خاطر اشتباهات و نمایش ضعیف سرزنش می‌کنند.[۵] مبتلایان به اضطراب اجتماعی بدبین تر از دیگران هستند و صحبتهای عادی یا مبهم را با نگاه منفی تفسیر می‌کنند. بسیاری از تحقیقات نیز نشان داده‌است که این افراد خاطرات منفی را بهتر از دیگران به یاد می‌آورند.[۶]
برخی دیگر از خصوصیات این افراد شامل عادت به خواندن طرز فکر دیگران، تمرکز روی اتفاقات منفی، کوچک شمردن نکات قوت خود، تعمیم دادن بیش از حد مشکلات و پرهیز از برقراری روابط صمیمی است. برخی از موقعیتهایی که موجب بروز اضطراب در مبتلایان می‌شود بصورت زیر است:

  • مورد قضاوت ضعیف دیگران قرار گرفتن، عدم تأیید یا انتقاد توسط دیگران
  • ملاقات با دیگران برای نخستین بار
  • مرکز توجه واقع شدن (مثلا در زمان وارد شدن به مجلسی که دیگران نشسته‌اند)
  • زیر نظر قرار گرفته شدن به هنگام انجام کار
  • دعوت کردن یا دعوت شدن
  • شرایط خاص اجتماعی مثل عصبانیت‌ها و پرخاشگری‌ها
  • موقعیتی که می‌بایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر کرد

جنبه‌های رفتاری

اضطراب اجتماعی ترسی ماندگار از یک یا چند موقعیت است که فرد در آنها در معرض نگاه موشکافانه دیگران قرار می‌گیرد و ترس از اینکه به گونه‌ای عمل یا رفتار کند که اشتباه و درنتیجه تحقیرآمیز یا خجالت آور باشد. این مسئله فراتر از خجالتی بودن عادی است به گونه‌ای که در موارد بسیاری به اجتناب از موقعیتهای قابل توجه اجتماعی و شغلی منجر شود. موقعیتهای اضطراب زا می‌تواند تقریباً شامل هرگونه روابط اجتماعی خصوصاً شرکت در گروه‌های کوچک، مهمانی، صحبت با افراد غریبه، هتل و امثال آن شود. علائم جسمی و فیزیکی می‌تواند شامل خالی شدن ذهن، تپش قلب، سرخ شدن، سوزش معده و دل آشوب شود.
هراسها معمولاً با فرار(escape behavior) یا رفتارهای اجتنابی(avoidance behavior) کنترل می‌شوند. به عنوان مثال یک دانش آموز ممکن است در زمان صحبت کردن در جلوی جمع، کلاس را ترک کند (فرار) یا از ارائه گزارش شفاهی خودداری کند (اجتناب) چرا که قبلاً در موقع صحبت در جلوی جمع دچار اضطراب شدید یا حملات اضطرابی شده‌است. برخی از رفتارهای اجتنابی کوچک زمانی دیده می‌شود که فرد از برخورد چشمی(eye contact) با دیگران اجتناب می‌کند مثلاً فرد محلی را برای نشستن انتخاب می‌کند که ارتباط رودرروی چشمی با دیگران نداشته باشد.[۶] در موارد شدیدتر فرد از مواجهه با هر موقعیت اجتماعی که باعث بروز اضطراب شود پرهیز می‌کند. اینگونه رفتارهای اجتنابی در فرد مبتلا باعث افت شدید در کیفیت زندگی فرد می‌شود و باعث بدتر شدن و پیشرفت این اختلال می‌گردد لذا مبتلایان باید از رفتارهای اجتنابی بطور جدی پرهیز کنند.

جنبه‌های فیزیولوژیکی

واکنشهای فیزیولوژیکی همانند دیگر اختلالهای اضطرابی در اضطراب اجتماعی هم دیده می‌شود. در زمان مواجهه با موقعیتهای اضطراب زا کودکان مبتلا ممکن است علائمی مثل کج‌خلقی، گریه، چسبیدن به والدین یا سکوت از خود نشان دهند.[۷] در بزرگسالان چشمان اشکی(teary eyes)، تعریق زیاد، دل آشوب، لرزش و تپش قلب دیده می‌شود که در نتیجه پاسخ فیزیولوژیکی استرس (fight or flight response) بوجود می‌آید. سرخ شدن هم معمولاً در این افراد دیده می‌شود.[۶] این واکنشهای قابل مشاهده باعث افزایش اضطراب شخص می‌شود.
تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که قسمتی از مغز که آمیگدالا(amygdala) نامیده می‌شود و بخشی از سیستم لیمبیک(limbic system) می‌باشد در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در زمان رویارویی با چهره‌های خشمگین یا موقعیتهای ترسناک بیش از حد طبیعی فعال است. این تحقیقات نشان می‌دهد که شدت این واکنش با شدت اضطراب اجتماعی رابطه مستقیم دارد.[۸]

همایندی مرضی(comorbidity)

اضطراب اجتماعی معمولاً با طیف گسترده‌ای از اختلالات روانی دیگر همراه است. اضطراب اجتماعی معمولاً با اعتماد به نفس پایین و افسردگی همراه است که از کمبود روابط اجتماعی و دوره‌های طولانی مدت انزواء (در نتیجه اجتناب از موقعیتهای اجتماعی) ناشی می‌شود. به منظور کاهش اضطراب و تسکین افسردگی معمولاً مبتلایان از الکل یا داروهای روانگردان استفاده می‌کنند که ممکن است به وابستگی دارویی و سوء مصرف مواد منجر شود. بر اساس یک گزارش تخمین زده می‌شود که یک پنجم مبتلایان همزمان به الکل وابستگی دارند.[۹] معمولترین اختلال شایع در میان بیماران اضطراب اجتماعی افسردگی است. پس از افسردگی حملات اضطرابی(panic attacks)، اضطراب فراگیر(generalized anxiety disorder)، اختلال استرس پس از سانحه(post-traumatic stress disorder)، وابستگی به مواد و خودکشی شایع‌ترین اختلالات موجود در بیماران اضطراب اجتماعی می‌باشد.[۱۰] اختلال شخصیت کناره گیر(Avoidant personality disorder) نیز علائم بسیار مشابه و ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی با اضطراب اجتماعی دارد.[۱۱] با توجه به پس زمینه‌های مربوط به اختلالات موجود در سیستم دوپامینرژیک، اختلال کم توجهی - بیش فعالی(Attention-deficit hyperactivity disorder)نیز در بخشی از مبتلایان دیده می‌شود.

عوامل ایجاد کننده

تحقیقات در زمینه عوامل ایجاد کننده اضطراب اجتماعی محدوده گسترده‌ای را در بر می‌گیرد که از منظر علم اعصاب(neuroscience) گرفته تا منظر جامعه‌شناسی(sociology) این پدیده را بررسی می‌کند. محققین هنوز نمی‌توانند به طور دقیق عوامل ایجاد کننده این اختلال را مشخص کنند ولی تحقیقات نشان دهنده تأثیر همزمان عوامل ژنتیکی و شرایط اجتماعی در بروز این اختلال است.

عوامل ژنتیکی و خانوادگی

ثابت شده‌است که احتمال وجود اضطراب اجتماعی در بین افرادی که یکی از بستگان درجه اولشان به این اختلال مبتلاست ۲ تا ۳ برابر بیشتر از دیگران است. این مسئله می‌تواند ناشی از عوامل ژنتیکی یا اکتساب فرد از طریق الگوگیری، آموزش و رفتار والدین باشد. مطالعه دوقلوها در خانواده‌های جدا نشان داده‌است که اگر یکی از دوقلوها به اضطراب اجتماعی مبتلا باشد احتمال ابتلای نفر دوم نیز ۳۰ تا ۵۰ درصد بیش از مقدار متوسط است.[۱۲] مطالعات دیگری نیز نشان داده‌است که والدین کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی خودشان نیز تمایل بیشتری به انزواء و تنهایی دارند و خجالتی بودن در والدین و کودکان ارتباط مستقیمی دارد. همچنین احتمال بروز این اختلال در نوجوانهایی که در دروه کودکی ارتباط عاطفی نامناسبی با مادر خود داشته‌اند و احساس امنیت عاطفی نمی‌کنند دو برابر افراد عادی است.[۱۳]

عوامل محیطی

یک تجربه ناموفق اجتماعی می‌تواند شروعی برای اضطراب اجتماعی باشد. .[۱۴][۱۵] در حدود نصف مبتلایان وقوع یک ضربه روانی یا یک واقعه اجتماعی تحقیرآمیز با شروع یا بدتر شدن اضطراب اجتماعی مرتبط است.[۱۶] همچنین اضطراب اجتماعی می‌تواند اثرات بلند مدت طرد شدن، نادیده گرفته شدن، آزار جسمی یا جنسی در دوره کودکی باشد. محافظت بیش اندازه والدین از کودکان(overprotection) و عدم اجازه بروز احساسات و هیجانات نیز در بروز این اختلال در بزرگسالی مؤثر است. مشکل در کسب مهارتهای اجتماعی نیز می‌تواند عامل تقویت کننده اضطراب اجتماعی باشد چرا که باعث کاهش اعتماد به نفس و ناتوانی در برقرار کردن ارتباطات اجتماعی موفق و اخذ واکنشهای مثبت و پذیرش از طرف دیگران می‌شود. هر چند برخی مطالعات این موضوع را رد می‌کند.[۱۷] برخی دیگر از مطالعات این موضوع را تأیید می‌کند.[۱۸] به هر حال در این مسئله شک چندانی وجود ندارد که افراد مبتلا مهارتهای اجتماعی خود را ضعیف و ناکافی می‌دانند.[۱۹] حتی اگر این مسئله نقشی در ایجاد اضطراب اجتماعی نداشته باشد اضطراب و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی در دراز مدت به کاهش مهارتهای اجتماعی فرد منجر می‌شود و به همین دلیل آموزش و تمرین مهارتهای اجتماعی می‌تواند برای مبتلایان مفید باشد. تأکید جامعه بر نیاز روزافزون به افرادی با توانایی‌های اجتماعی بالا در مشاغل و ارتباطات می‌تواند بر افزایش شیوع اضطراب اجتماعی حداقل در بین نوجوانان کمک کند.[۲۰] اضطراب اجتماعی در بین فرزندان خانواده‌هایی که محیط زندگی خود چندین بار تغییر داده‌اند بیشتر است.

ناشی از مصرف مواد

در حالیکه مصرف اتانول در ابتدا به اضطراب اجتماعی کمک می‌کند، سوء مصرف مقادیر زیاد الکل می‌تواند علائم اضطراب اجتماعی را بدتر کند یا در زمان مستی و یا در زمان ترک باعث ایجاد حملات اضطرابی شود. این اثر تنها به الکل مختص نمی‌شود بلکه ممکن است با سوء مصرف بلند مدت داروها و مواد دیگری که مکانیزم اثر مشابهی دارند مانند بنزودیازپینها که به عنوان آرامبخش تجویز می‌شوند نیز اتفاق بیافتد.[۲۱] بنزودیازپینها اثر ضداضطراب دارند و می‌توانند در درمان کوتاه مدت اضطراب شدید مؤثر باشند. بنزودیازپینها معمولاً بسیار امن هستند با این وجود انجمن جهانی اضطراب استفاده بلند مدت از بنزودیازپینها را برای درمان اضطراب توصیه نمی‌کند چرا که استفاده بلند مدت آن می‌تواند اثرات منفی ای شامل تحمل دارویی(tolerance)، تخریب ادراک و حافظه، وابستگی فیزیکی و سندرم ترک(discontinuation syndrome) را ایجاد کند.[۲۲] هرچند استفاده از داروهای ضدافسردگی در درمان اضطراب بسیار رایج شده‌است بنزودیازپینها به دلیل کارایی بسیار بالا، شروع سریع اثرات درمانی و اثرات جانبی مطلوبتر همچنان به عنوان یکی از رده‌های اصلی درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند.[۲۳] در مجموع قطع ناگهانی الکل یا داروهایی مثل بنزودیازپینها و آگونیستهای دوپامین می‌تواند به بدتر شدن اضطراب اجتماعی منجر شود. به همین دلیل قطع تدریجی(taper down) این داروها توصیه می‌شود. برخی مطالعات نیز نشان داده‌اند برخی داروهای آنتی سایکوتیک(antipsychotic) و آنتاگونیستهای دوپامین مثل هالوپریدول ممکن است در افراد غیرمبتلا علائم اضطراب اجتماعی ایجاد کند.[۲۴]

عصب شناسی

مطالعات بسیاری در مورد زمینه‌های عصب‌شناسی اضطراب اجتماعی صورت گرفته‌است.[۲۵][۲۶] هر چند هنوز دلیل قطعی این اختلال مشخص نشده‌است ولی شواهدی از ارتباط بین اضطراب اجتماعی و عدم تعادل در برخی از مواد شیمیایی مؤثر در سیستم عصبی یافت شده‌است و فرضیه‌هایی در این زمینه مطرح شده‌است.

دوپامین

ارتباط بین اجتماعی بودن و دوپامین بسیار شناخته شده‌است. سوء استفاده از مواد دوپامینرژیک مثل آمفتامین‌ها جهت بهبود عملکرد اجتماعی، افزایش اطمینان و اعتماد به نفس بسیار رایج است. در یک مطالعه جدید ارتباط مستقیمی بین موقعیت اجتماعی افراد و میزان چسبدگی گیرنده‌های دوپامین نوع دوم و سوم (D۲/۳ binding affinity) در استریاتوم(striatum) یافت شده‌است.[۲۷] برخی از مطالعات نیز دقیقاً کاهش میزان چسبندگی گیرنده‌های نوع دوم دوپامین را در استریاتوم افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی نشان می‌دهد.[۲۸] برخی مطالعات دیگر به غیرطبیعی بودن میزان ترانسپورترهای دوپامین(dopamine transporter) در استریاتوم افراد مبتلا اشاره کرده‌اند.[۲۹][۳۰] هر چند برخی از محققین نیز نتایج متفاوتی بدست آورده‌اند.[۳۱] ولی شواهد بسیاری بر نوعی ناهنجاری در سیستم دوپامینرژیک مبتلایان تأکید می‌کند. به عنوان مثال نقص در تمرکز، خستگی، بی علاقگی به امور روزمره و روابط اجتماعی، کاهش اعتماد به نفس و... در مبتلایان دیده می‌شود. مبتلایان نیز داروهای دوپامینرژیک را موثرترین داروها در برخورد کوتاه مدت با این اختلال می‌پندارند. برخی تحقیقات نیز میزان بالای شیوع اضطراب اجتماعی در بین بیماران مبتلا به پارکینسون و شیزوفرنی را نشان می‌دهد. در یک مطالعه اضطراب اجتماعی در ۵۰ درصد از مبتلایان به پارکینسون تشخیص داده شده‌است.[۳۲] مطالعات دیگری نیز نشان داده‌اند برخی آنتاگونیستهای دوپامین(dopamine antagonists) مثل هالوپریدول ممکن است در افراد غیرمبتلا علائم اضطراب اجتماعی ایجاد کند.[۲۴] که نقش دوپامین در اضطراب اجتماعی را پررنگ تر می‌کند.

ناقلهای عصبی دیگر

تأثیرگذاری خوب بنزودیازپینها از جمله کلونازپام(clonazepam) در اضطراب اجتماعی نشان دهنده دخالت ناقل عصبی گابا(GABA) یا گلوتامات(glutamate) در اضطراب اجتماعی است.[۲۵] پرکاری گلوتامات یا نوراپینفرین نیز برخی دیگر از فرضیه‌های مطرح شده هستند.[۲۵] مطالعات کنترل شده بسیاری اثر داروهای سروتونرژیک مثل مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین در اضطراب اجتماعی را نشان داده‌اند و برخی از مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین از جمله پاروکستین و سرترالین توسط وزارت بهداشت آمریکا(FDA) برای درمان اضطراب اجتماعی تأیید شده‌اند. هر چند میزان تأثیر این داروها در موارد شدیدتر مورد تشکیک قرار گرفته‌است.

هورمونها و نئوروپپتایدها

مطالعات بسیاری تأثیر اکسیتوسین(oxytocin)، واسوپرسین(vasopressin)، سی آر اف(CRF) و کورتیزول(cortisol) را در اضطراب اجتماعی و اعتماد به نفس گزارش کرده‌اند.[۳۳][۳۴][۳۵][۳۶][۲۵][۳۷][۳۸]

نقش نواحی مختلف مغز

آمیگدالا(amygdala) بخشی از سیستم لیمبیک(limbic system) است که در ادراک ترس و یادگیری احساسی(emotional learning) نقش دارد. مطالعات بسیاری حساسیت و عملکرد بیش از اندازه آمیگدالا را در پاسخ به تهدیدهای اجتماعی (مواجهه با چهره‌های خشمگین خصومت آمیز یا در زمان انتظار کشیدن برای سخنرانی) در مبتلایان به اضطراب اجتماعی نشان داده‌است.[۳۹] برخی از تحقیقات نشان می‌دهد مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین میزان عملکرد آمیگدالا را کاهش می‌دهد. برخی تحقیقات جدید نیز نقش بخش دیگری از مغز به نام Anterior cingulate cortex را که در ادراک درد فیزیکی نقش دارد در اضطراب اجتماعی نشان می‌دهد.[۴۰]

تشخیص

اضطراب اجتماعی معمولاً جدی گرفته نمی‌شود یا با اختلالات دیگری مثل افسردگی اشتباه گرفته می‌شود. جهت تعیین شدت اضطراب اجتماعی و رفتارهای اجتنابی در افراد مشکوک پرسشنامه‌هایی طراحی شده‌است. معیار لایبویتز(Liebwitz scale) و معیار مختصر هراس اجتماعی(brief social phobia scale) معمولاً بدین منظور استفاده می‌شوند.

درمان

مهمترین مسئله‌ای که از مطالعات اضطراب اجتماعی برداشت می‌شود اهمیت قابل توجه تشخیص و درمان زودهنگام است چرا که با گذر زمان جنبه‌های شناختی، روانی و فیزیکی اختلال تقویت می‌شود و غلبه بر آن به مراتب سخت‌تر خواهد بود. با این وجود غالباً افراد مبتلا بسیار دیر و پس از برخورد با مشکلات فراوان در زندگی برای درمان مراجعه می‌کنند. با توجه به اینکه این اختلال در بسیاری از نقاط جهان چندان شناخته شده نیست و ناشی از اختلالات شخصیتی فرض می‌شود مبتلایان به هراس اجتماعی معمولاً به خود درمانی(self-medication) روی می‌آورند. عامل دیگری که در این مسئله مؤثر است پرهیز مبتلایان از مراجعه به پزشک به علت خود اختلال است. این مسایل احتمال اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و تداخلات خطرناک دارویی را افزایش می‌دهد. تحقیقات تأثیرگذاری دو نوع درمان را در اضطرا اجتماعی نشان داده‌اند: درمان دارویی و روان درمانی کوتاه مدت مثل روشهای رفتاری- شناختی که عنصر اصلی آن مواجهه تدریجی(gradual exposure) با موقعیتهای اجتماعی است.

درمان دارویی

مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین

SSRIها که دسته‌ای از داروهای ضد افسردگی هستند به علت عوارض جانبی ناچیز انتخاب اول در درمان اضطراب اجتماعی هستند. اثر اصلی این داروها از طریق افزایش مقدار ناقل عصبی سروتونین در سیناپس‌ها اعمال می‌شود. اولین دارویی که توسط وزارت بهداشت آمریکا برای درمان اضطراب اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت پاروکستین(paroxetine) بود که در آمریکا با نام تجاری paxil فروخته می‌شود. پس از آن یک SSRI دیگر به نام سرترالین جهت درمان اضطراب اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت. احتمال بروز مقاومت دارویی و وابستگی در SSRIها بسیار کمتر از داروهای دیگر است.[۴۱] با این وجود شواهدی مبنی بر افزایش ریسک خودکشی در نوجوانان و کودکان پس از استفاه از SSRIها بدست آمده‌است.
مطالعات بسیاری تأثیر پاروکستین، سرترالین، سیتالوپرام(citalopram)، اسیتالوپرام(escitalopram) و فلووکسامین(fluvoxamine) را در درمان اضطراب اجتماعی نشان داده‌اند[۴۲][۴۳] با این وجود معلوم نیست آیا این تأثیرگذاری به علت اثر ضدافسردگی دارو است یا مستقیماً بر خود این اختلال مؤثر است. بسیاری از مبتلایان به اضطراب اجتماعی تأثیر این داروها را از طریق بهبود مود روانی(elevated mood)، تأثیر بر عواقب این اختلال مثل افسردگی و ایجاد حالت بی تفاوتی(apathy) نسبت به عواقب اجتناب اجتماعی می‌دانند ولی تأثیر SSRIها را در حل خود این اختلال ناچیز می‌دانند و در موارد شدیدتر تجویز این داروها را یک سیکل بی فایده معرفی می‌کنند. به نظر می‌رسد استفاده از SSRIها در صورت تشخیص و درمان زودهنگام در دوران نوجوانی می‌تواند موثرتر باشند.

مهارکننده‌های مونوآمینواکسیداز

MAOIها جزو اولین و موثرترین داروها در درمان اضطراب اجتماعی هستند. تحقیقات نشان داده‌اند ترانیل سیپرومین(tranylcypromine) و فنلزین(phenelzine) که از دسته مهارکننده‌های غیرانتخابی(non-selective) و برگشت‌ناپذیر(irreversible) مونوآمینواکسیدازها هستند در درمان اضطراب اجتماعی بسیار موثرند.[۴۴][۴۳] با این وجود استفاده از این داروها نیازمند رعایت رژیم غذایی بدون تیرامین(tyramine) است در غیر اینصورت به عوارض جانبی بسیار خطرناکی مثل افزایش ناگهانی فشار خون و مرگ منجر می‌شوند.[۴۵] این مسئله و همچنین سمیت(toxicity) بالای این داروها در زمان استفاده بیش از اندازه(overdose) و احتمال بالای تداخل با داروهای دیگر MAOIها را به عنوان انتخاب آخر در درمان اضطراب اجتماعی قرار داده‌است. در تلاشی به منظور استفاده بی خطر از مهارکننده‌های مونوآمینواکسیداز در اضطراب اجتماعی مهارکننده‌های برگشت‌پذیر مونوآمینواکسیداز مثل موکلوبماید(moclobemide) مورد استفاده قرار گرفتند که خطرات فوق‌الذکر را ندارند ولی تحقیقات بعدی نشان دادند مهارکننده‌های برگشت‌پذیر مونوآمینواکسیداز به اندازه مهارکننده‌های برگشت‌ناپذیر مونوآمینواکسیداز مؤثر نیستند.[۴۳][۴۴] به نظر می‌رسد تأثیر مهارکننده‌های مونوآمینواکسیداز در اضطراب اجتماعی به علت تأثیر همزمان بر دوپامین و سروتونین باشد.

بنزودیازپینها

بنزودیازپینها جزو موثرترین و کم خطرترین داروها در درمان کوتاه مدت اضطراب هستند. تحقیقات بسیاری اثر بسیارخوب کلونازپام و برومازپام(bromazepam)را در اضطراب اجتماعی نشان داده‌اند.[۴۳][۴۴] بنزودیازپینها به دلیل کارایی بسیار بالا، شروع سریع اثرات درمانی و اثرات جانبی مطلوبتر همچنان به عنوان یکی از رده‌های اصلی درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده بلندمدت بنزودیازپینها ممکن است موجب تحمل نسبت به دارو یا تأثیر نامناسب بر حافظه شود. همچنین احتمال وابستگی یا استفاده تفریحی(recreational) نیز وجود دارد. اثرات درمانی بنزودیازپینها از طریق تأثیر بر گیرنده‌های گابا(GABA) اعمال می‌شود. داروهای دیگری که بر گابا تأثیرگذار هستند مثل گاباپنتین(gabapentin) و تیاگابین(tiagabine) نیز در درمان اضطراب اجتماعی مؤثر گزارش شده‌اند.[۴۳][۴۴]

بیو فیدبک و نوروفیدبک

جزو درمان‌های مکمل اضطراب و استرس است که از حدود ۲۵ سال پیش تحقیقات وسیعی در مورد اثر بخشی آن انجام شده‌است و در مجموع تاکنون در بیشتر تحقیقات مؤثر بوده‌است.[۴۶][۴۷]

داروهای دیگر

تحقیقات زیادی در مورد اثر ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای(TCAs) در درمان اضطراب اجتماعی صورت نگرفته‌است ولی به نظر می‌رسد بعضی داروهای این دسته که مهارکنده‌های قوی بازجذب سروتونین هستند (مثل کلومیپرامین) تأثیری مشابه یا کمی بهتر از SSRIها داشته باشند ولی اثرات جانبی بیشتری نسبت به SSRIها دارند.
بتابلاکرها مثل پروپرانولول نیز در کاهش علائم فیزیکی اضطراب اجتماعی موثرند و معمولاً با داروهای دیگر بصورت همزمان استفاده می‌شوند. این داروها در اضطراب اجتماعی خاص (مثلا هنگام ارائه گزارش در حضور جمع) نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. SNRIها نیز در درمان اضطراب اجتماعی بطور گسترده‌ای مورد بررسی قرار گرفته‌اند و ونلافاکسین(Venlafaxine) به عنوان سومین دارو برای درمان اضطراب اجتماعی توسط وزارت بهداشت آمریکا تأیید شده‌است. با این وجود اثرات درمانی آن فراتر از SSRIها نیست.
در یک تحقیق جدید نشان داده شده‌است که ترکیب دی-سیکلوسرین(D-Cycloserine)با درمان مواجهه‌ای(exposure therapy)اثرات درمان مواجهه‌ای را تقویت می‌کند.[۴۸] دی-سیکلوسرین یک آنتی بیوتیک قدیمی است که در درمان سل(tuberculosis) مورد استفاده قرار می‌گیرد و هیچگونه اثر ضداضطرابی ندارد. بااین وجود این دارو یک آگونیست گیرنده‌های نوع NMDA گلوتامات(NMDA glutamate receptor) است که در حافظه و یادگیری مؤثر هستند.[۴۹] در این تحقیق نشان داده شده‌است که استفاده از مقادیر کمی دی-سیکلوسرین یک ساعت پیش از مواجهه، اثربخشی این نوع روان درمانی را افزایش می‌دهد.
علیرغم وجود شواهد بسیار گسترده مبنی بر تأثیر دوپامین در اضطراب اجتماعی داروهای دوپامینرژیک چندان در درمان اضطراب اجتماعی مورد مطالعه علمی قرار نگرفته‌اند ولی مبتلایان داروهای آزادکننده دوپامین(dopamine releasers) یا مهارکننده‌های بازجذب دوپامین(dopamine reuptake inhibitors) یا آگونیست‌های دوپامین را در درمان کوتاه مدت اضطراب اجتماعی موثرتر از دیگر داروها می‌دانند.
استفاده خودسرانه از GBL، الکل، نیکوتین، کافئین و خصوصاً محرکها (آمفتامین، اکستازی و...) نیز در بین مبتلایان رایج است. داروهای مؤثر بر گیرنده‌های اوپیپوئید که باعث آزاد شدن دوپامین در بخشهایی از سیستم پاداش(reward system) مثل مسیر مسولیمبیک(mesolimbic pathway)می‌شوند هم در این اختلال بی تأثیر نیستند. استفاده بلندمدت از این داروها نیز می‌تواند به پدیده تحمل دارویی و وابستگی شدید منجر شود.

روان درمانی

روشهای رفتاری-شناختی[۵۰]، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(acceptance-commitment therapy یا ACT)، درمان مواجهه‌ای(exposure therapy) و آموزش مهارتهای اجتماعی در درمان اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در یک تحقیق درمان دارویی با فنلزین بسیار موثرتر از درمان رفتاری- شناختی ارزیابی شده است[۵۱] با این وجود ترکیب روشهای فوق با درمان دارویی ممکن است به بهبود اثرات درمان دارویی منجر شود. درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش اجتناب تجربی بیماران اضطراب اجتماعی اثربخشی بیشتری نشان داده است. Niles, A N. , Burklund, L,. Arch, J,. Lieberman, M D,. Saxbe, Darby,. Craske, M G .Cognitive Mediators of Treatment for Social Anxiety Disorder: Comparing Acceptance and Commitment Therapy and Cognitive-Behavioral Therapy: Behavior Therapy 45 (2014) 664–677.


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:53 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
  1. ترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هَراس، هراس‌زدگی (به انگلیسی: phobia)[۱]، فوبی یا فوبیا شهرت دارد عبارت است از نوعی بیمارگونه و پایدار از ترس در فرد که باعث اختلال در زندگی روزمره وی می‌شود. بر خلاف ترس معمولی که واکنشی زودگذر و طبیعی به یک عامل خطرناک خارجی است، هراس بیشتر ترس از قرار گرفتن در یک موقعیت خطرناک است مانند ترس از پرواز یا ماشین‌سواری. در برخی موارد، فرد هرگز در تماس با چیزی که از آن می‌ترسد نبوده‌است [۲].

    هراس‌زدگی، ترس نامعقول و شدید از یک موضوع، یک موقعیت یا یک شیئ است. در واقع با اینکه فرد می‌داند ترسش نامعقول است ولی توانایی کنترل آن را ندارد و اگر در معرض آنچه که از آن «هراس» دارد، قرار بگیرد موجی از اضطراب، ترس شدید و حتی وحشت‌زدگی بر او چیره می‌شود و این تجربه چنان برایش ناخوشایند است که سعی می‌کند همیشه از آن مورد «هراس آور» دوری کند. در میان اختلال اضطراب، «فوبیاها» از همه شایع ترند. سالانه ۷٫۸ ٪ از بزرگ‌سالان آمریکایی از یکی از انواع هراس‌زدگی رنج می‌برند و هراس‌های بیمارگونه، شایع‌ترین اختلال روانشناختی در میان زنان و دومین اختلال شایع در میان مردان سنین بالای ۲۵ سال است.

    ترس یک واکنش طبیعی بشر هنگام مواجهه با خطر است که هدف محافظتی دارد. هنگام مواجهه با خطر، دستگاه عصبی سمپاتیک با ترشح آدرنالین آمادگی «مبارزه یا فرار» را ایجاد می‌سازد. آدرنالین موجب افزایش ضربان قلب و جریان خون در عضلات بدن می‌شود و در نتیجه فرد می‌تواند در شرایط اضطراری بهتر عکس العمل نشان دهد. همچنین میزان قند خون نیز بالا می‌رود. در چنین شرایطی، جسم و روح آماده عمل است. پس در موقعیت‌های خطرناک، ترس، طبیعی و حتی مفید است. اما فوبیا، ترس بیمارگونه یی است که به شدت مبالغه آمیز و حتی توهمی است.

    محتویات

    طبقه‌بندی

    نوشتار اصلی: فهرست هراس‌ها

    بیش از هشتاد نوع هراس وجود دارد که برخی بسیار نادرند مانند ترس از سرخس ! یا ترس از عدد ۸. ولی به طور کلی هراس‌زدگی‌ها را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد؛

    ۱)هراس‌های ویژه (مانند ترس از حیوانات، ترس از زخم، هراس موقعیتی مانند ترس از مکانهای بسته و ارتفاع، ترس از بلاهای طبیعی مانند زمین‌لرزه)

    (آدولف هيتلر و اسكندر مقدونی ترس از گربه داشتند).

    ۲)جمع‌هراسی (اختلال اضطراب اجتماعی)

    ۳)هراس از مکان‌های باز (ترس بیمارگونه از مکان‌های عمومی و مکان‌های باز).

    ۴)علم هراسی ( ترس از نظریه ها و تئوری های علمی به دلیل مغایرت داشتن با اعتقادات مذهبی)

    بعضی از هراس‌ها در جنس خاصی یا در سن خاصی شایعترند، مثلا فوبی حیوانات در زنان شایعتر است و فوبی بیماری در سنین میانسالی.

    علت

    علت واقعی این اختلال ناشناخته‌است. علت احتمالی آن عبارتست از یک واکنش یادگرفته شده (ساخته شده در ذهن) مثلاً ناشی از تماس با فرد دیگری دارای ترس مشابه، یا داشتن تجربه یک ترس اولیه که همراه با یک شیئی یا موقعیت خاص بوده‌است. یکی از عللی که میتواند عامل ترس موهومی باشد تجربه ای در دوران کودکی است.ترسی که در ضمیر ناهشیار شخص پنهان است.

    درمان

    درمان با داروهای ضداضطراب مانند بنزودیازپین‌ها، بتا بلاکرها , SSRIs و مهارکننده‌های مونو آمینو اکسیداز (MAOIs)، سایر داروها مانند بوسپیرون، روان‌درمانی، هیپنوتیزم و خانواده‌درمانی است. روان درمانی به یکی از چهار شیوه حساسیت‌زدایی منظم، غرقه‌سازی، سرمشق‌گیری و تنش کاربردی انجام می‌گیرد. همچنین می توان از نوروفیدبک و بیوفیدبک نیز در درمان غیر دارویی هراس به عنوان روش مکمل دارو درمانی یا در موارد مقاوم به درمان دارویی استفاده کرد.[۳]

    جستارهای وابسته

    ترس‌های خاص

    فهرست هراس‌ها

    ترس از اجتماع

    اضطراب

    روان‌درمانی

    منابع

    • ویکی‌پدیای انگلیسی [۱]
    1.  
  2. برابر از: براهنی، محمدنقی (و دیگران). واژه‌نامهٔ روانشناسی و زمینه‌های وابسته. چاپ یازدهم، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲ خ.، شابک: ‎x-‎۹۶۴-۵۵۴۵-۱۷.
  3.  
  4. فوبیا مجله اینترنتی فریا، ۴ آذر ۱۳۸۶.
  5.  

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:53 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

Fenwick, A (Mar 2012). "The global burden of neglected tropical diseases.". Public health 126 (3): 233–6. :.  .

  1. تراخم
    چرخش پلک به داخل و مژه‌ها در نتیجهٔ تراخم
    آی‌سی‌دی-۱۰ A71
    آی‌سی‌دی-۹ 076
    دادگان بیماری‌ها ۲۹۱۰۰
    مدلاین پلاس 001486
    ای‌مدیسین oph/۱۱۸
    پیشنت پلاس تراخم
    سمپ D014141

    تراخم (به انگلیسی: trachoma) که ورم ملتحمه گرانول (به انگلیسی: granular conjunctivitisچشم درد مصری (به انگلیسی: Egyptian ophthalmia) نیز نامیده می‌شود،[۱] یک بیماری عفونی ناشی از باکتری کلامیدیازیس است.[۲] این عفونت موجب یک سفت شدن سطح داخلی پلک می‌شود. این سفت شدن می‌تواند منجر به درد چشم، شکنندگی سطح بیرونی یا قرنیه چشم‌ها، و احتمالاً کوری شود.[۲]

    باکتری که موجب این بیماری می‌شود می‌تواند از طریق تماس مستقیم و غیر مستقیم با چشم یا بینی یک فرد مبتلا انتقال یابد.[۲] تماس غیر مستقیم می‌تواند از طریق لباس یا حشراتی که با چشم یا بینی فرد مبتلا در تماس بوده‌اند، ایجاد شود.[۲] معمولاً باید قبل از اینکه زخم پلک آنقدر بزرگ شود که مالش مژه‌ها روی چشم آغاز شود، در طول یک دوره چند ساله تزریقات زیادی انجام گیرد.[۲] کودکان نسبه به بزرگسالان این بیماری را بیشتر منتقل می‌کنند.[۲] بهداشت ضعیف، شرایط زندگی در جاهای پرجمعیت، و نبود آب تمییز کافی و دستشویی نیز موجب افزایش انتقال این بیماری می‌شوند.[۲]

    تلاش‌ها برای پیشگیری از این بیماری عبارتند از توسعه دسترسی به آب تمییز و کاهش تعداد افراد مبتلا از طریق درمان با آنتی بیوتیکها.[۲] این امر به صورت درمان، به طور یکزمان، تمام افرادی است که بیماری بین آنها شایع است. .[۳] شستشو به تنهایی برای پیشگیری از بیماری کافی نیست اما می‌تواند همراه با سایر اقدامات مفید باشد.[۴] گزینه‌های درمان عبارتند از آزیترومایسین یا تتراسایکلین موضعی.[۳] آریترومایسین ترجیح داده می‌شود زیرا می‌توان آن را به صورت یک دوز خوراکی تک مصرف کرد.[۵] بعد از زخم شدن پلک، برای اصلاح موقیت مژه‌ها و پیشگیری از کوری به جراحی نیاز خواهد بود.[۲]

    در سراسر جهان، حدود ۸۰ میلیون نفر به یک عفونت فعال مبتلا هستند.[۶] در برخی مناظق ممکن است عفونت‌ها در ۶۰ – ۹۰٪ از کودکان وجود داشته باشد و بیشتر زنان را مبتلا می‌کند تا مردان زیرا احتمالاً آنها با کودکان بیشتر در تماس هستند.[۲] این بیماری دلیل توانایی بینایی ضعیف در ۲٫۲ میلیون نفر است که از ۱٫۲ میلیون نفر از آنها کاملاً نابینا هستند.[۲] به طور مشترک این بیماری در ۵۳ کشور آفریقایی، آسیایی، آمریکای مرکزی و جنوبی وجود دارد و حدود ۲۳۰ میلیون نفر در معرض خطر ابتلاء به آن هستند.[۲] این بیماری در سال مبلغی معادل با ۸ میلیارد دلار آمریکا خسارت اقتصادی وارد می‌کند.[۲] این بیماری به گروهی از بیماری‌ها تعلق دارد که به نام بیماری‌های نادیده گرفته شده مناطق استوایی شناخته می‌شوند.[۶]

    منابع

    1.  
  2. Swanner, Yann A. Meunier ; with contributions from Michael Hole, Takudzwa Shumba & B.J. (2014). Tropical diseases: a practical guide for medical practitioners and students. Oxford: Oxford University Press, USA. p. 199. ISBN 9780199997909.
  3.  
  4. "Blinding Trachoma Fact sheet N°382". World Health Organization. November 2013. Retrieved 14 March 2014.
  5.  
  6. Evans JR1, Solomon AW (March 2011). "Antibiotics for trachoma". Cochrane Database Syst Rev 16 (3): CD001860. doi:10.1002/14651858.CD001860.pub3. PMID 21412875.
  7.  
  8. Ejere, HO; Alhassan, MB; Rabiu, M (20 February 2015). "Face washing promotion for preventing active trachoma.". Cochrane Database of Systematic Reviews 2015 (2): CD003659. doi:10.1002/14651858.CD003659.pub4. PMID 25697765.
  9.  
  10. Mariotti SP (November 2004). "New steps toward eliminating blinding trachoma". N. Engl. J. Med. 351 (19): 2004–7. doi:10.1056/NEJMe048205. PMID 15525727.
  11.  

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:52 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
 
Herpes labialis تب‌خال لب. تاول‌های گروهی، توسط پیکان مشخص شده‌اند.
آی‌سی‌دی-۱۰ ۶۰.a, ۰۰.b, ۰۵1.g, P35.2
آی‌سی‌دی-۹ 054.0, 054.1, 054.2, 054.3, 771.2
دادگان بیماری‌ها ۵۸۴۱ ۳۳۰۲۱
ای‌مدیسین med/۱۰۰۶
سمپ D006561

تب‌خال یا هرپس سیمپلکس(به انگلیسی: Herpes simplex) یک بیماری ویروسی است که توسط ویروسی به همین نام ایجاد می‌شود و موضع درگیر به صورت التهاب و مجموعه‌تاول‌های ریز نمایان می‌شود. ویروس هرپس سیمپلکس عامل بیماری تب‌خال در صورت، آلات تناسلی هر دو جنس، مغز، چشم و گاهی حتی فلج بل نیز می‌گردد. برای تب‌خال هنوز درمان قطعی وجود ندارد و اگر ویروس وارد بدن شود تا پایان عمر همراه شخص خواهد ماند و در هنگام ضعف دفاعی بدن بروز می‌نماید. اگرچه در برخی بیماران و پس از چندین سال عود بیماری، به ناگهان تظاهر مجدد تب‌خال از بین می‌رود اما هم‌چنان ناقل ویروس به دیگران خواهند بود.

محتویات

عوامل بیماری‌زای هرپس ویریده

رده هرپس ویریده از انواع مهم د. ان. آ ویروسها است که در بسیاری از پستانداران بیماریزا است. از انواع هرپس ویریده‌های شناخته شده، چند نوع آن که در انسان نیز بیماریزا است:

  1. هرپس سیمپلکس نوع 1 (1- HSV) که معمولاً زخمهای تبخال را در لبها ایجاد می‌کند.
  2. هرپس سیمپلکس نوع 2 (2- HSV) یا هرپس ژنیتال
  3. واریسلازوستر (زونا)
  4. ویروس اپشتین بار
  5. سیتومگالو ویروس
  6. ویروس روزه آلا
  7. هرپس ویروس همراه سارکوم کاپوزی

علائم و سمپتوم

موقعیت شرح شکل
تبخال لثه حالتی شدیدتر از هرپس لب که لثه را درگیر می‌کند
Herpesgingiva.JPG
تبخال تناسلی(هرپس ژنیتال) تب خال ناحیه تناسلی عبارت است از یک عفونت ویروسی ناحیه تناسلی که از راه آمیزش انتقال می‌یابد. این عفونت در مردان و زنان می‌تواند رخ دهد. از جمله نواحی که امکان درگیری آنها وجود دارد عبارتند از مجرای تناسلی، گردن‌رحم، ران‌ها، و آلت تناسلی. تب خال تناسلی معمولاً همراه با سایر بیماری‌های آمیزشی رخ می‌دهد.
SOA-Herpes-genitalis-female.jpg
 
 
تبخال مری احساس درد هنگام بلعیدن غذا

thumb‎

تبخال انگشت یا Herpetic whitlow تب‌خالی دردناک در ورم‌بند انگشتان

thumb‎

علت ۸۰ درصد ضایعات دستگاه تناسلی خارجی و مبهل، HSV2 می‌باشد. ۲۰ درصد بقیه حاصل عفونت HSV-1 می‌باشد.
بین HSV-1 و HSV-2 شباهتهای زیادی وجود دارد که افتراق بالینی آنها را غیر ممکن می‌سازد. تماس نزدیک انسان از طریق دهان، واژن یا سرویکس برای اکتساب عفونت لازم است.
معمولاً ویروس در درجه حرارت اتاق یا خشک کردن کشته می‌شود. وقتی که تکثیر ویروس کاهش می‌یابد ویروس به طرف اعصاب حسی محیطی پیش می‌رود و در عقده‌های عصبی به صورت غیر فعال باقی می‌ماند. یکی دیگر از علل عود عفونت مواردی است که میزبان در معرض استرس قرار می‌گیرد.
در زنان باردار با هرپس فعال، اگر زایمان از طریق واژینال انجام شود، نوزاد ممکن است به ویروس آلوده گردد. اگر این شرایط اتفاق بیفتد، خطر مرگ برای جنین وجود دارد؛ بنابراین در صورت عود عفونت در نزدیکی‌های زمان زایمان بهتر است سزارین انجام گیرد.

تبخال چشمی

تبخال چشمی یک عفونت عود کننده ویروسی است که ناشی از آلودگی با ویروس تبخال ساده‌است. این بیماری شایع ترین علت کوری ناشی از بیماری‌های قرنیه‌ای در آمریکاست در حالیکه در کشورهای جهان سوم و از جمله ایران شایع ترین علت کوری قرنیه‌ای، بیماری تراخم است؛ گرچه تبخال چشمی در ایران نیز شایع است. بر اساس مطالعات موجود، اگر فردی یکبار دچار تبخال چشمی شود، به احتمال ۵۰٪ شانس عود دارد. این گرفتاری مجدد ممکن است هفته‌ها یا حتی سالها پس از گرفتاری اولیه بروز کند.

تبخال چشمی می‌تواند تولید یک زخم دردناک روی پلک و یا سطح چشم کند و باعث التهاب و ورم قرنیه شود. درمان سریع با داروهای ضد ویروس از تکثیر ویروس و تخریب سلولهای اپیتلیال قرنیه (لایه سلولهای سطح قرنیه) جلوگیری می‌کند. بهر حال عفونت می‌تواند به لایه‌های عمقی تر قرنیه منتشر شده و باعث گرفتاری شدید تر یعنی گرفتاری استرومای قرنیه (بستر قرنیه) یا در اصطلاح کراتیت استرومایی شود که منجر به فعال شدن سیستم ایمنی بدن و تهاجم آن به قرنیه و انهدام سلول‌های استرومای قرنیه می‌شود. درمان کراتیت استرومایی (عفونت بستر قرنیه) نسبت به گرفتاری سطحی قرنیه مشکل تر است. حملات عود کراتیت استرومایی می‌تواند منجر به اسکار (نسج جوشگاه) قرنیه شود که باعث کدورت قرنیه، کاهش بینائی و حتی کوری می‌شود. تبخال چشمی مثل سایر عفونت‌های تبخالی (هرپسی) قابل کنترل است. حدوداً ۴۰۰۰۰۰ نفر از مردم آمریکا سابقه گرفتاری با تبخال چشمی را دارند و سالانه ۵۰۰۰۰ مورد جدید دیده می‌شود که ۲۵٪ موارد آن از نوع کراتیت استرومایی است. در ایرا ن نیز عفونت‌های تبخالی چشم شایع است. میزان عود تبخال چشمی طی یک سال ۱۰٪، طی دو سال # طی ۲۰ سال ۶۳٪ درصد است. معتقدند که بعضی از فاکتورها نظیر: تب، استرس، نور خورشید و ضربات باعث عود تبخال می‌شود.

محل و علائم ضایعات

خارش و درد همراه با قرمزی و تورم منطقه آلوده وجود دارد. تبخال‌ها به صورت تاولهایی نمایان می‌شود که ممکن است پاره نشوند، سپس زخمی و بعد تبدیل به دلمه گردند.
در زنان اولین محل ابتلا معمولاً لبهای مهبلی (قسمت خارجی مبهل) است البته ممکن است سرویکس با واژن و پوست پرینه نیز مبتلا شوند. در مردان، معمولاً نوک آلت، پوست روی آن و تنه آلت تناسلی گرفتار می‌شود. ۴-۳ روز بعد از شروع ضایعات، نشانه‌های شبیه آنفلوآنزا ظاهر می‌شود. تورم غدد لنفاوی در کشاله ران، افزایش خفیف درجه حرارت، تبخال، سردرد، دردهای عضلانی و سوزش و درد هنگام دفع ادرار (دیزوری) غالباً مورد توجه قرار می‌گیرد.
درد در هفته اول وجود دارد و سپس کاهش می‌یابد. ضایعات در طی دو هفته فروکش می‌کنند مگر اینکه دوباره عفونت ثانویه‌ای اتفاق بیفتد به‌ندرت ممکن است عوارض ناشی از انتشار بیماری به خارج سیستم تناسلی اتفاق بیفتد این عوارض شامل ضایعات در ناحیه باسن، قسمت فوقانی ران‌ها یا حتی چشمها می‌باشند، علت بروز این عوارض لمس ضایعات و سپس لمس جاهای دیگر بدن است. باید به بیماران توصیه نمود که پس از دست زدن به ضایعات دستان خود را بشویند.
سایر مشکلات احتمالی شامل مننژیت غیرمیکروبی و استرس شدید روانی بعلت قطعی شدن تشخیص می‌باشند.

درمان

عفونت HSV2 بهبودی کامل نمی‌پذیرد اما هدف از درمان آن، تسکین نشانه‌هاست.

اهداف درمانی عبارتند از: پیشگیری از گسترش عفونت، کنترل بیماری ، کاهش بروز خطرات، کاهش درد، شروع برنامه‌های آموزشی و مشاوره‌ای و استفاده از داروهای ضد ویروسی. درمان دارویی ضد ویروس اسیکلوویر است ولی از درمانهای علامتی نیز استفاده می‌شود. همچنین داروهای گیاهی مانند میرتوپلکس کاربرد دارند. داروهای ضد ویروسی می‌توانند نشانه‌ها را تضعیف کرده و دوره عفونت را کاهش دهند و در پیشگیری از عود آنها موثر هستند. معمولاً مقاومت به دارو و آثار جانبی دراز مدت ایجاد نمی‌شود. حملات بعدی خفیف تر از حمله اولیه‌است.

نکات مهم در بیماریهای عفونی تناسلی

  • داروهای تجویز شده در درمان عفونت تناسلی باید کامل مصرف شود. درمان نیمه کاره علاوه بر باقی‌ماندن بیماری می‌تواند سبب مقاومت دارویی شود.
  • در درمان برخی از عفونتهای تناسلی باید زن و شوهر هر دو داروی همزمان مصرف نمایند.
  • در طول مدت درمان عفونتهای تناسلی باید از نزدیکی خودداری و حتی الامکان از کاندوم استفاده کرد.
  • رعایت بهداشت دستگاه تناسلی از جمله انتخاب لباس زیر و نظافت ناحیه تناسلی به بهبود سریعتر عفونت‌ها کمک می‌کند.
  • اگر پس از پایان دوره درمانی هنوز علامتهای عفونت باقی‌مانده باید برای معاینه و آزمایش بیشتر و شاید شروع داروی جدید به پزشک یا ماما مراجعه کرد.
  • از خوددرمانی پرهیز گردد.
  • از پوشیدن لباسهای تنگ و چسبان و لباس زیر غیر نخی خودداری گردد چرا که به علت عدم جریان هوا در ناحیه تناسلی محیط برای رشد میکروبها و سایر عوامل بیماری‌زا مناسب می‌شود.
  • لباس زیر باید در فاصله‌های زمانی کوتاه عوض گردد و پس از شستشو در برابر آفتاب و یا با اتو خشک شود.
  • رعایت بهداشت فردی مثل استحمام مرتب، کوتاه بودن ناخنها، شستشوی دستها قبل و پس از اجابت مزاج، شستشو و خشک کردن ناحیه پرینه، عوض کردن مرتب پدهای بهداشتی در طول روزهای قاعدگی ضروری است.
  • بهترین راه برای جلوگیری از عفونتهای تناسلی استفاده از کاندوم در هنگام مقاربت می‌باشد. کاندوم علاوه بر جلوگیری از بارداری مانع از تماس میکروبها بین زوجین می‌شود.
  • پس از پایان نزدیکی به شستشوی قسمت خارجی اعضای تناسلی و همچنین تخلیه ادرار می‌تواند سبب پیشگیری از عفونتهای تناسلی شود.
  • افراد مبتلا به بیماری دیابت و یا زنان باردار آمادگی بیشتری برای ابتلا به عفونتهای تناسلی دارند لذا این افراد به مراقبت بیشتری نیاز دارند.
  • حداکثر زمان استفاده از پدهای بهداشتی در هر روز قاعدگی شش ساعت می‌باشد تعویض به موقع آن از انتشار بوی بد و بروز احتمالی عفونتهای تناسلی جلوگیری می‌نماید.

پیشگیری از عفونت مجدد یا انتشار

یکی از اهداف اصلی درمان، کاهش تحریک بافتی است که بعلت خاراندن یا پوشیدن لباسهای تنگ ایجاد می‌شود. ناحیه پرینه باید با استحمام روزانه و نظافت کافی آن پس از اجابت مزاج و دفع ادرار، تمیز نگه داشته شود.
در هنگام آموزش زنان باید در باره مصرف داروها از جمله شیاف‌ها و ابزارهایی نظیر اپلیکاتورهای مخصوص کرم‌ها به صورت عملی آموزش داد. به اهمیت شستشوی دست قبل و بعد از تجویز دارو تإکید کرد. برای جلوگیری از خرج دارو از واژن بیمار باید تا ۳۰ دقیقه بعد از گذاشتن دارو دراز بکشد. اگر دارو نشت کند باید از یک پد تمیز استفاده شود.
به طور طبیعی، استفاده از دوش یا اسپریهای بهداشتی زنانه ضرورتی ندارد زیرا استحمام یا دوش روزانه و تمیز نگه داشتن پرینه پس از دفع ادرار و اجابت مزاج، پاکیزگی پرینه را تضمین می‌کند. اما در هنگام ابتلا به عفونت استفاده از روش‌های واژینال به منظور کاهش بوهای نامطبوع و غیرطبیعی، حذف ترشحات اضافه، تغییر PH و وارد کردن محلولهای شوینده و ضدعفونی کننده مفید می‌باشد.
-لباسهای زیر نخی یا پنبه‌ای با اندازه‌های متناسب به جای پوشاک پلی‌استر و تنگ و چسبان که سبب احتباس گرما و عدم جذب عرق می‌شوند توصیه می‌گردد.
شرط دوری از عفونتها حفظ تندرستی و سلامتی و کسب سلامتی نیاز به افزایش آگاهی زنان در زمینه بیماریها و رعایت بهداشت در همه مراحل زندگی کردن زن به خصوص از دوران بلوغ تا یائسگی دارد لذا با اقدامات وسیع و آموزش همگانی زنان در خصوص بهداشت زنان و جلب مشارکت آن می‌توان روز به روز بهره‌وری زنان در کلیه عرصه‌های زندگی افزایش داد با توجه به نقش زنان در خانواده با حفظ سلامتی آنان سبب ارتقاء سلامتی خانواده شد.

منابع

  • فرهنگ پزشکی دورلند
  • سیسیل مبانی طب داخلی. تهران

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:52 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
تب مدیترانه‌ای فامیلیال
آی‌سی‌دی-۱۰ E85.0
آی‌سی‌دی-۹ 277.31
اُمیم 249100 608107
دادگان بیماری‌ها 9836
مدلاین پلاس 000363
ای‌مدیسین med/1410
پیشنت پلاس تب مدیترانه‌ای فامیلیال
سمپ D010505
مرور ژن Familial Mediterranean Fever

تب مدیترانه‌ای فامیلیال (Familial Mediterranean fever) اختلالی نادر و غیر عفونی است که با حملات گهگاهی تب ، همراه با درد شکمی و گاه درد قفسه سینه و درد و التهاب مفصل مشخص میگردد.التهاب مفاصل (آرتریتسروز (پریتونیت و پلوریت) (اصطلاحاً پلی سروزیت عود کننده) در بیماران محتمل میباشد. این بیماری اساسی ژنتیکی دارد و در ناحیه مدیترانه و خاورمیانه مشاهده میشود.

شیوع بیماری

در بسیاری از بیماران، بیماری قبل از سن 20 سالگی شروع می شود. در ایران بیماران اغلب از نژاد ترک آذری یا یهودی هستند. شایعترین علامت در بیماران تب و درد شکمی است. بیماری به دلیل جهش در ژن MEFV در کروموزوم 16 است و به طور اتوزومال مغلوب به ارث می رسد. تکرار حملات این بیمارای در طولانی مدت (پس از چندسال) باعث بروز عارضه ای بنام آمیلوئیدوز بخصوص در کلیه می شود که نتیجه آن از کار افتادن کلیه می باشد..

اغلب بیماران به کلشی سین پاسخ میدهند.

منابع

انجنمن روماتولوژی کودکان ایران


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:51 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
تب مالت
آی‌سی‌دی-۱۰ A23
آی‌سی‌دی-۹ 023
دادگان بیماری‌ها 1716
مدلاین پلاس 000597
ای‌مدیسین med/248
پیشنت پلاس تب مالت
سمپ D002006

بیماری تب مالت یا بروسلوز[۱] به عنوان یکی از مهم‌ترین بیماری‌های مشترک انسان و دام*[۲] محسوب می‌گردد. باکتری بروسلا که ایجاد کننده بیماری است، طیف وسیعی از پستانداران اهلی و وحشی را مبتلا می‌سازد. این بیماری به علت ایجاد سقط جنین در دام، کاهش تولید شیر، عقیمی و نازایی دام‌های مبتلا و همچنین به علت ابتلای انسان به بیماری تب مالت، همواره از دو بعد اقتصادی و بهداشتی مورد توجه قرار می‌گیرد.

محتویات

عامل بیماری

عامل این بیماری گونه‌های مختلف میکروب بروسلا است.

بروسلوز در حیوانات

انواع بروسلا در حیوانات شامل سویه‌هایی بشرح زیر است:

  1. بروسلوز ملیتنسیس
  2. بروسلوز آبورتوس
  3. بروسلوز سویس (خوک)
  4. بروسلوز کانیس (سگی)
  5. بروسلوز نئوتوم

و شایع ترین ان در سراسر جهان ملیتنسیس میباشد

روش‌های ورود میکروب به بدن گاو

  • خوراک
  • پوست: از طریق زخم
  • ملتحمه چشم
  • پستان: در هنگام شیردوشی
  • استنشاق
  • تلقیح مصنوعی: تلقیح با اسپرم آلوده

تب مالت در انسان

تب مالت از گاو، خوک، گوسفند یا بز آلوده به انسان انتقال می‌یابد اما از انسان به انسان خیر. تب مالت روی اعضای خون‌ساز بدن مانند مغز استخوان، گره‌های لنفاوی، کبد و طحال تاثیر می‌گذارد. تب مالت در دو نوع حاد و مزمن دیده می‌شود. دوره نهفتگی این بیماری می‌تواند ۵ تا ۶۰ روز باشد (چندین ماه نیز دیده شده‌است). تب مالت در مردان ۲۰ تا ۶۰ ساله شایع‌تر است.[۳].

مصرف شیر، محصولات لبنی (کره، پنیر) و یا محصولات گوشتی حیوانات آلوده موجب سرایت بیماری به انسان می‌شود. کم‌خونی وخیم یا مشکلات معده و سابقهٔ جراحی آن به دلیل کاهش اسید معده امکان بروز بیماری را بالا می‌برد. اسید معده تا حدودی احتمال ابتلا را کاهش می‌دهد. به طور کلی این بیماری در میان افرادی که با حیوانات زیاد در تماس هستند (کشاورزان، دامداران، قصابان، دامپزشکان) و افرادی که به مناطق آلوده سفر می‌کنند شایع‌تر است[۳].

علائم بیماری

علائم بالینی تب مالت در کودکان چندان مشخص نیست. طحال در نیمی از موارد بزرگ است. طحال بزرگ بیشتر همراه بزرگ شدن غدد لنفی است. دانه های جلدی به صورت تب‌خال و پورپورا و دانه های دیگر اریتم های برآمده کمیاب است.

علائم زیر در تب مالت حاد به‌طور ناگهانی ظاهر می‌شوند[۳]:

علائم زیر در تب مالت مزمن به تدریج ظاهر می‌شوند[۳]:

تظاهرات و عوارض عصبی در مالت:

  • سردرد
  • دردتمام بدن
  • ضعف
  • سستی
  • کوفتگی عضلات
  • کم خوابی
  • نگرانی و تشویش
  • افسردگی
  • هذیان
  • سندرم مننژه
  • حالت تحریک پذیری زیاد

پیشگیری

  • خودداری از مصرف شیر غیرپاستوریزه، پنیر و سایر لبنیات و گوشت‌های تایید نشده.
  • استفاده از وسایل محافظتی بدن مانند دستکش، محافظ چشم، پیش‌بند و … هنگام تماس با حیوانات یا گوشت و سایر محصولات[۳].
  • واکسیناسیون دام‌ها:واکسن زنده ضعیف شدۀ سوش بهترین است و یکبار تزریق حداقل ۷ سال حیوان را محافظت می‌کند.
  • آموزش بهداشت به قصابان و افرادی که با دام سر و کار دارند.

تشخیص و درمان

تشخیص قطعی تب مالت با آزمایش خون انجام می‌گیرد و با درمان کامل معمولاً در ۳ تا ۴ هفته بهبودی دیده می‌شود. اطرافیان و اعضای خانواده شخص بیمار که ممکن است از همان غذای آلوده مصرف کرده باشند باید معاینه شده و آزمایش بدهند[۳]. انواع تستهای سرولوژیک بروسلوز

  • تست آگلوتیناآزمایشاخل ل.وله‌ای استاندارد (STA) یا تست رایت که IgM و IgG را مورد ارزیابی، قرار می‌دهد.
  • تست آگلوتیناسیون ۲ME که IgG را بررسی می‌نماید.
  • تست کمبس رایت (Coombs Test) که عمدتاً نشان دهنده آنتی بادیهای کلاس IgG است. هرچند در صورتیکه در زمینه تست رایت مثبت، اشتباهاً کمبس رایت نیز انجام شود تمامی آنتی بادی‌های شرکت کننده در تست رایت، بنحو اولی، در این تست نیز شرکت خواهند نمود.
  • تست فیکساسیون کمپلمان که نشان دهنده آنتی بادی‌های کلاس IgG می‌باشد.
  • تست‌های رادیوایمونواسی و ELISA که حساسیت و ویژگی آنها نسبت به تست استاندارد و فیکساسیون کمپلمان بیشتر است و نشان دهنده هر دو ایمونوگلوبولین M و G می‌باشند۰ ولی جهت بررسی یک کلاس بخصوص ایمونوگلوبولین هم قابل تنظیمند و لذا با این تستها می‌توان به آسانی بروسلوز حاد را از مزمن و نیز حمله حاد در زمینه مزمن را باز شناخت. به عبارت دیگر آنتی بادیهای اختصاصی ضد بروسلائی نوع IgM، IgG و IgA را می‌توان به روش رادیوایمونواسی، مورد بررسی قرارداد. البته مشکلات مربوط به آنتی بادی‌های بلوکان و غیرآگلوتینه کننده (Nonagglutinating) دراین تست‌ها وجود ندارد و در مرحله حاد یا مزمن بیماری می‌توان آنتی بایهای اختصاصی را بطور جدا گانه، بررسی کرد و زمانی که تفسیر تست‌های آگلوتیناسیونی، با ابهاماتی مواجه شود می‌توان پاسخ را با انجام تست الیزا قطعی نمود. بوسیله تست الیز نیز می‌توان با بررسی IgM یا IgG حالت حاد و مزمن بروسلوز را تفکیک نمود ولی این تست با یرسینوز نیز واکنش متقاطع، نشان می‌دهد.
  • تست رزبنگال، رینگ تست و آگلوتیناسیون روی لام که روش‌های آگلوتیناسیون سریع (Rapid) می‌باشند.

درمان شامل یک دوره استراحت در رختخواب و مصرف آنتی‌بیوتیک است و جدا کردن بیمار از دیگران اغلب لازم نیست. برای مبارزه با عفونت باکتریایی از آنتی‌بیوتیک‌هایی (مانند تتراسایکلین برای حداقل سه هفته) استفاده شده و داروهای کورتیزونی برای کاهش التهاب‌های شدید استفاده می‌شود. برای درد عضلانی نیز از داروهای ضد درد (مُسکن) تجویز می‌شود[۳].

در رژیم غذایی این بیماران معمولاً ابتدا از غذاهای نرم و ساده شروع می‌کنند و به تدریج تنوع و مقدار غذای بیمار را افزایش می‌دهند تا زمانی که به برنامه غذایی عادی برسد. بهتر است از غذاهای پرانرژی و نوشیدنی‌ها و مایعات فراوان استفاده کرد.[۴]

پانویس

  1.  
  • *brucellosis
  •  
  • *Zoonosis
  •  
  • «تب مالت». پایگاه اطلاع‌رسانی پزشکان ایران. بازبینی‌شده در ۷ سپتامبر ۲۰۰۸.
  •  
  1. «رژیم غذایی در بیماری تب مالت». تبیان، ۸/۱/۱۳۸۵. بازبینی‌شده در ۷ سپتامبر ۲۰۰۸.

بروسلوز و تست رایت (مرجع ازمایشگاه پزشکی)

 


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394  | 8:50 PM | نويسنده : سعیدی-بحرینی
تب روماتیسمی
Streptococcus pyogenes bacteria, Pappenheim's stain
آی‌سی‌دی-۱۰ I00-I02
آی‌سی‌دی-۹ 390392
دادگان بیماری‌ها 11487
مدلاین پلاس 003940
ای‌مدیسین med/3435 med/2922 emerg/509 ped/2006
پیشنت پلاس تب روماتیسمی
سمپ D012213

تب روماتیسمی حاد(به انگلیسی: Rheumatic fever) عارضه التهابی عفونت باکتریایی استرپتوکوک گروه آ بتا همولیتیک است که ممکن است ۲ تا ۶ هفته بعد از عفونت ایجاد شده و اعضای مهم بدن از جمله مفاصل، قلب، پوست و مغز را درگیر می‌سازد. علت ایجاد این بیماری وجود واکنش متقاطع میان آنتی بادی ضد باکتری با بدن فرد است.

 
نمایی از عارضه قلبی ناشی از تب روماتیسمی که در آن خصوصیات این بیماری، شامل تنگ شدن دریچه میترال، قطور شدن کوردا تندینا و هیپرتروفی (پرسازی) بطن چپ مشهود است.

محتویات

ویژگیهای کلی

این بیماری گسترش جهانی دارد ولی از دهه ۶۰ به بعد به خصوص در کشورهای پیشرفته شیوع آن کاهش یافته‌است. به طوری که شیوع آن در آمریکا ۲ در ۱۰۰هزار نفر و در کشورهای در حال توسعه ۱۰۰ مورد در یکصد هزار نفر است. علت این کاهش، شیوع استفاده از آنتی‌بیوتیکها در درمان عفونتهای میکروبی است. سن شیوع این بیماری در۶ تا ۱۵ سالگی است که عفونت بااسترپتوکوک گروه آ متداول است. این بیماری در کودکان زیر ۴ سال و بزرگسال بالای ۴۰ سال نادر است. بیماری حدود ۲-۶ هفته بعد از عفونت گلو با استرپتوکوک شروع می‌شود (در عفونت پوستی تب روماتیسمی ایجاد نمی‌شود.). ضایعه مشخص این بیماری التهاب نزدیک عروقی گرانولوماتوز است. درگیری قلبی می‌تواند خود محدود شونده و یا پیشرونده باشد. بیشتر دریچه میترال (۷۵-۸۰%) و سپس دریچه آئورتی (۳۰%) درگیر می‌شوند. دریچه‌های سه‌لتی و ریوی کمترین شیوع درگیری را در این بیماری دارند. التهاب مفصلی (آرتریت) با مشخصات دردشدید، تورم، گرمی، و گاهی قرمزی مفصل که می‌تواند از مفصلی به مفصل دیگر نقل مکان کند (آرتریت مهاجر). شایعترین مفاصل درگیر عبارتند از مچ دست، آرنج، زانوها و مچ پا. التهاب مفصلی معمولاً در عرض ۱۴-۱۰ روز فروکش می‌کند ولی بدون درمان، سایر مفاصل نیز ممکن است درگیر شوند. بیماری توسط علایم (کرایتریای) جونز تشخیص داده می‌شود.

علایم بیماری و تشخیص

در تشخیص این بیماری از کرایتریای جونز که اولین بار در سال ۱۹۹۲ مطرح شد استفاده می‌شود. برای تشخیص وجود دو علامت ماژور و یا یک ماژور و دو مینور به علاوه علائم عفونت استرپتوکوکی اخیر (به جز در کره) کافی است.

معیارهای اصلی (ماژور)

  1. کاردیت التهاب قلب بیشتر در کودکان و نوجوانان مبتلا دیده می‌شود و وجود هر یک از موارد پریکاردیت، نارسایی قلبی، کاردیومگالی، نارسایی دریچه میترال یا آئورت به معنی وجود کاردیت است.
  2. اریتما مارژیناتوم یا نودولهای زیرپوستی.
  3. کره سیدنهام(درگیری سیستم عصبی مرکزی با ماهیت حرکات غیرارادی اندام‌های تحتانی و فوقانی)
  4. پلی آرتریت مهاجر، که مفاصل بزرگ را درگیر می‌کند.

معیارهای فرعی (مینور)

شامل تب، درد بدن بالاخص در محل مفاصل(آرترالژیا)، افزایش فاکتورهای فاز حاد التهابی (پروتیین crp، و افزایش سرعت رسوب گلبولهای قرمز خون یا ESR)، اختلال در نوار قلب (افزایش فاصله PR) در کنار علایم فوق، اثبات وجود عفونت بااسترپ گروه آ تشخیص بیماری را تایید می‌کند.

علل

تب روماتیسمی از یک عفونت استرپتوکوکی قبلی (معمولاً عفونت گلو) که ۶-۲ هفته قبل از بروز علایم تب روماتیسمی رخ می‌دهد ناشی می‌گردد. این اختلال، یک اختلال خودایمنی است که در آن پادتن‌های تولیدشده بر ضد باکتری استرپتوکوک بر ضد مفاصل و قلب نیز واکنش نشان می‌دهند.

عوامل تشدید کننده بیماری

تغذیه نامطلوب سابقه خانوادگی تب روماتیسمی زندگی در شرایط پرجمعیت یا غیربهداشتی داشتن استعداد ابتلای مکرر به عفونت‌های تنفسی فوقانی عفونت‌های استرپتوکوکی درمان‌نشده یا ناقص درمان‌شده

پیشگیری

در مورد هر نوع عفونت گلو به‌خصوص در کودکان کشت گلو از نظر استرپتوکوک باید انجام شود. در صورت تشخیص درمان با آنتی‌بیوتیک می‌تواند از بروز تب روماتیسمی پیشگیری کند.

عواقب موردانتظار

عفونت‌های استرپتوکوک معمولاً با درمان قابل علاج هستند. تب روماتیسمی قابل پیشگیری است ولی قابل علاج (درمان قطعی) نیست. این عارضه در عرض ۱۲-۲ هفته فروکش می‌نماید. در بعضی موارد، تب روماتیسمی ممکن است به دریچه‌های قلبی آسیب بزند. دریچه آسیب دیده را می‌توان با جراحی تعویض کرد. در موارد نادر تب روماتیسمی حتی با درمان می‌تواند کشنده باشد.

عوارض احتمالی

آسیب دایمی دریچه‌های قلب که منجر به نارسایی احتقانی قلب می‌گردد. حملات بعدی تب روماتیسمی حاد در پی عفونت مجدد با استرپتوکوک

درمان

اصول کلی

بررسی‌های تشخیصی ممکن است شامل آزمایش‌های خون، کشت گلو و نوار قلب و رادیوگرافی قفسه سینه و قلب باشد. هیچ آزمون اختصاصی برای تشخیص تب روماتیسمی وجود ندارد. در موارد خفیف، مراقبت در منزل کافی است ولی در موارد شدید ممکن است بستری در بیمارستان لازم باشد. درجه حرارت بیمار و تعداد نبض او را روزانه اندازه‌گیری کرده و برای ارایه به پزشک ثبت نمایید. اگر بیمار گلودرد یا سرفه دارد از یک دستگاه مرطوب‌کننده با بخار سرد استفاده کنید. دستگاه مرطوب‌کننده را هر روز تمیز کنید. بهداشت دهانی مطلوب مهم است.

درمان
  • آسپیرین برای کاهش التهاب استفاده می‌شود. بسته به شدت بیماری از استروئیدها هم استفاده می‌شود.
  • درصورت درگیری قلب، بسته به شدت درگیری از داروهای قلبی استفاده می‌گردد.
  • آنتی‌بیوتیک‌ها برای مقابله‌وریشه کن کردن عفونت استرپتوکوکی.
  • استفاده از پنی سیلین تزریقی هر ۲۸ روز یک بار به عنوان درمان پیشگیری کننده تا ۵ سال و در صورت درگیری قلبی تا آخر عمر توصیه می‌گردد.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری

تا هنگامی که بررسی‌ها نشان دهد بیماری فروکش کرده‌است بیمار باید در بستر استراحت نماید. مدت استراحت لازم به این منظور معمولاً ۵-۲ هفته‌است ولی در برخی موارد به ماه‌ها استراحت نیاز است. مهیا کردن یک لگن یا توالت کنار بستر باعث می‌شود که بیمار مجبور نباشد برای رفتن به توالت از بستر برخیزد.

درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟

اگر شما یا کودک شما دارای علایم تب روماتیسمی باشد. بروز علایم زیر در طی درمان: - ورم پا و پشت - کوتاهی نفس - استفراغ یا اسهال - سرفه - درد شدید شکم - تب - اگر دچار علایم جدید و غیرقابل توجیه شده‌اید. داروهای تجویزی ممکن است با عوارض جانبی همراه باشند.

رژیم غذایی

رژیم مایعات با غذاهای نرم در مراحل اولیه بیماری که به‌تدریج به یک رژیم عادی غنی از پروتئین، کالری و ویتامین‌ها تغییر داده می‌شود.

طی مطالعات انجام شده مصرف زیاد گوشت قرمز، ذرت، گندم، ادویه، نمک، شکر، آرد، چای، قهوه و قارچ علایم بیماری را در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید تشدید می‌کند. این بیماران باید مصرف روغنهای آفتابگردان، سویا و کنجد دار را کاهش و مصرف سس، غذاهای سرخ شده را متوقف کنند.

رژیم غذایی کم‌نمک در صورتی که بیمار دچار کاردیت (التهاب قلب) باشد، توصیه می‌شود.

غذاهای گیاهی و برنامه غذایی فاقد اسید آمینه گلوتن موجب کاهش علایم و ارتقا سلامت مبتلایان به روماتیسم مفصلی دارد.

انگور میوه‌ای پر انرژی است که در طب سنتی در درمان بیماری‌هایی مانند آرتریت روماتوئید و روماتیسم کاربرد داشته‌است.انگوربه دلیل داشتن پتاسیم حاوی خاصیت ادرار آوراست و همچنین این میوه به دلیل داشتن آنتی اکسیدان‌هایی همچون ELLAGIC ACID ضمن کاهش علائم بیماری التهاب مفاصل، عملکرد مواد سرطانزای بدن را نیز خنثی می‌کند.

مصرف منظم روغن کبد ماهی نیاز بیماران مبتلا به بیماری‌های التهابی مفاصل را به داروهای مسکن کاهش می‌دهد.

پیوند به بیرون

منابع

  • ویکی‌پدیای انگلیسی
  • Current medical diagnosis and treatment. ۴۵th Edition (۲۰۰۶). p۴۰۵

 


ادامه مطلب
نظرات 0

تعداد کل صفحات : :: 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 >