دادهها در دیگر منابع | |
---|---|
![]()
عکاسی ریزنگاری of Gaucher disease, with cells that have the characteristic crumpled tissue paper-like سیتوپلاسم. H&E stain.
|
|
آیسیدی-۱۰ | E75-E77 |
سمپ | D016464 |
بیماریهای ذخیرهای لیزوزومال (به انگلیسی: Lysosomal storage disease) حدود پنجاه بیماری نادر ارثی هستند که اشکالات متابولیکی در عملکرد لیزوزومها (یک اندامک داخل سلولی) وجود دارد.
بیماری فابری با نقص در فعالیت یا کمبود آنزیم آلفا - گالاکتوزیداز ( alpha-galactosidase A ) ، بیماری گوشه با نقص در آنزیم بتا - گلوکوسربروزیداز و بیماری نیمن پیک از این گروه هستند.
محتویات
بیماریزایی
داخل همه سلول های بدن اندامکی به نام ليزوزوم وجود دارد که توسط آنزيم هایی که درون آن وجود دارد مواد زائد موجود در سلول تجزيه شده و از بين می روند . در اين بيماریها به علت کمبود يکی از آنزيم های ليزوزوم اختلالاتی در کارکرد سلول به وجود می آید که باعث ذخیره سازی ماده زائد( لیپید ، گلیکوپروتئین یا موکو پلی ساکاريد) در بدن شده و به سلول آسيب می رساند. در این بیماریها علائم پيشرونده، دائمی، در همه بیماران تقريبا يكسان و بی ارتباط با تغذيه و حوادث استرسزا می شود؛ وراثت این بیماریهای نادر اغلب اتوزومال مغلوب هستند.
طبقه بندی
به روشهای مختلف میتوان این بیماریها را طبقه بندی کرد مثلا براساس نوع ماده ای که متابولیزه نمیشود و در سلولها تجمع می یابد:
الف. بیماریهای ذخیره ای چربی (به خصوص اسفنگولیپیدوزها) مانند بیماری گوشه ، نیمن پیک ، گانگلیوزیدوزها مانند تای ساکس و لکودیستروفی ها
ب. بیماریهای ذخیره ای موکوپلی ساکارید (موکوپلیساکاریدوزها) مانند سندرم هانتر و بیماری هورلر (Hurler disease)
ج. بیماریهای ذخیره ای گلیکوپروتئین
ادامه مطلب
بیاشتهایی عصبی | |
---|---|
![]()
"Miss A—" pictured in 1866 and in 1870 after treatment. She was one of the earliest anorexia nervosa case studies. From the published medical papers of Sir William Gull
|
|
آیسیدی-۱۰ | F50.0-F50.1 |
آیسیدی-۹ | 307.1 |
اُمیم | 606788 |
دادگان بیماریها | 749 |
ایمدیسین | emerg/34 med/144 |
پیشنت پلاس | بیاشتهایی عصبی |
سمپ | D000856 |
بی اشتهایی عصبی (به انگلیسی: Anorexia nervosa) نوعی اختلال روانی در غذا خوردن است که در آن بیمار از خوردن غذا به میزان کافی و با وجود گرسنگی امتناع میورزد. این روند که معمولاً با آغاز و زیادهروی در یک رژیم غذایی آغاز میشود به دلیل کاهش شدید وزن میتواند منجر به مخاطرات مرگباری گردد. عدم تصور صحیح از شکل بدن و تناسب اندام، همچنین فشارهای اجتماعی و تصویرسازی نادرست رسانهای از وزن ایدهآل از دلایل بروز این بیماری شمرده میشود. بی اشتهایی عصبی با علائمی چون خوردن مقدار بسیار کم غذا با کالری بسیار اندک، قطع شدن قاعدگی، فشار خون پایین، کمبود چربی در بدن، زردی و رنگ پریدگی پوست و افسردگی بروز مییابد و در صورت عدم ارجاع به متخصصین برای آغاز پروسه درمان به بیماریهای قلبی و دیگر بیمارهای مرگ بار خواهد انجامید.[۱][۲][۳]
عوارض
۱خشکی پوست وشکنندگی مو ۲مشکلات کلیوی و گوارشی ۳ فقدان غیر طبیعی دوره های قاعدگی. ۴سرد شدن غیر عادی بدن ۵ اختلالات هورمونی بویژه هورمون های محلول در چربی ۶ضربان ضعیف قلب
پانویس
- «علائم هشدار دهنده بیاشتهایی عصبی». همشهری آن لاین.
- «بیاشتهایی عصبی فقط به کمک شما درمان میشود». parsipic.com.
- «بیماری لاغری عصبی(Anorexia)». مجله اینترنتی سپهر.
پیوند به بیرون
- پسرها زودتر از بی اشتهایی عصبی خلاص میشوند (همشهری آن لاین)
- تاثیر منفی سایتهای اینترنتی بر زنان مبتلا به بی اشتهایی عصبی (روزنامه آفرینش)
ادامه مطلب
بیاشتهایی یا آنورکسی، از دیدگاه پزشکی، یکی از نشانههای بیماری است که کم شدن یا نبود اشتها را میرساند. بیاشتهایی در بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی دیده میشود. بیاشتهایی ممکن است به سوءتغذیه و اختلالات ناشی از آن منجر شود. بیاشتهایی ساده نباید با بیاشتهایی عصبی که یک اختلال روانی است (که در آن فرد اشتهای خود را از دست نمیدهد، بلکه با گرسنگی مبارزه میکند) اشتباه شود.
بیاشتهایی از جمله علایم بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی محسوب میشود. موارد زیر مثالهایی از این بیماریها هستند:
- سرطان
- ایدز
- آپاندیسیت
- سرماخوردگی
- مسمومیت پرتوتابی
- نارسایی کلیه
- نارسایی قلبی
- بیماری کرون
- التهاب روده
- زوال عقلی
- افسردگی
همچنین، مصرف برخی داروها چون انگیزندهها، آمفتامین و داروهای ضد افسردگی نیز میتوانند موجب بیاشتهایی شوند.
درمان بیاشتهایی به عنوان نشانهٔ یک بیماری با درمان آن بیماری صورت میگیرد. به عنوان مثال، بیاشتهایی ناشی از افسردگی با بهبود وضع روحی بیمار، و بیاشتهایی ناشی از سرطان با شیمیدرمانی یا پرتودرمانی بهبود مییابد.
منابع
- «ویکیپدیای فرانسوی». بازبینیشده در ۲۹ آوریل ۲۰۰۹.
- «ویکیپدیای انگلیسی». بازبینیشده در ۲۹ آوریل ۲۰۰۹.
ادامه مطلب
Hemorrhoids | |
---|---|
![]()
نمودار آناتومی بواسیر داخلی و خارجی
|
|
آیسیدی-۱۰ | I84 |
آیسیدی-۹ | 455 |
دادگان بیماریها | ۱۰۰۳۶ |
مدلاین پلاس | 000292 |
ایمدیسین | med/۲۸۲۱ emerg/242 |
پیشنت پلاس | بواسیر |
سمپ | D006484 |
بواسیر یا هِموروئید (به انگلیسی: Hemorrhoid) به اتساع رگهای وریدی در مجرای مقعدی میگویند که به کنترل مدفوع کمک میکنند.[۱][۲] آنها زمانیکه متورم یا ملتهب میشوند «بیمارگونه» یا همان بواسیر[۳] میشوند. آنها در حالت فیزیولوژیک خود مانند بالشتکی مرکب از مجرای سرخرگی-سیاهرگی و بافت همبند عمل میکنند.
علائم بواسیر بستگی به نوع آن دارد. بواسیر داخلی معمولاً همراه با خونریزی مقعدی بیدرد است، اما بواسیر خارجی ممکن است علائم کمتری داشتهباشد یا اگر ترومبوز باشد همراه با درد و تورم در ناحیه مقعد خواهد بود. بسیاری از مردم به اشتباه هرنوع علامت رخداده در اطراف منطقه مقعدی-راست رودهای را «بواسیر» میدانند و دلایل جدی این علائم را نادیده میگیرند.[۴] اگرچه علت اصلی بواسیر ناشناخته است، تعدادی از عوامل که باعث بالا رفتن فشار درون شکمی میشوند، بهویژه یبوست، نقش اصلی را در رشد آن دارند.
درمان اولیه برای بیماری خفیف یا متوسط شامل افزایش دریافت فیبر، مایعات از راه دهان برای حفظ جذب آب، داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی برای تسکین درد و استراحت میباشد. ممکن است در صورت بروز علائم شدید یا بهبود نیافتن با استفاده از مدیریت بیماری، برخی روشهای فرعی انجام شوند. عمل جراحی برای کسانی انجام میشود که پس از این مراحل هم بهبود نمییابند. حدود نیمی از مردم در مرحلهای از زندگی خود ممکن است دچار برخی از عوارض بواسیر شوند. نتایج معمولاً رضایتبخش است.
بواسیر شایعترین بیماری مقعد است. احتمالاً نیمی از افراد تا سن پنجاه سال، به بواسیر دچارمیشوند. بواسیرها ناشی از گرفتاری سیاهرگهای ناحیه مقعدی هستند. اگر به هر علتی، فشار بیش از حد به پایین راست روده (رکتوم) و ناحیه مقعدی وارد شود، به طور غیرطبیعی این سیاهرگها متورم میشوند. فشار زیاد، ممکن است به علت وارد آمدن فشار مکرر به سیاهرگهای مقعد یا راست روده عوامل افزایش دهنده خطر، رژیم غذایی بدون فیبر، نشستن یا ایستادن به مدتطولانی، چاقی، یبوست، کمشدن توان عضلانی در سنین بالا، جراحی راست روده یا پارگی مجرای تناسلی به هنگام زایمان و دوختن آن، بیماری کبدی، سرطان روده بزرگ، سکس مقعدی، بالا بردن فشار خون در سیستم سیاهرگی دستگاه گوارش باشد. بواسیرهای خارجی به صورت توده نرم و متورم و یا توده سفت در اطراف ناحیه مقعدی ظاهر میشوند بواسیرهای داخلی در داخل کانال مقعدی ایجاد میشوند.
محتویات
نشانهها
بواسیر داخلی و خارجی ممکن است شکلهای متفاوتی داشتهباشند؛ البته ممکن است بسیاری از افراد ترکیبی از هردو را داشتهباشند.[۲] خونریزی بهحدی که موجب کمخونی شود نادر است[۵]، و خونریزی خطرناک برای حیات فرد از آن هم نادرتر[۶]. بسیاری از مردم در مواجهه با این مشکل احساس شرم میکنند[۵] و معمولاً زمانی به سراغ درمان پزشکی میروند که مشکل پیشرفت کردهاست[۲].
خارجی
اگر بواسیر خارجی ترومبوز نشدهباشد ممکن است مشکلاتی را پدید آورَد[۷]. البته بواسیر درصورت ترومبوز شدن هم میتواند بسیار دردناک باشد[۲][۳]. اگرچه این درد معمولاً طی ۲ تا ۳ روز تسکین مییابد[۵]، اما از بین رفتن تورم ممکن است چند هفته به طول بینجامد[۵]. ممکن است پس از درمان، یک زگیل آویزان باقی بماند[۲]. اگر بواسیر گسترده باشد و مشکلات بهداشتی به همراه بیاورد، ممکن است موجب تحریک پوست اطراف شده و درنتیجه باعث خارش اطراف مقعد شود[۷].
علتها
علت دقیق بواسیرِ علامتدار ناشناخته است[۸]. برخی عوامل که احتمال نقشآفرینی دارند عبارتند از: روشهای نامنظم دفع (یبوست یا اسهال)، کمبود تمرینات بدنی، عوامل تغذیهای (رژیمهای کمفیبر)، افزایش فشار درونشکمی (کشیدگی طولانیمدت، آبآوردگی شکم، تودهٔ درونشکمی، یا بارداری)، ژنتیک، نبودِ دریچه درون رگهای بواسیری، و افزایش سن[۳][۵]. سایر عواملی که ممکن است احتمال ابتلا را افزایش دهند عبارتند از مرض چاقی، نشستن طولانیمدت[۲]، سرفهٔ مزمن و نقص در عملکرد لگن[۴]. البته شواهد مرتبط با این دلایل ضعیف است[۴].
درطول دورهٔ بارداری، فشار از طرف جنین روی شکم و تغییرات هورمونی باعث بزرگ شدن رگهای بواسیری میشود. همچنین زایمان منجر به افزایش فشارهای درونشکمی میشود[۹]. زنان باردار در موارد نادر نیاز به درمان با جراحی دارند، چراکه علائم معمولاً پس از زایمان ازبین میروند[۳].
دلیل دیگر، احتمالاً سفت شدن و تیز شدن مدفوع و برخورد آن با مویرگها و پارگی آنها در رکتوم است.[نیازمند منبع]
پاتوفیزیولوژی
بالشتکهای بواسیر بخشی از ساختمان طبیعی بدن انسان هستند و فقط زمانی که دچار تغییرات غیرطبیعی شوند بدل به یک بیماری آسیبشناسانه میشوند.[۲] در مجرای مقعدی طبیعی سه بالشتک اصلی وجود دارد.[۳] این سه به شکل طبیعی در پهلوی چپ، راست قدامی، و راست عقب قرار دارند.[۵] اینها نه از سرخرگ و نه سیاهرگ تشکیل شدهاند بلکه رگهای خونی هستند که سینوسی، بافت همبند و ماهیچه صاف نامیده میشوند.[۴] منحنی سینوسی در دیوارههای خود، برخلاف سیاهرگها، بافت ماهیچهای ندارد.[۲] این مجموعهٔ رگهای خونی را بهنام شبکه رگ بواسیری میشناسند.[۴]
بالشتکهای بواسیر برای دفع اختیاری اهمیت دارند. آنها ۱۵-۲۰٪ فشار بسته بودن مقعد درحال استراحت را برعهده دارند و درحین دفع مدفوع از ماهیچههای تنگکنندهٔ مقعد محفاظت میکنند.[۲] وقتی شخص در حالت نشسته به خود فشار میآورد، فشار درون شکمی افزایش پیدا میکند، و اندازهٔ بالشتکهای بواسیر رشد میکند و به بسته نگه داشتن مقعد کمک میکند.[۵] باور بر این است که علائم بواسیر زمانی رخ میدهد که این ساختار عروقی به سمت پایین میلغزد یا زمانیکه فشار سیاهرگی افزایش بسیارزیادی مییابد.[۶] افزایش فشار تنگکنندهٔ مقعد هم ممکن است در علائم بواسیر سهیم باشد.[۵] دونوع بواسیر رخ میدهد: داخلی از شبکه رگ بواسیری فوقانی و خارجی از شبکه رگ بواسیری تحتانی.[۵]خط شانهای این دو محدوده را از هم جدا میکند.[۵]
داخلی
بواسیر داخلی معمولاً همراه با خون قرمز روشن خونریزی مقعدی بیدرد حین یا پس از کار کردن مزاج است.[۲] معمولاً خون سطح مدفوع را میپوشاند، که به این شرایط مدفوع خونی میگویند، یا روی کاغذ توالت دیده میشود، یا در کاسه توالت چکه میکند.[۲] معمولاً رنگ خود مدفوع طبیعی است.[۲] سایر علائم ممکن است شامل ترشح مخاط، تودهٔ میاندوراهی) در صورتیکه فروافتادگی از مقعد وجود داشتهباشد (خارش و بیاختیاری مدفوع باشد.[۶][۱۰] بواسیر داخلی معمولاً زمانی دردناک میشود که ترومبوز یا نکروز شود.[۲]
تشخیص
درجه | نمودار | تصویر |
---|---|---|
1 |
![]() |
![]() |
2 |
![]() |
![]() |
3 |
![]() |
![]() |
4 |
![]() |
![]() |
بواسیر را معمولاً ازطریق معاینه جسمانی تشخیص میدهند.[۱۱] معاینه دیداری مقعد و اطراف آن ممکن است به تشخیص بواسیر خارجی یا پایینافتاده منجر شود.[۲] ممکن است از معاینه مقعدی برای تشخیص نئوپلاسم، پولیپ، پروستات متورم، یا دمل استفاده شود.[۲] ممکن است بهدلیل درد، انجام این معاینه بدون استفاده از آرامبخش مناسب میسر نباشد، اگرچه اکثر بواسیرهای داخلی همراه با درد نیستند.[۳] تأیید دیداری بواسیر داخلی ممکن است نیاز به آنوسکوپ داشتهباشد، وسیلهای شبیه لولهای توخالی که به یک سر آن منبع نور متصل شده است.[۵] دونوع بواسیر وجود دارد: خارجی و داخلی. تفاوت این دو باتوجه به موقعیتشان نسبت به خط شانهای مشخص میشود.[۳] ممکن است برخی افراد همزمان گونههای علامتدار هردو را داشتهباشند.[۵] اگر درد وجود داشتهباشد، احتمال بیشتری برای وقوع بریدگی مقعدی یا بواسیر خارجی است تا بواسیر داخلی.[۵]
داخلی
بواسیر داخلی آنهایی هستند که بالای خط شانهای قرار دارند.[۷] آنها پوشیده از روبافت ستونی هستند که فاقد گیرنده درد میباشند.[۴] آنها را در سال ۱۹۸۵ براساس درجهٔ فروافتادگی به چهار نوع تقسیم کردند.[۳][۴]
- درجه I: بدون فروافتادگی. فقط رگهای خونی برجسته.[۱۱] در این مرحله هموروئید به داخل کانال آنال متورم میشود ولی پایینتر از خط دندانهای نمیآید.
- درجه II: فروافتادگی هنگام نشستن اما همراه بازگشت خودکار. در این مرحله هموروئید به پایینتر از خط دندانهای پرولاپس یافته ولی با فشار دادن آن به جای اصلی باز میگردد.
- درجه III: فروافتادگی هنگام نشستن و نیازمند بازگرداندن با دست. در این مرحله هموروئید با زور زدن یا اجابت مزاج بیرون زدگی مییابد و با وارد کردن فشار بر روی توده اندازه آن کاهش میباید.
- درجه IV: فروافتادگی و غیرقابل برگشت با دست. هموروئید به طور دائم بیرون زدگی مییابد و غیر قابل بازگشت.
اگر چه این تقسیم بندی دچار محدودیت است ولی برای انتخاب روش درمانی مورد استفاده قرار میگیرد.[۱۲]
خارجی
بواسیر خارجی آنهایی هستند که زیر خط شانهای یا خط دندانهدار رخ میدهند.[۷] آنها در سوی نزدیک توسط مقعد و در سوی دور توسط پوست پوشانده شدهاند، که هردو به درد و دما حساس میباشند.[۴]
موارد متفاوت
بسیاری از مشکلات مقعدی-رودهای شامل بریدگیها، فیستولها، دملها، سرطان روده بزرگ، doi:10.1002/bjs.5378. PMID 16736537.
|date=
(help)|date=
(help)|date=
(help)|date=
(help)|date=
(help)|date=
(help)-
"Glenn Beck: Put the 'Care' Back in Health Care". ABC Good Morning America. Jan. 8, 2008. Retrieved 17 September 2012. Check date values in:
|date=
(help)
پیوند به بیرون
ادامه مطلب
بلوک قلبی یکی از انواع آریتمی قلبی (به معنی غیرطبیعی بودن ریتم قلب) است. ریتم طبیعی قلب از گره سینوسی آغاز شده و پس از انتقال به گره دهلیزی-بطنی در بطنها منتشر میشود. در نتیجه این نحو هدایت تحریک الکتریکی، ابتدا دهلیز و با فاصله کمی بطنها منقبض میشوند. ریتم طبیعی قلب بین شصت تا صد ضربان در دقیقهاست.
ممکن است موج تحریک الکتریکی قلب در نقطهای از مسیر کند یا متوقف شود که به آن بلوک قلبی میگویند. بلوک قلبی میتواند کامل یا شاخهای باشد. اگر بلوک در گره دهلیزی - بطنی (.A.V.N) رخ دهد در آن صورت موج تحریک الکتریکی از دهلیزها به بطن منتقل نمیشود لذا دهلیز با ریتم خودش منقبض میشود و بطن با ریتم خودش که اغلب ناشی از ضربان گره دهلیزی-بطنی است. در این حالت ریتم بطن اغلب کندتر از ریتم طبیعی قلب است.
در بلوک درجه یک قلبی ما تاخیر هدایت از دهلیز به بطن را داریم لذا در الکتروکاردیوگرافی ما فاصله PR طولانی داریم. بلوک درجه دو قلبی دو نوع Mobitz II و Mobitz I داریم. در بلوک درجه سه بلوک کامل داریم یعنی تحریکات الکتریکی دهلیز به بطن منتقل نمیشود.
منابع
- دورلند فرهنگ پزشکی. تهران
- منبع جعبه ویکیپدیای انگلیسی-بازدید در ۲۱ اوت
ادامه مطلب
بلفاریت | |
---|---|
![]()
An infant with mild blepharitis on his right side
|
|
آیسیدی-۱۰ | H01.0 |
آیسیدی-۹ | 373.0 |
دادگان بیماریها | 1455 |
مدلاین پلاس | 001619 |
ایمدیسین | oph/81 |
پیشنت پلاس | بلفاریت |
سمپ | D001762 |
پلکآماس[۱] یا بلفاریت (به انگلیسی: Blepharitis) التهاب پلکها بویژه در لبه آنهاست. این بیماری شایع بوده و ممکن است بر اثر یک عفونت خفیف میکروبی و یا بیماری پوستی منتشر ایجاد شود.
بلفاریت به دو شکل رخ میدهد: بلفاریت قدامی و بلفاریت خلفی. در بلفاریت قدامی قسمت جلویی و خارجی پلک که محل اتصال مژه هاست درگیر میشود. دو علت شایع بلفاریت قدامی عفونتهای میکروبی (مانند استافیلوکوک) و سبوره هستند. در بلفاریت خلفی که ناشی از مشکلات غدد چربی پلک (غدد meibomian) است قسمت داخلی پلک گرفتار میشود. دو بیماری پوستی شایعی که سبب بلفاریت خلفی میشوند عبارتند از: آکنه روزاسه و شوره سر.
علائم و نشانهها
صرف نظر از نوع بلفاریت، علائم عبارتند از: خارش، سوزش، اشکریزش، احساس جسم خارجی، پوسته پوسته شدن (روی مژهها و در گوشه چشم و یا روی پلک)، خشکی و قرمزی لبههای پلک. ممکن است با کونژنکتیویت اشتباه میشود.
در صورتی که بلفاریت درمان نشود، در دراز مدت میتواند سبب ضخیم شدن لبههای پلک، متسع شدن مویرگها، تریکیازیس (رشد معکوس مژهها به طرف داخل چشم)، ریزش مژهها، اکتروپیون (برگشتن پلک به طرف خارج) و انتروپیون (برگشتن پلکها به طرف داخل) شود. همچنین ممکن است منجر به عوارضی در ملتحمه و قرنیه گردد.
درمان
درمان بلفاریت ممکن است مشکل باشد زیرا معمولاً عود میکند. درمان شامل کمپرس گرم روی پلکها، تمیز کردن آنها، استفاده از آنتی بیوتیک و ماساژ پلک است. اگر بلفاریت سبب خشکی چشم شود ممکن است استفاده از قطره اشک مصنوعی یا پمادهای لوبریکانت (که سبب کم شدن اصطکاک پلک با سطح چشم میشود) مفید باشد. گاهی برای کنترل التهاب از کورتون موضعی هم استفاده کوتاه مدت میشود.
کمپرس گرم سبب شل شدن پوستههای روی چشم میشود و به این ترتیب هنگام تمیز کردن پلک این پوستهها راحت تر جدا میشوند. کمپرس گرم همچنین سبب گرم شدن و شل شدن پلاکهایی میشود که غدد چربی پلک را مسدود میکنند. از حولهای که با آب گرم مرطوب شده برای این کار استفاده میشود. در ابتدای دوره درمان شایداین کار چند بار در روز هر بار بمدت ۵ دقیقه تجویز شود، پس از آن کمپرس گرم ممکن است یک بار در روز و بمدت چند دقیقه کافی باشد.
تمیز کردن پلکها برای درمان بلفاریت ضروری است. این کار با ماساژ پلکها با شامپو بچه رقیق شده (به کمک گاز یا حوله تمیز) انجام میشود. سپس با آب ولرم کاملاً بشویید.
در بعضی از موارد تجویز آنتی بیوتیک به صورت پماد موضعی و یا درمان خوراکی ضروری است.
از آنجا که بلفاریت تمایل به مزمن شدن دارد درمان ممکن است برای مدتی طولانی ادامه یابد. در صورتیکه بیمار از لنز تماسی استفاده میکند ممکن است لازم باشد در طول درمان بلفاریت از لنز استفاده نشود. برای بعضی از این بیماران لنزهای با نفوذ پذیری بالا تجویز میشود.
بهتر است از مواد آرایشی چشم نیز استفاده نشود زیرا ممکن است مانع شستشوی پلک میشود ولی حالت دهندههای مو مفیدند. گاه استفاده از شامپوهای ضد شوره برای سر و ابروها توصیه میشود. در صورت وجود آکنه صورت، درمان آکنه با داروهایی نظیر داکسی سیکلین ضروری است.
پینوشت و منبع
- «پلکآماس» [پزشکی] همارزِ «بلفاریت» (به انگلیسی: blepharitis)؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر حسن حبیبی، «لاتین»، در دفتر پنجم، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۷۶-۴ (ذیل سرواژهٔ blepharitis)
- «سایت بیمارستان چشم پزشکی نور». بازبینیشده در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Blepharitis»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹).
ادامه مطلب
انقباضات پلکها | |
---|---|
![]()
Left orbicularis oculi, seen from behind.
|
|
آیسیدی-۱۰ | G24.5 |
آیسیدی-۹ | 333.81 |
دادگان بیماریها | 15748 |
مدلاین پلاس | 000756 |
ایمدیسین | oph/202 |
پیشنت پلاس | انقباضات پلکها |
سمپ | D001764 |
به انقباضهای عضله مدور دور پلک که باعث پرش غیرارادی یا بسته شدن غیر ارادی پلکها میشود انقباضات پلکها یا بلفارواسپاسم (به انگلیسی: Blepharospasm) میگویند. انقباضات پلکها یک عارضه پیش رونده عصبی است که بیشتر در زنان میانسال و سالمند اتفاق میافتد. شایعترین شکل انقباض پلکها «بلفارواسپاسم خود به خودی خوشخیم» است که به صورت بسته شدن مکرر غیر ارادی پلکها تظاهر میکند.
انقباضات پلکها نوعی دیستونی موضعی ناشایع است. دیستونی به معنای انقباض غیر ارادی مکرر و طولانی در یک عضله یا گروهی از عضلات میباشد.
محتویات
آغاز عارضه
برخی بیماران بلفارواسپاسمی ممکن است سابقه احساس خشکی چشم یا حساسیت به نور داشته باشند. گاه تحریک چشم (مثلاً نور خورشید، باد خنک، سرو صدا، حرکات سریع سر یا چشم) و استرس عصبی باعث شروع حملات انقباضات پلکها میشود. با پیشرفت بیماری شدت و فراوانی حملات بیشتر میشود به طوری که گاهی بسته شدن پلکها تا چند ساعت طول میکشد و فرد عملاً برای چند ساعت نابینا میشود. بیماری گاهی آنقدر شدید است که موجب ناتوانی فرد از حضور در اجتماع میشود و عملاً فرد را منزوی و افسرده میکند.
معمولاً فشارهای روحی و استرس (مثلاً حضور در محیطهای نا آشنا) باعث شدیدتر شدن بلفارواسپاسم میشود. در حالت خواب انقباضات پلکها متوقف میشود. به علاوه تمرکز بر یک فعالیت خاص، معمولاً باعث کمتر شدن حملات میگردد. گاه بیماری برای چند روز کاملاً بهبود مییابد.
علت بلفارواسپاسم
به نظر میرسد که بلفارواسپاسم اولیه (شایعترین فرم بیماری) ناشی از اشکال در عملکرد «عقدههای قاعدهای مغز» باشد. عقدههای قاعدهای بخشی از مغز هستند که در تنظیم حرکات هماهنگ عضلات دخالت دارند. گاهی انقباضات پلکها یا انواع دیگر دیستونی در افراد یک خانواده با زمینههای ژنتیکی بروز میکند. سایر علل بلفارواسپاسم برخی از داروها مانند داروهای پارکینسون، درمان جایگزینی هورمون با استروژن در زنان یائسه، قطع مصرف بنزودیازپینها، خشکی چشم و استرس میباشد.
تشخیص
انقباضات پلکها با توجه به علائم بالینی تشخیص داده میشود. برای تشخیص بلفارواسپاسم نیاز به آزمایش یا عکس برداری خاصی وجود ندارد. انجام اقدامات پاراکلینیک تنها وقتی ضروری است که بخواهیم احتمال مشکلات همراه (مثلاً وجود تومور) را رد کنیم.
درمان
درمانهای دارویی: داروهای ضد تشنج، داروهای آرام بخش، داروهای ضد افسردگی و کلریدمنیزیوم داروهایی هستند که معمولاً برای کنترل بلفارواسپاسم به کار میروند. پاسخ افراد به داروها متفاوت است. به هر حال درمان دارویی در بلفارواسپاسم چندان موثر نیست. در بهترین حالت، استفاده از دارو تنها باعث بهبود نسبی و گذرا میشود. به علاوه بسیاری از بیماران هیچ پاسخی به درمان دارویی نمیدهند.
تزریق بوتوکس (سم بوتولین): در حال حاضر بهترین روش درمان انقباضات پلکها تزریق بوتاکس است. بوتاکس نام تجاری پروتئینی است که از باکتری کلوستریدیوم بوتولینوم (عامل بوتولیسم) استخراج میشود.وقتی بوتوکس به صورت موضعی به داخل عضلاتی تزریق میشود که مسوول بسته شدن پلک هستند، جذب پایانههای عصبی میشود که به عضلات فرمان میدهند. بوتوکس مانع آزاد شدن استیل کولین میشود که مسئول انقباض عضلات است. در نتیجه نوعی فلج موقتی علائم بلفارواسپاسم برطرف میشوند. معمولاً اثر تزریق پس از یکی دو هفته ظاهر میشود و ۳ تا ۶ ماه باقی میماند. پس از این مدت لازم است تزریق بوتوکس مجدداً تکرار شود. البته در معدودی از بیماران پس از یکی دو بار تزریق علائم برطرف میشود. تزریق بوتوکس روش بسیار مؤثری است و در بیش از ۹۰ تا ۹۵٪ موارد باعث بهبود قابل توجه فرد میشود. البته تزریق بوتوکس میتواند عوارضی مانند پتوز (افتادگی پلک)، تاری دید یا دوبینی ایجاد کند اما این عوارض گذرا هستند و حداکثر ظرف مدت ۶ ماه برطرف میگردند.
جراحی
جراحی معمولاً برای مواردی بکار میرود که یا تزریق بوتوکس موثر نبودهاست و یا فرد به انجام تزریقات مکرر علاقه ندارد. شایعترین روش جراحی که برای درمان بلفارواسپاسم به کار میرود برداشتن عضله یا میکتومی (Myectomy) است. در این روش قسمتی از عضلاتی که مسوول بستن پلک هستند با جراحی برداشته میشوند. این روش در ۷۰ تا ۸۰٪ موارد باعث بهبود علائم بلفارواسپاسم میشود. اما عوارض عمل جراحی بیشتر از تزریق بوتاکس و دائمی است.
درمانهای حمایتی
استرس و فشار عصبی معمولاً باعث بدتر شدن انقباضات پلکها میشود. حملات شدید انقباضات پلکها میتواند تا چندین ساعت فرد را عملاً نابینا کند لذا ایمن سازی محیط زندگی فرد اهمیت دارد.
انقباضات پلکها میتواند موجب اضطراب، افسردگی و انزوای فرد شود. استفاده از عینکهای آفتابی تیره به دو علت به مبتلایان بلفارواسپاسم کمک میکند. اول آنکه عینک آفتابی با جلوگیری از تابش نور شدید به چشم، مانع از تحریک چشم شده و تا حدی از بروز حمله بلفارواسپاسم جلوگیری میکند. ثانیاً عینک تیره با پنهان کردن چشم، مانع از آن میشود که سایرین متوجه پلک زدن غیر عادی فرد شوند.
استفاده از قطرههای اشک مصنوعی و مرطوب کنندههای چشم برای درمان خشکی چشم و درمان التهاب پلک (بلفاریت) با کاهش تحریک سطح چشم ممکن است به کنترل حملات انقباضات پلکها کمک کند.
منابع
- «سایت بیمارستان چشم پزشکی نور». بازبینیشده در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Blepharospasm»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹).
ادامه مطلب
بلاستومایکوزیس | |
---|---|
Blastomyces dermatitidis, the causative agent of blastomycosis.
|
|
آیسیدی-۱۰ | B40 |
آیسیدی-۹ | 116.0 |
دادگان بیماریها | 1439 |
مدلاین پلاس | 000102 |
ایمدیسین | med/231 ped/254 |
سمپ | D001759 |
بلاستومایکوزیس (Blastomycosis) نوعی بیماری قارچی بسیار نادر ولی خطرناک است. بلاستومایکوزیس معمولاً ابتدا پوست و ریه را درگیر میسازد.
تظاهرات بیماری
تظاهرات بیماری از فرمهای بدون علامت تا اشکال سریعاً پیشرونده که با گرفتار کردن اندامهای مختلف موجب مرگ میشوند متفاوت است . بیماری در افراد بدون علامت اغلب در رادیوگرافی قفسه سینه ( C.X.Ray ) یا آزمایش خون تشخیص داده میشود.
در بیمارانی که بیماری به صورت درگیری ریوی حاد بروز میکند بیمار تب، سرفه خشک، درد قفسه سینه، درد عضلانی و سرفه مداوم دارد. گاهی اوقات بیماران علائمی شبیه سل مانند تعریق شبانه، خلط آلوده به خون، خلط چسبناک، کاهش وزن و تنفسهای سطحی نیز دارند.
دوره کمون بیماری از زمان تماس با قارچ و بروز علائم میتواند از چند هفته تا چند ماه باشد. گاه علائم بدون درمان بهبود مییابند. بلاستومایکوزیس میتواند ضایعات دهانی ایجاد کند. در تعداد اندکی از بیماران بلاستومایکوز وارد خون شده ارگانهای مختلف مانند استخوان و کلیه را درگیر میسازد.
درماتیت پوستی ضایعات جلدی ایجاد میکند.
درمان
درمان با داروهای ضد قارچ مانند آمفوتریسین B ( amphotericin B )، فلوکونازول (fluconazole) و ایتراکونازول (Itraconazole) است.
منابع
- سایت ایالت ویسکانسین [۱]
- ویکیپدیای انگلیسی
ادامه مطلب
بریبری | |
---|---|
![]()
یک فرد مبتلا به بریبری در آسیای جنوب شرقی در ابتدای قرن بیستم.
|
|
آیسیدی-۱۰ | E51.1 |
آیسیدی-۹ | 265.0 |
دادگان بیماریها | 14107 |
مدلاین پلاس | 000339 |
ایمدیسین | ped/229 med/221 |
پیشنت پلاس | بریبری |
سمپ | D001602 |
بریبری (به انگلیسی: Beriberi) یک نوع سوءتغذیه است که در اثر کمبود تیامین (ویتامین ب۱) بروز میکند.
تیامین در شکاندن مولکولهای قند مانند گلوکز به منظور تولید انرژی نقش مهمی دارد. علاوه بر این، در ساختار غشای سلولی نورونها نیز وجود دارد. کمبود این ویتامین موجب ابتلا به بریبری و پیدایش علایمی چون خستگی مفرط و اختلال در کارکرد قلب، دستگاه عصبی، ماهیچهها و دستگاه گوارش میشود.
محتویات
لغتشناسی
واژهٔ بریبری از زبان سینهالی گرفته شده است، و به معنای نمیتوانم نمیتوانم میباشد. معنای این لغت نشانگر ناتوانی افراد شدیداً مبتلا به بریبری در حرکت میباشد.
تاریخچه
در قرن نوزدهم و قبل آن، برنج سفید در آسیا غذای اصلی طبقات متوسط محسوب میشد و به همین علت بریبری در میان آنها شایع بود. در سال ۱۸۸۴، تاکاکی کانهیرو (به انگلیسی: Takaki Kanehiro)، یک پزشک ژاپنی فارغالتحصیل انگلستان که در نیروی دریایی امپراتوری ژاپن عضویت داشت، مشاهده کرد که بریبری در میان ملوانان کمرتبهٔ کشتی که معمولاً جز برنج چیزی نمیخوردند شایع است؛ این در حالی بود که ناوگانان غربی و افسرانی که رژیم غذایی آنها به شیوهٔ غربیان بود دچار این بیماری نمیشدند. کانهیرو ابتدا گمان میکرد که کمبود پروتئین علت اصلی بریبری است. او با حمایت ناوگان سلطنتی ژاپن تصمیم به انجام آزمایشی برای یافتن علت بیماری کرد. او دو رزمناو را فراهم کرد، که به کارکنان یکی از آنها تنها برنج سفید، و دیگری رژیم غذایی شامل گوشت، ماهی، برنج، جو و لوبیا داده میشد. حاصل این آزمایش این بود که از کشتی اول ۱۶۱ نفر دچار بریبری شدند و ۲۵ نفر آنها جان باختند، در حالی که در کشتی دوم تنها ۱۴ نفر به بریبری دچار بودند و تلفاتی نداشتند.
این نتایج کانهیرو و ناوگان سلطنتی را متقاعد کرد که رژیم غذایی علت اصلی بریبری است. این موضوع در سال ۱۸۹۷، با کشف کریستین ایجکمن مبنی بر این که دادن برنج کامل به مرغ به جای برنج سفید موجب جلوگیری از ابتلای آنها به بریبری میشود، تأیید شد. یک سال بعد، فردریک هاپکینز به این نتیجه رسید که بعضی غذاها، علاوه بر کربوهیدراتها، پروتئینها و چربیها، موادی دارند که برای متابولیسم و کارکرد صحیح بدن ضروری هستند.
در سال ۱۹۰۱، دستیار کریستین ایجکمن بریبری را یک مشخصهٔ کمبود شناخت. این تشخیص بعدها تأیید شد، چرا که ثابت شد بریبری در اثر کمبود تیامین بروز میکند.
سرانجام، ایجکمن، زیستشناس و آسیبشناس هلندی، ثابت کرد که علت بیماری بریبری رژیم غذایی فقیر است. کارهای او به کشف ویتامینها نجامید. ایجکمن و هاپکینز به خاطر این کشف در سال ۱۹۲۹ برندهٔ جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی شدند.
علت
بریبری بر اثر کمبود تیامین ظاهر میشود. بدن انسان قادر به تولید این ویتامین نیست، و باید آن را از رژیم غذایی خود دریافت کند. تیامین به طور طبیعی در غلات و غذاهای تازه، به خصوص آرد کامل، گوشت تازه، حبوبات، سبزیجات، میوهها و شیر وجود دارد. بنابراین، بریبری در افرادی بروز میکند که این غذاها را به دلایل مختلف، چون فقر و قحطی، از رژیم غذایی خود حذف کرده یا میزان آنها را از مقدار مورد نیز بدنشان کم کرده اند.
بریبری میتواند همچنین در افرادی که از برنج سفید (که دارای میزان کمی تیامین است) استفاده میکنند دیده شود. این بیماری در قرن نوزدهم و قبل از آن، در کشورهای آسیایی که برنج سفید را به عنوان غذای اصلی خود مصرف میکردند شایع بود.
افراد الکلی دارای رژیم غذایی نامناسب، و نوزادان شیرخواری که مادر آنها دچار کمبود تیامین هستند نیز در معرض ابتلا به بریبری قرار دارند.
در گوشت برخی ماهیها آنزیم تیامیناز وجود دارد که موجب از بین رفتن تیامین میشود. این آنزیم با پختن ماهی از بین میرود، ولی مصرف خام آن در کشورهایی چون ژاپن میتواند موجب بریبری شود.
علایم
به طور کلی، علایم بریبری شامل کاهش وزن، اختلال در ادراک حواس، اختلالات هیجانی، ضعف و درد در اعضای بدن و نامنظمی ضربآهنگ قلب هستند. ورم بخشهایی در بدن نیز از علایم دیگر بریبری است. به علاوه، ممکن از غلظت اسید لاکتیک و اسید پیروویک در خون افزایش یابد. بریبری وخیم موجب نارسایی قلبی و مرگ میشود.
بریبری را به دو نوع تقسیم میکنند:
- بریبری مرطوب: این نوع بریبری بیشتر قلب را تحت تأثیر قرار میدهد و موجب نارسایی قلب و سست شدن دیوارههای مویرگها میشود. مورد دوم باعث ایجاد ورم در بافتها میشود. تنگی نفس و افزایش اسید لاکتیک خون از دیگر نشانههای بریبری مرطوب هستند. بریبری مرطوب میتواند موجب مرگ شود.
- بریبری خشک: بریبری خشک اعصاب محیطی را تحت تأثیر قرار میدهد و موجب فلجی یک یا چند عضو میشود. از علایم دیگر آن لرزش، سوزش و بیحسی در اعضا و بیاشتهایی است.
درمان
درمان بریبری از طریق مصرف تیامین به صورت قرص یا با تزریق صورت میگیرد. علایم بهبودی بیمار از ساعاتی پس از شروع درمان ظاهر میشود. در صورت دردسترس نبودن این ویتامین به شکل دارو، درمان میتواند با رژیم غذایی غنی از تیامین (مانند نان کامل) انجام گیرد. روند بهبودی در درمان از طریق رژیم غذایی کندتر خواهد بود.
منابع
- «ویکیپدیای انگلیسی». بازبینیشده در ۱ مه ۲۰۰۹.
- «ویکیپدیای آلمانی». بازبینیشده در ۱ مه ۲۰۰۹.
ادامه مطلب
به عفونت پارانشیم ریه پنومونی می گویند . برونکوپنومونی ( Bronchopneumonia ) وقتی است که عامل بیماریزا هم بافت ریه و هم مجاری تنفسی را درگیر نماید . پنومونی ممکن است بر اثر آلودگی به باکتریها، ویروسها، قارچها، انگلها و یا صدمات شیمیایی و فیزیکی ریه ایجاد شود. اغلب این عوامل می توانند موجب برونکوپنومونی هم بشوند .
علایم بیماری، تشخیص و درمان بسته به عامل بیماریزا مشابه پنومونی است .
اینگونه عفونتها به جز انسان در سایر پستانداران نیز دیده می شود.
منابع
- فرهنگ پزشکی، دورلند
ادامه مطلب