رخجوش (آکنه) | |
---|---|
![]()
رخجوشهای یک نوجوان ۱۴ساله به هنگام بلوغ
|
|
آیسیدی-۱۰ | L70.0 |
آیسیدی-۹ | 706.1 |
دادگان بیماریها | 10765 |
مدلاین پلاس | 000873 |
ایمدیسین | derm/2 |
پیشنت پلاس | آکنه |
سمپ | D000152 |
آکنه(به انگلیسی: Acne vulgaris) یا رُخجوش*[۱] یا جوش غرور جوانی، [۱] که مردم آن را با عنوان جوشهای ناشی از غرور جوانی میشناسند یکی از شایعترین بیماری های پوستی و شایعترین علت مراجعه بیماران به پزشکان متخصص پوست است.
این بیماری معمولاً همزمان با بلوغ شروع میشود. در تقسیمبندی بیماری های پوستی، آکنه جزو یکی از بیماریهای زائدههای پوست یعنی مو است. ریشه مو در فضای کانالمانندی به اسم فولیکولِ مو قرار گرفته و رشد میکند. از طرف دیگر، غدد چربی به عنوان یکی دیگر از زوائد پوستی، ترشحات خود را داخل فولیکول مو تخلیه میکنند که به سمت بالا حرکت کرده و روی سطح پوست پخش میشوند.
سطحیترین لایهٔ پوست، لایه شاخی نام دارد و سلولهای پوستی که از لایهٔ سازنده منشأ میگیرند، به آهستگی به سمت بالا حرکت کرده و در نهایت از بین رفته، لایه شاخی را به وجود میآورند. این روند را روند شاخی شدن میگویند.
اساس ایجاد آکنه، اختلال در ترکیب و شدت چربی ترشح شده از غدد چربی و همچنین اختلال در روند و شدت شاخی شدن است.
محتویات
علل از نظر علمی
- تولید بیشتر از حد معمول چربی توسط غدد چربی پوست
- افزایش شاخی شدن پوست
علل از نظر عملی
بلوغ مهمترین عامل آغازکننده آکنه است و علت آن هم افزایش هورمون آندروژن میباشد. ثابت شده است که هورمون آندروژن یا هورمن مردانه باعث افزایش تولید چربی و همچنین افزایش روند شاخی شدن پوست میشود. سایر عوامل شروعکننده عبارتند از:
- حاملگی
- تغییرات هورمونی؛
- مواد پاککننده پوست؛
- رطوبت بیش از حد؛
- تعریق زیاد؛
- وراثت؛
- استفاده از هورمونهای آنابولیک (فراگَشتی)(که مورد استفاده بدنسازان قرار میگیرد)؛
- تحریک پوست با خاراندن و همچنین ایجاد زمینه التهاب و عفونت؛
- تجمع سلولهای مرده و ایجاد زمینه مناسب برای بسته شدن دهانه فولیکول مو؛
- استرس با مکانیزم افزایش هورمونهای فوق کلیوی که آندروژنها هم در آن وجود دارند؛
- داروهای دارای هالوژن (ید، کلرید، برومید) مثل لیتیوم، باربیتوراتها و غیره؛
- غذاهای دریایی که حاوی ید زیاد هستند؛
- غذاهای حاوی قند و چربی زیاد؛
- غذاهای حاوی پروتئین کم؛
- کاهش مصرف ویتامین E و ویتامین A.
تشخیص بیماری
تشخیص آکنه، یک تشخیص کلینیکی است. یعنی پزشک با معاینه بیمار شاکی از عارضه پوستی و با مشاهده نوع ضایعات، ضمن تشخیص بیماری، شدت آن را نیز تشخیص میدهد تا پروتکل درمانی لازم را برنامهریزی کند. تشخیص بیماری آکنه برای پزشکان و بهخصوص پزشکان متخصص پوست راحت است . اگر یک پزشک صورت بیمار را معاینه میکند، بیشتر از هر چیز قصد ارزیابی شدت بیماری را دارد تا بخواهد بیماری آکنه را تشخیص دهد.
درمان دارویی
-
موضعی شامل :
- رتینوئیدهای موضعی مثل : ترتینوئین (رتین-آ)- آداپالن - تازاروتن؛
- آنتیبیوتیک؛
- بنزوئیل پروکسید.
-
سیستمیک یا عمومی شامل:
- آنتیبیوتیک؛
- بعضی از هورمونها؛
- ایزوترتینوئین (آکوتان)؛
- تتراسایکلین؛
- ازیترومایسین.
- استفاده از صابون های مخصوص برای جوش های چرکی وچرب که کاهنده این عوامل باشد.
درمان غیر دارویی
- تزریق کورتون در داخل ضایعه؛
- بازکردن سوراخ کومدون با دست یا سوزن و وارد کردن فشار به آنها برای تخلیه که این کار در نهایت اغلب به لک شدن پوست منجر میشود؛
- استفاده از صابون گلیسرین یا ضدباکتری؛
- پیلینگ سطحی با استفاده از گلیکولیک اسید و سالیسیلیک اسید؛
- استفاده از فوتوتراپی با نور قرمز، نور آبی یا بعضی از انواع [[لیزر|لیزرها]
- برای درمان از طریق مصرف بعضی از سیفیجات مانند اسفناج یا سبزی های که دارای برگ پهن می باشند ویا با مصرف میوه جات مانند هندوانه، البالو ، و... وهمچنین مصرف هویج که برای ازبین بردن اکنه بسیار مفید است.
- برای شست شوی صورت های دار جوش می باشند باید این صورت ها را با اب خیلی ولرم که خیلی گرم نباشد وخیلی هم سرد نباشد یعنی معتدل وبرای خشک کردن بایستی به جای حوله از دستمال کاغذی نرم استفاده کرد.
پانویس
^ واژهٔ مصوب فرهنگستان زبان و ادب پارسی، دفتر نخست تا چهارم، 1376 تا 85
نگارخانه
منابع
- بیماریهای شایع پوست (آکنه – اگزما – پسوریازیس) به زبان ساده؛ دکتر احمد محمودآبادی، انتشارات کردگاری، شابک: 9-37-2736-964-978 وبگاه خانه کتاب ایران
- بازدید: دسامبر ۲۰۰۹.
پیوند به بیرون
ادامه مطلب
آکنه روزاسه | |
---|---|
![]() |
|
آیسیدی-۱۰ | L71 |
آیسیدی-۹ | 695.3 |
دادگان بیماریها | ۹۶ |
مدلاین پلاس | 000879 |
ایمدیسین | derm/۳۷۷ |
سمپ | D012393 |
آکنه روزاسه (به انگلیسی: acne rosacea) (آکنه دوران بزرگسالی) عبارت است از التهاب و قرمزی مزمن پوست صورت (معمولاً گونهها، بینی و پیشانی). در واقع این بیماری آکنه نیست.
بیماری هر دو جنس (به خصوص افراد با رنگ روشن پوست) را درگیر میکند ولی در زنان سه برابر شایعتر است. سن بروز معمولاً ۳۰ تا ۶۰ سال است. گاه ضایعات در گردن، کتف، گوش و سینه نیز مشاهده میشوند. ممکن است قرمزی و تورم پوست همزمان با سایر ضایعات پوستی مانند تلانژکتازی (برجسته شدن عروق)، پوسچول و پاپول باشد. درگیر شدن گسترده بینی، که بیشتر در آقایان دیده میشود، به رینوفیما (rhinophyma) معروف است. در افراد با پوست روشن و بور و کسانی که صورتشان به راحتی سرخ میشود این اتفاق بیشتر میافتد[۲]در مراحل ابتدایی بیماری خودبخود عود و بهبودی نشان میدهد ولی اغلب پیشرفت کرده و سالها ادامه مییابد.
محتویات
عوامل تشدید بیماری
نور آفتاب، استرس، آب گرم، باد، کار سنگین، الکل، رطوبت، هوای سرد، برخی غذاها
درمان
معمولاً بیماری بی خطر است و موارد خفیف فقط مشکل زیبایی برای بیمار ایجاد میکند. درمان شامل عوامل ضدالتهاب موضعی است. معمولاً ضایعات (به خصوص قرمزی) با درمان کوتاه مدت عود میکنند و رفع دائمی یا طولانی مدت ضایعات نیازمند درمان طولانی مدت مثلاً یک یا دو سالهاست.
کپسول تتراسیکلین، ژل مترونیدازول، آزلائیک اسید (azelaic acid)، ایزوترتینوین، آنتی هیستامین، پمادهای گوگرددار و لیزردرمانی در درمان به کار رفتهاند. پرهیز از عوامل تشدیدکننده بیماری مانند نور آفتاب مفید است. ترکیبات موضعی حاوی کورتون ممکن است باعث تشدید بیماری شوند.
جستارهای وابسته
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Acne_rosacea»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۴ اکتبر ۲۰۰۹).
- Koepsell, Thomas (2002). "Domenico Ghirlandaio: An Old Man and His Grandson (ca 1480-1490)". Arch Pediatr Adolesc Med 156: 966.
ادامه مطلب
دادهها در دیگر منابع | |
---|---|
آیسیدی-۱۰ | Q77.4 |
آیسیدی-۹ | 756.4 |
اُمیم | 100800 134934 |
مدلاین پلاس | 001577 |
ایمدیسین | radio/809 |
پیشنت پلاس | آکندروپلازی |
سمپ | D000130 |
آکندروپلازی گونهای اختلال ژنتیکی است و به عنوان یکی از علل اصلی بیماری کوتولگی بهشمار میآید. در این اختلال، پروتئین FGFR-3 یا گیرنده افجیاف (FGF)، که در غضروف استخوانها نقش دارد، جهش یافته است. افراد دچار این اختلال قدی کوتاه دارند و در سن بلوغ قد ایشان از ۱٫۲ متر بیشتر نمیشود. سن بالای پدر از عوامل مهم آن است . در حالت هموزیگوت کشنده و در حالت هتروزیگوت نفوذ کامل دارد .
نشانهها
کوتولگی و همچنین برجستگی پیشانی ، تنگی مجرای نخاع ، سربزرگ ، براکی داکتیلی
منابع
- ژنتیک در پزشکی - تامپسون، مک اینز، ویلارد - ترجمه علی فرازمند؛ انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
- ژنتیک پزشکی - امری .
ادامه مطلب
درشتپایانکی | |
---|---|
نمودهای چهرهای یک فرد دچار به درشتپایانکی. بینی پهنتر از معمول است. برجسنگی پیشانی[۱] و استخوان گونه نمایان است و لبها کلفتتر از معمول میباشند.
|
|
آیسیدی-۱۰ | E22.0 |
آیسیدی-۹ | 253.0 |
اُمیم | 102200 |
دادگان بیماریها | 114 |
مدلاین پلاس | 000321 |
ایمدیسین | med/27 derm/593 |
پیشنت پلاس | آکرومگالی |
سمپ | D000172 |
در پزشکی بزرگی غیرعادی بخشهای پایانی بدن مانند بینی و آرواره و انگشتان دست و پا را دُرُشتپایانَکی (Acromegaly) میگویند.[۲]
این سندرم زمانی رخ میدهد که غده هیپوفیز[۳] پس از بستهشدن صفحه رشد (صفحه اپیفیزی)[۴] هورمون رشد (hGH)[۵] بیش از اندازه تولید کند.[۶]
چندین اختلال گوناگون ممکن است باعث شود تا غده هیپوفیز این حالت را ایجاد کند ولی معمولاً یک تومور هورمون رشد که از سلولهای ویژهای[۷] مشتق میشود باعث آن است. این سلولهای ویژه معمولاً تومورهای خوشخیمی به نام آدنوم[۸] هستند.
درشتپایانکی بیشتر در سنین میانسالی خود را نشان میدهد. بیماری درشتپایانکی را معمولاً با غولپیکری[۹] در ارتباط میدانند.
جستارهای وابسته
- ریزپایانکی acromicria
- سیهپایانکی acromelanism
- پوستآماس پایانکی acrodermatitis
- پیآسیبی پایانکی acroneurosis
- ستبرپایانکی[۱۰] acropachyderma
پانویسها و منابع
- frontal bossing
- فرهنگستان زبان فارسی
- pituitary
- epiphyseal plate
- Human Growth Hormone
- Acromegaly and Gigantism: Pituitary Gland Disorders: Merck Manual Home Edition
- somatotrophs
- adenoma
- gigantism
- (برابرها از فرهنگستان زبان فارسی)
|
ادامه مطلب
آکرودرماتیت | |
---|---|
آیسیدی-۱۰ | L30.8 |
مدلاین پلاس | 001446 |
سمپ | D000169 |
آکرودرماتیت (به انگلیسی: Acrodermatitis) نوعی درماتیت دوران کودکی است که به ویژه دستها و پاها را درگیر میکند.
محتویات
تظاهرات بالینی
این بیماری موجب التهاب پوست به ویژه در ناحیه دست و پا میشود. در علائم آن ممکن است تب خفیف و بیحالی نیز مشاهده شود. این بیماری ممکن است با هپاتیت ب و سایر عفونتهای ویروسی همزمان باشد. بیماری مزمن و منتشری است. [۱]
درمان
بدون درمان بیماری کشنده است. درمان با سولفات روی خوراکی 1–2 mg/kg است.[نیازمند منبع]
جستارهای وابسته
منابع
- "Acrodermatitis". MedlinePlus. Retrieved 16 February 2013.
ادامه مطلب
-
آفتابسوختگی آیسیدی-۱۰ L55 آیسیدی-۹ 692.71 مدلاین پلاس 003227 پیشنت پلاس آفتابسوختگی سمپ D013471 آفتاب سوختگی نوعی التهاب پوستی است که در اثر مجاورت طولانی مدّت در آفتاب یا یا سایر منابع پرتو فرابنفش حاصل میشود. این سوختگی در اثر پرتو فرابنفش موجود در نور خورشید یا دستگاههای برنزه کننده (سولاریوم) بهوجود میآید[۱]. از نشانههای آن میتوان سرخی بیش از حد پوست، دردناک شدن و گاهی ایجاد تاول را نام برد.
آفتاب سوختگی هنگامی رخ میدهد که مقدار تابش اشعه خورشید یا سایر منابع نوری حاوی پرتو فرابنفش بیش از توانایی رنگدانه محافظت کننده پوست بدن یعنی ملانین باشد[نیازمند منبع].
محتویات
آسیبها
آفتاب سوختگی شدید به همان اندازه سوختگی حرارتی وخیم است و ممکن است همان اثرات عمومی مانند تاول زدن، ورم و تب را داشته باشد. بنابراین نباید آفتاب سوختگی را بیاهمیت انگاشت. هرسال بسیاری از افراد در نتیجه قرار گرفتن در معرض نور شدید خورشید فوت میکنند و میلیونها نفر دچار آفتابسوختگی میشوند.
آفتابسوختگی برخلاف سوختگی حرارتی فوراً تظاهر نمیکند.
بنابراین هنگامی که دردناکی و قرمزی پوست شروع میشود، آسیب پوستی از قبل رخ دادهاست. درد در ۶ تا ۴۸ ساعت ابتدایی پس از قرار گرفتن در معرض آفتاب شدید بیشترین شدت را دارد. در موارد شدید ممکن است پوست تاول بزند. تورم پوست، به خصوص پاها شایع است.
سمومی در بدن به علت آفتاب سوختگی آزاد میشوند و باعث ایجاد تب به صورت یک علامت معمول میشوند. پوسته ریزی معمولاً سه تا هشت روز پس از قرارگرفتن در معرض آفتاب شدید رخ میدهد.
سرطان، آب مروارید و آسیبهای دراز مدت
عواقب درازمدت سالهای متوالی قرار گرفتن در معرض نور تند خورشید نیز مهم هستند.
یک بار آفتاب سوختگی همراه با تاول زدن پوست احتمال سرطان سلولهای رنگی پوست (ملانوسیتها) را که ملانوم نامیده میشود دو برابر میکند. قرار گرفتن مداوم در معرض نور خورشید باعث پیری زودرس پوست و ایجاد چین و چروک در آن میشود. لکههای پیری (lentigo) نتیجه تابش نور خورشید به پوست هستند.
سرطان پوست (چه از نوع سلول پایهای و چه از نوع سلول فلسی) مستقیماً با میزان قرار گرفتن در معرض آفتاب (که بر حسب دو عامل رنگدانههای پوست و ساعات زیر آفتاب بودن معین میشود) ارتباط دارد.
نهایتاً در معرض قرارگیری به نور خورشید و صدمه ناشی از پرتو فرابنفش در ایجاد آب مروارید دخیل دانسته شدهاست[۱].
عوامل افزایش آفتابسوختگی
عواملی که حساسیت شخص را نسبت به آفتابسوختگی افزایش میدهد عبارتاند از:
- در معرض آفتاب قرار گرفتن در ساعت اوج آفتاب (۱۰ صبح تا ۴ بعدازظهر)خصوصاً در نوزادان و کودکان که نسبت به بزرگسالان پوست حساستری دارند[۲].
- روشنی پوست: افراد با پوستهای روشن با احتمال بیشتری نسبت به افراد با پوست تیرهتر دچار آفتابسوختگی میشوند[۲].
- استفاده از برخی داروها از جمله بعضی از آنتی بیوتیکها و قرصهای ضدبارداری [۲] و همچنین برخی از مواد آرایشی[۱].
- استفاده از روشهای برنزهکردن[۲].
پیشگیری از آفتابسوختگی
کرمهای ضد آفتاب بسیار موثری برای محافظت در برابر پرتوهای فرابنفش UVA و فرابنفش (به ترتیب پرتو فرابنفش دارای طول موج بلند و کوتاه)، که اجزای نور خورشید هستند، مسئول سوختن و تغییرات سرطانی در پوست هستند.
کرم ضدآفتاب، لباسهای پوشاننده و عینکهای آفتابی ضد پرتو فرابنفش، همگی برای پیشگیری از قرار گرفتن در برابر نور خورشید توصیه میشوند. استفاده از کرم ضدآفتاب دارای فاکتور محافظتی نور خورشید (SPF) بالا توصیه میشود. اعداد بالاتر SPF بیانگر قدرت محافظت بیشتر کرم است. متاسفانه راهی برای «برنزه شدن بی خطر» در آفتاب وجود ندارد.
تسکیندادن آفتابسوختگی
اگر دچار آفتاب سوختگی شُدید:[نیازمند منبع]
- دوش یا حمام آب سرد بگیرید یا پارچه مرطوب و سرد روی سوختگی قرار دهید.
- کرمهای حاوی بنزوکائین، لیدوکائین و وازلین روی پوست نمالید.[نیازمند منبع]
- اگر تاول پوستی به وجود آمدهاست، پانسمان خشک ممکن است از عفونت جلوگیری کند.
- اگر پوستتان تاول نزدهاست، از کرم مرطوب کننده برای تسکین ناراحتی استفاده کنید.
- داروهای مسکن مانند ایبوپروفن را برای کاهش درد مصرف کنید.
در صورتی که به همراه آفتاب سوختگی تب دارید یا تاولهای پر از مایع، سرگیجه یا اشکالات بینایی به همراه آفتاب سوختگی وجود دارند، باید فوراً به پزشک مراجعه کنید.
جستار وابسته
منابع
- دکتر محمدعلی نیلفروشزاده. برنزه شدن به چه قیمتی؟. . هفتهنامه سلامت، ش. ۱۰۷ (۲۹ تیر ۱۳۸۷): ص.۱۸.
ادامه مطلب
آفت دهان | |
---|---|
![]()
آفت بزرگ برروی لب پایینی
|
|
آیسیدی-۱۰ | K12.0 |
آیسیدی-۹ | 528.2 |
مدلاین پلاس | 000998 |
ایمدیسین | ent/۷۰۰ derm/486 ped/۲۶۷۲ |
سمپ | D013281 |
آفْت (به انگلیسی: Aphthous stomatitis) یک بیماری شایع در دهان است که ضایعات دردناک نِکروتیک در مخاط دهان، زبان و لثه به بار میآورَد. علت آن ناشناخته است ولی ممکن است خودایمنی باشد.
شیوع آفْت در جوامع مختلف از ۵٪ تا ۶۶٪ گزارش شده و متوسط شیوع آن ۲۰٪ است. در زنها برتری نسبی دارد.[۱] آفْت، یک عفونت ویروسی نیست و قابلیت سرایت هم ندارد، اما عامل ژنتیک در بروز آن بسیار مؤثر است.[۲] دورهٔ آن حدود یک هفته است و اغلب پس از آن بدون درمان هم بهبود مییابد. درمان آن اغلب علامتی است و برای رفع آن بیشتر از دهانشویه یا قطره استفاده میشود.
اِتیولوژیِ آفْتِ عودکنندهٔ دهانی دقیقاً مشخص نیست، اما مواردی بهعنوان علل زمینهساز برای آن معرفی شدهاند؛ مانند زمینهٔ ارثی، استرس، اختلالات آسیبشناختی (ایمونولوژیک)، عوامل هورمونی، کمبودهای تغذیهای و نقایص خونی، سیگار و حساسیتهای غذایی.
محتویات
علائم و نشانهها
آفْت در سه شکل عمده وجود دارد که شایعترین آنها آفْتهای کوچک (مینور) با شیوع ۸۰٪ و آفْتهای بزرگ (ماژور) با شیوع حدود ۱۰٪، و ۱۰٪ بقیه نیز بهصورت تبخالشکل دیده میشود.[۳] علائم آفْت محدود به دهان هستند و بیمار علائم عمومی (مانند تب) ندارد. علامت اصلی درد یا سوزش در محل آفْت است. ممکن است درد با بعضی غذاها و آشامیدنیها (مانند اسیدها) تشدید شود. با بهبود زخم، درد نیز کاهش مییابد.
عوامل بهوجودآورنده
- استرسهای عاطفی یا جسمانی، اضطراب یا ناراحتی و عصبیبودن پیش از عادت ماهانه
- آسیب به مخاط دهان بر اثر درست جانینداختن دندانهای مصنوعی، غذاهای داغ، مسواکزدن خشن و با شدت یا کار دندانپزشکی
- آزردگی و تحریک ناشی از خوراکیهایی مثل شکلات، غذاهای ترش و اسیدی (سرکه) و غذاهای دودی، آجیلها یا چیپسهای نمکزدهشده، گردو، فندق، پسته، پنیر و بادنجان
- کمبود آهن و اسید فولیک و ویتامین ب۲[۴]
درمان آفْت
آفْت خودبهخود خوب میشود و معمولاً نیازی به درمان ندارد. برای آفْت اگر درمانی صورت بگیرد معمولاً بهمنظور کاستن از درد و التهاب و استرس و جلوگیری از اضافهشدن عفونت ثانویه به آن است.
رایجترین درمانهایی که در این خصوص توصیه میشود شامل موارد زیر هستند:
- رعایت بهداشت دهان
- استفاده از آنتیبیوتیک موضعی مانند کلرهگزیدین، بنزیدآمین یا پرسیکا
- استفاده از آنتیبیوتیک موضعی مانند کپسولهای ۲۵۰ میلیگرمیِ تتراسایکلین محلول در سرُم فیزیولوژی (بهصورت دهانشویه)
- رفع کمبودهای ویتامینی و املاح سرُمی همچون ویتامین ب۱۲، آهن و اسید فولیک و پرهیز از غذاهای آلرژیزا[۵]
- استفاده از داروهای بیحسکنندهٔ موضعی همچون لیدوکائین و یا دیفنهیدرامین
- استفاده از مواد محافظ موضعی حاوی استروئیدهای موضعی همچون تریامسینولون یا کلوبتازول یا فلاکینولون
- استفاده از داروی آفتوژل(پایین آورنده درد و التهاب زخم های دهان)
درمان آفْت با طب سنتی
در سال ۲۰۱۴ در مجلهٔ پژوهشی پزشکی یکپارچه مربوط به مرکز جهانی طب مکمل به چاپ رسید، مشخص شد گیاه گلنار فارسی نیز دارای تأثیر مثبت در درمان آفْت دهان میباشد. گوانجی در این تحقیق، اثر عصارهٔ الکلی و آبیِ گیاه گلنار فارسی را برروی آفْتهای مینور مورد بررسی قرار داد که نتایج مطلوبی دریافت کرد.[۶]
پیشگیری
کمبود عنصر روی در افراد مبتلا به آفْت عودکننده گزارش شدهاست.[۷] استفادهٔ منظم از نخ دندان و مسواک، مصرف ویتامین ب، حفظ بهداشت دهان و استفاده از دهانشویههای مناسب و آبنمک از بروز این بیماری جلوگیری میکند.[۸]
توصیه میشود افرادی که مرتباً و به تعداد زیاد آفْت میزنند و یا آفْت آنها بزرگ بوده و التیام آنها زمان زیادی طول میکشد، جهت شناسایی عامل و بیماریهای زمینهایِ مستعدکننده تحت معاینات و آزمایشهای کاملتری قرار گیرند.
پانویس
- حسن حسینپور جاجرم، علی بنیهاشمراد، جواد میردامادی. «بررسی اثر درمانیِ آنتروکینون بر آفْت مینور دهان». مجلهٔ دندانپزشکی جامعهٔ اسلامی دندانپزشکان، دورهٔ ۲۰، شمارهٔ ۲، تابستان ۱۳۸۷.
- شیرین میرزازاده. «راههای دفع آفْت دهان». هفتهنامهٔ سپید، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- «مقالهٔ خودآموزی آفْت دهانی». بازبینیشده در ۶ اکتبر ۲۰۱۵.
- «آفْت دهان چیست؟». وبگاه پزشکان بدون مرز. بازبینیشده در ۶ اکتبر ۲۰۱۵.
- Volkov, I., I. Rudoy, T. Freud, G. Sardal et al. “Effectiveness of Vitamin B12 in Treating Recurrent Aphthous Stomatitis: A Randomized, Double-Blind, Placebo-Controlled Trial”. The Journal of the American Board of Family Medicine (American Board of Family Medicine ({ABFM), no. 1 (jan 2009): 9–16. doi:10.3122/jabfm.2009.01.080113. Retrieved 2014-10-09.
- Gavanji S, Larki B, Bakhtari A. The effect of extract of Punicagranatum var. pleniflora for treatment of minor recurrentaphthous stomatitis. Integr Med Res 2014;3:83–90. http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S2213422014000213
- http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/3467416
- «دو عامل عجیب بروز آفْت دهان». خبرگزاری مهر، ۲۶ مرداد ۱۳۹۴.
منابع
- فرهنگ پزشکی دورلَند، تهران.
ادامه مطلب
آشالازی | |
---|---|
![]()
یک گرافی قفسهٔ صدری که آشالازی را نشان میدهد (نوک پیکان، اتساع بیش از اندازهٔ مری را نشان میدهد)
|
|
آیسیدی-۱۰ | K22.0 |
آیسیدی-۹ | 530.0 |
اُمیم | 200400 |
دادگان بیماریها | ۷۲ |
مدلاین پلاس | 000267 |
ایمدیسین | radio/۶ med/16 |
پیشنت پلاس | آشالازی |
سمپ | C06.405.117.119.500.432 |
آشالازی (به انگلیسی: Achalasia) نوعی اختلال حرکتیِ نادر مری است که با انقباض تونیک اسفنگتر تحتانی مری مشخص میشود.[۱] در این بیماری اسفنگتر تحتانی مری بهطور متناسب با بلع شل نمیشود و همزمان با این مشکل مری متسع و بدون انقباضات کرموار است. علت این اختلال تحلیل شبکهٔ عصبی مری است. بیماران اغلب در بلع غذا مشکل دارند.
- گشاد شدن بیش از اندازهٔ و درازمدت ناشی از انسداد میتواند باعث آتروفی عضلات جداریِ مری شده و مری را به یک عضو ناکارآمد تبدیل نماید.
محتویات
تشخیص
باتوجهبه شباهت علائم آشالازی، این بیماری میتواند بهمانند بیماری ریفلاکس گاستروازوفاژیال و فتق هیاتوس ایجاد مشکل کند. تشخیص با فشارسنجی مری یا علامت نوک پرنده در عکس بلع باریم است.[۲]
آسیبها و عوارض
- آتروفی عضلانی جدار مری
- افزایش درازمدت حجم مری
درمان
- استفاده از بالون در روش آندوسکوپی
- تزریق سم بوتولینوم
- جراحی
منابع
- ساداتی، لیلا. تکنولوژی جراحی گوارش و غدد. جامعهنگر، ١٣٩٠.
- «Achalasia». MedlinePlus. بازبینیشده در 22 March 2013.
پیوند به بیرون
ادامه مطلب
آبآوردگی شکم | |
---|---|
![]()
آبآوردگی شکم در شخص مبتلا به سیروز کبدی. به توده و حجم شکم در تصویر نگاه کنید.
|
|
آیسیدی-۱۰ | R18 |
آیسیدی-۹ | 789.5 |
دادگان بیماریها | 943 |
ایمدیسین | ped/2927 |
پیشنت پلاس | آبآوردگی شکم |
سمپ | D001201 |
آبآوردگی شکم یا آسیت (به انگلیسی: Ascites) به تجمع مایع در حفره صفاقی گفته میشود. از نظر بالینی وقتی آسیت قابل تشخیص است که حجم مایع بیش از ۵۰۰ سی سی باشد. آبآوردگی شکم دلایل گوناگونی از جمله بیماریهای کبدی مانند سیروز و متاستاز و سرطانهای گوارشی و نیز مسدود شدن ورید کبدی در سندروم باد-کیاری میتواند داشته باشد. تشخیص دقیق بوسیله پاراسنتز و آزمایش خون و نیز با ماتیته جابجا شونده در پرکوسیون و سونوگرافی قابل انجام است.
گرادیان بالای آلبومین نشان دهنده افزایش فشار ورید باب است.
درمان اولیه با محدودیت سدیم در غذا، محدودیت مایعات، داروهای مدر مانند اسپیرونولاکتون و فورزماید است. در آسیت مقاوم گاه به تخلیه مکرر آسیت یا ایجاد شنت داخل صفاقی و آناستوموز ورید باب به ورید اجوف تحتانی میپردازند.
ادامه مطلب
آسم | |
---|---|
![]()
Peak flow meters are used to measure one's peak expiratory flow rate
|
|
آیسیدی-۱۰ | J45 |
آیسیدی-۹ | 493 |
اُمیم | 600807 |
دادگان بیماریها | ۱۰۰۶ |
مدلاین پلاس | 000141 |
ایمدیسین | article/806890 |
پیشنت پلاس | آسم |
سمپ | D001249 |
آسم (برگرفته شده از واژه یونانی ἅσθμα به معنی «آسما» یا «نفس نفس زدن») یک بیماری التهابی رایج مزمن مجاری هوایی است که ویژگیهای آن عبارتند از علائم متغیر و عودکننده، انسداد برگشت پذیر جریان هوا و اسپاسم برونش.[۱] نشانههای رایج آن عبارتند از خس خس، سرفه و تنگی نفس که به سهگانهی آسم معروف است.[۲] [۳]
تصور بر این است که آسم از ترکیبی از عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی ایجاد میشود.[۴]تشخیص آن معمولاً بر اساس الگوی علائم، پاسخ به درمان در طول زمان و اسپیرومتری صورت میگیرد.[۵] این بیماری از نظر بالینی با توجه به دفعات علائم، حجم بازدمی با فشار در یک ثانیه (FEV1) و بیشینه میزان جریان بازدمی طبقهبندی میشود.[۶]آسم را همچنین میتوان بر اساس آتوپیک (بیرونی) یا غیرآتوپیک (درونی) بودن عامل آن طبقهبندی کرد[۷] که در اینجا آتوپی اشاره به استعداد بروز واکنشهای حساسیت نوع ۱ اشاره دارد.[۸]
درمان علائم حاد معمولاً با استفاده از داروهای استنشاقی کوتاه اثر آگونیست بتا ۲ (مانند سالبوتامول) و کورتیکواستروئیدها خوراکی صورت میگیرد.[۹] در موارد بسیار شدید ممکن است لازم باشد از کورتیکواستروئیدهای داخل وریدی، سولفات منیزیم استفاده شده و فرد بستری گردد.[۱۰] با اجتناب از حساسیتزاها یا آلرژنها[۱۱] ومحرکها و با استفاده از کورتیکواستروئیدهای استنشاقی میتوان از بروز علائم جلوگیری کرد.[۱۲] اگر علائم آسم تحت کنترل در نیامد، آگونیستهای طولانیاثر بتا (LABA) یا آنتاگونیست لکوترین را نیز میتوان علاوه بر کورتیکواستروئیدهای استنشاقی استفاده نمود.[۱۳] شیوع آسم از دهه ۱۹۷۰ بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۱، تعداد ۲۳۵-۳۰۰ میلیون نفر در سطح جهان به این بیماری مبتلا بودند،[۱۴][۱۵] و این بیماری حدود ۲۵۰،۰۰۰ مورد مرگ و میر را سبب شد.[۱۵]
محتویات
علائم و نشانهها
مشخصه آسم بروز مکرر خس خس، تنگی نفس، تنگی قفسه سینه و سرفه میباشد.[۱۶] ممکن است در اثر سرفه از ریه خلط تولید شود اما بالا آوردن آن اغلب دشوار است.[۱۷] در هنگام بهبودی پس از حمله ممکن است این خلط چرک مانند به نظر میرسد و علت آن وجود میزان زیاد سلولهای سفید خون موسوم به ائوزینوفیل میباشد.[۱۸] علائم معمولاً در شب و در صبح زود و یا در هنگام ورزش یا در هوای سرد بدتر میشود.[۱۹] برخی از افراد مبتلا به آسم به ندرت علائم را تجربه میکنند و معمولاً در واکنش به عوامل محرک این علائم را از خود نشان میدهند، در حالی که ممکن دیگران علائم آشکار و مداومی داشته باشند.[۲۰]
بیماریهای مرتبط
برخی از بیماریهای دیگر در افراد مبتلا به آسم بیشتر رخ میدهد از جمله: بیماری ریفلاکس معده و مری (GERD)، التهاب سینوس و بینی و آپنه خواب انسدادی.[۲۱] همچنین اختلالات روانی نیز در این افراد شایعتر است[۲۲] چنانکه اختلال اضطراب در بین ۱۶-۵۲٪ افراد و اختلال خلقی در ۱۴ - ۴۱٪ آنها رخ میدهد.[۲۳] با این حال مشخص نیست که آیا آسم باعث مشکلات روانی میشود و یا مشکلات روانی منجر به آسم میگردد. .[۲۴]
علل
آسم در اثر ترکیبی از تعاملات پیچیده محیطی و ژنتیکی ایجاد میشود که درک ناقصی از آنها در اختیار داریم.[۴][۲۵] این عوامل هم شدت این بیماری و هم نحوه پاسخ آن به درمان را تحت تأثیر قرار میدهند.[۲۶] اعتقاد بر این است که افزایش اخیر میزان آسم به علت تغییر اپی ژنتیک (عوامل ارثی و نه عوامل مربوط به توالی DNA) و تغییر محیط زیست میباشد.[۲۷]
محیط
بسیاری از عوامل محیطی با ایجاد و تشدید آسم همراه است از جمله: آلرژیزاها، آلودگی هوا، و دیگر مواد شیمیایی زیست محیطی.[۲۸] سیگار کشیدن در دوران بارداری و بعد از زایمان با خطر بیشتر نشانههای مشابه آسم همراه است.[۲۹] پایین بودن کیفیت هوا ناشی از آلودگی ترافیک یا میزان بالای ازن[۳۰] هم با ایجاد و هم افزایش شدت آسم همراه است.[۳۱] قرار گرفتن در معرض ترکیبات آلی فرار ممکن است محرکی برای آسم باشد. به عنوان مثال قرار گرفتن در معرض فرمالدئید ارتباط مثبتی با آن دارد.[۳۲] همچنین، فتالات موجود در پیویسی با آسم در کودکان و بزرگسالان مرتبط است.[۳۳][۳۴] و همین مسئله در مورد قرار گرفتن در معرض سطح بالای اندوتوکسین صدق میکند.[۳۵]
آسم با قرار گرفتن در معرض آلرژیزاهای فضاهای داخلی ارتباط دارد.[۳۶] آلرژیزاهای شایع فضاهای داخلی عبارتند از: کنه گرد و غبار، سوسک، شوره بدن حیوانات، و کپک.[۳۷][۳۸] تلاش برای کاهش کنه گرد و غبار بینتیجه بوده است.[۳۹] برخی از عفونتهای تنفسی ویروسی ممکن است خطر ایجاد آسم را در هنگام ابتلا در سنین پایین افزایش دهند نظیر:[۴۰] ویروس سنسیشیال تنفسی و راینوویروس.[۴۱] با این حال برخی از عفونتهای دیگر ممکن است خطر ابتلا را کاهش دهند.[۴۱]
فرضیه بهداشتی
فرضیه بهداشتی نظریهای است که تلاش میکند افزایش میزان آسم در سراسر جهان را بهعنوان نتیجه مستقیم و ناخواسته قرار گرفتن کمتر در معرض باکتریها و ویروسهای غیرعفونی در دوران کودکی توضیح دهد.[۴۲][۴۳] این مسئله مطرح شده است که دلیل کاهش قرار گرفتن در معرض باکتریها و ویروسها تا حدودی به دلیل افزایش سطح نظافت و اندازه خانواده در جوامع مدرن است.[۴۴] شواهد پشتیبان فرضیه بهداشتی عبارتند از میزان پایینتر آسم در مزارع و در خانوادههایی که حیوانات خانگی دارند.[۴۴]
استفاده از آنتی بیوتیک در بدو زندگی با ایجاد آسم ارتباط دارد.[۴۵] همچنین، زایمان به روش سزارین با افزایش خطر آسم (به میزان حدود ۲۰-۸۰٪) همراه است، دلیل این افزایش عدم دریافت کلونیهای باکتریایی سالمی است که نوزاد با عبور از مجرای زایمان آنها را کسب میکند.[۴۶][۴۷] ارتباطی بین آسم و میزان رفاه وجود دارد.[۴۸]
ژنتیک
سطح درونزهر | ژن CC | ژن TT |
---|---|---|
در معرض شدید | احتمال کم | احتمال زیاد |
در معرض کم | احتمال زیاد | احتمال کم |
سابقه خانوادگی یکی از عوامل خطرآفرین جهت آسم است زیرا ژنهای مختلفی در آن دخیل هستند.[۵۰] اگر یکی از افراد دوقلوی همسان به این بیماری مبتلا شود، احتمال ابتلای بیماری در فرد دیگر حدود ۲۵٪ است[۵۰] تا پایان سال ۲۰۰۵، ۲۵ ژن مربوط به آسم در شش جمعیت مجزا یا بیشتر شناسایی شد، از جمله: GSTM1، IL10، CTLA-4، SPINK5، LTC4S، IL4R و ADAM33.[۵۱] بسیاری از این ژنها به سیستم ایمنی و یا کاهش التهاب مربوط هستند. حتی در همین فهرست از ژنها که مطالعات بسیار زیادی در مورد آنها انجام شده است نیز در میان تمام جمعیتهای مورد بررسی نتایج یکسانی بهدست نیامده است.[۵۱] در سال ۲۰۰۶ و در یک مطالعه ارتباط ژنتیکی بیش از ۱۰۰ ژن دخیل در ابتلا به آسم شناسایی شد؛[۵۱] و همچنان این تعداد رو به افزایش است.[۵۲]
برخی از گونههای ژنتیکی تنها در صورتی میتوانند باعث آسم شوند که شرایط محیطی خاصی وجود داشته باشد.[۴] مثلاً یک پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی در ناحیه CD14 در صورت قرار گرفتن در معرض اندوتوکسین (یک محصول باکتریایی) چنین وضعی دارد. قرار گرفتن در معرض اندوتوکسین میتواند در منابع محیطی مختلفی از جمله دود سیگار، سگ، و مزارع رخ دهد. در این صورت خطر ابتلا به آسم هم بر اساس ژنتیک فرد و میزان قرار گرفتن در معرض اندوتوکسین تعیین میشود.[۴۹]
وضعیتهای پزشکی
سهگانه اگزمای آتوپیک، رینیت آلرژیک و آسم به آتوپی موسوم است.[۵۳] تأثیرگذارترین عامل خطرآفرین جهت ابتلا به آسم داشتن سابقه بیماری آتوپیک است؛[۴۰] و آسم در کسانی که دچار اگزما یا تب یونجه هستند به میزان بسیار بیشتری رخ میدهد.[۵۴] ابتلا به آسم با سندروم چرگ اشتراوس که یک نوع بیماری خود ایمنی است و واسکولیت ارتباط دارد. افرادی که دچار انواع خاصی از کهیر میشوند نیز ممکن است علائم آسم را تجربه کنند.[۵۳]
بین چاقی و خطر ابتلا به آسم همبستگی وجود دارد و میزان هر دو آنها در سالهای اخیر افزایش یافته است.[۵۵][۵۶] عوامل مختلفی میتواند در این میان نقش داشته باشد از جمله کاهش عملکرد تنفسی به علت تجمع چربی و این واقعیت که بافت چربی منجر به وضعیت مستعد ابتلا به التهاب میشود.[۵۷]
داروهای بلوککننده بتا نظیر پروپرانولول نیز ممکن است در افرادی که در معرض خطر این بیماری هستند، موجب بروز آسم شود.[۵۸] با این حال، به نظر میرسد استفاده از بلوککنندههای بتای انتخابی قلبی در کسانی که مبتلا به بیماری خفیف یا متوسط هستند اشکالی نداشته باشد.[۵۹] داروهای دیگری که ممکن است باعث مشکلاتی شوند عبارتند از ASA، داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی و مهارکنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین.[۶۰]
تشدید
برخی از افراد به مدت چندین هفته یا ماه دچار آسم پایدار هستند و سپس بهطور ناگهانی دچار آسم حاد میشوند. عکسالعمل افراد مختلف به عوامل مختلف، متفاوت است.[۶۱] در بسیاری از افراد ممکن است آسم در اثر تعدادی از عوامل تحریککننده شدیداً تشدید گردد.[۶۱]
عوامل اصلی که ممکن است منجر به تشدید آسم شوند عبارتند از: گرد و غبار، شوره حیوان (بهخصوص گربه و سگ مو)، سوسکها، آلرژیزاها و کپک.[۶۱] عطر یک علت شایع حملات حاد در زنان و کودکان است. عفونت ویروسی و باکتریایی دستگاه تنفسی فوقانی میتواند بیماری را بدتر کند.[۶۱] استرس روانی ممکن است علائم را بدتر کند - تصور بر این است که استرس سیستم ایمنی بدن را تغییر داده و به این ترتیب پاسخ التهابی مجاری هوایی به آلرژیزاها و محرکها را افزایش میدهد.[۳۱][۶۲]
پاتوفیزیولوژی
آسم التهاب مزمن مجاری هوایی است که متعاقباً به افزایش انقباضپذیری عضله صاف اطراف منجر میشود. این وضع از جمله عواملی است که منجر به تنگی راه هوایی و علائم کلاسیک خس خس سینه میشود. این تنگ شدن به طور معمول چه با درمان و یا بدون آن برگشتپذیر است. گهگاه مجاری هوایی خودشان تغییر میکنند.[۱۶] تغییرات معمول در مجاری هوایی عبارتند از افزایش در ائوزینوفیل و ضخیم شدن پرده مشبک. در حالت مزمن ممکن است اندازه عضله صاف مجاری هوایی همراه با افزایش تعداد غدد مخاطی، افزایش پیدا کند. انواع سلولهای دیگر درگیر در این زمینه عبارتند از: لنفوسیتهای تی، ماکروفاژها و نوتروفیلها همچنین ممکن است سایر اجزای سیستم ایمنی بدن از جمله: سیتوکینها، کموکاینها، هیستامین، ولوکوترینها نیز درگیر شوند.[۴۱]
تشخیص
گرچه آسم بیماری بهخوبی شناخته شدهای است، اما توافق عمومی بر سر تعریف آن وجود ندارد.[۴۱] تعریف آن توسط ابتکار جهانی برای آسم عبارت است از: "یک اختلال التهابی مزمن مجاری هوایی که در آن سلولها و عناصر سلولی بسیاری نقش ایفا میکنند. التهاب مزمن با واکنش بیش از حد راه هوایی همراه است که منجر به حملات مکرر خس خس، تنگی نفس، تنگی قفسه سینه و سرفه به خصوص در شب و یا صبح زود میشود. این دورهها معمولاً با انسداد گسترده اما متغیر جریان هوا در داخل ریه همراه است که اغلب به صورت خود به خودی و یا با درمان قابل برگشت است".[۱۶]
در حال حاضر هیچ تست دقیقی برای این کار وجود ندارد و تشخیص به طور معمول بر اساس الگوی علایم و پاسخ به درمان در طول زمان صورت میگیرد.[۵][۴۱] در صورت وجود سابقه مربوط به موارد زیر امکان وجود آسم باید مشکوک تلقی شود: خس خس مکرر، سرفه یا دشواری در تنفس و در صورتی که این علائم به دلیل به ورزش، عفونتهای ویروسی، آلرژیزاها یا آلودگی هوا رخ داده یا بدتر شود.[۶۳] سپس از اسپیرومتری برای تأیید تشخیص استفاده میشود.[۶۳] در کودکان زیر سن شش سالگی تشخیص دشوارتر است زیرا هنوز امکان انجام اسپیرومتری برای آنها وجود ندارد.[۶۴]
اسپیرومتری
اسپیرومتری برای کمک به تشخیص و درمان بیماری توصیه میشود.[۶۵][۶۶] این تست، بهترین روش برای تشخیص آسم است. اگر دمسنجی که توسط این روش اندازهگیری میشود پس از تجویز داروی گشادکننده برونش مانند سالبوتامول بیش از ۱۲٪ بهبود یابد، این امر موجب تأیید تشخیص میگردد. با این حال ممکن است طبیعی باشد که این اتفاق در افراد دچار سابقه آسم خفیف رخ ندهد. ظرفیت انتشار یکنفسه میتواند به متمایز کردن آسم از COPD کمک کند.[۴۱] معقول است که اسپیرومتری هر یک یا دو سال یک بار برای پیگیری نحوه کنترل آسم شخص انجام شود.[۶۷]
سایر
چالش متاکولین مستلزم استنشاق فزاینده مادهای است که باعث باریک شدن راه هوایی در افراد مستعد بیماری میشود. اگر نتیجه آزمون منفی باشد به این معنی است که فرد آسم ندارد؛ اما در صورتی که مثبت باشد، این نشانه مختص این بیماری نیست.[۴۱]
سایر شواهد تأییدکننده عبارتند از: اختلاف ۲۰٪ یا بیشتر در بیشینه میزان جریان بازدمی در حداقل سه روز در هفته به مدت حداقل دو هفته، بهبود ۲۰٪ یا بیشتر بیشینه جریان پس از درمان با سالبوتامول، کورتیکواستروئیدهای استنشاقی یا پردنیزون و یا کاهش ۲۰٪ یا بیشتر بیشینه جریان پس از قرار گرفتن در معرض محرکها.[۶۸] با این حال، تست بیشنیه جریان بازدمی نسبت به اسپیرومتری متغیرتر است و به همین دلیل بهعنوان روش متداول تشخیص توصیه نمیشود. ممکن است این کار برای کنترل شخصی روزانه توسط کسانی که بیماری متوسط تا شدید دارند و به منظور بررسی اثربخشی داروهای جدید مفید باشد. همچنین ممکن است در هدایت درمان افراد مبتلا به وضعیت حاد نیز مفید باشد.[۶۹]
دستهبندی
شدت | دوره علائم | علائم شبانه | %FEV۱ of predicted | FEV۱ Variability | SABA use |
---|---|---|---|---|---|
متناوب | ≤۲/هفته | ≤۲/ماه | ≥۸۰٪ | <20% | ≤۲ روز/هفته |
Mild persistent | >۲/هفته | ۳–۴/ماه | ≥۸۰٪ | ۲۰–۳۰٪ | >۲ روز/هفته |
Moderate persistent | هر روز | >۱/هفته | ۶۰–۸۰٪ | >۳۰٪ | هر روز |
Severe persistent | Continuously | Frequent (۷×/هفته) | <60% | >۳۰٪ | ≥twice/day |
آسم از نظر بالینی با توجه به فراوانی علائم، حجم بازدمی با فشار در یک ثانیه (FEV1) و بیشینه میزان جریان بازدمی طبقهبندی میشود.[۶] آسم را همچنین میتوان بهعنوان آسم آتوپیک (بیرونی) و یا غیرآتوپیک (درونی) و بر این اساس طبقهبندی کرد که آیا علائم توسط آلرژیزاها ایجاد شوند (آتوپیک) یا خیر (غیر آتوپیک).[۷] گرچه آسم بر اساس شدت طبقهبندی میشود، اما در حال حاضر هیچ روش مشخصی برای طبقهبندی زیرگروههای مختلف آسم جدای از این سیستم وجود ندارد.[۷۰] در حال حاضر یافتن روشهای شناسایی زیرگروههایی که به خوبی به انواع مختلف درمان پاسخ میدهند یکی از اهداف اصلی پژوهشهای مربوط به آسم است.[۷۰]
اگرچه آسم یک وضعیت انسدادی مزمن است، اما بهعنوان بخشی از بیماری انسدادی مزمن ریوی تلقی نمیشود زیرا این اصطلاح بهطور خاص به ترکیبی از بیماریهای غیرقابل برگشت مانند برونشکتازی، برونشیت مزمن و آمفیزم اشاره دارد.[۷۱] بر خلاف بیماری مذکور، انسداد مجاری هوایی در آسم معمولاً قابل برگشت است؛ با این حال، اگر آسم بدون درمان رها شود، التهاب مزمن ناشی از آن میتواند باعث شود ریهها بهعلت شکلگیری مجدد راه هوایی بهطور برگشتناپذیری مسدود گردند.[۷۲] آسم بر خلاف آمفیزم بر برونش تأثیر میگذارد نه بر آلوئولها.[۷۳]
تشدید آسم
Near-fatal | High PaCO۲ and/or requiring mechanical ventilation | |
---|---|---|
Life threatening (any one of) |
||
Clinical signs | Measurements | |
Altered level of consciousness | Peak flow <۳۳٪ | |
Exhaustion | Oxygen saturation <۹۲٪ | |
آریتمی قلب | PaO۲ <۸ kPa | |
Low blood pressure | "Normal" PaCO۲ | |
کبودی پوست | ||
Silent chest | ||
Poor respiratory effort | ||
Acute severe (any one of) |
||
Peak flow ۳۳–۵۰٪ | ||
Respiratory rate ≥ ۲۵ breaths per minute | ||
Heart rate ≥ ۱۱۰ beats per minute | ||
Unable to complete sentences in one breath | ||
Moderate | Worsening symptoms | |
Peak flow ۵۰–۸۰٪ best or predicted | ||
No features of acute severe asthma |
معمولاً به حمله حاد آسم، "حمله آسم" گفته میشود. علائم کلاسیک آن عبارتند از تنگی نفس، خس خس کردن و تنگی قفسه سینه.[۴۱] گرچه اینها علایم اولیه آسم هستند،[۷۵] بعضی از افراد در درجه اول علامت سرفه را از خود نشان میدهند و در موارد شدید، ممکن است حرکت هوا بهطور قابل توجهی دچار اختلال شود بهطوری که هیچگونه صدای خس خسی شنیده نشود.[۷۴]
نشانههایی که در طول یک حمله آسم رخ میدهد عبارتند از: استفاده از عضلههای جانبی تنفس (استرنوکلیدوماستوئی و عضلات اسکالن گردن)، ممکن است نبض متناقض (نبضی که در هنگام دم ضعیفتر و در طول بازدم قویتر است) و تورم بیش از حد قفسه سینه رخ دهد.[۷۶] ممکن است در اثر کمبود اکسیژن کبودی پوست و ناخنها رخ دهد.[۷۷]
در موارد تشدید خفیف، بیشینه میزان جریان بازدمی (PEFR) بزرگتر یا مساوی 200 لیتر در دقیقه یا بزرگتر یا مساوی 50٪ بهترین پیشبینی تعریف شده است.[۷۸] در حالت متوسط این مقدار بین ۸۰ و ۲۰۰ لیتر در دقیقه یا ۲۵٪ و ۵۰٪ بهترین پیشبینی تعریف شده است، در حالی که بنا به تعریف در حالت شدید کوچکتر یا مساوی ۸۰ لیتر در دقیقه یا کوچکتر یا مساوی ۲۵٪ بهترین پیشبینی است.[۷۸]
آسم حاد شدید که قبلاً به آن status asthmaticus گفته میشد، تشدید حاد آسم است که به درمانهای استاندارد گشادکنندههای برونش و کورتیکواستروئیدها پاسخ نمیدهد.[۷۹] نیمی از این موارد به علت عفونت بوده و بقیه ناشی از آلرژیزاها، آلودگی هوا، و یا استفاده ناکافی و یا نامناسب از دارو است.[۷۹]
آسم شکننده نوعی آسم است که بهواسطه حملات شدید و مکرر قابل تشخیص است.[۷۴] آسم شکننده نوع ۱ بیماریای است که بیشینه جریان آن با وجود استفاده فراوان از دارو بسیار متغیر است. آسم شکننده نوع ۲، آسم غیرفعال و به خوبی کنترل شدهای است که بهطور ناگهان بسیار تشدید میشود.[۷۴]
ناشی از ورزش
ورزش میتواند هم در افراد مبتلا به آسم و هم در سایر افراد باعث انقباض برونش شود.[۸۰] این مسئله در اکثر افراد مبتلا به آسم و در ۲۰٪ افراد بدون آسم رخ میدهد.[۸۰] در بین ورزشکاران، این مسئله بیشتر در ورزشکاران حرفهای رخ میدهد، و میزان آن از ۳٪ در سورتمهسواری تا ۵۰٪ در دوچرخهسواری و ۶۰٪ برای اسکی صحرانوردی در تغییر است.[۸۰] گرچه این اتفاق ممکن است در هر گونه شرایط آب و هوایی رخ دهد، اما هنگامی که هوا سرد و خشک است شایعتر میباشد.[۸۱] آگونیست بتا ۲ استنشاقی موجب بهبود عملکرد ورزشی در میان افراد غیرمبتلا به آسم نمیشود،[۸۲]اما استفاده از دوز خوراکی آن ممکن قدرت و استقامت افراد را بهبود بخشد.[۸۳][۸۴]
حرفهای
آسم ناشی از محیط کار (یا بدتر شدن آن)، بهطور معمول از جمله بیماریهای شغلی است که گزارش میشود.[۸۵] اما بسیاری از موارد گزارش نشده و یا تشخیص داده نمیشود.[۸۶][۸۷] تخمین زده شده است که بین ۵-۲۵٪ از موارد آسم در بزرگسالان مربوط به کار باشد. چند صد عامل مختلف در این زمینه دخیل است که چند مورد از آنها به شرح زیر است: ایزوسیاناتها، آرد و گرد و غبار چوب، کلوفون، روانکننده لحیمکاری، لاتکس حیوانات، و آلدئیدها. مشاغلی که بیشترین خطر ابتلا به این مشکلات را دارند عبارتند از: افرادی که رنگکاری پاششی انجام میدهند، نانواها و کسانی که غذا میپزند، پرستاران، کارگران واحدهای شیمیایی، کسانی که با حیوانات کار میکنند، جوشکاران، آرایشگران و کارگران چوببریها.[۸۵]
تشخیص افتراقی
بسیاری از بیماریهای دیگر میتواند باعث بروز علائمی مشابه آسم شود. در کودکان، سایر بیماریهای مجاری هوایی فوقانی مانند رینیت آلرژیک و سینوزیت باید از این جمله در نظر گرفته شود، و همچنین علل دیگر از جمله انسداد راه هوایی: آسپیراسیون جسم خارجی، تنگی تراشه یا تراکئومالاسی، حلقه عروقی، بزرگ شدن گرههای لنفاوی و یا تودههای گردن. در بزرگسالان، COPD، نارسایی احتقانی قلب، بزرگ شدن راه هوایی، و همچنین سرفه ناشی از دارو به علت استفاده از مهار کنندههای ACE باید مد نظر قرار داده شود. در هر دو جمعیت اختلال عملکرد تارهای صوتی نیز ممکن است مشابه باشد.[۸۸]
بیماری مزمن انسدادی ریه نیز ممکن است به همراه آسم وجود داشته باشد و میتواند به عنوان یکی از عوارض آسم مزمن رخ دهد. پس از سن ۶۵ سالگی بسیاری از افراد مبتلا به بیماریهای انسدادی مجاری هوایی به آسم و COPD مبتلا میشوند. در این شرایط، COPD را میتوان بر حسب افزایش نوتروفیلهای مجاری هوایی، افزایش غیرطبیعی ضخامت دیواره، و افزایش عضلات صاف برونش متمایز کرد. با این حال، این نوع پژوهش با توجه به اصول مشابه کنترل COPD و آسم انجام نمیشود، چرا که در هر دو مورد کورتیکواستروئیدها، آگونیستهای بتا با اثر طولانی و ترک سیگار مورد استفاده قرار میگیرد.[۸۹] این بیماری از نظر علائم با آسم شباهت دارد، با قرار گرفتن در معرض دود سیگار و سن همبستگی دارد، برگشت علائم بعد از تجویز گشادکنندههای برونش کمتر است، و با احتمال سابقه خانوادگی آتوپی کمتر در ارتباط است.[۹۰][۹۱]
پیشگیری
شواهد مربوط به اثربخشی اقدامهای لازم برای جلوگیری از پیشرفت آسم اندک است.[۹۲] برخی از این اقدامات نویدبخش هستند از جمله: محدود کردن قرار گرفتن در معرض دود سیگار چه در رحم و چه پس از زایمان، تغذیه با شیر مادر و افزایش مدت زمان قرار گرفتن در مهد کودک و یا زندگی در خانوادههای بزرگ؛ اما برای هیچ کدام شواهد کافی بهدست نیامده است تا بتوان آنها را برای این منظور توصیه کرد.[۹۲] قرار گرفتن در معرض حیوانات خانگی در سنین پایین ممکن است مفید باشد.[۹۳] قرار گرفتن در معرض حیوانات خانگی در دورههای دیگر زندگی بینتیجه بوده است[۹۴] و تنها توصیه میشود اگر فرد دارای علائم آلرژیک به حیوانات خانگی است، حیوانات خانگی در خانه نگهداری نشوند.[۹۵] محدودیتهای رژیم غذایی در دوران بارداری و یا در هنگام تغذیه با شیر مادر مؤثر نبودهاند و در نتیجه توصیه نمیشوند.[۹۵] ممکن است کاهش یا حذف ترکیباتی در محل کار که افراد به آنها حساس هستند، مؤثر باشد.[۸۵]
مدیریت
گرچه هیچ درمانی برای آسم وجود ندارد، اما بهطور معمول علائم آن را میتوان بهبود داد.[۹۶] باید برنامهای اختصاصی و مشخص برای نظارت و مدیریت فعالانه علائم ایجاد شود. این برنامه باید شامل کاهش قرار گرفتن در معرض آلرژیزاها، تست ارزیابی شدت نشانهها، و استفاده از داروها باشد. برنامه درمان باید مکتوب شود و با توجه به تغییرات در علائم، مورد تعدیل قرار گیرد.[۹۷]
مؤثرترین درمان برای آسم شناسایی محرکها، مانند دود سیگار، حیوانات خانگی، یا آسپرین و جلوگیری از قرار گرفتن در معرض آنها است. در صورتی که اجتناب از محرکها کافی نباشد، استفاده از دارو توصیه میشود. داروها بر اساس نکاتی از جمله شدت بیماری و فراوانی علائم انتخاب میشوند. داروهای خاص برای آسم بهطور کلی به دستههای با تأثیر سریع و طولانی اثر طبقهبندی میشوند.[۹۸][۹۹]
گشادکنندههای برونش برای تسکین کوتاه مدت علائم توصیه میشود. در کسانی که با حملات گاه به گاه مواجه هستند، به هیچ داروی دیگری نیاز نیست. اگر بیماری خفیف مداوم وجود دارد (بیش از دو حمله در هفته)، کورتیکواستروئیدهای استنشاقی با دوز کم و یا آنتاگونیست لکوترین خوراکی یا تثبیتکننده ماست سل توصیه میشود. برای کسانی که حملات روزانه دارند، دوز بالاتر کورتیکواستروئیدهای استنشاقی استفاده میشود. در موارد تشدید متوسط یا شدید، کورتیکواستروئیدهای خوراکی به این درمان اضافه میشود.[۹]
اصلاح شیوههای زندگی
پرهیز از عوامل تحریککننده مسئلهای کلیدی در بهبود کنترل و جلوگیری از حملات است. شایعترین عوامل عبارتند از آلرژیزاها، دود (توتون و غیره)، آلودگی هوا، مسدودکنندههای غیرانتخابی بتا و غذاهای حاوی سولفیت.[۱۰۰][۱۰۱] سیگار کشیدن و دود دست دوم (دود غیرفعال) ممکن است تأثیر داروهایی مانند کورتیکواستروئیدها را کاهش دهد.[۱۰۲] اقدامات کنترل کنههای گرد و غبار، از جمله تصفیه هوا، مواد شیمیایی برای از بین بردن کنه، جارو کشیدن، روکش تشک و روشهای دیگر هیچ تأثیری بر علائم آسم ندارد.[۳۹]
داروها
داروهای مورد استفاده برای درمان آسم به دو دسته کلی تقسیم میشوند: داروهای با قدرت تسکین سریع که برای درمان علائم حاد استفاده میشوند؛ و داروهای کنترل دراز مدت که برای جلوگیری از تشدید بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.[۹۸]
با تأثیر سریع
- داروهای کوتاه اثر گیرندههای آدرنرژیک آگونیست بتا ۲ (SABA)، نظیر سالبوتامول ( آلبوترول USAN) خط اول درمان علائم آسم هستند.[۹]
- داروهای آنتیکلینرژیک مانند ایپراتروپیوم بروماید در هنگام استفاده به همراه داروهای SABA در کسانی که علایم متوسط یا شدید دارند، مزایای زیادی دارد.[۹] در صورت عدم تحمل SABA میتوان از گشادکنندههای برونش آنتیکلینرژیک استفاده نمود.[۷۱]
- آگونیستهای آدرنرژیک که داروهایی قدیمیتر و با قدرت انتخابی کمتر هستند مانند اپی نفرین استنشاقی اثربخشی مشابهی با داروهای SABA دارند.[۱۰۳] با این حال استفاده از آنها با توجه به نگرانی در مورد تحریک بیش از حد قلب توصیه نمیشود.[۱۰۴]
کنترل طولانی مدت
- بهطور کلی کورتیکواستروئیدها مؤثرترین درمان موجود برای کنترل طولانی مدت تلقی میشوند.[۹۸] انواع استنشاقی آن معمولاً در همه موارد بهجز بیماری شدید استفاده میشود، و در این حالتهای شدید ممکن است استفاده از کورتیکواستروئیدهای خوراکی نیز لازم باشد.[۹۸] معمولاً توصیه میشود که فرمولاسیونهای استنشاقی بسته به شدت علائم به صورت یک یا دو بار در روز استفاده شوند.[۱۰۵]
- آگونیست طولانیاثر گیرنده آدرنرژیک بتا (LABA) مانند سالمترول و فورموترول میتوانند حداقل در بزرگسالان و هنگامی که همراه با کورتیکواستروئیدهای استنشاقی تجویز میشوند، کنترل آسم را بهبود بخشند.[۱۰۶] مزیت مذکور برای کودکان قطعی نیست.[۱۰۶][۱۰۷] در صورت عدم استفاده این داروها به همراه استروئید، خطر عوارض جانبی شدیداً افزایش مییابد[۱۰۸] و حتی در صورت استفاده همراه با کورتیکواستروئیدها نیز ممکن است خطر اندکی بیشتر شود.[۱۰۹][۱۱۰]
- ممکن است داروهای آنتاگونیست لوکوترین (مانند مونتلوکاست و زافیرلوکاست) علاوه بر کورتیکواستروئیدهای استنشاقی و معمولاً همراه با LABA استفاده شوند.[۹۸] Evidence is insufficient to support use in acute exacerbations.[۱۱۱][۱۱۲] این داروها در کودکان زیر پنج سال، درمان تکمیلی مناسبی پس از کورتیکواستروئیدهای استنشاقی محسوب میشوند.[۱۱۳]
- داروهای تثبیت کننده ماست سل (مانند کرومولین سدیم) یکی دیگر از گزینههای جایگزین غیر ارجح برای کورتیکواستروئیدها محسوب میشوند.[۹۸]
روشهای استفاده داروها معمولاً بهصورت افشانه استنشاقی با دوز اندازهگیری شده (MDIS) به همراه یک فضاساز آسم و یا بهصورت پودر خشک استنشاقی ارائه میشود. فضاساز یک استوانه پلاستیکی است که دارو را با هوا مخلوط کرده و باعث میشود راحتتر بتوان یک دوز کامل دارو را دریافت کرد. همچنین میتوان از نبولایزر استفاده کرد. نبولایزرها و فضاسازها برای کسانی که دارای علائم خفیف تا متوسط هستند مؤثر میباشند با این حال شواهد کافی برای تعیین اینکه آیا تأثیری بر افراد دارای نشانههای شدید دارند یا خیر وجود ندارد.[۱۱۴]
عوارض جانبی استفاده طولانیمدت از کورتیکواستروئیدهای استنشاقی در دوزهای معمول با خطر جزئی عوارض جانبی همراه است.[۱۱۵] این خطرات عبارتند از ایجاد آب مروارید و کاهش خفیف قد.[۱۱۵][۱۱۶]
- در ماه می 2015 سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) داروی جدید آسم را که حاوی یک کورتیکواستروئید برای کاهش التهاب و ترکیبی به نام ویلانترول است، تایید کرد. این داروی جدید Breo Ellipta نام دارد و برای درمان بیماران مبتلا به آسم بالای 18 سال، روزی یک بار تجویز می شود.[۱۱۷]
=== سایر ===فیزیوتراپی تنفسی یکی از موثرترین راهای درمان در اسم خفیف تا متوسط است . وقتی آسم به داروهای معمول پاسخ نمیدهد، گزینههای دیگری هم برای کنترل اورژانسی و پیشگیری از تشدید آن وجود دارد. گزینههای دیگر کنترل اورژانسی عبارتند از:
- اکسیژن برای کاهش هیپوکسی اگر میزان اشباع از ۹۲٪ کمتر شود.[۱۱۸]
- مشخص شده است که تزریق داخل وریدی سولفات منیزیم زمانی که به همراه درمانهای دیگر در حملات شدید آسم حاد استفاده شود، دارای تأثیر گشادکنندگی برونش است.[۱۰][۱۱۹]
- هلیوکس مخلوطی از هلیوم و اکسیژن است و در حالات شدید که پاسخی مشاهده نشود میتوان امکان استفاده از آن را در نظر گرفت.[۱۰]
- شواهد کافی مربوط به تأثیر سالبوتامول داخل وریدی وجود ندارد و بنابراین فقط در موارد شدید از آن استفاده میشود.[۱۱۸]
- متیلزانتینها (نظیرتئوفیلین) قبلاً به طور گستردهای مورد استفاده قرار میگرفتند، اما اثرات بتا آگونیست استنشاقی را چندان افزایش نمیدادند.[۱۱۸] استفاده از آنها در موارد حاد محل مناقشه است.[۱۲۰]
- به لحاظ نظری در افرادی که در حال ایست تنفسی هستند و نیاز به لولهگذاری و تهویه مکانیکی دارند، بیهوشی انفکاکی با کتامین مفید است؛ با این حال، هیچگونه شواهد بالینی برای اثبات این مدعا وجود ندارد.[۱۲۱]
برای کسانی که مبتلا به آسم شدید و مداوم هستند و با استفاده از کورتیکواستروئیدهای استنشاقی و LABAها کنترل نمیشوند، استفاده از ترموپلاستی برونش بهعنوان یک گزینه مطرح است.[۱۲۲] این کار مستلزم دادن انرژی حرارتی کنترل شده به دیوار راه هوایی در طی یک سری برونکوسکوپی است.[۱۲۲] اگرچه این کار ممکن است دفعات تشدید بیماری را در چند ماه اول افزایش دهد، اما سپس این میزان کاهش مییابد. اطلاعاتی در مورد اثرات آن بعد از گذشت یک سال از درمان در دسترس نیست.[۱۲۳]
بهبود آسم در گرو بهبود تغذیه
موز: نتايج بررسي ها نشان مي دهد کودکان مبتلا به آسم که هفته اي يک بار موز مصرف مي کنند کمتر دچار خس خس سينه مي شوند.
عسل: خوردن روزانه عسل طبیعی باعث کمک به سینه و نرمی آن میشود.
شلغم: شلغم سينه را نرم میکند و برای آسم و سرماخوردگی سودمند است.
موسیر: موسیر مجاری تنفسی را ضد عفونی میکند. میتوانید آن را با ماست میل کنید.
زنجبیل: گیاه زنجبیل برای آسم بسیار سودمند است و درد سینه را کاهش میدهد یا کاملا از بین میبرد.
برنامه ریزی غذایی: مبتلایان آسم در تامین اکسیژن مورد نیاز بدن مشکل دارند و در آنسو بدن نیز در سوزاندن هیدروکربنهای انرژی زا با مشکل روبروست و در نهایت هیدروکربنهای نسوخته در بدن انباشت و تبدیل به چاقی میشود چاقی نیز بیماری آسم را تشدید میکند. مبتلایان به آسم میباید کالری دریافتی خود را محدود کنند تا از چاقی پیشگیری شود در کنار آن از مواد غذایی مغذی بیشتر استفاده کنند تا دچار فقر تغذیه نشوند. غذاهایی مغذی مانند: عسل طبیعی، تخم مرغ، شیر و ماست، میوها و سبزیجات، پیاز، سیر و موسیر، حبوبات، نان سبوس دار و غیره.
طب جایگزین
بسیاری از افراد مبتلا به آسم، درست همانند کسانی که دچار سایر اختلالات مزمن هستند از درمانهای جایگزین استفاده میکنند؛ نظرسنجیها نشان میدهد که حدود ۵۰٪ استفاده از این افراد از برخی از درمانهای غیرمتعارف استفاده میکنند.[۱۲۴][۱۲۵] دادههای کمی در اثبات تأثیر بسیاری از این درمانها وجود دارد. شواهد کافی برای اثبات تأثیر استفاده از ویتامین ث وجود ندارد.[۱۲۶] طب سوزنی برای درمان توصیه نمیشود زیرا شواهد کافی در اثبات تأیید ان در دست نیست.[۱۲۷][۱۲۸] هیچ شواهدی دال بر اینکه دستگاههای یونیزه کننده هوا علائم آسم را بهبود ببخشند و یا باعث عملکرد بهتر ریه شوند وجود ندارد؛ همین موضوع در مورد دستگاههای تولید یون مثبت و منفی صدق میکند.[۱۲۹]
شواهد کافی برای تأیید استفاده از "درمانهای دستی"، از جمله فعالیتهای استخواندرمانی، کایروپرکتیک، فیزیوتراپی و تنفس درمانی در درمان آسم وجود ندارد.[۱۳۰] استفاده از تکنیک تنفس بوتیکو برای کنترل تنفس عمیق و سریع ممکن است منجر به کاهش استفاده از داروها شود، با این حال هیچ تأثیری بر روی عملکرد ریه ندارد.[۹۹] به همین دلیل متخصصان احساس میکنند شواهد کافی برای تأیید استفاده از آن در دست نیست.[۱۲۷]
پیشآگهی
no data <100 100–150 150–200 200–250 250–300 300–350
|
350–400 400–450 450–500 500–550 550–600 >۶۰۰
|
به طور کلی پیشآگهی بیماری آسم مفید است، بهخصوص برای کودکان مبتلا به بیماری خفیف. .[۱۳۲] میزان مرگ و میر در چند دهه گذشته به علت شناخت بهتر و بهبود مراقبتها کاهش یافته است.[۱۳۳] این بیماری در سطح جهانی باعث ناتوانی متوسط یا شدید ۴/۱۹میلیون نفر تا سال ۲۰۰۴ شده بود (که ۱۶ میلیون آنها در کشورهای با درآمد کم و متوسط زندگی میکردند).[۱۳۴] از بین موارد آسم که در دوران کودکی تشخیص داده میشود، نیمی از افراد پس از یک دهه دیگر عوارض را از خود نشان نمیدهند.[۵۰] بازسازی مجرای هوایی مشاهده شده است، اما معلوم نیست که آیا این تغییرات زیانآور است یا مفید.[۱۳۵] به نظر میرسد درمان زودهنگام با کورتیکواستروئید از افت عملکرد ریه جلوگیری کرده و یا آن را بهبود دهد.[۱۳۶]
اپیدمیولوژی
no data <1% ۱-۲٪ ۲-۳٪ ۳-۴٪ ۴-۵٪ ۵-۶٪
|
۶-۷٪ ۷-۸٪ ۸-۱۰٪ ۱۰-۱۲٫۵٪ 12.۵–۱۵٪ >۱۵٪
|
در سال ۲۰۱۱، ۲۳۵-۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان به آسم مبتلا بودند،[۱۴][۱۵] و هر ساله حدود ۲۵۰،۰۰۰ نفر به خاطر این بیماری جان خود را از دست میدهند.[۱۶] میزان شیوع آن در میان کشورها متفاوت بوده و بین ۱ تا ۱۸٪ است.[۱۶] این بیماری در کشورهای پیشرفته شایعتر از کشورهای در حال توسعه است.[۱۶] به همین دلیل میزان آن در آسیا، اروپای شرقی و آفریقا کمتر است.[۴۱] در بین کشورهای توسعه یافته، این بیماری در کشورهای دارای اقتصاد ضعیفتر بیشتر است، در حالی که برعکس در بین کشورهای در حال توسعه، بیماری در کشورهای مرفهتر، شایعتر است.[۱۶] دلیل این مسئله نامشخص است.[۱۶] بیش از ۸۰٪ مرگ و میر در کشورهای با درآمد پایین و متوسط رخ میدهد.[۱۳۷]
گرچه آسم در پسران دو برابر دختران است،[۱۶] میزان بروز آسم شدید در هر دو یکسان میباشد[۱۳۸] در مقابل، زنان بالغ میزان آسم بیشتری را نسبت به مردان نشان میدهند[۱۶] و این بیماری در افراد جوان شایعتر از افراد مسن است.[۴۱]
نرخ جهانی آسم بین دهه ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۰۸ به طور قابل توجهی افزایش یافته است[۱۳۹][۱۴۰] و از دهه ۱۹۷۰ از آن بهعنوان یک مشکل عمده بهداشت عمومی یاد میشود.[۴۱] نرخ آسم در کشورهای توسعه یافته از اواسط دهه ۱۹۹۰ ثابت شده است و اخیراً نرخ آن بهطور عمده در کشورهای در حال توسعه افزایش یافته است.[۱۴۱] آسم حدود ۷٪ جمعیت ایالات متحده[۱۰۸] و ۵٪ از مردم بریتانیا را مبتلا نموده است.[۱۴۲] میزان ابتلا در کانادا، استرالیا و نیوزیلند حدود ۱۴-۱۵٪ است.[۱۴۳]
تاریخچه
آسم در مصر باستان شناخته شده بود و با نوشیدن مخلوطی از عود موسوم به کیفی مورد مداوا قرار میگرفت.[۱۴۴] این بیماری در حدود ۴۵۰ سال قبل از میلاد رسماً توسط بقراط به عنوان یک مشکل تنفسی خاص و با کلمه یونانی "نفس نفس زدن" نامگذاری شد که اساس نام امروزی آن را تشکیل میدهد.[۴۱] در ۲۰۰ سال قبل از میلاد، اعتقاد بر این بود که این بیماری دستکم تا حدودی به احساسات مربوط است.[۲۳]
در سال ۱۸۷۳، یکی از اولین مقالات در طب مدرن در مورد این موضوع کوشید پاتوفیزیولوژی این بیماری را شرح دهد، در حالی که مقالهای در سال ۱۸۷۲ به این نتیجه رسید بود که آسم را میتوان با مالیدن روغن کلروفرم به سینه درمان کرد.[۱۴۵][۱۴۶] درمان پزشکی در دهه ۱۸۸۰، شامل استفاده از دوز وریدی دارویی به نام پیلوکارپین بود.[۱۴۷] در سال ۱۸۸۶، اف. اچ. باسورث در خصوص ارتباط بین آسم و تب یونجه نظریهپردازی کرد.[۱۴۸] اپینفرین برای اولین بار در سال ۱۹۰۵ در درمان آسم بهکار گرفته شد.[۱۴۹] شروع استفاده از کورتیکواستروئیدهای خوراکی برای این بیماری در دهه ۱۹۵۰ آغاز شد، اما کورتیکواستروئیدها استنشاقی و آگونیستهای انتخابی کوتاه اثر بتا در دهه ۱۹۶۰ کاربرد گستردهای پیدا کرد.[۱۵۰][۱۵۱]
در طول دهههای ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰، آسم به عنوان یکی از هفت بیماری روانتنی مقدس شناخته شده بود. علت آن اغلب روانی دانسته میشد و درمان آن اغلب با استفاده از روانکاوی و سایر روشهای گفتاردرمانی صورت میگرفت.[۱۵۲] از آنجا که این روانکاوان خس خس ناشی از آسم را بهعنوان فریاد سرکوب شده کودک برای مادر خود تفسیر میکردند، درمان افسردگی برای افراد مبتلا به آسم را بسیار مهم میشمردند.[۱۵۲]
ادامه مطلب