به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
سوگند به فرشتگانى كه پى در پى فرستاده مىشوند، (1)
و آنها كه همچون تند باد حركت مىكنند، (2)
و سوگند به آنها كه (ابرها را) مىگسترانند، (3)
و آنها كه جدا مىكنند، (4)
و سوگند به آنها كه آيات بيدارگر (الهى) را (به انبيا) القا مىنمايند، (5)
براى اتمام حجت يا براى انذار، (6)
كه آنچه به شما (درباره قيامت) وعده داده مىشود، يقينا واقعشدنى است! (7)
در آن هنگام كه ستارگان محو و تاريك شوند، (8)
و (كرات) آسمان از هم بشكافند، (9)
و در آن زمان كه كوهها از جا كنده شوند، (10)
و در آن هنگام كه براى پيامبران (بمنظور اداى شهادت) تعيين وقت شود! (11)
(اين امر) براى چه روزى به تاخير افتاده؟ (12)
براى روز جدايى (حق از باطل)! (13)
تو چه مىدانى روز جدايى چيست! (14)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (15)
آيا ما اقوام (مجرم) نخستين را هلاك نكرديم؟! (16)
سپس ديگر (مجرمان) را به دنبال آنها مىفرستيم! (17)
(آرى) اين گونه با مجرمان رفتار مىكنيم! (18)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (19)
آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم، (20)
سپس آن را در قرارگاهى محفوظ و آماده قرار داديم، (21)
تا مدتى معين؟! (22)
ما قدرت بر اين كار داشتيم، پس ما قدرتمند خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است)! (23)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (24)
آيا زمين را مركز اجتماع انسانها قرار نداديم، (25)
هم در حال حياتشان و هم مرگشان؟! (26)
و در آن كوههاى استوار و بلندى قرار داديم، و آبى گوارا به شما نوشانديم! (27)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (28)
(در آن روز به آنها گفته مىشود:) بىدرنگ، به سوى همان چيزى كه پيوسته آن را تكذيب مىكرديد برويد! (29)
برويد به سوى سايه سه شاخه (دودهاى خفقانبار و آتشزا)! (30)
سايهاى كه نه آرامبخش است و نه از شعلههاى آتش جلوگيرى مىكند! (31)
شرارههايى از خود پرتاب مىكند مانند يك كاخ! (32)
گويى (در سرعت و كثرت) همچون شتران زردرنگى هستند (كه به هر سو پراكنده مىشوند)! (33)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (34)
امروز روزى است كه سخن نمىگويند (و قادر بر دفاع از خويشتن نيستند)، (35)
و به آنها اجازه داده نمىشود كه عذرخواهى كنند! (36)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (37)
(و به آنها گفته مىشود:) امروز همان روز جدايى (حق از باطل) است كه شما و پيشينيان را در آن جمع كردهايم! (38)
اگر چارهاى در برابر من (براى فرار از چنگال مجازات) داريد انجام دهيد! (39)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (40)
(در آن روز) پرهيزگاران در سايههاى (درختان بهشتى) و در ميان چشمهها قرار دارند، (41)
و ميوههايى از آنچه مايل باشند! (42)
بخوريد و بنوشيد گوارا، اينها در برابر اعمالى است كه انجام مىداديد! (43)
ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم! (44)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (45)
(و به مجرمان بگو:) بخوريد و بهره گيريد در اين مدت كم (از زندگى دنيا، ولى بدانيد عذاب الهى در انتظار شماست) چرا كه شما مجرميد! (46)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (47)
و هنگامى كه به آنها گفته شود ركوع كنيد ركوع نمىكنند! (48)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان! (49)
(و اگر آنها به اين قرآن ايمان نمىآورند) پس به كدام سخن بعد از آن ايمان مىآورند؟! (50)
ادامه مطلب
آيا زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود؟! (1)
ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم، و او را مىآزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم! (2)
ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس! (3)
ما براى كافران، زنجيرها و غلها و شعلههاى سوزان آتش آماده كردهايم! (4)
به يقين ابرار (و نيكان) از جامى مىنوشند كه با عطر خوشى آميخته است، (5)
از چشمهاى كه بندگان خاص خدا از آن مىنوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مىسازند! (6)
آنها به نذر خود وفا مىكنند، و از روزى كه شر و عذابش گسترده است مىترسند، (7)
و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسكين» و «يتيم» و «اسير» مىدهند! (8)
(و مىگويند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مىكنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم! (9)
ما از پروردگارمان خائفيم در آن روزى كه عبوس و سخت است! (10)
(بخاطر اين عقيده و عمل) خداوند آنان را از شر آن روز نگه مىدارد و آنها را مىپذيرد در حالى كه غرق شادى و سرورند! (11)
و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهاى حرير بهشتى را به آنها پاداش مىدهد! (12)
اين در حالى است كه در بهشت بر تختهاى زيبا تكيه كردهاند، نه آفتاب را در آنجا مىبينند و نه سرما را! (13)
و در حالى است كه سايههاى درختان بهشتى بر آنها فرو افتاده و چيدن ميوههايش بسيار آسان است! (14)
و در گرداگرد آنها ظرفهايى سيمين و قدحهايى بلورين مىگردانند (پر از بهترين غذاها و نوشيدنىها)، (15)
ظرفهاى بلورينى از نقره، كه آنها را به اندازه مناسب آماده كردهاند! (16)
و در آنجا از جامهايى سيراب مىشوند كه لبريز از شراب طهورى آميخته با زنجبيل است، (17)
از چشمهاى در بهشت كه نامش سلسبيل است! (18)
و بر گردشان (براى پذيرايى) نوجوانانى جاودانى مىگردند كه هرگاه آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريد پراكندهاند! (19)
و هنگامى كه آنجا را ببينى نعمتها و ملك عظيمى را مىبينى! (20)
بر اندام آنها ( بهشتيان) لباسهايى است از حرير نازك سبزرنگ، و از ديباى ضخيم، و با دستبندهايى از نقره آراستهاند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مىنوشاند! (21)
اين پاداش شماست، و سعى و تلاش شما مورد قدردانى است! (22)
مسلما ما قرآن را بر تو نازل كرديم! (23)
پس در (تبليغ و اجراى) حكم پروردگارت شكيبا (و با استقامت) باش، و از هيچ گنهكار يا كافرى از آنان اطاعت مكن! (24)
و نام پروردگارت را هر صبح و شام به ياد آور! (25)
و در شبانگاه براى او سجده كن، و مقدارى طولانى از شب، او را تسبيح گوى! (26)
آنها زندگى زودگذر دنيا را دوست دارند، در حالى كه روز سختى را پشت سر خود رها مىكنند! (27)
ما آنها را آفريديم و پيوندهاى وجودشان را محكم كرديم، و هر زمان بخواهيم جاى آنان را به گروه ديگرى مىدهيم! (28)
اين يك تذكر و يادآورى است، و هر كس بخواهد (با استفاده از آن) راهى به سوى پروردگارش برمىگزيند! (29)
و شما هيچ چيز را نمىخواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، خداوند دانا و حكيم بوده و هست! (30)
و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) در رحمت (وسيع) خود وارد مىكند، و براى ظالمان عذاب دردناكى آماده ساخته است! (31)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
سوگند به روز قيامت، (1)
و سوگند به (نفس لوامه و) وجدان بيدار و ملامتگر (كه رستاخيز حق است)! (2)
آيا انسان مىپندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟! (3)
آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب كنيم! (4)
(انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مىخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند! (5)
(از اين رو) مىپرسد: «قيامت كى خواهد بود»! (6)
(بگو:) در آن هنگام كه چشمها از شدت وحشت به گردش درآيد، (7)
و ماه بىنور گردد، (8)
و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند، (9)
آن روز انسان مىگويد: «راه فرار كجاست؟!» (10)
هرگز چنين نيست، راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد! (11)
آن روز قرارگاه نهايى تنها بسوى پروردگار تو است؛ (12)
و در آن روز انسان را از تمام كارهايى كه از پيش يا پس فرستاده آگاه مىكنند! (13)
بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است، (14)
هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهايى بتراشد! (15)
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن ( قرآن) حركت مده، (16)
چرا كه جمعكردن و خواندن آن بر عهده ماست! (17)
پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروى كن! (18)
سپس بيان و (توضيح) آن (نيز) بر عهده ماست! (19)
چنين نيست كه شما مىپنداريد (و دلايل معاد را كافى نمىدانيد)؛ بلكه شما دنياى زودگذر را دوست داريد (و هوسرانى بىقيد و شرط را)! (20)
و آخرت را رها مىكنيد! (21)
(آرى) در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است، (22)
و به پروردگارش مىنگرد! (23)
و در آن روز صورتهايى عبوس و در هم كشيده است، (24)
زيرا مىداند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مىشكند! (25)
چنين نيست (كه انسان مىپندارد! او ايمان نمىآورد) تا موقعى كه جان به گلوگاهش رسد، (26)
و گفته شود: «آيا كسى هست كه (اين بيمار را از مرگ) نجات دهد؟!» (27)
و به جدائى از دنيا يقين پيدا كند، (28)
و ساق پاها (از سختى جاندادن) به هم بپيچد! (29)
(آرى) در آن روز مسير همه بسوى (دادگاه) پروردگارت خواهد بود! (30)
(در آن روز گفته مىشود:) او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند، (31)
بلكه تكذيب كرد و روىگردان شد، (32)
سپس بسوى خانواده خود بازگشت در حالى كه متكبرانه قدم برمىداشت! (33)
(با اين اعمال) عذاب الهى براى تو شايستهتر است، شايستهتر! (34)
سپس عذاب الهى براى تو شايستهتر است، شايستهتر! (35)
آيا انسان گمان مىكند بىهدف رها مىشود؟! (36)
آيا او نطفهاى از منى كه در رحم ريخته مىشود نبود؟! (37)
سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، (38)
و از او دو زوج مرد و زن آفريد! (39)
آيا چنين كسى قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟! (40)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
اى جامه خواب به خود پيچيده (و در بستر آرميده)! (1)
برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده)، (2)
و پروردگارت را بزرگ بشمار، (3)
و لباست را پاك كن، (4)
و از پليدى دورى كن، (5)
و منت مگذار و فزونى مطلب، (6)
و بخاطر پروردگارت شكيبايى كن! (7)
هنگامى كه در «صور» دميده شود، (8)
آن روز، روز سختى است، (9)
و براى كافران آسان نيست! (10)
مرا با كسى كه او را خود به تنهايى آفريدهام واگذار! (11)
همان كسى كه براى او مال گستردهاى قرار دادم، (12)
و فرزندانى كه همواره نزد او (و در خدمت او) هستند، (13)
و وسايل زندگى را از هر نظر براى وى فراهم ساختم! (14)
باز هم طمع دارد كه بر او بيفزايم! (15)
هرگز چنين نخواهد شد؛ چرا كه او نسبت به آيات ما دشمنى مىورزد! (16)
و بزودى او را مجبور مىكنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مىافكنم)! (17)
او (براى مبارزه با قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت! (18)
مرگ بر او باد! چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد! (19)
باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشه شيطانى خود را) آماده نمود! (20)
سپس نگاهى افكند، (21)
بعد چهره درهم كشيد و عجولانه دست به كار شد؛ (22)
سپس پشت (به حق) كرد و تكبر ورزيد، (23)
و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! (24)
اين فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!» (25)
(اما) بزودى او را وارد سقر ( دوزخ) مىكنم! (26)
و تو نمىدانى «سقر» چيست! (27)
(آتشى است كه) نه چيزى را باقى مىگذارد و نه چيزى را رها مىسازد! (28)
پوست تن را بكلى دگرگون مىكند! (29)
نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدهاند! (30)
ماموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم تا اهل كتاب ( يهود و نصارى) يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل كتاب و مؤمنان (در حقانيت اين كتاب آسمانى) ترديد به خود راه ندهند، و بيماردلان و كافران بگويند: «خدا از اين توصيف چه منظورى دارد؟!» (آرى) اين گونه خداوند هر كس را بخواهد گمراه مىسازد و هر كس را بخواهد هدايت مىكند! و لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمىداند، و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست! (31)
اينچنين نيست كه آنها تصور مىكنند سوگند به ماه، (32)
و به شب، هنگامى كه (دامن برچيند و) پشت كند، (33)
و به صبح هنگامى كه چهره بگشايد، (34)
كه آن (حوادث هولناك قيامت) از مسائل مهم است! (35)
هشدار و انذارى است براى همه انسانها، (36)
براى كسانى از شما كه مىخواهند پيش افتند يا عقب بمانند ( بسوى هدايت و نيكى پيش روند يا نروند)! (37)
(آرى) هر كس در گرو اعمال خويش است، (38)
مگر «اصحاب يمين» (كه نامه اعمالشان را به نشانه ايمان و تقوايشان به دست راستشان مىدهند)! (39)
آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مىكنند... (40)
از مجرمان: (41)
چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» (42)
مىگويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، (43)
و اطعام مستمند نمىكرديم، (44)
و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم، (45)
و همواره روز جزا را انكار مىكرديم، (46)
تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد!» (47)
از اين رو شفاعت شفاعتكنندگان به حال آنها سودى نمىبخشد. (48)
چرا آنها از تذكر روى گردانند؟! (49)
گويى گورخرانى رميدهاند، (50)
كه از (مقابل) شيرى فرار كردهاند! (51)
بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانهاى (از سوى خدا) براى او فرستاده شود! (52)
چنين نيست كه آنان مىگويند، بلكه آنها از آخرت نمىترسند! (53)
چنين نيست كه آنها مىگويند، آن (قرآن) يك تذكر و يادآورى است! (54)
هر كس بخواهد از آن پند مىگيرد؛ (55)
و هيچ كس پند نمىگيرد مگر اينكه خدا بخواهد؛ او اهل تقوا و اهل آمرزش است! (56)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
اى جامه به خود پيچيده! (1)
شب را، جز كمى، بپاخيز! (2)
نيمى از شب را، يا كمى از آن كم كن، (3)
يا بر نصف آن بيفزا، و قرآن را با دقت و تامل بخوان؛ (4)
چرا كه ما بزودى سخنى سنگين به تو القا خواهيم كرد! (5)
مسلما نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامتتر است! (6)
و تو در روز تلاش مستمر و طولانى خواهى داشت! (7)
و نام پروردگارت را ياد كن و تنها به او دل ببند! (8)
همان پروردگار شرق و غرب كه معبودى جز او نيست، او را نگاهبان و وكيل خود انتخاب كن، (9)
و در برابر آنچه (دشمنان) مىگويند شكيبا باش و بطرزى شايسته از آنان دورى گزين! (10)
و مرا با تكذيبكنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را كمى مهلت ده، (11)
كه نزد ما غل و زنجيرها و (آتش) دوزخ است، (12)
و غذايى گلوگير، و عذابى دردناك، (13)
در آن روز كه زمين و كوهها سخت به لرزه درمىآيد، و كوهها (چنان درهم كوبيده مىشود كه) به شكل تودههايى از شن نرم درمىآيد! (14)
ما پيامبرى به سوى شما فرستاديم كه گواه بر شماست، همان گونه كه به سوى فرعون رسولى فرستاديم! (15)
(ولى) فرعون به مخالفت و نافرمانى آن رسول برخاست، و ما او را سخت مجازات كرديم! (16)
شما (نيز) اگر كافر شويد، چگونه خود را (از عذاب الهى) بر كنار مىداريد؟! در آن روز كه كودكان را پير مىكند، (17)
و آسمان از هم شكافته مىشود، و وعده او شدنى و حتمى است. (18)
اين هشدار و تذكرى است، پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمىگزيند! (19)
پروردگارت مىداند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مىخيزند؛ خداوند شب و روز را اندازهگيرى مىكند؛ او مىداند كه شما نمىتوانيد مقدار آن را (به دقت) اندازهگيرى كنيد (براى عبادت كردن)، پس شما را بخشيد؛ اكنون آنچه براى شما ميسر است قرآن بخوانيد او مىداند بزودى گروهى از شما بيمار مىشوند، و گروهى ديگر براى به دست آوردن فضل الهى (و كسب روزى) به سفر مىروند، و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مىكنند (و از تلاوت قرآن بازمىمانند)، پس به اندازهاى كه براى شما ممكن است از آن تلاوت كنيد و نماز را بر پا داريد و زكات بپردازيد و به خدا «قرض الحسنه» دهيد ( در راه او انفاق نماييد) و (بدانيد) آنچه را از كارهاى نيك براى خود از پيش مىفرستيد نزد خدا به بهترين وجه و بزرگترين پاداش خواهيد يافت؛ و از خدا آمرزش بطلبيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (20)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
بگو: به من وحى شده است كه جمعى از جن به سخنانم گوش فرادادهاند، سپس گفتهاند: «ما قرآن عجيبى شنيدهايم... (1)
كه به راه راست هدايت مىكند، پس ما به آن ايمان آوردهايم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرارنمىدهيم! (2)
و اينكه بلند است مقام باعظمت پروردگار ما، و او هرگز براى خود همسر و فرزندى انتخاب نكرده است! (3)
و اينكه سفيه ما (ابليس) درباره خداوند سخنان ناروا مىگفت! (4)
و اينكه ما گمان مىكرديم كه انس و جن هرگز بر خدا دروغ نمىبندند! (5)
و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مىبردند، و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيانشان مىشدند! (6)
و اينكه آنها گمان كردند -همانگونه كه شما گمان مىكرديد- كه خداوند هرگز كسى را (به نبوت )مبعوث نمىكند! (7)
و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم و همه را پر از محافظان قوى و تيرهاى شهاب يافتيم! (8)
و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مىنشستيم؛ اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مىيابد! (9)
و اينكه (با اين اوضاع) ما نمىدانيم آيا اراده شرى درباره اهل زمين شده يا پروردگارشان خواسته است آنان را هدايت كند؟! (10)
و اينكه در ميان ما، افرادى صالح و افرادى غير صالحند؛ و ما گروههاى متفاوتى هستيم! (11)
و اينكه ما يقين داريم هرگز نمىتوانيم بر اراده خداوند در زمين غالب شويم و نمىتوانيم از (پنجه قدرت) او بگريزيم! (12)
و اينكه ما هنگامى كه هدايت قرآن را شنيديم به آن ايمان آورديم؛ و هر كس به پروردگارش ايمان بياورد، نه از نقصان مىترسد و نه از ظلم! (13)
و اينكه گروهى از ما مسلمان و گروهى ظالمند؛ هر كس اسلام را اختيار كند راه راست را برگزيده است، (14)
و اما ظالمان آتشگيره و هيزم دوزخند! (15)
و اينكه اگر آنها ( جن و انس) در راه (ايمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سيرابشان مىكنيم! (16)
هدف اين است كه ما آنها را با اين نعمت فراوان بيازماييم؛ و هر كس از ياد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب شديد و فزايندهاى گرفتار مىسازد! (17)
و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد! (18)
و اينكه هنگامى كه بنده خدا ( محمد (ص)) به عبادت برمىخاست و او را مىخواند، گروهى پيرامون او بشدت ازدحام مىكردند!» (19)
بگو: «من تنها پروردگارم را مىخوانم و هيچ كس را شريك او قرار نمىدهم!» (20)
بگو: «من مالك زيان و هدايتى براى شما نيستم!» (21)
بگو: «(اگر من نيز بر خلاف فرمانش رفتار كنم) هيچ كس مرا در برابر او حمايت نمىكند و پناهگاهى جز او نمىيابم؛ (22)
تنها وظيفه من ابلاغ از سوى خدا و رساندن رسالات اوست؛ و هر كس نافرمانى خدا و رسولش كند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن مىمانند! (23)
(اين كار شكنى كفار همچنان ادامه مىيابد) تا آنچه را به آنها وعده داده شده ببينند؛ آنگاه مىدانند چه كسى ياورش ضعيفتر و جمعيتش كمتر است! (24)
بگو: «من نمىدانم آنچه به شما وعده داده شده نزديك است يا پروردگارم زمانى براى آن قرارمىدهد؟! (25)
داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمىسازد، (26)
مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مىدهد... (27)
تا بداند پيامبرانش رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ كردهاند؛ و او به آنچه نزد آنهاست احاطه دارد و همه چيز را احصار كرده است!» (28)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
ما نوح را به سوى قومش فرستاديم و گفتيم: «قوم خود را انذار كن پيش از آنكه عذاب دردناك به سراغشان آيد!» (1)
گفت: «اى قوم! من براى شما بيمدهنده آشكارى هستم، (2)
كه خدا را پرستش كنيد و از مخالفت او بپرهيزيد و مرا اطاعت نماييد! (3)
اگر چنين كنيد، خدا گناهانتان را مىآمرزد و تا زمان معينى شما را عمر مىدهد؛ زيرا هنگامى كه اجل الهى فرا رسد، تاخيرى نخواهد داشت اگر مىدانستيد!» (4)
(نوح) گفت: «پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (بسوى تو) دعوت كردم، (5)
اما دعوت من چيزى جز فرار از حق بر آنان نيفزود! (6)
و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه (ايمان بياورند و) تو آنها را بيامرزى، انگشتان خويش را در گوشهايشان قرار داده و لباسهايشان را بر خود پيچيدند، و در مخالفت اصرار ورزيدند و به شدت استكبار كردند! (7)
سپس من آنها را با صداى بلند (به اطاعت فرمان تو) دعوت كردم، (8)
سپس آشكارا و نهان (حقيقت توحيد و ايمان را) براى آنان بيان داشتم! (9)
به آنها گفتم: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است... (10)
تا بارانهاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد، (11)
و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار دهد! (12)
چرا شما براى خدا عظمت قائل نيستيد؟! (13)
در حالى كه شما را در مراحل مختلف آفريد (تا از نطفه به انسان كامل رسيديد)! (14)
آيا نمىدانيد چگونه خداوند هفت آسمان را يكى بالاى ديگرى آفريده است، (15)
و ماه را در ميان آسمانها مايه روشنايى، و خورشيد را چراغ فروزانى قرار داده است؟! (16)
و خداوند شما را همچون گياهى از زمين رويانيد، (17)
سپس شما را به همان زمين بازمىگرداند، و بار ديگر شما را خارج مىسازد! (18)
و خداوند زمين را براى شما فرش گستردهاى قرار داد... (19)
تا از راههاى وسيع و درههاى آن بگذريد (و به هر جا مىخواهيد برويد)!» (20)
نوح (بعد از نوميدى از هدايت آنان) گفت: «پروردگارا! آنها نافرمانى من كردند و از كسانى پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چيزى جز زيانكارى بر آنها نيفزوده است! (21)
و (اين رهبران گمراه) مكر عظيمى به كار بردند... (22)
و گفتند: دست از خدايان و بتهاى خود برنداريد (به خصوص) بتهاى «ود»، «سواع»، «يغوث»، سخللّهيعوق» و «نسر» را رها نكنيد! (23)
و آنها گروه بسيارى را گمراه كردند! خداوندا، ظالمان را جز ضلالت ميفزا!» (24)
(آرى، سرانجام) همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا ياورانى براى خود نيافتند! (25)
نوح گفت: «پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار! (26)
چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مىكنند و جز نسلى فاجر و كافر به وجود نمىآورند! (27)
پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و تمام كسانى را كه با ايمان وارد خانه من شدند، و جميع مردان و زنان باايمان را بيامرز؛ و ظالمان را جز هلاكت ميفزا!» (28)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
تقاضاكنندهاى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد! (1)
اين عذاب مخصوص كافران است، و هيچ كس نمىتواند آن را دفع كند، (2)
از سوى خداوند ذى المعارج ( خداوندى كه فرشتگانش بر آسمانها صعود و عروج مىكنند)! (3)
فرشتگان و روح ( فرشته مقرب خداوند) بسوى او عروج مىكنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است! (4)
پس صبر جميل پيشه كن، (5)
زيرا آنها آن روز را دور مىبينند، (6)
و ما آن را نزديك مىبينيم! (7)
همان روز كه آسمان همچون فلز گداخته مىشود، (8)
و كوهها مانند پشم رنگين متلاشى خواهد بود، (9)
و هيچ دوست صميمى سراغ دوستش را نمىگيرد! (10)
آنها را نشانشان مىدهند (ولى هر كس گرفتار كار خويشتن است)، چنان است كه گنهكار دوست مىدارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند، (11)
و همسر و برادرش را، (12)
و قبيلهاش را كه هميشه از او حمايت مىكرد، (13)
و همه مردم روى زمين را تا مايه نجاتش گردند؛ (14)
اما هرگز چنين نيست (كه با اينها بتوان نجات يافت، آرى) شعلههاى سوزان آتش است، (15)
دست و پاو پوست سر را مىكند و مىبرد! (16)
و كسانى را كه به فرمان خدا پشت كردند صدا مىزند، (17)
و (همچنين آنها كه) اموال را جمع و ذخيره كردند! (18)
به يقين انسان حريص و كمطاقت آفريده شده است، (19)
هنگامى كه بدى به او رسد بيتابى مىكند، (20)
و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع ديگران مىشود (و بخل مىورزد)، (21)
مگر نمازگزاران، (22)
آنها كه نمازها را پيوسته بجا مىآورند، (23)
و آنها كه در اموالشان حق معلومى است... (24)
براى تقاضاكننده و محروم، (25)
و آنها كه به روز جزا ايمان دارند، (26)
و آنها كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند، (27)
چرا كه هيچ كس از عذاب پروردگارش در امان نيست، (28)
و آنها كه دامان خويش را (از بىعفتى) حفظ مىكنند، (29)
جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند آميزش ندارند)، چرا كه در بهرهگيرى از اينها مورد سرزنش نخواهند بود! (30)
و هر كس جز اينها را طلب كند، متجاوز است! (31)
و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مىكنند، (32)
و آنها كه با اداى شهادتشان قيام مىنمايند، (33)
و آنها كه بر نماز مواظبت دارند، (34)
آنان در باغهاى بهشتى (پذيرايى و) گرامى داشته مىشوند. (35)
اين كافران را چه مىشود كه با سرعت نزد تو مىآيند... (36)
از راست و چپ، گروه گروه (و آرزوى بهشت دارند)! (37)
آيا هر يك از آنها (با اين اعمال زشتش) طمع دارد كه او را در بهشت پر نعمت الهى وارد كنند؟! (38)
هرگز چنين نيست؛ ما آنها را از آنچه خودشان مىدانند آفريدهايم! (39)
سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم... (40)
كه جاى آنان را به كسانى بدهيم كه از آنها بهترند؛ و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد! (41)
آنان را به حال خود واگذار تا در باطل خود فروروند و بازى كنند تا زمانى كه روز موعود خود را ملاقات نمايند! (42)
همان روز كه از قبرها بسرعت خارج مىشوند، گويى به سوى بتها مىدوند... (43)
در حالى كه چشمهايشان از شرم و وحشت به زير افتاده، و پردهاى از ذلت و خوارى آنها را پوشانده است! اين همان روزى است كه به آنها وعده داده مىشد! (44)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(روز رستاخيز) روزى است كه مسلما واقع مىشود! (1)
چه روز واقع شدنى! (2)
و تو چه مىدانى آن روز واقع شدنى چيست؟! (3)
قوم «ثمود» و «عاد» عذاب كوبنده الهى را انكار كردند (و نتيجه شومش را ديدند)! (4)
اما قوم «ثمود» با عذابى سركش هلاك شدند! (5)
و اما قوم «عاد» با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند، (6)
(خداوند) اين تندباد بنيانكن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلط ساخت، (و اگر آنجا بودى) مىديدى كه آن قوم همچون تنههاى پوسيده و تو خالى درختان نخل در ميان اين تند باد روى زمين افتاده و هلاك شدهاند! (7)
آيا كسى از آنها را باقى مىبينى؟! (8)
و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و همچنين اهل شهرهاى زير و رو شده (قوم لوط) مرتكب گناهان بزرگ شدند، (9)
و با فرستاده پروردگارشان مخالفت كردند؛ و خداوند (نيز) آنها را به عذاب شديدى گرفتار ساخت! (10)
و هنگامى كه آب طغيان كرد، ما شما را سوار بر كشتى كرديم، (11)
تا آن را وسيله تذكرى براى شما قرار دهيم و گوشهاى شنوا آن را دريابد و بفهمد. (12)
به محض اينكه يك بار در «صور» دميده شود، (13)
و زمين و كوهها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، (14)
در آن روز «واقعه عظيم» روى مىدهد، (15)
و آسمان از هم مىشكافد و سست مىگردد و فرومىريزد! (16)
فرشتگان در اطراف آسمان قرارمىگيرند (و براى انجام ماموريتها آماده مىشوند)؛ و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل مىكنند! (17)
در آن روز همگى به پيشگاه خدا عرضه مىشويد و چيزى از كارهاى شما پنهان نمىماند! (18)
پس كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدت شادى و مباهات) فرياد مىزند كه: «(اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد! (19)
من يقين داشتم كه (قيامتى در كار است و) به حساب اعمالم مىرسم!» (20)
او در يك زندگى (كاملا) رضايتبخش قرار خواهد داشت، (21)
در بهشتى عالى، (22)
كه ميوه هايش در دسترس است! (23)
(و به آنان گفته مىشود:) بخوريد و بياشاميد گوارا در برابر اعمالى كه در ايام گذشته انجام داديد! (24)
اما كسى كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند مىگويد: «اى كاش هرگز نامه اعمالم را به من نمىدادند. (25)
و نمىدانستم حساب من چيست! (26)
اى كاش مرگم فرا مىرسيد! (27)
مال و ثروتم هرگز مرا بىنياز نكرد، (28)
قدرت من نيز از دست رفت!» (29)
او را بگيريد و دربند و زنجيرش كنيد! (30)
سپس او را در دوزخ بيفكنيد! (31)
بعد او را به زنجيرى كه هفتاد ذراع است ببنديد؛ (32)
چرا كه او هرگز به خداوند بزرگ ايمان نمىآورد، (33)
و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشويق نمىنمود؛ (34)
از اين رو امروز هم در اينجا يار مهربانى ندارد، (35)
و نه طعامى، جز از چرك و خون! (36)
غذايى كه جز خطاكاران آن را نمىخورند! (37)
سوگند به آنچه مىبينيد، (38)
و آنچه نمىبينيد، (39)
كه اين قرآن گفتار رسول بزرگوارى است، (40)
و گفته شاعرى نيست، اما كمتر ايمان مىآوريد! (41)
و نه گفته كاهنى، هر چند كمتر متذكر مىشويد! (42)
كلامى است كه از سوى پروردگار عالميان نازل شده است! (43)
اگر او سخنى دروغ بر ما مىبست، (44)
ما او را با قدرت مىگرفتيم، (45)
سپس رگ قلبش را قطع مىكرديم، (46)
و هيچ كس از شما نمىتوانست از (مجازات) او مانع شود! (47)
و آن مسلما تذكرى براى پرهيزگاران است! (48)
و ما مىدانيم كه بعضى از شما (آن را) تكذيب مىكنيد! (49)
و آن مايه حسرت كافران است! (50)
و آن يقين خالص است! (51)
حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى! (52)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
ن، سوگند به قلم و آنچه مينويسند، (1)
كه به نعمت پروردگارت تو مجنون نيستى، (2)
و براى تو پاداشى عظيم و هميشگى است! (3)
و تو اخلاق عظيم و برجستهاى دارى! (4)
و بزودى تو مىبينى و آنان نيز مىبينند، (5)
كه كدام يك از شما مجنونند! (6)
پروردگارت بهتر از هر كس مىداند چه كسى از راه او گمراه شده، و هدايتيافتگان را نيز بهتر مىشناسد! (7)
حال كه چنين است از تكذيبكنندگان اطاعت مكن! (8)
آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها (هم) نرمش نشان دهند (نرمشى توام با انحراف از مسير حق)! (9)
و از كسى كه بسيار سوگند ياد مىكند و پست است اطاعت مكن، (10)
كسى كه بسيار عيبجوست و به سخن چينى آمد و شد مىكند، (11)
و بسيار مانع كار خير، و متجاوز و گناهكار است؛ (12)
علاوه بر اينها كينه توز و پرخور و خشن و بدنام است! (13)
مبادا بخاطر اينكه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پيروى كنى)! (14)
هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مىشود مىگويد: «اينها افسانههاى خرافى پيشينيان است! سذللّه (15)
(ولى) ما بزودى بر بينى او علامت و داغ ننگ مىنهيم! (16)
ما آنها را آزموديم، همان گونه كه «صاحبان باغ» را آزمايش كرديم، هنگامى كه سوگند ياد كردند كه ميوههاى باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچينند. (17)
و هيچ از آن استثنا نكنند؛ (18)
اما عذابى فراگير (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالى كه همه در خواب بودند، (19)
و آن باغ سرسبز همچون شب سياه و ظلمانى شد! (20)
صبحگاهان يكديگر را صدا زدند، (21)
كه بسوى كشتزار و باغ خود حركت كنيد اگر قصد چيدن ميوهها را داريد! (22)
آنها حركت كردند در حالى كه آهسته با هم مىگفتند:» (23)
«مواظب باشيد امروز حتى يك فقير وارد بر شما نشود!» (24)
(آرى) آنها صبحگاهان تصميم داشتند كه با قدرت از مستمندان جلوگيرى كنند. (25)
هنگامى كه (وارد باغ شدند و) آن را ديدند گفتند: «حقا» ما گمراهيم! (26)
(آرى، همه چيز از دست ما رفته) بلكه ما محروميم!» (27)
يكى از آنها كه از همه عاقلتر بود گفت: «آيا به شما نگفتم چرا تسبيح خدا نمىگوييد؟! (28)
گفتند: «منزه است پروردگار ما، مسلما ما ظالم بوديم!» (29)
سپس روبه يكديگر كرده به ملامت هم پرداختند، (30)
(و فريادشان بلند شد) گفتند: «واى بر ما كه طغيانگر بوديم! (31)
اميدواريم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن به جاى آن به ما بدهد، چرا كه ما به او علاقهمنديم!» (32)
اين گونه است عذاب (خداوند در دنيا)، و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر مىدانستند! (33)
مسلما براى پرهيزگاران نزد پروردگارشان باغهاى پر نعمت بهشت است! (34)
آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مىدهيم؟! (35)
شما را چه مىشود؟! چگونه داورى مىكنيد؟! (36)
آيا كتابى داريد كه از آن درس مىخوانيد... (37)
كه آنچه را شما انتخاب مىكنيد از آن شماست؟! (38)
يا اينكه عهد و پيمان مؤكد و مستمرى تا روز قيامت بر ما داريد كه هر چه را حكم كنيد براى شما باشد؟! (39)
از آنها بپرس كدام يك از آنان چنين چيزى را تضمين مىكند؟! (40)
يا اينكه معبودانى دارند كه آنها را شريك خدا قرار دادهاند (و براى آنان شفاعت مىكنند)؟! اگر راست مىگويند معبودان خود را بياورند! (41)
(به خاطر بياوريد) روزى را كه ساق پاها (از وحشت) برهنه مىگردد و دعوت به سجود مىشوند، اما نمىتوانند (سجود كنند). (42)
اين در حالى است كه چشمهايشان (از شدت شرمسارى) به زير افتاده، و ذلت و خوارى وجودشان را فراگرفته؛ آنها پيش از اين دعوت به سجود مىشدند در حالى كه سالم بودند (ولى امروز ديگر توانايى آن را ندارند)! (43)
اكنون مرا با آنها كه اين سخن را تكذيب مىكنند واگذار! ما آنان را از آنجا كه نمىدانند به تدريج به سوى عذاب پيش مىبريم. (44)
و به آنها مهلت (بازگشت) مىدهم؛ چرا كه نقشههاى من محكم و دقيق است! (45)
يا اينكه تو از آنها مزدى مىطلبى كه پرداختش براى آنها سنگين است؟! (46)
يا اسرار غيب نزد آنهاست و آن را مىنويسند (و به يكديگر مىدهند)؟! (47)
اكنون كه چنين است صبر كن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهى ( يونس) مباش (كه در تقاضاى مجازات قومش عجله كرد و گرفتار مجازات ترك اولى شد) در آن زمان كه با نهايت اندوه خدا را خواند. (48)
و اگر رحمت خدا به ياريش نيامده بود، (از شكم ماهى) بيرون افكنده مىشد در حالى كه نكوهيده بود! (49)
ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحان قرار داد! (50)
نزديك است كافران هنگامى كه آيات قرآن را مىشنوند با چشمزخم خود تو را از بين ببرند، و مىگويند: «او ديوانه است!» (51)
در حالى كه اين (قرآن) جز مايه بيدارى براى جهانيان نيست! (52)
ادامه مطلب