تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:31 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

سوگند به فرشتگانى كه پى در پى فرستاده مى‏شوند، (1)

و آنها كه همچون تند باد حركت مى‏كنند، (2)

و سوگند به آنها كه (ابرها را) مى‏گسترانند، (3)

و آنها كه جدا مى‏كنند، (4)

و سوگند به آنها كه آيات بيدارگر (الهى) را (به انبيا) القا مى‏نمايند، (5)

براى اتمام حجت يا براى انذار، (6)

كه آنچه به شما (درباره قيامت) وعده داده مى‏شود، يقينا واقع‏شدنى است! (7)

در آن هنگام كه ستارگان محو و تاريك شوند، (8)

و (كرات) آسمان از هم بشكافند، (9)

و در آن زمان كه كوه‏ها از جا كنده شوند، (10)

و در آن هنگام كه براى پيامبران (بمنظور اداى شهادت) تعيين وقت شود! (11)

(اين امر) براى چه روزى به تاخير افتاده؟ (12)

براى روز جدايى (حق از باطل)! (13)

تو چه مى‏دانى روز جدايى چيست! (14)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (15)

آيا ما اقوام (مجرم) نخستين را هلاك نكرديم؟! (16)

سپس ديگر (مجرمان) را به دنبال آنها مى‏فرستيم! (17)

(آرى) اين گونه با مجرمان رفتار مى‏كنيم! (18)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (19)

آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم، (20)

سپس آن را در قرارگاهى محفوظ و آماده قرار داديم، (21)

تا مدتى معين؟! (22)

ما قدرت بر اين كار داشتيم، پس ما قدرتمند خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است)! (23)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (24)

آيا زمين را مركز اجتماع انسانها قرار نداديم، (25)

هم در حال حياتشان و هم مرگشان؟! (26)

و در آن كوه‏هاى استوار و بلندى قرار داديم، و آبى گوارا به شما نوشانديم! (27)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (28)

(در آن روز به آنها گفته مى‏شود:) بى‏درنگ، به سوى همان چيزى كه پيوسته آن را تكذيب مى‏كرديد برويد! (29)

برويد به سوى سايه سه شاخه (دودهاى خفقان‏بار و آتش‏زا)! (30)

سايه‏اى كه نه آرامبخش است و نه از شعله‏هاى آتش جلوگيرى مى‏كند! (31)

شراره‏هايى از خود پرتاب مى‏كند مانند يك كاخ! (32)

گويى (در سرعت و كثرت) همچون شتران زردرنگى هستند (كه به هر سو پراكنده مى‏شوند)! (33)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (34)

امروز روزى است كه سخن نمى‏گويند (و قادر بر دفاع از خويشتن نيستند)، (35)

و به آنها اجازه داده نمى‏شود كه عذرخواهى كنند! (36)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (37)

(و به آنها گفته مى‏شود:) امروز همان روز جدايى (حق از باطل) است كه شما و پيشينيان را در آن جمع كرده‏ايم! (38)

اگر چاره‏اى در برابر من (براى فرار از چنگال مجازات) داريد انجام دهيد! (39)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (40)

(در آن روز) پرهيزگاران در سايه‏هاى (درختان بهشتى) و در ميان چشمه‏ها قرار دارند، (41)

و ميوه‏هايى از آنچه مايل باشند! (42)

بخوريد و بنوشيد گوارا، اينها در برابر اعمالى است كه انجام مى‏داديد! (43)

ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم! (44)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (45)

(و به مجرمان بگو:) بخوريد و بهره گيريد در اين مدت كم (از زندگى دنيا، ولى بدانيد عذاب الهى در انتظار شماست) چرا كه شما مجرميد! (46)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (47)

و هنگامى كه به آنها گفته شود ركوع كنيد ركوع نمى‏كنند! (48)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (49)

(و اگر آنها به اين قرآن ايمان نمى‏آورند) پس به كدام سخن بعد از آن ايمان مى‏آورند؟! (50)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:31 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

ه نام خداوند بخشنده بخشايشگر

آيا زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود؟! (1)

ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم، و او را مى‏آزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم! (2)

ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس! (3)

ما براى كافران، زنجيرها و غلها و شعله‏هاى سوزان آتش آماده كرده‏ايم! (4)

به يقين ابرار (و نيكان) از جامى مى‏نوشند كه با عطر خوشى آميخته است، (5)

از چشمه‏اى كه بندگان خاص خدا از آن مى‏نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مى‏سازند! (6)

آنها به نذر خود وفا مى‏كنند، و از روزى كه شر و عذابش گسترده است مى‏ترسند، (7)

و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسكين‏» و «يتيم‏» و «اسير» مى‏دهند! (8)

(و مى‏گويند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى‏كنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهيم! (9)

ما از پروردگارمان خائفيم در آن روزى كه عبوس و سخت است! (10)

(بخاطر اين عقيده و عمل) خداوند آنان را از شر آن روز نگه مى‏دارد و آنها را مى‏پذيرد در حالى كه غرق شادى و سرورند! (11)

و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهاى حرير بهشتى را به آنها پاداش مى‏دهد! (12)

اين در حالى است كه در بهشت بر تختهاى زيبا تكيه كرده‏اند، نه آفتاب را در آنجا مى‏بينند و نه سرما را! (13)

و در حالى است كه سايه‏هاى درختان بهشتى بر آنها فرو افتاده و چيدن ميوه‏هايش بسيار آسان است! (14)

و در گرداگرد آنها ظرفهايى سيمين و قدحهايى بلورين مى‏گردانند (پر از بهترين غذاها و نوشيدنى‏ها)، (15)

ظرفهاى بلورينى از نقره، كه آنها را به اندازه مناسب آماده كرده‏اند! (16)

و در آنجا از جامهايى سيراب مى‏شوند كه لبريز از شراب طهورى آميخته با زنجبيل است، (17)

از چشمه‏اى در بهشت كه نامش سلسبيل است! (18)

و بر گردشان (براى پذيرايى) نوجوانانى جاودانى مى‏گردند كه هرگاه آنها را ببينى گمان مى‏كنى مرواريد پراكنده‏اند! (19)

و هنگامى كه آنجا را ببينى نعمتها و ملك عظيمى را مى‏بينى! (20)

بر اندام آنها ( بهشتيان) لباسهايى است از حرير نازك سبزرنگ، و از ديباى ضخيم، و با دستبندهايى از نقره آراسته‏اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مى‏نوشاند! (21)

اين پاداش شماست، و سعى و تلاش شما مورد قدردانى است! (22)

مسلما ما قرآن را بر تو نازل كرديم! (23)

پس در (تبليغ و اجراى) حكم پروردگارت شكيبا (و با استقامت) باش، و از هيچ گنهكار يا كافرى از آنان اطاعت مكن! (24)

و نام پروردگارت را هر صبح و شام به ياد آور! (25)

و در شبانگاه براى او سجده كن، و مقدارى طولانى از شب، او را تسبيح گوى! (26)

آنها زندگى زودگذر دنيا را دوست دارند، در حالى كه روز سختى را پشت سر خود رها مى‏كنند! (27)

ما آنها را آفريديم و پيوندهاى وجودشان را محكم كرديم، و هر زمان بخواهيم جاى آنان را به گروه ديگرى مى‏دهيم! (28)

اين يك تذكر و يادآورى است، و هر كس بخواهد (با استفاده از آن) راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (29)

و شما هيچ چيز را نمى‏خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، خداوند دانا و حكيم بوده و هست! (30)

و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) در رحمت (وسيع) خود وارد مى‏كند، و براى ظالمان عذاب دردناكى آماده ساخته است! (31)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:30 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

سوگند به روز قيامت، (1)

و سوگند به (نفس لوامه و) وجدان بيدار و ملامتگر (كه رستاخيز حق است)! (2)

آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟! (3)

آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب كنيم! (4)

(انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مى‏خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند! (5)

(از اين رو) مى‏پرسد: «قيامت كى خواهد بود»! (6)

(بگو:) در آن هنگام كه چشمها از شدت وحشت به گردش درآيد، (7)

و ماه بى‏نور گردد، (8)

و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند، (9)

آن روز انسان مى‏گويد: «راه فرار كجاست؟!» (10)

هرگز چنين نيست، راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد! (11)

آن روز قرارگاه نهايى تنها بسوى پروردگار تو است؛ (12)

و در آن روز انسان را از تمام كارهايى كه از پيش يا پس فرستاده آگاه مى‏كنند! (13)

بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است، (14)

هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهايى بتراشد! (15)

زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن ( قرآن) حركت مده، (16)

چرا كه جمع‏كردن و خواندن آن بر عهده ماست! (17)

پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروى كن! (18)

سپس بيان و (توضيح) آن (نيز) بر عهده ماست! (19)

چنين نيست كه شما مى‏پنداريد (و دلايل معاد را كافى نمى‏دانيد)؛ بلكه شما دنياى زودگذر را دوست داريد (و هوسرانى بى‏قيد و شرط را)! (20)

و آخرت را رها مى‏كنيد! (21)

(آرى) در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است، (22)

و به پروردگارش مى‏نگرد! (23)

و در آن روز صورتهايى عبوس و در هم كشيده است، (24)

زيرا مى‏داند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مى‏شكند! (25)

چنين نيست (كه انسان مى‏پندارد! او ايمان نمى‏آورد) تا موقعى كه جان به گلوگاهش رسد، (26)

و گفته شود: «آيا كسى هست كه (اين بيمار را از مرگ) نجات دهد؟!» (27)

و به جدائى از دنيا يقين پيدا كند، (28)

و ساق پاها (از سختى جان‏دادن) به هم بپيچد! (29)

(آرى) در آن روز مسير همه بسوى (دادگاه) پروردگارت خواهد بود! (30)

(در آن روز گفته مى‏شود:) او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند، (31)

بلكه تكذيب كرد و روى‏گردان شد، (32)

سپس بسوى خانواده خود بازگشت در حالى كه متكبرانه قدم برمى‏داشت! (33)

(با اين اعمال) عذاب الهى براى تو شايسته‏تر است، شايسته‏تر! (34)

سپس عذاب الهى براى تو شايسته‏تر است، شايسته‏تر! (35)

آيا انسان گمان مى‏كند بى‏هدف رها مى‏شود؟! (36)

آيا او نطفه‏اى از منى كه در رحم ريخته مى‏شود نبود؟! (37)

سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، (38)

و از او دو زوج مرد و زن آفريد! (39)

آيا چنين كسى قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟! (40)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:30 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

اى جامه خواب به خود پيچيده (و در بستر آرميده)! (1)

برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده)، (2)

و پروردگارت را بزرگ بشمار، (3)

و لباست را پاك كن، (4)

و از پليدى دورى كن، (5)

و منت مگذار و فزونى مطلب، (6)

و بخاطر پروردگارت شكيبايى كن! (7)

هنگامى كه در «صور» دميده شود، (8)

آن روز، روز سختى است، (9)

و براى كافران آسان نيست! (10)

مرا با كسى كه او را خود به تنهايى آفريده‏ام واگذار! (11)

همان كسى كه براى او مال گسترده‏اى قرار دادم، (12)

و فرزندانى كه همواره نزد او (و در خدمت او) هستند، (13)

و وسايل زندگى را از هر نظر براى وى فراهم ساختم! (14)

باز هم طمع دارد كه بر او بيفزايم! (15)

هرگز چنين نخواهد شد؛ چرا كه او نسبت به آيات ما دشمنى مى‏ورزد! (16)

و بزودى او را مجبور مى‏كنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مى‏افكنم)! (17)

او (براى مبارزه با قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت! (18)

مرگ بر او باد! چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد! (19)

باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشه شيطانى خود را) آماده نمود! (20)

سپس نگاهى افكند، (21)

بعد چهره درهم كشيد و عجولانه دست به كار شد؛ (22)

سپس پشت (به حق) كرد و تكبر ورزيد، (23)

و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! (24)

اين فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!» (25)

(اما) بزودى او را وارد سقر ( دوزخ) مى‏كنم! (26)

و تو نمى‏دانى «سقر» چيست! (27)

(آتشى است كه) نه چيزى را باقى مى‏گذارد و نه چيزى را رها مى‏سازد! (28)

پوست تن را بكلى دگرگون مى‏كند! (29)

نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده‏اند! (30)

ماموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم تا اهل كتاب ( يهود و نصارى) يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل كتاب و مؤمنان (در حقانيت اين كتاب آسمانى) ترديد به خود راه ندهند، و بيماردلان و كافران بگويند: «خدا از اين توصيف چه منظورى دارد؟!» (آرى) اين گونه خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى‏سازد و هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند! و لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمى‏داند، و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست! (31)

اينچنين نيست كه آنها تصور مى‏كنند سوگند به ماه، (32)

و به شب، هنگامى كه (دامن برچيند و) پشت كند، (33)

و به صبح هنگامى كه چهره بگشايد، (34)

كه آن (حوادث هولناك قيامت) از مسائل مهم است! (35)

هشدار و انذارى است براى همه انسانها، (36)

براى كسانى از شما كه مى‏خواهند پيش افتند يا عقب بمانند ( بسوى هدايت و نيكى پيش روند يا نروند)! (37)

(آرى) هر كس در گرو اعمال خويش است، (38)

مگر «اصحاب يمين‏» (كه نامه اعمالشان را به نشانه ايمان و تقوايشان به دست راستشان مى‏دهند)! (39)

آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى‏كنند... (40)

از مجرمان: (41)

چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» (42)

مى‏گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، (43)

و اطعام مستمند نمى‏كرديم، (44)

و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم، (45)

و همواره روز جزا را انكار مى‏كرديم، (46)

تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد!» (47)

از اين رو شفاعت شفاعت‏كنندگان به حال آنها سودى نمى‏بخشد. (48)

چرا آنها از تذكر روى گردانند؟! (49)

گويى گورخرانى رميده‏اند، (50)

كه از (مقابل) شيرى فرار كرده‏اند! (51)

بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏اى (از سوى خدا) براى او فرستاده شود! (52)

چنين نيست كه آنان مى‏گويند، بلكه آنها از آخرت نمى‏ترسند! (53)

چنين نيست كه آنها مى‏گويند، آن (قرآن) يك تذكر و يادآورى است! (54)

هر كس بخواهد از آن پند مى‏گيرد؛ (55)

و هيچ كس پند نمى‏گيرد مگر اينكه خدا بخواهد؛ او اهل تقوا و اهل آمرزش است! (56)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:29 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

اى جامه به خود پيچيده! (1)

شب را، جز كمى، بپاخيز! (2)

نيمى از شب را، يا كمى از آن كم كن، (3)

يا بر نصف آن بيفزا، و قرآن را با دقت و تامل بخوان؛ (4)

چرا كه ما بزودى سخنى سنگين به تو القا خواهيم كرد! (5)

مسلما نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‏تر است! (6)

و تو در روز تلاش مستمر و طولانى خواهى داشت! (7)

و نام پروردگارت را ياد كن و تنها به او دل ببند! (8)

همان پروردگار شرق و غرب كه معبودى جز او نيست، او را نگاهبان و وكيل خود انتخاب كن، (9)

و در برابر آنچه (دشمنان) مى‏گويند شكيبا باش و بطرزى شايسته از آنان دورى گزين! (10)

و مرا با تكذيب‏كنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را كمى مهلت ده، (11)

كه نزد ما غل و زنجيرها و (آتش) دوزخ است، (12)

و غذايى گلوگير، و عذابى دردناك، (13)

در آن روز كه زمين و كوه‏ها سخت به لرزه درمى‏آيد، و كوه‏ها (چنان درهم كوبيده مى‏شود كه) به شكل توده‏هايى از شن نرم درمى‏آيد! (14)

ما پيامبرى به سوى شما فرستاديم كه گواه بر شماست، همان گونه كه به سوى فرعون رسولى فرستاديم! (15)

(ولى) فرعون به مخالفت و نافرمانى آن رسول برخاست، و ما او را سخت مجازات كرديم! (16)

شما (نيز) اگر كافر شويد، چگونه خود را (از عذاب الهى) بر كنار مى‏داريد؟! در آن روز كه كودكان را پير مى‏كند، (17)

و آسمان از هم شكافته مى‏شود، و وعده او شدنى و حتمى است. (18)

اين هشدار و تذكرى است، پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (19)

پروردگارت مى‏داند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مى‏خيزند؛ خداوند شب و روز را اندازه‏گيرى مى‏كند؛ او مى‏داند كه شما نمى‏توانيد مقدار آن را (به دقت) اندازه‏گيرى كنيد (براى عبادت كردن)، پس شما را بخشيد؛ اكنون آنچه براى شما ميسر است قرآن بخوانيد او مى‏داند بزودى گروهى از شما بيمار مى‏شوند، و گروهى ديگر براى به دست آوردن فضل الهى (و كسب روزى) به سفر مى‏روند، و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مى‏كنند (و از تلاوت قرآن بازمى‏مانند)، پس به اندازه‏اى كه براى شما ممكن است از آن تلاوت كنيد و نماز را بر پا داريد و زكات بپردازيد و به خدا «قرض الحسنه‏» دهيد ( در راه او انفاق نماييد) و (بدانيد) آنچه را از كارهاى نيك براى خود از پيش مى‏فرستيد نزد خدا به بهترين وجه و بزرگترين پاداش خواهيد يافت؛ و از خدا آمرزش بطلبيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (20)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:29 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

بگو: به من وحى شده است كه جمعى از جن به سخنانم گوش فراداده‏اند، سپس گفته‏اند: «ما قرآن عجيبى شنيده‏ايم... (1)

كه به راه راست هدايت مى‏كند، پس ما به آن ايمان آورده‏ايم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرارنمى‏دهيم! (2)

و اينكه بلند است مقام باعظمت پروردگار ما، و او هرگز براى خود همسر و فرزندى انتخاب نكرده است! (3)

و اينكه سفيه ما (ابليس) درباره خداوند سخنان ناروا مى‏گفت! (4)

و اينكه ما گمان مى‏كرديم كه انس و جن هرگز بر خدا دروغ نمى‏بندند! (5)

و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مى‏بردند، و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيانشان مى‏شدند! (6)

و اينكه آنها گمان كردند -همان‏گونه كه شما گمان مى‏كرديد- كه خداوند هرگز كسى را (به نبوت )مبعوث نمى‏كند! (7)

و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم و همه را پر از محافظان قوى و تيرهاى شهاب يافتيم! (8)

و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مى‏نشستيم؛ اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مى‏يابد! (9)

و اينكه (با اين اوضاع) ما نمى‏دانيم آيا اراده شرى درباره اهل زمين شده يا پروردگارشان خواسته است آنان را هدايت كند؟! (10)

و اينكه در ميان ما، افرادى صالح و افرادى غير صالحند؛ و ما گروه‏هاى متفاوتى هستيم! (11)

و اينكه ما يقين داريم هرگز نمى‏توانيم بر اراده خداوند در زمين غالب شويم و نمى‏توانيم از (پنجه قدرت) او بگريزيم! (12)

و اينكه ما هنگامى كه هدايت قرآن را شنيديم به آن ايمان آورديم؛ و هر كس به پروردگارش ايمان بياورد، نه از نقصان مى‏ترسد و نه از ظلم! (13)

و اينكه گروهى از ما مسلمان و گروهى ظالمند؛ هر كس اسلام را اختيار كند راه راست را برگزيده است، (14)

و اما ظالمان آتشگيره و هيزم دوزخند! (15)

و اينكه اگر آنها ( جن و انس) در راه (ايمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سيرابشان مى‏كنيم! (16)

هدف اين است كه ما آنها را با اين نعمت فراوان بيازماييم؛ و هر كس از ياد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب شديد و فزاينده‏اى گرفتار مى‏سازد! (17)

و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد! (18)

و اينكه هنگامى كه بنده خدا ( محمد (ص)) به عبادت برمى‏خاست و او را مى‏خواند، گروهى پيرامون او بشدت ازدحام مى‏كردند!» (19)

بگو: «من تنها پروردگارم را مى‏خوانم و هيچ كس را شريك او قرار نمى‏دهم!» (20)

بگو: «من مالك زيان و هدايتى براى شما نيستم!» (21)

بگو: «(اگر من نيز بر خلاف فرمانش رفتار كنم) هيچ كس مرا در برابر او حمايت نمى‏كند و پناهگاهى جز او نمى‏يابم؛ (22)

تنها وظيفه من ابلاغ از سوى خدا و رساندن رسالات اوست؛ و هر كس نافرمانى خدا و رسولش كند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن مى‏مانند! (23)

(اين كار شكنى كفار همچنان ادامه مى‏يابد) تا آنچه را به آنها وعده داده شده ببينند؛ آنگاه مى‏دانند چه كسى ياورش ضعيفتر و جمعيتش كمتر است! (24)

بگو: «من نمى‏دانم آنچه به شما وعده داده شده نزديك است يا پروردگارم زمانى براى آن قرارمى‏دهد؟! (25)

داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‏سازد، (26)

مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏دهد... (27)

تا بداند پيامبرانش رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ كرده‏اند؛ و او به آنچه نزد آنهاست احاطه دارد و همه چيز را احصار كرده است!» (28)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:29 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم و گفتيم: «قوم خود را انذار كن پيش از آنكه عذاب دردناك به سراغشان آيد!» (1)

گفت: «اى قوم! من براى شما بيم‏دهنده آشكارى هستم، (2)

كه خدا را پرستش كنيد و از مخالفت او بپرهيزيد و مرا اطاعت نماييد! (3)

اگر چنين كنيد، خدا گناهانتان را مى‏آمرزد و تا زمان معينى شما را عمر مى‏دهد؛ زيرا هنگامى كه اجل الهى فرا رسد، تاخيرى نخواهد داشت اگر مى‏دانستيد!» (4)

(نوح) گفت: «پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (بسوى تو) دعوت كردم، (5)

اما دعوت من چيزى جز فرار از حق بر آنان نيفزود! (6)

و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه (ايمان بياورند و) تو آنها را بيامرزى، انگشتان خويش را در گوشهايشان قرار داده و لباسهايشان را بر خود پيچيدند، و در مخالفت اصرار ورزيدند و به شدت استكبار كردند! (7)

سپس من آنها را با صداى بلند (به اطاعت فرمان تو) دعوت كردم، (8)

سپس آشكارا و نهان (حقيقت توحيد و ايمان را) براى آنان بيان داشتم! (9)

به آنها گفتم: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است... (10)

تا بارانهاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد، (11)

و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار دهد! (12)

چرا شما براى خدا عظمت قائل نيستيد؟! (13)

در حالى كه شما را در مراحل مختلف آفريد (تا از نطفه به انسان كامل رسيديد)! (14)

آيا نمى‏دانيد چگونه خداوند هفت آسمان را يكى بالاى ديگرى آفريده است، (15)

و ماه را در ميان آسمانها مايه روشنايى، و خورشيد را چراغ فروزانى قرار داده است؟! (16)

و خداوند شما را همچون گياهى از زمين رويانيد، (17)

سپس شما را به همان زمين بازمى‏گرداند، و بار ديگر شما را خارج مى‏سازد! (18)

و خداوند زمين را براى شما فرش گسترده‏اى قرار داد... (19)

تا از راههاى وسيع و دره‏هاى آن بگذريد (و به هر جا مى‏خواهيد برويد)!» (20)

نوح (بعد از نوميدى از هدايت آنان) گفت: «پروردگارا! آنها نافرمانى من كردند و از كسانى پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چيزى جز زيانكارى بر آنها نيفزوده است! (21)

و (اين رهبران گمراه) مكر عظيمى به كار بردند... (22)

و گفتند: دست از خدايان و بتهاى خود برنداريد (به خصوص) بتهاى «ود»، «سواع‏»، «يغوث‏»، س‏خ‏للّهيعوق‏» و «نسر» را رها نكنيد! (23)

و آنها گروه بسيارى را گمراه كردند! خداوندا، ظالمان را جز ضلالت ميفزا!» (24)

(آرى، سرانجام) همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا ياورانى براى خود نيافتند! (25)

نوح گفت: «پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار! (26)

چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏كنند و جز نسلى فاجر و كافر به وجود نمى‏آورند! (27)

پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و تمام كسانى را كه با ايمان وارد خانه من شدند، و جميع مردان و زنان باايمان را بيامرز؛ و ظالمان را جز هلاكت ميفزا!» (28)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:28 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

تقاضاكننده‏اى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد! (1)

اين عذاب مخصوص كافران است، و هيچ كس نمى‏تواند آن را دفع كند، (2)

از سوى خداوند ذى المعارج ( خداوندى كه فرشتگانش بر آسمانها صعود و عروج مى‏كنند)! (3)

فرشتگان و روح ( فرشته مقرب خداوند) بسوى او عروج مى‏كنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است! (4)

پس صبر جميل پيشه كن، (5)

زيرا آنها آن روز را دور مى‏بينند، (6)

و ما آن را نزديك مى‏بينيم! (7)

همان روز كه آسمان همچون فلز گداخته مى‏شود، (8)

و كوه‏ها مانند پشم رنگين متلاشى خواهد بود، (9)

و هيچ دوست صميمى سراغ دوستش را نمى‏گيرد! (10)

آنها را نشانشان مى‏دهند (ولى هر كس گرفتار كار خويشتن است)، چنان است كه گنهكار دوست مى‏دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند، (11)

و همسر و برادرش را، (12)

و قبيله‏اش را كه هميشه از او حمايت مى‏كرد، (13)

و همه مردم روى زمين را تا مايه نجاتش گردند؛ (14)

اما هرگز چنين نيست (كه با اينها بتوان نجات يافت، آرى) شعله‏هاى سوزان آتش است، (15)

دست و پاو پوست سر را مى‏كند و مى‏برد! (16)

و كسانى را كه به فرمان خدا پشت كردند صدا مى‏زند، (17)

و (همچنين آنها كه) اموال را جمع و ذخيره كردند! (18)

به يقين انسان حريص و كم‏طاقت آفريده شده است، (19)

هنگامى كه بدى به او رسد بيتابى مى‏كند، (20)

و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع ديگران مى‏شود (و بخل مى‏ورزد)، (21)

مگر نمازگزاران، (22)

آنها كه نمازها را پيوسته بجا مى‏آورند، (23)

و آنها كه در اموالشان حق معلومى است... (24)

براى تقاضاكننده و محروم، (25)

و آنها كه به روز جزا ايمان دارند، (26)

و آنها كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند، (27)

چرا كه هيچ كس از عذاب پروردگارش در امان نيست، (28)

و آنها كه دامان خويش را (از بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، (29)

جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند آميزش ندارند)، چرا كه در بهره‏گيرى از اينها مورد سرزنش نخواهند بود! (30)

و هر كس جز اينها را طلب كند، متجاوز است! (31)

و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مى‏كنند، (32)

و آنها كه با اداى شهادتشان قيام مى‏نمايند، (33)

و آنها كه بر نماز مواظبت دارند، (34)

آنان در باغهاى بهشتى (پذيرايى و) گرامى داشته مى‏شوند. (35)

اين كافران را چه مى‏شود كه با سرعت نزد تو مى‏آيند... (36)

از راست و چپ، گروه گروه (و آرزوى بهشت دارند)! (37)

آيا هر يك از آنها (با اين اعمال زشتش) طمع دارد كه او را در بهشت پر نعمت الهى وارد كنند؟! (38)

هرگز چنين نيست؛ ما آنها را از آنچه خودشان مى‏دانند آفريده‏ايم! (39)

سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم... (40)

كه جاى آنان را به كسانى بدهيم كه از آنها بهترند؛ و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد! (41)

آنان را به حال خود واگذار تا در باطل خود فروروند و بازى كنند تا زمانى كه روز موعود خود را ملاقات نمايند! (42)

همان روز كه از قبرها بسرعت خارج مى‏شوند، گويى به سوى بتها مى‏دوند... (43)

در حالى كه چشمهايشان از شرم و وحشت به زير افتاده، و پرده‏اى از ذلت و خوارى آنها را پوشانده است! اين همان روزى است كه به آنها وعده داده مى‏شد! (44)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:28 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

(روز رستاخيز) روزى است كه مسلما واقع مى‏شود! (1)

چه روز واقع شدنى! (2)

و تو چه مى‏دانى آن روز واقع شدنى چيست؟! (3)

قوم «ثمود» و «عاد» عذاب كوبنده الهى را انكار كردند (و نتيجه شومش را ديدند)! (4)

اما قوم «ثمود» با عذابى سركش هلاك شدند! (5)

و اما قوم «عاد» با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند، (6)

(خداوند) اين تندباد بنيان‏كن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلط ساخت، (و اگر آنجا بودى) مى‏ديدى كه آن قوم همچون تنه‏هاى پوسيده و تو خالى درختان نخل در ميان اين تند باد روى زمين افتاده و هلاك شده‏اند! (7)

آيا كسى از آنها را باقى مى‏بينى؟! (8)

و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و همچنين اهل شهرهاى زير و رو شده (قوم لوط) مرتكب گناهان بزرگ شدند، (9)

و با فرستاده پروردگارشان مخالفت كردند؛ و خداوند (نيز) آنها را به عذاب شديدى گرفتار ساخت! (10)

و هنگامى كه آب طغيان كرد، ما شما را سوار بر كشتى كرديم، (11)

تا آن را وسيله تذكرى براى شما قرار دهيم و گوشهاى شنوا آن را دريابد و بفهمد. (12)

به محض اينكه يك بار در «صور» دميده شود، (13)

و زمين و كوه‏ها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، (14)

در آن روز «واقعه عظيم‏» روى مى‏دهد، (15)

و آسمان از هم مى‏شكافد و سست مى‏گردد و فرومى‏ريزد! (16)

فرشتگان در اطراف آسمان قرارمى‏گيرند (و براى انجام ماموريتها آماده مى‏شوند)؛ و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل مى‏كنند! (17)

در آن روز همگى به پيشگاه خدا عرضه مى‏شويد و چيزى از كارهاى شما پنهان نمى‏ماند! (18)

پس كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدت شادى و مباهات) فرياد مى‏زند كه: «(اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد! (19)

من يقين داشتم كه (قيامتى در كار است و) به حساب اعمالم مى‏رسم!» (20)

او در يك زندگى (كاملا) رضايتبخش قرار خواهد داشت، (21)

در بهشتى عالى، (22)

كه ميوه هايش در دسترس است! (23)

(و به آنان گفته مى‏شود:) بخوريد و بياشاميد گوارا در برابر اعمالى كه در ايام گذشته انجام داديد! (24)

اما كسى كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند مى‏گويد: «اى كاش هرگز نامه اعمالم را به من نمى‏دادند. (25)

و نمى‏دانستم حساب من چيست! (26)

اى كاش مرگم فرا مى‏رسيد! (27)

مال و ثروتم هرگز مرا بى‏نياز نكرد، (28)

قدرت من نيز از دست رفت!» (29)

او را بگيريد و دربند و زنجيرش كنيد! (30)

سپس او را در دوزخ بيفكنيد! (31)

بعد او را به زنجيرى كه هفتاد ذراع است ببنديد؛ (32)

چرا كه او هرگز به خداوند بزرگ ايمان نمى‏آورد، (33)

و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشويق نمى‏نمود؛ (34)

از اين رو امروز هم در اينجا يار مهربانى ندارد، (35)

و نه طعامى، جز از چرك و خون! (36)

غذايى كه جز خطاكاران آن را نمى‏خورند! (37)

سوگند به آنچه مى‏بينيد، (38)

و آنچه نمى‏بينيد، (39)

كه اين قرآن گفتار رسول بزرگوارى است، (40)

و گفته شاعرى نيست، اما كمتر ايمان مى‏آوريد! (41)

و نه گفته كاهنى، هر چند كمتر متذكر مى‏شويد! (42)

كلامى است كه از سوى پروردگار عالميان نازل شده است! (43)

اگر او سخنى دروغ بر ما مى‏بست، (44)

ما او را با قدرت مى‏گرفتيم، (45)

سپس رگ قلبش را قطع مى‏كرديم، (46)

و هيچ كس از شما نمى‏توانست از (مجازات) او مانع شود! (47)

و آن مسلما تذكرى براى پرهيزگاران است! (48)

و ما مى‏دانيم كه بعضى از شما (آن را) تكذيب مى‏كنيد! (49)

و آن مايه حسرت كافران است! (50)

و آن يقين خالص است! (51)

حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى! (52)


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 11 اسفند 1394  | 10:28 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

ن، سوگند به قلم و آنچه مينويسند، (1)

كه به نعمت پروردگارت تو مجنون نيستى، (2)

و براى تو پاداشى عظيم و هميشگى است! (3)

و تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى دارى! (4)

و بزودى تو مى‏بينى و آنان نيز مى‏بينند، (5)

كه كدام يك از شما مجنونند! (6)

پروردگارت بهتر از هر كس مى‏داند چه كسى از راه او گمراه شده، و هدايت‏يافتگان را نيز بهتر مى‏شناسد! (7)

حال كه چنين است از تكذيب‏كنندگان اطاعت مكن! (8)

آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها (هم) نرمش نشان دهند (نرمشى توام با انحراف از مسير حق)! (9)

و از كسى كه بسيار سوگند ياد مى‏كند و پست است اطاعت مكن، (10)

كسى كه بسيار عيبجوست و به سخن چينى آمد و شد مى‏كند، (11)

و بسيار مانع كار خير، و متجاوز و گناهكار است؛ (12)

علاوه بر اينها كينه توز و پرخور و خشن و بدنام است! (13)

مبادا بخاطر اينكه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پيروى كنى)! (14)

هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى‏شود مى‏گويد: «اينها افسانه‏هاى خرافى پيشينيان است! س‏ذللّه (15)

(ولى) ما بزودى بر بينى او علامت و داغ ننگ مى‏نهيم! (16)

ما آنها را آزموديم، همان گونه كه «صاحبان باغ‏» را آزمايش كرديم، هنگامى كه سوگند ياد كردند كه ميوه‏هاى باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچينند. (17)

و هيچ از آن استثنا نكنند؛ (18)

اما عذابى فراگير (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالى كه همه در خواب بودند، (19)

و آن باغ سرسبز همچون شب سياه و ظلمانى شد! (20)

صبحگاهان يكديگر را صدا زدند، (21)

كه بسوى كشتزار و باغ خود حركت كنيد اگر قصد چيدن ميوه‏ها را داريد! (22)

آنها حركت كردند در حالى كه آهسته با هم مى‏گفتند:» (23)

«مواظب باشيد امروز حتى يك فقير وارد بر شما نشود!» (24)

(آرى) آنها صبحگاهان تصميم داشتند كه با قدرت از مستمندان جلوگيرى كنند. (25)

هنگامى كه (وارد باغ شدند و) آن را ديدند گفتند: «حقا» ما گمراهيم! (26)

(آرى، همه چيز از دست ما رفته) بلكه ما محروميم!» (27)

يكى از آنها كه از همه عاقلتر بود گفت: «آيا به شما نگفتم چرا تسبيح خدا نمى‏گوييد؟! (28)

گفتند: «منزه است پروردگار ما، مسلما ما ظالم بوديم!» (29)

سپس روبه يكديگر كرده به ملامت هم پرداختند، (30)

(و فريادشان بلند شد) گفتند: «واى بر ما كه طغيانگر بوديم! (31)

اميدواريم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن به جاى آن به ما بدهد، چرا كه ما به او علاقه‏منديم!» (32)

اين گونه است عذاب (خداوند در دنيا)، و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر مى‏دانستند! (33)

مسلما براى پرهيزگاران نزد پروردگارشان باغهاى پر نعمت بهشت است! (34)

آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مى‏دهيم؟! (35)

شما را چه مى‏شود؟! چگونه داورى مى‏كنيد؟! (36)

آيا كتابى داريد كه از آن درس مى‏خوانيد... (37)

كه آنچه را شما انتخاب مى‏كنيد از آن شماست؟! (38)

يا اينكه عهد و پيمان مؤكد و مستمرى تا روز قيامت بر ما داريد كه هر چه را حكم كنيد براى شما باشد؟! (39)

از آنها بپرس كدام يك از آنان چنين چيزى را تضمين مى‏كند؟! (40)

يا اينكه معبودانى دارند كه آنها را شريك خدا قرار داده‏اند (و براى آنان شفاعت مى‏كنند)؟! اگر راست مى‏گويند معبودان خود را بياورند! (41)

(به خاطر بياوريد) روزى را كه ساق پاها (از وحشت) برهنه مى‏گردد و دعوت به سجود مى‏شوند، اما نمى‏توانند (سجود كنند). (42)

اين در حالى است كه چشمهايشان (از شدت شرمسارى) به زير افتاده، و ذلت و خوارى وجودشان را فراگرفته؛ آنها پيش از اين دعوت به سجود مى‏شدند در حالى كه سالم بودند (ولى امروز ديگر توانايى آن را ندارند)! (43)

اكنون مرا با آنها كه اين سخن را تكذيب مى‏كنند واگذار! ما آنان را از آنجا كه نمى‏دانند به تدريج به سوى عذاب پيش مى‏بريم. (44)

و به آنها مهلت (بازگشت) مى‏دهم؛ چرا كه نقشه‏هاى من محكم و دقيق است! (45)

يا اينكه تو از آنها مزدى مى‏طلبى كه پرداختش براى آنها سنگين است؟! (46)

يا اسرار غيب نزد آنهاست و آن را مى‏نويسند (و به يكديگر مى‏دهند)؟! (47)

اكنون كه چنين است صبر كن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهى ( يونس) مباش (كه در تقاضاى مجازات قومش عجله كرد و گرفتار مجازات ترك اولى شد) در آن زمان كه با نهايت اندوه خدا را خواند. (48)

و اگر رحمت خدا به ياريش نيامده بود، (از شكم ماهى) بيرون افكنده مى‏شد در حالى كه نكوهيده بود! (49)

ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحان قرار داد! (50)

نزديك است كافران هنگامى كه آيات قرآن را مى‏شنوند با چشم‏زخم خود تو را از بين ببرند، و مى‏گويند: «او ديوانه است!» (51)

در حالى كه اين (قرآن) جز مايه بيدارى براى جهانيان نيست! (52)


ادامه مطلب
نظرات 0

تعداد کل صفحات : :: 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 >