تاريخ : شنبه 15 اسفند 1394  | 11:00 AM | نويسنده : سعیدی-بحرینی

توبه در زبان عربی به معنی بازگشت است و در اصطلاحات اسلامی به معنی بازگشت از گناه به سوی خدا.[۱]

محتویات

توبه نصوح

توبه نصوح توبه ای است خالص و بی هیچ عیب و نقص.[۲] توبه نصوح مساوی با ترک همه ی گناهان و انجام تمام واجبات و جبران تمام سیئاتی که شخص مرتکب شده است. زیرا منظور شارع دین اصلاح انسان ها است نه سخت گیری و شدت عمل.[۳] نصوح مردی بود با هیئت و قیافه‌ی زنانه. او در حمام‌های زنان به کار مشغول بود و بخصوص دختر شاه را دلاکی می‌کرد و کسی هم به جنسیت حقیقی او پی نبرده بود. او سالیان متمادی بر این کار بود…{{پانویس}}

مراتب توبه

توبه سه مرتبه دارد: توبه عام و خاص و اخص. توبه عام ترک گناه است و خاص آن، توبه از ترک اولی است و اخصّ، توبه از توجه غیر از خداست.[۴]

مهلت توبه

مرتضی مطهری در جواب به این سؤال که "تا چه زمان می توان توبه کرد؟" با اشاره به حدیث «انینُ الْمُذْنِبینَ احَبُّ الَىَّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین.» چنین پاسخ می دهد: خداى تبارک و تعالى، این رحمت مطلقه و کامله فرمود: ناله گنهکاران در نزد من محبوبتر است از تسبیح تسبیح کنندگان. بروید به درگاه خداى خودتان ناله کنید. فکر کنید تا گناهان به یادتان بیاید. به کسى نگویید؛ اقرار به گناه پیش دیگران گناه است، ولى در دل خودتان گناهانتان را در نظر بگیرید. انسان تا در این دنیا هست و رشته حیاتش باقى است و تا وقتى که مرگ مستقیماً به او روى نیاورده است، مهلت براى توبه کردن دارد. تنها در وقتى که انسان در چنگال مرگ گرفتار است و هیچ امیدى به نجات ندارد، توبه مورد قبول واقع نمى شود. قبل از آن ساعات و لحظات آخر که در تعبیرات حدیثى «ساعت معاینه» نامیده شده است (یعنى لحظه‌اى که انسان مرگ را و جهان دیگر را معاینه مى کند و به چشم مى بیند؛ در عین اینکه هنوز زنده است) توبه انسان قبول است ولى در آن لحظات توبه مقبول نیست. همچنان که در عالم آخرت هم توبه معنى ندارد. نه انسان در آنجا حال توبه پیدا مى کند و نه فرضاً اگر بخواهد توبه کند- که قطعاً توبه واقعى نخواهد بود و فقط یک عمل ظاهرى است- توبه او پذیرفته است.[۵] [۶]

آیات توبه

در قرآن کریم در آیات متعددی به توبه و توبه پذیر بودن خداوند متعال اشاره شده است، که از جمله ی این موارد با موارد زیر اشاره کرد:

آل عمران 89، القصص 67، تحریمنساء 17، طه 82، نساء 18، آل عمران 135، نور47 تا 52،

چند حدیث

  • روایت است شخصی نزد علی بن ابی طالب رفت حضرت از او پرسید:آیا معنای استغفار را می دانی سپس چنین بیان فرمود که:اول آن پشیمانی از اعمال گذشته است و دوم، عزم هرگز به گناه بر نگشتن. و سوم آ ن که حق خلق را به ایشان اداء نمایی تا به هنگام دیدارخدا(کنایه از عالم دیگر) هیچ پیامد بدیبر تو نباشد. و چهارم آن که همت گماری بر جبران هر واجبی که ضایع ساخته ای و حق آن را اداء نمایی. پنجم آن که ملتزم شوی گوشتی را که از حرام(بر بدنت) روییده، به اندوه آبش کنیتا پوست به استخوان بچسبد و گوشتی تازه بین آن ها بوجود آید. و ششم آن که بدن را درد اطاعت بچشانی همان گونه که حلاوت معصیت را به آن چشانیدی در این وقت است که می گویی استغفرالله.[۷] مطهری در مجموعه سخنرانی های خود (تحت عنوان توبه) با اشاره به حدیثی با مضمون مشابه این حدیث، دو شرط اول ذکر شده در آن را ارکان توبه (شروط لازم توبه) و دو شرط بعدی را شروط قبول توبه (شروط کافی توبه) و دو شرط آخر را شروط کمال توبه می داند. [۸]
  • از پیامبر اسلام روایت است که فرمود: توبه در نهایت خلوص آنست که باطن انسان همانند ظاهرش باشد و برتر.[۹]
  • او گفت: چنانست که بنده از گناه توبه کند چنان که هرگز بدان بازنگردد.[۱۰]

پانویس

  1.  
  1. کافی

منابع

  • «توبه حقیقی»(فارسی)‎. دانشنامهٔ رشد. بازبینی‌شده در ۴ خرداد ۱۳۸۸.

پیوند به بیرون

 



نظرات 0