" سلام بر شما ... از این که از مظهر عدالت بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

مطالب پیشین
پیوند دوستان

 

 

 

عاشورا، قبل از قیام مقدس حسینى(ع)، نام یك روز بود؛ اما امروز دیگر عاشورا نام یك مقطع زمانى نیست، نام یك فرهنگ است. عاشورا امروز دیگر یك حادثه نیست، یك مكتب فكرى و یك نظام سیاسى و یك مجموعه فكرى، فرهنگى، اخلاقى، سیاسى و جهادى است.

برگزارى مراسم عاشورا، در میان اندیشمندان هرگز یك عادت نبوده و نیست. احیاى عاشورا در فرهنگ تشیع یك عبادت بزرگ اجتماعى، یك مانور عظیم الهى - سیاسى و حركتى حساب شده در جهت نمایش ولایت و برائت امت اسلامى است و اینجاست كه گریستن و گریاندن ارج مى‏یابد و مفهوم پیدا مى‏كند.

عاشوراى حسینى «سیستم دفاعى اسلام ناب محمدى‏»(ص) در طول قرون و اعصار است. عاشوراى حسینى درخشان‌ترین نمونه معروف‏گرایى و منكرستیزى در پهنه زمان و زمین است. عاشوراى حسینى بلندترین فریاد بشریت مظلوم در برابر سپاه ابلیس و استكبار جهانى است، و قله عشق و عرفان انسان نسبت ‏به مقام اقدس ربوبى است. عاشورا نمایشگاه جاوید ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها در ساحل فرات است؛ نمایشگاهى كه بینندگان آن سرانجام به یكى از دو صف مى‏پیوندند و هر سال و هر روز بر سطح و سقف نمایشگاه مى‏افزایند.

عاشورا فریاد دفاع همیشگى از مظلومان و مستضعفان زمان و زمین و اعلام جهاد جاوید علیه كفر و نفاق و جهل و استثمار و قلدرى است. عاشورا دانشگاه عشق و عرفان و حماسه است. در این دانشگاه انسان مى‏آموزد كه چگونه به خدا عشق ورزد، چگونه بدون سلاح بجنگد و چگونه در اوج غربت‏ حماسه آزادى بسراید. عاشورا سمبل قیام در برابر ارتداد و ارتجاع مكتبى است؛ ارتجاع از اسلام ناب محمدى(ص) و بازگشت از عدالت علوى و تردید و توقف در اجراى قوانین قرآنى.

عاشورا سد استوار حسینى(ع) براى جلوگیرى از یورش یاجوج و ماجوج غربى و شرقى به میهن بزرگ اسلامى است. عاشوراى حسینى، كشتى نجات امت محمد(ص) در برابر توفان جهل و ترس و استعمار خارجى و استبداد داخلى است.

عاشورای حسینى چتر معنویت دین و امت در برابر بازگشت دوباره نظام‌هاى سیاسى و اقتصادى و اهداف و آرمان‌هاى جاهلیت قدیم و نوین است.

عاشوراى حسینى ادعانامه پاسداران ایمان و عدالت و آزادى علیه مرفه‌هاى بى‏درد و متجاوزان به حقوق اجتماعى و فروغلتیدگان در لجن‌زار تشریفات و اسراف و ابتذال فرهنگى است.

عاشورا جلوه‏گاه قدرت‏طلبى و رقابت ‏سیاسى و پیامد افزون‏خواهى اردوى حسینى نیست؛ عاشورا قیامى براى احیاى مجدد آیین محمدى و حاكمیت فرمان خدا در گستره گیتى، اصلاح اوضاع نابسامان بلاد اسلامى، ایجاد امنیت‏ براى جامعه مظلوم بشرى و اجراى احكام الهى است.

عاشورا جریانى مربوط به گذشته نیست؛ پایگاه ثبت‏نام سیدالشهدا از همه زنان و مردان مؤمن و فداكار براى پیوستن به سپاه پاسداران ارزش‌ها و ارتش آزادى‏بخش ملت‌هاى مظلوم است.

عاشورا غریو غیرت همه جوانان بهشتى بر سر استعمارگران سیاسى و یغماگران اقتصادى است؛ "سرور جوانان بهشت" وقتى به نقد عملكرد عالمان سازشكار مى‏پردازد، فریاد برمى‏آورد:

"فاسلمتم الضعفاء فى ایدیهم، فمن بین مستعبد مقهور و بین مستضعف على معیشته مقلوب."

ضعیفان را در دست ظالمان رها كردید، برخى به بردگى كشیده شدند و آزادى‏شان سلب شد و برخى در تنگناى معیشت و فشار اقتصادى قرار گرفتند.

عاشورا فریاد عزت‏گرایى و ذلت‏گرایى همه عاشوراییان تاریخ است كه "هیهات منا الذله." عاشورا احیاى فرهنگ شهادت‏طلبى و شهیدپرورى است كه: "مرحبا بالقتل فى سبیل الله."

عاشورا مكتب «عمل به تكلیف‏» و امید به خداست، كه:

"ارجو ان یكون خیرا ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا."

عاشورا عمیق‏ترین و گویاترین رهنمود حسینى(ع) به نهضت‌هاى اسلامى است؛ رهنمودى كه نشان مى‏دهد براى ایجاد تزلزل و تحول در حكومت‌هایى كه نقاب اسلام بر چهره مى‏زنند و از مشاوران مسیحى و صهیونیستى دستور مى‏گیرند؛ چه باید كرد.

عاشورا درس احیاى سنت نبوى، عدالت علوى و صبر سبز مجتبوى و فریاد سرخ حسینى است. عاشورا مركز افشاى یاران شیطان، نقطه مركزى سربازى براى جبهه حق، پایگاه تمرین شهامت و شجاعت، آموزشگاه مقابله با محاصره اقتصادى و نظامى، مدرس تحلیل عرفانى آفرینش، آموزگار درس ولایت و حمایت از رهبرى الهى، محراب شهادت و مقتل رضا به قضاى ربوبى است.

آرى قلم از ترسیم آثار، اهداف و سیماى عاشورا ناتوان است و انسان از همه ابعاد آن حماسه نور بى‏خبر. تنها خدا مى‏داند عاشورا چه كرده است و چه مى‏كند و چه خواهد كرد. قلم را به دست ‏شعر مى‏سپاریم و این مقاله را با سلام به آستان قدس سیدالشهدا پایان مى‏بخشیم:

 

بزرگ مشعل راه خداست عاشورا

درفش رهبرى توده‏هاست عاشورا

 

سپیده سحر بامداد آزادى است

بهار باغ شهادت پس از زمستان‌ها

 

«نه‏» بزرگ زمان شعر شهر استقلال

اذان عشق براى حضور انسان‌ها

 

نداى عصمت انسان عاصى از بیداد

هجوم موج عدالت ‏به قصد استبداد

 

غریو ناله مظلوم بر سر جلاد

حماسه ‏ساز هزاران چو پانزده خرداد

 

طنین رعد ستم‏سوز آسمان دین

خزان زندگى ظلم در بسیط زمین

 

نهیب خشم دلیران سرزمین یقین

لهیب آتش ایمان به خرمن بى‏دین

 

تبلور سخن وحى در حریم چرا

دراى حركت واماندگان قافله‏ها

 

نسیم روح‏فزاى فسردگان راه

سروش هاتف غیبى به گوش انسان‌ها

 

تجلى تبر آهنین ابراهیم(ع)

معلم سحر و لطف روح‏بخش نسیم

 

سرود سرخ شهیدان زنده تاریخ

فروغ جاودانه خورشید از جدید و قدیم

 

شعار نهضت انسان در آستان خداست

كمال جذبه انسان به بوستان خداست

 

وضوى سرخ براى نماز پرغوغا

عصاره سحر سبز در شب یلداست

 

والسلام على الحسین

و على على بن‏الحسین

‏و على اولاد الحسین

و على اصحاب الحسین(ع) .





ادامه مطلب
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 25 آبان 1395 


دلت پاک باشه...

 در زمان معاویه گروهی تشکیل شدند و مذهبی ایجاد کردند به نام مذهب مرجئه.

به زبان ساده آن‌ها جماعتی بودند که احکام را ساده می‌گرفتند و می‌گفتند لازمه مسلمانی فقط ایمان است و بس،  اگر کسی گناهی انجام داد هر چند کبیره باشد به ایمان او ضرری نمی‌رسد...به زبان امروزی 

فقط دلت پاک باشه، هرکاری دوست داری بکن...

از ابو مسروق نقل شده که:

حضرت صادق «علیه السلام» از من درباره اهل بصره پرسید که (بر) چه (مذهبى ) هستند؟ عرض کردم: مرجئه و قدریه و حروریه، فرمودند: خدا لعنت کند این ملت‌های کافر مشرک را به هیچ وجه خدا پرست نیستند... با آنها همنشین نشوید- یعنى با مرجئه- خدا آن‌ها را لعنت كند و لعنت كند ملّتهاى مشركى كه خدا را در هیچ موضوعى از موضوع‌ها نمى‏پرستند.[1]

امروز هم خیلی دیدم از آدم‌هایی که می‌گفتند...بیخیال...دلت پاک باشه...بعد راحت خیلی کارایی که دوست داشتند رو انجام می‌دادند............مواظب باشین لعنت امام دامن شما را نگیرد...مواظب باشید مرجئه زمان خود نشوید...
@masjedemamhoosein





ادامه مطلب
تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 19 آبان 1395 

Hamidreza:
قال مولانا سید الساجدین علی بن الحسین علیهما السلام:

إنَّ لِلقائِمِ مِنّا غَيبَتَينِ اِحداهُما اَطوَلُ مِنَ الاُخري… ؛ وَ أمّا الاُخري فَيَطولُ اَمَدُها حَتّي يَرجِعُ عَن هذا الاَمرِ اَكثَرُ مَن يَقولُ بِهِ  فَلا يَثبُتُ عَليهِ اِلّا مَن قَوي يَقينُهُ و صَحَّت مَعرِفَتُهُ و لَم يَجِد في نَفسِهِ حَرَجاً مِمّا قَضَينا و سَلَّمَ لَنا اَهلَ البَيتِ .

همانا قیام کننده از ما  دو غیبت دارد که یکی از آنها طولانی تر از دیگری است و اما غیبت دیگر  پس مدت آن به درازا می کشد تا آن حد که بیشتر کسانی که اعتقاد به امامت او دارند  از این اعتقاد برمی گردند پس ثابت قدم نمی ماند مگر کسی که یقینش محکم و معرفتش صحیح باشد و قلباً پذیرفتن احکام ما برایش سخت نباشد و تسلیم ما اهل بیت باشد .

کمال الدین  باب  ۳۱ / حدیث ۸ .





ادامه مطلب
تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 12 آبان 1395 

 

 

کربلا

 

 

 

قرآن مى‏فرماید: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ» [هود، 112] اى پیامبر! تو و یارانت استقامت بورزید.

 

در كربلا بهترین جلوه‏هاى استقامت را در امام حسین و یارانش ‏علیهم السلام مى‏بینیم.

 


 

قیام سیدالشهدا علیه ‌السلام تابلویی است بزرگ که در آن ارزش ‌های انسانی به بهترین وجه به تصویر کشیده شده ‌اند.

اوج ایثار، اخلاص، بصیرت، وفاداری و ... در این تابلوی زیبا نمایان است. و صد البته یکی از اهداف اباعبدالله، ترسیم تابلویی ماندگار بود تا دیگران با دقت در آن، در راه مستقیم بندگی حرکت کنند.

یکی از ارزش های والای انسانی که گوشه ای از آن در قیام حضرت بازتاب واضحی یافته، صبر است. استقامت و صبر امام علیه السلام بر سختی ها، صبر زینب کبری علیها السلام، پایداری اصحاب، صبر در برابر عطش، در برابر دشنام دشمنان، در مواجهه با شمشیرها و تازیانه ها، همگی در مقابل چشمان بشریت، تصویری عظیم و مالامال از مظلومیت را نمایان کرده است.

اما صبر در قیام سید الشهدا علیه السلام جلوه های دیگری نیز دارد. یکی از این جلوه ها استقامت سید الشهدا علیه السلام در برابر هجوم گسترده توجیه ها، خیراندیشی ها و مشورت ها است. امثال فرزند عمر، با نصیحت های مزوّرانه و بزرگانی چون محمد بن حنفیه با خیراندیشی های دلسوزانه، همگی در مقابل تصمیم امام ایستاده ‌اند و همه این افراد انسان هایی سرشناس در جامعه خود بوده ‌اند. طبیعی است که حجم عظیم مخالفت بزرگان جامعه با یک تصمیم، انسان را در پیمودن راه دچار تردید کند، خصوصاً وقتی که آن راه بسیار سخت باشد. اما امام حسین علیه السلام وظیفه خود را پیمودن راهی می دانست که انتخاب کرده بود. ایشان در انجام این وظیفه و پیمودن این راه استقامت کرد و خیراندشی خیرخواهان واقعی و ریاکاران فریبکار در تصمیم او برای پیمودن راهش خللی ایجاد نکرد. [توجه به این نکته مهم است که همین درست فهمیدن ها و سپس ایستادگی ها در راه رسیدن به هدف است که این چنین افرادی را شایسته مقام امامت و عصمت کرده است و از آنجا این بزرگواران الگو برای سایر انسان ها هستند باید رفتارشان را با دقت بررسی کرده، شناخت و سپس در مسیر نزدیک شدن به آنان تلاش کرد.]

 

یکی از بزرگترین افرادی که تلاش کرده است امام حسین علیه السلام را از رفتن به کوفه منصرف کند، عبدالله بن عباس است. او که پیامبر صلی الله علیه و آله برایش دعا کرده بود تا فقیه و عالم شود، مفسر بزرگ قرآن و حکیمی توانا به شمار می آمد. ابن عباس یاور امام علی علیه السلام بوده، در جنگ جمل و صفین یکی از فرماندهان لشکرش بود

ارائه استراتژی به خلیفه خدا!

یکی از بزرگترین افرادی که تلاش کرده است امام حسین علیه السلام را از رفتن به کوفه منصرف کند، عبدالله بن عباس است. او که پیامبر صلی الله علیه و آله برایش دعا کرده بود تا فقیه و عالم شود، مفسر بزرگ قرآن و حکیمی توانا به شمار می آمد. ابن عباس یاور امام علی علیه السلام بوده، در جنگ جمل و صفین یکی از فرماندهان لشکرش بود. [1]

هر چند او نیز مانند ابن حنفیه و عبدالله بن جعفر با اصل قیام موافق بود[2] اما پیشنهادش به امام این بود که قبل از حرکت امام به سمت کوفیان، آنان باید با کارهایی مانند در اختیار گرفتن امور شهر و اخراج تمام دشمنان، عملاً همراهی خود با امام را ثابت کنند. در غیر این صورت نمی توان به ثبات قدمشان اعتماد کرد بلکه هیچ بعید نیست که خودشان از سرسخت ‌ترین دشمنان امام شوند! [3]

ابن عباس بر این پیشنهاد اصرار فراوان می کند، امام نیز خیرخواهی او را تأیید فرموده، در عین حال بر تصمیم خود پا می فشارد.

 

استقامت ورزیدن تا رسیدن به هدف بزرگ

علاوه بر محمدبن حنفیه، عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر، که همگی از فرزندان بزرگان صدر اسلام هستند، سرشناسانی چون عمر بن عبدالرحمن مَخزومی [4] یکی از هفت فقیه بزرگ مدینه، جابر بن عبدالله انصاری [5] صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله و اولین زائر امام حسین علیه السلام بعد از شهادت امام و أبا سعید خدری، [6] از اصحاب بزرگ رسول الله صلی الله علیه و آله، از سابقان در بازگشت به امام علی علیه السلام، راوی روایات فراوان در فضل امام علی و دوازده امام علیهم السلام و فردی که مورد تمجید امام صادق و امام رضا علیهماالسلام قرار گرفته است، نیز از بزرگانی اند که با امام در مورد کیفیت قیام ایشان مخالف ‌اند. اما امام در تصمیم خود مصمم است و استقامت او بر هدفش به قدری است که نصایح، خیر اندیشی ها و عافیت طلبی ‌ها در پیمودن راه تا رسیدن به هدف تأثیری نداد.

 

پی نوشت:

[1] - ابن عباس در سال شصت و هشت در حدود هفتاد و دو سالگی در حالی که ابن زبیر او را از مکه تبعید کرده بود درگذشت و محمد بن حنفیه بر او نماز خواند.

[2] - مع الركب الحسینی ،ج‏2، ص:215 تا 223. اما در تاریخ آمده است که او در سالهای پایانی عمرش نابینا شده بود. مع الركب الحسینی ،ج‏2،ص243.

[3] - همان، ج‏2، ص214.

[4] - مع الركب الحسینی، ص:303.

[5] - همان، ص306.

[6] - همان، ص315.

 

 





ادامه مطلب
تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 5 آبان 1395 

 

 

 

*نقش ملعونین در واقعه کربلا*


3⃣1⃣ *شبث بن ربعی*
با شمشیر به صورت مبارک امام حسین(ع) زد
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
ابراهیم بن مالک اشتر آنقدر ران‌هایش را برید تا مرد. سپس سرش را جدا و جسدش را سوزاند🔥

4⃣1⃣ *ابحر بن کعب*
برداشتن مقنعه حضرت زینب(س) و کشیدن گوشواره از گوش ایشان
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
ابراهیم بن مالک اشتر، دست و پاهایش را قطع کرد، چشم‌هایش را از حدقه درآورد🔥

5⃣1⃣ *شرحبیل*
از پشت بر صورت امام حسین(ع) زد
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
مختار او را با آتش سوزاند

6⃣1⃣ *عمروبن حجاج*
در روز عاشورا آب را بر روی اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش بست، امام(ع) را خارج شده از دین نامید و از جمله حاملان سرهای شهداء به کوفه بود
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
به نفرین امام حسین(ع) گرفتار و از شدت تشنگی در بیابان هلاک شد

@hami121

7⃣1⃣ *احبش بن مرثد(اخنس)*
با اسب بر بدن مبارک امام حسین(ع) تاخت و عمامه حضرت را به غارت برد
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
پس از واقعه عاشورا وقتی در صحنه جنگ ایستاده بود، تیری از کمان، رها و به قلبش اصابت کرد و مرد🔥


8⃣1⃣ *عبدالله بن ابی حُصین*
آب را بر سیدالشهداء(ع) بست و با بی‌شرمی به امام گفت: ای حسین! به خدا سوگند، جرعه‌ای از آب نخواهی چشید تا از تشنگی بمیری
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
به نفرین امام حسین(ع) مبتلا و به بیماری استسقاء گرفتار شد، هرچه آب می‌نوشید تشنگی‌اش برطرف نمی‌شد تا اینکه هلاک شد🔥

9⃣1⃣ *بَجدل بن سُلیمان*
انگشت مبارک امام(ع) را برای در آوردن انگشتر برید
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
مختار او را دستگیر، دست و پاهایش را برید آنقدر در خون غلتید تا هلاک شد🔥


0⃣2⃣ *اسحاق بن حَیوه حضرمی*
داوطلبانه بر پیکر امام حسین(ع) تاخت و پیراهن حضرت را به غارت برد
با پوشیدن پیراهن اباعبدالله(ع) به مرض پیسی مبتلا شد و موهایش ریخت، 
*سرانجام و چگونگی مرگ*🔥
توسط مختار دستگیر شد و دستور داد بر بدنش تاختند تا به هلاکت رسید🔥

 





ادامه مطلب
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 3 آبان 1395 

 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به مظهر عدالت می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون