پيامبر فرمود: تفسير ابجد را بياموزيد، زيرا در آن نکات عجيبى است . واى بر عالمى که پيوسته با اين حروف سر و کار دارد، و تفسير آنها را نداند. سپس آنها را به اين ترتيب تفسير نمود:
الف - آلاء اللّه ، حرف من اسمائه الف نشانه نعمتهاى الهى و حرفى از نامهاى الهى است .
ب - بهجة اللّه باء اشاره به بهجت خداوند دارد.
ج - جنة اللّه و جمال اللّه و جلال اللّه جيم نشانه جنان و جمال و جلال است .
د - دين اللّه ، دال اشاره به دين خدا يا جزاء الهى است .
ه - هاوية فويل لمن هوى فى النار هاء نشانه جهنم است ، واى بر کسى که در آتش دوزخ بيفتد.
و - ويل لاهل النار، واى بر حال اهل دوزخ .
ز - زاوية اللّه فى النار يعنى زواياى جهنم .
ح - حطوط الخطايا عن المستغفرين فى ليلة القدر و مانزل به جبرئيل مع الملئکة الى مطلع الفجر
حاء نشانه ريزش گناهان توبه کنندکان در شب قدر است ، همان شبى که جبرئيل با فرشتگان تا سپيده دم بر زمين فرود مى آيند.
ط - طوبى لهم و حسن مآب
درخت طوبى از آن استغفار کنندگان است و سر انجام خوشى دارند. طوبى درختى است در بهشت که شاخه هاى آن از پشت ديوار باغ بهشت پيدا است و ميوه فراوان دارد.
ى - يداللّه فوق خلقه سبحانه و تعالى عما يشرکون يا اشاره به قدرت برتر خداوند است .
ک - کلام اللّه لا تبديل لکلمات اللّه و لن تجد من دونه ملتحدا
کاف اشاره به کلام خدا است . که در کلمات او تبديل و تغييرى نيست ، و پناهى ، جز او نمى يابى .
ل - المام اهل الجنة بينهم فى الزيارة و التحية و السلام و تلاوم اهل النار فيما بينهم
لام اشاره است به ديد و بازديدهاى اهل بهشت از يکديگر و سرزنش دوزخيان بر همديگر.
م - ملک اللّه الذى لا يزول و دوام اللّه الذى لايفنى
ميم نشانه بقاء و دوام سلطنت الهى است .
ن - والنون و القلم و ما يسطرون ، فالقلم قلم من نور و کتاب من نور فى لوح محفوظ يشهده المقربون و کفى بالله شهيدا
نون اشاره است به نون و قلم و آنچه مى نگارند، قلم قلمى از نور است و کتاب نيز کتاب نور است که در لوحى محفوظ است و فرشتگان مقرب درگاه الهى نزد آن شاهد و حاضرند، و گواهى و شهادت خداوند به تنهائى کافى است .
سعفص وقرشت مانند ابجد، هوز، حطى ، کلمن تمام حروف آن بيان نشده است .
حضرت طبق روايت فرمود:
اماسعفص فالصاد صاع بصاع يعنى الجزاء بالجزاء کماتدين تدان ، ان اللّه لا يريد ظلما للعباد.
صاد - اشاره به اينستکه پاداش در مقابل پاداش است . هر طور تو با ديگران معامله کنى و پاداش آنان را بدهى ، خداوند هم همانطور با تو معامله مى کند و پاداش مى دهد. خداوند به بندگان ستم نخواهد کرد.
و اما قرشت يعنى قرشهم فحشرهم و نشرهم الى يوم القيامة فقضى بينهم بالحق و هم لايظلمون .
قرشت اشاره به آنست که خداوند مردم را پس از مرگ زنده ، و همه را جمع مى کند و به حساب آنان رسيدگى ، و به حق و عدالت بين آنها قضاوت مى شود، و آنان مورد ظلم و ستم واقع نخواهند شد.