لطفا کمي صبر کنيد...

www.yaghin.orq.ir:آدرس كوتاه وبلاگ

لطفا چند لحظه صبر كنيد












آخرین مطالب ارسالی
پروردگارا!
خدا وبنده
نقد طب مدرن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
دستورالعمل علامه طباطبائی در باب گناه
تعویذی جهت عدم تاثیر سموم غذا
انتقال عوارض مادی و معنوی در اثر انتقال خون
طول عمر با عمل به دستورات طبی دین
مزاج شناسی و سلوک عرفانی
نکته ای از ابن سینا
فلسفه نخوردن چای از زبان شیخ بهلول گنابادی
نتایج شگفت انگیز تعادل طبایع و صافی مزاج ها در کلامی اعجاز گونه از امیرالمؤمنین:
توصیه های طبی از مرحوم آقا فخر تهرانی
پاسخ امام رضا علیه السلام به یک شبهۀ طبی
اثر قضای الهی در امر درمان
چـند حـدیث طـبی در مـورد کـودکــان
معجون شفابخش قرآني
نطفه(تطهیرقوّه مولّده)
تو ابدی هستی پس به مقدار ابد خویش توشه بردار
فرزند شما قیامت شماست..:
درد عشق
نکوهش ازغفلت زدگان
ارزش یادمرگ
زهى مراتب خوابى كه به ز بيدارى است !
داستان زیبای عشق جوان به دختر
ماجرای لحظاتی تا مرگ
توصیه های پزشکی علامه حسن زاده آملی
اختلاف و فرق آفرینش زن و مرد:
حدیثی چند در خصوص عیادت از مریض ودعایی که خود بیمار باید بخواند
یک مکاشفه از علامه حسن حسن زاده
10 نکته برای پرورش روح
7 نکته پیرامون دوام توبه
5 مرحله مهم در دعا
هیچ کس در قبر آرام نیست
نظر آیةالله بهجت درباره مختار
كتاب شناسي عرفان
غزلي عارفانه از مرحوم آيت‌الله علي صافي
توصيه‌هاي آيت‌الله بهجت در مورد عزاداري و گريه بر امام حسين (ع)
عنایت حضرت ابوالفضل و حورالعین بهشتی برای ازدواج
مبتلا شدن انسان به بلای معصوم (علیه‎السلام)
ریاضت، شرعی یا باطل؟
عمل خالص
پسرم سوره حشر را بخوان!
زیاد با مردم قاطی نشو!
قاتل واقعی امام حسین علیه السلام
آیا به قبرستان رفته‌اید؟!
درختی مرموز در بهشت!
روایتی که اشک علی را درآورد!
اجل معلق
سنت مرموز خدا در کمین انسانها
آموزش اسم اعظم
معرفی اهالی بهشت
جهنم هم چشم و گوش دارد!
آیا بهشت درب خروجی هم دارد؟
چگونه مرگ را به تاخیر اندازیم؟
در شگفتم از کسی که اندوهی به او دست دهد و به این ذکر شریف پناه نبرد
کلمه شفابخش قرآنی
موت اختیاری
کتاب بسیار آموزنده نشان از بی نشان ها
اگر نفْس را مشغول نداری او تو را به خود مشغول می‌کند:آیت الله حسن حسن‌زاده آملی
سیر و سلوک به روش پیامبر
موانع سیر و سلوک- آیة الله جوادی آملی
حالات زمان مرگ
تجسم اعمال
بازرسان قبر
ترسیمى از حیات برزخى
چراغی برای روشنی قبر
مسئله وجود در مکتب ابن عربي
از زيباشناسي تا معرفت شناسي
آفرينش انسان از ديدگاه فلسفه و عرفان اسلامى
عشق در انديشه منصور حلاج
راز « اناالحق » حلاج
معنى «اناالحق» منصور حلاج
عرفان حقيقي، عرفان‌هاي دروغين
پنج نکته ی عرفانی
دولت عاشقی
تجربه‌های عرفانی و شبه‌عرفانی
جایگاه شریعت در قلمرو عرفان
ماهیت وحی با تجربه عارفانه چه تفاوتی دارد؟
زهد از منظر اسلام در مناظره امام صادق علیه السلام با صوفیان
کتاب: ادب حضور ترجمه فلاح السائل:تالیف علامه بزرگوار سید بن طاووس( قدس سره)
کتاب داستانهای عارفانه در آثار علامه آیه الله حسن زاده آملی: اثر عباس عزیزی
کتاب مشاهیر
کتاب متن کامل و ترجمه مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه
کتاب شبی در برزخ:اثرحسن عسکری راد
کتاب راه خودسازی (چهل مجلس):نوشته جواد حبیبی تبار
کتاب روح عرفانی روح الله (شامل 313 دستورالعمل عرفانی از حضرت امام خمینی -ره)
سخنرانی ازآیت الله حسن زاده آملی
کتاب ارشاد قلوب دیلمی
کتاب در محضر علامه طباطبایی قدس سره
کتاب در محضر عارفان اثر واصف بادکوبه ای
کتاب عرفان حافظ :اثر شهید مرتضی مطهری
کتاب اسرار نماز:تالیف شیخ ثانی
کتاب انسان کامل: اثر شهید مرتضی مطهری
کتاب گاهی به آسمان نگاه کن(داستان هایی از عارفان)
کتاب نردبان آسمان
کتاب برگى از دفتر آفتاب (شرح حال شيخ ‌السالكين حضرت آيت اللّه العظمى بهجت ):اثر : رضا باقى زاده
دانلود سه کلیپ با حجم کم از عارف واصل حاج محمد اسماعیل دولابی
کلیپ تصویری جمال آفتاب - یادبود عارف واصل حاج شیخ علی آقای سعادت پرور
فیلم نماز آیت الله بهجت

آرشيو مطالب
بهمن 1391
اسفند 1391
فروردین 1390
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388







مهدي کيست؟...وبلاگ فرهنگي و اطلاع رساني حضرت مهدي(عج


http://yaghin.tk

http://www.yaghin.com.nu

http://yaghin.zim.ir

http://yaghin.utc.ir

http://yaghin.bdl.ir

http://yaghin.orq.ir

http://yaghin.vov.ir
























  
   
http://arefane.persiangig.com/reflection.js
آخرین اخبار وبلاگ:
         
         
         

زهد از منظر اسلام در مناظره امام صادق علیه السلام با صوفیان
اشاره: یکی از مباحثی که این روزها از سوی برخی افراد مطرح می‌شود‚ لزوم ژنده‌پوشی و بی‌توجهی افراطی به ظواهر است; آن‌چنان‌که برخی از اهل تصوف این‌گونه‌اند. در سالروز شهادت حضرت صادق آل‌اللّه علیه‌السلا‌م‚ برآن شدیم که مناظره امام پیرامون این موضوع را جهت بهره‌مندی مخاطبان ارجمند تقدیم نماییم
ادامه مطلب.
روزی سفیان ثوری امام جعفر صادق علیه‌السلا‌م را دیدار کرد و مشاهده نمود که آن حضرت لباسی سفید بر تن دارد. گفت: این لباس برازنده شما نیست!حضرت فرمودند: گوش کن; چیزی برایت می‌گویم که اگر بر حق و سنت بمیری نه بر بدعت و گمراهی‚ برای دنیا و آخرتت مفید و سودمند خواهد بود. این را بدان که رسول‌اللّه صلی‌اللّه‌علیه‌وآله در عصری زندگی می‌کرد که فقر و نداری بر آن حاکم بود‚ اما پس از آنکه دوران فقر و تنگدستی جامعه پایان یافت و فراوانی و وفور نعمت پیش آمد شایسته‌ترین اشخاص برای این نعمت‌ها نیکوکارانند نه بدکاران مومنانند نه منافقان مسلمانانند نه کافران. پس تو چه می‌گوئی ای سفیان! به خدا سوگند با این‌که می‌بینی این‌گونه لباسی نفیس و سفید پوشیده‌ام; مع ذلک از آن روزی که به حد تکلیف رسیده‌ام صبح و شامی فرا نرسیده است که در میان اموال و دارائی من حق خدائی بوده باشد و من آن را به جای خود پرداخت نکرده باشم (1).

روزی دیگر عده‌ای از مردمان صوفی مسلک و متظاهر به زهد که داعیه‌ای هم داشتند و مردم را به مرام و مسلک خود می‌خواندند و می‌خواستند همه مثل آنها ظاهری ژولیده کثیف و پریشان داشته باشند‚ نزد امام صادق علیه‌السلا‌م آمدند و گفتند: دوست ما نتوانست با شما حرف بزند و دلا‌یل آماده نبود و نتوانست مطرح سازد. (2) امام صادق علیه‌السلا‌م فرمودند: اکنون دلا‌یل خود را مطرح کنید.

آنان گفتند: دلا‌یل ما از خود قرآن است.

حضرت فرمودند: بیان کنید که آیه‌های قرآن شایسته‌ترین چیزی است که ما باید آن را پیروی کنیم و برنامه عمل خود قرار دهیم.

گفتند: خداوند تبارک و تعالی درباره قومی از یاران پیامبر چنین می‌گوید: (3) و یوثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصة و من یوق شحّ نفسَه فاولئک هم المفلحون آنان بر نفس خود ایثار می‌کنند و هر چند که خود فقیر و نادارند (دیگران را مقدم می‌دارند). و کسانی که جلوی طمع و حرص نفس خویش را می‌گیرند همان رستگارانند.

و در جای دیگر فرمود: و یطعمون الطعام علی حبّه مسکینا و یتیماً و اسیراً ... (4) آنان طعام و خوراکی را با این‌که به آن علا‌قمند هستند و نیاز دارند به فقیر یتیم و اسیر می‌بخشند.

همین دو آیه به عنوان دلیل مسلک ما کافی است!

یکی دیگر از آنان هم که در گوشه‌ای نشسته بود معترضانه به امام گفت: ما می‌بینیم شما به خودداری از طعام‌های پاکیزه دعوت می‌کنید مع ذلک به مردم دستور می‌دهید از دارائیشان بیرون روند تا خود شما از آنها لذت ببرید و بهره‌مند گردید!(5) .

حضرت فرمودند: این حرف‌های بی‌فایده را کنار بگذارید و به من بگوئید ببینم شناخت شما نسبت به قرآن چگونه است؟ آیا ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را که تمام گمراهی‌ها و تباهی‌ها در میان امت مسلمان از همین نقطه آغاز می‌شود می‌دانید؟

گفتند: قسمتی را آری و نه همه را.

حضرت فرمودند: گرفتاری شما از همین جا شروع می‌شود( که ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن را نمی‌فهمید) و احادیث رسول‌خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله هم همینطور هستند. این‌که گفتید خداوند برخی یاران پیامبر را ستوده و از عملکرد نیکویشان ما را خبر داده است کار آنان وقتی بوده که نهی و منعی از آن نبوده و پاداشی هم از این نوع ایثار (6) می‌بردند. بعد خداوند (جلّ‌و‌عزّ) فرمانی برخلا‌ف فرمان اول صادر کرد. پس این فرمان آن اولی را از بین برد و این فرمان دوم لطف و رحمتی بود از سوی خداوند در حق مومنان تا خود و خانواده و عیالشان به ضرر و زحمت نیفتند و در خانواده‌ها به بچه‌های کوچک پیرمردان و پیرزنان ستم نشود که آنان حوصله و تحمل گرسنگی را ندارند(و از طریق زهد نان‌آورشان صدمه و آسیب نبینند).

اگر من که فقط یک قرص نان دارم ایثار کرده و آن را به دیگری بدهم پس فرزندان من چه بخورند؟ آیا آنها از بین بروند و هلا‌ک شوند؟ لذا رسول خدا فرمود: پنج عدد خرما گرده نان‚ دینار و یا درهمی که انسان دارد و می‌خواهد خرج کند‚ بهترین مورد خرج و انفاق بر پدر و مادر است; بعد اهل و عیال خود آدمی و در مرحله سوم برای خویشاوندان فقیر و نزدیک و بعد برای همسایگان نادار و محتاج و در پنجمین مرحله که پائین ترین درجه و کم ثواب‌ترین همه است‚ خرج در راه خدا (به طور کلی) می‌باشد.

روزی پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله درباره یکی از انصار که به هنگام مرگ‚ همه دارائی‌اش را که منحصر به پنج یا شش برده بوده آزاد کرده و کودکان خردسال هم از خود باقی گذاشته بود فرمود: اگر مرا از این جریان آگاه می‌ساختید نمی‌گذاشتم او را در کنار مسلمانان دفن کنید که او با این کارش بچه‌های گدا و سائل به کف از خود باقی گذاشته و رفته است.

پدرم حدیث کرد که رسول‌خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله می‌فرمود: در خرج و انفاق‚ اول باید از اهل و عیال شروع کنی; سپس هر کسی نزدیکتر باشد اولویت با اوست و این سخن قرآن است و مطلبی است که برخلا‌ف پندار شما از سوی خداوند عزیز و حکیم مقرر گشته است: (7) والّذین اذا انفقوا لم یُسرِفوا و لمَ یقتروا و کان بین ذلک قواماً; آنان که به هنگام انفاق اسراف نمی‌کنند و سخت هم نمی‌گیرند‚ بلکه روشی میانه دارند.

خداوند عمل کسانی را که اصلا‌ چیزی برای خود باقی نمی‌گذارند و همه‌چیز را به دیگران می‌بخشند و باصطلا‌ح شما ایثار می‌کنند اسراف نامیده و در بیش از یک جا فرموده: انّه لا‌ یحب المسرفین (8) خدای تعالی موœمنان را از اسراف و زیاده‌روی در خرج و انفاق نهی نمود‚ چنان‌که از سختگیری و امساک نیز منع فرمود اما به روش میانه فرمان داد; یعنی انسان نباید همه آنچه را که دارد خرج و یا انفاق کند وآن‌گاه از خدا بخواهد که به وی روزی دهد که چنین دعائی مستجاب شدنی نیست‚ به علت حدیثی که از رسول خدا به ما رسیده است که فرمود: دعای چند صنف و گروه از امت من مستجاب نمی‌شود: مردی که پدر و مادرش را نفرین کند و علیه آنها دعا نماید; مردی که بدهکارش را که از پرداخت بدهی خودداری می‌کند و یا منکر می‌شود نفرین کند در حالی‌که می‌توانست نوشته‌ای از او بگیرد و یا شاهدی اقامه کند; مردی که زنش را نفرین کند چون خداوند راه خلا‌صی گذاشته و طلا‌ق را حلا‌ل دانسته و او می‌تواند بدین وسیله خود را رها سازد; مردی که در خانه‌اش می‌نشیند و بدون این‌که حرکتی کند و بیرون رود و به جستجو بپردازد از خدا روزی بطلبد; زیرا خداوند جل‌جلا‌له می‌فرماید: ای بنده من! آیا تو راهی برای جستجوی روزی نداری و من تن سالم به تو ندادم که می‌توانی در روی زمین حرکت کنی و تلا‌ش و کوشش نمائی که در این صورت پیش من معذور بودی که به فرمان من رفتی؟ و برای این‌که باری بر دوش خانواده‌ات نباشی‚ اگر خواستم برایت روزی می‌دهم و اگر خواستم از دادن روزی امساک می‌کنم‚ ولی به هر حال تو معذور نیستی که تلا‌ش نکنی; و مردی که خداوند به او روزی فراوان و مال کلا‌ن داده است‚ اما همه را بی رویه خرج کند و بعد رو به خدا نموده و گوید: پروردگارا! به من روزی بده‚ که خداوند در جواب گوید: آیا من به تو روزی گسترده ندادم ؟ چرا با اقتصاد و تدبیر خرج نکردی و آنگونه که فرمان داده بودم‚ عمل ننمودی؟ چرا اسراف کردی؟ مگر من تو را از اسراف و ولخرجی منع نکرده بودم؟; و بالا‌خره مردی که درباره قطع رحم و خویشاوندان نزدیکش دعا کند که این دعا هم مستجاب نخواهد شد.

خداوند به پیامبرش یاد داد که چگونه انفاق و خرج کند بدین ترتیب که روزی پیامبر هفت مثقال طلا‌ داشت و دوست نداشت که بخوابد و آن را انفاق و خرج ننماید; لذا شبانه آن را صدقه داد. صبح که شد چیزی برای خود نداشت.

اتفاقاً مرد بینوائی از او کمک خواست‚ ولی پیامبر چیزی نداشت که به او بدهد. گدا‚ پیامبر را ملا‌مت کرد و پیامبر از این جریان غمگین شد که چرا چیزی ندارد که به او بدهد; زیرا که پیامبر بسیار دلسوز و مهربان بود. در اینجا خداوند رسولش را ادب فرمود و چنین دستور داد:

ولا‌ تَجعلْ یَدک مَغلُولةً الی عُنقکَ ولا‌َ تبسطها کلَّ البسطِ فَتقُعدَ مَلوماً مَحسوراً (9) دستت را به گردن مبند (زیاد ممسک مباش) وبیش از حد نیز دست خود را مگشای‚ که مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی. خداوند می‌خواهد به رسول خویش بفرماید که گاهی مردم از تو چیزی می‌خواهند و تو را در ندادن معذور نمی‌دانند‚ اگر همه آنچه را که داری یک‌جا خرج کنی و از دارائی بیرون آئی‚ حسرت می‌خوری. اینها احادیثی است که قرآن صحت آنها را تا›یید می‌کند و قرآن هم که مورد تصدیق موœمنان و مردان خدائی است. ...

پس از او می‌دانید که سلمان و ابوذر دارای چه فضیلت و ارزشی در اسلا‌م هستند که رضوان خدا بر ایشان باد. روش زندگی سلمان چنان بوده است که وقتی سهم خود را از بیت‌المال می‌گرفت هزینه سالا‌نه‌اش را کنار می‌گذاشت تا سال بعد فرا رسد و دوباره سهم خود را بگیرد.

عده‌ای به سلمان اعتراض کردند که تو با این زهدی که داری‚ چرا چنین می‌کنی؟ تو از کجا می‌دانی؟ شاید امروز یا فردا بمیری‌!

او در پاسخ گفت: چرا شما امیدی برای زنده ماندن من ندارید همچنان که بیم دارید که من بمیرم؟ ای بی خبران! نمیدانید که نفس انسانی در صورت عدم تا›مین معیشتش مضطرب و نگران میشود‚ اما وقتی که هزینه زندگیاش تا›مین باشد آرامش پیدا می‌کند؟

اما ابوذر! او چندین بچه شتر و بره گوسفند داشت. شیر آنها را می‌دوشید و موقعی که خانواده‌اش هوس گوشت می‌کردند از آنها سر می‌برید. و نیز هنگامی که مهمانی به او می‌رسید و یا از همشهریانش کسانی احتیاج به گوشت پیدا می‌کردند شتری نحر می‌کرد و گوشت آن را تقسیم می‌نمود و خود هم سهمی به اندازه دیگران نه کم و نه زیاد بر می‌داشت. پس چه کسی از اینها زاهدتر است؟ اینان کسانی هستند که رسول‌اللّه صلی‌اللّه‌علیه‌وآله درباره‌شان آن‌گونه تعریف کرده است; مع ذلک آنان در زندگی خود روزی نبوده که مالک هیچ چیز نباشند. آیا شما می‌گوئید مردم لوازم زندگی خود را دور بریزند و دیگران را در استفاده از آنها بر خود و خانواده‌شان مقدم بدارند؟

ای جماعت صوفی! شنیدم پدرم به روایت از پدرانش از رسول خدا فرمود: آن‌گونه که من از وضع موœمن در شگفت می‌مانم‚ از هیچ چیز دیگر تعجب نمی‌کنم. او اگر در دنیا با قیچی قطعه قطعه شود آن را برای خود خیر می‌داند و اگر مالک همه آنچه میان مشرق و مغرب است باشد آن را نیز برای خود خیر و صلا‌ح می‌داند. به هر حال‚ هر چه خداوند برایش بخواهد او آن را برای خود خیر و صلا‌ح می‌داند.

ای کاش می‌دانستم که آیا همین اندازه صحبت برای شما کافی است یا بیشتر توضیح دهم؟! آیا نمی‌دانید که خداوند عزوجل در امر جهاد نخست هر یک نفر موœمن را با ده نفر کافر برابر دانسته و واجب کرده بود که یک موœمن به تنهائی در برابر ده تن کافر بایستد و پیکار کند و اگر به آنها پشت کند و فرار نماید مستحق آتش می‌شود؟ سپس خداوند در حق موœمنان لطف کرد و به جای ده مرد‚ دو مرد را منظور فرمود. و آن تخفیفی بود از سوی خداوند عزوجل در حق موœمنان.

به من بگوئید ببینم حکم قاضیان خود را در این‌که نفقه زن را بر شوهر واجب می‌دانند اما شوهر می‌گوید من زاهد هستم و چیزی ندارم‚ حکم را عادلا‌نه می‌دانید یا ظالمانه؟ اگر آن قضاوت را قضاوت جور بدانید و حکمشان را هم حکمی ظالمانه تلقی کنید مردم خود شما را ظالم و ستمگر می‌شناسند و اگر آن قضات را جائر ندانید و حکمشان را عادلا‌نه بدانید حرف خود را نقض کرده‌اید که هر انسانی لا‌زم است هزینه زندگی خود و خانواده‌اش را داشته باشد. و هم‌چنین این قضاوت‚ وصیت و احسان انسان را در بیش از یک سوم مالش مردود می‌دانند.

به من بگوئید ببینم اگر مردم‚ زاهد پیشه باشند به آن معنی که شما می‌پندارید پس این همه کفاره‌ها نذورات و زکات طلا‌ و نقره و خرما و کشمش و دیگر چیزهائی را که به عنوان زکات واجب می‌شود مانند شتر گاو و گوسفند چه کسانی بگیرند؟ (مگر نه این است که برداشت شما از زهد آن است که انسان گرسنه بماند و برهنه و کثیف زندگی کند؟) چون به نظر شما هیچ‌کس نمی‌تواند مال دنیا را برای خود داشته باشد و هر چند که خود نیازمند و فقیر باشد باید آنرا به دیگری دهد.

پس چه مسلک بدی دارید شما! و چقدر نسبت به قرآن و سنت و احادیث رسول خدا که مورد تصدیق قرآنند‚ جاهلید! شما در آیه‌های غریب قرآن و در ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و امر و نهی آن دقت نمی‌کنید و به آنها توجه ندارید.

به من بگوئید سلیمان بن داود را چگونه می‌شناسید؟ او از خدا برای خود سلطنت خواست‚ که سلطنتی پس از او شایسته برای هیچکس نباشد. (10) خداوند هم به او چنین حکومت و سلطنتی داد و او حق می‌گفت و به حقیقت عمل می‌کرد و ما می‌بینیم خداوند این تقاضا و این زندگی را برای او عیب نگرفت و برای هیچ موœمنی هم آن را عیب و ننگ نمی‌داند. قبل از سلیمان‚ پدر او داود را در نظر بگیرید که چه حکومت‚ قدرت و سلطنت محکمی داشت. و هم‌چنین یوسف که به پادشاه مصر گفت: مرا خزانه‌دار خود قرار بده که من مردی امین و دانا هستم. و قدرت او چنان گسترش یافت که تمام کشور مصر را تا سرزمین یمن فرا گرفت و همه در سال‌های خشکی و قحطی‚ از او طعام می‌گرفتند. او نیز حق می‌گفت و حق عمل می‌کرد و کسی را نمی‌شناسیم که این زندگی را برای او ننگ و عار بداند.

پس ای مدعیان زهد و تصوف! از آداب الهی و اصول تربیتی خدائی درباره موœمنان‚ ادب آموزید و به امر و نهی خدا بسنده کنید و امور مشتبه را رها نمائید و چیزی را که نمی‌دانید به اهل آن واگذارید که در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی معذور خواهید بود و پاداش هم خواهید برد و نیز درصدد دانستن ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن باشید و حلا‌ل را از حرام بازشناسید که آن‚ شما را به خداوند نزدیکتر می‌کند و شما را از جهل و نادانی دور می‌سازد و جهالت را به اهل آن واگذارید که جاهل در جهان کم نیست. این اهل علم و دانشند که اندکند و خداوند فرمود: فوق کلّ ذی علم علیم. (11)

|!| تحف‌العقول/ 376

------------------ پی‌نوشت‌ها: ------------------

1. کافی‚ ج 5 ص 65

2. معلوم می شود اینان یکبار هم جلوتر نزد امام آمده‚ ولی قادر به سخن و بحث نشده بوده اند.

3. الحشر / 410. الدهر / 9

5. گواینکه همیشه افرادی پر مدعا و بی ادب وجود دارند که پا از گلیم خود فراتر می گذارند و نسبت به بزرگان دین اسائهآ ادب می کنند و ندانسته به آنان خرده می گیرند و کاتولیک تر از پاپ می شوند.

6. یعنی انسان با وجود فقر و مسکنت خود و خانواده اش‚ دیگران را مقدم بدارد و هزینه زندگی خود و خانواده را به آنها ببخشد و خود گرسنه بماند. 7. الفرقان / 67

8. الا‌نعام 141الا‌عراف 31 9. اسراء / 29

10. وهَب لی مُلکاً لا‌ یَنبغی لا‌ِ حدٍ من بَعدی‚ بحارالا‌نوار /14
 نگاشته شده توسط سعيد عزيزي کواکي در سه شنبه 10 آذر 1388  ساعت 8:34 PM
| نظرات 0 | لینک مطلب










درباره وبلاگ
حال ما برق جهان است دمي پيدا و ديگر دم نهان است گهي در طارم اعلي نشينم گهي تا پشت پاي خود نبينم

موضوعات
حکایات عرفانی
سخنان و احوالات عارفان
سخنرانی
کلیپ های تصویری
کتابهای مخصوص موبایل
کتابهای مخصوص کامپیوتر
مقاله های عرفانی
پیامک های عرفانی
اشعار عرفاني
آموزش طب اسلامی

پیوندها
یکــــ قدم تا رهایـــــى
عارفان
اخلاق و عرفان
سايت سيناي سلامت
سايت خبري رجانيوز
پایگاه اطلاع رساني علامه حسن زاده آملی
آیت الله سبحاني
پایگاه اطلاع رسانی شهيد مطهري
پایگاه اطلاع رسانی دكتر چمران
پایگاه اطلاع رسانی امام موسي صدر
سايت خبري استقامت
پایگاه اطلاع رسانی استاد حسين انصاريان
سايت خبري صداي شيعه
سايت ياسين مديا
سايت شهيد آويني
سايت خبري قائم نيوز
پایگاه اطلاع رسانی شیعیان
سايت بچه هاي قلم
سايت صالحين شيعه
سايت خبري سلام شيعه
سايت خبري شيعه نيوز
آیت الله سیستانی
آیت الله مکارم شیرازی
آیت الله خراسانی
آیت الله بهجت
پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری
پایگاه اطلاع رسانی تبیان
پایگاه اطلاع رسانی راسخون

آمار وبلاگ
کل بازدید ها : 461899
تعداد کل پست ها : 141
تعداد کل نظرات : 13
تاریخ آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 21 مهر 1395 
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 30 مهر 1388 


کد آهنگ

09373414978
نام کاربری :
کلمه عبور :




کپي برداري از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز ميباشد

All Rights Reserved 2009-2010 © by yaghin.rasekhblog.com