تأثيرآموزه هاي ديني برکارآفريني و کسب و کار
چکيده
اين نوشتاردرپي آن است تا با بررسي و تجزيه و تحليل برخي از معيارها و اصول کارآفريني درآموزه هاي نبوي در جهت ثمربخشي کارآفريني، که برپايه ي باورها و ارزش ها و روش ها و شيوه هاي خاصي استوارشده است، بپردازد،و درنتيجه ي راهبردها و رهيافت هايي را در جهت ايجاد فرصت هاي شغلي و توليد ثروت و بهبود شرايط اقتصادي براي نظام اسلامي بيابد.
مقدمه و طرح
مسأله
از يک سو،مسأله اي که در برآوردهاي آماري اشتغال را با نارسايي مواجه کرده است، وجود نوعي «بداشتغالي»است که در برخي موارد، افزايش اشتغال به قيمت افزايش بيکاري پنهان و هم جهت با بداشتغالي و ناديده گرفتن تخصيص بهينه بوده است.
ازديگرسو،بيکاري يک مسأله اي اجتماعي و نشان دهنده ي اتلاف انرژي نيروي انساني است.از اين رو از جمله دلايل توجه به توسعه ي کارآفريني، مي توان به قدرت آن در ايجاد کسب و کارهاي جديد با ارزش افزوده ي بالا، توسعه ي کسب و کارهاي موجود،افزايش درصد استفاده از ظرفيت هاي بدون استفاده ي توليد و به تبع آن رشد اقتصادي و رفاه اجتماعي،کاهش نرخ بيکاري، افزايش سرانه ي توليد و عدالت اجتماعي، که از مهم ترين دغدغه هاي نظام اسلامي به شمار مي آيد، اشاره کرد.
تعريف
کارآفريني:
تأثير آموزه هاي ديني در
تقويت فرهنگ کارآفريني
ازآموزه هاي ديني براي تبديل کارآفريني به فرهنگ و پيوند آن با هنجارهاي اجتماعي مي توان از ابزارهاي معنوي تشويقي و تنبيهي فراواني استفاده نمود.برخي از اين آموزه ها،که در احاديث و روايات بيانگر ابزارهاي تشويقي هستند، در ادامه مورد بررسي قرارمي گيرند.
کارآفريني به عنوان تکليف و وظيفه
کارآفريني به عنوان جهاد در راه خدا
اميرالمؤمنين علي (ع)نيزدراين باره مي فرمايد:«ما غدوه احدکم في سبيل الله باعظم من غدوته يطلب لولده و عياله مايصلحهم»؛ درآمدن شما صبحگاهان براي جهاد در راه خدا،ازدرآمدن آن کس که براي تأمين زندگي خانواده ي خود تلاش مي کند بالاتر نيست.
کارآفريني وسيله ي سعادت
کارآفريني
وسيله ي عزت نفس
کارآفرينان در رديف انبيا
همان طور که ديده مي شود در آموزه هاي اسلامي با نگرش تکليفي به کار و کارآفريني و جهاد خواندن آن، «انگيزه ي کارآفريني را بالا برده است؛ همچنان که از طريق مبارزه با بيکاري،به احيا و تقويت «فرهنگ کار و کارآفريني» اقدام کرده است.
احاديث و رواياتي که به بيان ابزارهاي تنبيهي در جهت تقويت فرهنگ کارآفريني پرداخته اند،به طورخلاصه، در ادامه مورد بررسي قرار مي گيرند:
دوري
ازرحمت خدا
امام باقر(ع)، کلامي از موسي بن عمران (ع)اين گونه نقل مي کند که موسي بن عمران (ع)ازخداي سبحان سؤال کرد:پروردگارا از کدام يک از بندگانت بيشتر نفرت داريد؟ خداوند فرمود:آن کس که شب هنگام چون مردار است، و روز بيکار.
تضييع حقوق ديگران در آموزه هاي ديني کسي که درپي کسب و کار و تلاش و کوشش نيست، و به بيکاري و بي عاري و سستي و تنبلي عمر خود را سپري مي کند، تضييع کننده ي حقوق خود و ديگران است.ازاين رو، پيامبرعظيم الشأن اسلام (ص)با نهي از داشتن چنين خصلتي مي فرمايد:«يا علي ...اياک و خصلتين:الضجر و الکسل ،فانک ان ضجرت لم تصبرعلي حق، و ان کسلت لم تود حقا».امام صادق (ع)نيزدراين باره مي فرمايد:«اياک والضجر و الکسل، انهما مفتاح کل سوء انه من کسل لم يود حقا، و من ضجر لم يصبر علي حق».علي (ع)«من اطاع التواني، ضيع الحقوق»؛آن کس که به کاهلي و سهل انگاري گردن نهد حقوق ديگران را ضايع مي سازد.
فساد و تباهي
فقرو
نابساماني
هلاکت و نابودي
تعامل
بين فرهنگ و کارآفريني
کارآفريني با ايجاد فرصت هاي شغلي و توليد ثروت و بهبود شرايط اقتصادي، پيش زمينه اي اساسي براي ارتقاي سطح فرهنگي جامعه است، زيرا با برآورده شدن نيازهاي اوليه معيشتي، زمينه براي بروز نيازهاي عالي تر انساني فراهم مي شود که اگر درمسيري صحيح هدايت شود، به شکوفايي و تعالي انسان ها مي انجامد.نوآوري که از ويژگي هاي اساسي کارآفريني است، منجر به توليد محصولات جديدتر و ارائه ي خدمات بيشتر و متنوع ترشده و به اين ترتيب قدرت انتخاب افراد افزايش يافته و زندگي راحت تر مي شود.با بالا رفتن سطح رفاه و آسايش و افزايش اوقات فراغت، فرصت هاي بيشتري براي فعاليت هاي فرهنگي ايجاد مي گردد.
معيارها و اصول کارآفريني در
آموزه هاي نبوي
طبيعي است که اين معيارها،همسو و هماهنگ با جهت گيري هاي کلان نظام توحيدي مي باشد.برخي از اين ويژگي ها،درآموزه هاي نبوي، در ادامه مورد بررسي قرار مي گيرد.
کارآفريني وسيله ي تقرب الهي
بنابراين،دريک نظام اجتماعي،که براساس آموزه هاي نبوي بنانهاده شده است، اهداف نهايي فعاليت ها بايد الهي باشد.اگرفعاليتي براين اساس صورت گيرد، ديگررفاه و آسايش فردي به تنهاي مورد نظر قرار نمي گيرد، بلکه آسايش و رفاه شخص وقتي مطلوب است که آسايش و رفاه ديگران را نيز در پي داشته باشد.
کارآفريني به عنوان عمل صالح
بنابراين، کارآفرينان بايد بدانند که کار توليدي آنها مي تواند طوري طراحي و اجرا شود که ازمصاديق عمل صالح به حساب آيد.ازويژگي هاي چنين فعاليت هايي صداقت و به دوربودن از غل و غش و درراستاي حل مشکلات فردي و اجتماعي است.
کارآفريني درجهت منافع جامعه
استفاده ي بهينه از امکانات جامعه
پاک
و طيب بودن سرمايه
«طلب الحلال فريضه علي کل مسلم و مسلمه» و «العباده سبعون جزا و افضلها جزا طلب الحلال»؛ «الشاخص في طلب الرزق الحلال کالمجاهد في سبيل الله»؛ «اطيب کسب اسلم سهمه في سبيل الله»؛ پاکيزه ترين دستاورد مسلمان کاراست که در راه خدا انجام دهد.
بنابراين، اگرمال و سرمايه ازطريق غيرصحيح به دست آيد و با خيانت و اجحاف هم همراه باشد،ازحليت بهره اي نخواهد داشت.
توجه به حليت و مشروعيت سرمايه و کسب درآمد سبب مي شود که توليد کننده در هيچ مرحله اي از مراحل توليد خيانت نکند که اين خود اعتماد را در جامعه تقويت مي کند.
همه ي کساني که کالاي توليدشده را مورد بهره برداري قرار مي دهند در واقع توليد کننده را امين خود مي دانند و به او و کالاي توليد شده ي او اعتماد مي کنند.اين مسأله در جهان امروز،که توليد و مراحل مختلف آن تخصصي شده است و لذا افراد عادي نمي توانند به چگونگي و کيفيت کالاها به آساني دسترسي پيدا کنند،ازاهميت بيشتري برخوردار است.
توجه به کيفيت به جاي کميت
رعايت اين نکته درسطح جامعه سبب ظهور و بروز استعدادها و سرمايه هاست.اگراين امر مبناي عملکرد نظام اقتصادي يک جامعه باشد، بي ترديد، بهره برداي ازبرکات مادي و معنوي آن و بهره مند شدن آحاد جامعه، نتيجه ي مورد انتظار آن خواهد بود.
نظم و استحکام
«ان الله تعالي يحب اذا عمل احدکم عملاً يتقنه»؛ خداوند دوست دارد اگر کسي کاري را انجام مي دهد آن را درست انجام دهد.
«ان الله يحب من العامل اذا عمل ان يحسن».
نداشتن نظم درزندگي نتيجه اش از دست دادن زمان و از دست دادن زمان نتيجه اش اتلاف منابع است.اتلاف،بالاترين حد اسراف است.وقتي اسراف حرام باشد، اتلاف که نوعي اسراف و بالاترين حد اسراف است نيزحرام است.از اين رو،براي استفاده ي بهينه از زمان و از دست ندادن فرصت ها و جلوگيري ازاتلاف منابع،رعايت نظم و ترتيب و برنامه براي کارآفرين ضروري است.
بلند همتي و
اراده ي قوي
امروزه دربحث مديريت،ازويژگي هاي يک مديرموفق برخورداري وي از قدرت تصميم گيري و ريسک پذيربودن او است.درواقع بلندهمتي هم اين دو خصيصه را در بطن خود دارد،به طوري که اگرفرد داراي همت بلند باشد مي تواند وارد کارهاي بزرگ شده و با کارآفريني و راه اندازي فعاليت توليدي علاوه براين که درزندگي خود گشايشي ايجاد مي کند، به حال جامعه نيز سودمند باشد؛ «قدرالرجل علي قدر همته».
درزمينه ي اشتغال و کارآفريني نيزبايد توجه داشت که هرچه همت و عزم و اراده ي انسان براي انجام کارها مهم تر و نوآوري و ابتکار و استحکام بيشتر باشد، نشان گرارزش متعالي تر اوست.
برنامه ريزي
تأثير آموزه هاي نبوي درايجاد
تحول اقتصادي در مدينه
آن حضرت (ص)نه تنها در زمينه هاي گوناگون، از جمله اصول اقتصادي و سياست هاي مالي تعاليم جديدي را آورد، بلکه با زير و رو کردن نظام ارزش ها توانست مسائلي از قبيل غارت و چپاول گري، رباخواري و قماربازي را تا پايين ترين حد تنزل دهد، و در عوض کار و تلاش و کسب و کارحلال، و فعاليت هاي صحيح اقتصادي را در قالب عمل صالح به حد اعلي ترقي و تعالي دهد.برپايه ي اين انقلاب فکري و بينشي بود که آن حضرت (ص)، پس از استقرار در مدينه اقدام به برنامه ريزي در جهت اشتغال هرچه بيشترمسلمانان نمود که به برخي از اين تلاش ها در ادامه اشاره مي کنيم.
بستن عقد قراردادهاي مزارعه
و مساقات
لغو انحصاري بودن تجارت
واگذاري زمين
براي کشاورزي و کارهاي خدماتي
استفاده
ازانفاقات واجب مالي
بهره گيري از
غنايم جنگي
به کارگيري انفال
قبل از اسلام برنامه بر اين بود که قدرت هاي محلي قسمت هايي از اراضي، مراتع و نيزارها و ديگر منابع طبيعي را، بدون هيچ گونه کار و تلاشي اختصاص به خود مي دادند،و منابع بهره گيري ديگران مي شدند و از طريق باج گيري،به ديگران حق بهر برداري مي دادند.پيامبر اکرم (ص)با نهي اين عمل، راه را براي بهره گيري تمامي افراد باز نمود و حق ماليکت ثروت هاي غيرمنقول براساس کار و کوشش قرار گرفت.
برقراري ثبات درنظام اقتصادي
تحريم ربا،تحريم کنز، تحريم رشوه،تحريف اسراف و تبذير،تشويق به کاهش مصرف، تشويق به کارگروهي، تشويق به کار شرافت مندانه،و عبادت تلقي کردن کوشش براي امرارمعاش، تثبيت و نهادينه ساختن توجه به حقوق کارگر، مانند پرداخت حقوق کارگر پيش از اتمام کار،ارتباط دادن رضايت اخروي خداوند به کوشش مولد دراموردنيوي، درساختار و مرکزيت نظام اقتصادي مي تواند ثبات و پايداري را به ارمغان آورد، به تعبيررسول مکرم اسلام (ص):«من طلب الرزق في الدنيا استعافافا من الناس و توسيعا علي اهله لقي الله يوم القيامه و وجه مثل القمر».
اشتغال و کارآفريني در شرايط اقتصادي موجود کشور
آنچه که از نامه ي رئيس کل بانک مرکزي به رياست جمهوري برمي آيد، گوياي نگراني جدي است، به حدي که به تصريح رئيس کل بانک مرکزي حدود 46 درصد از طرح هاي زودبازده وجود خارجي ندارند.
نامبرده در نامه ي خود اين گونه اظهارمي دارد که:
نسبت اشتغال ايجاد شده به اشتغال پيش بيني شده در طرح ها، حداکثر 2/8 درصد است.15 درصد طرح ها، بيش از 80 درصد پيشرفت داشته اند و 46 درصد طرح ها وجود خارجي ندارند.مبلغ سرانه ي وام پرداختي براي ايجاد اشتغال يک شغل 133 ميليون ريال در فرم متقاضي ثبت شده است، اما در عمل هزينه ي ايجاد هرشغل 4/6 ميليارد ريال بوده است.
اين در حالي است که افزود بر نگراني ياد شده، اگر اعتبارات تخصيصي به طرح هاي زودبازده به سبب آنچه که در نامه ي رئيس کل بانک مرکزي آمده است، نتواند برمبناي قراردادها به موقع بازپرداخت شود، اين عدم بازگشت اعتبارات که درواقع به معناي عدم بازگشت پول مردم به خزانه بانک هاست، نوعي زيرپانهادن اصول امانتداري و يا عدم پاي بندي وکيل به خواسته هاي موکل است.کم ترين نتيجه ي اين گونه مسائل،سلب اعتماد عمومي است، که سبب مي شود سپرده گذاران به پس انداز که شالوده ي هرسرمايه گذاري است، کمتر تمايل از خود نشان بدهند، نتيجه ي اين عدم تمايل رفتن پول به جاي پس انداز،درچرخه ي خريد و فروش بازار دلالي است، که نتيجه ي آن افزايش بي جهت بهاي کالاها و افزايش تورم است.
نتيجه گيري
هر چه اصول و معيارهاي کارآفريني در يک جامع نهادينه تر باشد، توانايي آن جامعه براي تربيت و جذب کارآفرينان،سرمايه ها، مغزها و نورآوري ها بيشتر، و درنتيجه شتاب رشد اقتصادي و اشتغال و امنيت اجتماعي براي شهروندان افزون ترخواهد شد.
/خ
منبع:راسخون