کار و اشتغال در سیره پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم
اشاره:
اشتغال به کارهای مفید و مورد نیاز جامعه، دارای اثرات و نتائج قابل توجه برای همه افراد جامعه اسلامی است که از جمله آنها میتوان به فوائد زیر اشاره نمود:
1.زمینه
رستگاری
2.تأمین مخارج زندگی
3.وسیله ارتباط سالم
4.آرامش
روح و وجدان
5.بیدار نمودن روحیه
خلاّقیت
6.تثبیت موقعیت اجتماعی
خداوند میفرماید: «وَ اَنْ لَیْسَ لِلانْسانِ اِلاّ ما سَعی»(2)؛ و این که برای انسان بهرهای جز سعی و تلاش او نیست.
7.جلوگیری از مفاسد
با توجه به نکات فوق در این نوشتار، اشتغال و موضوعات مربوط به آن در سیره و سخن حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، مورد بحث قرار گرفته است.
اهمیّت
کار
انسبن مالک میگوید: هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ازجنگ تبوک برمیگشت، سعد انصاری ـ یکی از کارگران مدینه ـ به استقبال آن حضرت آمد. هنگامی که رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم با او دست داد، لمس دستهای زِبْر و خشنِ مرد انصاری، حضرت خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآلهوسلم را تحت تأثیر قرار داد. برای همین، از او پرسید: چرا دستهای تو این چنین کوفته و خشن میباشد؟ آیا ناراحتی خاصّی به دستان تو رسیده است؟
عرضه داشت: یا رسول اللّه! این خشونت و زبری دستان من، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیلهی آنها زحمت میکشم و مخارج خود و خانوادهام را تأمین مینمایم.
«فَقَبَّلَ یَدَهُ رسولُ اللّهِ صلیاللهعلیهوآلهوسلم و قالَ: هذِهِ یَدٌ لا تَمَسُّها النّار؛ پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم دست او را بوسیده و فرمود: این دستی است که آتش (جهنم) آن را لمس نخواهد کرد.»3
نکوهش افراد سست عنصر
آن حضرت در گفتاری حکیمانه، افراد تنبل و بیحال را که تن به کار نمیدهند و میکوشند که از دست رنج دیگران بهرهمند شوند، مورد نکوهش و سرزنش شدید قرار داده، میفرماید: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ اَلْقی کَلَّهُ عَلَی النّاسِ، مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ یَعُولُ؛ از رحمت خدا دور است، از رحمت خدا دور است کسی که بار زندگی خود را به گردن مردم بیندازد. ملعون است، ملعون است کسی که اعضای خانوادهاش را (در اثر ندادن نفقه) تباه کند.»5
البته سیره و سخن پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در مورد افراد بیکار ـ که با بهانههای واهی فرصتهای شغلی را از دست میدهند ـ حاوی نکته مهمی است و آن، این که بیکاری ریشه بسیاری از مشکلات و گرفتاریها در زندگی یک جوان فعال و پر انرژی است. زیرا اگر یک فرد مسلمان مخارج زندگی خود را با فعالیتهای اقتصادی سالم و اشتغال به یک کسب پاکیزه و حلال، تأمین نکند به ناچار برای تأمین زندگیاش ارزشهای دینی را زیر پا گذاشته و به راههای فریبنده که به ظاهر سود سرسام آوری هم دارند، کشیده خواهد شد. و این، مصداقی از همان امرار معاش از راه دین و ایمان است که در کلام پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بود.
گذشته از این، بیکاری یک فرد نه تنها موجب از میان رفتن استعدادهای درونی وی میشود و او را به فردی تن پرور و بیخاصیت مبدل میسازد، بلکه به عنوان یک معضل و بیماری اجتماعی، یک جوان مسلمان و پاک و سالم را، دچار انواع مفاسد اخلاقی و اجتماعی و بیماریهای روحی خواهد ساخت.
در حقیقت یک عضو فعال و پر انرژی که از سرمایهها و ذخایر خدادادی جامعه اسلامی است و باید به عنوان سرباز جامعه عمل کند، سربار جامعه خواهد شد؛ به همین دلیل پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیکاری را برای یک جوان خطرناک میداند.
نقش انگیزههای مقدّس در اشتغال
آری کار برای خدا، نقش مهمی در شکل دادن به رفتار اقتصادی انسان دارد. به علاوه این انگیزه میتواند قوای جسمی و روحی وی را در فعالیتهای اقتصادی چند برابر نماید؛ به خاطر هدف والای وی، کار او نیز مقدّس خواهد شد. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر این باور بود که: «اَلْعِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً اَفْضَلُها طَلَبُ الْحَلالِ6؛ عبادت خداوند هفتاد جزء است و بهترین آنها طلب روزی حلال است.»
آن حضرت اشتغال به کارهای حلال را مانند سایر عبادات، بر زن و مرد مسلمان ضروری دانسته و میفرماید: «طَلَبُ الْحَلالِ فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسْلِمٍ و مُسْلِمَةٍ7؛ به سراغ درآمد حلال رفتن، بر هر مرد و زن مسلمان لازم است.»
بنابراین، انگیزههای مقدّس میتواند همه کارها و فعالیتهای اقتصادی یک مسلمان را ـ اعم از کارهای تجاری، کشاورزی، صنعتی و خدماتی ـ فرا گرفته و آنها را در شمار عبادات قرار دهد.
در روایتی آمده است که: روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم با جمعی از اصحاب در محلی حضور داشتند. در آن میان، چشمان آنان به جوانی نیرومند و زیبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. یاران پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم گفتند: یا رسول اللّه! اگر این جوان نیرومند، نیرو و انرژی خود را در راه خدا مصرف میکرد، چقدر شایسته مدح و تمجید بود! حضرت فرمود: این سخن را نگویید! اگر این جوان برای تأمین معاش میکوشد و انگیزه او بینیازی از دیگران است، او در راه خدا قدم برداشته، و اگر هدف او پذیرایی از پدر و مادر ناتوان خود باشد، باز هم در راه خدا کار میکند و اگر مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش باشد، او به راه خدا رفته و انگیزه مقدّسی دارد.8
در سیره پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، هدف از رفتارهای اقتصادی جلب رضایت خداوند است. و رضایت پروردگار، انگیزه مقدّس و هدف والایی است که یک انسان مسلمان را در سختترین شرایط به فعالیتهای اقتصادی وادار میکند. و او حاصل زحمات خود را در راه رضای الهی خرج میکند.
اما از نظر متفکّران مادّی و اقتصاددانان غربی، هدف نهایی از کار، دست یابی به لذتهای فردی است. و در آن صورت، انگیزه کار، دست یابی به حداکثر سود و درآمد است و تمام صفات اخلاقی و انسانی تحت الشعاع سود جوییهای مادی قرار گرفته و به تدریج انسان از ماهیت خود خارج شده و در عرصههای زندگی فقط به سودهای سرشار مادی میاندیشد؛ گرچه در این راه، حقوق دیگران تضییع شده واخلاق و انسانیت از میان برود.
روشهای ترویج اشتغال
الف) زمینه سازی برای رشد استعدادها
مردی از اصحاب در تنگنای زندگی قرار گرفت. وی که دارای شغل مناسبی نبود و بسیاری اوقات از بیکاری رنج میبرد، خانه نشین شد. روزی همسرش به وی گفت: ای کاش به محضر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میرفتی و از او درخواست کمک مینمودی! مرد با پیشنهاد همسرش به حضور رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم رفت. هنگامی که چشم حضرت به او افتاد، فرمود: «مَنْ سَأَلْنا اَعْطَیناهُ وَ مَنْ اسْتَغْنی اَغْناهُ اللّهُ؛ هرکس از ما کمک بخواهد، ما به او یاری میکنیم ولی اگر بینیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نکند، خداوند او را بینیاز میکند.»
او پیش خود فکر کرد که مقصود پیامبر، من هستم و بدون این که سخنی بگوید، به خانه برگشت و ماجرا را برای همسرش بازگو کرد. زن گفت: رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم هم بشر است. (و از حال تو خبر ندارد.) او را به وضع زندگی نکبت بار و پر مشقّت خود آگاه کن.
مرد ناچار برای بار دوم به حضور پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم رفت اما قبل از این که حرفی بزند، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم همان سخن قبلی را تکرار کرده و فرمود: «مَنْ سَأَلْنا اَعْطَیناهُ وَ مَنْ اسْتَغْنی اَغْناهُ اللّهُ.» بازهم بدون اظهار حاجت، به خانه برگشت ولی چون خود را همچنان در چنگال فقر و بیکاری، ضعیف و ناتوان میدید، برای سومین بار با همان نیّت به مجلس رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم رفت. باز هم لبهای رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم به حرکت در آمد و با همان آهنگ ـ که به دل، قوّت و به روح، اطمینان میبخشیدـ همان جمله را تکرار کرد. این بار اطمینان بیشتری در قلب خود احساس نمود؛ حس کرد که کلید مشکل خویش را در همین جمله یافته است. وقتی که خارج شد، با قدمهای مطمئنتری راه میرفت. با خود فکر میکرد که دیگر به دنبال کمک خواستن از بندگان نخواهم رفت. به خدا تکیه میکنم و از نیرو و استعدادی که در وجودم به ودیعت نهاده شده است، بهره میگیرم و از او میخواهم که مرا در کارهایم موفق گردانیده و از دیگران بینیاز سازد. با این نیّت، تیشهای عاریه گرفت و به جانب صحرا رفت. آن روز مقداری هیزم جمع کرد و فروخت و لذت حاصل دست رنج خویش را چشید. روزهای دیگر به این کار ادامه داد تا به تدریج توانست از حاصل درآمد خویش، ابزار کار را فراهم نماید. بازهم به کار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و شتر و غلامانی شد. وی در اثر تلاش و کوشش شبانهروزی، یکی از افراد ثروتمند گردید. روزی به محضر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمده و وضعیت خود را به آن حضرت گزارش داد که چگونه در آن روزِ فلاکت بار به محضر حضرت آمده و چگونه سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم وی را به تحرک و کار واداشت. پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: من که به تو گفتم؛ هرکس از ما کمکی بخواهد، ما به او کمک میکنیم ولی اگر بینیازی بورزد، خدایش او را کمک خواهد نمود.9
ب) روشهای رفتاری
رفتار رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را میتوان تبلور اصول و ارزشهای اسلامی قلمداد نمود. آن حضرت همچنان که در صحنهی سیاست، حکومت، اخلاق، معارف، علوم و حکمت، خطابه و سایر صفات والای انسانی اسوه تمام عیار مسلمانان به شمار میآید، رفتار اقتصادی آن حضرت نیز میتواند شیوهای موفق و کارآمد برای چگونه زیستن باشد.
نمونه هایی از سیره عملی حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم :
خانه سازی
سپس به وی فرمود: همانا رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم سنگها را به دوش خود حمل میکرد و دیوار خانهاش را میساخت.10
باغداری
دامداری
بازرگانی
امام صادق علیهالسلام در مورد کارهای تجارتی پیامبر علیهالسلام سخنان ارزندهای دارد. اسباط بن سالم میگوید:
روزی به حضور امام صادق علیهالسلام شرفیاب شدم، آن حضرت پرسید: عمربن مسلم چه میکند؟ گفتم: حالش خوب است اما دیگر تجارت، نمیکند. امام صادق علیهالسلام فرمود: ترک تجارت، کار شیطانی است. ـ این جمله را سه بار تکرار کردـ آنگاه امام ادامه داد: رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم با کاروانی که از شام میآمد معامله میکرد و با بخشی از درآمد آن معامله قرضهای خود را ادا نموده و بخشی دیگر را در میان نیازمندان فامیل تقسیم مینمود. خداوند در مورد تاجران خداجو و باتقوا میفرماید: «رِجاٌ لٌ لا تُلْهیهم تِجارَةٌ وَ لا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِاللّه»؛14 مردانی که تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خدا غافل نمیکند.»(15)
همکاری در فعالیتهای اجتماعی
هنگامی که مسجد قبا ـ اولین مسجد در تاریخ اسلام ـ ساخته میشد، حضرت خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآلهوسلم همدوش سایر مسلمانان کار میکرد. آن حضرت سنگهای کوچک و بزرگ را برمیداشت و آنها را بغل مینمود و حمل میکرد. به طوری که سفیدی گرد و خاک سنگها کاملاً در بدن آن حضرت نمایان بوده و حکایت از سخت کوشی آن حضرت داشت. گاهی مردی از اصحاب به نزدش میآمد و التماس میکرد که: یا رسول اللّه! پدر و مادرم فدای تو باد! اجازه بده سنگ و خاک را من ببرم و به جای شما کار کنم. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمود: نه، تو هم سنگ دیگری بردار. بالاخره آن حضرت در اثر کوششهای شبانه روزی، ساختمان مسجد قبا را به پایان برد.16
همچنین در تأسیس ساختمان مسجد النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم آن حضرت علاوه بر راهنمایی مسلمانان در طرح ریزی بنای مسجد، خود نیز در کنار آنان کار میکرد و آن چنان از جان و دل کارهای ساختمانی را انجام میداد که مسلمانان تحت تأثیر قرار میگرفتند. اسید بن حضیر یکی از آنان بود که جلو آمده و گفت: یا رسول اللّه! اجازه بفرمایید تا من به جای شما سنگهای سنگین را حمل کنم. فرمود: نه، تو یکی دیگر ببر.
یکی از مسلمانان نیز این شعر را قرائت میکرد:
لَئِنْ قَعَدْنا والنَّبیُّ یَعْمَلُ
فَذاکَ مِنّا الْعَمَلُ الْمُضَلَّلُ17
اگر ما بنشینیم در حالی که پیامبر کار میکند، رفتار بسیار زشت و ناپسند انجام دادهایم!
2.راهسازی
امام صادق علیهالسلام به نقل از پدر بزرگوارش حضرت باقر علیهالسلام فرمود: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یکی از راههای عمومی را ـ که آب خراب کرده بودـ با چیدن سنگ تعمیر نمود. به خدا سوگند! انسانها و چهار پایان تا این لحظه از آن استفاده میکنند.18
3.انجام کارهای منزل
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله علاوه بر اداره حکومت اسلامی و حلّ و فصل مشکلات مسلمانان، به کارهای منزل نیز رسیدگی میکرد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «کانَ رَسُولُ اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم یَحْلِبُ عَنْزَ اَهْلِهِ19؛ رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیوسته بز خانوادهاش میدوشید.»
ج) ره توشههای پیشه وران
1. «تِسْعَةُ اَعْشار الرّزقِ فیالتّجارَةِ وَالْجزْءُ الْباقی فی السّابیاء ـ یعنی الغنم ـ ؛20 109 در آمد در داد و ستد و باقی مانده آن در دامپروری (و کارهای تولیدی) است.»
2. « مَنْ غَرَسَ شَجَرَةً فَاَیْنَعَتْ، غَرَسَ اللّهُ بِها شَجَراً فِی الْجَنَّةِ؛21 هر مسلمانی که نهال درختی بنشاند و آن درخت (بر اثر کوششهای باغبان) به ثمر بنشیند، خداوند متعال در مقابل آن درخت، درختی در بهشت قرار میدهد.»
3. در سیره اقتصادی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم باغداری، زراعت و کشاورزی آن چنان از اهمیت برخوردار است که آن حضرت در مورد تضییع حقوق آنان، به دولت مردان اسلامی هشدار داده و ضمن دستورالعملی، دهقانان را به زمامداران اسلامی کاملاً سفارش نموده و به علی علیهالسلام فرمود:
یا علی! مبادا در حکومتِ تو به دهقانان و کشاورزان ستم شود.22
پي نوشت :
1.نجم / 39.
2.فقه
الرضا، ص 208.
3.اسدالغابه، ابن اثیر،ج 2، ص 169؛ الاصابه، ابن حجر، ج
3، ص 72 و النهایه، ج 4، ص 202.
4.بحارالانوار، ج 100، ص 10 و مستدرک
الوسائل، ج 13، ص 11.
5. تحف العقول، ص 37 و الکافی، ج 4، ص 12، (باب
کفایة العیال و التوسع علیهم).
6.بحارالانوار، ج 100، ص 209.
7.همان.
8.المحجّة
البیضاء، ج 3، ص 140.
9. اصول کافی، باب القناعه، حدیث 7 و داستان
راستان، ص 28 و 29.
10.وسایل الشیعه، ج 17، ص 38.
11.حلیةالابرار، ج
1، ص 331.
12.میزان الاعتدال، ج 3، ص 293.
13.بحارالانوار، ج 16، ص
22 به بعد.
14.نور / 37.
15.وسائل الشیعه، ج 17، ص 14 و 15.
16.معجم
الکبیر، طبرانی، ج 24، ص 318.
17.مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 161 و فتح
الباری، ج 7، ص 193.
18.حلیةالابرار، ج 1، ص 329.
19.الکافی، 5، ص
86.
20.وسائل الشیعه، ج 17، ص 11.
21.کنزالعمال، ج 3، ص 896، حدیث
9079.
22.تهذیب الاحکام، ج 7، ص 154.