• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    کار و اشتغال در شعر شاعران

    کار و اشتغال در شعر شاعران





    برو کار می کن ، مگو چیست کار
    که سرمایه جاودانی است کار
    سعدی
    *********
    مکن ز عرصه شکایت که در طریق ادب
    به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
    حافظ
    *********
    ز کوشش ، به هر چیز خواهی رسید
    به هر چیز خواهی کماهی رسید
    برو کارگر باش و امیدوار
    که از یأس ، جز مرگ ناید به بار
    گرت پایداری است در کاره
    شود سهلْ پیش تو دشواره
    ملک الشعرای بهار
    *********
    نابرده رنج ، گنج، میسّر نمی شود
    مزد آن گرفت ـ جان برادر ـ که کار کرد
    آن کو عمل نکرد و عنایتْ امید داشت
    دانه نکشت ابله و دخلْ انتظار کرد
    سعدی
    *********
    صرف بی کاری مگردان روزگار خویش را
    پرده روی توکّل ساز ، کار خویش را
    زاد همراهان در این وادی نمی آید به کار
    پر کن از لَخت جگر، جیب و کنار خویش را
    صائب
    *********
    چیست از این خوب تر، در همه آفاق ، کار :
    دوست به نزدیک دوست ، یار به نزدیک یار
    دوست بر دوست رفت ، یار به نزدیک یار
    خوش تر از این در جهان ، هیچ نبوده است کار
    ابو سعید ابو الخیر
    *********
    یک روز ز بند عالم ، آزاد نیَم
    یک دم زدن از وجود خود ، شاد نیَم
    شاگردی روزگار کردم بسیار
    در کار جهان هنوز استاد نیمخیام
    اندیشه مکن به کارها در ، بسیار
    کاندیشه بسیار ، بپیچانَد کار
    کاری که به رویت آید ، آسان بگذار
    ور نتوانی به کاردانان بسپار!
    مسعود سعد سلمان

    منبع: دوماهنامه حدیث زندگی، شماره30

     


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در سه شنبه 24 فروردین 1389  ساعت12:17 AM   |