• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    اخلاق حرفه ای
    مرتبط با:همت مضاعف در کار و کارآفرینی

    Go to fullsize image

    در این نوشتار این‌که اخلاق‌ حرفه‌ای چیست؟ و با اخلاق فردی چه تفاوتی دارد؟، سطوح و ابعاد اخلاق در حرفه کدام است؟، مسوولیت‌های اخلاقی در حرفه چیست؟، مورد بحث قرار گرفته و در نهایت تعریفی ویژه از اخلاق‌حرفه‌ای ارائه شده است.

    اخلاق حرفه ای به عنوان شاخه ای از دانش اخلاق به بررسی تكالیف اخلاقی در یك حرفه و مسائل اخلاقی آن می پردازد. در تعریف حرفه آن را فعالیت معینی می دانند كه موجب هدایت فرد به موقعیت تعیین شده همراه با اخلاق خاص است . اخلاق حرفه ای با محوریت انسان و انگیزه خدمت به دیگران در طول تاریخ متحول گردیده است ، به گونه ای كه امروزه انسان در خدمت حرفه و به ابزاری در جهت اهداف صرفا مادی او تبدیل شده است .

    انسان، خواهان موفقیت است. از آن‌جا که موفقیت فرد در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی با الگوهای رفتار ارتباطی وی وابسته است، تصحیح این الگوها نیز نقش اساسی در کسب موفقیت دارد. موفقیت در پرتو ارتباط درست و آسان انسان با خود و دیگران کسب می‌شود؛ زیرا انسان به‌ طور دائم در تعامل با خود و دیگران است. انسان موجودی اجتماعی است و امروزه با توسعة شگفت‌انگیز جوامع، انسان‌ها در تعامل با انبوهی از سازمان‌های گوناگون قرار دارند و این امر ارتباط انسان‌ها را با یکدیگر و با سازمان‌ها و ارتباط متقابل سازمان‌ها را باهم به شکل قابل توجهی پیچیده کرده است . به ‌‌رغم این پیچیدگی‌ها، همه خواهان ارتباط آسان و درست با یکدیگرند؛ زیرا آسایش و ‌آرامش را در پرتو آن می‌یابند. این ارتباط درست و آسان چگونه پدید می‌آید؟
    ارتباطی درست و آسان خواهد بود که موجه و برخوردار از دلیل منطقی باشد . منطقی فکرکردن و اخلاقی عمل نمودن کلید سعادت و آسایش انسان‌ها است. صرف‌نظر از نتیجة رفتار که ممکن است به ظاهر ناخوشایند باشد ومسلماً در دراز‌مدت صحت، صلاح و خوشایندی خود را نشان خواهد داد.

    همین‌که عملی مستدل، موجه و اخلاقی باشد، آ سایش خاطر و راحتی وجدان را درپی دارد .
    ترویج الگوهای ارتباطی درست و اصول اخلاقی، نیاز مبرم جوامع امروزی است. کیست که در ارتباط با خود و با خانواده و افراد جامعه خواهان حفظ حرمت و آزادی نباشد و مگرنه این است که رفتار اخلاقی است که حافظ حرمت و آزادی معقول انسان‌ها است و مگرنه این است که اگر بنا به ضرورت‌های فردی و اجتماعی به فرد یا سازمان و اداره‌ای مراجعه ‌کنیم، مهم‌تر از گرفتن پاسخ مثبت برای خواسته و نیازمان، خواهان پاسخ محترمانه هستیم؟ تیرگی خاطر ناشی از بی‌‌حرمتی را حتی با گرفتن پاسخ مثبت نمی‌توان زدود، چه رسد به این‌که پاسخ، منفی هم باشد و شیرینی حفظ حرمت را هرچند پاسخ منفی باشد نمی‌توان پوشاند .

     اخلاق در کسب‌وکار به دو حوزه تقسیم  می شود:

    (الف ) حوزه‌ای که به رفتار ارتباطی فرد در شغل ناظر است و به ‌نام اخلاق کار یا اخلاق مشاغل معروف است که این حوزه تا حدودی در فرهنگ معاصر ما شناخته شده و مورد توجه است؛ مانند اخلاق‌پزشکی، اخلاق تعلیم و تعلم، اخلاق وکیلان و .

    (ب ) حوزه‌ای که به مسوولیت‌های اخلاقی سازمان در ارتباط با محیط می‌پردازد که این حوزه چندان شناخته شده نیست. به بیان نقش و اهمیت اخلاق سازمانی پرداخته است و درجهت سوق دادن وضعیت اخلاقی و فرهنگی سازمان‌ها از نامطلوب به مطلوب و از خوب به عالی تلاشی علمی و نظام‌مند انجام داده است .
    یک تمرین  تا حدودی کاربردی و عملی برای هر شخص و سازمانی این است که مسائل عینی و مبتلا به سازمان‌ و حرفه اش را و نیز در صنعت‌های گوناگون بررسی کند و اخلاق حرفه ای مناسب را انتخاب کند و پیش بگیرد.


    اخلاق حرفه‌ای سبب می‌شود تا سازمان، مسوولیت ‌پذیر و از راه مسوولیت ‌پذیری پیش‌بینی شود. درواقع پیش‌بینی‌ناپذیری را معضلی آسیب آفرین در ارتباطات است و در هر حیطه‌ای آن را تهدیدی بزرگ محسوب می شود  که سبب از دست رفتن سرمایه و پرداخت هزینه‌های گزاف می‌شود و پیش‌بینی‌ پذیری در حیطة سازمان‌ها و نقش آن در کسب موفقیت بسیار حائز اهمیت  است. پیش‌بینی‌ پذیری حاصل مسوولیت‌ پذیری می باشد  که سبب اعتمادآفرینی می‌شود. اعتماد  امری پنج وجهی ( ژرف و نه سطحی، پایدار و نه موقت، دوجانبه و نه یک طرفه، اصیل و نه کاذب و فراگیر، نه ناقص) است  و دستیابی به چنین اعتمادی در پرتو افزایش نرخ پیش‌بینی ‌پذیری سازمان ممکن می‌ شود . اعتمادآفرینی سبب تسهیل و تصحیح ارتباط محیط با سازمان می‌شود و این امر است که ضامن موفقیت معطوف به آیندة سازمان است .
     شایسته است که مراکز دانشگاهی و پژوهشی، همچنین مدیران سازمان‌ها این علم را جدی بگیرند و در برداشتن گام‌هایی برای  توسعه و ترویج اخلاق در این ‌زمینه بکوشند؛

    اصول اخلاق حرفه ای :

    یكی از عمده ترین دغدغه های مدیران كارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب بـرای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفه ها است تا آنها با حس مسئولیت و تعهد كامل به مسایل در جامعه و حرفه خود به كار بپردازند و اصول اخلاقی حاكم بر شغل و حرفه خود را رعایت كنند. اما این مدیران به رغم كارآمد بودن بعضاَ با توفیق روبرو نیستند و هرازگاهی در رسانه های جمعی می خوانیم پل یا ساختمانی فرو می ریزد، جاده ای غیراستاندارد ساخته می شود، سازمانی ورشكست می شود، پسابهای كارخانه ای به رودخانه ای سرازیر و یا یكی از كارخانه های صنایع غذایی به علت عدم رعایت مسایل بهداشتی تعطیل می شود. همگی این اتفاقات گروههــای مختلف مردم را موردتهدید قرار می دهد اما دلایل وقوع این اتفاق‌ها چیست. بررسی و تحقیق پیرامون چنین اتفاق‌هایی آنقدر آسان نیست كه بتوان با نگاهی ساده به این رخدادها آنها را تجزیه وتحلیل كرده و دلایل رخدادشان را به دست آورد. بلكه این دلایل در بطن و نهاد فرایند مشاغل گوناگون و فرهنگ حاكم بر آن استوار است یعنی همان اصول زیربنایی كه باید بدان پایبند بود. اصولی كاملاً اخلاقی و حرفه ای كه باید ازمنظر اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، ارتباطاتی و اجتماعی موردبررسی و مطالعه قرار گیرد.

    اما اینكه چرا در برخی مشاغل و حرفه‌ها، چنین اصولی به خوبی رعایت می شود و در برخی دیگر نه؛ از پرسشهای مهمی كه پیوسته مردم را به عنوان مصرف كنندگان واقعی دچار نگرانی و ابهام می سازد یكی از اهداف اصلی در تدوین اصول اخلاقی حرفه ای در بطن حرف گوناگون در جامعه، ایجاد رضایتمندی در نیروی انسانی و درنهایت مشتریان در جامعه است مثلاً اصول اخلاق حرفه ای در حرفه روزنامه نگاری باعث می شود تا اخبار و اطلاعات بطور واقعی، سریع و موثق به مخاطبان برسد و این اطلاعات درست و به دور از شایعـــــات است كه نقش مهمی در تصمیم گیری‌های افراد حاكم بر جامعه و نیز مردم ایفا می كند. در امور اقتصادی نیز چنین است زیرا اگر اصول اخلاقی در برنامه ریزی‌ها و اجرا به خوبی رعایت نشود، بی تردید جامعه را با شكست اقتصــادی روبرو می سازد و هزینه های سنگینی را به بار می آورد كه جبران آن ممكن است سالها به طول بیانجامد. و این امر درباره مسایل مسكن، صنعت غذایی، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش نیز مصداق دارد.

    اما اینكه چه عواملی باعث رشد و توسعه اخلاق حرفه ای در مشاغل مختلف می شود و یا درجایی دیگر آن را به افول می كشاند و چگونه می توان این عوامل را تقویت كرد، پیوسته مورد توجه برنامه ریزان جوامع مختلف بوده و هست. واقعاً اگر در حرفه ای آئین نامه اخلاقی رعایت نمی شود دلایل آن را در كجا باید جستجو كرد. آیا نابسامانی‌های اداری، مدیریتی، پزشكی، مالی و اقتصادی، محیط زیست، خدمات، صادرات و مسكن، همه ریشه در موضوعات دیگری جز عدم رعایت اصول اخلاق حرفه ای دارد؟

    برای یافتن پاسخ چنین پرسشهایی بر آن شدم تا اینبار درباره این موضوع مطلب گردآوری کنم و به بررسی  رعایت این اصول از نگاه مدیریتی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بپردازم.

    ارائه تعاریف كلی از كار، اخلاق، تعهدكاری و اخلاق حرفه ای و نیز بررسی دلایل وجود ضعف در رعایت اصول اخلاق حرفه ای در حرفه های اجتماعی و سازمانی اهداف مهم این نوشتار است. در ادامه پیشنهادهایی برای رفع نابسامانی‌های حاكم بر اجرای درست اصول اخلاق حرفه ای و ضرورت رعایت این اصول مطرح شده است:

     

    ضرورت رعایت اخلاق حرفه‌ای:

    ضرورت رعایت اخلاق حرفه‌ای در چیست؟

    اصلا چرا پیله کرده‌ایم به این که بیا ئ ید آدم‌های با اخلاقی شویم؟ آن هم از نوع حرفه‌ای‌اش؟ گفتیم نوع حرفه‌ای، برای آن که می‌توان اخلاق را به دو دسته اخلاق حرفه‌ای واخلاق فردی تقسیم کرد.

    همه آن‌ها که سهمی از یک اثر هنری را می‌دزدند، لزوما در اخلاق فردی دزد نیستند!

    هیچ کدام ما ندیده و نشنیده‌ایم فلان نویسنده، یا اهل ادب به جرم بالا رفتن از دیوار همسایه در یک نیمه‌شب پاییزی دستگیر شده باشد! اما فراوان سلسله مراتبی از سرقت‌های ادبی را دیده و شنیده‌ایم که از بازسازی و دزدیدن طرح اولیه یک اثر شروع می‌شود و در ساده‌ترین شکل ممکن که چندان هم شبیه سرقت ادبی نیست به تقلید مکرر از درون مایه یک اثر موفق می‌رسد. در واقع ما بارها باب شدن یک سوژه را دیده‌ایم که دست مایه داستان و کتاب‌های بسیار دیگری می‌شود که امضا نویسنده اثر پای هیچ کدام آن‌ها نیست، بلکه تنها تکرار یک سوژه از یک اثر ماندگار است و معمولا این گونه آثار تنها تفاوتی که با اثر الگو دارند خلق شخصیت‌های تازه‌ای است که عموما داستان را با همان رویکرد اثر قبلی پیش می‌برند.

    نه این که گمان کنید جزو ویژگی‌های اخلاق فردی این دسته از آدم‌ها است که نگاه کج به مال دیگری داشته باشند، نه، این طور نیست بلکه تنها در بعد اخلاق حرفه‌ای ما نتوانسته‌ایم اصول اخلاقی را بشناسیم و ملزم به رعایت آن‌ها شویم. شاید بی‌راه نباشد اگر ادعا کنیم رعایت اصول اخلاق حرفه‌ای بیش از آن که غریزی و انسانی باشد اکتسابی و آموختنی است و نیازمند تدوین قواعد رفتاری است. تا زمانی که چارچوب و قواعد از پیش تعیین شده‌ای در صنف و حرفه نویسندگی نداشته باشیم آن وقت ماجرای رفتارهای غیراخلاقی آن قدر برای ما عادی و روزمره می‌شود که مرز باریک میان اصول اخلاقی و غیر اخلاقی را گم می‌کنیم. بعد به عنوان مثال، فکر می‌کنیم می‌شود سوژه‌ها و موقعیت‌ها را کپی کرد، یا باورمان می‌شود که خیلی از ناشرها مجاز به تغییر و یا سانسورهای غیر ضروری در متن هستند بدون آن که با مولف هماهنگ شوند و او را از تغییرات قبل از چاپ مطلع کنند. یا می‌توان سخت نگرفت و به غلط‌های نگارشی و تایپی که گاه از زیر نگاه ویراستارها می‌گذرد توجه نکرد. حتی در این شرایط دیگر چندان اهمیت نمی‌دهیم، فکر می‌کنیم خیلی هم بد نیست وقت چاپ کتاب‌مان غافلگیر شویم و طراحی روی جلد را همان وقت روی پیشخوان کتاب فروشی‌ها ببینیم که باقی مردم می‌بینند.

    یکی دیگر از مسائلی که ما را به سمت و سوی لزوم رعایت اخلاق حرفه‌ای می‌کشاند بحث قانون کپی‌رایت است. تا زمانی که ما قانون کپی‌رایت نداشته باشیم آن وقت دور از ذهن هم نخواهد بود که اثر یک نویسنده بدون اجازه او ترجمه شود. یا داستان و یادداشتی از او بدون هماهنگی‌اش در نشریات و سایت‌های مختلف چاپ شود حالا هر قدر هم که به نام مولف، اثر چاپ شده باشد باز هم نمی‌توان به آن وجهه اخلاقی داد.

    این چند نمونه و مثال تنها می‌تواند بیانگر مشتی از خروارها رفتار غیر‌حرفه‌ای باشد که امروز آن قدر با عرصه نویسندگی و نشر ما ملموس شده که کمتر متوجه آن‌ها می‌شویم تا آن جا که گاهی حتی تصور می‌کنیم داریم در مسیر صحیح و معمول حرکت می‌کنیم.

    دامنه این بحث آن قدر وسیع است که می‌توان ادعا کرد به همان میزان که از اخلاق انسانی دور شویم می‌شود به نمونه‌های بیشتری از رفتارهای غیراخلاقی حرفه‌ای اشاره کرد.

    اما وقتی فضاهای ادبی ما با مشکلاتی از این دست گرفتار شده باشد، آن‌قدر که رفتارهای غیر اخلاقی ادبیات ما را به سمت زوال بکشاند و برای اهالی ادب ارمغانی جزء عدم امنیت و آزادی نداشته باشد در آن صورت ضرورت رعایت اخلاق حرفه‌ای بیش از پیش آشکار می‌شود.

     

    ◄  موانع رشد اخلاق حرفه‌ای در سازمانها :

      اخلاق حرفه‌ای كه در رویکرد راهبردی به مسئولیتهای اخلاقی سازمان و بنگاه در قبال محیط مستقیم و غیر مستقیم معنا شده، در دهة اخیر مورد توجه بسیاری از سازمانهای ایرانی قرار گرفته است. با وجود اینكه مدیران در برخی از سازمانها دغدغه‌های اخلاقی دارند، اما در روند اخلاقی‌سازی سازمانها با معضلات گوناگونی روبرو می‌شوند.
    مسئله جست ‌وجو و تبیین عواملی است كه می‌توانند بالقوه یا بالفعل رشد اخلاقی سازمان را تهدید كنند.
     رقابت‌گریزی و تلقی ناروا از رقیب، مشتری ‌مداری ابزارانگار، فقدان انگیزش، نارضایتی شغلی، الگوهای رفتار ارتباطی، فقدان مهارت تصمیم‌گیری، بلاتكلیفی اخلاقی می‌باشد.
    از موانع عمده ترویج اخلاق حرفه‌ای در سازمانها فقدان نگرش راهبردی به مدیریت است. نگرش غیر راهبردی، تصور ناقص، نارسا و حداقل‌گرایانه از اخلاق حرفه‌ای دارد، آن را از اخلاق سازمانی فروتر می‌بیند و به مسئولیت اخلاقی فرد در شغل کاهش می‌دهد.
    تحویلی‌نگری از بزرگترین و زیانبارترین بیماریهای شناختی است که محققان و مدیران، بیش از دیگران در معرض آن قرار دارند.

    تلقی لقمه‌انگاری (در برابر امانت‌انگاری) از آنچه در اختیار مدیر قرار دارد، رفتار اخلاقی را در وی می‌خشکاند و آثار زیانباری را بر فرد، سازمان و دیگران تحمیل می‌کند و امانت‌انگاری مدیر در مناسبات سازمانی وی تأثیرات شگرفی دارد.
    یکی از پیچیده ‌ترین موانع رشد اخلاقی در دو حوزة شخصی و سازمانی، پارادوکس «من به شرط او» است که خود بر فرافکنی استوار است و فرافکنی نادیده دانستن سهم خود با تأکید حصرگرایانه بر نقش عوامل محیطی می‌باشد.
    رقابت‌گریزی از موانع دیگر رشد اخلاق حرفه‌ای در سازمانهای ایرانی است که دولت‌سالاری و انحصاری بودن بازار، بر رقابت‌گریزی دامن می‌زند.
    از مباحث دیگر مطرح شده در این بخش، بحث از فقدان نگرش شریک‌انگاری مشتری، علت ناکامی طرح تکریم ارباب رجوع، تلقی ابزارانگارانه از مشتری، شعارزدگی و بی‌توجهی به حقوق مصرف‌کننده می‌باشد.
    از آنجا که انگیزش و اخلاق همبستگی دارند، فقدان انگیزش مانع از ترویج اخلاق در سازمان می‌شود و عملکرد غیر اخلاقی سازمان انگیزه‌های درونی افراد را تباه می‌سازد. فقدان عنصر پیش‌بینی‌پذیری و اعتماد کافی در سازمان، فساد اداری، ناامنی شغلی، عملکرد غیر اخلاقی برخی مدیران، انگیزه عملکرد اخلاقی را تضعیف می‌کند.
    همچنین این بخش، به امنیت شغلی و رضایت شغلی می‌پردازد. و نارضایتی شغلی را به عنوان یکی از موانع مهم در رشد اخلاق سازمان مورد بررسی قرار می‌دهد.
    برخی الگوهای رفتار ارتباطی با اخلاقی بودن رابطه مستقیم و برخی رابطه وارونه دارند. نتیجه درازمدت سه سبک سلطه‌پذیری، سلطه‌گری، و پرخاشگری، باخت ـ باخت است و تنها سبک سازنده، یاری‌بخش و اخلاقی، الگوی ارتباطی قاطعیت است که نتیجة آن برد ـ برد است.
     تصمیم‌گیری از مهم‌ترین مهارتهای لازم مدیریت و رهبری سازمان معرفی شده و آن را فرایندی می‌داند که محصول الگوهای مواجهه با مشکل، تبدیل مشکل به مسئله و حل اثربخش مسئله است. برخی از مهمترین موانع تصمیم‌سازی عقلانی و اخلاقی عبارتند از: فقدان مهارت تشخیص مشکل، تبدیل مشکل به مسئله و فنون حل اثربخش آن، شتابزدگی و روزمرگی و ...
    بلاتکلیفی اخلاقی سازمان به عنوان آخرین مانع که به مدیران و منابع انسانی مربوط می‌شود و نیز بیان موانع رفع بلاتکلیفی به پایان می‌رسد.
    دومین گروه از موانع، تحت عنوان «موانع سازمانی» بوده و این موارد شامل می‌شود: فقدان مدیریت مشاركتی، فقدان نظام جامع و اخلاقی استخدام، فقدان نظام جامع و اخلاقی پرداخت، موانع فیزیكی و روانی محیط كار، موانع آموزشی سازمان، رخنه‌های مقرراتی، فقدان منشور اخلاقی چندوجهی سازمان، فقدان نظام جامع و اخلاقی نظارت و ارزیابی، فرهنگ سازمانی: تهدید یا فرصت، سازمانهای غیر رسمی، فقدان مدیریت تعارض، فقدان نظام اطلاع‌رسانی.
    عوامل و موانع ساختاری رشد اخلاق حرفه‌ای در سازمانهای ایران می‌پردازد. مباحثی چون فقدان الگوی مدیریت مشاركتی كه به اخلاقی بودن نزدیكتر است، فقدان نظام جامع و اخلاقی استخدام و انتصاب كه مانع بزرگی برای دستیابی به شایسته‌سالاری است، فقدان نظام جامع و اخلاقی پرداخت در یك سازمان كه نه تنها خود غیر اخلاقی است، بلكه زمینة بسیاری از مفاسد اخلاقی را هم فراهم می‌آورد و ... مطرح شده است.
    آخرین گروه از موانع رشد اخلاق حرفه‌ای در سازمانها با عنوان «موانع محیطی بیرونی» می‌باشد. این موانع عبارتند از: دولت‌سالاری صنعت، موانع فرهنگی ـ اجتماعی، قانون در برابر اخلاق، موانع اقتصادی، موانع سیاسی، موانع فناوری، موانع جهانی. این بخش، به عوامل و موانعی می‌پردازد كه گرچه در بیرون از سازمان قرار دارند، اما بر وضعیت اخلاقی سازمان تأثیرگذارند. همچنین در این ارتباط ، مواردی از قبیل  دولت ‌سالاری در صنعت، موانع فرهنگی ـ اجتماعی از قبیل فهم نادرست دینی، فقدان یا نارسایی آموزش، معضلات دورة گذاری، ... قابل  بحث و بررسی هستند.

     


    منبع : cloob.com






    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در دوشنبه 30 فروردین 1389  ساعت5:00 PM   |