• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    نقش دانشگاهها در ساختن فرهنگ زندگی و کارآفرینی

    مرتبط با:همت مضاعف در کار و کارآفرینی



        Go to fullsize image   Go to 
fullsize image

    "نقش دانشگاه­ها درساختن فرهنگ زندگی وکارآفرینی "

      پیام:

    " آینده یک ملت بوسیله هر نسل جدید معلوم و تصمیم گیری می شود ،از آنجائیکه بیشتر از قبل جوانان نسل جدید هم اکنون در دانشگاه­ها هستند لذا احترام برای زندگی ،دانشگاه­ها و جامعه ضرورت دارد.  زندگی سرشار از لذت ، حقیقت و  وفا ست و هر مرحله پیشرفت یک هدیه از طرف خدا است.               

    مقدمه :

    فرهنگ زندگی مسئله انتخاب بر اساس اوضاع و شرایط است. ادبیات ، فیلم و رسانه­های گروهی بیانگر احساسات و عواطف متداول و رایج جامعه هستند و آنچه اکثریت مردم باور دارند و به آن ارزش می دهند را به تصویر می کشند و منعکس می کنند.این که ما چه کسی هستیم و کجای راه قرار داریم وبه چه چیزهایی می خواهیم ارزش بدهیم بعنوان یک فرهنگ شناخته می شود. آنچه در این نوشتار می خوانید خلاصه ای از سخنرانی ارائه شده توسط متخصصین در دانشگاه کاتولیک­های آمریکاست.

    تعریف فرهنگ :

    اگر به فرهنگ لغات وبسترز مراجعه کنید تعریف فرهنگ را چنین می یابید :« فرهنگ عبارتست از عمل توسعه و پیشرفت استعدادها و حواس منطقی و معنوی ، بویژه بوسیله تحصیلات.» این تعریف خوبی است اما کافی نیست. اصطلاح فرهنگ مربوط به موضوع جامع و گسترده ای از رفتارهای بشری شامل : فکرکردن ، سخن گفتن ، عملکرد ، صنایع دستی و بسته به ظرفیت افراد آموختن و انتقال دانش برای موفق شدن نسل ها و کمک به ایشان برای از عهده کارهایشان برآمدن است.یک فرهنگ بدون شعور و وجدان هیچ حد و مرز معقول و قانونی را نمی شناسد . شعور و وجدان است که انسان ها را کاملا" از حیوانات جدا می کند.یک فرهنگ بدون وجدان همان بی فرهنگی است. سعی و کوشش جوامع نمادی از "فرهنگ" است.فرهنگ چیزهایی است که عموما" نگه داشته می شوند و آن چیزهایی که معمولا" با  گروه شناخته شده ای که به آنها تعلق داریم به اشتراک می گذاریم. دانشگاه­ها برای فقط همین یک هدف بوجود آمده اند : « فرهنگ را به ملت­ها بفهمانند و مردم و موسسات و نهادهای اجتماعی را به سمت خود بکشانند و برای تجربه بیشتر جلب کنند.به نظر می رسد دانشگاه طبیعی ترین محل برای این فعالیت است. زیرا تنها جائیست که شما دیگر می توانید خودتان را زیر یک سقف پیدا کنید، صحبت کنید و کنش و واکنش نشان دهید و عناصر مختلف : مردم شناسی، جامعه شناسی ، زیست شناسی ، روانشناسی ، تاریخ ، فلسفه ، روح و ماده ، خداشناسی ، جانورشناسی و ... و بیان واضح و شمرده عقایدتان درباره هرکدام را تجربه کنید.

    نقش دانشگاه­ها در شکل گیری فرهنگ :

    اول این باور وجود داشت که دانشگاه طرحی قانونی از فرهنگ را رسم می کند.دانشگاه در حقیقت جائیست که ایده فرهنگ که هویت یا کیستی هم نامیده می شود شکل می گیرد ، بعنوان وحدت، اتحاد و نظم بخشیدن به همه دانش هایی که هدف مطالعه هستند،هنگامیکه ، در همان زمان یک مرحله پیشرفت نیز صورت گیرد . یکی از جنبه های فرهنگی دانشگاه­ها « پرورش ویژگی» است. پرورش اخلاق، معنویات و سیستم ارزش­ها  یکی از فعالیت­های قابل پذیرش دانشگاه­هاست که لازم است به اندازه کافی بدون تعصب و کوته فکری و در کمال آزادی و شکیبایی با رعایت احترام ،پذیرش و سازگاری با بعضی از نظام­های ارزشی موجودیت داشته باشد.

    بررسی مشکلات فرهنگی  :

    یکی از  وحشتناک ترین مشکلات فرهنگی ، جوانانی هستند که در دنیای فیلم و تلویزیون یا دنیای مجازی (اینترنت) زندگی می کنند و این رسانه های گروهی هستند که سازنده عقاید و باورها و موثر در رشد و توسعه گرایشات و رویکردهای فرهنگی آنها هستند. آزادی فکر و ترجیحا" بر فکر ، آزادی بیان بعنوان مرکز ارزش­های غیر قابل بحث و مذاکره هستند. دانشگاه­ها  بعضا" واقعیت و اصالت را بی اعتبار می کنند وبر ارزش­های اختصاصی اصرار و پافشاری می کنند.

    زندگی بالاترین ارزش است :

    زندگی اولین ارزش واقعی بشر است. دانشگاه بهترین محل برای آموختن معنای زندگی اجتماعی وفرهنگ است.فرهنگ زندگی همان تعالیم حقیقت زندگی هستند. دانشگاهها باید ضمن ارزیابی ارزش­های جامعه مدرن و فرهنگ ،دورنمای اخلاق اجتماعی را مشخص نمایند و از طریق تحقیق و آموزش موفقیت به انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر  کمک کنند . بسیاری از متخصصین معتقدند ارزش مرکزی زندگی و احترام به حیات نوع بشر ، ترویج رفتارهای مثبت هستند. بهترین راه انتقال این رفتارها و فرهنگ در جامعه از طریق آموزش های : زیست شناسی، اجتماعی ، سیاسی ، روانشناسی ، فلسفه و خداشناسی است، حال آنکه دانشگاه­ها اغلب تنها تکنولولوژی و علوم را آموزش می دهند. بنابراین ضروری است که ما از طریق دانشگاه­ها به دانش آموزان و دانشجویان سوابق و تاریخچه ای منطقی و روشنفکرانه بدهیم و منابع فرهنگی را پشتیبانی کنیم و از تبلیغ فرهنگ و اطلاعات قدیمی دست برداریم.زندگی دوران دانشجویی تنها به آموختن و درس خواندن و تحقیق محدود نمی شود. بلکه دانشگاه­ها باید بستر مناسبی برای توسعه فرهنگ مشارکت ، سلامتی ، شادی ، مشاوره و خدمت رسانی به جامعه باشند. همه این آموزش­ها باید در محوطه دانشگاه و از طریق فعالیت­های فرهنگی سازماندهی شده که دانشجویان را داوطلبانه به کار می گیرند و برگزاری همایش­ها و دعوت افرادی سرشناس و موثر در لحظات مهم ( روزهای آغاز تحصیل و یا جشن­های پایان تحصیلات ،سالروزهای مهم و بزرگداشت ها ) صورت گیرد. دانشگاه­ها باید مراقب ، هوشیار و گوش به زنگ پیام­هایی که هر عملکرد یا انتصاب به دنبال دارد باشند.

    منبع :   http://www.wf-f.org/index.html





    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در دوشنبه 30 فروردین 1389  ساعت5:00 PM   |